Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu
دوره صوتی آموزشی نکته‌هایی برای مدیران (کلیک کنید)


اولویت بندی کارها و فعالیت ها | ماتریس آیزنهاور


اهداف و انتظارات آموزشی متمم در این درس
کد درس: ۱۱۶۶۵۶

در این درس به اهمیت اولویت بندی کارها و همین‌طور ماتریس آیزنهاور (یا همان ماتریس اهمیت و فوریت استیون کاوی) می‌پردازیم.

اکثر ما این ماتریس را می‌شناسیم و روش اولویت بندی فعالیت ها به کمک آن را می‌دانیم. به همین خاطر، احتمالاً این درس برای شما حاوی نکات چندان تازه‌ای نیست و می‌توانید آن را صرفاً نوعی تأکید و یادآوری در نظر بگیرید.

نحوه اولویت بندی کارها و فعالیت ها با استفاده از ماتریس آیزنهاور

مدیریت زمان برای بسیاری از ما به معنای تلاش برای به دست آوردن زمان بیشتر است. به همین علت، زیاد پیش می‌آید که متراکم کار کردن یا کم‌خوابیدن و فعالیتهای متوالی بدون وقت تلف شده را به عنوان نشانه‌ای از توانایی در مدیریت زمان در نظر می‌گیریم.

در حالی که چه بسا، بسیاری از جلسات و فعالیت‌های ما، چندان ضروری نباشند؛ یا این‌که برنامه‌ها و اهداف مهم‌تری را در لابه‌لای همین روزمرگی‌های منظم و زمان‌بندی‌شده، به دست فراموشی سپرده باشیم.

اهمیت اولویت بندی کارها در مدیریت زمان

برای این‌که «انجام منظم فعالیت‌های کم‌فایده» را با «استفاده‌ی بهینه از زمان برای دستیابی به اهداف مهم» اشتباه نگیریم، معمولاً بر این نکته تأکید می‌کنند که Task Management (مدیریت وظایف) بخش مهمی از Time Management (مدیریت زمان) است و کسی می‌تواند زمان خود را به خوبی مدیریت کند، که نسبت به اولویت بندی وظایف خود، دقیق و حساس باشد.

اولویت بندی بر اساس ماتریس آیزنهاور (ماتریس اهمیت و فوریت)

ماتریس آیزنهاور ابزار دیگری برای اولویت بندی کارها است که در آن به تفکیک ضرورت زمانی و ضرورت استراتژیک توجه شده است.

علاوه بر عنوان ماتریس آیزنهاور، گاهی نام‌های ماتریس استیون کاوی و هم‌چنین ماتریس اهمیت و فوریت نیز برای آن به‌کار می‌رود. چون طرح این ابزار توسط استیون کاوی در کتاب هفت عادت، نقش مهمی در رواج یافتن آن داشته است.

برای اولویت بندی کارها در ماتریس آیزنهاور، پیش از قرار دادن هر فعالیتی در برنامه‌های خود، باید آن را از دو جهت بررسی کنیم:

این کار چقدر اهمیت دارد؟ (Importance)

کارهای مهم، اغلب به هدف‌های ما مربوط هستند.

کارها و فعالیت‌هایی که انجام آن‌ها ما را به هدف‌هایمان نزدیک می‌کند و بی‌توجهی به آن‌ها می‌تواند مشکلاتی جدی و عمیق، با اثراتی نسبتاً طولانی برایمان ایجاد کند.

این کارها معمولاً به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به خواسته‌ها و هدف‌های کلان و ارزش های زندگی ما مربوط می‌شوند.

تأکید بر این نکته نیز لازم است که: به علت شخصی بودنِ هدف‌ها و ارزش‌ها، ممکن است کاری که شما آن را مهم تلقی می‌کنید، ممکن است از نظر فرد دیگری مهم محسوب نشود.

موارد زیر، نمونه‌هایی از کارهایی هستند که می‌توانند برای برخی افراد، اهمیت بالایی داشته باشند:

این کار چقدر فوریت دارد؟ (Urgency)

این کار یا فعالیت، تا چه حد نیازمند توجه در همین لحظه است؟

آیا اگر همین لحظه (یا در همین لحظات و ساعت‌های پیش رو) به آن توجه نکنم، دردسرساز می‌شود و تبعات بدی برایم خواهد داشت؟

آیا مهلت زمانی کاملاً قطعی و مشخصی برای این کار وجود دارد که الان هم به آن نزدیک شده‌ام؟

آیا اگر این کار را در این لحظه انجام ندهم، فرصت انجام آن را به‌کلی از دست می‌دهم؟

کارهای زیر،‌ ممکن است برای شما، مصداق کارهای فوری محسوب شوند:

  • پاسخ دادن به تلفن‌ها
  • پاسخ دادن به ایمیل‌های مدیریت ارشد
  • خرید شارژر موبایل (شارژر قبلی گم یا خراب شده است)
  • تنظیم پاسخ و ارسال آن برای روزنامه‌ای که دیروز، مطلب نادرستی را درباره‌ی شرکت منتشر کرده است

بر این اساس، می‌توان هر فعالیت را به یکی از چهار دسته‌ی زیر تخصیص داد:

ماتریس آیزنهاور در تفکیک و تقسیم بندی کارها

بعد از تقسیم بندی کارها چه کنیم؟

این‌که کارها را به چهار دسته تقسیم‌ کنیم، به خودیِ خود، خاصیت و کارکردی ندارد. مهم این است که بر اساس این تقسیم‌بندی، با کارها و فعالیت‌های هر یک از این چهار دسته، به شکل متفاوتی برخورد کنیم.

چارچوب زیر، یکی از رایج‌ترین الگوهای مدیریت فعالیت‌ها در ماتریس اهمیت و فوریت است:

کارهای مهم و فوری

این کارها، بیشترین اولویت را دارند و باید سریع انجام شوند. به عبارت دیگر، از منظر مدیریت منابع، باید منابع خود را پیش از هر چیز، به این کارها تخصیص دهید.

ضمناً به خاطر داشته باشید که هر چه در زمینه‌های زیر بیشتر وقت بگذارید، باید این بخش از فعالیت‌های شما، سبک‌تر شود و کارهای کمتری در این دسته قرار گیرد:

به عبارت دیگر، بخش مهمی از کارهایی که به سطحِ مهم و فوری می‌رسند، زمانی می‌توانسته‌اند در سطح مهم اما غیرفوری باشند.

اما به علت پیش‌بینی‌ها و برآوردهای نادرست شما یا ضعف نظم درونی (تلاش برای طفره رفتن از‌ آن‌ کارها)، امروز در دسته‌ی مهم و فوری قرار گرفته‌اند.

البته این ادعا الزاماً درباره‌ی همه‌ی کارهای فوری و مهم مصداق ندارد؛ مثلاً با تصادف یکی از دوستان نزدیک شما در خیابان، مجموعه‌ای از کارهای مهم و فوری به فهرست فعالیت‌هایتان افزوده می‌شود.

با این حال، اگر از مثال‌های خاص در حدی که مطرح شد بگذریم، بی‌توجهی به اولویت بندی کارها یکی از مهم‌ترین عواملِ پُر شدنِ سبدِ فعالیت‌های مهم و فوری است.

کارهای مهم ِ غیرفوری

اغلب کارهایی که در زندگی ما ارزش واقعی و ماندگار ایجاد می‌کنند، در این دسته قرار می‌گیرند.

اگر امروز ورزش نکنید، اگر برای یادگیری خود وقت نگذارید، اگر زبان دوم یا سوم خود را تقویت نکنید و اگر شبکه سازی نکنید، هیچ‌کدام در این لحظه‌ی مشخص، به شما آسیب نمی‌رسانند.

اما در بلندمدت، فرصت‌های بسیاری را از شما می‌گیرند و ممکن است بحران‌های متعددی را برایتان ایجاد کنند.

به همین علت، بلافاصله پس از کارهای مهم و فوری (که باید به تدریج، کم و کمتر شوند) برای کارهای مهمِ غیرفوری وقت بگذارید.

کارهای غیر مهم اما فوری

دو مورد از بهترین برخوردها با چنین کارهایی، تفویض و زمان‌بندی مجدد است.

اگر بتوانید این کارها را به افراد دیگری واگذار کنید، یا این‌که زمان‌شان را جابجا کنید، فرصت بیشتری برای کارهای مهم ایجاد خواهد شد.

مثلاً شاید بشود همکار شما به جای شما در یکی از جلسات کاری شرکت کند (بخشی از جلساتی که مدیران، می‌کوشند اهمیتِ حضور خود را در آن‌ها اثبات کنند، بدون حضور مدیر و توسط نماینده‌ی او، می‌تواند با همان کیفیت یا حتی با اثربخشی بالاتر برگزار شود).

هم‌چنین اگر کارهای مهمِ فوری و مهمِ غیرفوری شما باقی مانده است، شاید مناسب باشد با یک تماس تلفنی، قرارِ تفریحی خودتان با یک دوست قدیمی را جابجا کنید. با این کار، به تدریج یاد می‌گیرید که برای برخی قرارها و دیدارها کمتر وقت بگذارید و آگاهانه‌تر برنامه‌ریزی کنید؛ تا هر روز مجبور به تماس گرفتن و عذرخواهی و تغییر برنامه نشوید.

[ درس مرتبط: تکنیک دن اریلی درباره‌ی برنامه ریزی برای آینده ]

کارهای غیر مهم و غیرفوری

چک کردن پست‌ها و استوری‌های دوست و آشنا در اینستاگرام، پیگیری اخبار در زمینه‌هایی که تأثیر مستقیم روی زندگی امروز و تصمیم‌های فردای ما ندارند، وقت گذاشتن برای رسانه‌های زرد و به طور کلی، بخش قابل توجهی از حضور آنلاین ما، در این دسته قرار می‌گیرند.

البته کارهای غیرمهم و غیرفوری، مصداق‌های بسیار بیشتری دارند و اگر زندگی افراد معمولی و کسانی که به رشد و موفقیتی درخور دست نیافته‌اند جستجو کنید، می‌توانید نمونه‌های فراوانی از آن‌ها را بیابید.

آیا ماتریس آیزنهاور فقط برای برنامه ریزی فعالیتهای روزمره است؟

ممکن است در نگاه نخست، چنین به‌نظر برسد که ماتریس آیزنهاور، صرفاً برای رهایی از لیست بلند کارهای روزانه (از خرید گوشت و مرغ تا خشک‌شویی و تنظیم ساعت جلسات) مفید است.

اما به این نکته توجه داشته باشید که این ماتریس، یک ابزار عمومیِ اولویت بندی است و می‌تواند کاربردهای بسیار بیشتری داشته باشد.

به این مثال‌ها توجه کنید:

  • می‌توانید دستورجلسه را – که قبل از برگزاری جلسه تنظیم می‌کنید – به چهار بخش تقسیم کنید و مشخص کنید که هر یک از موضوعاتی که قرار است در جلسه مطرح شوند، در کدام دسته قرار می‌گیرند. با این کار، اگر وقت کم بیاید یا بحث بر سر یک موضوع طولانی شود، بهتر می‌توانید جلسه را اداره کرده و درباره‌ی اولویت‌ها تصمیم بگیرید.
  • مدیر یک شرکت در گفتگو با مسئول CRM، زبان مشترک و شفاف‌تری برای طبقه‌بندی درخواست‌های مشتریان و تعریف فرایند برای هر یک از‌ آن‌ها خواهند داشت.
  • در یک برنامه‌ی درازمدت (مثلاً با افق ده‌ساله یا بیشتر) هم می‌توان دسته‌بندی چهارگانه را به‌کار برد. البته در آن‌جا فوری و غیرفوری، در حدِ یک سال و چند سال تعریف می‌شوند و نه دقیقه و ساعت.
  • مدیر می‌تواند با استفاده از این روش اولویت بندی، به منشی یا مسئول دفتر خود آموزش دهد که هر کاری را در چه زمانی و با چه روشی به او اطلاع دهد (مثلاً برای چه کارهایی باید جلسه را قطع کند و برای چه کارهایی، ارسال پیامک یا تماس تلفنی کافی است).

محدودیت در دسترسی کامل به این مطلب

برای مشاهدهٔ متن کامل این مطلب کافی است (بدون پرداخت هرگونه هزینه) در سایت متمم ثبت نام کنید. پس از ثبت‌نام به تعداد قابل‌توجهی از درس‌‌های متمم دسترسی پیدا می‌کنید:

نمونه درس‌های کاربر آزاد

البته اگر بخواهید به همهٔ درس‌های متمم دسترسی از جمله درس‌های زیر دسترسی داشته باشید لازم است حق اشتراک بپردازید:

مدیریت کسب و کار (MBA) | توسعه فردی

خودشناسی | شخصیت شناسی | هدف گذاری

مسیر شغلی | کوچینگ | مشاوره مدیریت

تصمیم گیریعزت نفس | زندگی شاد

تسلط کلامی | مهارت ارتباطی | فنون مذاکره

ثبت نام رایگان    تجربه‌ٔ متممی‌ها

برای خرید دوره های صوتی هم می‌‌توانید به صفحهٔ فروشگاه متمم سر بزنید.

تمرین و مشارکت در بحث

همان‌طور که در متن درس اشاره شد، این نوع روش‌های اولویت بندی، صرفاً یک چارچوب اولیه مشخص می‌کنند و هر یک از ما، بسته به نیاز و تجربه‌ی خود، جزئیات بیشتری به آن‌ها اضافه کرده و پروتکل‌های ویژه‌ی خود را تعریف می‌کنیم.

خوشحال می‌شویم اگر شما از این روش‌ (ماتریس اهمیت و فوریت) به شکل کامل‌تری استفاده می‌کنید، تجربه و روش‌های خود را با دوستان‌تان در میان بگذارید.

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مدیریت زمان به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه مدیریت زمان

سوال‌های پرتکرار دربارهٔ متمم

متمم چیست و چه می‌کند؟

متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحث‌های مهارتی و مدیریتی.

برای آشنا شدن بیشتر با متمم به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کنید و گوش دهید.

فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟

هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه»  دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص می‌‌‌کند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری می‌توانید نقشه راه‌های مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.

هم‌چنین در صفحه‌های دوره MBA و توسعه فردی می‌توانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.

هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟

شما می‌توانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.

اعتبار را می‌توانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیم‌سال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید.

توجه داشته باشید که خرید شش‌ماهه و یک‌ساله به‌ترتیب معادل ۲۰٪ و ۳۸٪ تخفیف (نسبت به خرید یک‌ماهه) محسوب می‌شوند.

برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.

آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟

مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که می‌توانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.

هم‌چنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آن‌ها را می‌توانید در فروشگاه متمم ببینید.

با متمم همراه شوید

آیا می‌دانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور می‌توانید به جمع متممی‌ها بپیوندید؟

سرفصل‌ها  ثبت‌نام  تجربهٔ متممی‌ها

۱۹۹ نظر برای اولویت بندی کارها و فعالیت ها | ماتریس آیزنهاور

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : شهرزاد راسخ

    ماتریس آیزنهاور (یا همان ماتریس اهمیت و فوریت استیون کاوی) به خصوص هر وقتی که در زمینه یک هدف خاص، در مورد نتایج فعالیتهایی که در طول روز انجام میدم میشینم فکر میکنم و همچنین وقتی شاخص هایی رو که برای اندازه گیری فعالیت هام در نظر گرفتم مورد ارزیابی قرار میدم و احساس میکنم در مسیر اهدافم اونطور که انتظار دارم خوب پیش نمیرم؛ خیلی بهم کمک میکنه.

    اتفاقا همین دو سه روز پیش، بعد از اینکه شاخص های ارزیابی فعالیت هام رو مورد بررسی قرار دادم، متوجه شدم که در برخی زمینه ها، پیشرفت مورد انتظارم رو نداشتم.

    بعد که خوب فکر کردم دیدم کارهای مهم و فوری ای - با همون ضرورت زمانی و ضرورت استراتژیک - هستند یا میتونن جدیداً تعریف بشن که در لابلای کارهایی که از اهمیت و فوریت پایین تری برخوردارند، گم شدند یا ممکنه فراموششون بکنم یا اصلاً نیاز به تعریف دارن.

    ضمن اینکه واقعا به تجربه ی من، ما لازم داریم که این ماتریس رو مرتب، به روز و آپدیت کنیم و کارهای جدیدی رو در اون تعریف کنیم و کارهای قدیمی تری که حس میکنیم دیگه کمکی به ما نمیکنن رو کلاً از این ماتریس حذف کنیم، یا کارهایی را در این چهار خانه جابجا کنیم.

    یه تجربه ی خوب دیگری که من در همین چند روز پیش، ازش کمک گرفتم این بود که تصمیم گرفتم برای هر یک از اقدامات مهم و فوری، و مهم و غیر فوری خودم بعد از اینکه تعریف و تعیین  شون کردم، یک نقشه ذهنی بکشم.

    الان هم احساس میکنم این نقشه های ذهنی - در کنار این ماتریس و شاخص های ارزیابی - که برای هر کدوم از اون فعالیتها کشیدم، خیلی دارن بیشتر از قبل بهم کمک میکنن که بدونم دقیقا کارهای مهم تر و فوری ترم کدامها هستند؟ میخوام چکار کنم؟ از چه مسیرهایی برم؟ و در زمینه هر فعالیت، دقیقاً به کجا برسم؟ (که همین نقشه های ذهنی هم به نظرم لازم دارن که مرتب آپدیت بشن.)

  1. خیلی وقت ها شده که کارهای مهم اما غیر فوری را به تعویق انداختم و این باعث شده که فوریتش چندبرابر بشه!!

    چندماه پیش همسرم جدولی را پرینت گرفت و به دیوار اتاق چسبوند و گفت بیا ازاین به بعد طبق این کارهامونو دسته بندی کنیم و هرکدوم کارهایی را طبق اولویت داخل جدول نوشتیم.

    الان با خوندن این مطالب متوجه شدم که اسم اون جدول ماتریس آیزنهاور یا ماتریس اهمیته و برای هردومون جالب بود?(البته بگم که خیلی مدت قبل در کتاب از شنبه محمد پیام بهرام پور و هم در سمینار ایشون با این ماتریس یا جدول زمان بندی آشنا شدیم)

    مهم_فوری*هم اکنون انجام بده*

    مهم_غیرفوری*زمانی برای انجام آن در نظر بگیر*

    غیر مهم_فوری*به دیگران محول کن*

    غیر مهم_غیر فوری*حذفش کن*

    ???

  2. من خودم به شخصه از وقتی که با این ماتریس آشنا شدم علاوه بر تقسیم بندی به این شکل، بازه ی زمانی هم در نظر میگیریم.

    فعالیت ها رو اول با دید یک ماهه میبینم و بعد هفتگی. به این صورت که هفته اول برای کارهای مهم و فوری هفته دوم …که تا آخر ماه هر هفته یک سری از کارهام انجام شده باشند.

  3. مجتبی شفیعی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۱ درس)

    سلام؛

    برای من مهم‌ترین نکته، «ضرروت استراتژیک» این روش است. اگر بخش فوری و مهم را ربع ۱ و بخش غیرفوری و مهم را ربع ۲ نام‌گذاری کنیم. می توان گفت که توجه به ربع ۲ خیلی مهمه و همان اهمیت توجه به تفکر استراتژیک است.

    یعنی این روش می‌تواند به ما کمک کند که وقت بیشتری را در ربع ۲ بگذارنیم.  ربع ۱ اجتناب‌ناپذیر است، اما ربع ۳ یا ۴ جفتشون اگر حجم زیادی بگیرند ما را به آدم‌های بی‌مسئولیتی تبدیل خواهند کرد.

    اتفاقا درس قبلی که در مورد نظم شخصی بود و تمرین‌های آن به جهت قوی کردن ماهیچه‌های نظم شخصی، به سامان دادن و کمک به بیشتر ماندن در ربع ۲ می‌تواند کمک کند.

  4. با سلام

    مدت زیادی نیست که با متمم آشنا شدم اما چنان هر بحث آن برایم جالب و جذاب است که نمی توانم در قسمت:     این درس در حوزه علاقه من قرار دارد

    تیک نزنم.

    همه مباحث آن مورد علاقه من است و خوشحال از اینم که در یک کجا آنچه آرزو داشتم جمع شده اند.

    اما مشکلی که دارم نمی توانم خواندن آنها را اولویت بندی کنم. این چیزی است که همیشه با من بوده و هست.

    امیدوارم به کمک این درس بتوانم اولویت هایم را تشخیص دهم و آنها را در طول هم قرار دهم هرچند حرص یادگیری دائم وسوسم می کند که شبانه روزی وقت بگذارم شاید سیراب شوم.

    البته داشتن برنامه و برنامه ریزی در کارها را از منابع مختلف زیاد مطالعه کرده ام چون دغدغه همیشگی من بوده ولی در عمل موفق نبوده ام.

    امیدوارم به کمک شما عزیزان و اساتید خوب متمم بر این مهم فایق آیم

  5. سلام

    یه اسم گذاری روی این ماتریس یه جا دیده بودم که جالب بود:

    مهم و فوری: ضرورت

    غیر مهم و فوری: بطالت

    مهم و غیر فوری: ذکاوت

    غیرمهم و غیر فوری: حماقت

  6. من بعد از مطالعه درس نظم شخصی و راهکاری برای آشفتگی ذهنی جدولی مطابق با آنچه در این درس گفته شده بود در اکسل طراحی کردم و حالا که این مطالب را در خصوص الویت بندی ها مطالعه کردم اولین کاری که به ذهنم رسید این بود که دو ستون اهمیت و فوریت به این جدول اضافه کنم (البته قبلا خودم یک ستون به نام اهمیت که در آن از یک تا پنج به هر فعالیت امتیاز می دادم داشتم که حالا حذفش کردم).

    بعد از انجام این کار احساس می کنم که برای مقایسه برخی موارد فقط ذکر مهم و غیر مهم و همینطور فوری و غیرفوری کافی نیست و شاید گاهی باید از عبارت خیلی خیلی مهم یا فوری هم استفاده شود یا اینگه برگردم به سیستم امتیازدهی خودم.

    در این درس اشاره ای هم به سیستم رنگ بندی برای الویت ها شد که آن را هم اجرا کردم و به نظرم کمک خوبی به تبعیت کردن از الویت ها بکند.

     

  7. برنامه ریزی چیزی بوده که همیشه درگیرش بودم و تو دوره های مختلف زندگیم سعی میکردم که همیشه از قبل بدونم که قراره چه کارهایی انجام بدم ولی مشکلی که همیشه باهام بوده این بوده که هیچکدومشون استمرار کافی رو نداشتن و الان که سعی میکنم دانشش رو در این زمینه تقویت کنم به نظرم کاملا منطقی بوده استمرار نداشتن چون یک  برنامه ریزی درست شامل جزئییات خیلی بالایی باید باشه مثلا من کارام رو الویت بندی نمیکردم فقط حجم زیادی از کار تو ذهنم بود که به هرکدومشوم یه زمانی تو روز اختصاص میدادم اولین تغییری که میخوام تو این برنامه ریزی ایجاد کنم نوشتن الویت ها و بعد اینکه به دسته هر کدوم از اولیت ها چه زمانی میتونم اختصاص بدم(با توجه به زمان مفیدی که دارم)

  8. اولین مصداقی که برای تبدیل کارهای مهم غیرفوری به کارهای مهم فوری توی خودم دیدم موکول کردن درس ها به ایام فرجه امتحانات دانشگاه بوده که به دلیل اهمال کاری در طول ترم باعث شده که حجم زیادی از درس ها موکول به فرجه ها بشن.تصمیمی که برخلاف این رفتار میشه اتخاذ کرد خوندن درس ها طی ترم وبطور مستمر به عنوان یک کار مهم غیر فوری هستش و نباید اجازه داد که حجم درسا انباشته بشه که هم ماهیچه نظم شخصیمون طی یک مدت زمان اندک خسته شه و هم انگیزمون کاهش پیدا کنه.

  9. من یه خانم خانه دار با دو فرزند هستم و جدیدا این روش اولویت بندی رو در یکی از پادکست های توسعه فردی یاد گرفتم ولی مطالب موجود در این درس کمک بیشتری برای درک این راهکار به من داد

    فقط کارهای من خیلی لیست بلند بالایی داره و اینکه گاهی اولویت و اهمیت کارها با توجه به وجود بچه ها تغییر میکنه و من سردر گم میشم

    من واقعا ممنونم از مطالب خوبتون خوندن هر روز یک درس متمم جزئ کارهای مهم من هست

     

     

  10. abdullah zaki گفت:

    به نام خدا

    من امروز تازه با این سایت آشنا شدم. خیلی جالب و کاربردی  است. گردانندگان محترم تلفیقی از هنر مدیریت و روان‌شناسی را به کار گرفته اند که بسیار کارآمد است.

    برای همه این دوستان سلامتی و موفقیت آرزودارم

    امیدوارم عضو مفید باشم.

    زکی

  11. دو سه روز پیش مجبور بودم حجم زیادی از مطالب رو در فرصت کوتاهی مطالعه کنم که البته باید این مطالعه عمق هم می‌داشت!

    اینکه چرا زمان اندک بود، دقیقا برمی‌گشت به اهمال کاری من و تبدیل کردن یک فعالیت مهم اما غیر فوری به کاری ضروروی و فوری!

    صرف نظر از این که مشکل در چه چیزی بود، رویکرد من برای مدیریت این شرایط (چون غالبا عدم تطابق میان داشته‌ها و انتظارات می‌تواند زمینه ساز استرس باشد – مدیریت استرسحذف تمام کارهای دیگه از حافظه‌ی خودآگاهم بود!

    به این معنی که در عین حال که کارهای دیگه روی زمین مونده بودند و من می‌دونستم که شرایط خوب نیست، از مولتی تسکیگ فاصله گرفتم و تمام چیزهایی که باعث یادآوری کارهای دیگه می‌شد رو از برنامه حذف کردم! مثلا تقریبا اون روز با اعلام قبلی به چند نفری که ممکن بود باهام تماس بگیرند، تلفن همراهم رو خاموش کردم و واقعا بخش بزرگی از مشغله هام حذف شد! 

    خلاصه اینکه شاید بهترین نکته در این درس از نظر من همون عدم اهمال کاری و تبدیل نکردن کارهای غیر فوری به کاری فوری هست و اگر چنین اتفاقی افتاد، شاید بهترین چیز، تمرکز بالاتر روی انجام اون کار باشه تا حداقل عواقب بعدی به دنبال نداشته باشه!

  12. واقعا به این آموزش احتیاج داشتم …من به تازگی به روش بولت ژورنال برنامه ریزی میکنم دنبال روشی برای جمع بندی و زمان بندی مناسب تر برای هر کدوم از فعالیت هام بودم و این روش دقیقاََ همونیه که میخواستم .

  13. سعید بیگی گفت: (عضو ویژه)

    سلام

    من چند وقت پیش با این اولویت بندی آشنا شدم. اما زیاد نتوانستم از آن استفاده کنم. گاهی اوقات اطلاعات ارزشمندی را به دست می آوریم، اما روش استفاده از آن را بلد نیستیم یا برای تفکیک کارهایمان نمی دانیم، بعضی از کارها را باید در کدام اولویت طبقه بندی کنیم؟

    این هم یکی از آن روش های کاربردی بود که من هنوز با وجود مطالعۀ این بخش، در تعیین مصداق هایش حرف دارم. شاید دلیل آن تازه و غیر متعارف بودنش نسبت به روش ساده ای که تا به حال استفاده می کرده ایم.

    به قول دوستی، وقتی مطلبی را شنیدی و دیدی که متوجه نشده ای و کمی گیج شده ای، بدان یادگیری را شروع کرده ای و با کمی استمرار و تمرین قطعا تا حد زیادی در آن مطلب یا فن مهارت لازم را به دست خواهی آورد.

    من تلاش می کنم کارهایم را طبق این اولویت بندی دسته بندی کنم و کمی ذهنم را آرامتر کنم. بابت این مطلب سپاس گزارم. این سومین کامنت من است.

  14. استفاده از این روش برای شخص من در اوایل کار کمی توهم بهره وری ایجاد کرد. توهمی که بسیار زیان بار است. شما فکر میکنید عملکرد بسیار خوبی دارید اما در واقع این طور نیست. البته اگر بصورت واقع بینانه خروجی های کار را بررسی کنیم، به تدریج در اولویت بندی کارها حرفه‌ای تر عمل می‌کنیم.

    گفته متمم را هم کاملا تجربه کرده‌ام. وقتی انجام کار مهمی را پشت گوش می‌اندازم، بعد از مدتی آن کار تبدیل به یک کار مهم و فوری می‌شود. در واقع ریشه بسیاری از شکست‌ها و ناکامی‌های زندگی خودم را تعلل کردن در انجام یک کار مهم و انجام آن کار در هنگامی است که به یک امر مهم و بسیار فوری تبدیل شده است.

    ذهنیت من این است که کاری بسیار مهم وقتی با آرامش و دقت انجام نشود، کیفیت انجام آن پایین می‌آید. پس ترجیح می‌دهم قبل از مهم و فوری شدن یک کار مهم آن را کاملا به اتمام برسانم.

    سبز باشید…

    یعقوب!

  15. به نظرم این شیوه از اولیت بندی با اینکه همه به کارایی اش اعتقاد داریم، فقط روزهای اول یک جدول می‌کشیم و کارها رو تقسیم بندی می‌کنیم چون معمولا بعد از یک مدت خود این کار کسل‌کننده می‌شود. من تجربه‌ی بهتری از استفاده از App هایی که این امکان اولویت بندی را در اختیار می‌گذارند دارم. نرم‌افزارهای زیادی هست و من برای نمونه لینک یکی را کپی می‌کنم.

    https://tinyurl.com/pqhcwak

  16. اهمیت پاسخ به مشتری برای من توی ردیف کارهای مهم و فوری هست. این موضوع باعث شده خیلی براشون وقت صرف کنم. به طوریکه خیلی وقتها فرصت انجام کارهایی که از نوع غیرمهم و فوری هستندرو از دست دادم. بعد از خوندن این مقاله تصمیم گرفتم از برنامه تسکولو که نمونه موفق ایرانی برنامه های مدیریت زمان هست استفاده کنم.

  17. از این ماتریس فقط برای انجام دادن فعالیتها و مدیریت زمان نیست می توان از این تکنیک برای الویت بندی خیلی امور نه صرفا برای مدیریت زمان استفاده نمود . مثلا برای مدیریت هزینه های مالی شخصی از این الویت ها استفاده نمود .

    شغل بنده در زمینه سیستم های مدیریت کیفیت است و خیلی وقتها از این تکنیک برای انجام امور استفاده می کنیم .

  18. حمید یزدان پناه گفت: (عضو ویژه)

    به نظر من  این مباحث از جمله موارد سهل ممتنع هستن. مثلا چندین سال قبل این بحث ها رو مطالعه کردم و امروز که خوندمشون جالبه که دیدگاه و درکم در مورد این بحثها تفاوت پیدا کرده،چیزی که فکر میکردم خیلی ساده ممکنه از پسش بربیام هنوز از جمله مهارتهایی هست که بهش تسلط پیدا نکردم. بنظر میرسه ممارست و تمرین و تصحیح از جمله ملزومات این مباحث هستن

  19. kazemazimijam گفت:

    سلام؛

    از اونجایی که من در زمینه HSE یک سالی کار کردم حس کردم ترکیب زیر جالب بشه برای اولویت بندی کارها.

    ابتدا این توضیح رو بدم که در HSE ما ریسک و ارزیابی ریسک رو داریم. برای اینکه بدونیم کدوم خطرات احتمال وقوع و اولویت بیشتری برای رسیدگی دارن. ریسک رو خیلی ساده میشه از فرمول زیر ارزیابی کرد که در اون RPN یا Risk priority Number تعیین میشه.
    RPN=شدت*احتمال وقوع*قابلیت کشف
    ما به هرکدوم از شدت، احتمال و قابلیت کشف از یک تا ده نمره میدیم و ریسکهایی که عدد بالای ۱۰۰ دارن اولویت بالایی میگیرن.

    همینکار رو به نظرم میشه با فعالیتها انجام داد براشون یک ماتریس در نظر گرفت که میتونه حاصلضرب فوریت در اهمیت در علاقمندی باشه و هر فعالیتی که عدد بالاتری داره به عنوان اولویت انجام بشه.
    TPN(Task Priority Number)=Importance *Urgency*Interest
    البته حواسمون هست که قبلا باید به هر فعالیت عدد خودش رو برای هرکدوم از اهمیت، فوریت و علاقمندی بدیم.

    با تشکر

  20. سلام

    ترتیب  استفاده از ماتریس ایزنهاور از مهم وفوری به غیر مهم و غیر فوری هستش اما توی نتیجه گیری واسه زندگی اون چیزی که تا به حال من به شخصه تجربه کردم به ترتیب این جوری بوده: مهم و غیر فوری – مهم و فوری -غیر مهم و فوری-غیر مهم وغیر فوری حالا نمیدونم شاید ذهن من توی فشردگی جواب نمیده اما بیشتر کارهای مهم و سرنشت سازی رو که میکشونم برای دقایق پایانی معمولا نتیجه خوبی نداره اگرم داشته باشه اون حس خوبه رو نمیده چه داخل کار چه داخل ورزش چون تجربه ورزش تکواندو را تا پای تیم ملی داشتم میگم زمانی که خوب تمرین میکردیم طی سال مسابقاتمون رو خیلی خوب انجام میدادیم اما وقتی تمرینامون رو میذاشتیم واسه ماهای پایانی کلی فشار روی عضلات و ذهنمون می اوردیم که خودمونو برسونیم و اگرم این تلاش با مدال همراه میشد معمولا تا چند هفته تمرین زده میشدیم و اصلا نمیتونستیم تمرین کنیم .به عقیده من دلیل اصلی اینکه دانشجو ها نسبت به دوران دبیرستان کمتر درس می خونند هم اغلب همینه که توی سال پایانی منتهی به کنکور کلی فشار به ذهنشون میارن و بعد که کنکور دادن دیگه درسو میزارن کنار . ارزو میکنم هیچوقت فعالیت مهم و فوری  از این دست فعالیت هایی که گفتم نداشته باشید.