معرفی کتابهای مدیریت رسانه
ما عادت داریم با اصطلاح User’s Manual (راهنمای کاربران) در نخستین استفادهها از وسایل پیچیده مانند دوربین و موبایل روبرو شویم. اما آیا خبر هم به «راهنمای کاربران» نیاز دارد؟ آیا مصرف کردن خبر هم، مانند استفاده از وسایل پیچیده، نیاز به یک دفترچه راهنما دارد؟
عنوانی که آلن دو باتن برای کتاب خود انتخاب کرده نشان میدهد که پاسخ او به این سوال مثبت است. آلن دو باتن در این کتاب، از دو منظر متفاوت به مسئلهی خبر نگاه میکند: یکی دیدگاه تولیدکنندگان خبر و دیگری دیدگاه ما مخاطبان به عنوان مصرفکنندهی اخبار.
او هر بخش از کتابش را با متن یک خبر از یکی از رسانههای خبری بزرگ جهان آغاز کرده و در داخل متن هم، بارها از خبرهایی که رسانهها منتشر کردهاند، به عنوان شاهد و مثال، استفاده کرده است.
ما برای معرفی کتاب خبر، چند پاراگراف از آن را برای شما برگزیدهایم.
دبلیو جیمز پاتر (W. James Potter) پس از تحصیل در رشتههای ادبیات انگلیسی، رسانههای جمعی و نظریه ارتباطات، تقریباً تمام عمر خود را با رسانه گذرانده است. او از سال ۱۹۷۱ روزنامهنگار بوده، کتابهای متنوعی در زمینهٔ ارتباطات و رسانه نوشته، صدها مقاله منتشر کرده و در دانشگاههای متعددی از جمله وسترن میشیگان، دانشگاه فلوریدا، ایندیانا، استنفورد، یوسیالای و سنتا باربارا در کالیفرنیا تدریس کرده است.
کتاب دربارهٔ سواد رسانه ای کم نیست. نویسندگان بسیاری طی دو دههٔ گذشته دربارهٔ این موضوع نوشتهاند و تلاش کردهاند رسانه را به مخاطبان خود بشناسانند و استفادهٔ بهتر از این ابزار را بیاموزند.
در میان این کتابها، کتاب سواد رسانه ای (Media Literacy) نوشتهٔ جیمز پاتر از شهرت زیادی بهرهمند است. نه لزوماً به این علت که بهترین کتاب سواد رسانه ای است، بلکه بیشتر از این رو که حدود دو دهه قدمت دارد و از سال ۱۹۹۸ تا امروز، مدام ویرایشهای تازهای از آن به بازار عرضه شده است.
در زندگی امروز ما هیچچیز به اندازهٔ «توجه | Attention» کمیاب نیست. کمتر کسی میتواند شما را یک ساعت پای یک سخنرانی بنشاند. حتی یک دقیقه حرف دوستان نزدیکتان را هم با سرعت یکونیم برابر و دو برابر گوش میدهیم.
تولیدکنندگان محتوا در اینستاگرام سعی میکنند در همان پنج یا ده ثانیهٔ اول ویدئوی خود یک حرف هیجانانگیز بزنند و به قول خودشان مخاطب را قلاب کنند. چون هر لحظه ممکن است مخاطب به سراغ ویدئوی بعدی و برود. این مخاطبان با نسل قبل خود که پای سخنرانیها و منبرها چند دقیقه منتظر میماندند تا سخنران پس از بیان جملههای تکراری اولیه، کمکم وارد بحث اصلی شود فرق دارند.
تیم وو نویسندهٔ کتاب Attention Merchants یا «تاجران توجه» ضمن اینکه به کمیاب شدن توجه اعتقاد دارد، بر این باور است که این اتفاق، تازه نیست و مدتهاست که ظرفیت توجه انسانها هر روز کمتر. در این میان، فعالان صنعت تبلیغات کوشیدهاند این توجه را کسب کرده و آن را به مشتریانشان (سفارشدهندگان تبلیغات) بفروشند.
تاجران توجه تاریخچه صنعت تبلیغ در رسانه است. صنعتی که تازه نیست، اما اخیراً بیشتر به چشم میآید.
[ درس مرتبط در متمم: مدیریت توجه | رسانه چیست؟ ]
رولف دوبلی را معمولاً با کتابهای هنر شفاف اندیشیدن و هنر خوب زندگی کردن میشناسیم. «دیگر اخبار نخوانید» عنوان سومین کتاب این نویسنده است.
خلاصه کتاب دوبلی در چند جمله این است که اخبار، مجموعهای از روایتهای مختصرشده و سطحی و سادهشدهی رویدادهایی است که غالباً از حیطهی تأثیرگذاری ما خارج هستند. روایتهایی که میتوانند مخاطب را مضطرب، خسته، درمانده و سادهاندیش کرده و قدرت حرکت و اقدام را از او سلب کنند.
دوبلی معتقد است که خبرها، این حس را به ما القا میکنند که ما «عمیقتر» شدهایم و «قدرت تحلیل» بیشتری داریم. در حالی که اگر قرار بود گزارشگران و تحلیلگران، خودشان عمیق باشند و قدرت تحلیل بالایی داشته باشند، باید جزو ثروتمندترین اقشار جامعه میبودند و به ابزار دست سایتهای خبری و جمعکنندگانِ کلیک مخاطبان تبدیل نمیشدند.
یک نگاه به کتاب دوبلی میتواند این باشد که رویکرد او به اخبار، با آنچه در زندگیِ پرتنش خاورمیانهای ما میگذرد، همخوانی چندانی ندارد و در همان سوئیس قابل اجرا است.
اما نگاه دومی هم میتواند وجود داشته باشد و آن اینکه اتفاقاً فاصله گرفتن از اخبار، در فضاهایی مثل ایران و خاورمیانه، مهمتر و ضروریتر و ارزشمندتر است. چون گرداب خبرها به سادگی میتوانند ما را درون خود بکشند و در خود بشکنند و نابود کنند.
در سالهای اخیر که توجه به سلامت بیشتر شده، کلمهٔ دیتاکس به معنای سمزدایی را زیاد میشنویم. اما معمولاً این سمزدایی صرفاً کنترل خورد و خوراک فیزیکی را تداعی میکند.
در حالی که کیفیت و کمیت خوراک رسانهای هم میتواند ذهن ما را معتاد و گاه مسموم کند. دیمون زاهاریادس از جمله کسانی است که نقش مهمی در ترویج اصطلاح «سم زدایی دیجیتال» یا «دیتاکس دیجیتال» داشته است.
البته نگاه او آنقدر منفی نیست که پیشنهاد کند ابزارهای دیجیتال و رسانه های اجتماعی را از سبک زندگی و خوراک فکری خود حذف کنید. اما معتقد است که بخشی از استفادهٔ ما از ابزارهای دیجیتال و شبکه های اجتماعی صرفاً از سر اعتیاد است و نه نیاز واقعی.
بر همین مبنا معتقد است فاصله گرفتنِ مقطعی از دنیای دیجیتال و استفادهٔ کنترلشده از ابزارهای دیجیتال میتواند کیفیت زندگی ما را بهتر کند.
[ درس مرتبط در متمم: مدیریت توجه | اعتیاد به اینترنت ]
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسهای متمم
۰ نظر برای معرفی کتابهای مدیریت رسانه