تفکر نقادانه (Critical Thinking) | آموزش تفکر انتقادی
با وجودی که رواج گستردهٔ اصطللاح تفکر نقادانه یا Critical Thinking در ادبیات عمومی و آموزشهای مهارتی جهان صرفاً به سه تا پنج دههٔ اخیر بازمیگردد، اما توجه به نقد و نقادی پدیدهٔ تازهای نیست و مصداقهای آن را میتوان در هزارههای گذشته نیز یافت.
متفکران بزرگ تاریخ هزاران سال است که به تفکر فکر کردهاند.
اینکه تعریف تفکر چیست و چه خطاهایی میتواند در تفکر وجود داشته باشد.
اینکه استدلالها چه زمانی بر اساس منطق هستند و چه زمانی، سفسطهاند و قرار است منافع فرد استدلال کننده را تأمین کنند؟
حتی گاه به این مسئله فکر کردهاند که ما تا چه حد میتوانیم در مورد فکر کردن خودمان فکر کنیم؟ آیا واقعاً میتوانیم تمام خطاها و اشتباهات سیستم فکری خود را درک و تحلیل کنیم؟
درس تفکر نقادانه یا Critical Thinking میکوشد به پرورش توانمندی فکر کردن کمک کند.
هدف از ارائه درس تفکر نقادانه در متمم چیست؟
تفکر و تحلیل گری یکی از پایههای اصلی درسهای متمم است و به هر بهانهای به سراغ این مباحث رفتهایم. حتی در درسهایی هم که اصطلاحاتی مثل نقد و نقادی و تحلیلگری در متن و عنوان آنها نیامده، نمونههای فراوانی از آموزش تفکر انتقادی به شکل ضمنی وجود دارد.
ما همواره دوستان متممی را تشویق کردهایم که هر بستری را به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات انتخاب نکنند و هر حرفی را بدون استدلال، ارجاع، منبع، تحقیق و پژوهش نپذیرند و اگر میخواهند چیزی را به دانستههای خود بیفزایند، توجه داشته باشند که آن را از چه منبعی و با چه منطقی کسب کرده و پذیرفتهاند و هر یک از دانستههایشان تا چه حد قابلاتکاست.
اما در درسهای تفکر نقادانه یک گام جلوتر میرویم و میخواهیم نگاه انتقادی به حرفها، ادعاها، تحلیلها و حتی مقالهها و پژوهشها را بیاموزیم. در این درس، به تدریج یاد میگیریم که هیچ فرد یا منبعی به شکل «مطلق» قابلاتکا نیست و همواره باید در تعامل با دیگران، فرایند تحلیل منطقی و ارزیابی نقادانه در پسزمینهٔ تفکر ما فعال باشد.
البته هدف ما از آموزش تفکر انتقادی پرورش شکل افراطی شکاکیت (یا اصطلاحاً اسکپتیک بودن Skeptic) نیست. اما میخواهیم این را هم یاد بگیریم که وقتی در دنیای امروز در معرض بمباران افکار و افراد قرار گرفتهایم، همهٔ ما به حداقلی از شکاکیت نیاز داریم. شکاکیتی که به شکلی منطقی (و نه فقط مخالفت به خاطر مخالفت) پرورش یافته باشد.
کاربرد تفکر نقادانه
در گذشته، بحثهای تحلیل گری و مهارتهای تحلیلی عموماً مورد توجه گروههای خاصی مانند مدیران ارشد و مشاوران مدیریت قرار میگرفت.
اما شرایط امروزی زندگی ما به گونهای است که میتوان گفت تفکر نقادانه از پیشنیازهای رشد، موفقیت، رقابت و بقاء محسوب میشود.
برخی از کاربردهای تفکر نقادانه به شرح زیر است:
- چگونه سوالات بهتری بپرسیم و پاسخهای بهتری مطرح کنیم.
- چگونه مستدلتر و عمیقتر فکر کنیم، حرف بزنیم و بنویسیم؟
- چگونه شباهتها و تفاوت بین ایدهها و حرفها و تحلیلهای مختلف را ببینیم و ارزیابی کنیم؟
- چگونه میزان محکم بودن و نیز خطاهای احتمالی استدلالهای مختلف را ارزیابی کنیم؟
- چگونه مسائل و مشکلات را به شکل نظاممند و سیستماتیک تعریف و تحلیل کنیم؟
- در میان انبوه رسانههایی که امروزه – تقریباً بدون استثناء – منافع و بقای خود را در اولویت قرار میدهند، چگونه میتوانیم اطلاعاتی مفید، ارزشمند و با حداقل سوگیری به دست بیاوریم؟
- چگونه دانستهها و باورها و شناختمان از جهان را پالایش کنیم و از تعصب و تنگ نظری و پیشداوری فاصله بگیریم؟
- چگونه شفافتر فکر کنیم و حرفها و نظرها و استدلالهایمان را به شیوهای شفافتر و متقاعدکنندهتر به دیگران منتقل کنیم؟
- چگونه از نگاه فردی دیگر و با چارچوب نگرشی متفاوت، به مسائل نگاه کنیم تا از این طریق، گفتگو و تعامل ما با دیگران سادهتر و سازندهتر باشد؟
- چگونه به دیگران کمک کنیم تا مسائل و مشکلات خود و سازمانشان را بهتر و شفافتر ببینند و درک کنند؟
چرا در دنیای جدید نیاز به تفکر نقادانه بیش از گذشته احساس میشود؟
تفکر نقادانه و نیاز به تفکر نقادانه، بحث جدیدی نیست.
آلوده بودن ما انسانها به پیش فرضها و پیشداوریها و سوگیریهای جدی ما در مشاهده و تحلیل محیط هم جدید نیست.
پس چرا تاکید میشود که تفکر نقادانه نیاز جدی دوران جدید است؟ یا سازمانهایی مثل سازمان بهداشت جهانی، وقتی از مهارتهای زندگی (Life Skills) صحبت میکنند، تفکر نقادانه را در فهرست مهارتهای کلیدی زندگی قرار میدهند؟(+)
دوران جدید، چالشهای جدیدی را با خود به همراه داشته که در گذشته تا این حد پررنگ نبودهاند. از جمله این تغییرات میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- تغییرات سریع محیطی
- توسعهی پیچیدهی اقتصاد و کسب و کار
- جابجایی غیرمتمرکز اطلاعات
- کاهش نقش خانواده و نهادهای رسمی در آموزش
- عقب ماندن ساختارهای رسمی از اکوسیستم اقتصادی
در گذشته، پدر و مادرهای ما، چارچوبها و اصول و قواعدی را که برای رشد و پیشرفت و موفقیت از پدرها و مادرهایشان آموخته بودند، به ما منتقل میکردند.
دنیا هم آنقدر تغییر نمیکرد. لااقل بخشی از حرفها و شیوهی نگرش آنها قابل استفاده بود.
اما نسل امروز، در دانشگاه خود رشتههای تحصیلی زیادی را میبیند که در زمان بازنشستگیاش وجود نخواهد داشت.
در دانشگاه کتابهای درسی زیادی را میبیند که حتی اگر به تازگی منتشر شده باشند، باز هم از آنچه در جامعه میگذرد فرسنگها عقب هستند.
پس به نظر میرسد که ما، بیش از اینکه بخواهیم از تجربههای دیگران و حاصل تفکرات دیگران استفاده کنیم، لازم است شیوهی درست تجربه کردن و شیوهی صحیح فکر کردن را بیاموزیم.
این تغییرات سریع محیطی را در همهی جنبههای زندگی میتوان مشاهده کرد.
اگر قبلاً اخبارهای رسمی و روزنامهها و سایتهای خبری، منبع اصلی خبرهای دست اول بودند، حالا به گردآوری و پالایش خبرها در شبکه های اجتماعی و بازنشر آنها مشغول هستند.
شبکه های اجتماعی و ابزارهای دیجیتال، بسترهایی پراکنده و غیرمتمرکز اما سریع و قوی برای انتقال اطلاعات هستند که با وجود خطای زیاد و اعتبار پایین، به علت سرعت بالا و در دسترس بودن و نبودن کنترل متمرکز، اعتماد قابل توجهی جلب کردهاند.
امروز اصطلاحاتی مانند گفته میشود یا شنیدهها حاکی از آن است که و یا بر اساس اخبار منتشر شده در شبکه های اجتماعی زیاد تکرار میشوند.
این اصطلاحات، یک ساختار مشخص دارند: همه جملات با فعل مجهول و بدون فاعل ساخته شدهاند.
خبر وجود دارد. اما منبع خبر وجود ندارد.
اطلاعات وجود دارد. اما استناد – لااقل به شیوهی گذشته – وجود ندارد.
پس به نظر میرسد وظیفهی ارزیابی صحت و سقم اطلاعات و اخبار هم به تدریج به خود ما واگذار میشود.
بگذریم از اینکه محیطها و فضاهای پیچیدهای برای کسب و کار به وجود میآیند که قبل از اینکه نهادهای نظارتی و قانون گذاری بخواهند وجود آنها را به صورت کامل و جامع درک کنند و بشناسند و در مقابل آنها موضع بگیرند و یا برایشان چارچوب فعالیت و قوانین نظارتی تعریف کنند، آنها رشد میکنند. به بلوغ میرسند. اثر خود را بر جوامع میگذارند و افول میکنند و جای خود را به نسل بعدی سیستمها و پلتفورمها و کسب و کارها میدهند.
اگر در گذشته، قانون و قراردادهای اجتماعی، شکلی از امنیت ذهنی را برایمان ایجاد میکرد، امروز میدانیم که در تشخیص بسیاری از درستها و نادرستها و مفید و مضرها و بایدها و نبایدها، تنها هستیم و نمیتوانیم صبر کنیم تا ساختارهای سنتی و بوروکراتیک، به مرحلهی بررسی و پاسخگویی به نیازهای تحلیلی ما برسند.
متمم مطالعه درس تفکر نقادانه را به چه کسانی توصیه میکند؟
اگر چه به نظر میرسد که تفکر نقادانه برای همهی ما ضروری است، اما نمیتوان انتظار داشت که همه، برای یادگیری آن، وقت و حوصله و انرژی و انگیزهی کافی داشته باشند.
درست مانند مطالعه، که همه بر اهمیت آن تاکید میکنند، اما به ندرت آن را به بخش ثابتی از برنامهی روزمرهی خود تبدیل میکنند.
بنابراین، اجازه بدهید کمی واقع گرا باشیم و پیشنهاد مطالعهی درس تفکر نقادانه را به موارد زیر محدود کنیم:
- اگر دوست دارید در متمم، نظرات و تحلیلها و کامنتهای حرفهای و علمی و دقیق داشته باشید و پایهی استدلالی حرفهایتان محکم باشد، این درس میتواند به شما کمک کند. اگر بخواهیم به شکل دیگری بگوییم، فضای تمرینها و کامنتهای متمم، یکی از بهترین زمینهای بازی برای تمرین به کارگیری تفکر نقادانه است.
- اگر اهل مطالعه هستید، اما علاقه ندارید صرفاً به حفظ کردن حرفها و نظرات دیگران بپردازید و دوست دارید که حرفهای دیگران را تجزیه و تحلیل و ترکیب کنید و خودتان هم، نگرش و تجربهتان را به آن بیفزایید، باز هم این درس میتواند بسیار مفید باشد.
- اگر علاقمند هستید که به عنوان یک تحلیل گر شناخته شوید، چارهای ندارید جز اینکه برای بحث تفکر نقادانه وقت بگذارید.
- اگر قصد دارید مقالات علمی و اجتماعی و تحلیلی بنویسید، بیشک با تکیه بر اصول تفکر نقادانه، مقالات شما خواندنیتر و قابل اتکاتر خواهد بود.
- اگر میخواهید درسهای دوره MBA متمم را به شکل موثرتری در کسبوکار خود به کار بگیرید.
فعالان مشاوره مدیریت
اگر در زمینهٔ مشاوره مدیریت فعالیت میکنید، قطعاً مهم است که به تفکر نقاد مجهز باشید. بسیاری از مدیرانی که از شما مشورت میگیرند، معمولاً تخصص و تجربهٔ کمی ندارند. یا لااقل ذهنشان نسبت به شما، به فضای مسئله نزدیکتر است. گاهی سوگیریها، ندیدن برخی زوایای مسئله، تغذیه شدن با دادههای گمراهکننده و موضوعاتی از این دست، باعث شده که در تصمیمگیری گیج یا مردد شوند یا گزینههای نادرستی را انتخاب کنند. شما با تفکر نقادانه میتوانید به آنها کمک کنید تا مسائل خود را شفافتر ببینند و کیفیت تصمیمگیری خود را بهبود دهند.
علاوه بر این، به خاطر داشته باشید که گزارشهای شما احتمالاً توسط توسط برخی از اعضای سازمان که همفکر شما نیستند خوانده میشود. حتی بعید نیست رقبای شما هم به گزارشهایتان دسترسی پیدا کنند. ضعف در تفکر نقادانه میتواند زمینهساز نظرات و تحلیلهای نادرست باشد و به سادگی پاشنهٔ آشیل شما تبدیل شود.
بنابراین اگر میخواهید به یک مشاور خوب، دقیق و اثرگذار تبدیل شوید، باز هم مسیر شما از توسعهی مهارت تفکر نقادانه میگذرد.
فعالان حوزهٔ کوچینگ
یکی از کارهای مهم کوچ این است که به مُراجع خود کمک کند تصویر واقعبینانهتری از خود و جهان اطرافش به دست آورد. معمولاً این تصویرها را با نصیحت و حرفهای انگیزشی نمیتوان اصلاح کرد.
شما باید با طرف مقابل گفتگو کرده و کمک کنید مفروضات و نگاه خود را به چالش بکشد و خود و دنیا را به شکل دیگری ببیند. تفکر سنجشگرانه در این مسیر بسیار مفید است و میتواند اثربخشی کوچینگ را افزایش دهد.
پیشنیازهای مطالعه درس تفکر نقادانه چیست؟
برای این که به همهٔ درسهای تفکر انتقادی دسترسی داشته باشید، لازم است پس از عضویت در متمم، ابتدا مجموعه درسهای تصمیم گیری را بخوانید و پروژهٔ پایانی درس تصمیمگیری را هم ارائه دهید. پس از تحویل پروژه، به محض این که ارزیابهای درس تصمیمگیری پروژهٔ شما را تأیید کنند، به تمام درسهای تفکر انتقادی دسترسی خواهید داشت.
دو مجموعه درس دیگر هم وجود دارد که ما آنها را رسماً به عنوان پیشنیاز در نظر نگرفتهایم. اما مطالعهٔ آنها به درک بهتر تفکر نقادانه کمک میکند. این دو درس، مدل ذهنی و تفکر سیستمی هستند. پیشنهاد ما این است که حتماً در کنار درسهای تفکر نقادانه، مطالعه و مرور درسهای تفکر سیستمی و مدل ذهنی را هم مد نظر قرار دهید.
منابع یادگیری تفکر نقادانه
مانند سایر درسهای متمم در این بحث هم ما از کتابها و منابع متنوعی استفاده میکنیم و هر جا بسته به موضوع به آنها اشاره خواهیم کرد.
از سوی دیگر هیچ کتاب یا مقالهای نیست که بشود به طور مطلق به عنوان تنها منبع یا بهترین منبع معرفی کرد و مثلاً گفت فلان کتاب، بهترین کتاب تفکر انتقادی است. در ادامهٔ مسیر خواهید دید که حتی در خود کتابهای تفکر نقادانه هم خطاهایی در نقد و نقادی دیده میشود.
بنابراین در اینجا صرفاً چند منبع مناسب برای یادگیری تفکر انتقادی را به عنوان نمونه معرفی میکنیم و بعداً در ادامه هنگام مطالعهٔ درسها با کتابها و مقالات دیگر آشنا خواهید شد.
Dialogue: The art of thinking together (William Isaacs)
Think Smarter (Michael Kallett)
The five elements of effective thinking (Ed. Burger)
John Butterworth, Thinking Skills (PDF version of sample chapter)
Asking the right questions (راهنمای تفکر نقادانه)
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری تفکر نقادانه به شما پیشنهاد میکند:
- تفکر نقادانه (Critical Thinking) | آموزش تفکر انتقادی
- دانشمند بودن هم یک شغل است | مایکل کرایتون و نقد جامعه علمی
- تعریف تفکر نقادانه – درباره تاریخچه نقد و نقادی
- تفکر نقادانه در چه زمینههایی کاربرد دارد؟
- کتاب راهنمای تفکر نقادانه (پرسیدن سوالهای بجا)
- فکر کردن نقادانه چیزی شبیهِ خاکشویی است
- چهار پایه اصلی تفکر نقادانه
- خودمحوری چیست و چرا میتواند مانع تفکر نقادانه باشد؟
- روش چیست؟ روش شناسی چیست؟ (درباره متد و متدولوژی)
- روش علمی چیست؟ چه ادعایی علمی است؟ آیا همه چیز باید علمی باشد؟
- تفکر نقادانه: گشت و گذاری در تاریخ منطق
- تعریف شناخت (Cognition) چیست؟
- تعریف تفکر چیست؟ | چه زمانهایی فکر میکنیم؟
- تعریف گزاره چیست؟
- گزاره های اثباتی در برابر گزاره های هنجاری | پوزیتیو در برابر نرماتیو
- استدلال چیست؟ فرم استاندارد یک استدلال را چگونه بنویسیم؟
- تفکر نقادانه: “روایت، انشا و ادعا” با “بحث و استدلال” تفاوت دارند
- تفکر نقادانه | ادعا و ادعاشناسی
- چتر مفهومی یا واژه های چتری
- کتاب واقع نگری (کتاب واقعیت) | هانس روسلینگ
- فیک نیوز چیست؟ | اخبار جعلی چگونه فراگیر شد؟
- فیک نیوز | Fiskkit در تلاش برای نبرد با اخبار جعلی و مقالات تحلیلی ضعیف
- شکافهای سیاسی | دوقطبی شدن جامعه چه معنایی دارد؟
- تجربهٔ ذهنی | چالش استخراج ذخایر بستر دریاها
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسهای متمم
نویسندهی دیدگاه : ساجده ممتازیان
دکتر علیرضا موذن (عضو شورای تالیف کتاب سواد رسانه ای پایه دهم) در یکی از سمینارهای آموزشی شان به این موضوع اشاره کردند که پرورش تفکر نقادانه ممکن است باعث شود شما از دیدن یک فیلم سینمایی لذت نبرید چرا که این توانایی را پیدا کرده اید که واقعیت ها را ببینید نه آنچه سازندگان فیلم می خواهند. مثلا شما به این فکر میکنید که کارگردان از چه تکنیک هایی برای اثر گذاری بیشتر بر من استفاده کرده است و....
اما در دنیایی که ما روزانه درمعرض هجوم انواع اطلاعات هستیم به نظر می رسد کمتر مهارتی به اندازه ی تقویت تفکر نقادانه می تواند ضروری باشد .
ما کاملا در محاصره ی اخبار سایت ها،تلویزیون،روزنامه ها و شبکه های اجتماعی هستیم و ناجی واقعی همین تفکر نقادانه است .
در دوران دانشجویی مدرس درس روش تحقیق جمله ای به یاد ماندنی به ما گفت:
"وقتی کسی بخواهد شما هیج چیزی یاد نگیرید از روش " بمباران اطلاعاتی" استفاده می کند".
به نظر می رسد کسی که مجهز به تفکر نقادانه نباشد با وجود بمباران اطلاعاتی بخش بزرگی از توانایی و انرژی ذهنی اش صرف انباشت اطلاعات می شود به جای اینکه صرف پردازش اطلاعات شود .
مشتاقانه منتظر شروع این درس فوق ضروری هستم .