تفکر سیستمی چیست؟ | دوره آموزشی تفکر سیستمی | از تعریف تا تحلیل سیستمها

درس تفکر سیستمی از جمله درسهای پایه در دوره MBA متمم است. مطالعهٔ این درس نهتنها به معنای یادگیری یک شیوهٔ ارزشمند اندیشیدن است، بلکه کمک میکند درسها و موضوعات دیگری را هم که ظاهراً به تفکر سیستمی ربط ندارند، بهتر بفهمید و درک کنید.
مثلاً ممکن است در نگاه اول چنین به نظر برسد که موضوعاتی مثل استراتژی، کار تیمی، کارآفرینی، رابطه عاطفی و تربیت فرزند ربط چندانی به تفکر سیستمی ندارند. اما پس از گذراندن دوره آموزشی تفکر سیستمی قطعاً به نتیجه خواهید رسید که بسیاری از مشکلاتی که در این حوزهها تجربه میکنیم، اتفاقاً در ناآشنایی با تفکر سیستمی و نادیده گرفتن قوانین تفکر سیستمی ریشه دارند.
ما بر این باوریم که بسیاری از مشکلات موجود در جوامع و فرهنگهای توسعهنیافته، ناشی از جدی نگرفتن تفکر سیستمی هستند: از اثربخشی پایین آموزش و پرورش و سرمایهگذاری نکردن بر روی مهارت یادگیری تا ضعف در مدیریت منابع و بیتوجهی به آینده؛ از شیوههای نادرست مدیریت بحران یا مدیریت پرهزینهٔ پروژههای ناکارآمد.
به همین علت، درس تفکر سیستمی را یکی از کلیدیترین درسهای متمم میدانیم و همواره از همهٔ دوستان متممی خواهش کردهایم که حتی اگر برای گذراندن کامل دوره آموزشی تفکر سیستمی وقت و حوصله ندارند، لااقل درسهای پایهٔ این مجموعه را بخوانند.
هدف از ارائهی درس تفکر سیستمی در متمم چه بوده است؟
تفکر سیستمی یکی از موضوعاتی است که در نظام آموزشی ما از چشم دور مانده و چندان به آن پرداخته نشده است. نظامهای آموزشی، چه در ایران و چه در سایر نقاط جهان، سوگیری بسیار شدیدی به سمت تفکیک رشتهها و نگاه تخصصی به هر حوزه دارند.
ما در مدرسه و دانشگاه میآموزیم که فیزیک را از شیمی، زیستشناسی را از روانشناسی، جامعهشناسی را از اقتصاد، و همهٔ اینها را از سیاست جدا کنیم. در خود این رشتهها هم زیرمجموعههای تخصصی فراوانی به وجود آمده است. همین رویکرد تخصصی در محیط کار هم ادامه پیدا کرده است. واحد مارکتینگ، راهکار اکثر مشکلات سازمان را در مارکتینگ خلاصه میکند. واحد تولید، معتقد است اگر به اندازهٔ کافی به این واحد توجه کنند، مشکلات اصلی مجموعه حل خواهد شد. در این میان، اگر یک متخصص برندسازی را هم به عنوان مشاور از بیرون بیاورید، به شما خواهد گفت که همهٔ این واحدها درست میگویند. اما فراموش کردهاند که گام اول، توسعهٔ برند است!
این نوع نگاه، که گاهی از آن با عنوان نگاه جزیرهای نام میبرند، آفت مدیریت و کسب و کار و سیاستگذاری و زندگی فردی ما شده است. درست است که ما برای فهم بهتر پدیدهها، آنها را به بخشهای کوچکتر تقسیم میکنیم و آنها را از زوایای مختلف مینگریم، اما نباید فراموش کنیم که آنچه در واقعیت، پیش روی ماست، یک پیکرهٔ واحد است.
داستان فیل در تاریکی که ما آن را به نام مولوی میشناسیم، استعارهٔ مناسبی برای درک این مشکل است. درست است که یکی از ما گوش فیل را میبینید و دیگری خرطوم و آن دیگری هم با دُم سرگرم است، اما فیل، فقط یک فیل است.
اگر روانشناس در گفتگو با مراجعان خود، واقعیتهای جامعه را – که بستر بروز مشکلات هستند – نادیده بگیرد، اگر وزیر اقتصاد در برنامهریزیهایش، فعالیتهای کشاورزی را نبیند، و اگر وزیر کار، نحوهٔ عملکرد سیستمهای اقتصادی را درک نکند و جدی نگیرد، در نهایت هر یک با قطعهای از فیل سرگرم میشوند و شاید هرگز متوجه نشوند که اساساً فیلی روبهروی آنها بوده است.
نگرش سیستمی میتواند ما را از دام نگاه جزیرهای دور کرده و کمکمان کند راهکارهایی عمیقتر و موثرتر برای مسائل بیابیم؛ چه در زندگی شخصی و چه در مدیریت کسب و کار و محیط سازمان.
آموزش تفکر سیستمی به زبان ساده در عین حفظ دقت
با جستجویی کوتاه در وب و نیز در کتابفروشیها میبینید که مطالب بسیاری با موضوعات تعریف سیستم، آموزش تفکر سیستمی، تجزیه و تحلیل سیستم، دینامیک سیستمها و مباحث وابسته وجود دارد. اما متأسفانه لحن بسیاری از این کتابها و مقالات، بسیار خشک و دانشگاهی است. این در حالی است که تفکر سیستمی فقط برای دانشگاهیان نیست. کاربرد تفکر سیستمی صرفاً به سیاستگذاریهای کلان و مدیریت ارشد شرکتها محدود نیست و واقعاً هر کس در هر جایگاهی میتواند از آن بهره ببرد.
طی یک دههٔ گذشته که درس تفکر سیستمی در متمم بوده و به تدریج توسعه یافته است، ما همواره کوشیدهایم از زبان خشک و رسمی فاصله بگیریم. با این کار، سه هدف اصلی را دنبال کردهایم:
- آشنایی عمیق با تفکر سیستمی به عنوان یک حوزهٔ دانش
- زمینهسازی برای تبدیل تفکر سیستمی به رفتار سیستمی (در زندگی و تصمیمهای فردی)
- ترکیب دانستهها و تجربیات دوستان متممی با هدف شکلگیری نگرش سیستمی
به عبارت دیگر، ما در اولین گام میکوشیم شما با اصطلاحات و مفاهیم تفکر سیستمی آشنا شوید و بدانید تفکر سیستمی چیست. اما به این سطح قانع نمیشویم و برایمان مهم است که این دانستهها در رفتار و تصمیمهایتان هم منعکس شوند. و در نهایت، به بخشی از مدل ذهنی شما تبدیل شوند؛ آنقدر درونی، که آگاهانه و ناآگاهانه، در لحظهلحظهٔ زندگی از آنها استفاده کنید.
این حرف، در حد یک ادعا ساده است. اما برای عملی کردن آن، با چالش دیگری هم روبهرو بوده و هستیم: این که سادهسازی از دقت بحث نکاهد.
تمام تلاش ما در تدوین دوره آموزشی تفکر سیستمی، سادهسازی در عین حفظ دقت علمی بوده است. اما قضاوت دربارهٔ این که تا چه حد موفق شدهایم، بر عهدهٔ شماست.
مخاطبان ما در آموزش تفکر سیستمی چه کسانی هستند؟
ما مجموعه درسهای آموزش تفکر سیستمی را برای همهٔ دوستان متممی مفید میدانیم و آن را به آموزش مدیریت کسب و کار محدود نمیکنیم. چون بالاخره هر کس به شکلی میتواند از این نوع نگاه بهره ببرد.
اصلیترین کاربرد تفکر سیستمی، درک بهتر سیستمهای بزرگ جهان است: کرهٔ زمین، اکوسیستمهای طبیعی، سیستمهای اجتماعی و سیاسی در مقیاس ملی و بینالمللی، سیستمهای مثل بدن انسان و …
اگر در جایگاه تحلیلگر، دانشمند، سیاستمدار و سیاستگذار باشید، این نگاه کمک میکند تا مسائل را عمیقتر ببینید و آنها را بهتر حل کنید. از سوی دیگر، در جایگاه مخاطب این افراد هم میتوانید متوجه شوید که تا چه حد پخته هستند و آیا مسائل را به درستی درک میکنند؟ گاهی اوقات ما به علت ناآشنایی با تفکر سیستمی، با استدلالهای سطحی و ضعیف کارشناسان و تصمیمگیران قانع میشویم و متوجه نمیشویم که آنها درک درستی از چالشها و نحوهٔ پیادهسازی مدیریت سیستمی ندارند.
تشخیص نشانههای ناآشنایی با تفکر سیستمی دشوار نیست. مطمئن هستیم پس از گذراندن درس تفکر سیستمی، حتی با مروری کوتاه به تمرینهای دوستان متممی خود در درسهای مختلف، به وضوح میتوانید نوشتهها و تحلیلهای کسانی را که با این شیوهٔ اندیشیدن آشنا هستند، از حرف کسانی که در این زمینه مطالعه نکردهاند تفکیک کرده و تشخیص دهید.
علاوه بر این گروهها، مدیران کسب و کارها هم به تفکر سیستمی نیاز دارند؛ نه فقط مدیریتی سازمانها و کسب و کارهای بزرگ، بلکه حتی ادارهٔ یک کسب و کار تکنفری هم به تفکر سیستمی نیاز دارد. تفکر سیستمی ذهن در مدیریت ما را از روزمرگی و نگاه کوتاهمدت دور کرده و کمک میکند تصمیمهایی بگیریم که به رشد و موفقیت بلندمدتمان هم کمک کنند.
حتی در محیط خانواده هم، تفکر سیستمی به پدر و مادر کمک میکند در پرورش فرزندان بهتر عمل کنند و اثربخشتر باشند. علاوه بر این، یادگیری تفکر سیستمی میتواند از نخستین سالهای زندگی کودک آغاز شود. اگر ما امروز در جامعهمان میبینیم که گاهی در بالاترین ردههای مدیریتی و تصمیمگیری هم تفکر سیستمی وجود ندارد، بخشی از علت را باید در این جست که این افراد در کودکی، چنین آموزشهایی ندیدهاند و وقتشان به یادگیری موضوعات غیرضروری یا کماهمیتتر گذشته است. بنابراین، بخشی از وظیفهٔ پرورش مدیران و تصمیمگیران فردا بر عهدهٔ پدر و مادرهای امروز است؛ با آموزش تحلیل و تفکر سیستمی به کودکانشان.

حتی همین امروز هم برای آموزش تفکر سیستمی به کودکان، دیر است (منبع عکس)
واضح است است که قرار نیست کودکان ما، نظریه های سیستمی در مدیریت و معادلات دینامیکی سیستمها را بیاموزند. اما همین که وقتی کیسهای پلاستیکی را دور میاندازند و تهسیگاری را روی زمین میبینند، بدانند که این کیسه و تهسیگار ممکن است در زمان و مکانی دیگر دوباره به زندگی و حتی شاید غذایشان باز گردد، نگاه دیگری به جهان پیدا میکنند. همین نگاه سیستمی است که به کودکان ما میآموزد که لذت و رفاه، تجربهای انفرادی نیست و زمانی میتوان لذت و رفاه و امنیت را تجربه کرد که بخش بزرگی از جامعه، از حداقلها برخوردار باشد. این نگاه، میتواند زمینهساز توجه به مسئولیت اجتماعی باشد.
همه میتوانند مخاطب درس تفکر سیستمی باشند اما…
به این نکته توجه داشته باشید که بخشی از مطالب این مجموعهٔ آموزشی ممکن است برای شما کمی سخت باشد. مثلاً شاید برخی مثالهای سازمانی کسی که تجربهٔ کار سازمانی نداشته، ملموس نباشد. یا بعضی اشارهها به فیزیک و ترمودینامیک، برای کسانی که در این حوزه آموزش ندیدهاند، قابلدرک نباشد. یا کسی که هدف اصلیاش درک معنی «رویکرد سیستمی در روانشناسی» است، بخش قابلتوجهی از درسها برایش مفید نبوده و نامربوط باشند.
در این موارد اصلاً نگران نشوید و از روی آن مطلب عبور کنید. ما سرفصل های دوره تفکر سیستمی را گستردهتر از سرفصلهای رایج در دوره های مدیریت در نظر گرفتهایم و سعی کردهایم با مثالهای بسیار متنوع از زندگی شخصی و فضای اجتماعی تا محیط کار، کاری کنیم که هر کس به فراخور تجربهها و دغدغههای خود، اصول تفکر سیستمی و مفاهیم آن را درک کرده و متوجه شود که تفکر سیستمی چیست و از چه حرف میزند.
پیشنیاز مطالعهٔ درس تفکر سیستمی چیست؟
کوشیدهایم مباحث تفکر سیستمی در متمم را به شکلی تدوین کنیم که پیشنیاز نداشته باشند. یعنی جدا از عزیزانی که تفکر سیستمی را به عنوان بخشی از دوره MBA متمم میآموزند، دوستانی هم که میخواهند صرفاً با تفکر سیستمی و نظریه سیستمی آشنا شوند، با کمترین زحمت و دردسر به هدف خود برسند.
در عین حال، با توجه به این که برای استفاده از درس تفکر سیستمی باید عضو ویژه متمم باشید و وقتی عضو ویژه میشوید، به همهٔ درسها دسترسی دارید، پیشنهاد ما این است که از این فرصت استفاده کنید و درسهای مهارت یادگیری و مدل ذهنی را هم – موازی با تفکر سیستمی – بخوانید.
نقشه راه یادگیری و سرفصل های دوره تفکر سیستمی
در صورتی که قصد دارید این درس را به صورت کامل و دقیق مطالعه نموده و درک کنید، پیشنهاد متمم این است که گامهای زیر و سرفصل های دوره تفکر سیستمی را به ترتیبی که در نمودار زیر آمده طی کنید.
گام صفر | آشنایی با اتاق خبر
فقط پیش از این که راجع به هر گام صحبت کنیم، لازم است دربارهٔ «اتاق خبر» که در سمت راست بالای این نمودار میبینید توضیح دهیم. همانطور که میبینید اتاق خبر خارج از مسیر اصلی قرار داده شده است. به این علت که اتاق خبر در تمام مراحل به کار شما میآید. از اولین روزهایی که خواندن درس تفکر سیستمی را شروع میکنید تا آخرین روز.
در اتاق خبر میتوانید ببینید آخرین تمرینها و کامنتهایی که در بحث تفکر سیستمی ثبت شدهاند، چه هستند. البته در نسخهٔ دسکتاپ متمم، آخرین کامنتها و تمرینها را در ستون کنار صفحه هم میبینید، اما چون در اینجا تعداد کامنتها زیاد است و بر اساس درس تفکیک نمیشوند، هر تمرین مدت بسیار کوتاهی در کنار صفحه میماند و حذف میشود.
البته روش دیگر پیگیری کامنتها و تمرینهای تفکر سیستمی هم این است که گزینهٔ تنظیمات را از بخش «متمم من» در منو انتخاب کنید و در آنجا کنار تفکر سیستمی علامت بگذارید. با این کار هر زمان به صفحهٔ آخرین دیدگاهها و امتیازها (باز هم در منوی متمم من) مراجعه کنید، کامنتهای تفکر سیستمی جداگانه برایتان نمایش داده خواهد شد.
البته اتاق خبر تفکر سیستمی کاربردهای دیگری هم دارد. در آنجا میتوانید پرطرفدارترین نظرات در بحث تفکر سیستمی (به تفکیک دو ماه اخیر و کل دوره) را ببینید. همچنین بررسی کنید که خودتان از تمرینهایی که در درسهای تفکر سیستمی انجام دادهاید،چقدر امتیاز گرفتهاید.
در همین صفحهٔ اتاق خبر، با ارزیابهای درس تفکر سیستمی و نیز وضعیت پروژهٔ خودتان (پس از این که کل دوره را گذراندید و پروژه را انجام دادید) مطلع شوید.
برای دسترسی به اتاق خبر، کافی است زیر هر یک از درسهای تفکر سیستمی، به بخش ترتیب درسها مراجعه کنید. لینک اتاق خبر تفکر سیستمی در انتهای فهرست (بالای پروژه) قرار دارد.
گام اول | مقدمه – آشنایی با تفکر سیستمی
در ابتدای مسیر، چند درس داریم که خواندن آنها میتواند مقدمهای بر آشنایی با تفکر سیستمی باشد. نخستین درس، همین الان پیش روی شماست. پیشنهاد ما این است که یک بار کل این نقشهٔ راه را بخوانید. لازم نیست همهٔ گامها را خیلی عمیق و دقیق بخوانید. به هر حال، مدام به این نقشه باز خواهید گشت و هر گام را با دقت خواهید خواند.
اما حتی یک مرور سریع و سرسری اولیه هم میتواند شما را با فضای دوره تفکر سیستمی متمم آشناتر کند.
تفکر سیستمی به زبان ساده: در همین گام اول، درس تفکر سیستمی به زبان ساده را هم در نظر گرفتهایم. این درس، زبان بسیار سادهای دارد. به همین علت، افراد غیرمتخصص هم با مطالعهٔ آن تا حدی با معنی تفکر سیستمی آشنا میشوند.
فایل صوتی معرفی تفکر سیستمی: محمدرضا شعبانعلی در قالب یک فایل صوتی آموزشی، مفاهیم پایهٔ تفکر سیستمی را توضیح داده است. این فایل صوتی هم میتواند نقطهٔ آغاز مناسبی برای ورود به بحث باشد. بنابراین پیشنهاد میکنیم برای شنیدن آن وقت بگذارید: فایل صوتی معرفی دوره آموزش تفکر سیستمی
یک کلیپ تصویری: احتمالاً کلیپ تصویری بالانس را دیدهاید. از سالها پیش که ما از این کلیپ در متمم به عنوان ابزاری برای معرفی تفکر سیستمی استفاده کردیم، افراد بسیاری آن را پسندیدند و در مقاطعی هم در شبکههای اجتماعی وایرال شد. با این حال، حتی اگر کلیپ را دیدهاید، مرور سریع آن میتواند مفید و ارزشمند باشد.
گام دوم | آشنایی با نویسندگان و نظریهپردازان تفکر سیستمی
پس از این که یک آشنایی اولیه با رویکرد سیستمی پیدا کردید، زمان مناسبی است تا برخی از نامهای مطرح این حوزه را بشنوید و بشناسید. افرادی که برایتان انتخاب کردهایم، کسانی هستند که یا از بنیانگذاران و توسعهدهندگان تفکر سیستمی بودهاند (به سبک خودمان در ایران، پدر تفکر سیستمی و مادر تفکر سیستمی و …. محسوب میشوند) و یا این که کتابها و مقالات مهمی دربارهٔ تفکر سیستمی و رویکرد سیستمی نوشتهاند.
از آنجا که نام این افراد را بارها در درسهای دیگر متمم خواهید خواند، آشنایی با آنها میتواند مفید باشد.
ما بعضی از معرفیها را با تمرکز بر روی یکی از کتابها یا مقالههای این افراد نوشتهایم و برخی دیگر را بر اساس مواضع و رویکرد و اتفاقهای زندگیشان. بنابراین محور برخی از این درسها «زندگی شخصی» است و برخی دیگر «کتاب و مقاله.»
واقعاً باید تکتک این اسامی را بشناسیم؟
لزوماً نه. در برخی موارد، همین که نام فرد را بدانید و مطلع باشید که او دانشمند یا نظریهپرداز مهمی در تفکر سیستمی و نظریه سیستمهاست، کفایت میکند.
اما اگر قصد دارید تفکر سیستمی را عمیق یاد بگیرید و بعداً هم دانستههای خود را تکمیل کنید، منطقی است این افراد را بهتر بشناسید تا در آینده بتوانید به سراغشان بروید و از آنها به عنوان پلههایی برای یادگیری بیشتر استفاده کنید.
اما لازم است به شما بگوییم که ما تا حد امکان کوشیدهایم معرفیهایمان به سبک ویکی پدیا نباشد؛ انبوهی خردهاطلاعات پراکنده. معرفیها در متمم با جزئیاتی آمیخته شده که هم آموزندهاند و هم بحث را جذابتر کردهاند. بنابراین، تحمل این درسها نباید دشوار باشد.
با همهٔ این توضیحات، اگر کمحوصله هستید، میتوانید مطالعهٔ درسهای گام دوم را فعلاً عقب بیندازید و بعداً که در درسهای دیگر به این افراد اشاره شد، به سراغشان بیایید.
نظریهپردازان و نویسندگانی که در بحث تفکر سیستمی برای شما انتخاب کردهایم و آشنایی با آنها را مفید میدانیم، به شرح زیر هستند:
اکاف: راسل اکاف که در ایران او را به نام راسل ایکاف هم میشناسند، از بنیانگذاران رویکرد سیستمی به شکل مدرن است. همان شکلی که ما امروز میشناسیم و به کار میبریم. با وجودی که تاریخچه تفکر سیستمی به قرنها و هزاران سال قبل برمیگردد، نقش اکاف در تدوین رویکرد سیستمی بسیار مهم بوده است. شاید بتوان گفت رابطهٔ راسل اکاف و تفکر سیستمی شبیه رابطهٔ نیوتون و گرانش است؛ همه گرانش را دیده بودند، اما نیوتون آن را تئوریزه کرد. تفکر سیستمی هم سالها در اخلاق و ادبیات و فرهنگهای مختلف، مطرح میشد و مورد توصیه قرار میگرفت. اما راسل اکاف برای آن یک چارچوب علمی ایجاد کرد: راسل اکاف
قراچهداغی: جمشید قراچه داغی دانشمند ایرانی و از بنیانگذاران سازمان مدیریت صنعتی ایران است که با اکاف همکار بوده و او را از نامهای مطرح در زمینهٔ تفکر سیستمی در جهان میدانند. ما به بهانهٔ کتاب او دربارهٔ تفکر سیستمی، کمی هم به خودش پرداختهایم: کتاب تفکر سیستمی جمشید قراچهداغی
مدوز: دونلا مدوز را نمیتوان یک نظریهپرداز در فضای تفکر سیستمی و تجزیه و تحلیل سیستمها دانست. با این حال، نقش مهمی در ترویج نگرش سیستمی ایفا کرده است. به همین علت، ما یکی از درسهایمان را به معرفی او و کتابی که از او دربارهٔ تفکر سیستمی منتشر شده اختصاص دادهایم. این کتاب داستان جالبی دارد. چون ابتدا صرفاً یک جزوه تفکر سیستمی بوده و بعداً شاگردان مدوز این جزوه را به کتاب تبدیل کردهاند: کتاب تفکر سیستمی مدوز
برتالانفی: تقریباً همهٔ کارشناسان و متخصصان تفکر سیستمی بر این نکته اتفاقنظر دارند که برتالانفی را میتوان بنیانگذار «نظریه عمومی سیستمها» دانست. او فردی عمیق، مصمم و تأثیرگذار بود که آثار و نوع نگاهش بر رشد رشته تفکر سیستمی و جایگاه تفکر سیستمی در دنیای امروز ما تأثیر داشته است. بعید است یک مقاله یا تحقیق درباره تفکر سیستمی و تاریخچه آن بیابید که ادعای کامل بودن داشته باشد، اما از برتالانفی نام نبرده باشد: لودویگ برتالانفی (نظریه عمومی سیستمها)
سنگه: پیتر سنگه هم از نامهای دیگری است که نام او را در بحث تفکر سیستمی زیاد میخوانیم و میشنویم. البته تمرکز اصلی سنگه بر تفکر سیستمی در مدیریت و کاربرد نگرشی سیستمی در سازمان بوده است. هر دو کتاب پنجمین فرمان و رقص تغییر هم که از کتابهای مشهور او هستند، بیشتر رویکرد سازمانی دارند و به مباحثی مانند سازمان یادگیرنده و تحول سازمانی پرداختهاند. با این حال، برخی از حرفهای سنگه حتی برای کسانی هم که در فضای سازمانی کار نکرده و نمیکنند، مفید است: پیتر سنگه
گام سوم | سیستم چیست؟ مرور تعریف سیستم و تفکر سیستمی
بعد از این که درسهای مقدماتی را گذراندید و کمی هم با صاحبنظران و نظریهپردازان سیستمی آشنا شدید، زمان آن میرسد که اصل بحث را آغاز کنیم. یعنی به سراغ این موضوع برویم که سیستم چیست و چگونه تعریف میشود؟
ما این بحث را در قالب دو درس ارائه کردهایم:
تعریف سیستم: یکی از درسهای پایهٔ ما در بحث تفکر سیستمی، درس تعریف سیستم است. در این درس پس از تعریف سیستم و انواع آن به چند مثال از سیستم هم پرداختهایم. این مثالها از آن جهت مهم هستند که اگر آنها را در ذهن داشته باشید، هر وقت در درسهای بعدی از «سیستم» حرف میزنیم، آنها در ذهنتان تداعی میشوند و بحث را بهتر درک میکنید. ضمناً پیشنهاد میکنیم حتماً تمرین این درس را انجام دهید. چون آگاهی ما از این که برداشت شما از سیستم چیست به تکمیل و توسعه این درس کمک خواهد کرد:
سیستم باز و سیستم بسته: پس از این که با تعریف سیستم به زبان ساده آشنا شدید، مهم است که تفاوت سیستم باز و بسته را هم بدانید. به جرئت میتوان گفت که از بین همهٔ تقسیمبندیهایی که دربارهٔ انواع سیستمها حرف میزنند، مهمترینشان همین تقسیمبندی به سیستم باز و سیستم بسته است: سیستم باز و ویژگیهای آن
پیشنهاد میکنیم پس از مطالعهٔ این دو درس، حتماً تمرین درس تعریف سیستم را هم انجام دهید.
برای ما مهم است که وقتی این دو درس مربوط به تعریف سیستم را خواندید، مثالهای متنوعی از سیستم در ذهن داشته باشید. معمولاً خودرو و ساعت و ترموستات را به عنوان نخستین مثال سیستم مطرح میکنند و کار بدی هم نیست.
خودرو و ساعت را نمونهای از سیستمها بدانید. اما فراموش نکنید که دنیای سیستمها بسیار بزرگتر و متنوعتر از سیستمهای مکانیکی است. انسان یک سیستم است. ترافیک یک سیستم است. حکومت و دولت، سیستم هستند. فرهنگ یک سیستم است. و خلاصه این که بسیاری از موجودات و پدیدههایی که در اطراف ما هستند، از جنس سیستم هستند.
با توجه به اینکه دسترسی کامل به درسهای تفکر سیستمی صرفاً برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده و نیز اینکه مطالعه تدریجی این بحث با تمرینها و حاشیهها و درسهای جانبی (مانند تفکر استراتژیک، تصمیم گیری و مدل ذهنی) به بیش از ۶ ماه زمان نیاز خواهد داشت، پیشنهاد ما این است که برای استفاده از این مجموعه درس حداقل یک اعتبار ویژهٔ ششماهه (۷۵۰ هزار تومان) یا شش مرتبه اعتبار یک ماهه (۱۶۰ هزار تومان) خریداری کنید.
در این شش ماه علاوه بر درسهای تفکر سیستمی به درسهای دیگر متمم (بهویژه درسهای توسعه فردی و دوره MBA) نیز دسترسی خواهید داشت.
گام چهارم | ویژگیهای اصلی تفکر سیستمی
وقتی میگوییم یک نفر تفکر سیستمی دارد، منظورمان چیست؟ وقتی به کسی میگوییم چرا به این مسئله نگاه سیستمی نداری، دقیقاً چه انتظاری داشتهایم که برآورده نشده است؟ وقتی در ابتدای این درس اشاره کردیم که کودکان ما باید تفکر سیستمی را از همان دوران کودکی بیاموزند، دقیقاً منظورمان چه بود؟
چه اتفاقی باید بیفتد تا باور کنیم نگاهمان سیستمی شده است؟ برای تقویت نگرش سیستمی چه چیزهایی باید در مدل ذهنی ما تغییر کند یا تثبیت شود؟
در گام چهارم دوره آموزشی تفکر سیستمی متمم، چند درس برای شما در نظر گرفتهایم که همگی میکوشند به این نوع سوالات پاسخ دهند. این درسها را جدی بگیرید و با دقت بخوانید و تمرینهایشان را انجام دهید تا هر چه بیشتر با ویژگیهای تفکر سیستمی آشنا شوید:
رویکرد ترکیب به جای تجزیه: یکی از مهمترین ویژگیهای رویکرد سیستمی این است که در پی خُرد کردن مسئلهها به مسائل کوچکتر نیست. بلکه میکوشد مسائل را در مقیاس واقعیشان حل کند. جملهای که پیتر سنگه و راسل اکاف و دیگران بارها به آن اشاره کردهاند، یک واقعیت بسیار بنیادی در نظریه سیستمی است: «با تقسیم یک گاو به دو بخش، به دو گوساله نمیرسید. بلکه به یک گاو مرده خواهید رسید.» این موضوع آنقدر مهم است که ما یک درس مستقل را به آن اختصاص دادهایم: رویکرد سیستمی یعنی ترکیب به جای تجزیه
روش ساخت بهترین خودرو: یکی از مثالهای کلاسیک در آموزش تفکر سیستمی، طراحی بهترین خودرو جهان است. این که برای تبدیل شدن به بهترین خودروساز جهان چه باید کرد؟ آیا باید سراغ بهترین قطعهها از بهترین خودروهاسازان دیگر برویم؟ یا باید قطعاتی را پیدا کنیم که با یکدیگر همخوانی داشته باشند. حتی اگر بهترین نباشند؟ علاقهمندان فوتبال، سالها شبیه همین مثال را در فضای دیگری گفته و شنیدهاند: «آیا تیمی از ستارهها، یک تیم ستاره خواهد شد؟» درس بهترین خودروساز جهان به این موضوع میپردازد. توجه به این مفهوم برای درک کارآمدی و ناکارآمدی سیستمها ضروری است.
مشکل تفکر خطی: کسانی که سیستمی فکر میکنند و سیستمها را میفهمند، نگاه خطی ندارند. آنها میدانند که کاری که امروز انجام میدهند، یا تغییری که اکنون در نقطهای از یک سیستم ایجاد میکنند، ممکن است دیر یا زود در زمان و مکانی دیگر، روی همان نقطهٔ اولیه تأثیر بگذارد. سیستمها به ندرت یک دومینوی خطی به سمت بینهایت هستند. بلکه معمولاً وقتی یک قطعه از آنها را تکان میدهید، باید منتظر باشید که دیر یا زود قطعهای دیگر تکان بخورد و به خودتان ضربه بزند. ما این بحث را در درس تفکر خطی بررسی کردهایم: تفکر خطی در برابر تفکر سیستمی
مقاومت سیستمها: اگر قرار است به یک متفکر سیستمی تبدیل شوید، باید به خاطر داشته باشید که بسیاری از سیستمها در برابر سیاستگذاران مقاومت میکنند. دولتها، برای تقویت پول ملی خود سیاستگذاری میکنند و ارزش پول ملی دقیقاً پس از اجرای سیاستها سقوط میکند. مدیران برای کاهش فرار از کار، دوربینهای مدار بسته نصب میکنند و بعداً میبینند که کارکنان، روشهای خلاقانهای برای فرار طولانیتر و آسودهخاطرتر کشف کردهاند. اتوبان میسازند که ترافیک کم شود، اما پس از چند سال، جمعیت و ترافیک در آن منطقه از قبل هم بیشتر میشود. بحث مقاومت در برابر سیاستها (Policy Resistance) یکی از مباحث مهمی است که باید آن را بسیار خوب بشناسید: رفتارهای غیرمنتظره سیستمها
نگاه چندبعدی: تفکر سیستمی یک پایهٔ دیگر هم دارد و آن «نگاه چندبُعدی» است. کسانی که سیستمی نگاه نمیکنند، معمولاً به نگاه خطی عادت دارند. به این معنا که چیزهای بسیاری را روبهروی هم و در تضاد با هم قرار میدهند: «آزادی؟ اگر آزادی زیاد شود که امنیت کم خواهد شد!» «تفریح در محیط کار؟ اگر شرایط تفریح را فراهم کنیم، پس بهرهوری چه میشود؟» «تعامل اقتصادی با کشورهای دیگر؟ وابستگی با استقلال در تضاد است.» بسیاری از این وضعیتها و ویژگیهای متعارض، در دنیای واقعی میتوانند کنار هم قرار بگیرند. شما میتوانید قدرتمندترین باشید، و در عین حال، شکنندهترین. میتوانید با دیگران تعامل داشته باشید و در عین حال مستقل بمانید. جمشید قراچهداغی این ویژگی سیستمها را با اصطلاح «چندبُعدی بودن سیستم» بیان میکند. اگر این پدیده را درک نکنیم، تصویر ناقص و گمراهکنندهای از سیستمها در ذهنمان شکل خواهد گرفت. این بحث را هم با توضیحات کامل در یک درس بررسی کردهایم: نگاه چندبعدی در سیستمها
همپایانی: وقتی سیستمها پیچیده میشوند، ظرفیت جالبی پیدا میکنند: آنها میتوانند از مسیرهای مختلف به یک مقصد برسند. موتور خودرو شما – به عنوان یک سیستم ساده – برای روشن شدن، یک مسیر بیشتر ندارد. وقتی روشن شد، میتوانید دقیقاً مشخص کنید که چه اتفاقهایی افتاده و چه کارهایی به چه ترتیبی انجام شدهاند. اما حالا به یک انقلاب سیاسی یا ورشکستگی یک شرکت یا موفقیت یک برند فکر کنید. آیا میتوانید با همان قطعیت، دربارهٔ مسیر طی شده نظر دهید؟ آیا میتوانید بگویید اگر فلان رهبر سیاسی نبود، یا آن قرارداد پیش نمیآمد، یا آن محصول عرضه نمیشد، فلان اتفاق نمیافتاد؟ در اینجا نمیشود قطعی نظر داد. سیستمهای بسیاری را میتوانید ببینید که ساختار مشابه دارند و اکنون هم در وضعیت مشابه هستند، اما از مسیر مشابهی به آن وضعیت نرسیدهاند. درس همپایانی در این باره حرف میزند.
گام پنجم | نکات مهم در تحلیل سیستمها
بعد از این که با تعریف سیستم و انواع سیستمها آشنا شدید و برخی از مهمترین ویژگیهای سیستمها را مرور کردید، لازم است با ابزارهای تحلیل سیستمها آشنا شوید. همچنین اصول و قواعدی را که تحلیلگران سیستمی در بررسی سیستمها به کار میگیرند، بشناسید.
در گام پنجم آموزش تفکر سیستمی در متمم بر روی معرفی روشها و اصول تحلیل سیستم متمرکز میشویم:
هر مشکلی، یک مشکل سیستمی نیست: در تحلیل سیستمها باید به این نکته توجه داشته باشیم که هر مشکلی در یک سیستم لزوماً مشکل سیستمی نیست. مشکلات سیستمی مشکلات عمیقی هستند که با تغییر یک عضو یا با یک اقدام کوچک و دستور ساده حل نمیشوند. حتی ممکن است تکتک اجزای سیستم سالم باشند، اما همچنان به علت ارتباط و تعامل نادرست میان آنها، مشکل سیستمی وجود داشته باشد. ما این بحث مهم را با جزئیات بیشتر در یک درس آموزش دادهایم: گرفتار مشکل سیستمی هستید یا مشکل در سیستم؟
رویداد با روند یکسان نیست: تفاوت رویداد و روند، یکی دیگر از بحثهای مهمی است که در تحلیل سیستمها به کار میآید. ما معمولاً عادت داریم صرفاً رویدادها را ببینیم. در حالی که رویدادها حاصل یک روند طولانی هستند. شاید یک شرکت امروز و در این لحظه اعلام ورشکستگی کند. اما این صرفاً یک رویداد است و روندی که منجر به ورشکستگی شده، طولانیتر و عمیقتر است. به همین علت، رویدادها را میتوان صرفاً نوک یک کوه یخ دانست که روندها را در پس خود پنهان کردهاند: مدل کوه یخ و تفاوت رویداد و روند
پس از این که درس رویداد و روند را خواندید، بد نیست یک روزنامه بخرید یا یک سایت خبری را باز کنید. سپس ببینید چند درصد مطالبی که در آنجا مطرح شده از جنس رویداد است و چند درصد از جنس روند. متأسفانه سایتها و منابع خبری، معمولاً ما را به پیگیری رویدادها عادت میدهند. درس فاصلهٔ خبرها و فهم ما (گاوین اشمیت) هم این بحث را از زاویهای دیگر بررسی میکند.
شناخت اجزای سیستم: تفکر سیستمی و تحلیل سیستمها صرفاً وقتی امکانپذیر است که ما بتوانیم اجزاء یک سیستم را به خوبی بشناسیم و روابط میان آنها را تشخیص دهیم. همچنین ببینیم آیا میتوان هدف سیستم را تشخیص داد یا نه (همهٔ سیستمها لزوماً هدف ندارند). این بحث را در قالب درس شناخت اجزاء، روابط و هدف در سیستمها شرح دادهایم. در ادامهٔ این مطلب، درس دیگری هم هست که به شناخت بهتر سیستمها کمک میکند: نقاط کلیدی، نقاط اهرمی، نقاط مرزی
از این بخش، سریع رد نشوید!
پیشنهاد ما این است که تا زمانی که تمرین درس نقاط کلیدی و اهرمی را حل نکردهاید، به سراغ درسهای دیگر تفکر سیستمی نروید. حتی بهتر است تمرین تعدادی از دوستان خود را نیز مطالعه کنید و به کسانی که فکر میکنید مثالهای خوبی مطرح کردهاند، امتیاز بدهید.
باز هم تکرار میکنیم که برای عبور از این درس، عجله نکنید.
بسیاری از مدیران و کارشناسان، حتی پس از حضور کامل در دورههای تفکر سیستمی و دورههای آموزشی مشابه، هنوز در تفکیک این نقاط مشکل دارند. بنابراین حتی اگر یک هفته هم، روی همین بحث متوقف شوید و در محیط کار و زندگی خود یا حتی فروشگاهی که به آن مراجعه میکنید، دنبال نقاط کلیدی و اهرمی و مرزی بگردید، پشیمان نخواهید شد.
تفاوت «همبستگی» و «رابطهٔ علّی»: یکی از اشتباهات رایج در تحلیل سیستمها این است که ما همبستگی پدیدهها (Correlation) را با رابطهٔ علّی (Causation) میان آنها اشتباه میگیریم. مثلاً نمونههای فراوانی وجود دارد که افراد فقیر، تصمیمهای اقتصادی ضعیفتری میگیرند. اما نمیتوان به سادگی گفت کدام گزاره درست است:
- «آیا فقر باعث میشود که آنها تصمیم خوب نگیرند؟»
- «آیا تصمیمگیری ضعیف باعث فقیر ماندن آنها شده؟»
- «آیا ضعف مالی و ضعف تصمیمگیری هر دو در یک عامل سوم ریشه دارند؟»
ما بارها و بارها در گفتگوهای روزمره و حتی در تحلیلهای کارشناسی و تخصصی، این گزارهها را با هم جابهجا میکنیم و بسته به سلیقهٔ خود، هر کدام را که دوست داشته باشیم، درست فرض میکنیم. به همین علت، مهم است این درس را با دقت بخوانید: همیشه نمیتوان از مطالعات آماری، نظریههای علمی استخراج کرد.
هدفهای ضمنی: هدف نهاد دانشگاه چیست؟ این که دانشجویان را مطابق نیازهای کشور آموزش دهد؟ یا این که به استادان کمک کند با روشهای مختلف، رتبهٔ علمی خود را بهبود بخشیده و حقوقشان را افزایش دهند؟ هدف مدرسه چیست؟ این که دانشآموزان را تربیت کند؟ یا این که به والدین کمک کند چند ساعت بدون حضور بچهها نفس بکشند؟ هدف صنعت داروسازی چیست؟ این که بیماریها درمان شوند؟ یا این که بیماران بیشتر عمر کنند و داروی بیشتری بخرند؟ کتابها و مقالهها و تفسیرهای خبری، پر این نوع بحثهاست. بعضی از آنها واقعاً درست است و برخی دیگر، از جنس توهم توطئه هستند. اما اصل ماجرا واقعیت دارد که سیستمها لزوماً آن هدفی را که ما برایشان تعریف میکنیم، دنبال نمیکنند. ما این بحث را از زبان راسل اکاف مطرح کرده و شرح دادهایم: هدف ضمنی یعنی چه؟
مسائل چندریشهای: بحثهای «تخصصی و عمیق» با «گلایههای رایج در گفتگوهای روزمره» تفاوتهای بسیار دارند. یکی از آن تفاوتها در این است که در بحثهای سطحی روزمره، هر رویداد و پدیدهای صرفاً یک علت دارد. علت آلودگی هوا چیست؟ خودروهای فرسوده. علت گران شدن دلار (سقوط ارزش ریال) چیست؟ دلالان. علت ناکارآمدی برنامهٔ X چیست؟ علت Y.
این در حالی است که معمولاً با بررسی تخصصی مشکلات و رویدادها و پدیدهها به این نتیجه میرسیم که معمولاً آنها زاییدهٔ چند عامل و حاصل ترکیب چند روند هستند. واردات بیرویهٔ محصولات خارجی نمیتواند تنها علت بیکاری در یک کشور باشد. چنان که تحریم، نمیتواند به تنهایی، علت تورم باشد. در درس ناپدید شدن زنبورهای عسل به این بحث پرداختهایم.
تفکر سیستمی یعنی قانع نشدن به علتهای نزدیک: معمولاً هر مشکلی را که پیش روی ما بگذارند، یک یا چند علت نزدیک به ذهنمان میرسد. «چرا کالاها گران هستند؟ چون فروشندهها گران میفروشند.» این سادهترین علت است. و معمولاً با این شکل از علتیابی، نمیتوانیم تحلیل عمیق سیستمی انجام دهیم. تفکر سیستمی یعنی جستجوی علتهای عمیقتر و اصلیتر؛ هر چند دور باشند و در نگاه اول به چشم نیایند. در بحث چه کسی مقصر است؟ فضایی در نظر گرفتهایم که در این باره با یکدیگر صحبت کنیم.
تفکر سیستمی یعنی توجه به بازخوردها: نمیتوانیم از تفکر سیستمی صحبت کنیم و از بازخورد صحبت نکنیم. بازخورد به این معناست ورودیهای یک سیستم از خروجیهایش تأثیر بپذیرند. بیشتر سیستمها چنین وضعیتی دارند و دقیقاً پیچیدگیهای تحلیل سیستمها هم از همین جا آغاز میشود. ما در مجموعه درسهای تفکر سیستمی متمم دو درس را به بازخورد اختصاص دادهایم. در یکی از آنها مفهوم دقیق و علمی بازخورد در نظریهٔ سیستمها را شرح دادهایم و در دیگری توضیح دادهایم که بازخورد در گفتگوهای روزمره مدیریتی چه معنایی دارد.
گام ششم | ارزیابی راهکارها با معیارهای رویکرد سیستمی
به فرض این که سیستمها را تا حدی شناختهایم و اصول تفکر سیستمی را هم میدانیم، به گام بعدی، یعنی گام ششم، میرسیم. در این گام باید بتوانیم راهکارهایی را که برای یک مسئله ارائه میشوند، ارزیابی کنیم.
با در نظر گرفتن نکاتی که به عنوان اصول تفکر سیستمی آموختیم، بسیاری از راهکارها از همان ابتدا به عنوان راهکار غیرسیستمی کنار گذاشته میشوند. اما هنوز معیارهای دیگری وجود دارد که باید در ارزیابی راهحلها مد نظر قرار دهیم. مهمترین آنها، بحث افق زمانی و مکانی است.
افق زمانی و مکانی در راهکارها: یکی از نکات کلیدی در تفکر سیستمی این است که به خاطر داشته باشیم راهحلهای ما معمولاً خودشان مسئلهآفرین هستند. یا اگر بخواهیم به زبان پیتر سنگه بگوییم: «مشکلات امروز، حاصل راهحلهای دیروز هستند.» به سختی میتوان راهکاری پیدا کرد که بدون هر گونه تبعات ناخواسته یا عوارض نامطلوب، مشکل ما را به شکل کامل حل کند. بنابراین، اگر از یک متفکر سیستمی دربارهٔ یک مسئله یا یک راهکار نظرخواهی کنید، احتمالاً او قبل از جواب دادن خواهد پرسید: «افق زمانی مد نظرت چقدر است؟ محدودهٔ مکانی و قلمرو تأثیر را چه اندازه در نظر گرفتهای؟» به زبان ساده و خودمانی، اگر دامنهٔ مسئلهی نظافت خانه را در حد «فضای روی فرش» تعریف کنید، بهترین و عاقلانهترین روش تمیز کردن خانه این است که آشغالها را زیر فرش پنهان کنید.
ما در درس محدوده اثر و افق زمانی راهکارها به این بحث که یکی از مهمترین ویژگی های تفکر سیستمی است پرداختهایم.
درباره همین موضوع یک تمرین مهم هم داریم که در قالب درس جداگانهای ارائه شده است. پیشنهاد میکنیم حتماً تمرین آن را انجام دهید و تمرینها و نظرات دوستانتان را هم بخوانید: آلاینده های محیطی
اثر مار کبرا، جنگ با گنجشکها و مالیات پنجره: برای این که بحث افق زمانی در حد مسئله برایتان شفافتر شود، به سراغ نمونههای تاریخی میرویم. معمولاً وقتی دولتها میکوشند با راهحلهای سریع، فوری و حرکتهای انقلابی، مشکلات را حل کنند، تنها دستاوردشان – علاوه بر شکست و شرمساری – داستانهای آموزندهای است که به درد درس تفکر سیستمی میخورد. ما سه نمونه از این ماجراهای تاریخی را برای درس تفکر سیستمی انتخاب کردهایم. نخست ماجرای مبارزهٔ دولت هند با مارها (که مثال کلاسیک این بحث است) و دو مورد دیگر هم داستان مبارزهٔ دولت مائو با گنجشکها و تاریخچه مالیات پنجره در انگلستان:
پیشنهاد ما این است که پس از مطالعهٔ این درس، چند روز صبر کنید و به سراغ گام بعدی نروید. شاید بد نباشد که جدا از حل تمرین در متمم، برای این بحث خاص، دفتری کوچک یا یک فایل دیجیتال داشته باشید و چند روز، مقالههای کوتاه پانصد کلمهای برای خودتان بنویسید و راهکارهایی را که در اطرافتان برای حل مسائل اقتصادی و اجتماعی و خانوادگی و شخصی و شغلی میبینید، از این منظر تحلیل کنید.
میدانید که ما در متمم بخشی داریم که در آن پادکستهای مناسب برای یادگیری زبان انگلیسی را معرفی میکنیم. یکی از پادکستهایی که معرفی کردهایم، فریکونومیکس است. اتفاقاً در اپیسودی که انتخاب کردهایم، به اثر مار کبرا هم اشاره شده است. بنابراین اگر به یادگیری زبان انگلیسی علاقه دارید و از گوش دادن به پادکستها لذت میبرید، معرفی پادکست فریمونومیکس میتواند مکمل خوبی برای این بحث باشد.
دو درس دیگر هم در قالب دعوت به گفتگو و تجربهٔ ذهنی برایتان در نظر گرفتهایم که میتوانند در درک عمیق این بحث بسیار موثر باشند. یکی از این دو درس، دایره همدلی است و دیگری بدهی ما به آینده نام دارد.
گام هفتم | آرکتایپهای سیستمی
با وجودی که راههای فراوانی برای حماقت کردن وجود دارد، بیشتر مدیران و سیاستگذاران ترجیح میدهند از حماقتهای استانداردشده استفاده کنند. یعنی دقیقاً اشتباهاتی را تکرار کنند که یا خود قبلاً انجام دادهاند، یا پیشینیانشان آنها را انجام میدادهاند.
البته این موضوع صرفاً محدود به مدیران و سیاستگذاران نیست. اغلب ما الگوهای ثابتی برای اشتباه کردن داریم و معمولاً همانها را تکرار میکنیم.
پس از آشنایی با تفکر سیستمی خواهید دید که انسانها حتی یک گام از اینها فراتر رفته، و مدام سیستمهایی اشتباه و ناکارآمد را بازآفرینی میکنند. این بحث آنقدر شناختهشده است که برای آن نامی هم انتخاب شده: آرکتایپهای سیستمی.
آرکتایپهای سیستمی، الگوهای سیستمی نادرست یا ناکارآمدی هستند که به علت وفورشان، تحلیلگران سیستمی ترجیح دادهاند نامی برای آنها انتخاب کنند تا حرف زدن دربارهشان سادهتر باشد.
ما در مجموعه درسهای تفکر سیستمی متمم، چند مورد از این آرکتایپها را معرفی کردهایم:
گلولههای برفی و محدودیتهای رشد
فرسایش تدریجی اهداف و استانداردها
هدفگذاری اشتباه برای سیستمها
گام هشتم | چرا مسائل ما حل نمیشوند؟
وقتی به این مرحله از بحث میرسیم، طبیعی است سوال مهمی در ذهن شما نقش بسته باشد: اگر اصول تفکر سیستمی مشخص است، و هر کس بخواهد میتواند آنها را بیاموزد، پس چرا بسیاری از مسائل ما حلنشده باقی ماندهاند؟
در پاسخ به این سوال، چند درس در نظر گرفتهایم که خواندشان میتواند برایتان آموزنده والهامبخش باشد.
عاشقان صورت مسئله: منطقی است که مدیران و تصمیمگیران، عاشق حل مسئله و راهحلها باشند. اما گاهی اتفاق عجیبی میافتد. آنها به نتیجه میرسند که اگر مسئله حل شود، دیگر خودشان جایگاهی نخواهند داشت. بنابراین راز بقای خود را در دوام مسئله مییابند. چنین مدیرانی، حتی اگر دانش سیستمی هم داشته باشند و اصول تحلیل سیستمی را درک کنند، آن را در جهت عکس به کار میگیرند: چه کار کنیم که این وضعیت نامطلوب، تثبیت شود؟ چون بقای آن یعنی بقای ما.
در یکی از درسها، فضایی برای بحث در این مورد در نظر گرفتهایم: آنکس که راهحل مسئله را میدانست، عاشق مسئله شده است.
شاید نگاه ما واقعاً سیستمی نیست: این که من و شما مدام بنشینیم و بگوییم «ما نگاه سیستمی داریم» و «ما به تفکر سیستمی علاقه داریم» و «ما دلمان میخواهد که همهٔ مسئلهها را به روش سیستمی حل کنیم» کافی نیست. باید دید آیا واقعاً نگاه ما سیستمی است؟ یا صرفاً نامی تازه برای روش و نگرش قدیمی خود پیدا کردهایم؟ درس تعریف نگرش سیستمی با مثالی از پیتر سنگه کمک میکند جواب این سوال را بیابید.
پارادوکس ایکاروس: در یک جمله میتوان پارادوکس ایکاروس را چنین تعریف کرد: «همان چیزی که پیش از این به موفقیت ما کمک کرده، میتواند شکست ما را رقم بزند.» اگر یک ایده یا روش یا تکنیک یا استراتژی، ما را از نقطهٔ دیگری به نقطهٔ فعلی رسانده، اصلاً دلیلی ندارد که همان روش و تکنیک و استراتژی بتواند ما را به نقطهٔ دیگری هم ببرد. اما بسیاری از ما این نکتهٔ ساده را فراموش میکنیم. تکیه کردن به راهکاری که دیروز موفق بوده، برای حل مشکلی که امروز به وجود آمده، میتواند شکست ما را رقم بزند. درس پارادوکس ایکاروس را بخوانید و در بحثی که آنجا شکل گرفته، مشارکت کنید.
گام نهم | بررسی چند نمونه مسئلهی سیستمی
آشنایی با اصول تفکر سیستمی خوب است، اما تا زمانی که وادار نشویم این اصول را در مسئلهها و چالشهای روزمره به کار ببریم، بر آنها مسلط نخواهیم شد.
به همین علت، ما چند نمونه مسئله برایتان انتخاب کردهایم تا با فکر کردن به آنها مباحث تفکر سیستمی را بهتر درک کنید. ایدهآل این است که برای تکتک این موارد وقت بگذارید، اما اگر هم وقت کافی ندارید، حداقل دو یا سه مورد از آنها را انتخاب کنید و بسیار دقیق بخوانید. برای مطالعهٔ نظرات دوستانتان هم وقت بگذارید. چون ممکن است موضوع را از زاویهای دیده باشند که از چشم شما دور مانده باشد:
سواری رایگان: پسوورد اینترنت همسایهام را میدانم. چه کنم؟
آیا نمایشگاه کتاب به کتابفروشیها آسیب میزند؟
آیا به نظر شما مالیات آمازون یک راهکار سیستمی است؟
یک تجربهٔ ذهنی دربارهٔ مصرف پلاستیک و حفظ محیط زیست
درباره ضررهای سیگار (سنگینترین حکم تاریخ)
درباره اثر گلخانه ای (و گرمایش زمین)
گام دهم | مرور و جمعبندی
بعد از این که درسهای مختلف تفکر سیستمی را خواندید و تمرینهای متنوعی را انجام دادید، فرصت مناسبی است تا یک بار دیگر مبانی رویکرد سیستمی را مرور کنید.
در این مرحله قرار نیست حرف تازهای بیاموزید، بلکه این بار، با بازخوانی دوبارهٔ نکاتی که به زبانهای مختلف در طول دوره تفکر سیستمی خواندهاید، معنای آنها را عمیقتر درک خواهید کرد. تکتک جملههایی که در ابتدای درس اول خواندید، اکنون برایتان شفافتر شده و به بخشی از مدل ذهنیتان تبدیل شده است.
ما برای مرور تفکر سیستمی از نگاه و نگرش راسل اکاف و سبک بیان او بهره بردهایم: مرور و جمعبندی تفکر سیستمی به روایت اکاف
گام یازدهم | سایر منابع تفکر سیستمی (تکمیلی)
گام یازدهم، یکی از بخشهای اصلی بحث ما نیست. در واقع، حتی میتوانید از روی آن عبور کرده و مستقیم به گام دوازدهم بروید. با این حال، اگر تفکر سیستمی برایتان جذاب است، میتوانید اندکی از زمان خود را هم به بررسی منابع و موضوعات ارائه شده در این بخش اختصاص دهید:
معرفی سه کتاب دیگر: سه کتاب دیگر هم دربارهٔ تفکر سیستمی وجود دارد که از منابع اصلی ما نبوده، اما گاهی در بعضی از درسها از آنها نام بردهایم. اگر دوست داشتید میتوانید معرفی آنها را بخوانید:
- کتاب پنجمین فرمان پیتر سنگه دربارهٔ سازمان یادگیرنده
- کتاب رقص تغییر پیتر سنگه دربارهٔ کاربرد تفکر سیستمی در سازمان (در بحث تحول سازمانی)
- کتاب درباره سیستمهای هدفمند راسل اکاف
در صورتی که به آموزش شنیداری علاقهمند هستید، میتوانید مجموعه فایلهای صوتی «آشنایی با مبانی تفکر سیستمی» را از فروشگاه متمم تهیه کرده و گوش دهید.
محمدرضا شعبانعلی در این مجموعه فایل صوتی شش ساعته، تاریخچهٔ شکلگیری و مبانی تفکر سیستمی را شرح داده و میکوشد این مفاهیم را به کمک انواع مثالها – از مثالهای کلاسیک تا موضوعات روز جامعه – آموزش دهد. بخشی از محتوای این فایل صوتی با آنچه به شکل متنی در درسهای متمم آمده مشترک است.
برای مشاهدهی فهرست نکات مطرح شده در این مجموعهٔ آموزشی میتوانید روی دکمهی زیر کلیک کنید:
گام دوازدهم | انجام پروژه درس تفکر سیستمی
انجام پروژهٔ درس تفکر سیستمی، به شرطی که همهٔ درسها را با دقت خوانده و تمرینها را انجام داده باشید، دشوار نیست. اگر چه ممکن است چند ساعت وقت بگیرد.
پیشنهاد ما این است که پیش از ثبت پروژهٔ خود، پروژههای سایر دوستانتان را نخوانید.
اگر پروژهٔ شما از نظر متمم حداقل استانداردهای لازم را داشته باشد، تأیید و منتشر خواهد شد. اما انتشار پروژه به معنای کیفیت مطلوب آن نیست. دوستان دیگر متممی پروژهٔ شما را میخوانند و به آن امتیاز میدهند. اما در اینجا، همهٔامتیازها همارز نیست. ما امتیاز کسانی را ارزشمند محسوب میکنیم که ارزیاب تفکر سیستمی باشند. ارزیابها کسانی هستند که خودشان در درسهای مختلف تفکر سیستمی حداقل ۳۵ امتیاز از دیگر دوستان متممی کسب کردهآند.
وقتی هفت نفر از ارزیابهای تفکر سیستمی، پروژهٔ شما را تأیید کردند، ما موفقیت شما را در گذراندن درس تفکر سیستمی در صفحهٔ پروفایلتان اعلام میکنیم (بنابراین اگر دیدید ده نفر به شما امتیاز دادهاند اما هنوز پروژهتان تأیید نشده، معنایش این است که تعدادی از آنها ارزیاب نبودهاند).
این که چه کسانی ارزیاب هستند و خودتان ارزیاب شدهاید یا نه و پروژهتان در چه وضعیتی است را میتوانید در اتاق خبر تفکر سیستمی پیگیری کنید:
برخی از منابع و مراجع برای تدوین درس تفکر سیستمی
کتاب نظریه عمومی سیستمها نوشتهٔ برتالانفی
کتاب پنجمین فرمان نوشتهی پیتر سنگه
کتاب تفکر سیستمی نوشتهٔ دنلا مدوز
کتاب رقص تغییر نوشتهٔ پیتر سنگه
کتاب تفکر سیستمی (مدیریت پیچیدگی و آشوب) نوشتهٔ جمشید قراچه داغی
تذکر: مجموعه درسهای مرتبط با #دینامیک سیستمها در متمم در قالب یک سلسله درس جداگانه ارائه شده است.
با توجه به اینکه دسترسی کامل به درسهای تفکر سیستمی صرفاً برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده و نیز اینکه مطالعه تدریجی این بحث با تمرینها و حاشیهها و درسهای جانبی (مانند تفکر استراتژیک، تصمیم گیری و مدل ذهنی) به بیش از ۶ ماه زمان نیاز خواهد داشت، پیشنهاد ما این است که برای استفاده از این مجموعه درس حداقل یک اعتبار ویژهٔ ششماهه (۷۵۰ هزار تومان) یا شش مرتبه اعتبار یک ماهه (۱۶۰ هزار تومان) خریداری کنید.
در این شش ماه علاوه بر درسهای تفکر سیستمی به درسهای دیگر متمم (بهویژه درسهای توسعه فردی و دوره MBA) نیز دسترسی خواهید داشت.
از میان درسهای دیگری که در متمم ارائه شده، کدام درسها میتوانند مکمل خوبی برای یادگیری تفکر سیستمی باشند؟
از میان مجموعه درسهای متمم، حداقل سه درس مدل ذهنی، تفکر استراتژیک و تصمیم گیری را میتوان مکمل مستقیم دوره آموزشی تفکر سیستمی در نظر گرفت.
طبیعتاً بسته به زمینهٔ تخصصی فعالیت شما، ممکن است درسهای دیگری هم مفید باشند. مثلاً اگر در زمینهٔ کوچینگ یا مشاوره مدیریت کار میکنید، منطقی است در کنار درسهای تفکر سیستمی، درسهای کوچینگ، مشاوره مدیریت و کار تیمی را هم بخوانید. کوشش ما در متمم این بوده که تودهای انباشته از درسهای مستقل در اختیار شما قرار ندهیم و درسها، اعضای یک پیکرهٔ واحد باشند. بنابراین حتی در تدوین درسهایی هم که ظاهراً در عنوانشان تفکر سیستمی نیامده، همچنان رویکرد سیستمی و نگاه سیستمی وجود دارد.
اگر بخواهیم از میان ۵۵ درس تفکر سیستمی که در متمم ارائه شده، فقط دو یا سه مورد را بخوانیم، توصیهٔ متمم کدام درسهاست؟
توصیهٔ متمم این است که این کار را نکنید و همهٔ درسهای تفکر سیستمی را بخوانید. قطعاً تأثیری که این درسها بر نگرش و مدل ذهنی شما میگذارند، به وقتی که برایشان صرف میکنید میارزد.
با این حال اگر توصیهٔ متمم را جدی نمیگیرید و صرفاً میخواهید دو یا سه درس را بخوانید، پیشنهادمان درسهای زیر است:
آیا هماکنون رشته دانشگاهی مرتبط با تفکر سیستمی هم در دنیا وجود دارد؟
این که انتظار داشته باشید چیزی شبیه کارشناسی ارشد تفکر سیستمی یا دکتری تفکر سیستمی وجود داشته باشد، چندان منطقی نیست. تفکر سیستمی را بیشتر باید شبیه ابزار ببینید؛ درست مثل تفکر نقادانه یا حتی مثل معادلات دیفرانسیل. کسی دنبال کارشناسی ارشد تفکر نقادانه یا دکتری معادلات دیفرانسیل نمیرود. اما این ابزارها را میآموزند و هر کس به فراخور رشتهٔ تخصصیاش آنها را به کار میبرد؛ مثلاً نگاه نقادانه به تکنولوژی یا نگاه نقادانه به رسانه یا معادلات دیفرانسیل در ترمودینامیک یا معادلات دیفرانسیل در تحلیل شبکه های اجتماعی.
با این حال در بسیاری از دانشگاهها و موسسات آموزش عالی، دوره آموزشی تفکر سیستمی را به عنوان دورهٔ مکمل یا به عنوان یکی از درسهای اجباری یا اختیاری ارائه میکنند تا دانشجویانشان نگاه سیستمی را درک کنند و با مصداقهای تفکر سیستمی در سازمان و مدیریت و زندگی آشنا شوند (+/+/+/+).
در کنار این آموزشهای عمومی، شیوهٔ اثربخشتر این است که تفکر سیستمی و تحلیل سیستمها در هر رشته و هر حوزه، با توجه به موضوعات آن حوزه و در قالب مسائل همان رشته، آموزش داده شود. این شکل از دورهها در سالهای اخیر بسیار زیاد بوده که به عنوان چند نمونه از آنها میتوان به عناوین زیر اشاره کرد:
- تفکر سیستمی برای توسعهٔ پایدار (+)
- تفکر سیستمی در سازمانهای پیچیده (+)
- راهبری سیستمها با هدف توسعهٔ پایدار (+)
- دینامیک سیستمها برای سیاستگذاری (+)
- تفکر سیستمی در حوزهٔ برنامهریزی استراتژیک (+)
- تفکر سیستمی با رویکرد مهندسی سیستمها و نوآوری در سیستمها (+)
همانطور که میبینید، دانشگاهها و مراکز آموزشی ترجیح میدهند آموزش تفکر سیستمی را به یک قلمرو خاص ببرند و در آن حوزه به شکل تخصصی دربارهاش بحث کنند.
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری تفکر سیستمی به شما پیشنهاد میکند:
- تفکر سیستمی چیست؟ | دوره آموزشی تفکر سیستمی | از تعریف تا تحلیل سیستمها
- تفکر سیستمی به زبان ساده
- فایل صوتی معرفی دوره آموزشی تفکر سیستمی
- یک کلیپ تصویری درباره تفکر سیستمی (بالانس)
- راسل اکاف (راسل ایکاف) | تدوینگر تفکر سیستمی
- کتاب تفکر سیستمی (مدیریت آشوب و پیچیدگی) | جمشید قراچه داغی
- کتاب تفکر سیستمی | چگونه جزوه تفکر سیستمی دنلا مدوز به کتاب تبدیل شد؟
- لودویگ فون برتالانفی | نویسندهٔ کتاب نظریه عمومی سیستمها
- پیتر سنگه و چند جمله کوتاه در مورد تفکر سیستمی
- تعریف سیستم چیست؟ | سیستمهای باز و بسته | چند مثال از انواع سیستم
- سیستم باز چیست؟ | ویژگیهای سیستم باز و چند مثال
- چگونه میتوان بهترین خودرو جهان را ساخت؟ | دام بهینه سازی جزئی
- رویکرد سیستمی در یک جمله | توجه به ترکیب (سنتز) به جای تجزیه (آنالیز)
- تفکر خطی در برابر تفکر سیستمی
- رفتارهای غیرمنتظرهٔ سیستمها | وقتی سیستم در برابر سیاستگذار مقاومت میکند
- رویکرد سیستمی | نگاه چندبعدی در برابر تکبعدی
- هم پایانی در سیستمها | برای رسیدن به مقصد تنها یک راه وجود ندارد
- گرفتار کدامیک هستید: مشکل سیستمی یا مشکل در سیستم؟
- مدل کوه یخ در تفکر سیستمی | آیا به تفاوت رویداد و روند توجه دارید؟
- گاوین اشمیت: فاصله بین خبرها و فهم ما
- مبانی تحلیل سیستم (اجزا، روابط، هدف)
- نقاط اهرمی، نقاط کلیدی و نقاط مرزی در سیستمها
- همیشه نمیتوان از مطالعات آماری، نظریه های علمی استخراج کرد
- راسل اکاف، تفکر سیستمی و هدفهای ضمنی
- مسائل چند ریشهای | زنبورهایی که ناپدید میشدند
- چه کسی مقصر است؟ | به علتهای نزدیک قانع نشویم
- بازخورد یا فیدبک چیست؟
- بازخورد در مدیریت | هر نظر، نقد یا پیامی بازخورد نیست
- راهکارها را با توجه به محدوده اثر و افق زمانی آنها تحلیل کنید
- اثر مار کبرا | کاربرد تفکر سیستمی در سیاست گذاری
- نیازمندان دوردست | فاصلهٔ فیزیکی چه تأثیری بر وظایف اخلاقی میگذارد؟
- آلاینده های محیطی | مفهوم «آلاینده» و «محیط» را گستردهتر ببینیم
- معرفی پادکست فریکونومیکس | استیون لویت و استیون دابنر
- جنگ با گنجشکها | هزینهٔ نادیده گرفتن پیچیدگیهای سیستمی
- مالیات پنجره | نیت خیری که سنگفرش جادهٔ جهنم شد
- دایره همدلی | ما با چه کسانی همسرنوشت هستیم؟
- بدهی ما به آینده | عمری به اندازهٔ عمر همهٔ انسانها
- آرکتایپهای سیستمی | جابجایی بار در سیستم
- آرکتایپهای سیستمی | موفقیت سهم موفقهاست
- آرکتایپهای سیستمی | گلولههای برفی و محدودیتهای رشد
- آرکتایپهای سیستمی | فرسایش تدریجی اهداف و استانداردها
- آرکتایپهای سیستمی | هدف گذاری اشتباه برای سیستمها
- آنکس که راه حل مسئله را میدانست، عاشق مسئله شده است
- تعریف نگرش سیستمی با یک مثال از پیتر سنگه
- پارادوکس ایکاروس | همان چیزی که موفقمان کرده میتواند باعث شکستمان شود
- سواری رایگان | پسورد اینترنت همسایهام را میدانم!
- آیا نمایشگاه کتاب به کتابفروشیها آسیب میزند؟
- مالیات آمازون یک راهکار سیستمی است یا غیرسیستمی؟
- درباره مصرف پلاستیک و حفظ محیط زیست | تجربه ذهنی
- تجربه ذهنی | مشارکت در درآمد فارغ التحصیلان دانشگاهها
- ضررهای سیگار | سنگینترین حکم خسارت در تاریخ دادگاههای جهان
- اثر گلخانه ای | گرمایش زمین چیست و چرا باید به آن توجه کنیم؟
- نباید چنین میشد | دربارهٔ متناسب نبودن علت و معلول!
- نگرش سیستمی (مرور و جمعبندی) | به روایت راسل اکاف
- کتاب پنجمین فرمان نوشته پیتر سنگه درباره سازمان یادگیرنده
- کتاب رقص تغییر | چالشهای تغییر پایدار | پیتر سنگه
- کتاب «دربارهٔ سیستمهای هدفمند» | راسل اکاف
- اتاق خبر | درس تفکر سیستمی
- پروژه پایانی تفکر سیستمی
- منابع تکمیلی | دوره صوتی آموزش تفکر سیستمی محمدرضا شعبانعلی
- کارنامه شما در درس تفکر سیستمی
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای آشنا شدن بیشتر با متمم به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کنید و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید.
توجه داشته باشید که خرید ششماهه و یکساله بهترتیب معادل ۲۰٪ و ۳۸٪ تخفیف (نسبت به خرید یکماهه) محسوب میشوند.برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
تقریبا ۸سالی میشه از اولین سرچی که درمورد تفکر سیستمی انجام دادم میگذره و اولین مطلبی که درموردش بصورت ساختار یافته خوندم همین درس تفکر سیستمی متمم بود ولی اون موقعها تعداد درساش فکر کنم ۱۷تا بود یا ۲۷تا، دقیق یادم نیست ولی یادمه خیلی خوشم اومد و بعدشم کتاب پنجمین فرمان پیتر سنگه خوندم،(تازه استخدام یک سازمان شده بودم و میخواستم خیلی سیستمی فکر کنم و حرف بزنم:))
این نوع فکر کردن و سیستمی بودن شاید جز مدل ذهنیم شده و همیشه از دو بُعد افق زمانی و مکانی هر تصمیمی رو در حد فهم خودم بررسی میکنم و گزارشش رو مینویسم.
یک روز با پسرم داشتیم با ماشین به سمت پارک میرفتیم، چون بهش قول داده بودم که وقتی از شرکت برگردم میبرمش پارک، توی مسیر یه شکلات باز کرد و بصورت ناخودآگاه آشغالش رو از پنجره بیرون انداخت، من که روی چنین چیزی حساس هستم، عصبانی شدم ولی به روی خودم نیاوردم، چون بچهی ۵ساله رو نمیشه با عصبانیت چیزی بهش گفت! در همین حین بودم که چی بگم چی نگم. یهو یه فکر اومد تو ذهنم، و این سوال رو ازش پرسیدم:
"سینا اگر همهی بچههای توی ماشینها آشغال چیزی که خوردن رو از پنجره بیرون بندازند چی میشه؟ مثلا اون دختر که داره آبمیوه میخوره، بطریش رو بندازه بیرون و بیفته جلوی ماشین ما"، قبل از اینکه جواب بده دوباره پرسیدم "اگر هرکسی از ماشینش یه آشغال بیرون بندازه چی میشه؟" گفت "خیابون پر از آشغال میشه" گفتم: " آفرین، اینطوری دیگه جلوی ماشینمون گرفته میشه و نمیتونیم به پارک برسیم و باید برگردیم خونه" (حالا خوب شد نپرسید اگه نمیتونیم پارک بریم چطوری برگردیم خونه :)))
حالا اینهمه داستان گفتم که بگم همونطور که در درس گفته شد، واقعا تفکر سیستمی و سیستمی فکر کردن واقعا برای همه در هرنقشی نیازه و شاید الان دیگه حتی بشه گفت ضروریه، و متمم و محمدرضا شعبانعلی عزیز در شکلگیری این مدل ذهنی کاملا اثرگذار و نقش اصلی رو بازی کرده.
ولی همونطور که محمدرضا در فایل صوتی مقدمهای درمورد تفکر سیستمی گفت، این حوزه اینقدر بزرگ و گستردهست که هردفعه میشه چیزهای جدیدی از ش پیدا کرد، و منم دوباره برگشتم به نقطهی شروعم با متمم و تفکر سیستمی، و فکر میکنم مطالب جدید زیادی همچنان در این درس هست که باید بهشون برسم.
راستش علت اینکه اومدم سمت این درس , پادکست کار نکن و هدیه ی سال نو بود.مدتی هم بود دوست داشتم که درس جدیدی رو شروع کنم و چی بهتر از اینکه یه تفکر سیستماتیکی رو توی ذهنم ایجاد کنم.
واقعیتش رو الان بخوام بگم هدفم از یادگیری تفکر سیستمی تغییر در طرز فکرم نسبت به مسایل پیش رو و از همه مهمتر آینده کاری هست.
به واسطه پادکستی که امین ارامش گذاشته بود که از اقای شعبانعلی پرسیندند اگر چند ساعت فرصت داشته باشی چی یاد میدی گفتن تفکر سیستی تفکر استراتژیک چند باری هم از تفکر سیستمی در جاهای مختلف {دانشگاه اینستاگرام و…} شنیده بودم کنکجاو شدم راجبش قراره بیشتر بخونم درضمن اولین کامنتی هست که توی متمم میذارم و اولین درسی که در متمم میخونم و یه جورایی تازه واردم ممنون از همه کسانی که برای این درس زحمت کشیدند
مبحث تفکر سیستمی فارغ از تمامی جنبه هایی که دارد، برای من یک مزیت کاربردی داشته است؛ سعی کردم با ابزار و دید سیستمی به بررسی رفتار خودم بپردازم و با این وسیله، تاثیر رفتارها و تصمیمهای ریز و درشت خودم را دنبال کنم و در تاثیرات نهایی بر خودم و اطرافیانم تامل داشته باشم.
این روال کمی باعث حرکت دست به عصا شده و البته در کنارش منجر به این آگاهی شده که به میزان لازم به موضوع تفکر سیستمی آگاه و مسلط نیستم (انجام ندادن تمرینهای درسها و پروژه پایانی در مطالعه مرتبه پیش از دلایل اصلی این امر بود)، بنابراین دوباره مطالعه تفکر سیستمی رو شروع میکنم به این امید که اینبار روند بهتری رو طی کنم و تاثیر بیشتری بگیرم.
از نظ من تفکر غیر سیستمی و یا به قول متمم جزیره ای یک سری محاسن هم داره
اینکه گروه ها یا اشخاص مختلف فقط یک حوزه یا بخش تمرکز میکنند و باعث پیشرفت سریعتر میشه
نکته ای که وجود داره این هستش که افراد سازمان چه مقدار باید تفکر سیستمی بدونند ایا لازمه همه ی افراد به فکر تفکر سیستمی باشند
اینکه مدیریت چه قوانینی باید وضع کنه که به خودی خود فعالیت بخش های مختلف به سمت هدف بره از آموزش داشتن تفکر سیستمی به بخش ها مهمتره
که صد البته بسیار کار سختی هم هستش
برای مثال مدیریت باید با قوانین بخش خدمات پس از فروش رو قانع کنه که فلان دستگاه رو از خدمات محروم کنید تا بخش فروش بتونه دستگاه جدید بهشون بفروشه
در اوایل این مطلب راجع به تفکر سیتمی به این نتیجه رسیدم : چیزی که به وفور میتوان در جامعه ما (و دیگر جوامع هم ) مشاهده کرد ایرادات در تفکر سیستمی هست .
اما وقتی به موضوع عاشق مسئله رسیدم حس کردم این موضوع عین واقعیت است و از نظر من بسیاری از دولت ها کاملا به عمد موضوع را حل نمیکنند و سعی در درگیر کردن مردم در خود صورت مسئله را دارند .
مدتی پیش برای چندمین بار طی یک ماه گذشته برای خرید پاک کن ( برای دختره 9 ساله ی خواهرم ) به لوازم تحریری رفتم و چیزی که ذهن منو درگیر خودش کرد این بود که مگه میشه در طی یک ماه چندین بار یک پاک کن گم بشه ؟
با نگاه دقیق تر به طراحی پاک کن ها به این نتیجه رسیدم که :
احتمال تمام شدن یک پاک کردن در طی مصرف کردن آن بسیار پایینه !! ( شخصا موفق نشدم تا به الان پاک کنی را به دلیل تمام شدن پاک کن قبلی خرید کنم و اگر پاک کن جدیدی خرید کردم بدون شک پاک کن قبلی خودم را گم کرده بودم )
رنگ استفاده شده در پاک کن ها غالبا رنگ های معمولی هستند ( شاید به این دلیل که در طی گم شدن احتمال یافتن دوباره آن ها پایین باشه )
ابعاد پاک کن ها همینطور غالبا کوچک هستند و این نیز میتوان دلیلی بر گم شدن پاک کن باشه .
و اگر بیشتر دقت میکردم حتما که مواردی دیگری در نقص و اشکالات طراحی پاک کن میافتم .
و با همه این اوصاف میتوان نتیجه گرفت که حل کردن مشکل گم شدن پاک کن ها با یک طراحی متفاوت ، برای تولید کنندگان کار سخت و پیچیده ای نیست .
اما اگر این مشکل حل بشود آیا دلیلی برای خرید پاک کن جدید وجود دارد ؟
به وفور میتوان عاشق مسئله را در سیستم ها دید .
این که نظام دانشگاه تخصص پرور و تخصص محور است و انسان را با کلیات مسایل بیگانه و در جزییات مسایل غرق میکند کاملا از پیش برنامه ریزی شده و عمدی است.نه چیزی از سر غفلت و کم توجهی.حقیقتا یک سری فکت های دارک و تاریک راجع به سیستم دانشگاه،فرهنگ مدرک پرستی،فرهنگ علم پرستی و فرهنگ دانشگاه پرستی وجود دارد که راجع بهش میشه حداقل یه کتابچه نوشت.
نکته ای که برام جالب توجه قرار گرفت بحث "نگاه جزیره ای" داشتن بود که در اول بحث مطرح شد .
بخصوص در دنیای حال حاضر ما که رشته ها و گرایش های بشدت زیاد و متنوعی وجود داره که هر لحظه هم به تعداد اون داره افزوده میشه .
شاید شما هم مثل من این توصیه رو زیاد از اطرافیان تون شنیدین که میگن : " دنیا داره به سمت تخصصی شدن پیش میره , سعی کن یک رشته خاص رو ادامه بدی و تو اون رشته متخصص بشی . "
در حال حاضر مطمئن نیستم این توصیه چقدر میتونه درست یا چقدر میتونه غلط باشه ؟
اما حدس میزنم دنیای امروز ما هم نیاز به افرد متخصص تو یک رشته خاص رو داره و هم نیاز به نوعی آگاهی یا تخصص که بشه با اون ارتباط بین رشته های مختلف رو با هم درک کرد که شاید بشه گفت این مورد دوم شاید همون تفکر سیستمی باشه . ( اگر چه من هنوز درک صحیح و کاملی از تفکر سیستمی ندارم و نمیدونم این مورد دوم رو میشه بهش نسبت داد یا نه )
امیدوارم که رفته رفته که با تفکر سیستمی آشنا میشم و مطالب مرتبط با اون رو مطالعه میکنم این موضوع برام شفاف تر باشه .
ممنون از توجهتون.
به نظر من یکی از مشکلاتی که در کشور ما وجود داره نبود تفکر سیستمیه.
هم در جامعه و در سطح دولت.
مثلا یک وزارت خونه یک تصمیمی میگیره بدون اینکه عواقبشو توی بقیه جاهای کشور در نظر میگیره.
این در حالیه که میبینیم توی کشورای توسعه یافته یک تصمیمی میگیرن که قراره نتیجشو ده ها سال بعد ببینن و خب طبیعیه همه چی مورد انتطارشون پیش میره.
اگه این موضوع توی فرهنگ ما جا بیوفته نه تنها زندگی ما بلکه سطح کشور بالاتر میره.
شکست و موفقیت در نگاه سیستمی هرچقدر که بیشتر شکست بخوریم تجارب بیشتری برای زمینه سازی موفقیت های بزذگ تر بدست خواهیم اورد در واقع لزومه ی یادگیری شکست خوردن است و این یک فرایند یادگیری است ن دو سویه یک طناب
داشتن تفکر سیسنمی و بهره گیری از مزیت های آن امکان رشد اجتماعی و سازمانی را فراهم می آورد، یادگیری را جهت می دهد و نیازهای شغلی و مهارتی را بر اساس جایگاه سازمانی و اجتماعی حال و آینده در افق برنامه ریزی توسعه فردی روشن می سازد.
بعد از درس مهارت یادگیری میخواستم طبق دروس mba پیش نرم و برم سراغ ارزش آفرینی
ولی الان که این قسمت از درس تفکر سیستمی رو مطالعه کردم فهمیدم که قبل از هر کاری نیاز به داشتن تفکر سیستمی هست
بریم یادش بگیریم
هدفم (یا بهتر بگویم اهدافم) از یادگیری تفکر سیستمی را در ادامه آوردهام:
– تکمیل یکی از درسهای دورۀ MBA متمم؛
– نگاه عمیقتر و کلانتر به مسئلهها و بحرانهای اجتماعی و سیاسی؛
– نوشتن کامنتهای بهتر و دقیقتر بر مبنای تفکر سیستمی در متمم؛
– کنارِ هم و یک پیکره دیدنِ جهان و پدیدهها و مسئلههایش؛
– تغییر و رشد طرز فکر شخصی؛
– قراردادن مفاهیم تفکر سیستمی در کنار تفکر انتقادی و مفاهیم سواد رسانهای و پیدا کردن شباهتها و تفاوتها؛
– تصمیمگیریهای دقیقتر و با نگاه بلندمدت؛
– ارزیابی ایدهها و تفکر افراد و گروهها بر مبنای تفکر سیستمی.
چند وقت پیش اتفاقی واژهی تفکر سیستمی رو شنیدم و از روی کنجکاوی شخصیای که معمولا دارم یه جستجوی مختصری در اینترنت کردم و اتفاقا به متمم هم رسیدم. از اونجایی که قصدم ارضا حس کنجکاوی بود، یه کم خوندم و از صفحه خارج شدم. بعدها گفتگوی آقای شعبانعلی رو در پادکست امین آرامش شنیدم و دوباره به واژهی آشنای تفکر سیستمی برخوردم. طبیعتا دوباره دست به کیبورد شدم ولی این بار جدی تر. به هر حال چیزی که محمدرضا شعبانعلی انقدر روش تاکید میکنه چیز کم اهمیتی نمیتونست باشه. دوباره متمم و دوباره اسکرول صفحه ولی دقیق تر. و از همونجا بود که فهمیدم روش متمم دقیقا همون روشی هست که دنبالش بودم. و واسم عجیب بود که چرا تا الان بهش بی توجهی کرده بودم
دربارهی تفکر سیستمی، این درس رو که میخوندم دیدم که بعضی مطالب مطرح شده رو گوشهی ذهنم به صورت پراکنده داشتم. بعضی سوال هایی که در این درس مطرح شد، در واقع سوال من هم بود. و الان خوشحالم که میتونم مطالب پراکنده ای که در ذهنم شناور و بی نظم بود رو مرتب و یکپارچه کنم.
از زمان کودکیم به یاد دارم که پازل زیاد حل میکردم. یا اسباب بازی هارو باز میکردم تا ببینم چطور کار میکنن و رابطه اجزا باهم چجوریه. هرموقع پدر یا مادرم دست به آچار میشدن پیششون میرفتم تا ببینم چکار میکنن و چجوری وسیله ای رو تعمیر میکنن.
توی سال های اخیر هم خیلی روی تاثیر زباله ها در طبیعت حساس بودم و حواسم به محیط زیستمون بود.
اما نمیدونستم همهی اینها پیش زمینه ی مناسبی برای یادگیری تفکر سیستمی هست.
اگر دوستی هست که توی خوندن این درس شک داره، به عنوان کسی که این درس رو تکمیل کرده و توی زندگیش هم اجرا میکنه باید بگم بهتره دو دلی رو از خودتون دور کنید و از اولین عنوان این درس شروع کنید.
بهتون قول میدم تاثیری که این درس روی کل جنبه های زندگیتون داره، واقعا چشمگیر و عالیه.
موفق و پیروز باشید.
از اول سال که فایل صوتی آقای شعبانعلی در خصوص تفکر سیستمی رو گوش دادم تا امروز مدام چیزی قلقلکم می داد که درس تفکر سیستمی رو دقیق تر و با حوصله تر بخوانم و الان اینجا هستم . امیدوارم درس آخر را که به اتمام می رسانم تغییر در نحوه تفکر خودم کرده باشم و این تغییر برام ملموس باشد.
بنظر من تفکر سیستمی مصاداق غایت اندیشی است.بگونه ای که کل دانش و تجربه کنونی را بکار ببریم تا از انجام کار اشتباهی که ممکنه آینده را تحت تاثیر قرار بده جلوگیری کنیم.
نکتۀ درستی رو اشاره کردید. غایت اندیشی در رسیدن به اهداف در مدیریت بسیار اهمیت دارد. بر همین اساس:ما نمیتوانیم صرف وجود چند کارمند نخبه و توانمند، بقیه را نادیده بگیریم؛ با همۀ ناتوانی و حتی صفات سازمانی ناپسند.فرض رو بر این بگیریم که صد در صد فرمودۀ یک شومن مدیریتی بر اساس تجربۀ شخص ما صحیح است؛ اما آیا به عنوان یک دانش علمی ثابت شده است؟اساس پیشرفت و توسعۀ کشورها در علوم انسانی، مباحث تحقیقی و در نهایت محتوایی هست که از این تحقیقات حاصل میشود؛ نه صرف ادعا یا آرزوهای شیرین.
سلام
من هر موقع عنوان تفکر سیستمی را در جایی می دیدم یا میشنیدم رویکرد سیستمی سخت(تقسیم بندی که استاد شعبانعلی در فایل صوتی نهم آموزش تفکر سیستمی توضیح دادند) در ذهنم می آمد تا وقتی که متوجه شدم رویکرد سیستمی نرم هم وجود دارد به همین خاطر علاقه مند به مطالعه این درس شدم. و چه جایی بهتر از متمم؟
مقدمه : فکر کنم یک و نیم باشه که به سایت سر نمیزدم. و دوست داشتم بعد از مدت ها که دوباره برگشتم به کلاس درس متمم!، دستمو بگیرم بالا و یه حرفی زده باشم. تا مثل دانشجوهایی که از درس عقب میافته و دیگه نمیتونه مشارکت داشته باشه نباشم.
در مورد اهمیت تفکر سیستمی یه نکته ای به ذهنم رسید که توجه بهش به نظرم قبل از شروع درس میتونه مفید باشه،
یکی از راه های تشخیص اهمیت یک موضوع، توصیه افراد به یادگیری اون موضوع میتونه باشه.
یادمه تو مصاحبه ای که استاد محمد رضا شعبانعلی با امین آرامش و بقیه دوستان داشت. در جواب سوال امین آرامش که پرسیده بود: توصیه ات به کسی که یه درس از متمم بخونه چیه؟
استاد شعبانعلی گفت: تفکر سیستمی و تفکر استراتژیک
پس احتمالا این یکی از درس های مهمی هست که برای همه میتونیم بگیم لازمه یادگیریش.
امسال هم هدیه ای که متمم در نظر گرفته بود، فایل صوتی مقدمه ای بر تفکر سیستمی که خود استاد محمد رضا شعبانعلی دوباره ضبط کرده بود.
و اینم یکی از راه های تشخیص ضرورت یادگیری این بحث تو این روزا رو بهمون میرسونه.
پس بریم که این درس رو با دقت بخونیم که گویا خیلی خیلی مهمه..