Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu
دوره صوتی آموزشی نکته‌هایی برای مدیران (کلیک کنید)


اولویت بندی کارها و فعالیت ها | ماتریس آیزنهاور


اهداف و انتظارات آموزشی متمم در این درس
کد درس: ۱۱۶۶۵۶

در این درس به اهمیت اولویت بندی کارها و همین‌طور ماتریس آیزنهاور (یا همان ماتریس اهمیت و فوریت استیون کاوی) می‌پردازیم.

اکثر ما این ماتریس را می‌شناسیم و روش اولویت بندی فعالیت ها به کمک آن را می‌دانیم. به همین خاطر، احتمالاً این درس برای شما حاوی نکات چندان تازه‌ای نیست و می‌توانید آن را صرفاً نوعی تأکید و یادآوری در نظر بگیرید.

نحوه اولویت بندی کارها و فعالیت ها با استفاده از ماتریس آیزنهاور

مدیریت زمان برای بسیاری از ما به معنای تلاش برای به دست آوردن زمان بیشتر است. به همین علت، زیاد پیش می‌آید که متراکم کار کردن یا کم‌خوابیدن و فعالیتهای متوالی بدون وقت تلف شده را به عنوان نشانه‌ای از توانایی در مدیریت زمان در نظر می‌گیریم.

در حالی که چه بسا، بسیاری از جلسات و فعالیت‌های ما، چندان ضروری نباشند؛ یا این‌که برنامه‌ها و اهداف مهم‌تری را در لابه‌لای همین روزمرگی‌های منظم و زمان‌بندی‌شده، به دست فراموشی سپرده باشیم.

اهمیت اولویت بندی کارها در مدیریت زمان

برای این‌که «انجام منظم فعالیت‌های کم‌فایده» را با «استفاده‌ی بهینه از زمان برای دستیابی به اهداف مهم» اشتباه نگیریم، معمولاً بر این نکته تأکید می‌کنند که Task Management (مدیریت وظایف) بخش مهمی از Time Management (مدیریت زمان) است و کسی می‌تواند زمان خود را به خوبی مدیریت کند، که نسبت به اولویت بندی وظایف خود، دقیق و حساس باشد.

اولویت بندی بر اساس ماتریس آیزنهاور (ماتریس اهمیت و فوریت)

ماتریس آیزنهاور ابزار دیگری برای اولویت بندی کارها است که در آن به تفکیک ضرورت زمانی و ضرورت استراتژیک توجه شده است.

علاوه بر عنوان ماتریس آیزنهاور، گاهی نام‌های ماتریس استیون کاوی و هم‌چنین ماتریس اهمیت و فوریت نیز برای آن به‌کار می‌رود. چون طرح این ابزار توسط استیون کاوی در کتاب هفت عادت، نقش مهمی در رواج یافتن آن داشته است.

برای اولویت بندی کارها در ماتریس آیزنهاور، پیش از قرار دادن هر فعالیتی در برنامه‌های خود، باید آن را از دو جهت بررسی کنیم:

این کار چقدر اهمیت دارد؟ (Importance)

کارهای مهم، اغلب به هدف‌های ما مربوط هستند.

کارها و فعالیت‌هایی که انجام آن‌ها ما را به هدف‌هایمان نزدیک می‌کند و بی‌توجهی به آن‌ها می‌تواند مشکلاتی جدی و عمیق، با اثراتی نسبتاً طولانی برایمان ایجاد کند.

این کارها معمولاً به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به خواسته‌ها و هدف‌های کلان و ارزش های زندگی ما مربوط می‌شوند.

تأکید بر این نکته نیز لازم است که: به علت شخصی بودنِ هدف‌ها و ارزش‌ها، ممکن است کاری که شما آن را مهم تلقی می‌کنید، ممکن است از نظر فرد دیگری مهم محسوب نشود.

موارد زیر، نمونه‌هایی از کارهایی هستند که می‌توانند برای برخی افراد، اهمیت بالایی داشته باشند:

این کار چقدر فوریت دارد؟ (Urgency)

این کار یا فعالیت، تا چه حد نیازمند توجه در همین لحظه است؟

آیا اگر همین لحظه (یا در همین لحظات و ساعت‌های پیش رو) به آن توجه نکنم، دردسرساز می‌شود و تبعات بدی برایم خواهد داشت؟

آیا مهلت زمانی کاملاً قطعی و مشخصی برای این کار وجود دارد که الان هم به آن نزدیک شده‌ام؟

آیا اگر این کار را در این لحظه انجام ندهم، فرصت انجام آن را به‌کلی از دست می‌دهم؟

کارهای زیر،‌ ممکن است برای شما، مصداق کارهای فوری محسوب شوند:

  • پاسخ دادن به تلفن‌ها
  • پاسخ دادن به ایمیل‌های مدیریت ارشد
  • خرید شارژر موبایل (شارژر قبلی گم یا خراب شده است)
  • تنظیم پاسخ و ارسال آن برای روزنامه‌ای که دیروز، مطلب نادرستی را درباره‌ی شرکت منتشر کرده است

بر این اساس، می‌توان هر فعالیت را به یکی از چهار دسته‌ی زیر تخصیص داد:

ماتریس آیزنهاور در تفکیک و تقسیم بندی کارها

بعد از تقسیم بندی کارها چه کنیم؟

این‌که کارها را به چهار دسته تقسیم‌ کنیم، به خودیِ خود، خاصیت و کارکردی ندارد. مهم این است که بر اساس این تقسیم‌بندی، با کارها و فعالیت‌های هر یک از این چهار دسته، به شکل متفاوتی برخورد کنیم.

چارچوب زیر، یکی از رایج‌ترین الگوهای مدیریت فعالیت‌ها در ماتریس اهمیت و فوریت است:

کارهای مهم و فوری

این کارها، بیشترین اولویت را دارند و باید سریع انجام شوند. به عبارت دیگر، از منظر مدیریت منابع، باید منابع خود را پیش از هر چیز، به این کارها تخصیص دهید.

ضمناً به خاطر داشته باشید که هر چه در زمینه‌های زیر بیشتر وقت بگذارید، باید این بخش از فعالیت‌های شما، سبک‌تر شود و کارهای کمتری در این دسته قرار گیرد:

به عبارت دیگر، بخش مهمی از کارهایی که به سطحِ مهم و فوری می‌رسند، زمانی می‌توانسته‌اند در سطح مهم اما غیرفوری باشند.

اما به علت پیش‌بینی‌ها و برآوردهای نادرست شما یا ضعف نظم درونی (تلاش برای طفره رفتن از‌ آن‌ کارها)، امروز در دسته‌ی مهم و فوری قرار گرفته‌اند.

البته این ادعا الزاماً درباره‌ی همه‌ی کارهای فوری و مهم مصداق ندارد؛ مثلاً با تصادف یکی از دوستان نزدیک شما در خیابان، مجموعه‌ای از کارهای مهم و فوری به فهرست فعالیت‌هایتان افزوده می‌شود.

با این حال، اگر از مثال‌های خاص در حدی که مطرح شد بگذریم، بی‌توجهی به اولویت بندی کارها یکی از مهم‌ترین عواملِ پُر شدنِ سبدِ فعالیت‌های مهم و فوری است.

کارهای مهم ِ غیرفوری

اغلب کارهایی که در زندگی ما ارزش واقعی و ماندگار ایجاد می‌کنند، در این دسته قرار می‌گیرند.

اگر امروز ورزش نکنید، اگر برای یادگیری خود وقت نگذارید، اگر زبان دوم یا سوم خود را تقویت نکنید و اگر شبکه سازی نکنید، هیچ‌کدام در این لحظه‌ی مشخص، به شما آسیب نمی‌رسانند.

اما در بلندمدت، فرصت‌های بسیاری را از شما می‌گیرند و ممکن است بحران‌های متعددی را برایتان ایجاد کنند.

به همین علت، بلافاصله پس از کارهای مهم و فوری (که باید به تدریج، کم و کمتر شوند) برای کارهای مهمِ غیرفوری وقت بگذارید.

کارهای غیر مهم اما فوری

دو مورد از بهترین برخوردها با چنین کارهایی، تفویض و زمان‌بندی مجدد است.

اگر بتوانید این کارها را به افراد دیگری واگذار کنید، یا این‌که زمان‌شان را جابجا کنید، فرصت بیشتری برای کارهای مهم ایجاد خواهد شد.

مثلاً شاید بشود همکار شما به جای شما در یکی از جلسات کاری شرکت کند (بخشی از جلساتی که مدیران، می‌کوشند اهمیتِ حضور خود را در آن‌ها اثبات کنند، بدون حضور مدیر و توسط نماینده‌ی او، می‌تواند با همان کیفیت یا حتی با اثربخشی بالاتر برگزار شود).

هم‌چنین اگر کارهای مهمِ فوری و مهمِ غیرفوری شما باقی مانده است، شاید مناسب باشد با یک تماس تلفنی، قرارِ تفریحی خودتان با یک دوست قدیمی را جابجا کنید. با این کار، به تدریج یاد می‌گیرید که برای برخی قرارها و دیدارها کمتر وقت بگذارید و آگاهانه‌تر برنامه‌ریزی کنید؛ تا هر روز مجبور به تماس گرفتن و عذرخواهی و تغییر برنامه نشوید.

[ درس مرتبط: تکنیک دن اریلی درباره‌ی برنامه ریزی برای آینده ]

کارهای غیر مهم و غیرفوری

چک کردن پست‌ها و استوری‌های دوست و آشنا در اینستاگرام، پیگیری اخبار در زمینه‌هایی که تأثیر مستقیم روی زندگی امروز و تصمیم‌های فردای ما ندارند، وقت گذاشتن برای رسانه‌های زرد و به طور کلی، بخش قابل توجهی از حضور آنلاین ما، در این دسته قرار می‌گیرند.

البته کارهای غیرمهم و غیرفوری، مصداق‌های بسیار بیشتری دارند و اگر زندگی افراد معمولی و کسانی که به رشد و موفقیتی درخور دست نیافته‌اند جستجو کنید، می‌توانید نمونه‌های فراوانی از آن‌ها را بیابید.

آیا ماتریس آیزنهاور فقط برای برنامه ریزی فعالیتهای روزمره است؟

ممکن است در نگاه نخست، چنین به‌نظر برسد که ماتریس آیزنهاور، صرفاً برای رهایی از لیست بلند کارهای روزانه (از خرید گوشت و مرغ تا خشک‌شویی و تنظیم ساعت جلسات) مفید است.

اما به این نکته توجه داشته باشید که این ماتریس، یک ابزار عمومیِ اولویت بندی است و می‌تواند کاربردهای بسیار بیشتری داشته باشد.

به این مثال‌ها توجه کنید:

  • می‌توانید دستورجلسه را – که قبل از برگزاری جلسه تنظیم می‌کنید – به چهار بخش تقسیم کنید و مشخص کنید که هر یک از موضوعاتی که قرار است در جلسه مطرح شوند، در کدام دسته قرار می‌گیرند. با این کار، اگر وقت کم بیاید یا بحث بر سر یک موضوع طولانی شود، بهتر می‌توانید جلسه را اداره کرده و درباره‌ی اولویت‌ها تصمیم بگیرید.
  • مدیر یک شرکت در گفتگو با مسئول CRM، زبان مشترک و شفاف‌تری برای طبقه‌بندی درخواست‌های مشتریان و تعریف فرایند برای هر یک از‌ آن‌ها خواهند داشت.
  • در یک برنامه‌ی درازمدت (مثلاً با افق ده‌ساله یا بیشتر) هم می‌توان دسته‌بندی چهارگانه را به‌کار برد. البته در آن‌جا فوری و غیرفوری، در حدِ یک سال و چند سال تعریف می‌شوند و نه دقیقه و ساعت.
  • مدیر می‌تواند با استفاده از این روش اولویت بندی، به منشی یا مسئول دفتر خود آموزش دهد که هر کاری را در چه زمانی و با چه روشی به او اطلاع دهد (مثلاً برای چه کارهایی باید جلسه را قطع کند و برای چه کارهایی، ارسال پیامک یا تماس تلفنی کافی است).

محدودیت در دسترسی کامل به این مطلب

برای مشاهدهٔ متن کامل این مطلب کافی است (بدون پرداخت هرگونه هزینه) در سایت متمم ثبت نام کنید. پس از ثبت‌نام به تعداد قابل‌توجهی از درس‌‌های متمم دسترسی پیدا می‌کنید:

نمونه درس‌های کاربر آزاد

البته اگر بخواهید به همهٔ درس‌های متمم دسترسی از جمله درس‌های زیر دسترسی داشته باشید لازم است حق اشتراک بپردازید:

مدیریت کسب و کار (MBA) | توسعه فردی

خودشناسی | شخصیت شناسی | هدف گذاری

مسیر شغلی | کوچینگ | مشاوره مدیریت

تصمیم گیریعزت نفس | زندگی شاد

تسلط کلامی | مهارت ارتباطی | فنون مذاکره

ثبت نام رایگان    تجربه‌ٔ متممی‌ها

برای خرید دوره های صوتی هم می‌‌توانید به صفحهٔ فروشگاه متمم سر بزنید.

تمرین و مشارکت در بحث

همان‌طور که در متن درس اشاره شد، این نوع روش‌های اولویت بندی، صرفاً یک چارچوب اولیه مشخص می‌کنند و هر یک از ما، بسته به نیاز و تجربه‌ی خود، جزئیات بیشتری به آن‌ها اضافه کرده و پروتکل‌های ویژه‌ی خود را تعریف می‌کنیم.

خوشحال می‌شویم اگر شما از این روش‌ (ماتریس اهمیت و فوریت) به شکل کامل‌تری استفاده می‌کنید، تجربه و روش‌های خود را با دوستان‌تان در میان بگذارید.

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مدیریت زمان به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه مدیریت زمان

سوال‌های پرتکرار دربارهٔ متمم

متمم چیست و چه می‌کند؟

متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحث‌های مهارتی و مدیریتی.

برای آشنا شدن بیشتر با متمم به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کنید و گوش دهید.

فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟

هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه»  دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص می‌‌‌کند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری می‌توانید نقشه راه‌های مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.

هم‌چنین در صفحه‌های دوره MBA و توسعه فردی می‌توانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.

هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟

شما می‌توانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.

اعتبار را می‌توانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیم‌سال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید.

توجه داشته باشید که خرید شش‌ماهه و یک‌ساله به‌ترتیب معادل ۲۰٪ و ۳۸٪ تخفیف (نسبت به خرید یک‌ماهه) محسوب می‌شوند.

برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.

آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟

مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که می‌توانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.

هم‌چنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آن‌ها را می‌توانید در فروشگاه متمم ببینید.

با متمم همراه شوید

آیا می‌دانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور می‌توانید به جمع متممی‌ها بپیوندید؟

سرفصل‌ها  ثبت‌نام  تجربهٔ متممی‌ها

۱۹۹ نظر برای اولویت بندی کارها و فعالیت ها | ماتریس آیزنهاور

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : شهرزاد راسخ

    ماتریس آیزنهاور (یا همان ماتریس اهمیت و فوریت استیون کاوی) به خصوص هر وقتی که در زمینه یک هدف خاص، در مورد نتایج فعالیتهایی که در طول روز انجام میدم میشینم فکر میکنم و همچنین وقتی شاخص هایی رو که برای اندازه گیری فعالیت هام در نظر گرفتم مورد ارزیابی قرار میدم و احساس میکنم در مسیر اهدافم اونطور که انتظار دارم خوب پیش نمیرم؛ خیلی بهم کمک میکنه.

    اتفاقا همین دو سه روز پیش، بعد از اینکه شاخص های ارزیابی فعالیت هام رو مورد بررسی قرار دادم، متوجه شدم که در برخی زمینه ها، پیشرفت مورد انتظارم رو نداشتم.

    بعد که خوب فکر کردم دیدم کارهای مهم و فوری ای - با همون ضرورت زمانی و ضرورت استراتژیک - هستند یا میتونن جدیداً تعریف بشن که در لابلای کارهایی که از اهمیت و فوریت پایین تری برخوردارند، گم شدند یا ممکنه فراموششون بکنم یا اصلاً نیاز به تعریف دارن.

    ضمن اینکه واقعا به تجربه ی من، ما لازم داریم که این ماتریس رو مرتب، به روز و آپدیت کنیم و کارهای جدیدی رو در اون تعریف کنیم و کارهای قدیمی تری که حس میکنیم دیگه کمکی به ما نمیکنن رو کلاً از این ماتریس حذف کنیم، یا کارهایی را در این چهار خانه جابجا کنیم.

    یه تجربه ی خوب دیگری که من در همین چند روز پیش، ازش کمک گرفتم این بود که تصمیم گرفتم برای هر یک از اقدامات مهم و فوری، و مهم و غیر فوری خودم بعد از اینکه تعریف و تعیین  شون کردم، یک نقشه ذهنی بکشم.

    الان هم احساس میکنم این نقشه های ذهنی - در کنار این ماتریس و شاخص های ارزیابی - که برای هر کدوم از اون فعالیتها کشیدم، خیلی دارن بیشتر از قبل بهم کمک میکنن که بدونم دقیقا کارهای مهم تر و فوری ترم کدامها هستند؟ میخوام چکار کنم؟ از چه مسیرهایی برم؟ و در زمینه هر فعالیت، دقیقاً به کجا برسم؟ (که همین نقشه های ذهنی هم به نظرم لازم دارن که مرتب آپدیت بشن.)

  1. نوید مقیمی گفت: (عضو ویژه)

    نکته ی خیلی مهمی که متوجهش شدم این هست که اگر سبد مهم و فوری بیش از حد پر شده علتش میتونه این باشه که به سبد  مهم و غیر فوری در زمان مناسب پاسخ ندادیم…راه حلی که عملی بنظر میرسه این هست که باید برای مدت مشخصی فقط روی این دو سبد تمرکز کنیم تا همه ی چهار سبدمون به تعادل برسند…

  2. اقداماتی که برای هر دسته باید انجام داد:

    کارهای مهم و فوری : اقدام در اولین فرصت.

    کارهای مهم و غیر فوری :برنامه ریزی برای جلوگیری از تبدیل شدن به مهم و فوری.

    کارهای غیر مهم و فوری : برون سپاری 

    کارهای غیر مهم و غیر فوری : حذف

  3. با مطالعه این مبحث متوجه شدم بیشترین انرژی و زمانم داره برا کارهای غیر مهم و غیرضروری مصرف میشه و انبوهی از کارهای مهم و ضروری جمع شده. امیدوارم بتونم از این به بعد بهتر مدیریت کنم

     

  4. یکی از نکات مهمی که از این درس یادگرفتم این است که بیشتر برنامه ریزی های من یک روزمرگی منظم بوده تا یک برنامه ریزی هدفمند.

    به نظرم یکی از خطا های ما انسان ها این است که تصور می کنیم بسیاری از کارهایمان از نظر الویت بندی در دسته فوری ها قرار می گیرند در حالی که اگر یکبار این نوع کارها را در جایی یادداشت کنیم و بعدا سرفرصت انجام دهیم تازه متوجه می شویم که این تصور، توهمی بیش نبوده است.

  5. سعید رفیعیان گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۱ درس)

    یکی از اشتباهات رایج و متداولی که معمولا افراد انجام میدن اینه که فکر میکنن تفریح کردن توی دسته‌ی غیر مهم و غیر ضروری قرار میگیره در حالی که تفریح در اصل جزو کارهای مهمِ غیرفوری طبقه بندی میشه.

  6. آشنایی من با ماتریس آیزنهاور از طریق موتور جستجوی گوگل بود. بدین صورت که پس از چندین برنامه ریزی در تقویم گوگل یا استفاده از نرم افزار ترلو و یا حتی ابزارهای برنامه ریزی گوشی آیفون مثل Reminder فهمیدم هیچ کدام از اینها برای من کار نمی کند. تحقیقات خودم را بیشتر کردم و فهمیدم افرادی مثل من که مبتلا به بیش فعالی یا همان ADHD هستند بهترین روشی که میتوانند زمان خود را مدیریت کنند استفاده از این ماتریس در نرم افزار priority matrix است. فقط مشکلی که وجود دارد عدم ثبت کارهایی است که در حال رخ دادن می باشد. مثلاً میخواستم برای ورزش تنیس اقدامات لازم را انجام دهم و هم اکنون این فعالیت تبدیل به روتین هفتگی شده است. حالا برای مدیریت این روتین بجای دسته ی کارهای غیرمهم و غیرفوری اسمش را به “چیزهایی که در حال رخ دادن است” تغییر دادم. این همواره به من یادآوری میکند که مراقب برنامه هایی باشم که هم اکنون در غلتک افتاده است تا از مسیر روتین خارج نشود.

  7. Elham گفت:

    پس از مطالعه این درس با بررسی فعالیت های روزانه ام به این نتیجه رسیدم که سهم عمده ای از بهره ور ترین و پرانرژی ترین زمان های روزانه ام به انجام کارهای غیرفوری و کم اهمیت به ویژه شبکه های اجتماعی اختصاص یافته است.

    در این شرایط علاوه بر از دست دادن بخش عمده ای از زمان سودآورم که می تواند برای انجام کارهای مهم غیرفوری صرف شود و از تبدیل آنها به کارهای مهم فوری جلوگیری کند،به دلیل لذت بخش بودن کارهای غیرفوری کم اهمیت نسبت به کارهای مهم، حتی زمانی که می خواهم به کارهای مهم بپردازم اراده کافی را نخواهم داشت چرا که مغزم به قرار گرفتن در معرض منبع لذت قدرتمندتری عادت کرده است.تلاش می کنم با کاهش زمان انجام کارهای کم اهمیت و غیر فوری و با عادت دادن مغزم به میزان کم تری از لذت آنی بازدهی بیشتری در کارهای مهمم داشته باشم.

  8. برای دسته بندی مسائل سازمان و شرکت ها هم استفاده از این ماتریس خیلی کاربردی است

    مسائل مهم و غیر فوری را به واحد راهبردی یا اتاق فکر ارجاع داد که اغلب افراد دارای تجربه و اهل فکر هستند

    مسائل مهم و فوری را به تیم های عملیاتی ارجاع داد که اغلب افراد عملیاتی و اهل اجرا هستند

  9. حمیدرضا گفت: (عضو ویژه)

    سلام به محضر دوستان

    من معمولا بعد از انتخاب هدف مورد نظر یا مهارتی که قصد توسعه آنرا دارم کلیه فعالیتهای مرتبط با آنها را طبق ماتریس به چهار بخش تقسیم میکنم و در برنامه ریزی روزانه ان فعالیتها را بر اساس فوریت و اهمیت و بر اساس سطح انرژی ذهنی و جسمی در بهترین اوقات روز می چینم تا بهترین راندمان و کارایی حاصل گردد.

  10. سلام
    چند مدت است که با حذف شبکه های اجتماعی،در برنامه روزانه ام کار های غیر مهم و غیر فوری ندارم و وقت بیشتری در جهت انجام کار های مهم دارم.امور مهم و غیر فوری روزانه ام هم سرشار از کارهایی است که از آن ها لذت میبرم و تاثیر مستقیمی در آینده من دارند(تقویت زبان و ورزش).جا دارد بگویم که از زمانی که مطالعه دروس دانشگاه و رسیدگی به امور بورس را در بین کار های مهم و فوری قرار داده ام دیگر دچار کمبود زمان در این امور نشده ام.

  11. من اکثر وقت خودم رو در کارهای غیر مهم و غیر فوری همچنین تا حدود کارهای مهم و غیر فوری هستم

    تصمیم دارم بیشتر روی مهم غیر فوری برنامه ریزی کنم و به نظر راه رسیدن به هدف ها همین هست

    فقط باید به برنامه پایبند بود

  12. همه آن‌چه که در مورد زمان‌بندی و مدیریت می‌آموزیم در حکم ابزارهایی هستند برای رساندن ما به اهدافمون. از جمله ماتریس آیزنهاور که اتفاقا ابزار بسیار کارایی هست.

    اما آن چه که توجه من رو خیلی به خودش جلب می‌کنه، هدفی هست که دنبال می کنیم و براش برنامه ریزی می کنیم و با استفاده از این ابزارها به دنبال رسیدن به اون‌ها هستیم. سعادت یا شقاوت ما در گرو انتخاب درست این اهداف هست. این ابزارها مثل ماشینی هستند که ما رو به سمت هدف با سرعت بیشتری حرکت میدهند.

    حالا اگر هدف درستی انتخاب کرده باشیم، سریعتر و با کیفیت بیشتری به سعادت می رسیم و اگر هدف درستی انتخاب نکرده باشیم…….

    دوستان متممی عزیز رو تشویق می کنم به اینکه تفکر کنند درمورد اهدافشون. هدفشون رو از زندگی درست و درخور شان انسانیشون انتخاب کنند….فرصت زندگی تکرار نخواهد شد…..

  13. فکر میکنم بیشترین وقت صرف کارهای فوری و کم اهمیت میشه بارها دیدم کارمندی درحال انجام کار با  اولویت مهم غیر فوری هست ولی مواجه میشه با کاری با اولویت فوری و غیر مهم، در اون لحظه خیلی کم پیش میاد که فرد تشخیص بده این کار در دسته فوری غیر مهم قرار میگیره و این کار رو صرفا چون فوری هست انجام میده وقتی مشابه این اتفاق بارها بیوفته اون موقعست که کار مهم غیر فوریش میره جزء کارهای مهم فوری و درصورت انجام ندادن ممکنه تبعات سنگینی رو بدنبال داشته باشه، بنظر من  شناخت و اموزش روش ماتریس آیزنهاور خیلی خیلی میتونه کمک کنه به تشخیص اولویت کارها و بعدش تصمیم درست بابت انجام دادن اون کار

  14. خواندن مطالب این بخش برایم مهم و جالب بود چرا که چند وقتی است تلاش می کنم هر  روز برای ساعتهای فراغتم از کار برنامه مدونی تنظیم نمایم و هر روز خود را به انجام انها مقید نمایم و در تنظیم برنامه خود بیش از هر چیزی انجام هر روزه برخی کارها بدون توجه کافی به فوریت و اهمیت انها برایم حائز اهمیت بود. به عنوان مثال برای خواندن یک کتاب در زمینه ای به جز رشته تخصصی خود به اندازه خواندن یک کتاب تخصصی زمان صرف می نمودم و این در حالی است که در حال حاضر یکی از اهدافی که دنبال میکنم اشراف بیشتر بر کار و رشته تخصصیم می باشد.  خواندن این مطلب مرا بر ان داشت تا در زمان بندی خود بیش از پیش به کارهایی الویت دهم که در راستای رسیدن به هدف فعلی من است.

  15. سلام، من از یک نرم افزار استفاده می کنم به اسم ToDo  که یه جدول پر پیمون داره از اولویت زمانی تا اهمیت کار و اینکه کی باید تحویل بشه و به کی واگذار بشه.

  16. حسین گفت:

    سلام .من می خواهم نکته ای بگویم.

    ادمهای موفق همیشه کارهای مهم و غیر فوری

    را انجام می دهند.

    به همین خاطر استرس ندارند.

     

    فقط مهم و غیر فوری

     

    البته با نظم و برنامه ریزی و انضباط شخصی

    و انجام کارها در موقع مناسب به این نقطه می رسند.

  17. به عقیده من یکی از بهترین زمان‌هایی که می‌توان از ماتریس آیزنهاور استفاده کرد، به هنگام هدفگذاری برای آینده و تعیین مسیر برای آن است. با این چارچوب اولویت بندی میتوان تعیین کرد کدام کارها برای برنامه‌ریزی و انجام در اولویت هستند.

  18. با عرض سلام خدمت همه ی متممی های عزیز به نظر من قبل از داشتن یک برنامه ی اولویت بندی شده باید هدف خودمون رو به طور واضح مشخص کنیم چون بدون داشتن هدف مشخص اولویت کارها مفهومی نخواهد داشت . در گام بعدی مشخص کردن برنامه هایی برای رسیدن به آن هدف هست و در نهایت اولویت بندی برنامه ها از مهم به غیر مهم و یا اگر چند کار در اولویت هستند به آنها هم به ترتیب اهمیتشان اولویت بدهیم به طور مثال اگر ما سه کار در اولویت داریم در فهرست کارهای Aقرار بدهیم ولی خود این سه کار رو هم اولویت بندی کنیم (A1 .A2 .A3) و در نهایت تصمیم قاطع برای اقدام به کاری که مهمترین نقش رو در رسیدن به اون هدف ایفا میکنه. باز هم تاکید میکنم اقدام اقدام اقدام

  19. درباره ی این ماتریس هنوز چیزی ذهن من رو اذیت میکنه و اونم ایده آل گرایی و کمال طلبی غیر ضروریه خودمه. با وجود این ویژگی ها همه چیز برای من تبدیل به کار فوری مهم میشه چرا که من دوست دارم همین الان کتاب آسیا در برابر غرب رو تموم کنم و همین امروز هم چهار جلسه از جزوه ام را بخوانم و در عین حال کمی بنویسم و کمی برای مقاله ام وقت بگذارم. همه یاین ها را مهم و فوری در نظر میگیرم و این باز ذهنم را آشفته میکند چرا که با خودم رو راست نیستم. این باز بر میگردد به آموزه های ابتدای این دوره که برای مدیریت زمان باید به ویژگی های اخلاقی و عادت های دیگر هم نیم نگاهی داشت.

  20. شایان عالمیان گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۱ درس)

    موردی که تحت عنوان ضرورت توجه به زمانبندی تخصیص داده شده برای فعالیتهای مهم و غیر فوری می باشد از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد زیرا عدم توجه به آن و قرارگیری آنها به عنوان کارهای مهم و  فوری که زمان آن در برخی موارد نیز مشخص نیست، ممکن است منجر به تداخل های کاری گردد که در برخی موارد، حتی امکان تصمیم گیری مناسب را از ما صلب می نماید و مجبور می شویم بین بد و بدتر یک گزینه را انتخاب کنیم.
    مورد دیگر در این ارتباط که بکارگیری آن برای مدیران خیلی مناسب می باشد اینکه بتوانند اولویت بندی کارها را برای پرسنل خود تعیین کنند.

    در برخی از موارد مدیران بدلیل مشغله کاری و عدم شناخت لازم، به این مورد توجه نداشته و صرفا نسبت به محول نمودن کارها به پرسنل اقدام می نمایند. برخی مواقع نیز بدون توجه به سلسله مراتب سازمانی نسبت به ارجاع کار اقدام نموده که این امر باعث تضعیف روحیه پرسنل و بلاتکلیفی در خصوص زمانبندی انجام امور محوله می گردد. لذا در برخی موارد به جای اینکه مدیران اولویت بندی کنند، پرسنل با توجه به میزان پیگیری مدیران،اولویت بندی می کنند که قطعا در صورت توجه به موارد مورد اشاره در این محتوا، بازخورد مطلوب تری را با توجه به اهداف سازمان خواهد داشت.