مسائل چند ریشهای: زنبورهایی که ناپدید میشدند

از حدود سال ۱۹۹۴، در فرانسه اتفاق عجیبی شروع شد. زنبورداران در طی یکی دو سال، با یک اتفاق شگفت مواجه شدند. تعداد زیادی از زنبور عسلهایی که به دنبال گلهای آفتابگردان میرفتند، گم شدند. بعضی وقتها تعداد زیادی از آنها به صورت بیجان و مرده، روی خاک در نزدیکی کندوها دیده میشدند. حجم تولید عسل، سی تا هفتاد درصد کاهش پیدا کرد.
زنبورداران بسیار نگران بودند. آنها به شدت مشغول بررسی شدند تا ببینند از سال ۱۹۹۴ به بعد، چه اتفاقی افتاده یا چه تغییری روی داده که آنها زنبورهای خود را از دست داده و میدهند؟
مهمترین چیزی که آن زمان مشخص شد، این بود که از سال ۱۹۹۴، مادهای که به عنوان سم برای جانوران استفاده میشد، تغییر کرده بود. محصول جدید گوچو (Gaucho) نام داشت و توسط شرکت بایر تولید میشد. زنبورداران از بایر خواستند که تحقیقات بیشتری انجام دهد و مستندات خود را در خصوص مضر نبودن این ماده جدید، برای زنبورها ارائه کند.
ماجرا در آن حدی که به نظر میرسید ساده نبود. تعداد زیاد زنبورداران متضرر، باعث شد دولت درگیر شود. آزمایشها نکتهی منفی خاصی نشان نمیداد. مسئله پیچیدهتر شد. حالا زنبورداران به دولت هم مشکوک بودند. محققان مستقل دانشگاهی وارد بازی شدند. بایر هر روز در آزمایشگاههای خود مشغول ارزیابی اثر Gaucho روی زنبورها بود، بدون اینکه هرگونه اثر منفی مشاهده شود.
اما محققان مستقل، دهها تحقیق مشخص و دقیق داشتند که نشان میداد هرجا از گوچو استفاده شده است، زنبور عسلها مردهاند. ممکن است در نگاه اول به نظر برسد که میتوان به سادگی گوچو را کنار گذاشت و راحت شد. اما مسئله پیچیدهتر است. ما از یک کسب و کار چند صد میلیوندلاری آلمانی با توزیع محصولات در سراسر جهان حرف میزنیم که پایهی مواد خود را بر روی یک ماده شیمیایی شبیه نیکوتین به اسم نئونیکوتین گذاشته و جدای از اینکه تهدید چنین کسب و کاری یا تغییر مواضع آن به سادگی امکانپذیر نیست، پذیرش هر نوع مسئولیت مشکلات ایجاد شده، خسارات سنگین را نیز برای آن مجموعه به همراه خواهد داشت! هر وقت علم و مدیریت و اقتصاد و سیاست، در همسایگی یکدیگر قرار بگیرند، تحلیل رویدادها نه تنها سادهتر نمیشود بلکه دشوارتر و پرهزینهتر هم میشود.
مشکلات همچنان ادامه داشت و اوضاع زنبورداران، هر سال بدتر از قبل میشد. فشارهای اقتصادی و اجتماعی و رسانهای افزایش یافت. در سال ۱۹۹۹ دولت فرانسه به صورت موقت، برای دو سال استفاده از گوچو را برای دانهی گلهای آفتابگردان، ممنوع اعلام کرد. در سال ۲۰۰۱ یک بار دیگر برای دو سال و در سال ۲۰۰۴ برای سه سال، این ممنوعیت اعلام شد. پانزده هزار و دویست زنبوردار در طول این سالها، بیکار شدند.
هر جا استفاده از گوچو قطع میشد، مشکل مرگ زنبورها به میزان قابل ملاحظهای کاهش مییافت. بنابراین تقریباً قطعی شد که ریشه مشکل، به رغم همهی گزارشهایی که شرکت بایر (مالک گوچو) ارائه میدهد، همین مادهی شیمیایی است. اما برای بایر بسیار سخت بود که این واقعیت را بپذیرد. محصولات او در کشورهای متعددی عرضه میشد و در کشورهای دیگر چنین مشکلی گزارش نشده بود. اما زنبورداران سایر کشورها هم نگران بودند و کشاورزان، دیگر مانند قبل تمایلی به استفاده از محصول گوچو نداشتند.
حالا مادهی دیگری به اسم RegentTS جایگزین شده بود. این ماده، همهی تستهای مسمومیت را موفق از سر گذرانده بود، اما مشکلات مشابه دیگری را با خود به همراه آورد.
به تدریج، مشکل زنبورها جدیتر شد و بیشتر مورد توجه قرار گرفت. حالا برای آن یک اسم علمی هم وجود داشت: CCD یا Colony Collapse Disorderاختلال نابود شدن گروه زنبورها! بررسیهای بیشتر نشان داد که این مشکل قبلاً در آمریکای شمالی هم به وجود آمده بوده است. جهانی شدن خبرها و مطالعات، مشخص کرد که ایتالیا، هلند، یونان و بسیاری از کشورهای دیگر هم در مقاطع مختلف اختلال CCD را تجربه کردهاند.
امروزه، برای CCD دهها ریشه مختلف شناسایی شده است. از جمله این ریشهها میتوان استفاده از مواد سمی نامناسب برای گیاهان، ترکیب غذایی نامطلوب برای زنبورها، عوامل ژنتیک، ضعف سیستم ایمنی زنبورها، تغییر روشهای زنبورداری، تغییر عوامل محیط اقامت و دهها عامل دیگر را نام برد. هیچ کدام از این عوامل به تنهایی نمیتوانند این فاجعه را در چنین مقیاس عظیمی ایجاد کنند. اما ترکیب این عوامل میتواند در مدت کوتاهی موجب نابودی کولونی زنبورها شود.
جامعهی زنبورها با قوانین ساده و ابتدایی خود، نمونه ساده شدهای از جامعهی انسانی است. گاهی همزمانی برخی رویدادها، به عنوان رابطهی علت و معلول در نظر گرفته میشود. هنوز هم تفکر مکانیکی دوران صنعتی در قرون گذشته، ما را وسوسه میکند تا برای هر رویدادی، به دنبال یک علت مشخص باشیم. گاهی، آمارها و شواهد هم، به این نوع تحلیل نادرست کمک میکنند.
شاید در مورد موتور یک خودرو، به سادگی بتوان گفت که استفاده از روغن بی کیفیت، موجب آسیب دیدن قطعات شده، یا در مورد یک مدار الکترونیکی بتوان گفت که استفاده از یک قطعه الکترونیکی نامناسب، موجب آسیب دیدن بخشی از مدار شده، اما در سیستمهای پیچیدهتر، خصوصاً سیستمهای اقتصادی و اجتماعی و انسانی، عوامل متعدد چنان در هم تنیده هستند که به سادگی نمیتوان چنین تحلیلی را انجام داد.
به همین دلیل راسل اکاف، در کتاب خاطرات خود مینویسد: وقتی تحلیلگری در یک جامعه، معتقد است برای یکی از مشکلات اجتماعی، یک دلیل اصلی وجود دارد، قبل از شنیدن حرفهای او، میدانم که با تحلیلی سطحی و نادرست مواجه خواهم بود.
حل نشدن کامل بحران CCD طی دهههای اخیر – با وجود مشخص شدن بخش مهمی از عوامل دخیل در آن – امروز صرفاً یک مشکل در جامعه زنبورداران نیست. بلکه به نمادی از تفکر چندعلتی تبدیل شده است: یادآور اینکه انسان، اگر کمی بیدقتی کند، ممکن است وسوسه شود تا تحلیل مشکلات را به سادگی، به نزدیکترین اطلاعات در دسترس، محدود کند.
تمرین:
در جامعه امروز ایران، چه مشکلاتی (غیرسیاسی) را میشناسید که مردم، به سادگی آن را با «یک علت مشخص» مرتبط میدانند؟ آیا میتوانید چند علت دیگر را هم که در بروز آن مشکل سهم دارند بیان کنید؟
پیشنهاد متمم: سادهتر خواهد بود اگر پاسخ خود را در سه قسمت مطرح کنید:
قسمت اول: خود مشکل
قسمت دوم: ریشهی اصلی مشکل از نگاه جامعه.
قسمت سوم: سایر مواردی که به ذهن شما میرسد.
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری تفکر سیستمی به شما پیشنهاد میکند:
- تعریف سیستم چیست؟ تفکر سیستمی چیست؟ (نقشه راه درس)
- یک کلیپ تصویری درباره تفکر سیستمی (بالانس)
- فایل صوتی معرفی تفکر سیستمی
- فایل صوتی :مبانی و مفاهیم تفکر سیستمی
- تعریف سیستم و تفکر سیستمی
- چگونه میتوان به یکی از بهترین خودروسازان جهان تبدیل شد؟ (اتلی هارداسن)
- رویکرد سیستمی یعنی توجه به ترکیب (سنتز) به جای تجزیه (آنالیز)
- تفکر خطی در برابر تفکر سیستمی
- گرفتار کدامیک هستید: مشکل سیستمی یا مشکل در سیستم؟
- مبانی تحلیل سیستم (اجزا، روابط، هدف)
- نقاط اهرمی، نقاط کلیدی و نقاط مرزی در سیستمها
- راهکارها را با توجه به محدوده اثر و افق زمانی آنها تحلیل کنید
- اثر مار کبرا – کاربرد تفکر سیستمی در سیاست گذاری
- دایره همدلی | ما با چه کسانی همسرنوشت هستیم؟
- معرفی پادکست فریکونومیکس | استیون لویت و استیون دابنر
- وقتی سیستمها در برابر سیاست شما مقاومت میکنند
- آنکس که راه حل مسئله را میدانست، عاشق مسئله شده است
- مدل کوه یخ در تفکر سیستمی | آیا به تفاوت رویداد و روند توجه دارید؟
- گاوین اشمیت: فاصله بین خبرها و فهم ما
- راسل اکاف و تدوین مدرن تفکر سیستمی
- راسل اکاف، تفکر سیستمی و هدفهای ضمنی
- مسائل چند ریشهای: زنبورهایی که ناپدید میشدند
- چه کسی مقصر است؟
- سواری رایگان | پسورد اینترنت همسایهام را میدانم!
- تفکر سیستمی (فایل صوتی سمینار محمدرضا شعبانعلی)
- همیشه نمیتوان از مطالعات آماری، نظریه های علمی استخراج کرد
- بازخورد یا فیدبک چیست؟
- بازخورد در مدیریت | هر نظر، نقد یا پیامی بازخورد نیست
- آرکتایپهای سیستمی | جابجایی بار در سیستم
- آرکتایپهای سیستمی | موفقیت سهم موفقهاست
- آرکتایپهای سیستمی | گلولههای برفی و محدودیتهای رشد
- آرکتایپهای سیستمی | فرسایش تدریجی اهداف و استانداردها
- آرکتایپهای سیستمی | هدف گذاری اشتباه برای سیستمها
- تعریف نگرش سیستمی با یک مثال از پیتر سنگه
- نگرش سیستمی و مرور آن توسط راسل اکاف (۱)
- راسل اکاف: نگرش سیستمی، تحلیل مستقل از محیط را نمیپذیرد (۲)
- آیا نمایشگاه کتاب به کتابفروشیها آسیب میزند؟
- مالیات آمازون یک راهکار سیستمی است یا غیرسیستمی؟
- پارادوکس ایکاروس – همان چیزی که موفقمان کرده میتواند باعث شکستمان شود
- درباره مصرف پلاستیک و حفظ محیط زیست | تجربه ذهنی
- پیتر سنگه و چند جمله کوتاه در مورد تفکر سیستمی
- کتاب پنجمین فرمان نوشته پیتر سنگه درباره سازمان یادگیرنده
- کتاب رقص تغییر | چالشهای تغییر پایدار | پیتر سنگه
- پروژه پایانی درس تفکر سیستمی
- اتاق خبر | درس تفکر سیستمی
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسهای متمم
نویسندهی دیدگاه : سامان عزیزی
مسئله عصبي بودن مردم در كوچه و خيابان،در محل كار و در برخورد با ارباب رجوع(در تهران)
علتي كه بيشتر توسط غالب مردم ذكر ميشه : نداشتن درآمد كافي و به تبع اون برخورد عصباني با مردم
علل ديگر:
-وضعيت نامطلوب هواي تهران(آلودگي هوا-گرماي هوا و ...) و تاثير آن بر روي شرايط ذهني و روحي فرد
-علت تربيتي و فرهنگي (من فقط خودمم رو بر حق ميدونم و براي حق ديگران ارزش زيادي قائل نيستم)
-بي علاقه گي به كار و فعاليتي كه انجام ميدم
-نا تواني در درك ديگران(علت تربيتي و فرهنگي)
-نا تواني در مهارت هاي ارتباطي(ياد نگرفتم با روي خوش و زبان خوش خواسته هامو پيگيري كنم)
-درك نشدن توسط جامعه و ديگران(و به تبع اون مقابله به مثل كردن شخص)
-بي ثباتي اقتصادي و تاثير اون روي اعتماد به نفس و عزت نفس فرد
-برخورد نامناسب مديران و نداشتن امنيت شغلي فرد
و بسياري دلايل ديگه كه ممكنه من نديده باشم