Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu


تعریف سیستم چیست؟ | سیستمهای باز و بسته | چند مثال از انواع سیستم


اهداف و انتظارات آموزشی متمم در این درس
کد درس: ۱۰۶۶

«باید به مسائل نگاه سیستم داشته باشیم.» «وقتی انسان را به عنوان یک سیستم در نظر بگیرید، نگرش‌تان به درمان تغییر می‌کند.» «سیستم آموزشی ما نیاز به اصلاح دارد. اجزای این سیستم نمی‌توانند هدف مد نظر ما را تأمین کنند.» «تفکر سیستمی در سازمان ما جا نیفتاده است. اکثر بچه‌ها سازمان را به عنوان یک سیستم نمی‌بینند.» «سیستم اقتصادی کشور ما باید بازآفرینی شود. این سیستم در برابر بحران‌ها شکننده است.» «ما هیچ یک از ارکان سیستم آموزشی باز را جدی نگرفته‌ایم.»

همهٔ این جمله‌ها و صدها جملهٔ دیگر از این دست، در یک واژه مشترکند: سیستم.

تا وقتی با تعریف سیستم آشنا نباشیم و ندانیم سیستم چیست، طبیعتاً این نوع جمله‌ها را هم به درستی درک نمی‌کنیم. اگر بخواهیم صادق و صریح باشیم، بسیاری از کسانی که جمله‌های بالا را می‌گویند و می‌نویسند هم دقیقاً نمی‌دانند سیستم چیست و قوانین تفکر سیستمی چه هستند. شاید همین باعث می‌شود که در عین علاقهٔ تحلیل‌گران، صاحب‌نظران و سیاست‌گذاران به نگرش سیستمی، نهایتاً انعکاس نگاه سیستمی را در رفتارها و تصمیم‌های بسیاری از آن‌ها نمی‌بینیم.

این درس، نخستین گام جدی در مسیر آشنایی با سیستم است. طبیعتاً ما در این‌جا فقط دربارهٔ معنی کلمه سیستم حرف می‌زنیم و می‌خواهیم بدانیم مفهوم سیستم چیست. اما بحث دقیق‌تر دربارهٔ تفکر سیستمی در درس‌های آتی مطرح خواهد شد.

از دوستان عزیز متممی انتظار می‌رود پس از مطالعه این درس بتوانند

  • سیستم را تعریف کنند و برخی از انواع سیستمها را نام ببرند.
  • مهم‌ترین ویژگی‌های یک سیستم را فهرست کنند.
  • با اصطلاحات مرز سیستم، رفتار سیستم، محیط سیستم، سیستم باز و سیستم بسته آشنا شوند.
  • چند نوع سیستم را مثال بزنند و اجزای هر سیستم را نام ببرند.
این درس تعریف سیستم را در قالب محتوای تخصصی و جزئیات فراوان مطرح کرده است. اگر فرصت یا حوصلهٔ کافی ندارید و صرفاً می‌خواهید با اصول تفکر سیستمی یک آشنایی ابتدایی پیدا کنید، درس تفکر سیستمی به زبان ساده را بخوانید.
فشار ذهنی هنگام مطالعه
نیاز به مشارکت شما
کسب و کار
زندگی
سیستم چیست؟ تعریف سیستم چگونه است؟ تفکر سیستمی به چه می‌پردازد؟

به چند نمونه از اصطلاحاتی که کلمهٔ سیستم در ترکیب آن‌ها به کار رفته توجه کنید: سیستم عصبی، سیستم قضایی، سیستم آموزشی، سیستم اقتصادی، سیستم گوارش، سیستم سرمایش و …

برای این که بتوانید سیستم را تعریف کنید ابتدا باید ببینید ویژگی مشترک همهٔ این سیستم‌ها چیست؟ این که در همهٔ آن‌ها مجموعه‌ای از اجزاء را می‌بینیم که در یک ساختار و با رابطه‌ای مشخص در کنار هم قرار گرفته‌اند و با یکدیگر تعامل دارند.

دریپر کافمن حدود چهار دهه قبل برای درک سیستم مثال ساده‌ای می‌زند (+):

سیستم چیست

بنابراین یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های سیستم این است که ما در سیستم‌ها با یک «ساختار» روبه‌رو هستیم. یعنی کاملاً مشخص است که هر یک از اجزای سیستم به کدامیک از اجزای دیگر متصل است و ارتباط میان آن‌ها چگونه تعریف می‌شود. اگر این ساختار وجود نداشته باشد، ما صرفاً با یک تودهٔ انباشته روبه‌رو هستیم.

راسل اکاف از دانشمندان و صاحب‌نظران مطرح در زمینهٔ تفکر سیستمی هم در تعریف سیستم به همین نکته اشاره می‌کند (+):

سیستم مجموعه‌ای از دو یا چند جزء است که به نوعی با یکدیگر در ارتباط هستند. این اجزاء می‌‌توانند از جنس انسان باشند (مثلاً در سیستم‌های اجتماعی)؛ یا اشیاء و چیزهایی مثل تلفن‌ها در سیستم مخابرات و اندام‌ها در سیستم بدن؛ و یا حتی از جنس مفهوم (مثلاً مفاهیم مطرح در سیستم‌های عددی).

بنابراین مهم‌ترین ویژگی سیستم این است که همواره اجزاء کوچک‌تری را شامل می‌شود. اما اجزائی که مستقل از یکدیگر نیستند.

پس فعلاً به عنوان نخستین گام در تعریف سیستم به خاطر بسپارید که هر وقت از یک سیستم صحبت می‌شود، باید بلافاصله از خود بپرسید: اجزای این سیستم چیست؟

به این چند مثال توجه کنید:

اجزای سیستم گوارش

سیستم هاضمه انسان از اجزای متعددی تشکیل شده که دهان، حلق، مری، معده و روده‌ها از جمله اجزای آن هستند.

البته بعضی از این اجزاء خود زیرمجموعه‌های دیگری دارند. مثلاً وقتی از دهان حرف می‌زنیم، دندان‌ها، زبان، غدد زیرزبانی و بناگوشی و المان‌های دیگر را هم مد نظر داریم. به عبارت دیگر می‌توان گفت دهان خود یک سیستم است که زیرسیستم یک سیستم بزرگ‌تر، یعنی سیستم گوارش محسوب می‌شود.

اجزای سیستم خودرو

سیستم یک خودرو هم اجزای متعددی دارد. موتور، گیربکس، چرخ‌ها، فرمان، تهویه داخل کابین و ترمز، نمونه‌هایی از اجزای سیستم خودرو هستند.

البته راحت‌تر است که بگوییم خودرو شامل تعدادی زیرسیستم است: زیرسیستم انتقال قدرت، زیرسیستم تهویه، زیرسیستم هدایت مسیر حرکت و …

اجزای سیستم بازار

بازار را هم در نگرش سیستمی می‌توان به عنوان یک سیستم دید و از اجزای آن سخن گفت.

بخش عرضه و بخش تقاضا از جمله ارکان سیستم بازار هستند. اما بازار به این ارکان محدود نیست و اجزای دیگری هم دارد. قوانین، زیرساخت‌ها و نیز سیستم‌های نظارتی، از جمله اجزای دیگر سیستم بازار هستند.

علاوه بر این نکتهٔ نسبتاً واضح که «سیستم حتماً اجزاء متعدد دارد و باید بتوانید اجزای سیستم را نام ببرید» نکات دیگری هم هست که لازم است دربارهٔ سیستم‌ها و تعریف سیستم بدانید:

فایل صوتی آموزش تفکر سیستمی

در صورتی که به آموزش شنیداری علاقه‌مند هستید، می‌توانید مجموعه فایل‌های صوتی «آشنایی با مبانی تفکر سیستمی» را از فروشگاه متمم تهیه کرده و گوش دهید.

محمدرضا شعبانعلی در این مجموعه فایل صوتی شش ساعته، تاریخچهٔ شکل‌گیری و مبانی تفکر سیستمی را شرح داده و می‌کوشد این مفاهیم را به کمک انواع مثال‌ها – از مثال‌های کلاسیک تا موضوعات روز جامعه – آموزش دهد. بخشی از محتوای این فایل صوتی با آن‌چه به شکل متنی در درس‌های متمم آمده مشترک است.

برای مشاهده‌ی فهرست نکات مطرح شده در این مجموعهٔ آموزشی می‌توانید روی دکمه‌ی زیر کلیک کنید:

اجزای یک سیستم با هم تعامل دارند

تا این‌جا گفتیم که یکی از ویژگی‌های سیستم این است که از اجزای متعددی تشکیل شده است. به عبارت دیگر، سیستم وقتی معنا پیدا می‌کند که دو یا چند جزء در کنار هم قرار بگیرند. یک قطعهٔ ساده که به هیچ زیرمجموعه‌ای قابل‌‌تقسیم نیست، نمی‌تواند یک سیستم باشد.

اما وجود اجزاء به تنهایی برای شکل‌گیری یک سیستم کافی نیست. سیستم یک مجموعه نیست و چیزی فراتر از یک مجموعه است. وقتی می‌توانیم از سیستم سخن بگوییم که این اجزاء با یکدیگر تعامل داشته باشند. تعامل به این معنا که برخی از آن‌ها روی برخی دیگر تأثیر بگذارند یا از اجزای دیگر تأثیر بپذیرند.

تعریف سیستم

وقتی یکی از اجزای یک سیستم را پیش روی شما قرار می‌دهند، شما باید بتوانید دربارهٔ مسیرهای تعامل و تأثیرگذاری و تأثیرپذیری‌اش اظهارنظر کنید و آن‌ها را تشخیص دهید. به این مثال‌ها توجه کنید:

تعامل میان اجزای سیستم خودرو

اگر در سیستم خودرو صحبت از موتور بود، باید بتوانید بگویید که موتور از سیستم سوخت‌رسانی ورودی می‌گیرد. خروجی موتور هم به سیستم گیربکس می‌رود.

موتور از طریق یک سیستم تعلیق روی شاسی سوار می‌شود و ارتعاشاتش به بدنه منتقل می‌شود. موتور هم‌چنین از پنل و مکانیزم‌های داخل خودرو ورودی می‌گیرد.

پدال گاز و پدال ترمز از جمله ورودی‌های موتور هستند که در داخل کابین قرار دارند. موتور هم‌چنین وضعیت برخی از پارامترهایش را روی داشبورد در مقابل راننده نمایش می‌دهد.

تعامل میان اجزای سیستم اقتصادی کشور

وقتی از سیستم اقتصادی کشور هم صحبت می‌کنید، باید بتوانید این مسیرهای تأثیرگذاری و تأثیرپذیری را بیابید و تحلیل کنید.

مثلاً باید ببینید که اصناف از طریق پرداخت مالیات با سیستم دولت رابطه برقرار می‌کنند. هم‌چنین دولت از طریق سیستم بانکی، اعتباراتی را در اختیار اصناف قرار می‌دهد.

یا این که سیستم قضایی کشور تعاملی دوسویه با اصناف دارد. از یک سو سیستم قضایی می‌کوشد اختلاف‌نظر‌های ساده را به سمت صنف سوق دهد و بار آن‌ها را از نظام قضایی بردارد. از سوی دیگر، اصناف برخی از چالش‌های سنگین را به سیستم قضایی کشور ارجاع می‌دهند.

دربارهٔ ارتباط اصناف با مشتریان، با سازمان‌های نظارتی و دیگر اجزای سیستم اقتصادی کشور هم می‌توان توضیحاتی ارائه کرد.

به ساختمانی فکر کنید که در آن پنجاه واحد آپارتمانی وجود دارد و در هر واحد هم یک کسب‌و‌کار مستقر است. ما در این‌جا یک سیستم نداریم. آن‌چه هست، چیزی فراتر از یک مجتمع نیست.

اما حالا فرض کنید اعضای آن مجموعه، در یکی از واحدها یک تیم حقوقی مستقر کرده و هزینه‌های آن را به شکل مشترک پرداخت کنند. هم‌چنین یک سالن برای اجتماعات و سمینارها در نظر بگیرند. علاوه بر این یک صندوق غیررسمی تعریف شود که کارکنان همهٔ شرکت‌های ساختمان بتوانند پولی را در آن پس‌انداز کرده و در شرایط ضروری، وام کم‌بهره بگیرند. یک نرم‌افزار داخلی هم برای ارتباط میان واحد‌ها و تبادل نظر دربارهٔ مسائل ساختمان طراحی شود. حتی شاید کسب‌و‌کارها ترجیح دهند برای تأمین خدمات یا فروش محصولات خود با واحد‌های دیگر وارد مذاکره شوند.

هر یک از این فعالیت‌ها تعامل میان واحدها را افزایش داده و مجموعه را از یک مجتمع سنتی دور می‌کند و به همان نسبت، سیستم قوی‌تری شکل می‌گیرد.

به عنوان مثالی دیگر می‌توانیم به سراغ کار تیمی برویم. احتمالاً شنیده‌اید که هر کس بخواهد از کار تیمی حرف بزند، بلافاصله به سراغ تفاوت تیم و گروه می‌رود. معمولاً چنین توضیح داده می‌شود که یکی از تفاوت‌های تیم و گروه در تعامل میان اعضاست. تا زمانی که هر یک از مسافران مترو روی صندلی خود نشسته و مشغول کار خود هستند، با یک گروه روبه‌رو هستیم. اما اگر اتفاقی بیفتد که آن‌ها با یکدیگر صحبت کرده و تعامل برقرار کنند، یا حتی تقسیم کاری میان‌شان صورت گیرد، از گروه فاصله گرفته و به یک تیم نزدیک می‌شوند (مثلاً هنگام وقوع سانحه و در شرایطی که بخواهند با کمک یکدیگر از آن فضا نجات پیدا کنند).

این حرف‌ها را به زبان سیستمی می‌شود چنین شرح داد: «تیم، گروهی است که به یک سیستم تبدیل شده، یا در مسیر تبدیل شدن به یک سیستم است.» و یا این که «یک گروه از انسان‌ها وقتی به یک تیم تبدیل می‌شوند که با یکدیگر تعامل داشته و بر هم تاثیر بگذارند و از یکدیگر نیز تأثیر بپذیرند.»

شبیه همین بحث را در ادبیات سازمانی هم می‌توان مطرح کرد. احتمالاً دیده‌اید که در برخی سازمان‌ها، هر یک از واحدها مانند یک کشور مستقل اداره می‌شوند. واحد بازاریابی به دنبال کار خویش است. بدون این که به وضعیت بقیهٔ واحدها توجه کند. واحد تولید هم سنگ خود را به سینه می‌زند. واحد فروش، فقط به دنبال اهداف فروش است و واحد منابع انسانی هم مستقل از این که در بقیهٔ بخش‌ها چه می‌گذرد، نظام پاداش و پرداخت تعریف کرده و قوانین حضور و غیاب را تعیین می‌کند.سازمان به عنوان سیستم

به طور خلاصه و به عنوان تأکیدی دوباره باید گفت شناخت تعامل میان اجزای سیستم و جستجوی مکانیزم‌های مختلف تأثیرگذاری اجزا بر یکدیگر، یکی از اصول تفکر سیستمی است که بدون آن هرگز نمی‌توانیم سیستم‌ها را به درستی تحلیل کنیم.

برای سیستم‌ها مرز تعریف می‌شود

تقریباً هر وقت می‌خواهید از سیستم حرف بزنید، باید از مرز سیستم هم صحبت کنید. مگر این که بگویید می‌خواهم دربارهٔ کل عالم هستی (هر آن‌چه هست، مستقل از آن‌که من می‌دانم یا نمی‌دانم، می‌شناسم یا نمی‌شناسم)‌ به عنوان یک سیستم حرف بزنم. پس از این که مرز سیستم را تعریف کردیم، آن‌چه در بیرون می‌ماند، محیط سیستم نامیده می‌شود.

واضح است که پس از تعریف مرز، وقتی از ورودی سیستم حرف می‌زنیم، منظورمان همهٔ آن چیزهایی است که از بیرون مرز می‌آیند و خروجی سیستم، هر آن چیزی است که از داخل به بیرون مرز می‌رود.

توجه کنید که «مرز سیستم» یک واقعیت بیرونی نیست. بلکه ما انسان‌ها با توجه به نیازها و دغدغه‌های خود، و البته توانایی مغزمان در درک پدیده‌ها، مرزهای یک سیستم را تعریف کرده و آن را از محیط سیستم جدا می‌کنیم.

مرز در حل مسائل فیزیک

حتماً از درس‌های فیزیک دبیرستان به خاطر دارید که در بررسی حرکت اجسام معمولاً می‌گفتند: از اصطکاک هوا صرف‌نظر کنید. معنای صرف‌نظر کردن دقیقاً چیست؟ یعنی ما مرزی دور سیستم تعریف می‌کنیم که تا لبه‌های اجسام را پوشش می‌دهد، اما شامل هوای اطراف‌شان نمی‌شود. انگار که هوا وجود ندارد.

بیشتر مسائلی که در فیزیک حل می‌کنیم، از همین جنس هستند. یعنی از سیستمی حرف می‌زنیم که مرزی دور آن تعریف شده و ما صرفاً با درون این مرز کار داریم. یا لااقل، بیشترین تمرکزمان بر فضای داخلی این مرز است.

مرز در سیستمهای فیزیکی

مرز در خانه

خانه را هم می‌توان یک مثال برای سیستم در نظر گرفت و برای آن مرز تعریف کرد. این مرز، بسته به نوع نگاه و نگرش ما می‌تواند متفاوت باشد.

کسانی که آموزش کمتری در زمینهٔ زندگی اجتماعی دیده‌اند، معمولاً مرز خانه را به دیوارهای آن محدود می‌دانند. چنین نگاهی می‌تواند باعث شود که برای زیبایی و تمیزی داخل خانه به سادگی هزینه کنند، اما نظافت مشاعات و فضا‌های اشتراکی بیرونی را کمتر جدی بگیرند. یا خروج زباله از خانه برایشان مهم باشد. اما دیگر به این فکر نکنند که در ادامه چه اتفاقی برای زباله‌ها می‌افتد. سطح زبالهٔ کوچه، هر چه باشد، جزئی از خانه نیست.

سال‌ها قبل، کمپینی که شهرداری تهران با شعار «شهر ما خانهٔ ما» برگزار می‌کرد – مستقل از جنبه‌های اجرایی و موفقیت یا عدم موفقیت آن – نمونه‌ای از تلاش برای تعریف مرزی گسترده‌تر برای خانه بود.

البته تعریف مرز به مسئلهٔ مورد توجه هم بستگی دارد. مثلاً اگر مشکل امروز شما انتخاب ابعاد مناسب برای خرید یک فرش است، این که مرز خانهٔ خود را در حد شهر یا کشور تعریف کنید، تأثیری در ابعاد فرش ندارد. در حالی که هنگام خرید و نصب سیستم سرمایشی و گرمایشی، اگر «کرهٔ زمین» را خانهٔ خود در نظر بگیرید، حتی موضوعی مثل گرمایش زمین هم مورد توجه شما خواهد بود و احتمالاً به سراغ راهکارهایی با مصرف انرژی کمتر و راندمان بیشتر خواهید رفت.

تعریف مرز سیستم

هیچ‌وقت نمی‌توان به طور مطلق اعلام کرد که مرز درست و مناسب برای یک سیستم چیست و کجاست. این شما هستید که باید مرز را تعریف کنید و بکوشید این کار را به شکلی انجام دهید که مفید و سازنده باشد.

به همین علت، یکی از هدف‌های آموزش تفکر سیستمی این است که بیاموزیم مرزهای سیستم را به شکل مناسب و کارآمد تعریف کنیم: نه آن‌قدر تنگ و محدود که ویژگی‌ها و رفتار و نتایج فعالیت یک سیستم را نبینیم، و نه آن‌قدر وسیع و باز که توانایی تحلیل آن را نداشته باشیم.

این نکته را هم به خاطر داشته باشید که تعیین مرز برای سیستم به این معنا نیست که محیط سیستم بی‌اهمیت است. گاهی ما صرفاً به خاطر ناآشنا بودن با محیط سیستم یا نداشتن اطلاعات کافی دربارهٔ آن، مرز سیستم را تنگ‌تر تعریف می‌کنیم.

برای سیستم‌ها می‌توان «رفتار» تعریف کرد

طبیعتاً همیشه برخی از عملکردها و فعالیت‌های سیستم برای ما جذاب‌تر یا مهم‌تر است و احتمالاً آن‌ها را دقیق‌تر و منظم‌تر بررسی می‌کنیم. به بررسی تغییرات این ویژگی‌ها در طول زمان «رفتار» گفته می‌شود.

به مثالی از رفتار بورس به عنوان یک سیستم توجه کنید:

رفتار بورس به عنوان یک سیستم

بورس را می‌توان سیستمی دانست که از اجزای متعدد و متنوعی تشکیل شده است. خریداران و فروشندگان، زیرساخت‌های معاملاتی، قوانین حاکمیتی، شوراهای نظارتی، کارگزاران و بازارگردانان، نمونه‌هایی از اجزای سیستم بورس هستند (بسته به تعریف شما، ممکن است بعضی از این موارد با یکدیگر هم‌پوشانی داشته باشند).

برای بسیاری از فعالان و تحلیل‌گران بورس، شاخص بورس مهم است. قطعاً برای بورس می‌توان به تعداد نامتناهی شاخص تعریف کرد. اما در این‌جا برایمان مهم نیست کدام شاخص بهتر یا مفیدتر است. فقط فرض می‌کنیم شما به عنوان یک تحلیل‌گر، شاخصی تعریف کرده‌اید تا تغییرات کلی قیمت سهام‌ها را در طول زمان بررسی کنید.

همین که تغییرات یک شاخص را در طول زمان بررسی می‌کنید، می‌توانید بگویید مشغول بررسی رفتار بورس هستید. ما معمولاً برای این الگوهای رفتاری اسم هم می‌گذاریم. مثلاً می‌گوییم رفتار بورس نوسانی شده یا بورس به ثبات رسیده است.

به این نکته توجه کنید که برای یک سیستم می‌توان به تعداد نامتناهی رفتار تعریف کرد و کسی نمی‌تواند به شما بگوید که چرا رفتار را بر اساس این یا آن معیار سنجیدی.

چنان‌که شما وقتی از رفتارهای پرخاشگرانهٔ یک انسان (به عنوان یک سیستم) حرف می‌زنید و می‌گویید فلانی پرخاشگرتر از گذشته شده، صدها و هزاران رفتار دیگر هم داشته که چون در مرکز توجه شما نبوده به آن‌ها نپرداخته‌اید.

شناخت، بررسی و پیش‌بینی رفتار سیستم‌ها بسیار مهم است. چون دقیقاً یکی از اهداف ما در تفکر سیستمی همین است. ما اگر می‌خواهیم سیستم‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، بیولوژیک و سیاسی را بررسی کنیم، هدف اول‌مان شناخت و هدف بعدی‌مان تأثیرگذاری بر این رفتارهاست.

سیستمهای باز در برابر سیستمهای بسته

حالا که تا حدی متوجه شده‌ایم که منظور از سیستم چیست، می‌توانیم به سراغ انواع سیستم‌ها بر اساس «باز و بسته بودن» برویم.

چند دهه قبل، لودویگ فون برتالانفی، کسی که او را به عنوان بنیان‌گذار نظریهٔ عمومی سیستم‌ها می‌شناسیم، بحث سیستم‌های باز و بسته را مطرح کرد. او می‌گفت مهم‌ترین نکته‌ای که باید در مورد سیستم‌ها مورد توجه قرار گیرد، باز و بسته بودن آن‌هاست.

برتالانفی در تعریف سیستم باز چنین می‌گفت: «سیستمی که با محیط خود، ماده، انرژی یا اطلاعات رد و بدل کند.» طبیعتاً بر همین اساس، سیستم بسته هم سیستمی است که هیچ تعامل و تبادلی با محیط خود نداشته باشد. او به طور خاص تأکید داشت که یکی از ویژگیهای یک موجود زنده این است که به عنوان یک سیستم باز فعالیت می‌کند. و اگر این نکته را در نظر نگیریم، نمی‌توانیم متوجه شوید که معنای زنده بودن دقیقاً چیست.

به شکل تئوری می‌توان گفت تنها سیستم بسته واقعی «کل جهان هستی» است و هر سیستم دیگری که داخل جهان بیابیم و تعریف کنیم، با محیط خود تعامل و تبادل دارد. اما در عمل، گاهی تبادل و تعامل سیستم‌ها با محیط آن‌قدر ناچیز است که تصمیم می‌گیریم از آن‌ها صرف‌نظر کنیم و سیستم را بسته در نظر بگیریم.

سیستم باز و سیستم بسته

دربارهٔ معنای دقیق اصطلاح مرز و محیط، اختلاف‌نظر وجود دارد و باید جداگانه درباره‌اش صحبت کنیم. به عنوان مثال، برخی تحلیل‌گران سیستمی می‌گویند دو مفهوم «مرز» و «محیط» برای سیستم‌های باز معنا پیدا می‌کند. اگر از سیستم بسته حرف می‌زنید،‌ یعنی تمام جهان را به همین سیستم محدود کرده‌اید. بنابراین بهتر است در آن‌جا دیگر از اصطلاح‌های مرز و سیستم استفاده نکنید و صرفاً بر «روابط میان اجزای سیستم» تمرکز کنید.

برای آشنایی بیشتر با سیستم‌های باز و تفاوت سیستم باز و بسته می‌توانید درسی را که به همین موضوع اختصاص دارد بخوانید:

سیستم باز چیست؟

برای بسیاری از سیستم‌ها می‌توان «هدف، قصد یا کارکرد» تعریف کرد

بحث دربارهٔ هدف سیستم (Goal) و قصد سیستم (Purpose) و کارکرد سیستم (Function) بحث بسیار دشواری است و در بخش‌های بسیاری به فلسفه و جهان‌بینی و نیز شیوهٔ مدل‌سازی شما ربط پیدا می‌کند.

معمولاً اصطلاح قصد را در شرایطی به کار می‌برند که فرض می‌کنند سیستم اراده‌ٔ آزاد دارد. مثلاً‌ برای انسان‌ها و سایر پستانداران و نیز بسیاری از موجودات زنده از اصطلاح «قصد» استفاده می‌شود؛ چنان‌که برای سیستم‌های سیاسی و اجتماعی هم این تعبیر به کار می‌رود.

اصطلاح هدف سیستم معمولاً در مواردی رایج است که چیدمان سیستم برای رسیدن به یک وضعیت خاص طراحی شده است. مثلاً وقتی موشکی به سمت یه نقطهٔ مشخص پرتاب می‌شود و سیستم هدایت‌گر و تصحیح مسیر مدام آن را به سمت نقطهٔ نهایی می‌راند، می‌گویند که سیستم روی فلان هدف تنظیم شده است. در مثال‌های ساده‌تر،‌ وقتی ترموستات سیستم گرمایش را روی ۲۳ درجه تنظیم می‌‌کنید، می‌توانید بگویید هدف ۲۳ را برای آن انتخاب کرده‌اید.

گاهی اوقات، استفاده از اصطلاح کارکرد راحت‌تر است. یعنی به جای این که بگوییم سیستم می‌خواهد به کجا برود،‌ بگوییم سیستم چه می‌‌کند. مثلاً‌ کارکرد معده، هضم غذاست.

حتماً به این نکته توجه کنید که لزوماً برای همهٔ سیستم‌ها نمی‌توان هدف و قصد و کارکرد تعریف کرد. ضمن این که قضاوت تحلیل‌گر هم کاملاً در این موضوع نقش دارد. مثلاً هدف اکوسیستم یک برکه چیست؟ قصدش چیست؟ چه کارکردی دارد؟ تحلیل‌گران بسیاری برای این پرسش‌ها پاسخ ندارند. آن‌هایی هم که پاسخ می‌دهند، می‌دانند که از منظر خود دربارهٔ سیستم قضاوت می‌کنند.

درخت به عنوان یک سیستم

همان‌طور که در مثال درخت به عنوان یک سیستم دیدید، در ساده‌ترین بحث‌های مربوط به هدف و کارکرد هم می‌توان تفسیرهای مختلفی را مطرح کرد. همان‌طور که بحث جبر و اختیار همواره محل چالش فیلسوفان بوده است.

به همین علت، حتی برخی نظریه‌پردازان تحلیل سیستم‌ها ترجیح می‌دهند «وجود هدف» یا «وجود قصد» را به عنوان یکی از ویژگی‌های سیستم مطرح نکنند. اما در مقابل، گروه دیگری مانند راسل اکاف و جمشید قراچه‌داغی هم هستند که معتقدند فواید این بحث بیشتر از دردسرها و ابهامات آن است (کتاب دربارهٔ سیستمهای هدفمند).

از آن‌جا که ما بحث تفکر سیستمی در متمم را برای تحلیل مسائل مدیریتی سازمان‌ها و کسب‌و‌کارها و نیز سیستم‌های اقتصادی و اجتماعی می‌خواهیم، ترجیح‌مان این است که گاهی از هدف سیستم‌ها حرف بزنیم. به این شکل راحت‌تر می‌توانیم از هدف یک سازمان بگوییم، یا توضیح دهیم که اصلاح سیستم اقتصادی باید مسیر اقتصاد را به سمت چه هدف‌هایی ببرد.

مثال برای سیستم | بررسی نمونه هایی از سیستمها

در این‌جا می‌خواهیم چند نمونه از سیستم‌ها را با هم مرور کنیم. آن‌چه در ادامه می‌آید صرفاً در حد مثال سیستم است و قرار نیست شامل تجزیه و تحلیل سیستم‌ها باشد. چون می‌دانیم که تجزیه و تحلیل سیستم کاری بسیار طولانی و زمان‌بر است و دربارهٔ تحلیل هر یک از این سیستم‌ها می‌توان ده‌ها کتاب نوشت.

بنابراین فقط نام سیستم و اجزای اصلی آن را مرور می‌کنیم و کمی دربارهٔ آن حرف می‌زنیم. این بخش از این جهت مفید است که وقتی در درس‌های بعد اصطلاح سیستم را می‌بینید، چند نوع سیستم در ذهن داشته باشید و مباحث را بهتر درک کنید.

سیستم بانکی کشور

مجموعه بانک‌های یک کشور را می‌توان به عنوان مثال برای سیستم در نظر گرفت. همان چیزی که معمولاً‌ در رسانه‌ها از آن با عنوان «نظام بانکی کشور» یاد می‌شود. این سیستم از اجزاء متعدد و متنوعی تشکیل شده که از جمله آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

سپرده گذاران و کسانی که منابع مالی بانک‌ها را تأمین می‌کنند.
اشخاص حقیقی و حقوقی که بانک‌ها به آنها وام داده یا اعتبار تخصیص می‌دهند و در واقع، مصارف مالی بانک را شکل می‌دهند.
سیستم مدیریت منابع انسانی که می‌کوشد انگیزه، عملکرد، رضایت شغلی و بهره‌وری افراد شاغل در بانک‌ را تأمین کند و البته همواره نسبت به تأمین منابع انسانی متناسب با نیازهای مجموعه اقدام کند.
زیرساختهای فناوری اطلاعات که ارتباط شعب با یکدیگر و ارتباط میان بانک‌های مختلف و نیز ارتباط میان بانک‌ها و مشتریان را تسهیل می‌کنند.
بانک مرکزی که به هماهنگی بانک‌های مختلف با یکدیگر و نظارت بر عملکرد آنها و تعیین خط مشی‌های کلان سیستم بانکداری می‌پردازد.

حتماً دقت کرده‌اید که بعضی از این اجزاء خود یک سیستم بزرگ و پیچیده هستند. در واقع می‌توان گفت سیستم بانکی کشور، زیرسیستم‌های متعددی دارد. طبیعتاً بسته به سلیقهٔ خود و بر اساس نیازتان می‌توانید اجزای بیشتری هم تعریف کنید و در نظر بگیرید. اما به هر حال، مشخصاً همهٔ این‌ها زیر یک چتر قرار می‌گیرند: نظام بانکداری کشور

سیستم بانکی کشور

ضمناً در تجزیه و تحلیل سیستم و بررسی اجزای آن به این نکته هم توجه داشته باشید که اجزاء را معمولاً بر اساس کارکرد و نقش‌شان می‌سنجند. به همین علت، ممکن است یک فرد یا سازمان خاص را در یک سیستم، به عنوان دو جزء مستقل بشناسیم و تعریف کنیم. مثلاً یک فرد ممکن است هم‌زمان هم به عنوان «سپرده‌گذار» و هم در نقش «وام‌گیرنده» در سیستم ایفای نقش کند. به عبارت دیگر، هم‌زمان هم بخشی از منابع مالی بانک را تأمین کند و هم بخشی از مصارف نظام بانکی را به خود اختصاص دهد. ما این فرد را هم‌زمان در دو جزء مختلف از سیستم می‌بینیم و در نظر می‌گیریم. گویی که دو فرد مستقل دو نقش مستقل ایفا کرده‌اند.

سیستم اقتصادی یک کشور

اقتصاد کشور را هم می‌توان یک سیستم دانست. سیستمی که حتی اگر در ظاهر ارتباط خود را با جهان اطراف قطع کند، هم‌چنان یک سیستم باز محسوب می‌شود. چون تقریباً هیچ‌وقت نمی‌توان اقتصاد کشوری را به شکل کاملاً‌ جداشده از جهان تصور کرد.

سیستم اقتصادی کشورها هم از زیرسیستم‌های متعددی تشکیل شده است. در یک تقسیم‌بندی ساده می‌توان اجزای سیستم اقتصادی کشور (یا زیرسیستم‌های سیستم اقتصادی کشور) را در پنج بخش توصیف کرد:

خانوارها
بنگاه‌های اقتصادی
بازار منابع
بازار محصولات
دولت

این صرفاً یک بخش‌بندی سلیقه‌ای است و ممکن است فرد دیگری بسته به نیاز یا موضوع مد نظر خود، تقسیم‌بندی دیگری ارائه دهد. مثلاً پیتر دراکر تأکید می‌کند که تا زمانی که اقتصاد کشور را به جای دو بخش «دولت و بنگاه‌های اقتصادی» در قالب سه بخش «دولت، بخش خصوصی و بخش سوم اقتصاد (غیرانتفاعی، سمن‌ها و …)» نبینیم، از درک عمیق سیستم‌ اقتصادی و اجتماعی کشور ناتوان خواهیم بود.

سیستم آموزش و پرورش

آموزش و پرورش هم یکی از سیستم‌های اجتماعی بسیار مهم و اثرگذار است که می‌تواند مثال ارزشمندی برای بحث‌های تفکر سیستمی و تجزیه و تحلیل سیستمها باشد. سیستم آموزش کودکان در کشور و پرورش فکری آن‌ها سیستم پیچیده با اجزای فراوان است. از جمله اجزای سیستم آموزشی در کشور ما می‌توان به به وزارتخانه، مدرسه‌ها، خانواده، رسانه‌ها، مذهب، سنت، عرضه‌کنندگان کتاب‌های کمک درسی، سیستم‌های کمک آموزشی، مجریان کنکور و برگزارکنندگان کلاس‌های آمادگی کنکور اشاره کرد (البته دقت کنید که زیر سیستم آموزش و پرورش می‌توان سیستم‌های کوچک‌تری هم تعریف کرد. مثلاً مدرسه یک سیستم است. عرضه‌کنندگان کتاب‌های کمک آموزشی هم یک نمونه سیستم محسوب می‌شوند).

اگر بخواهیم به بحث سیستمهای باز و بسته که کمی بالاتر مطرح شد ارجاع دهیم، از نظر باز و بسته بودن باید گفت سیستم آموزش و پرورش در ذات خود نمی‌تواند یک سیستم بسته باشد. هر چقدر هم که چارچوب و مرز برای این سیستم در نظر گرفته شود، نهایتاً این سیستم بخشی از جامعه است. تنش‌های جامعه، فرصت‌های جامعه، دانش موجود در فضای بیرون از مدرسه، امیدها و ناامیدی‌ها، شرایط اقتصادی و ده‌ها عامل دیگر، مدام با این سیستم در ارتباط هستند.

با گسترش دنیای دیجیتال و رواج یافتن وب، شبکه های اجتماعی و پیام‌رسان‌ها، سیستم آموزش باز بیش از هر زمان دیگری معنا پیدا کرده و فراگیر شده است. چنان که مارشال مک لوهان در یک مصاحبه می‌گوید که بعد از گسترش دنیای دیجیتال، دانش‌آموزان حتی به تدریج مدرسه را بخش کوچک‌تر و کم‌تأثیرتر سیستم آموزشی خود می‌بینند.

بنابراین می‌توان گفت در تجزیه و تحلیل سیستم آموزش کودکان و نوجوانان، اگر بی‌دقت باشیم و باز بودن سیستم آموزش و پرورش را نادیده بگیریم، احتمالاً مسئله‌ی آموزش، رشد و یادگیری را به شکلی نادرست یا ناقص تحلیل خواهیم کرد.

بدن انسان به عنوان یک سیستم

بدن انسان هم یک سیستم است می‌توان آن را با دیدگاه سیستم تحلیل کرد. این سیستم از مجموعه‌ای از اجزا و زیرسیستم‌ها (خرده سیستمها) تشکیل شده که همه‌ی آنها با یکدیگر در تعامل هستند و روی یکدیگر تاثیر می‌گذارند. ما معمولاً برای تحلیل‌های عادی و روزمره، پوست بدن انسان را به عنوان مرز سیستم انسان با محیط در نظر می‌گیریم.

البته سیستم بدن انسان زیرسیستم‌های متعددی دارد که هم به شکل مستقل و هم در تعامل با یکدیگر بررسی می‌شوند. در حدی که می‌توان انسان را سیستمی از سیستم‌ها در نظر گرفت. سیستم ماهیچه‌ها (دستگاه ماهیچه‌ای)، سیستم استخوان‌بندی (دستگاه استخوانی)، سیستم هاضمه، سیستم تنفس، سیستم عصبی و سیستم گردش خون نمونه‌هایی از این سیستم‌ها هستند.

سیستم بدن انسان

فایل صوتی آموزش تفکر سیستمی

در صورتی که به آموزش شنیداری علاقه‌مند هستید، می‌توانید مجموعه فایل‌های صوتی «آشنایی با مبانی تفکر سیستمی» را از فروشگاه متمم تهیه کرده و گوش دهید.

محمدرضا شعبانعلی در این مجموعه فایل صوتی شش ساعته، تاریخچهٔ شکل‌گیری و مبانی تفکر سیستمی را شرح داده و می‌کوشد این مفاهیم را به کمک انواع مثال‌ها – از مثال‌های کلاسیک تا موضوعات روز جامعه – آموزش دهد. بخشی از محتوای این فایل صوتی با آن‌چه به شکل متنی در درس‌های متمم آمده مشترک است.

برای مشاهده‌ی فهرست نکات مطرح شده در این مجموعهٔ آموزشی می‌توانید روی دکمه‌ی زیر کلیک کنید:

محدودیت در دسترسی کامل مجموعه تفکر سیستمی

دسترسی کامل به این درس و ۵۵ درس دیگر دربارهٔ تفکر سیستمی برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است. تا کنون ۱۴۹۸۶ نفر از متممی‌ها مجموعاً ۳۷۷۲۶ تمرین در درس‌های تفکر سیستمی ثبت کرده‌اند.

با عضویت ویژهٔ متمم علاوه بر این ۵۵ درس به هزاران درس دیگر از جمله درس‌های زیر دسترسی خواهید داشت:

  مدل ذهنی | تفکر استراتژیک | تفکر نقادانه

  کوچینگ | مشاوره مدیریت | استعدادیابی

  تصمیم گیری | حل مسئله | مدیریت زمان | یادگیری

گزینه‌ی دیگر هم پیگیری منظم مجموعه درس‌های دوره MBA متمم است.

ثبت نام    تجربه‌ٔ متممی‌ها

محصول آموزشی مرتبط

دوره صوتی آموزش تفکر سیستمی (شش ساعت)

آیا اصطلاحات «سیستماتیک» و «سیستم سازی» هم به تفکر سیستمی ربط دارند؟

اصطلاح سیستم سازی که در چند سال اخیر در زبان فارسی رواج یافته، بیشتر به معنای سازمان‌دهی فعالیت‌ها، تعریف فرایندها، استقرار سیستم‌های کنترل مدیریت و نیز اتوماسیون است. در واقع سیستم‌سازی بیشتر از جنس نظم‌ بخشیدن به مجموعه‌هاست تا نگاه سیستمی. کلمهٔ سیستماتیک هم تا حد زیادی به نظم و چارچوب ربط پیدا می‌کند؛ و نه تحلیل پیچیدگی‌های مجموعه‌ای با اجزای فراوان و انواع مکانیز‌م‌های بازخورد. مثلاً وقتی می‌گویند نگاه سیستماتیک داشته باش، بیشتر به نظم و ترتیب اشاره دارند تا نگاه همه‌جانبه و جامع‌نگر. به همین علت در برخی متون معتبر انگلیسی هم می‌بینیم که بین دو اصطلاح سیستماتیک (Systematic) و  سیستمیک (Systemic) تفاوت قائل می‌شوند و پیشنهاد می‌کنند آن‌ها را به جای یکدیگر به کار نبریم (+).

معادل کلمه سیستم در زبان فارسی چیست؟

واژه‌ی انگلیسی سیستم (System) در زبان فارسی یک معادل واحد پیدا نکرده است. بنابراین در گفته‌ها و نوشته‌های مخلتف، بسته به موضوع، نیاز و ترجیحات و سلیقهٔ گوینده، کلمه‌های متعددی به عنوان معادل فارسی سیستم به کار می‌روند.

قطعاً خود واژهٔ سیستم شناخته‌شده‌ترین معادل System است. چنان‌که ما با آن اصطلاحات ترکیبی هم ساخته‌ایم و تعابیری مثل سیستماتیک و سیستمی و سیستم‌سازی را هم به کار می‌بریم.

در گذشته استفاده از واژهٔ عربی جهاز هم میان فارسی‌زبانان رواج داشت. حتماً شما هم اصطلاح جهازِ هاضمه را شنیده‌اید. البته جهاز تقریباً معادل «دستگاه» است. و جالب این‌که خود دستگاه را هم گاهی به عنوان معادل سیستم به کار می‌بریم. اصطلاح دستگاه تنفسی، نمونه‌ای از ترجمهٔ System به دستگاه است (در میان نسل جوان‌تر، شاید جهاز واژهٔ چندان آشنایی نباشد. اما نسل جدید هم‌چنان برخی واژه‌های هم‌خانوادهٔ جهاز را می‌شناسد و به کار می‌برد. مثلاً: تجهیزات).

اصطلاح عربی نظام هم در زبان فارسی برابر با System به کار می‌رود. تعبیر‌های نظام بانکی و نظام اقتصادی و نظام اجتماعی دقیقاً معادل سیستم بانکی و سیستم اقتصادی و سیستم اجتماعی هستند.

در سال‌های اخیر، فرهنگستان زبان و ادب فارسی واژه‌ی فارسیِ سامانه را هم به عنوان معادل کلمه سیستم پیشنهاد کرده است که اتفاقاً در بسیاری از نوشته‌ها و گفته‌ها – خصوصاً متن‌های رسمی دولتی – به عنوان جایگزین کلمه سیستم رواج یافته است. اما از آن‌جا که این اصطلاح برای راهکارهای نرم‌افزاری هم به کار رفته، وضعیت بلاتکلیفی دارد و استفاده از آن با ابهام همراه است. مثلاً ثبت نام در «سامانهٔ تزریق واکسن» بیشتر به معنای ثبت یک داده در پایگاه داده است و به معنی کلمه سیستم و مفهوم سیستمی بودن با آن گستردگی و عمیقی که در تفکر سیستمی مطرح می‌شود ربطی ندارد.

جمع‌بندی ما در متمم این است که چون با واژه‌های سامانه و نظام و جهاز همچنان نمی‌توان صفت‌هایی ساده و روان، هم‌ارز با سیستمی و سیستماتیک ایجاد کرد، همچنان سیستم و ترکیب‌های آن در زبان فارسی باقی بمانند و استفاده شوند.

تمرین و مشارکت در بحث تعریف سیستم

خود شما وقتی اصطلاح «سیستم» را می‌شنوید یا می‌خوانید، معمولاً به کدام سیستم‌ها فکر می‌کنید؟ یکی از این سیستم‌هایی را که نام بردید انتخاب کنید. چند جزء از اجزای آن را فهرست کنید (قرار نیست همهٔ اجزا را بنویسید).

با خواندن درس‌های تفکر سیستمی انتظار دارید درک چه سیستم‌هایی برایتان ساده‌تر شود؟

برداشت شما از سیستم چیست؟ آیا توضیح، اطلاعات یا اصطلاحاتی مرتبط با تعریف سیستم در ذهن دارید که مناسب بدانید از زبان خود برای دوستان‌تان بیان کنید؟

[   فایل صوتی مرتبط: سمینار دو ساعته محمدرضا شعبانعلی درباره تفکر سیستمی ]

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری تفکر سیستمی به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه تفکر سیستمی

سوال‌های پرتکرار دربارهٔ متمم

متمم چیست و چه می‌کند؟

متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحث‌های مهارتی و مدیریتی.

برای آشنا شدن بیشتر با متمم به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کنید و گوش دهید.

فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟

هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه»  دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص می‌‌‌کند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری می‌توانید نقشه راه‌های مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.

هم‌چنین در صفحه‌های دوره MBA و توسعه فردی می‌توانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.

هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟

شما می‌توانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.

اعتبار را می‌توانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیم‌سال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید.

توجه داشته باشید که خرید شش‌ماهه و یک‌ساله به‌ترتیب معادل ۲۰٪ و ۳۸٪ تخفیف (نسبت به خرید یک‌ماهه) محسوب می‌شوند.

برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.

آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟

مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که می‌توانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.

هم‌چنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آن‌ها را می‌توانید در فروشگاه متمم ببینید.

با متمم همراه شوید

آیا می‌دانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور می‌توانید به جمع متممی‌ها بپیوندید؟

سرفصل‌ها  ثبت‌نام  تجربهٔ متممی‌ها

۲۷۰۹ نظر برای تعریف سیستم چیست؟ | سیستمهای باز و بسته | چند مثال از انواع سیستم

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : احمد زارعی

    تفکر سیستمی پیش نیاز حل مسائل انسانی

    چه قدر نیاز به آموختن داریم

    گاهی احساس می کنم یک بار زندگی کردن هرگز کافی نیست

    گاهی احساس می کنم ای کاش یک بار دیگرمتولد می شدم تا عمر عزیز را به گو نه ای دیگر می زیستم . اما وقتی عمیق تر فکر می کنم ، میبینم که نژاد انسان به واقع تجربه پذیر نیست . انسان حکمت را می شناسد. می داند که " درست " چیست اما همواره "غلط "  را انتخاب می کند می داند که باید کل نگر باشد . می داند که تنها یک کره زمین برای زندگی دارد اما به جای مراقبت از همین یک کره زمین به دنبال کراتی دیگر برای زندگی می گردد.

    خودخواهی بشر تمام زندگی را به یغما برده است . ظاهرا انسان هوشمند ترین موجود زنده روی کره خاکی است. اما هیچ موجود زنده ای همانند انسان به این کره خاکی آسیب نرسانده است.  به نظر می رسد هر چه جامعه ای هوشمند تر بوده بیشتر به این کل بی همتا آسیب رسانده است .  آیا قبایل بدوی آفریقائی بیشتر به کره زمین آسیب رسانده اند یا کشورهای پیشرفته جهان ؟ آیا دو کشور آمریکا و روسیه  که به مسابقه ی تسلیحاتی در جنگ سرد دامن زدند مفاهیم تفکر سیستمی را نمی شناختند؟ پس چرا هر یک خودخواهانه به فکر منافع خود بودند و نخواستند سیستم بزرگتری را در مقابل چشمان خود ببینند؟

    چه قدر نیاز به آموختن داریم

    نیاز داریم تقکر سیستمی را بیاموزیم . نیاز داریم مدل ذهنی را بشناسیم . نیاز به بهبود مهارت های مدیریت و رهبری داریم . نیاز داریم که استراتژیک  فکر کنیم و تصمیمات بهتری بگیریم.

    اما قبل از هر چیزی نیاز داریم حیوان بهتری باشیم  ، از عواطف خود فاصله نگیریم ، بر مبنای فطرت خود زندگی کنیم و آنگاه از دانش های کسب شده بهره خواهیم گرفت. در غیر اینصورت عالم بی عملی خواهیم بود که از تمامی دانشی که کسب می کنیم در راستای خودخواهی خود بهره گرفته و تمامی هستی را غارت خواهیم نمود.

     

  1. خیلی ساده بخوایم در نظر بگیریم سیستم را مثل یه پازل میشه تشبیه کرد.هر قطعه‌ای نقش خاصی دارد و با اتصال صحیح آن‌ها به یکدیگر، تصویر نهایی که هدف ما است به دست می‌آید. اما برخلاف یک پازل معمولی، اجزای یک سیستم ممکن است تعاملات پیچیده‌تری داشته باشند و تغییر در یکی از آن‌ها می‌تواند بر کل سیستم تاثیر بگذارد.مثال از یک سیستم؛ مثلا در حوزه مدیریت پروژه میتوان گفت که چندین سیستم مدیریت پروژه وجود دارد که برای کمک به برنامه‌ریزی، سازماندهی، دنبال‌کردن و تکمیل موفق پروژه‌ها طراحی شده‌اند به عنوان مثال:
    Trello یا Jira یا Microsoft Project و… این پلتفرم ها امکان برنامه ریزی و تحلیل پروژه های پیچیده را می دهد وهر یک از این سیستم‌ها با ویژگی‌ها و قابلیت‌های خاص خود برای نیازهای مختلف تیم‌ها و پروژه‌ها مناسب هستند.
    بخش اخر هم که راجع به معادل کلمه سیستم صحبت شده بود مطالب جالبی از نظر اینجانب مطرح شده بود

  2. مهشید موذنی گفت: (عضو ویژه)

    درک من از سیستم مجموعه اجزائی است که با هم در تعامل باشند و هدف خاصی را دنبال کنند. باخواندن درس های تفکر سیستمی انتظار دارم سیستم های حاکم بر کسب و کارها و ارتباط میان انسان ها برایم ساده تر شود.

  3. محمد نیکوئیان گفت: (عضو ویژه)

    وقتی اصطلاح «سیستم» را می‌شنوم، به سیستم‌های مختلفی فکر می‌کنم مانند سیستم‌های نظامی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی. به‌عنوان مثال، در سیستم اجتماعی، برخی از اجزای اصلی آن شامل خانواده‌ها، نقش‌های افراد، نهادهای اجتماعی (مانند آموزش و پرورش) و تعاملات بین افراد است. هر یک از این اجزا به‌گونه‌ای با هم در ارتباط‌اند و یکدیگر را تحت تأثیر قرار می‌دهند.

    با خواندن درس‌های تفکر سیستمی انتظار دارم توانایی تحلیل و درک سیستم‌ها، به‌ویژه سیستم‌های پیچیده‌تر، را به دست آورم. این شامل شناسایی اجزای سیستم، روابط متقابل میان آن‌ها و نحوه تأثیرگذاری این روابط بر رفتار کل سیستم است. همچنین می‌خواهم بتوانم رفتارهای پنهان و بلندمدت سیستم‌ها را پیش‌بینی کنم و در نهایت برای بهبود عملکرد آن‌ها راهکارهایی ارائه دهم.

    برداشت من از سیستم این است که مجموعه‌ای از اجزا یا عناصر است که با یکدیگر در ارتباط‌اند و برای دستیابی به هدف یا اهدافی خاص عمل می‌کنند. اگر بخواهم این مفهوم را برای دوستانم توضیح دهم، می‌توانم از مثالی ساده و ملموس مانند بازی جنگا استفاده کنم. در این بازی، هر حرکتی که انجام می‌دهیم، نه‌تنها بر قطعه‌ای که انتخاب کرده‌ایم، بلکه بر پایداری و عملکرد کل برج تأثیر می‌گذارد. این مثال به‌خوبی نشان می‌دهد که اجزا و روابط در سیستم چگونه می‌توانند بر نتیجه نهایی اثرگذار باشند.

  4. چند روز پیش با دوستانم رفته بودیم بیرون برای صرف شام. میز و صندلی های رستوران، در فضای باز بودن و وقتی که شام رو گرفتیم و نشستیم، دیدیم که دو سه تا گربه به سرعت خودشون رو به نزدیکی ما رسوندن و حتی چند باری به غذا ها و صندلی های ما بسیار نزدیک شدن.

    با خودم فکر کردم که افراد با غذا دادن به گربه ها علاوه بر به هم ریختن تعادل در طبیعت، باعث شده اند که این حیوانات به غذای حاضر و آماده روی بیاورند و علاوه بر اینکه برای افراد دیگر میتوانند مزاحمت داشته باشند، دیگر خبری هم از شکار موش توسط گربه ها نیست.

    در واقع، وقتی یک سیستم از حالت تعادلش خارج میشود، تمام اجزا و روابطش را میتواند دستخوش تغییر کند.

  5. سیستم بدن- سیستم بانک
    سیستم بدن: سیستم گوارشی، سیستم عصبی، سیستم تنفسی
    درک سیستم های باز و بسته
    برداشت من از سیستم، مجموعه یا اجزائی که با هم در تعامل باشند.

  6. بهزاد رضایی گفت: (عضو ویژه)

    قبل از خوندن این درس، تعریف سیستم برای من، همون چیزی بود که قبلاً تو درس حرفه‌وفن نوشته شده بود: سیستم، مجموعه‌ای از اجزاست که در یک رابطه و در جهت یک هدف، با یک‌دیگر فعالیت می‌کنند.

    شنیدن کلمه “سیستم” من رو به فکر سیستم‌های نرم‌افزاری می‌اندازه که، در ساده‌ترین حالت، شامل اجزای زیر هست
    – اپلیکیشن: که هدف‌ش فراهم کردن امکان ارتباط بین کاربر نهایی و بخش‌های دیگه (مثل دیتابیس و …) است/
    – دیتابیس: که هدف‌ش ذخیره‌سازی داده‌ها است
    – سرور: هدف سرور، ایجادِ امکان اجرای اپلیکیشن هست

    علاقه‌مند هستم با گذروندن درس تفکر سیستمی، بتونم درک بهتری نسبت به سیستم اجتماعی (با اجزای مردم، حکومت، قوانین و …) داشته باشم.

  7. حامد احمدی گفت: (عضو ویژه)

    من ۱۷ ساله تو صنعت فرش فعالیت دارم و قسمت‌های مختلف این صنعت بودم و کار کردم که همگی به عنوان یک سیستم قابل بررسی هستند؛ طراحی فرش، تامین مواد اولیه، تولید فرش، بازارسنجی، سلیقه‌یابی، بازاریابی و فروش و حتی خدمات پس از فروش
    تو چند سال اخیر تو پوزیشن‌های مدیریتی فعالیت داشتم و همیشه نقصان این نوع نگاه رو داخل این صنعت که میشه به عنوان یه سیستم نگاهش کرد، دیدم و لمس کردم. اینکه تو شرکت‌های خصوصی و ارگان‌ها و سازمان‌های خصولتی و دولتی، همیشه بحث سر این هست که مشکل صنعت فرش کجاست. همیشه هم متاسفانه نگاه خطی بوده و تمرکز روی یک مشکل و قسمت خاص و بررسی اون یک نقطه به صورت بسته و بدون درنظر گرفتن برهم‌کنش‌های اون قسمت با سایر ارکان این صنعت، بررسی‌های خطی و سطحی صورت گرفته و متاسفانه هیچ کدام هم منتج به نتیجه مطلوب نشده است.
    اما مثل خیلی از قسمت‌های صنعت در کشور ایران، ایرادات موجود در صنعت فرش هم سیستمی و غیرخطی هست. از بازاریابی و سلیقه‌یابی و بازارسنجی گرفته تا طراحی و تامین مواد اولیه و تولید و تکمیل و ارایه محصول به مشتری و سرمایه‌گذاری، هیچ وقت این تفکر شکل نگرفته و یه نظام‌مندی و انسجام و هم‌افزایی تو تصمیمات و نگرش‌ها وجود نداشته که به نظرم مهم‌ترین دلیلش همین نگاه غیر سیستمی و خطی به مشکلات بوده
    برای همین امیدوارم که با مطالعه مفاهیم تفکر سیستمی و ارتقای سواد و دانش خودم به عنوان یکی از اجزای این سیستم، به اندازه خودم، راه‌کارهای بهتر و عمیق‌تر و درست‌تری ارایه بدم و کمک کنم به کارکرد بهتر این ساختار، حتی در حد شرکتی که خودم داخلش فعالیت دارم.

  8. من وقتی اصطلاح سیستم را میشنوم ،به سیستمی که خودم در آن مشغول کارهستم فکر میکنم . سیستم ساخت باتری خودرو که از زیر سیستم های مختلفی به وجود امده ، سیستم ساخت – سیستم تولید – سیستم برنامه ریزی- سیستم کیفیت- سیستم فروش و خدمات پس از فروش – سیستم بازرگانی . ونکته جالبی که برای من داشت تعامل سیستم و افراد سیستم ها با یکدیگر است .و اینکه اگر همه ی افراد سیستم با هم تعامل داشته و تفکر سیستمی داشته باشند ،چه کار های خارق العاده ای که در کنار هم نمیتوانستیم انجام دهیم

  9. با توجه به رشته‌ام که معدن است یکی از این سیستم‌ها در معدن، سیستم استخراج معدن است که از اجزای و زیر سیستم‌های مختلفی تشکیل شده؛ مثل زیرسیستم آتشباری، سیستم حفاری، سیستم بارگیری و باربری، سیستم‌های تهویه. هر کدام از این زیرسیستم‌ها نقش متفاوتی دارند ولی هرکدام بر کار دیگری تاثیر می‌گذارند.
    تمام این سیستم‌ها باز هستند و از محیط تاثیر می‌گیرند. در نهایت کارکرد اصلی سیستم که استخراج ماده معدنی است با همکاری کامل زیرسیستم‌ها و اجزای مختلف انجام می‌شود. با در نظر گرفتن روابط بین اجزا مختلف سیستم‌ها می‌توان برنامه‌ریزی تولید مناسبی انجام داد.
    علاوه بر اینکه انتظار دارم درک مناسبی از سیستم های مختلفی که در معدن وجود دارد داشته باشم، میخواهم به درک بهتری از سیستم های مختلف و بزرگ دیگری مثل سیستم حکمرانی، اقتصادی و سیاسی نیز داشته باشم.

    سیستم مجموعه‌ای اجزا را شامل می‌شود که در یک چارچوب شناخته شده با کارکردها و رفتار گاه متفاوت ولی در هماهنگی با یکدیگر، برای هدف مشخص کار می‌کنند.

  10. وقتی به «سیستم» یک کسب‌وکار اینترنتی کوچک فکر می‌کنم، تصویر یک ساختار هماهنگ از اجزا و فرایندها در ذهنم شکل می‌گیرد که همگی با هم برای ارائه خدمات یا محصولات به مشتریان آنلاین کار می‌کنند. چنین سیستمی شامل اجزای مختلفی است که هر کدام نقش خاصی را در رسیدن به اهداف کسب‌وکار بر عهده دارند.

    اجزای اصلی این سیستم شامل موارد زیر است:

    ۱٫ وب‌سایت یا اپلیکیشن: این پلتفرم، نقطه تماس اصلی کسب‌وکار با مشتریان است، جایی که کاربران محصولات یا خدمات را مشاهده کرده و سفارش می‌دهند. وب‌سایت یا اپلیکیشن باید کاربرپسند و سریع باشد تا تجربه خوبی ایجاد کند.

    ۲٫ بازاریابی دیجیتال: شامل استراتژی‌های تبلیغاتی مانند تبلیغات گوگل، شبکه‌های اجتماعی، و بهینه‌سازی موتور جستجو (SEO) است که برای جذب کاربران جدید و افزایش فروش به کار می‌رود.

    ۳٫ مدیریت مشتریان: این بخش، داده‌های مشتریان را نگهداری و تعاملات و سوالات آن‌ها را مدیریت می‌کند. هدف این بخش، بهبود ارتباطات و افزایش وفاداری مشتریان است.

    ۴٫ سیستم مالی و پرداخت: شامل مدیریت پرداخت‌های مشتریان و فرایندهای مالی، مانند ثبت تراکنش‌ها، رسیدگی به درخواست‌های بازگشت وجه، و تهیه گزارش‌های مالی.

    ۵٫ زنجیره تأمین و لجستیک: شامل مدیریت موجودی، فرایندهای بسته‌بندی و ارسال کالاها به مشتریان است. این بخش اطمینان می‌دهد که محصولات به موقع به دست مشتریان می‌رسند.

    با یادگیری تفکر سیستمی، می‌توانم بهتر روابط بین این اجزا را درک کنم و ببینم چگونه هر بخش بر دیگری اثر می‌گذارد. این درک به تصمیم‌گیری بهتر و بهبود عملکرد کلی کسب‌وکار کمک می‌کند.

  11. با توجه به رشته‌ام که معدن است یکی از این سیستم‌ها، سیستم استخراج معدن است که از اجزای مختلفی تشکیل شده؛ مثل تجهیزات حفاری، ماشین‌آلات بارگیری و حمل‌ونقل، سیستم‌های تهویه و روش‌های ایمنی. هر کدام از این بخش‌ها نقشی دارند و کار هماهنگ بین آن‌هاست که باعث می‌شود استخراج به‌درستی انجام شود.
    علاوه بر اینکه انتظار دارم درک مناسبی از سیستم های مختلفی که در معدن وجود دارد داشته ابشم، میخواهم به درک بهتری از سیستم های مختلف و بزرگ دیگری مثل سیستم حکمرانی داشته باشم.
    به‌طور کلی، سیستم یعنی مجموعه‌ای از بخش‌های مرتبط که با همکاری هم برای رسیدن به یک هدف کار می‌کنند. مثل یک تیم که هر عضو وظیفه‌ای دارد، اما وقتی موفق می‌شود که همه با هم هماهنگ باشند. تفکر سیستمی به من یاد می‌دهد که هیچ بخشی را نمی‌شود جدا از بقیه دید؛ هر تغییری در یک قسمت، روی کل سیستم تأثیر می‌گذارد.

    جالب است که با این دیدگاه، به چیزهای مختلف زندگی‌مان نگاه کنیم؛ مثلاً سیستم خانواده، حلقه دوستان، یا حتی برنامه روزانه خودمان را از این زاویه ببینیم و ببینیم چطور هماهنگی بین بخش‌های مختلف، نتیجه نهایی را می‌سازد.

     

  12. مهسا شکرزاده گفت: (عضو ویژه)

    درود به همه متممی ها

    آموزنده ترین قسمت این درس برای من تعامل بین اجزای سیستم بود و اگه تعاملی نباشه و تاثیری روی هم نداشته باشن پس سیستم محسوب نمیشه و مثال در نظر گرفتن سلول های موش …

    _اولین سیستمی که به ذهنم میاد کامپیوتره متشکل از  سخت افزار ها موس، مانیتور، صفحه کیبورد … و نرم افزار های مختلف.

    _ سیستم محیط زیست متشکل از گیاهان، حیوانات و انسان

    _ خانواده

    _ سیستم سیاسی

    انتظارمن از بعد از درس های مربوط به سیستم این هست که درک درستی از تاثیر هر اجزا به هم بتونم داشته باشم و بتونم تصمیمات سیستمی بگیرم با آینده نگری مناسب.

  13. محمدمهدی سالارعابدی گفت: (عضو ویژه)

    سلام

    سیستم، اول از همه بدن انسان را برای من یادآور میشود. یک سیستم متشکل از زیرسیستم‌های مختلف، در تعامل با محیط زنده و غیرزنده اطراف خود در مقام نوع انسان.

    امروزه برای بررسی دردمندی‌های این سیستم تخصص‌های مختلف پزشکی و سلامت توسعه پیدا کرده‌اند.

    وقتی توازن شیمایی و تعاملات زیرسیستم‌ها دچار اختلال میشوند متخصصین طب داخلی با اصلاح سبک زندگی و بعضا با مداخلات دارویی سعی میکنند این توازن را مجددا برقرار کنند و از اختلال بیشتر در سیستم کل جلوگیری کنند. شاید بتوان شایع‌ترین مثال این نوع مداخله را تنظیم قندخون در افراد مبتلا به دیابت ذکر کرد. سیستم غدد درونریز با ترشح هورمون‌های مختلف و تحت تاثیر عوامل محیطی و وضعیت سایر سیستم‌های بدن قند خون را در بازه‌های مشخصی تنظیم میکند. زمانیکه این توازن به دنبال اختلال در سیستم غدد دچار اختلال شود، قند خون بالا یا پایین تر از حد طبیعی میتواند سایر سیستم‌ها از جمله سیستم عصبی،‌ قلب و عروق، کلیه و مجاری ادراری را دچار اختلال کند. که اختلال در هریک از این سیستم‌ها میتوانند بدن انسان را دچار مشکلات جدی و برگشت ناپذیر کند. طب داخلی با اصلاح سبک زندگی، تجویز داروهای تنظیم کننده قند خون و در مواردی تجویز انسولین(هورمون پایین آورنده قند خون) تلاش میکند تا توازن را به بدن انسان برگرداند. اثرات مداخلات این رشته از پزشکی عموما در طولانی مدت موجب بهروزی یا ناکامی بدن میشود.

    اما وقتی برگرداندن توازن، نیازمند یک تغییر ساختاری باشد جراحان دست به ابزار میبرند. مثلا وقتی عروق خونرسان به عضله قلب(موسوم به عروق کرونر) دچار گرفتگی و شکنندگی دیواره خود بشوند(پدیده‌ای که به آن آترواسکلروزیس گویند.) ممکن است نیاز باشد که با عروق سالم بدن جایگزین شوند. رفتار منحصر به فرد و اهمیت هریک در حفظ توازن بدن سبب شده تا تخصص‌های گوناگون جراحی جهت انجام مداخلات ساختاری بر روی این سیستم‌ها توسعه پیدا کنند.

    باید توجه کنیم که این سیستم در دو جنس زن و مرد تفاوت‌های ذاتی دارد که موجب توسعه رشته زنان و زایمان شده که حفظ تندرستی مادر و جنین او در طول دوره بارداری و حتی پیش از بارداری را عهده‌دار است. گفتنی است نیازهای سیستم بدن انسان، رفتار آن و نیز عوامل داخلی و محیطی تهدید کننده آن در طول دوره بارداری با غیر آن تفاوت‌های چشم‌گیری دارند که نیازمند توجه و مراقبت بیش از پیش است.

    صحبت از تمام تخصص‌ها و زیرتخصص‌هایی که به بررسی و تلاش برای حفظ تندرستی بدن انسان مشغول هستند در این متن ممکن نیست. تلاش کردم نشان بدهم توازن یک سیستم چطور میتواند دچار تغییراتی بشود.

    به نظرم من برای شناخت بهتر سیستم بدن انسان نیازداریم که نگاه‌خود را منحصر به یک زیرسیستم نکنیم و آنرا در تعامل با دستگاه‌های دیگر ببینیم. نیز یک فرد را به تنهایی درنظر نگیریم و او را همراه تعاملاتش با خانواده، شغلش، جامعه‌اش، محیطی که در آن زندگی میکند و حتی کشوری که در آن زندگی میکند درنظر بگیریم.

  14. شهناز توانگر گفت: (عضو ویژه)

    ۱-اصطلاح سیستم در ذهن من ماشینهایی با تکنولوژی پیچیده را یادآور می شود مثل اتومبیل یا جاروبرقی و دستگاههایی به این شکل که از مجموعه ای از اجزاء تشکیل شده اند. مثلا سیستم گرمایش خانه که از اجزاء لوله رادیات  موتور و بقیه اجزاء تشکیل شده است.

    ۲-با خواندن درس تفکر سیستمی انتظار دارم بتوانم سیستم را با جنسهایی متفاوت از قبل درک کنم مثلا دستگاهها همه از جنس ماده هستند و اجزاء آن قابل دیدن هستند اما انسان و سایر موجودات زنده رفتارشان و واکنشهایشان از جنس دیگری است که علت آن که از تعاملات اجزاء مادی و غیر مادی موجودات است بسیار پیچیده و غیر قابل دیدن است و ما فقط خروجی این تعاملات را که در درون اتفاق میافتد به شکل رفتار از آن موجود زنده می بینیم.

    ۳- به نظر من هر جا که تعاملی بین دو موجود (از هر جنس که باشند) پیش بیاید و اثری از این تعامل به شکل رفتار  یا تغییر (ترکیب یا تجزیه) حاصل شود ما با یک سیستم هر چند بسیار کوچک و ساده روبرو هستیم.

  15. مهدی ف گفت: (عضو ویژه)

    جذاب ترین سیستم برای من، آن چیزی است که هر سه حوزه علم، فلسفه و دین راجع به آن نظر دارند و از منظر علمی به نوعی می توانیم آن را موضوع علم روانشناسی بدانیم: انسان یا شاید هم مدل فکری انسان.

    در واقع آنچه پشت رفتار یک انسان است، سیستم پدیداری، مدل فکری، برداشت ها، باورها، ارزش، طرزفکرها، احساسات و هیجانات، حس های بدنی و اقدامات انسان.

    مطالعه این سیستم نکات جالبی دارد:

    این سیستم شدیدا با دیگری در تعامل است.
    عوامل اثرگذار و اثرپذیر  بر این سیستم فراوان است: تاریخ، زبان، جامعه، خانواده، مدرسه و دانشگاه، دوستان، رسانه و …
    من قرار است با استفاده از همین سیستم (مدل فکری)، سیستم را مطالعه و بررسی کنم.
    وجود بخش ناهوشیار که اتفاقا به شدت هم قوی، موثر و هوشیار است، مطالعه این سیستم را پیچیده تر و جذاب تر می کند.
    ضمنا کل سیستم فکری من به شدت تحت تاثیر «زبان» است. زبانی که هم «مدل فکری» را تشکیل داده و هم «من» را که دارم فکر و تحلیل می کنم.

  16. من با خوندن این درس، فهمیدم که چقدر نیاز دارم به دونستن راجع به سیستم ها و تقویت توانایی تحلیل و بهبودشون، به خصوص در شرکت یا محیط کارم؛

    این که تشخیص بدم زیرسیستم ها دقیقا کدوما هستن و مرزشون چیه و تاثیر گذاری یا تاثیر پذیریشون از همه دیگه به چه نحو هست. بعد از اون بتونم نقاط قوت و ضعف سیستم رو در حد تشخیص و تحلیل رویداد و روند و ساختار و الگوها شناسایی کنم.

    البته که عمر آدمی کفاف نمی ده، ولی به هر حال تلاشم رو در این جهت هم می کنم.

  17. محمد جواد ملاحسینی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۱ درس)

    ۱) سیستم های کنترل صنعتی، سیستم کامپیوتری، سیستم اقتصادی، سیستم توزیع برق، سیستم اجتماعی/ یک سیستم کنترل صنعتی معمولا از اجزای کلی زیر تشکیل شده:

    سنسور ها و سیگنال های ورودی/ کنترل کننده / عملگرها/ تجهیزات شبکه

    ۲)  سیستم های اجتماعی و سیاسی برام خیلی جالبه و امیدوارم بتونم با استفاده از این سلسله درس ها بتونم تحلیل خوبی از این سیستم ها داشته باشم

    ۳) یکی از ویژگی های جالب سیستم ها از نظر من اینه که سیستم میتونه کارهایی انجام بده که شاید اصلا برای اجزای اون قابل تعریف و درک هم نباشه…

  18. حوزه کوانتوم از حوزه های جذابی است که طی ۲ دهه ی اخیر، توجه مضاعفی را به خود جلب کرده است. با توجه به تعریف سیستم، بررسی مختصر این حوزه نیز جالب توجه میباشد. سیستم‌های کوانتومی سیستم‌هایی هستند که از قوانین مکانیک کوانتومی پیروی می‌کنند. این قوانین، رفتار ماده و انرژی را در مقیاس اتمی و زیر اتمی توصیف می‌کنند.  درک سیستم‌های کوانتومی به دلیل ماهیت غیرشهودی و متفاوت آن‌ها با تجربیات روزمره ما، چالش‌برانگیز است.  برخی از مفاهیم کلیدی که سیستم‌های کوانتومی را توصیف می‌کنند عبارتند از:

    **کوانتیزاسیون:**  به این معنی که انرژی، تکانه زاویه‌ای و سایر خواص فیزیکی در سیستم‌های کوانتومی می‌توانند فقط مقادیر گسسته‌ای را اختیار کنند، نه هر مقداری.  این  مقادیر گسسته  به عنوان کوانتا شناخته می‌شوند.
    **دوگانگی موج-ذره:**  ذرات کوانتومی مانند الکترون‌ها و فوتون‌ها می‌توانند هم  رفتار موجی و هم رفتار ذره‌ای از خود نشان دهند.
    **اصل عدم قطعیت هایزنبرگ:**  بیان می‌کند که نمی‌توان  به طور همزمان  موقعیت و تکانه یک ذره کوانتومی را با دقت دلخواه  اندازه‌گیری کرد.
    **برهم‌نهی:**  یک سیستم کوانتومی می‌تواند در  ترکیبی از چندین حالت  به طور همزمان  وجود داشته باشد.  این  برهم‌نهی  تا زمانی که  اندازه‌گیری  انجام شود،  پابرجا می‌ماند.  در هنگام اندازه‌گیری، سیستم به یکی از حالت‌های ممکن  “فرو می‌ریزد”.
    **درهم‌تنیدگی کوانتومی:**  دو یا چند ذره کوانتومی می‌توانند به گونه‌ای  به هم مرتبط  باشند که  حالت کوانتومی  یکی  به طور  فوری  بر  حالت  دیگری  تاثیر بگذارد،  حتی اگر  فاصله  زیادی  از هم  داشته باشند.

    چند جزء از اجزای یک سیستم کوانتومی می‌توانند شامل موارد زیر باشند:

    **ذرات کوانتومی:** مانند الکترون‌ها، فوتون‌ها، کوارک‌ها، نوترینوها و … که واحدهای بنیادی تشکیل دهنده‌ی سیستم هستند و  دارای خواص کوانتومی مانند اسپین، بار و جرم هستند.
    **میدان‌های کوانتومی:**  مثل میدان الکترومغناطیسی، میدان ضعیف و میدان قوی که برهمکنش بین ذرات کوانتومی را توصیف می‌کنند و  خود از کوانتاهایی تشکیل شده‌اند (مثلاً فوتون‌ها برای میدان الکترومغناطیسی).
    **حالت کوانتومی:** توصیف ریاضی  وضعیت یک سیستم کوانتومی که شامل اطلاعاتی مانند موقعیت، تکانه، اسپین و انرژی ذرات است.  این حالت  به وسیله یک  تابع موج  یا  بردار حالت  در فضای هیلبرت  نمایش داده می‌شود.
    **عملگرهای کوانتومی:**  ابزارهای ریاضی  که برای انجام اندازه‌گیری‌ها  بر روی  خواص فیزیکی  سیستم  و تغییر حالت کوانتومی سیستم استفاده می‌شوند.  به هر کمیت فیزیکی قابل اندازه‌گیری  یک عملگر کوانتومی  نسبت داده می‌شود.

    با خواندن درس‌های تفکر سیستمی، انتظار دارم درک سیستم‌های پیچیده برایم ساده‌تر شود.  همچنین امیدوارم بتوانم  روابط بین اجزای مختلف یک سیستم و نحوه‌ی تاثیرگذاری آن‌ها بر یکدیگر را بهتر تحلیل کنم و  با دید جامع‌تری به مسائل نگاه کنم و راه‌حل‌های بهینه‌تری برای آن‌ها پیدا کنم.  به طور خاص، یادگیری در مورد مفاهیمی مانند بازخورد، حلقه‌های علیت و رفتارهای نوظهور می‌تواند به من در درک بهتر سیستم‌های پیچیده و پویا کمک کند.

  19. وقتی اصطلاح «سیستم» را می‌شنوم، معمولاً به سیستم‌های مختلفی فکر می‌کنم که در زندگی روزمره و کار با آن‌ها مواجه هستیم. برخی از این سیستم‌ها عبارتند از:

    سیستم اقتصادی (مثلاً بازار مالی)
    سیستم زیستی (مثلاً بدن انسان یا اکوسیستم جنگل)
    سیستم‌های اجتماعی (مانند جامعه یا سازمان)
    سیستم‌های فناوری (مثلاً یک نرم‌افزار یا شبکه‌های کامپیوتری)

    انتخاب سیستم: بدن انسان
    اجزای بدن انسان به عنوان یک سیستم زیستی پیچیده عبارتند از:

    سیستم گردش خون (قلب، عروق، خون)
    سیستم عصبی (مغز، نخاع، اعصاب)
    سیستم گوارشی (معده، روده‌ها، کبد)
    سیستم تنفسی (ریه‌ها، نای، دیافراگم)

    هر یک از این اجزا به طور متقابل بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند و کارکرد کل بدن را تحت تأثیر قرار می‌دهند.
    انتظار از درس‌های تفکر سیستمی
    با خواندن درس‌های تفکر سیستمی، انتظار دارم درک بهتری از سیستم‌های پیچیده و پویا به دست بیاورم؛ مثلاً:

    فهم بهتر از سیستم‌های اقتصادی و نحوه تعامل اجزای مختلف آن.
    تحلیل بهتر سیستم‌های اجتماعی و سازمانی، و پیش‌بینی رفتارهای پیچیده آن‌ها.
    توانایی مدل‌سازی و تجزیه‌وتحلیل سیستم‌های زیستی و فناوری.

    برداشت من از سیستم
    به نظر من، سیستم یک مجموعه از اجزای به هم پیوسته است که با هم در تعامل هستند و یک هدف یا کارکرد مشترک دارند. مهم‌ترین نکته در تعریف سیستم، وابستگی متقابل بین اجزای آن است؛ یعنی تغییر در یکی از اجزا می‌تواند بر کل سیستم اثر بگذارد.

    مثال ساده: در بدن انسان، اگر سیستم تنفسی به مشکل بخورد (مثل کمبود اکسیژن)، این مشکل به سیستم عصبی و گردش خون منتقل می‌شود و تمام بدن دچار مشکل می‌شود. این مثال نشان می‌دهد که یک سیستم نمی‌تواند به عنوان یک مجموعه از اجزای مستقل دیده شود، بلکه باید به تعاملات و روابط بین اجزا هم توجه کرد.

    تعریف ساده: سیستم، مجموعه‌ای از اجزاست که با هم کار می‌کنند تا به یک هدف خاص برسند و این کارکرد از تعاملات و ارتباطات بین اجزا به وجود می‌آید.

  20. محمد نوید جلیلیان گفت: (عضو ویژه)

    اغلب به سیستم های فکر میکنم که انسان ها در اونا دخیل هستند، بقیه سیستم ها تا حدی توسط قوانین خودشون تعریف میشن ولی تمامی سیستم هایی که در تعامل مستقیم برای بقای خودشون با رفتار های انسان عجین شدن جذابن
    درس را برای تقویت مهارت تصمیم گیری برداشته ام.
    جالب ترین مبحث در سیستم ها برای من مقوله پیشبینی کردنشونه، اینکه این تعاملات رو تا کجا میشه دید