تاریخچه پول در جهان | پول چگونه به وجود آمد؟

سالهاست که مردم عادت دارند در پی اتفاقات سیاسی و اقتصادی و طبیعی، قیمت طلا را بپرسند و پیگیری کنند.
طلا، نفت، شکر و قهوه از جمله کالاهایی هستند که مانند دماسنج اقتصاد و سیاست جهان عمل کردهاند و کمی زودتر یا دیرتر، نسبت به رویدادها و روندهای حاکم بر جهان عکسالعمل نشان دادهاند.
در شرایطی که سالهاست شکل بحث پول و پشتوانهی پولی در اقتصاد جهان تغییر کرده است، هنوز هم کم نیستند کسانی که در نقاط مختلف جهان به اشتباه فکر میکنند معادل سکهها و اسکناسهایی که در دست دارند، بانکی در نقطهای از جهان، طلا یا ملک یا پشتوانهی فیزیکی دیگری را نگهداری میکند.
در این میان که هنوز بسیاری از مردم جهان جدا شدن پول از پشتوانهی طلا را به خوبی درک نکرده بودند، پولهای رمزنگاری شده مثل بیت کوین (Bitcoin) و ایتریوم (Ethereum) و لایت کوین (Litecoin) و ریپل (Ripple) هم آمدند تا بانکداران هم به تدریج به جمع مردمی بپیوندند که نمیتوانستند فضای پولی جدید دنیا را درک و تحلیل کنند.
مجموعه درسهای تاریخچه پول میکوشند روند شکلگیری و رشد و تغییر نگاه انسان به پول را از پول کالایی تا پول رمزنگاری شده (Cryptocurrency) به زبانی بسیار ساده و به دور از اصطلاحات تکنیکی بررسی کنند.
درس حاضر به پول کالایی اختصاص دارد و در درسهای آتی، روند تکامل پول کالایی تا پول مجازی و رمزنگاری شده را به تدریج بررسی خواهیم کرد.
تذکر: در درسهای آینده خواهیم آموخت که اصطلاح ارز رمزنگاری شده دقیقتر و علمیتر از پول رمزنگاری شده است. فعلاً در این درس همان اصطلاح غیردقیق اما رایج پول رمزنگاری شده را به کار میبریم تا به تدریج تفاوت این دو را بهتر بیاموزیم و درک کنیم.
شاید شما هم شنیده باشید که در زندانهای جنگ جهانی و جاهایی که ورود و خروج کالا سخت و ملاقات با زندانیان عملاً غیر ممکن بود، سیگار به پول رایج تبدیل شد.
افراد حاضر میشدند به یکدیگر کمک کنند و کارهای یکدیگر را انجام دهند و در مقابل، چند نخ سیگار را – که به هر روش غیرقانونی وارد مجموعه شده است – به دست بیاورند.
دینامیک این رفتار بسیار جالب است.
در ابتدا سیگار را میگرفتند که آن را مصرف کنند، اما کم کم به چنان کالایی گرانبها تبدیل میشد که سیگاریها هم، آن را ذخیره میکردند تا در مواقع ضروری، خدمات و کالاهای مورد نیاز خود را با آن خریداری کنند.
غیرسیگاریها هم، در ازاء کارهایی که برای دیگران انجام میدادند، سیگار طلب میکردند! چون میدانستند که هر نخ سیگار، سرمایهای است که بعداً با آن میتوان فرصتها و خدمات دیگر را خریداری کرد.
میتوان گفت به این شیوه، در جامعهی بسته و محدود زندان، یک پول نوع جدید متولد شد؛ چیزی که به آن پول کالایی یا Commodity Money میگویند.
پول کالایی یا کالا به عنوان پول یا Commodity Money
در محیطهای بسته، هر چیز کمیابی میتواند به وسیلهای برای مبادله تبدیل شود.
اگر کمی از کرهی زمین دور شویم و آن را زندانی ببینیم که تمام ما در آن در حال زندگی هستیم و مانند یک سیستم بسته، راه به بیرون ندارد، میتوانیم بفهمیم که طلا و نقره، چگونه به پول کالایی تبدیل شدند.
مواد یا کالاهایی که فراوانی نداشته باشند، جای زیاد نگیرند، تقاضا برای آنها وجود داشته باشد و قابل وزن کردن یا قابل شمارش باشند، شانس این را دارند که به عنوان پول کالایی مورد استفاده قرار بگیرند.
طلا و نقره، تا حد خوبی از این ویژگیها برخوردار هستند.
اگر از فضاهای محدود مانند زندانهای جنگ جهانی بگذریم، در دوران معاصر عملاً تنها بازمانده از پولهای کالایی قدیم، همین سکههای طلاست که در اقتصادهای مختلف، نامهای متفاوتی دارد و ما به نام سکههای بهار آزادی میخریم و میفروشیم و هدیه میدهیم.
سکههای بهار آزادی، طلا با عیار ۹۰% هستند.
البته طلافروشها عادت دارند معیار خود را ۲۴ میگیرند. طلای ۱۸، یعنی آلیاژی از طلا که ۷۵ درصد آن طلاست و با عناصر دیگر ترکیب شده است. بنابراین، میتوانیم بگوییم عیار سکه های بهار آزادی، ۲۱٫۶ است.
در ادامهی مرور تاریخچه پول خواهیم دید که اگر چه پول کالایی هنوز هم کمابیش مبادله و نگهداری میشود، اما به تدریج سهم آن در اقتصاد جهان کاهش یافته و احتمالاً این روند کاهشی را همچنان ادامه خواهد داد تا طی چند دههی آتی، این سیستم سنتی پولی به تدریج کمرنگ و حذف شود.
دوست عزیز.
دسترسی کامل به این درس برای کاربران ویژه متمم در نظر گرفته شده است.
با عضویت به عنوان کاربر ویژهی متمم، علاوه بر دسترسی به این مطلب، به سایر بحثهای مرتبط با تاریخچه پول هم دسترسی پیدا میکنید.
همچنین با فعال کردن اشتراک ویژه به درسهای بسیار بیشتری دسترسی پیدا میکنید که میتوانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:
فهرست درسهای مختص کاربران ویژه متمم
البته بررسیهای آماری ما نشان میدهد که علاقهمندان به تاریخچه پول معمولاً از میان درسها و مطالب مطرح شده در متمم، از درسهای زیر بیشتر استقبال میکنند:
روانشناسی پول | سواد مالی کودکان و نوجوانان
خودشناسی | شخصیت شناسی | کوچینگ
دوره فروش | دوره MBA | برندسازی شخصی
افزایش عزت نفس | مذاکره | تصمیم گیری
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
تمرین و مشارکت در بحث
آیا شما هم در محیط کار یا زندگی یا در جمع دوستان خود تجربهای از پول کالایی داشتهاید؟
اصلاً بحث کالا به عنوان پول چه تجربهها و ایدههایی را برای شما تداعی میکند؟
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری تاریخچه پول و آینده آن به شما پیشنهاد میکند:
- تاریخچه پول در جهان | پول چگونه به وجود آمد؟
- تهاتر چیست؟ | معنی تهاتر در معامله و جایگاه معاملات تهاتری در اقتصاد امروز
- تفاوت تهاتر و پول کالایی در چیست؟
- تاریخچه پول | عصر فلزات و طلا به عنوان یک پول کالایی
- مرور چند آمار درباره طلا – ظاهراً طلا واقعاً در حال مصرف است
- در جستجوی طلا
- حواله چیست و چگونه به وجود آمد؟
- تعریف پول چیست؟ تفاوت پول و ارز چیست؟
- نشر نخستین اسکناسهای تاریخ توسط چینیها
- شکلگیری بانکهای مرکزی به عنوان یک نهاد نظارتی
- استاندارد طلا و پول فیات (پول بی پشتوانه یا دستوری)
- درباره علت تورم | از کتاب میلتون فریدمن درباره پول و سیاستهای پولی
- طراحی اسکناس یورو | چالشهای چاپ و انتشار پول جدید
- چالش همیشگی اسکناس تقلبی | صورت فلکی یوریون چیست؟
- تعریف پول مجازی چیست و آیا چنین اصطلاحی درست است؟
- صندوق بین المللی پول (IMF) چیست و چه کار میکند؟
- معرفی کتابی درباره تاریخچه پول | پول – داستان واقعی یک چیز الکی
- کتاب دید اقتصادی | چگونگی رشد و فروپاشی اقتصاد | پیتر شیف
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسهای متمم
نویسندهی دیدگاه : منصور سجاد
روش پول کالایی در بین ناشران بسیار متداول است.
به این روش در بین ناشران مبادله گفته میشود
یک ناشر کتابهایی که منتشر کرده به ناشر دیگر میدهد و معادل آن از کتابهای ناشر دیگر دریافت میکند
به این ترتیب سبد کالایی هر دو بزرگتر میشود و هر کدام میتوانند در مراکز عرضه خود کتابهای بیشتری را بدون اینکه نیاز به خرید کتاب باشد عرضه کنند
جالب است که معمولا دریافت کننده کتاب دوباره آن کتاب را با ناشر دیگر مبادله میکند و به این ترتیب میبینی کتابت سر از مراکزی برای فروش سر در آورده که خودت هم تعجب میکنی
مثلا کتاب های مجموعه کلید که ما منتشر میکنیم در همه فرودگاه های کشور و بعد از گیت بازرسی موجود است
اما من نمیدانم چگونه به آنجا رسیده است
ولی قطعا این مبادله ها موثر بوده است
مزیت این روش برای کسانی که یک کتاب چاپ کرده اند و نمیدانند آن را چگونه بفروشند هم زیاد است.
هر کس بالاخره شبکه ای در اطراف خود دارد،یا میتواند در اداره یا مدرسه ای نمایشگاه بگذارد یا به شرکتی بفروشد. و...
اگر کتاب خود را مبادله کنید و در این شبکه هایی که دارید کتاب های مبادله ای را بفروشید سریع کتاب به چاپ های بعد میرسد
البته ریزه کاری هایی هم دارد
مثلا مبادله با کتاب های نفیس و... روش متفاوتی دارد که در کلاسهای «خلق کتاب موفق»توضیح بیشتری میدهم
من در دوران مجردی، با عده ای از دوستانم، برای تفریح، پوکر بازی میکردیم. هرچند هدف ما از بازی کردن، قمار نبود و فقط برای سرگرمی بازی میکردیم ولی به تدریج برنده شدن در بازی برای ما بسیار مهم شده بود و تعصب شدیدی روی این موضوع داشتیم. ما در این بازی از ژتون بعنوان پول کالایی استفاده می کردیم و به دلیل محدود بودن تعداد ژتون های پلاستیکی، به تدریج انواع سکه های بی ارزش قدیمی نیز به بازی وارد شدند و برای هرکدام ارزشی معادل چند ژتون در نظر می گرفتیم و در جدول اکسل به نام هرد فرد ثبت میکردیم.
تو کارگاهی که من در اون کار میکنم چون تو صنف الومینیوم هستیم به جای پول مشتری ضایعات و قراضه میاره و این ضایعات بعد از تسویه شدن به نورد های الومینیوم داده میشه و معادل اون ورق های الومینیومی گرفته میشه که بشه با اون محصولاتی رو تولید کرد.
با سلام. در دوران راهنمایی کارت های امتیازی داشتیم که به ازای نمرات بالا یا فعالیت های فوق برنامه به هر نفر تخصیص داده میشد. در پایان سال با تحویل دادن آن کارت ها، هدایایی را دریافت میکردیم.
کتاب دید اقتصادی پیتر شیف کتاب خیلی خوبیه که به صورت داستانی خیلی از نکاتی که توی این سری از درس ها وجود داره رو توش بیان میکنه، پیشنهاد میکنم مطالعه کنید.
کتاب دیگه ای که اونم کتاب جالبیه و از جمله همین داستان سیگار به عنوان پول کالایی رو توش داره، کتاب حرف هایی به دخترم درباره اقتصاد یانیس واروفاکیس هستش. البته فقط یه ترجمه ازش هست که به نظرم ترجمه روانی نیست…
چندین نفر از دوستان به این مورد اشاره کردند. اما چون برای من جذاب و جالب بود دوست داشتم از زبان خودم بیانش کنم.
در دوران دبستان، خصوصاً سالهای پایانی (۹ تا ۱۲ سالگی)، بچه ها کارتهایی داشتن که روی اونها تصاویر مختلف از ورزشکاران (خصوصاً فوتبالیستها و بازیگران کشتیکج (WWE)) بود. این کارتهای بازی تا حد خوبی از ویژگیهای پول کالایی برخوردار بودند.
ارزشمندی این کارتها با توجه به امتیاز و تصویر آنها متفاوت بود و بعضاً (با توجه به علاقهی بچهها در یک بازه زمانی خاص) کمیاب بودند، جای زیادی نمیگرفتند و در مدرسه تقاضا برای آنها وجود داشت و همچنین قابل شمارش هم بودند (یا بر اساس امتیازی که پشت آنها نوشته میشد یا تعداد کارتها). همچنین در محیط بستهای مثل مدرسه، مبادله و شرطبندی بر سر این کارتها سرگرمی هیجانانگیزی بود. خصوصاً به خاطر اینکه معاونین از این کار خوششان نمیآمد و همین ترس از مبادله، آن را کمیابتر هم میکرد D:
مراجعه به داروخانه جهت خرید
تسویه با صندوق دار
بجای باقی مانده پول چسب زخم یا اسپیرین تحویل میداد .
پی نوست : بعد از ترویج کارت بانکی و کم شدن کاربرد پول نقد این مدل پول کالایی حذف شد.
در دوران کودکی یک سری کارت هایی بود که عکس فوتبالیست ها، ماشین، و یک سری سلبریتی روی اونها چاپ شده بود و پشتشون مشخصات اون عکس بود. یادم میاد هم با اون کارت ها انواع بازی انجام میدادیم هم به نوعی شده بود برامون پول. یعنی مثلا جایزه بود. تیم الف وقتی تیم ب رو میبرد مثلا ده تا از کارت های تیم ب رو بدست میاورد. یا مثلا من در ازای انجام یک کاری چندتا از اون کارت های دوستم رو میگرفتم.
جالبترینش این که همین پول کالایی که بین ما دوستان کارت ها بود، طبق توضیحی که پدرم میداد، در زمان اون ها هم همچین چیزی داشتن. پول کالایی اونها به ترکی آشیق بود. (آشیق به زانوی گوسفند میگن).
یکی از مواردیکه به نظرم میتوان به عنوان مصداقی از پول کالایی در نظر گرفت بن غذا در دوران دانشجویی بود که البته در جامعه دانشجویی نقش پول را ایفا میکرد.
سال ۹۰ یا ۹۱ به خاطر پروژه ها مجبور بودم از شرق تهران مسیر بزرگراه پردیس رو طی کنم . هنوز پرداخت الکترونیک عوارض راه اندازی نشده بود یا شاید در اون مسیر هنوز بکار گرفته نشده بود. بعضی اوقات که باقیمانده پول جور نمیشد چندین قبض عوارض میخریدم و بعد در شرکت مشتری با دوستان خرید و فروش میکردیم .
در همین دوره هم در بازار تهران عده ای فیش طلا را خرید و فروش می کنند فیش هایی که صرفا اعتباری از طلا دارد و عملا بین خریدار و فروشنده طلاییرد و بدل نمی شود همچنین به یاد دارم در دوران کودکی بچه های هم سن و سال من، رو کش کاغذی شکلات های خاصی را که الان نامش یادم نیست را در یک بازی به عنوان جایزه داد و ستد می کردند و کار تا آنجا پیش رفته بود که عده ای از بچه ها بدون اینکه در بازی مشارکت داشته باشند آن روکش های کاغذی را خرید و فروش می کردند
در بازارهای شمال کشور هنوز کسانی هستند که 100 تخم مرغ محلی با یک بوقلمون معامله کنند و …
سلام وقت بخیر در جواب سوال اول تمرین، باید بگم بله من در زندگی خود تجربه چنین موردی را داشته ام، بنده دوران کودکی را در روستایی زندگی میکردم که آب نوشیدنی و شرب مصرفی مردم روستا خیلی کمیاب بود و یادم میاد که هفته ای یکبار با تانکر آب نوشیدنی میاوردند و توزیع می کردند، در اون زمان در روستای ما آب تبدیل به پول کالایی شده بود و کسانی که صرفه جویی بیشتر می کردند و یا مصرف کمتری داشتند می توانستند به ازای آب، کالا و یا خدماتی را دریافت کنند.
برای جواب سوال دوم فعلا ایده ای ندارم.
یکبار د ر محل کار سبد کالایی شامل(یک کیسه برنج .قند.ماکارونی .تن ماهی و….به همراه لوازم تحریر )به همه ما اهدا شد. تمام کارکنان چه مجرد چه متاهل چه با فرزند چه بدون فرزند این سبد های کالا رو دریافت کردن.تا چند روز افراد در محل کار مشغول تهاتر کالا ها با یکدیگر بودن .کسانی که بچه نداشتن لوازم التحریر را در مقابل اخذ برنح یا ماکارونی و.. حاضر بودن تعویض کنن.و باز افرادی حاضر بودند ماکارونی و دیگر مواد غذایی رو با برنج تهاتر کنن. در این بین برنج ارزش بیشتری به دلیل تقاضای بیشتر پیدا کرده بود.حتی دوستانی با گرفتن برنج های بیشتر از دیگران در ازا تهاتر برنج مقدار بیشتری ازلوازم التحریر یاخوراکی های دیگر را طلب میکردند.تا مدتها محل کار شده بود محل تهاتر اجناس و طبق معمول افرادی در این بین در پایان به لحاظ ریالی چند برابر ارزش سبد کالایی اولیه نصیبشون شده و بالعکس.
شاید تو مهاجرت پول کالایی و بیشتر بشه تجربه کرد، مثل اینکه زبان اون کشور و بلد باشی و چون این موضوع ارزشمند میشه با گرفتن کالا از اطرافیان و در عوض در اختیار قرار دادن اون زبان ارزشمند مبادله انجام میشه.
اولین تجربه مبادله پول کالایی برای من برمی گردد به دوران دبستان که در قبال دریافت خوراکی حاضر برای ه کلاسی هایم کاری انجام می دادم. کارهایی از جمله انجام کاردستی برای دیگران.
بعدتر در مقاطع بعدی مبادله خدمت با خدمت را انجام می دادیم و در قبال انجام تکالیف طراحی با مداد، خوشنویسی با قلم را برای دوستم انجام می دادم.
یکی از تجربه های پول کالایی که در یک بازه کوتاهی در اواسط دهه هشتاد داشتم کارت های اینترنت بود. قدیم برای اتصال به اینترنت از یک سری کارت ها استفاده می کردیم که با وارد کردن رمز روی کارت می شد برای چند ساعت از اینترنت استفاده کرد. در زمان های انتخابات در اون سالها ( مخصوصا شورای شهر) پخش رایگان این کارت های اینترنت رواج داشت. بعد از انتخابات یک سری از این کارت ها که تاریخ انقضا نداشت در مدارس ( حتی بچه هایی که اینترنت هم استفاده نمی کردند) برای تبادل استفاده می شد.
آیا شما هم در محیط کار یا زندگی یا در جمع دوستان خود تجربهای از پول کالایی داشتهاید؟
الف:
نکته اول و مهمی که بنظرم رسید اینکه بحث فعلی "کالا به عنوان پول" است بنابراین خدمت یا فرصتی که در مقابل خدمت یا فرصت دیگر مبادله می شود از تعریف و موضوع بحث ما خارج می شود. در متن درس هم به این ویژگی صراحتا اشاره شده است: "مواد یا کالاهایی که فراوانی نداشته باشند، جای زیاد نگیرند، تقاضا برای آنها وجود داشته باشد و قابل وزن کردن یا قابل شمارش باشند، شانس این را دارند که به عنوان پول کالایی مورد استفاده قرار بگیرند."
نکته دوم فراگیر شدن مبادله یک کالا به عنوان پول در جامعه است و همین فراگیری آن هم مفهوم "کالا به عنوان پول" را خلق می کند؛ براین اساس بسیاری از مثال هایی که دوستان در اینجا نوشته اند واجد یک یا دو ویژگی فوق نبودند.
مثلا در مبادله کتاب بین دو ناشر، فقط مبادله رخ می دهد و به معنی خلق پول کالا نیست. بلکه تهاتر است. یا "صندلی مدیریت در برخی از سازمانهای مهم" و بسیاری نمونه های دیگر، مفهوم پول کالایی به معنای واقعی را تداعی نمی کند.
بنظرم درس بعدی با موضوع تهاتر، این تفاوت را بهتر به تصویر می کشد؛ درواقع تهاتر معنایی عام و پول کالا معنایی خاص دارد. تهاتر لزوما بین دو کالا نیست بلکه خدمت و فرصت هم می تواند موضوع تهاتر قرار گیرد اما پول کالا لزوما استفاده فراگیر از یک کالا بجه عنوان پول و با کارکرد پول است.
ب:
در پاسخ به پرسش نخست، بلیط شرکت واحد مدت ها به عنوان پول کالا بین مردم مبادله می شد. از راننده اتوبوس که وقتی مسافری بلیط نداشت و نقدی حساب میکرد و راننده الباقی را بلیط به مسافر پس می داد تا بقال محل و برخی کسبه و حتی راننده تاکسی ها که بجای پول خرد، بلیط اتوبوس به مشتری می دادند. بلیطی که هم کالا بود و هم عملا بین افراد و صنوف جامعه فراگیر شده بود.
نمونه های مختلفی شاهد بودم که در اصفهان زیبا به توریست از همه جا بی خبر، راننده تاکسی بجای الباقی کرایه، بلیط اتوبوس واحد می داد!
آدامس خروس نشان و چسب زخم هم در مقیاس محدودتری مصداق پول کالا بوده اند.
بنظرم یه نمونه پول کالایی میتونه این باشه شرکتی که کاراموز بودم در قبال اموزش رایگانی که به ما کاراموزها میداد از ما میخواست براشون تسک های شرکت رو بدون دستمزد انجام بدیم
پیشنوشت نخست
بیشتر دوستان متممی در این تمرین به موارد پول کالایی در دوران کودکی اشاره کردند و من در این تمرین قصد ندارم به تفصیل موارد گفته شده بپردازم و تنها به آن موارد اشاره میکنم.
و دیگر موارد اینچنینی که به طور مفصل در تمرین دوستان به آنها اشاره شده.
پیشنوشت دوم
اینکه گمان کنیم پول کالایی در دنیای مدرن جایی ندارد کمی دور از واقعیت است. از آنجایی که در گذشته پول کالایی تنها برای اقلام اساسی زندگی مورد استفاده قرار میگرفت، کارایی آن بیشتر از امروز به چشم میآمد. برای مثال استفاده از سهمیه آب کشاورزی به جای پول در گذشته امری مرسوم بود و مردم برای خرید مایحتاج خود حاضر بودند آب کشاورزی را به صورت سالیانه یا دائمی واگذار نمایند. اما در دنیای امروز هم مصداقهای فراوانی از پول کالایی وجود دارد.
مهمانیهای سرنوشتساز
وجود بعضی از میهمانیها در دنیای سینمای خارج از کشور بسیار مرسوم است. در مصاحبهها و گفتگوهای بازیگران سینما، وجود چنین میهمانیهایی تایید شده است. نکته مهم در این میهمانیها تقسیم نقشهای مهم و اصلی فیلمهاست که گاهی شهرت و محبوبیت فراوانی را در کنار منافع مالی برای بازیگران به ارمغان میآورد.
شاید عجیب به نظر برسد که در اینجا پول کالایی همان بدن انسان است. موارد زیادی از برقراری روابط نامشروع ثبت شده که بعد از مدتی با استفاده است هشتگ me too وایرال شده است. نکته مهم این است که بسیاری از این اتفاقها در عمل تجاوز به حساب نمیآید زیرا که طمع شهرت و محبوبیت سبب ساز آن بوده است.
البته دایرهی این اتفاق فقط به سینما محدود نیست. در بسیاری از موارد روش استفاده از کارگران جنسی برای تسویه حساب کاربرد دارد. به علاوه گاهی استفاده از این روش که در ادبیات مرسوم امروز پرستو نامیده میشود، راهی برای کسب اطلاعات یا باج گیری به حساب میآید.
به طور کلی استفاده از این ابزارها برای رسیدن به هدف را میتوان در زمرهی پولهای کالایی در نظر گرفت.
ازدواج
یکی دیگر از مصداقهای پول کالایی، ازدواج است. ازدواج و یکی شدن که یکی از زیباترین اتفاقهای زندگی هر فردی میتواند باشد، گاهی تبدیل به روشی برای تضمین آینده یا حفظ وفاداری میشود. این مورد شاید در دنیای قدیم بیشتر به چشم میخورد اما امروزه نیز روشی برای حفظ روابط و گاهی تسلط به شمار میآید. برای مثال در کتاب حرمسرای قذافی موارد زیادی را میبینیم که این دیکتاتور برای حفظ سلطه بر زیردستانش دست به ایجاد رابطه ( مشروع یا غیرمشروع) با دختران آنها میزد.
ازدواج به عنوان راهی برای تحکیم روابط در دنیای اعراب نیز کاربردهای فراوان داشته و دارد. در میان سلاطین عرب ، ازدواج با دختران بزرگان قبایل امری پسندیده به شمار میآید. این رسوم گاهی تا آنجا پیش میرود که به ایجاد تشکیلات عنکبوتی میشود و تمام سران از طریقی با هم فامیل به حساب میآیند.
سهام
یکی دیگر از مصادیق پول کالایی سهام است. این اتفاق در ایران از حدود سال ۱۳۴۱ آغاز شد و کارگران در کارخانهها صاحب سهام شدند. معمولا کاربرد امروزی این مورد استارتآپها هستند. در آغاز کار و با توجه به محدودیت بودجه، بسیاری از استارتآپها حاضرند بخشی از سهام خود را در ازای کار به افراد متخصص واگذار کنند. نمونه معروف این اتفاق نقاش فیسبوک است. در سال ۲۰۰۵ زاکربرگ تصمیم میگیرد دفتری را برای فعالیت شرکت نوپای خود درنظر بگیرد. برای نقاشی دفتر از آقای دیوید چو درخواست میشود به جای دستمزد، بخشی از سهام فیسبوک را بپذیرد. ارزش این سهام به نقل از بعضی سایتها حدود ۲۰۰ میلیون دلار است.
این مورد فقط محدود به کسبوکارهای نوپا نیست. در تبلیغات نیز کاربردهای آن دیده شده است. بسیاری از افراد معروف در ازای حضور در تبلیغات، به جای دستمزد، صاحب بخشی از سهام آن شرکت میشوند. سالها پیش حضور دیوید بکهام بازیکن سرشناس فوتبال در یک شرکت تولید لوازم بهداشتی خبرساز شد. به نقل از رسانههای وقت بکهام در ازای بخشی از سهام آن شرکت حاضر شده بود برای آنها تبلیغات کند و نام او بر روی محصولات درج شود.
در بسیار از این موارد میتوان شهرت را نیز مصداقی از پول کالایی در نظر گرفت. بسیاری از افراد مشهور تنها به سبب شهرت کسب شده در طول سالیان متمادی، و از طریق حضور در تبلیغات یا راهاندازی کسبوکار دست به نقد کردن این شهرت میزنند. البته گاهی نیز این شهرت مصداق کالایی است که خرید و فروش میشود.
صندلیهای پرحاشیه
شاید معروفترین و در عین حال کثیفترین مصداق پول کالایی در عصر حاضر، صندلیهای سیاسی باشد. حفظ روابط سیاسی و کسب منافع اقتصادی هدف اصلی استفاده از این رانت است. مثلا در یک کشور با تغییر حزب حاکم، تمام پستها، از وزرا گرفته تا کارمندان مراکز تابعه دستخوش تغییر میشوند. اگر بخواهم مثال موردی بزنم، باید به سرزمین مثالها یعنی شوروی سفر کنیم:
در انتخابات شورای شهر استالینگراد، افراد منتخب باید برای انتخاب شهردار به اجماع برسند. شهردار قبلی از طریق منابع شهرداری زمینه تبلیغات را برای افراد معتمد تسهیل میکند و این افراد پس از انتخاب با توجه به مصالح شهر ابقا شهردار قبلی را که حدود ۲۰ سال مشغول به خدمت به محرومان بوده مناسب میداند. پس از آن تصمیم به احداث یک جاده جدید از استالینگراد به شهر مجاور گرفته میشود و چه جایی بهتر از وسط زمین اعضای شورا. نکتخ جالب اینجاست که داماد رییس شورای شهر مسوول تعیین حدود جاده میشود چرا که او معاونت راهسازی شهرداری است. کسب جواز تجاری برای زمینهای اطراف جاده را نیز پسر دخترعموی رییس انجام میدهد. بالاخره جاده که بدون مغازههای اطراف معنا پیدا نمیکند.
جمعبندی
در دنیای امروز شاید پول کالایی از جنس نمک، ابریشم یا طلا مانند قدیم کاربرد نداشته باشد، اما شکلهای جدید پول کالایی روزبهروز قویتر و پرکاربردتر از قدیم به وجود میآیند و مصرف میشوند. اگر روزی فرزند دلبندتان در مدرسه، بعد از انتخابات شاهد تغییر کادر مدیریت بود، فرصت مناسبی است تا درس پول کالایی را به او بیاموزید.
سپاس