Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu
دوره آموزشی هدف گذاری (کلیک کنید)


کتاب مدیریت توجه (نیر ایال) | معرفی، خلاصه و نقد


مدیریت توجه

نیر ایال را معمولاً با کتاب قلاب می‌شناسند؛ کتابی که به بررسی ویژگی‌های محصولات اعتیادآور پرداخته بود. او در کتاب قلاب به این پرسش پاسخ داده بود که اپلیکیشن‌های موبایل، شبکه های اجتماعی و بسیاری از ابزارهای مدرن – خصوصاً دیجیتال – ما را به خود عادت می‌دهند.

کتاب Indistractable دومین تلاش ایال در نگارش کتاب است. این کتاب با نام‌هایی مانند ذهن حواس‌جمع (#نشر آموخته) و مدیریت توجه (#انتشارات آریاناقلم) و انحراف ناپذیر (انتشارات خوب) به فارسی ترجمه و منتشر شده است.

او در این کتاب، به دردسرها و پریشان‌فکری‌های حاصل از ابزارهای مدرن زندگی امروزی پرداخته و کوشیده راهکارها و تکنیک‌هایی برای مدیریت توجه، افزایش تمرکز و مدیریت زمان در دوران معاصر ارائه کند.

کتاب مدیریت توجهمدیریت توجه | ادامهٔ کتاب قلاب

نیر ایال کتاب مدیریت توجه را ادامهٔ کتاب قلاب می‌داند و فصل کوتاهی را در ابتدای کتاب به شرح این ارتباط اختصاص داده است.

او توضیح می‌دهد که اگر بپذیریم بسیاری از خدمات، نرم‌افزارها، الگوریتم‌ها و اپلیکیشن‌ها با این هدف طراحی می‌شوند که مخاطب را با خود درگیر کرده و به خود معتاد کنند، کاملاً طبیعی است که نمی‌توانیم صرفاً با شهود روزمره به مقابله با این طراحی‌های هوشمندانه بپردازیم. بلکه باید ابتدا اصول طراحی این سیستم‌ها را بشناسیم و در ادامه با توجه به ویژگی‌های ذهنی و عادت‌های شناختی و رفتاری انسان‌ها، تکنیک‌هایی برای رهایی از دام این ابزارهای اعتیادآور پیدا کنیم.

این همان چیزی است که کتاب مدیریت توجه به آن پرداخته است.

مدیریت توجه

فرار از تکنولوژی نه مفید است و نه کافی

معمولاً بلافاصله پس از صحبت از اعتیاد به اینترنت و ابزارهای دیجیتال، ذهن‌مان به سراغ دیتاکس دیجیتال (سم‌زدایی دیجتال یا ترک اعتیاد دیجیتالی) می‌رود.

با خود فکر می‌کنیم که اگر موبایل و شبکه‌های اجتماعی و ایمیل و ابزارهای دیگر ما را معتاد می‌کنند، کافی است بکوشیم آن‌ها را از زندگی خود حذف کرده یا سهم‌شان را محدود کنیم.

اما نیر ایال بر این باور است که مدیریت توجه فراتر از این تکنیک‌های ساده است. او حتی مدیریت توجه را محدود به دوران جدید نمی‌داند و معتقد است که در دوران جدید صرفاً شیوه‌های تازه‌ای برای نمایان شدن یک مشکل قدیمی خلق شده‌اند. او در اوایل کتاب مدیریت توجه می‌گوید:

قانع شده بودم که همهٔ این‌ها تقصیر فناوری است و «ترک اعتیاد دیجیتالی» راه انداختم. شروع کردم به استفاده کردن از گوشی تاشوی قدیمی تا وسوسه نشوم به سراغ ایمیل و اینستاگرام و توییتر بروم.

اما خیلی سختم بود بدون مسیریاب و آدرس‌هایی که در نرم‌افزار تقویمم ذخیره کرده بودم این‌طرف و آن‌طرف بروم.

وقتی قدم می‌زدم دلم برای گوش دادن به کتاب‌های صوتی تنگ می‌شد و همین‌طور برای همهٔ کارهایی که راحت می‌توانستم با گوشی هوشمندم انجام دهم.

برای این‌که وقتم را با خواندن تعداد زیادی مقالهٔ خبری آنلاین تلف نکنم، مشترک نسخهٔ چاپی یکی از روزنامه‌ها شدم. چند هفته بعد، توده‌ای روزنامهٔ نخوانده کنارم روی هم دسته شده بود و من داشتم اخبار تلویزیون را تماشا می‌کردم.

برای این‌که موقع نوشتن تمرکز کنم، واژه‌پرداز دههٔ نودی خریدم که به اینترنت وصل نمی‌شد. اما هر وقت می‌نشستم که بنویسم، مچ خودم را می‌گرفتم که به قفسهٔ کتاب خیره شده‌ام و خیلی زود شروع می‌کردم به ورق زدن کتاب‌هایی که ربطی به کارم نداشتند.

حتی بدون فناوری، که فکر می‌کردم دلیل مشکلم است، حواسم هم‌چنان به طریقی پرت می‌شد.

کنار گذاشتن فناوری آنلاین فایده‌ای نداشت. من فقط این عامل حواس‌پرتی را با عامل دیگری جایگزین کرده بودم.

با تکیه بر این مثال و ذکر نمونه‌های مشابه، نیر ایال مدل بزرگ‌تری را برای مدیریت توجه پیشنهاد می‌کند. مدلی که در ادامه مولفه‌های آن را مرور می‌کنیم.

مدل نیر ایال برای مدیریت توجه

نیر ایال معتقد است که تلاش‌های ما برای مدیریت توجه و افزایش تمرکز باید حول چهار محور باشد. این چهار محور را در نمودار زیر مشاهده می‌کنید:

کتاب مدیریت توجه - مدل نیر ایال

 

محور نخست | کشف محرک‌های درونی

این نکته را می‌توان فرض بنیادین و پایهٔ اصلی کتاب مدیریت توجه دانست: «انگیزه‌های حواس‌‌پرتی ما از درون ما نشئت می‌گیرند. مثل همهٔ رفتارهای دیگر بشر، حواس‌پرتی هم فقط تلاش مغزمان برای کنار آمدن با رنج است. اگر این واقعیت را بپذیریم، پس منطقی است که برای جلوگیری از حواس‌پرتی فقط باید یاد بگیریم با ناراحتی‌هایمان کنار بیاییم.»

او این بحث را بسط می‌دهد و می‌گوید که وقتی در زندگی احساس ملال می‌کنید، یا وقتی رویدادهای منفی را پررنگ‌تر و جدی‌تر از رویدادهای مثبت می‌بینید، و نیز وقتی گرفتار نشخوار ذهنی می‌شوید، طبیعی است که ذهن‌تان می‌کوشد از این وضعیت فرار کند و رفتن به سراغ اینترنت، شبکه‌های اجتماعی، خواندن اخبار و چک کردن مکرر پیام‌ها و پیامک‌ها، همگی با هدف رهایی از این احساسات منفی انجام می‌شوند.

ایال هم‌چنین سازگار شدن با لذت را هم علت دیگر رو آوردن ما به ابزارهای اعتیادآور می‌داند. به این معنی که لذت‌های زندگی (از خانه و ماشین جدید تا هم‌کلامی دوستان تازه) به سرعت برای ما عادی می‌شوند و پس از آن، به دنبال چیزی هستیم که مدارهای لذت را در ذهن‌مان تحریک کند. دوپامین‌هایی که در اثر پاداش‌های نامنظم و پیش‌بینی‌ناپذیرِ لایک‌ها و کامنت‌ها و نوتیفیکیشن‌ها در بدن ما ترشح می‌شوند، از نگاه نیر ایال، لذتی بی‌مانند ایجاد می‌کنند که می‌تواند ما را به خود معتاد کند.

مهم‌ترین راهکار پیشنهادی ایال در این حوزه این است که «از این نوع احساسات منفی فرار نکنید و آن‌ها را بپذیرید. صرفاً پس از این‌ که انکار کردن را رها کنید، می‌توانید به سراغ راهکارها و برنامه‌هایی برای مهار کردن این محرک‌ها بروید.»

به عنوان مثال، فرض کنید از همکار یا همسر خود ناراضی هستید و از رابطهٔ خود رنج می‌برید. مغز ممکن است برای رهایی لحظه‌ای و موقت از این رنج، شما را به ترغیب کند که به اینستاگرام سر بزنید. تلاش برای پاک کردن اینستاگرام یا مقاومت در برابر چک کردن پیام‌ها، مشکل شما را حل نمی‌کند. بلکه مغزتان دیر یا زود روشی تازه برای فرار کردن از رنج خواهد یافت.

 روش درست این است که بپذیرید «من از رابطه‌ام رنج می‌برم» و با این رنج روبه‌رو شده و آن را مدیریت کنید. در غیر این صورت «ریشه» را رها کرده و به «رفع عوارض» مشغول شده‌اید.

دسترسی کامل به این مطلب برای اعضای ویژهٔ متمم امکان‌پذیر است.

پیشنهادهای نیر ایال برای مدیریت توجه

نیر ایال پیشنهادهای بسیاری برای مدیریت توجه در سراسر کتاب خود گنجانده است. بسیاری از این پیشنهادها مفید و کاربردی هستند و اگر آن‌ها را جدی بگیرید، می‌توانید تمرکز و توجه خود را بهتر و بیشتر مدیریت کنید.

اگر مدیریت توجه برایتان مهم است، منطقی است که همهٔ کتاب را بخوانید و پیشنهادهای آن را بررسی کنید. اما صرفاً به عنوان یک نمونه از پیشنهادهای مطرح‌شده در کتاب، به قانون ده دقیقه اشاره می‌کنیم:

قانون ده دقیقه

تکنیکی که واقعاً به من کمک کرده تا در دام عوامل حواس‌پرتی نیفتم «قانون ده دقیقه» است.

اگر ببینم دلم می‌خواهد برای آرام شدن به گوشی همراهم سر بزنم و کار بهتری هم برای انجام دادن ندارم، به خودم می‌گویم اشکالی ندارد این کار را انجام می‌دهم، اما نه همین الان. فقط ده دقیقه صبر کن.

این تکنیک برای من کمک موثری است تا از پس انواع عوامل بالقوهٔ حواس‌پرتی برآیم؛ عواملی مثل این‌که به جای نوشتن چیزی را در گوگل جستجو کنم؛ وقتی حوصله‌ام سر می‌رود خوراکی ناسالم بخورم؛ یا وقتی «آن‌قدر خسته‌ام که حتی نمی‌توانم بخوابم» قسمت دیگری از سریالم را در نت‌فلیکس تماشا کنم.

این قانون به ما وقت می‌دهد تا کاری را انجام دهیم که بعضی روانشناسانِ رفتاری آن را «موج‌سواری بر امیال» می‌نامند.

وقتی میل یا خواسته‌ای بر ما غلبه می‌کند، نه آن را عقب می‌رانیم و نه بر اساسش عمل می‌کنیم، توجه به احساسات‌مان و موج‌سواری بر آن‌ها کمک‌مان می‌کند دوام بیاوریم تا زمانی که میل‌مان فروکش کند.

اگر بعد از گذشتن ده دقیقه موج‌سواری بر امیال‌مان هنوز هم می‌خواهیم آن کار را بکنیم، آزادیم که انجامش دهیم. اما به ندرت این تمایل همچنان باقی است.

نقد کتاب مدیریت توجه |‌ کتابی کاربردی اما غیرعلمی

کتاب مدیریت توجه را می‌‌توان نمونه‌ای از «کتاب‌های دنباله یا پی‌آیند» ( Sequel) دانست؛ کتاب‌هایی که نویسنده معمولاً پس از موفقیت نخستین کتاب خود تشویق می‌شود آن‌ها را بنویسد و منتشر کند.

البته دنباله یا پی‌آمد بودن، نقطه‌ضعف یک کتاب نیست و صرفاً ویژگی آن است. اما خوانندگان باتجربه معمولاً چنین کتاب‌هایی را با دقت مضاعف بررسی می‌کنند. چون ممکن است وسوسهٔ «یک فرصت تجاری جدید» بر اهمیت «کیفیت» غالب شود و اثر ضعیفی به بازار عرضه شود.

نیر ایال مستقیماً روی جلد کتاب خود اشاره نکرده که این کتاب، ادامهٔ کتاب قلاب است. اما در مقدمه‌ای که بر کتاب نوشته نشان می‌دهد و تأکید می‌کند که این بحث، ادامهٔ موضوعی است که پیش از این دربارهٔ آن نوشته و اکنون می‌خواهد آن دغدغه را در قلمرویی تازه بکاود و بررسی کند.

بررسی دقیق‌تر کتاب مدیریت توجه نشان می‌دهد که ما با کتابی غیرعلمی روبه‌رو هستیم. البته غیرعلمی را نباید با ضدعلمی اشتباه گرفت. کتاب مدیریت توجه بر علیه علم نوشته نشده است. بلکه حرف‌ها و نکات مطرح شده در آن، علمی نیستند و صرفاً بر تجربه تکیه دارند. بسیاری از نکاتی که نیر ایال مطرح می‌کند، با شهود ما هم جور در می‌آید و چه بسا برخی از تکنیک‌های پیشنهادی او را حتی پیش از خواندن این کتاب، انجام داده و نتیجهٔ مثبت گرفته باشیم.

این را هم باید بگوییم که قرار نیست هر کتابی در هر حوزه‌ای منتشر می‌شود حتماً علمی باشد. بسیاری از کتاب‌هایی که در حوزه‌های مذاکره، فن بیان، مدیریت زمان و به طور کلی توسعهٔ‌ فردی می‌بینیم، بر اساس مقاله و تحقیق و پژوهش نوشته نشده‌اند و نویسنده در آن‌ها تجربیات شخصی خود را شرح داده است. حتی بعضی از موضوعاتی که خود ما هم در متمم مطرح کرده‌ایم، لزوماً از پشتوانهٔ پژوهشی برخوردار نیستند (به عنوان مثال، تکنیک پومودورو که هم ما به آن اشاره کرده‌ایم و هم نیر ایال با ادبیاتی دیگر و به عنوان تایم‌باکسینگ به آن پرداخته است).

دسترسی کامل به این مطلب برای اعضای ویژهٔ متمم امکان‌پذیر است.

دربارهٔ ایرادها و ضعف‌های علمی کتاب مدیریت توجه نیر ایال می‌توان کتابی هم‌حجم خود آن نوشت.

اما مهم این است که این موارد نافی مفید و کاربردی بودن کتاب نیستند.

این کتاب حاوی نکات، ایده‌ها، تکنیک‌ها و پیشنهادهای ارزشمندی است که می‌توانند واقعاً مفید باشند و زندگی شخصی و شغلی ما را متحول کنند. اما مهم است که هنگام خواندنش به خاطر داشته باشیم که با تجربه‌های شخصی یک نویسنده روبه‌رو هستیم و نه یک مطلب پژوهش‌محور (چنان‌که نویسنده ادعا کرده و برخی تحسین‌کنندگان درباره‌اش گفته‌اند).

خلاصه مشخصات کتاب مدیریت توجه

عنوان مدیریت توجه
عنوان فرعی راهکارهایی برای افزایش تمرکز و به دست گرفتن کنترل زندگی
نویسنده نیر ایال
مترجم سمیه قوامی نژاد
ناشر آریاناقلم (سایر کتابهای آریاناقلم در متمم)
تعداد صفحات ۳۰۴
سایر کتابهای نویسنده کتاب قلاب
دسته‌بندی کتاب کتاب های روانشناسی | کتابهای افزایش بهره وری و مدیریت زمان
شابک ۹۷۸۶۲۲۷۰۸۹۱۲۷
فهرست کتاب مدیریت توجه بر محرکهای درونی غلبه کنید
برای تمرکز حواس وقت بگذارید
محرکهای بیرونی را مسدود کنید
با عهدها جلوی حواس پرتی را بگیرید
چگونه محل کارتان را به محلی برای حواس‌جمعی تبدیل کنید
چگونه کودکانی حواس‌جمع بار بیاوریم
چگونه در روابطمان حواس‌جمع باشیم
خرید کتاب نسخه چاپی در سایت آریاناقلم (+‌دانلود فایل PDF رایگان نمونه)

خرید و دانلود کتاب الکترونیکی مدیریت توجه (طاقچه)

ترجمه های دیگر
کتاب ذهن حواس جمع – نشر آموخته (نسخه الکترونیکی فیدیبو)
ارزیابی متمم  

فشار ذهنی هنگام مطالعه
استناد به منابع معتبر
کاربرد فراگیر در کسب و کار
کاربرد در زندگی شخصی
فایل صوتی آموزش مدیریت توجه

محمدرضا شعبانعلی هم در فایل صوتی آموزشی مدیریت توجه به مباحث مختلف مرتبط با مدیریت توجه و اقتصاد توجه پرداخته است.

موازی‌کاری، فرهنگ چندزمانی،‌ تفاوت توجه و تمرکز، تقویت ماهیچه‌های توجه و روش‌های افزایش تمرکز از جمله موضوعاتی هستند که در این مجموعهٔ صوتی به آن‌ها پرداخته شده است.

البته این فایل صوتی بر پایهٔ کتاب مدیریت توجه نیر ایال نیست و پیش از این که ایال این کتاب را تألیف کند، تهیه و تولید شده است. ضمناً‌ کوشیده شده که دقت علمی تا حد امکان در آن رعایت شود.

برای مشاهدهٔ فهرست موضوعات این مجموعهٔ آموزشی و تهیهٔ آن می‌توانید روی دکمهٔ زیر کلیک کنید:

پیشنهاد عضویت در متمم

شما با عضویت ویژه در متمم، می‌توانید به درس‌ها و آموزش‌های بسیاری از جمله موضوعات زیر دسترسی کامل داشته باشید:

  فهرست درس‌های متمم

موضوعات زیر، برخی از درس‌هایی هستند که در متمم آموزش داده می‌شوند:

  دوره MBA (یادگیری منظم درس‌ها)

  استراتژی | کارآفرینی | مدل کسب و کار | برندسازی

  فنون مذاکره | مهارت ارتباطی | هوش هیجانی |تسلط کلامی

  توسعه فردی | مهارت یادگیری | تصمیم گیری | تفکر سیستمی

  کوچینگ | مشاوره مدیریت | کار تیمی | کاریزما

  عزت نفس | زندگی شاد | خودشناسی | شخصیت شناسی

  مدیریت بازاریابی | دیجیتال مارکتینگ | سئو | ایمیل مارکتینگ

اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید درباره‌ی متمم بیشتر بدانید، می‌توانید نظرات دوستان متممی را درباره‌ی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی می‌شناسند:

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مدیریت زمان به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه مدیریت زمان
 

برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)

متمم چیست و چه می‌کند؟ (+ دانلود فایل PDF معرفی متمم)
چه درس‌هایی در متمم ارائه می‌شوند؟
هزینه ثبت‌نام در متمم چقدر است؟
آیا در متمم فایل‌های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

۱۴ نظر برای کتاب مدیریت توجه (نیر ایال) | معرفی، خلاصه و نقد

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : هیوا

    «نمی‌توانید چیزی را حواس‌پرتی بنامید مگر این‌که بدانید حواس‌تان را از چه کاری پرت می‌کند.»

    انگار پیش فرض گوینده این جمله (ایال) این است که حتماً همیشه قصد و نیتی پشت حواس‌پرتی وجود دارد در حالیکه اساساً ما به عنوان انسان دارای یک ذهن سرگردان هستیم که حتی مستقل از یک محرک، می‌تواند توجهش را به سمت و سوی دیگری تغییر دهد.

    ممکن است در صف نانوایی ذهنمان به آینده برود، به فیلمی که ماه پیش دیده‌ایم فکر کند یا درباره زندگی احتمالی شاطر نانوایی سناریو درست کند.

    مثل سکانس اول فیلم یوجیمبوی کوروساوا که در آن توشیرو میفونه چوبی را به هوا پرتاب می کند و مسیرش را به سمتی که چوب نشانه رفته تغییر می دهد، ذهن ما هم تقریباً نصف زمان بیداری به همین شیوه عمل می کند. این نصف ( یا دقیقتر 46.9%) را از پژوهشی که دنیل گیلبرت با یک از دانشجویانش انجام داده، آورده‌ام.

     این پژوهش هم که سال 2010 منتشر شده هم مرتبط هست به موضوع حواس پرتی، هم به موضوع پژوهشهای دنیل گیلبرت در مورد رضایت و شادی که قبلاً در متمم به آن پرداخته شده ("دن گیلبرت و نگاهی به شادمانی و شاد زیستن").

    عنوان مقاله که در جورنال ساینس منتشر شده این است: "A Wandering Mind Is an Unhappy Mind". این دو نفر با توسعه یک اپ موبایل، 2250 نفر را در طول روز رصد کرده اند تا بدانند در حین انجام چه کارهایی، چقدر حواس‌شان پرت می‌شود.

    جواب کوتاه این است: در حین انجام تمام کارها (با یک استثنا: making love) و حدود نصف اوقات. در ادامه مقاله، در مورد ناشاد بودن چنین ذهنی و اهمیت آوردن توجه از زمان و مکان دیگر به اینجا و اکنون صحبت می‌شود.

    البته همانطور که در درس اشاره شد، این را هم می دانیم که حواس پرتی، گاهی هدفمند است. برای مثال ممکن است تکنیکی باشد برای فرار از درد (نه واقعیت). در واقع، آنچه در چنین مواردی، توجه ما را فراری می‌دهد، احساس درد و رنج است (چه واقعیت داشته باشد، چه نداشته باشد).

    راه های دیگری هم هست از جمله کرخت شدن و احساس گیجی. حالت اغراق شده چنین پدیده ای را در بیماران PTSD می‌بینیم (یک مقاله مرتبط، 1+1 کتاب مورد علاقه من در این زمینه). در چنین مواردی، چه در حین یک واقعه غیر قابل تحمل و چه پس از آن، ذهن به کمک تکنیک حواس پرتی، می تواند روان فرد را از شکستن و از هم گسیختگی نجات دهد. برای مثال می تواند بخشی از حافظه را پاک کند یا به بیانی، خود را نسبت به آن تروما ناآگاه کند (و این می تواند تا فعال شدن اسکیزوفرنی پیش برود).

    برگردم به موضوع اصلی.

    با گفتن این توضیحات، می‌توان گفت که این جمله نویسنده نادرست است: «همیشه باید ریشهٔ آن را در رنج‌های درونی جستجو کرد»

    بنابراین همانطور که خودش گفته «نمی‌توانید چیزی را حواس‌پرتی بنامید مگر این‌که بدانید حواس‌تان را از چه کاری پرت می‌کند.»، باید شواهدی برای این داشته باشیم که علت این حواس پرتی، در درون است. برای مثال تجربه خود فرد باید این را تایید کند یا یک مشاهده و آزمایش علمی این را نشان دهد.

    به نظرم با یک قانون سرانگشتی هم می توان گفت که اگر حواس پرتی همراه با Overreaction  باشد، می توان کنجکاوانه دنبال یک عامل درونی گشت (ممکن است آن را پیدا کنیم یا نکنیم. ممکن است وجود داشته باشد یا نداشته باشد). برای مثال کسی که هر وقت می خواهد تکلیف درسی اش را انجام دهد، سراغ گوشی‌اش می‌رود یا کسی که در روزهای پایانی کنکور شروع به خواندن کتابهای متفرقه می‌کند یا کسی که در حین برداشتن کتاب، خوابش می‌گیرد، بهتر است ریشه این حواس‌پرتی را در درونش جستجو کند.

     
    تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
    .