درسهای توسعه فردی در متمم | برای زندگی شخصی و محیط کار
در این صفحه درسهای توسعه فردی متمم معرفی شدهاند. شاید برایتان جالب باشد با وجودی که هر روز همهجا از توسعه فردی میشنویم و انواع کلاس های توسعه فردی برگزار میشود و همه درباره رشد و توسعه فردی حرف میزنند، هنوز دربارهٔ اینکه ابعاد توسعه فردی چیست و یک دوره توسعه مهارت های فردی باید شامل چه چیزهایی باشد، اتفاقنظر وجود ندارد. ما هم در این زمینه ادعایی نداریم و نمیخواهیم بر یک تعریف خاص از مفهوم توسعه فردی اصرار کنیم.
روش ما این بوده که بسیاری از درسها و مباحثی را که فکر کردهایم شما میتوانید به شکل مستقل بیاموزید و میتوانند به رشد فردی شما کمک کرده یا دانش و مهارتتان در یک حوزهٔ مشخص افزایش دهند، به عنوان زیرمجموعهٔ دوره های توسعه فردی متمم تعریف کنیم:
هوش هیجانی، مهارت های ارتباطی و کار کردن با دیگران
مهارت ارائه و انتقال مطلب به دیگران
مهارت یادگیری و آموزش تفکر و تحلیل
دوره های روانشناسی پول، اقتصاد و مالی رفتاری
مهارت های مرتبط با اینترنت، رسانه و دنیای دیجیتال
اگر موضوع مورد علاقهٔ خود را میشناسید و اهداف توسعه فردی و برنامه رشد شخصی خود را مشخص کردهاید، میتوانید از میان سرفصل های توسعه فردی متمم درسهای مورد نظرتان را انتخاب کنید. اما اگر نمیدانید از شروع کنید، بخش پرسشهای مربوط به توسعه فردی را در پایین همین صفحه بخوانید.
همچنین اگر به تازگی با بحث توسعه شخصی آشنا شدهاید و هنوز زیرمجموعههای موضوع رشد و توسعه فردی را کامل نمیشناسید، در ادامه چهار مقاله در مورد توسعه فردی را در متمم معرفی کردهایم که میتوانید مطالعه خود را با آنها آغاز کنید و بهتر درک کنید که توسعه فردی چیست و به چه موضوعاتی میپردازد.
ضمناً لازم است تأکید کنیم که ما ویژگی خود را در مقایسه با دیگر سایت های توسعه فردی در «اصالت» و «علمی بودن» مطالب میدانیم. همواره تلاش کردهایم درسها ساده باشند، اما نه آنقدر ساده که دقت علمی قربانی شود. امیدواریم شما هم با صبر و حوصله در این مسیر همراهمان شوید.
سرفصل های دوره توسعه فردی در زمینهٔ خودشناسی و شخصیت شناسی
خودشناسی
انتظار طبیعی کسانی که در پی توسعه فردی هستند این است که درسهایی درباره خودشناسی در سرفصل های دوره توسعه فردی گنجانده شوند.
با مرور درس های توسعه فردی متمم خواهید دید که بسیاری از درسها به شکل مستقیم و غیرمستقیم به خودشناسی مربوطند. با این حال، برخی از درسها را مشخصاً زیر همین عنوان قرار دادهایم.
درونگرایی، برونگرایی، خجالتی بودن و کمرویی، مهرطلبی، کمال طلبی و ریسک پذیری از جمله ویژگی های شخصیتی هستند که در قالب درسهای خودشناسی به آنها پرداختهایم. مباحثی مثل خودشیفتگی، رفتارهای تکانشی، چپ مغزی و راست مغزی (و تصورات نادرست دربارهٔ آن) و اعتیاد به اینترنت هم در مجموعه درسهای خودشناسی گنجانده شدهاند.
شخصیت شناسی
درسهای شخصیت شناسی متمم بر اساس مدل پنجعاملی شخصیت (Big-five) تألیف و تدوین شدهاند.
در مدل پنجعاملی شخصیت که یکی از انواع مدلهای شخصیت شناسی صفاتی است، شخصیت انسانها در پنج دستهبندی اصلی بررسی میشود: برونگرایی، مسئولیتپذیری، باز بودن در برابر تجربههای جدید، سازگاری و نوروتیک بودن.
از بین انواع مدلهای رایج شخصیت شناسی، این مدل اعتبار علمی بیشتری دارد و پژوهشها نشان داده که این صفات شخصیتی پنجگانه میتوانند تا حدی پیشبینیکنندهٔ عملکرد شغلی باشند. معرفی مدل پنجعاملی به این معناست که متمم به الگوهای تیپ شناسی مانند MBTI و الگوهای رفتارشناسی مانند تست DISC نمیپردازد.
روانشناسی مثبت گرا
روانشناسی مثبت گرا با آنچه به عنوان روانشناسی انگیزشی و گاه روانشناسی زرد میشنویم تفاوت دارد.
روانشناسی مثبت گرا که سلیگمن و چیکسنتمیهایی از بنیانگذاران آن هستند، معتقد است که نباید قلمرو روانشناسی را به شناخت و درمان اختلالات روانی محدود کرد. به همین علت این شاخه از روانشناسی، مأموریت خود را خدمتدهی به انسانهای عادی تعریف میکند؛ با این هدف که به شکوفایی انسانها کمک کرده و به بهبود کیفیت زندگی انسانها کمک کند.
با این تعریف، واضح است که آنچه معمولاً به نام روانشناسی توسعه فردی شناخته میشود، در روانشناسی مثبت گرا ریشه دارد.
پرورش صفات سازندهای مثل امید، خوش بینی، قدردانی و قدرشناسی و خردمندی و نیز تلاش و برنامه ریزی برای شکوفایی ظرفیتها از جمله موضوعاتی هستند که در روانشناسی مثبت گرا مطرح میشوند.
حمایت اجتماعی
به نزدیکترین دوستان خود فکر کنید؛ چه شریک عاطفی، چه همکاران صمیمی و چه دوستانی که آنها را دوست اجتماعی مینامیم. ویژگی مشترک آنها چیست؟
همهٔ آنها حامی ما هستند. این حمایت به شکلهای مختلفی بروز میکند. گاهی به ما محبت میکنند. گاه به ما کمک میکنند بهتر تصمیم بگیریم و گاه به آینهای تبدیل میشوند تا نقاط قوت و ضعفمان را بهتر ببینیم. حرفها، همدلیها و راهنماییهایی که دیگران به علل مختلف ممکن است از ما دریغ کنند.
یکی از تواناییهای ضروری در زندگی اجتماعی این است که بتوانیم حمایت دیگران را جلب کرده و حفظ کنیم. و خود نیز متقابلاً از دیگران حمایت کنیم. چون وقتی با بحران و تنش روبهرو میشویم، معمولاً همین شبکهٔ حامی است که کمک میکند از گردنههای سخت جادهٔ زندگی عبور کنیم.
بر اساس همین نگرش، ما در متمم بر این باوریم که یادگیری مباحث حمایت اجتماعی حتماً باید در برنامه رشد فردی شما وجود داشته باشد و آن را جدی بگیرید.
عزت نفس
عزت نفس یکی از موضوعات توسعه فردی است که طی چند دههٔ اخیر بیش از گذشته به آن توجه میشود و اخیراً تقریباً هر جا کلاس توسعه فردی برگزار شده یا دورهای در این زمینه برگزار میشود، افزایش عزت نفس را هم در نقشه راه توسعه فردی میگنجانند.
ما در متمم با این رویکرد مخالف نیستیم و خود از نخستین مجموعههایی بودهایم که بر اهمیت عزت نفس در توسعه شخصی پرداختهایم. اما در عین اینکه کوشیدهایم با نگاهی متعادل و منصفانه به افزایش عزت نفس شما کمک کنیم، مراقب هم بودهایم تا در دام ادعاهای بزرگ، نادرست و غیرعلمی در این زمینه گرفتار نشوید.
دوره عزت نفس هم از جمله دورههایی است که ما مطالعهٔ آن را به همهٔ کسانی که به توسعه فردی در زندگی شخصی و شغلی خود علاقه دارند، توصیه میکنیم؛ حتی اگر با هدف دیگری به سراغ درسهای متمم آمده باشند.
زندگی شاد
درس زندگی شاد یک درس صرفاً انگیزشی نیست؛ از آن دوره های آموزشی که مدام میگویند شاد باشید و لبخند بزنید تا کائنات با شما همراه شود.
ما در دوره زندگی شاد متمم به سراغ پژوهشهایی که در زمینهٔ شادی انجام شده میرویم و میبینیم که علم چه توصیههایی برای زندگی شادتر دارد. این مجموعه درس با تعریف شادی آغاز میشود و با موضوعاتی مانند نگاه به آینده، ارتباطات اجتماعی و مقایسه اجتماعی ادامه پیدا میکند و با درسی دربارهٔ ویژگی های یک زندگی خوب به پایان میرسد.
پیشنهاد میکنیم مستقل از هدفی که به خاطر آن به سراغ دوره های توسعه فردی آمدهاید، مجموعه درسهای زندگی شاد را هم بخوانید. بسیاری از ما وقتی به نیازهای خود در زمینهٔ توسعه فردی فکر میکنیم، این موضوع را از قلم میاندازیم و نادیده میگیریم.
اگر درسهای متمم را میپسندید و میخواهید برای یادگیری مدیریت و توسعه فردی وقت بگذارید، میتوانید به صفحهی زیر سر بزنید:
سرفصل های توسعه فردی در حوزه مذاکره و فروش
مذاکره
کمتر مهارتی مانند مهارت مذاکره این ویژگی را دارد که در انواع برنامه های توسعه فردی بگنجد و جایی برای خود پیدا کند. این اتفاق تا حدی هم طبیعی و قابلدرک است. چون مذاکره از دوره های آموزشی پرکاربرد محسوب میشود.
مذاکره در توسعه فردی مدیران جایگاه ویژهای دارد. چون مدیر بیشتر وظایف خود را به کمک مذاکره پیش میبرد. از سوی دیگر، مذاکره برای توسعه فردی کارکنان هم مهم است. چون با استفاده از مذاکره میتوانند تعامل بهتری با همکاران و مدیران خود داشته باشند. تقویت مهارت مذاکره به معنای اصطکاک و استهلاک کمتر است.
مذاکره علاوه بر محیط سازمان در زندگی شخصی و ارتباط با دوست و آشنا نیز به کار میآید. به همین علت ما هم مذاکره را در سرفصل دوره توسعه فردی متمم در نظر گرفتهایم. البته علاوه بر درس مذاکره، درسهای دیگری مانند شخصیت شناسی، متقاعدسازی و مهارت ارتباطی هم در متمم هستند که مکمل دروس مهارتی مذاکره محسوب میشوند.
زبان بدن
همه میدانیم که حرف زدن با دیگران و ارتباط اجتماعی صرفاً با گفتگو و تبادل کلمات انجام نمیشود. در گفتگوها و جلسات ما با بدن خود هم پیام میفرستیم و همزمان پیامهایی را که طرف مقابل با بدنش میفرستد، رمزگشایی میکنیم.
معمولاً زبان بدن را زیرمجموعه مذاکره در نظر میگیرند. اما با تعریفی گستردهتر میتوان زبان بدن را بخشی از مهارت ارتباطی دانست. بنابراین قرار نیست حتماً یک فعال تجاری یا مذاکرهکنندهٔ حرفهای باشید تا زبان بدن به کارتان بیاید. بلکه در سادهترین تعاملات روزمره هم میتوانید از دانش زبان بدن استفاده کنید.
رویکرد متمم در بحث زبان بدن اندکی با رویکرد رایج در آموزش زبان بدن تفاوت دارد. برایتان توضیح خواهیم داد که بسیاری از آنچه به عنوان تکنیکهای زبان بدن یا رمزگشایی از پیامهای غیرکلامی دیگران مطرح میشود، مبنای علمی ندارد و باید مراقب باشید که با تفسیر نادرست زبان بدن دیگران به کیفیت گفتگو و ارتباط لطمه نزنید.
آموزش فروش
اگر با هدف بهبود عملکرد شغلی و ارتقاء کسب و کار خود به سراغ دوره های توسعه فردی متمم آمده باشید، احتمالاً دوره آموزش فروش هم برایتان جذاب خواهد بود. درسهای این دوره را میتوانید مستقل از درسهای مذاکره و یا به عنوان مکمل آنها بخوانید.
مخاطب دوره فروش متمم کسانی هستند که مستقیماً به فروش مشغولند؛ از یک فروشنده در مغازه خردهفروشی و فروشگاه لوازم خانگی تا فروشنده ماشینآلات صنعتی.
ویژگیهای شغل فروشندگی، ویژگی های فروشنده حرفهای، فروش مشاورهای، مشتری یابی، اصول فروش موفق و مواجهه با مشتریان ایرادگیر و ناراضی از جمله بحثهایی هستند که در دوره آموزش فروش متمم به آنها پرداخته شده است:
متقاعدسازی
همهٔ ما چه در زندگی شخصی و چه در زندگی شغلی لازم است با متقاعدسازی و روش های اقناع آشنا باشیم. زمانی که با دوست، همسر یا شریک عاطفیمان دربارهٔ تصمیم های زندگی حرف میزنیم، زمانی که میخواهیم فروشندهای را قانع کنیم که به ما تخفیف بدهد، و نیز زمانی که در محیط کار خود میخواهیم نظر همکارانمان را تغییر دهیم، دانش و مهارت متقاعدسازی به کارمان میآید.
به همین علت ما متقاعدسازی را هم به عنوان یکی از مهارت های عمومی و بخشی از مباحث توسعه فردی در نظر گرفتهایم.
در درسهای متقاعدسازی متمم به موضوعاتی مانند علت مقاومت دیگران، روشهای افزایش اعتبار و باورپذیری، اثر تأیید مثبت و مسیرهای متفاوت مجاب کردن دیگران میپردازیم.
هوش هیجانی، مهارت های ارتباطی و کار کردن با دیگران
مهارت های ارتباطی
مجموعه درسهای مهارت ارتباطی در متمم، طیف گسترده و متنوعی از موضوعات را در برمیگیرد. ارتباط موثر، آشنایی با نقاط قوت و ضعف در ارتباط با دیگران، ارتباط دیجیتال (ارتباط با پیامک، ارتباط ایمیلی و …)، مدیریت جلسه و گفتگو با خود از جمله موضوعاتی هستند که در دوره مهارت ارتباطی به آنها میپردازیم.
البته به این نکته هم توجه کنید که بسیاری از زیرمجموعههای مهارت ارتباطی آنقدر گسترده بودهاند که در متمم به دوره مستقلی تبدیل شدهاند. به عنوان نمونه، درسهای گزارش نویسی، مهارت ارائه، زبان بدن، گفتگوی تلفنی، تسلط کلامی و ظرافتهای کلامی را میتوان بخشی از مهارت ارتباطی دانست که به علت تعداد زیاد درسهایشان آنها را در فهرستی جدا از مهارت ارتباطی قرار دادهایم.
هوش هیجانی
این روزها هرجا اساتید توسعه فردی بخواهند چیزی به اسم «پکیج توسعه فردی» عرضه کنند، معمولاً دوره هوش هیجانی را هم در آن میگنجانند. طوری که به نظر میرسد دوره توسعه فردی بدون این موضوع، ناقص است.
واقعیت این است که بخشی از رونق بحث هوش هیجانی – نه فقط در ایران، بلکه در هر جای جهان – رنگوبوی تجاری دارد. گاهی مربیان توسعه فردی هر ویژگی مثبتی را که شنیده و دیدهاند، زیر چتر هوش هیجانی میگنجانند و وضع به گونهای میشود که «بهبود هوش هیجانی» معنایی مشابه «توسعه فردی» پیدا میکند.
ما در متمم ضمن پذیرش این واقعیت و پرداختن به آن، بخشهای مفید و علمی هوش هیجانی را آموزش دادهایم و کوشیدهایم موضعی متعادل در برابر این مهارت ارزشمند اما تجاریشده داشته باشیم. بنابراین پیشنهاد میکنیم درسهای هوش هیجانی را در کنار مذاکره، شخصیت شناسی و مهارت ارتباطی بخوانید و بکوشید با ترکیب این چند مهارت، ارتباط بهتری با خود و دیگران برقرار کنید.
کار تیمی
دوستان متممی به علتهای مختلفی میتوانند به دوره آموزش کار تیمی علاقهمند باشد.
مدیران در سازمانها پس از آشنایی با مبانی کار تیمی میتوانند بهره وری تیمها را افزایش داده و تنشهای کاری را کاهش دهند. همچنین طبیعتاً کسانی که میخواهند کسب و کار خود را راهاندازی کنند، لازم است برای مهارت کار تیمی وقت بگذارند.
حتی کسانی که به صورت فریلنسر کار میکنند نیز لازم است با کار تیمی آشنا باشند. چون بسیاری از فریلسنرها دقیقاً از همین نقطه ضربه میخورند: آنها کار خود را به خوبی انجام میدهند. اما نمیتوانند به شکل موثر با کارشناسان و تیم کارفرما همراه شوند. بنابراین انواع تنشها، دردسرها و سوءتفاهمها به وجود میآید و در نهایت پروژههای بعدی به آنها واگذار نمیشود.
مدیریت تعارض
آیا تا به حال پیش آمده که خواسته یا انتظاری داشته باشید، اما تحقق آن باعث شود که فرد دیگری به خواسته و انتظاراتش نرسد؟ قطعاً چنین چیزی را تجربه کردهاید.
«خواستهٔ شما این بوده که مرخصی بگیرید و فردا سر کار نیایید. اما خواستهٔ مدیرتان این بوده که فردا همراه او به جلسه بروید.» «خواستهٔ شما این بوده که در ارتباط با یک مشتری خاص، همه چیز را به شما بسپارند. اما همکارتان اصرار داشته که او هم نظرش را اعمال کند.» «خواستهٔ شما این بوده که برای سفر تابستانی دوباره به کشور الف بروید. اما خواستهٔ همسرتان این بوده که کشور تازهای را تجربه کند.»
لحظه لحظهٔ زندگی ما با تعارض آمیخته شده است؛ چه در فضای شغلی و چه در محیط شغلی. دوره مدیریت تعارض متمم به شما کمک میکند در این نوع تعارضها بهتر عمل کنید. به طور خاص، پیشنهاد ما این است که اگر برای توسعه فردی در محیط کار برنامه ریزی میکنید، حتماً دوره مدیریت تعارض را در اولویت قرار دهید.
تحلیل رفتار متقابل
تحلیل رفتار مقابل مبحثی در روانشناسی است که به رفتارشناسی و شخصیت شناسی میپردازد. این بحث با اریک برن آغاز شد و تا امروز هم روانشناسان آن را توسعه داده و از این رویکرد بهره بردهاند.
مدل تحلیل رفتار متقابل بخشهای بسیار پیچیده و تخصصی دارد که بیشتر برای مشاوران و درمانگران مفید است. اما بخشهای سادهتری از این مدل، در حد ساختار شخصیت و مفاهیم کودک، بالغ و والد برای ارتباطات، مذاکره و مدیریت تعارض هم مفید است.
با همین استدلال معمولاً در دوره های توسعه فردی و مهارتهای ارتباطی هم شکل سادهشدهٔ این رویکرد تدریس میشود. ما هم در متمم چند درس را به آن اختصاص دادهایم.
کاریزما
بسیاری از کسانی که در پی آشنایی با کاریزما هستند، معنای روزمرهٔ آن را مد نظر دارند: اینکه ترکیبی از جذابیت و جذبه داشته باشند در جلسات، مهمانیها و گفتگو با دیگران، قدرتی بیشتر از دیگران در اختیارشان باشد. در عمل هم افراد کاریزماتیک معمولاً چنین ویژگیهایی دارند. اما مفهوم کاریزما میتواند عمیقتر و گستردهتر باشد.
کاریزما معمولاً با تکنیک به دست نمیآید و کاریزمای واقعی ریشه در مدل ذهنی و ویژگیهای شخصیتی افراد دارد.
بررسی علایق دوستان متممی در سالهای اخیر ما را به این نتیجه رساند که با گنجاندن آموزش کاریزما در دوره های توسعه فردی متمم میتوانیم همزمان به دو هدف دست پیدا کنیم: هم اصول کاریزماتیک بودن را – که بخشی از مهارت رهبری محسوب میشود – آموزش دهیم و هم شوق و انگیزهٔ فراوان به کاریزما را به زمینهای برای بحث دربارهٔ صفات و ویژگیهای درونی و عمیق افراد تأثیرگذار تبدیل کنیم.
هوش کلامی و تسلط کلامی
تسلط کلامی
تسلط کلامی در گذشته به اندازهٔ امروز جدی گرفته نمیشد و حداکثر چیزی که به آن توجه میشد، مهارتهای ارتباطی بود که آن هم در چند نکته و تکنیک عمومی خلاصه میشد. این در حالی است که بسیاری از مهارتها مستقیم یا غیرمستقیم به تسلط کلامی و هوش کلامی وابستهاند.
مذاکرهکنندهٔ حرفهای باید بر کلمات مسلط باشد و حرفش را در قالب بهترین جملهبندیها ارائه دهد. مدیر باید بتواند انتظارات و خواستههایش را به شفافترین شکل و در عین حال با کمترین فشار روانی برای کارکنان بیان کند. سخنرانی بدون تسلط بر کلمات امکانپذیر نیست. معلم هم اگر نتواند دانش خود را در ظرف کلمات و جملات بریزد، در کار خود موفق نخواهد شد.
به همین علت ما در متمم باور داریم که همیشه باید در برنامه توسعه شخصی جایی برای تسلط کلامی در نظر گرفته شود.
اگر به سرفصلها و عناوین کلاس های توسعه فردی که در ایران و سایر نقاط جهان برگزار میشود نگاه کنید خواهید دید که این صرفاً تأکید متمم نیست و تسلط کلامی به تدریج جای خود را در انواع برنامه های توسعه شخصی باز کرده است.
ظرافتهای کلامی
آشنایی با کلمات و ظرافتهای کلامی یکی از زیرمجموعههای تسلط کلامی محسوب میشود.
کسی که آموخته به ظرافتهای کلامی توجه کند، در مواجهه با هر کلمهای از خود میپرسد: ساختار این کلمه چگونه است؟ ساده است یا ترکیبی؟ ریشهٔ این کلمه چیست؟ در گذشته چگونه نوشته یا خوانده میشده است؟ آیا بومی همین زبان است یا از زبان دیگری وارد شده است؟ در زبان مبداء چه معنی یا معنیهایی دارد؟
بار معنایی این کلمه در زبان ما چگونه است؟ چه کلماتی با آن مترادف هستند؟ چه نکات ریز و پیامهای پنهانی در دل این کلمه وجود دارد که باعث میشود در بعضی متنها یا گفتگوها، بهکارگیری این کلمه را به استفاده از واژگان مترادف با آن ترجیح دهم؟
با وقت گذاشتن بیشتر برای ظرافتهای کلامی و تمرین و تلاش در این حوزه، هوش کلامی شما به شکل چشمگیری افزایش مییابد.
چالش نوشتن
در چالش نوشتن به این سوال میپردازیم که چگونه میتوانیم خود را به نوشتن عادت دهیم و اگر اهل نوشتن هستیم، چگونه بهتر بنویسیم؟
در این مجموعه یاد میگیرید که مثل نویسندگان کتاب بخوانید. یعنی جدا از اینکه مثل هر خوانندهٔ دیگر برای درک پیام متن تلاش میکنید، به سبک نویسنده و انتخابهای او هم توجه کنید و از نویسندگان مختلف بیاموزید که چگونه نوشتن خود را بهبود بخشید.
تمرین نویسندگی آزاد، روش انتخاب ایده، یافتن لحن مناسب نگارش و بسیاری از موضوعات دیگر که به نوعی به آموزش نویسندگی و توسعه خلاقیت فردی مربوطند در این بخش گنجانده شدهاند.
پاراگراف فارسی
ما در بخش پاراگراف فارسی متمم، صدها پاراگراف برگزیده از کتابهای مختلف را نقل کردهایم. این کتابها دامنهٔ بسیار متنوعی دارند و از متون کهن فارسی تا خاطرات، زندگینامهها، یادداشتها و جستارهای مدرن را شامل میشوند.
واضح است که یکی از تمرینهای ضروری برای پرورش تسلط کلامی، مطالعهٔ آثار و نوشتههای دیگران است و پاراگراف فارسی فارسی میتواند نقش مهمی در این زمینه ایفا کند.
بنابراین جدا از لذتی که هنگام خواندن متنهای فارسی تجربه میکنید، این کار را بخشی از مسیر توسعه فردی خود نیز در نظر بگیرید.
آموزش توسعه فردی و مسیر شغلی
کوچینگ
کوچینگ هم از جمله درسهایی است که در سرفصل های توسعه فردی متمم گنجانده شده است. چون بخشی از دوستانی که دوره توسعه فردی متمم را مطالعه میکنند، میخواهند در نقش کوچ فعالیت کنند.
طبیعتاً کسی که میخواهد وارد قلمرو کوچینگ شود، لازم است علاوه بر دانش تخصصی در حوزههای مختلف (از جمله روانشناسی و مهارت ارتباطی) با اصول و مبانی کوچینگ هم آشنا باشند. مثلاً اخلاقی حرفه ای در کوچینگ را بدانند و نیز بتوانند به روشی موثر به دیگران بازخورد بدهند و از آنها بازخورد بگیرند.
همچنین انواع کوچینگ (مثلاً کوچینگ مدیران اجرایی، لایف کوچینگ و کوچینگ عملکرد) را بشناسند و دامنهٔ کاربرد و شرح قلمرو هر یک را بدانند.
دوره کوچینگ متمم با این هدف تدوین شده و میتواند مکمل مناسبی برای سایر دوره های توسعه فردی متمم باشد:
مشاوره مدیریت
ممکن است در نگاه اول چنین به نظر برسد که مشاوره مدیریت و توسعه فردی چندان به هم ربط ندارند: توسعه فردی دربارهٔ فرد است و مشاوره مدیریت درباره کسب و کار.
اما مسئله این است که تبدیل شدن به یک مشاور مدیریت صرفاً با تسلط بر مباحث مدیریتی امکانپذیر نیست. کسی که میخواهد مشاوره مدیریت را به عنوان مسیر شغلی خود برگزیند، باید یک برنامه اختصاصی توسعه فردی هم برای خود تدوین کرده و دانش و مهارت خود را در این حوزه تقویت کند.
مشاور مدیریت باید بداند که میتواند نقشهای متنوعی در محیط سازمان ایفا کند و با فرصتها و محدودیتهای هر یک از این نقشها آشنا باشد. همچنین علاوه بر نکات عمومی که باید در ارتباط با دیگران رعایت کند، لازم است با اصول و قواعد ارتباط با کارفرمای خود و کارکنان سازمانها هم آشنا باشد.
بنابراین میتوان گفت خود «مشاوره مدیریت» یک مهارت محسوب میشود و لازم است آموزش مستقلی برای این مهارت وجود داشته باشد.
برنامه ریزی توسعه فردی
بسیاری از ما به شکل کاملاً تکانشی به سراغ توسعه فردی میرویم. یعنی ناگهان به علتی – گفتگو با یک نفر یا نیاز به شرکت در یک مصاحبه شغلی و … – هیجانزده میشویم و تصمیم میگیریم برای توسعه توانمندی های خودمان وقت بگذاریم.
این نوع تصمیمهای تکانشی معمولاً دوام چندانی هم ندارند. پس از مدتی خسته میشویم یا اولویتهای دیگر در زندگی ایجاد میشوند و دیگر فرصت نمیکنیم برای یادگیری و پرورش مهارتهای خودمان وقت بگذاریم. برنامه ریزی برای توسعه فردی کمک میکند تا هم انتخابهای مناسبتری در مسیر یادگیری داشته باشیم و هم در بلندمدت در مسیر یادگیری و رشد باقی بمانیم.
استعدادیابی
ما مثل هم نیستیم. این نکتهای ساده و واضح است که گاهی آن را فراموش میکنیم. متأسفانه جامعه هم تفاوتهای ما با دیگران را نادیده میگیرد. به همین علت از همهٔ ما انتظارات مشابهی دارد. بیشتر ما نمونهٔ این انتظارات را در تصمیم گیری برای ادامه تحصیل و انتخاب رشته دانشگاهی دیدهایم.
درس استعدادیابی باعث میشود کمی بیشتر به خودمان و استعدادهایمان فکر کنیم. با این کار احتمالاً بهتر میتوانیم در برابر فشارهای بیرونی – که همهٔ ما را یکشکل و یکسان میخواهد و میداند – مقاومت کنیم و در دوراهیهای فراوانی که در زندگی شخصی و مسیر شغلی وجود دارد، بهتر تصمیم بگیریم.
برندسازی شخصی
در دو دههٔ اخیر با گسترش سبک کار فریلنسری به تدریج برندسازی شخصی (پرسونال برندینگ) هم در کنار برندسازی کلاسیک (برای محصولات، کسبوکارها، شهرها و …) جدی گرفته میشود و در بسیاری از حرفهها داشتن یک برند قوی میتواند مزیت رقابتی محسوب شود.
پزشکی که ما به او مراجعه میکنیم، وکیلی که در پروندههای حقوقیمان از او کمک میگیریم و گرافیستی که کارهای شرکت ما را انجام میدهد، لزوماً بهترین گزینه در میان همکاران خود نیستند. احتمالاً کسان دیگری هم در صنف آنها هستند که تخصص و کیفیت عملکرد مشابهی داشته باشند. برند شخصی میتواند «یکی از» عواملی باشد که باعث شده آنها بیشتر از همکاران خود دیده شوند و به چشم ما بیایند.
بر اساس این فرض، منطقی است وقتی برای توسعه فردی برنامه ریزی میکنیم، بخشی از زمان خود را به آشنایی با پرسونال برندینگ اختصاص دهیم:
فایل صوتی مرتبط در فروشگاه متمم: آموزش برندسازی شخصی
مسیر شغلی
نیاکان ما اغلب شغل خانوادگیشان را دنبال میکردند. فرزند آهنگر، آهنگر میشد و فرزند کشاورز، کشاورز. بعد از انقلاب صنعتی و افزایش تنوع شغلی در جهان، این پیوستگی بیننسلی کمتر شد.
این روزها شغل بیشتر ما به شغل پدر و مادرمان ربطی ندارد. علاوه بر این، دیگر وفاداری شغلی گذشته را نداریم و دلیلی نمیبینیم که در پیری در همان شغل یا سازمانی بازنشسته شویم که در نخستین روزهای جوانی به آن مشغل شدیم. اصطلاح مسیر شغلی در این فضا معنا پیدا میکند. هر یک از ما میتواند برای خود یک مسیر شغلی طراحی کند. تصمیم بگیرد که از چه شغلی آغاز کند و تصمیم بگیرد که در ادامهٔ زندگی مسیر شغلیاش را چگونه ادامه دهد و در مقاطع مختلف، از شغلی به شغل دیگر یا از سازمانی به سازمان دیگر جابهجا شود.
درس مسیر شغلی به شما کمک میکند در تصمیمهایی که به مسیر شغلیتان مربوطاند، انتخابهای بهتری انجام دهید.
نمونه درس: رزومه نویسی
مهارت ارائه مطلب و انتقال مفاهیم به دیگران
مهارت اسلایدسازی
این روزها معمولاً اسلایدسازی به پای ثابت دوره های توسعه فردی و آموزش مهارت های کسب و کار تبدیل شده و اکثر مراکز آموزشی هم آموزش اصول اولیه پاورپوینت و طراحی اسلاید را به دانشجویان خود میآموزند. چون اسلاید ابزاری است که به صورت فراگیر در سخنرانیها، کارگاه های آموزشی و جلسات تجاری بهکار میرود. ما در درس مهارت اسلایدسای به اصول طراحی اسلاید، شبکه بندی، انتخاب رنگ و فونت، استفاده از تراکم مناسب و کار با عکسها و تصاویر و موضوعات دیگری از این دست پرداختهایم.
مهارت گزارش نویسی
با وجودی که هنوز مهارت گزارش نویسی به عنوان یک سرفصل استاندارد در دوره های توسعه فردی جا نیفتاده است، ما در متمم آن را در فهرست موضوعات توسعه فردی قرار دادهایم.
معمولاً کسانی که از اهمیت گزارش نویسی صحبت میکنند، تمرکزشان بر توسعه فردی در محیط کار است. اما باور ما بر این است که کاربرد گزارش نویسی فراتر از محیط کار است و حتی در روابط دوستانه و زندگی شخصی هم به کار میآید.
مهارت یادگیری و آموزش تفکر و تحلیل
مهارت یادگیری
بسیاری از ما یادگیری را یک کار سادهٔ روزمره در نظر میگیریم. کاری که فقط کافی است برایش وقت و بودجه در نظر بگیریم تا انجام شود: «میخواهم زبان یاد بگیرم. میخواهم حل مسئله یاد بگیرم. میخواهم مدیریت احساساتم را یاد بگیرم.»
این در حالی است که خود یادگیری یک مهارت است. ما میتوانیم کاری کنیم که بهتر یاد بگیریم. با صرف انرژی کمتر یاد بگیریم. عمیقتر یاد بگیریم. هر بار بهتر از قبل یاد بگیریم. هنرمان «یاد گرفتن» باشد. و همهٔ اینها وقتی اتفاق میافتد که یادگیری را از جنس مهارت بدانیم و از این زاویه به آن نگاه کنیم. درس مهارت یادگیری با چنین مبنایی تدوین شده و کمک میکند تا در «یادگیری» بهتر شوید.
موضوعاتی مثل روشهای نادرست متممخوانی، یادگیری کریستالی و اصول کتابخوانی هم که همهٔ متممیها لازم است آنها را بخوانند و گوش دهند، زیرمجموعهٔ درس یادگیری هستند:
تجربه های ذهنی
قدرت تحلیل ذهن را هم – در یک استعاره – میتوان شبیه قدرت ماهیچههای بدن دانست. هر چه بیشتر به ذهن خود فشار بیاوریم و آن را در معرض مسائل پیچیده قرار دهیم، و هر قدر داستانهای واقعی و سناریوهای فرضی بیشتری را بررسی و تحلیل کنیم، توانایی ذهن ما در تحلیل و ارزیابی شرایط بیشتر میشود.
مجموعه درسهای تجربههای ذهنی (thought experiments) در این مسیر به شما کمک میکنند. در هر یک از تجربههای ذهنی یک داستان واقعی یا سناریوی فرضی را مطرح میکنیم و دربارهاش با یکدیگر حرف میزنیم. هر کس نظر خود را مینویسد و نظرات دیگران را هم نقد میکند.
تجربههای ذهنی تمرینی لذتبخش هستند که مطمئنیم پس از اینکه به یکی از آنها فکر کردید، نمیتوانید بقیه را رها کنید و تا تحلیل آخرین مورد پیش میروید.
تفکر سیستمی
اغلب مردم دوست دارند عمیق فکر کنند. هیچکس دوست ندارد تحلیلهایش سطحی باشد و رویدادهای اطراف خود درست درک نکند. اما میدانیم که در عمل، بسیاری از مردم سطحی فکر میکنند، تحلیلهایشان اشتباه است، و با وجودی که نیت خیر دارند، در عمل کارهایی انجام میدهند و تصمیمهایی میگیرند که به ضرر خودشان یا جامعهشان است.
این اتفاق آنقدر رایج است که جملهٔ «جادهٔ جهنم را با نیتهای خِیر سنگفرش کردهاند» به یک ضربالمثل تبدیل شده است.
ما در درس تفکر سیستمی تلاش میکنیم مبانی شناخت سیستم و تحلیل سیستمها را به دوستان متممی آموزش دهیم تا با استفاده از این دانش، هم در زندگی شخصی و محیط کار خود بهتر تصمیم بگیرند و هم درک بهتری از روندهای کلان در جامعه و جهان داشته باشند.
تفکر نقادانه
در سالهای اخیر با گسترش شبکه های اجتماعی، شکلگیری رسانههای جدید و افزایش غیرقابلتصور تولید محتوا در فضای دیجیتال، نیاز به سواد رسانه ای بیش از هر زمان دیگری حس شد و تفکر نقادانه هم به عنوان یکی از ستونهای مهم سواد رسانهای مورد توجه قرار گرفت.
قطعاً تفکر نقادانه به ارزیابی بهتر محتوای رسانهها کمک میکند و باعث میشود قربانی بازیهای تجاری و اهداف منفعتطلبانهٔ بسیاری از رسانهها نشویم، از این دستاوردهای دنیای مدرن به شکلی سازنده استفاده کنیم. اما کاربرد تفکر نقادانه فراتر از اینهاست. ما برای خواندن هر کتاب و یادگیری هر موضوعی به نگاه نقاد نیاز داریم.
ذهن نقاد به ما کمک میکند مفید را از غیرمفید، درست را از غلط و منطقی را از غیرمنطقی جدا کنیم. یا لااقل خطای کمتری در این کار داشته باشیم.
تصمیم گیری
تصمیم گیری از مهارتهای مهمی است که در دوره توسعه فردی به آن میپردازیم و پیشنهاد میکنیم حتماً هنگام برنامه ریزی توسعه فردی زمانی را هم برای مطالعه درسهای تصمیم گیری در نظر بگیرید.
ما در متمم اصطلاح تصمیم گیری را به معنای تخصصی آن به کار میبریم. به این معنا که تصمیم را «انتخاب یک گزینه از میان چند گزینه» میدانیم. بنابراین مهاجرت، ازدواج، انتخاب رشته، عرضه یک محصول جدید، استخدام یا اخراج یک همکار، استعفا از محیط کار، خرید یک لباس یا وسیلهای جدید برای خانه، همگی مصداق تصمیمگیری محسوب میشوند.
ترس از تصمیم گیری، خطاهای شناختی و بررسی سلسله مراتب ارزشها از جمله موضوعاتی هستند که در دوره تصمیم گیری متمم به آنها میپردازیم.
حل مسئله
وقتی از تصمیم گیری حرف میزنیم، فرض بر این است که گزینههای مختلف پیش رو را میدانیم و صرفاً در پی انتخاب یکی از آنها هستیم. اما همیشه اینطور نیست. بحرانها، چالشها و وضعیتهای فراوانی در کار، زندگی، اقتصاد و سیاست وجود دارد که ما حتی نمیدانیم چه گزینههایی جلوی ما قرار دارند. یا اگر چند گزینه را میدانیم، هنوز مطمئن نیستیم که اینها «همهٔ گزینهها» هستند و فکر میکنیم شاید گزینههای دیگری هم وجود داشته باشند. چنین وضعیتی، یک گام پیش از تصمیم گیری است و آن را «حل مسئله» مینامند.
با این توضیح حتماً متوجه شدهاید که حل مسئله و تصمیم گیری دو مهارت مکمل هستند و زمانی بهترین نتیجه را در اختیارمان میدهند که بر هر دو مسلط باشیم. ضعف در حل مسئله یعنی نادیده گرفتن برخی از گزینهها و در این حالت، حتی اگر بر تصمیم گیری مسلط باشیم، ممکن است در دام «انتخاب بهترین گزینه از میان چند گزینهٔ اشتباه» گرفتار شویم. در دوره حل مسئله از مفاهیم اولیه شروع کرده و تا تفکر طراحی به پیش میرویم:
مدل ذهنی
حتماً تا کنون پیش آمده که ببینید دو نفر که ظاهراً زندگی مشابهی داشتهاند، زندگیشان را به شکل متفاوتی توضیح میدهند و تفسیر میکنند. حتی در یک خانواده یا در یک شرکت هم گاهی چنین اتفاقی میافتد. یک رویداد یکسان برای اعضای مختلف خانواده معنای متفاوتی پیدا میکند یا هر یک از اعضای یک تیم، روند مشخصی را که در فضای کسب و کار دیده میشود، به شکل متفاوتی تفسیر میکند.
ما به علت تجربهها و گذشتهٔ متفاوت، مفروضات متفاوت، آموختهها و ارزشهای متفاوت و دهها تفاوت دیگر، در هر اتفاقی دادههای متفاوتی را گلچین میکنیم و حتی به فرض که دادههایی کاملاً یکسان تحویلمان دهند نتیجههای متفاوتی میگیریم.
درس مدلهای ذهنی کمک میکند مدل ذهنی خود را بهتر بشناسیم و بتوانیم آگاهانه و هوشمندانه، ضعفهای مدل ذهنیمان را اصلاح کرده و با الگوبرداری از کسانی که جلوتر از ما هستند، خود را به یک دستگاه فکری قدرتمندتر و اثربخشتر مجهز کنیم.
درس های توسعه فردی در شاخهٔ افزایش بهرهوری و مدیریت زمان
مدیریت زمان
قطعاً لازم نیست توضیح دهیم که جایگاه دوره مدیریت زمان در توسعه فردی چیست و چگونه است. هر نوع برنامه توسعه فردی زمانی موفق خواهد بود که بتوانیم زمان خود را مدیریت کنیم و در انبوه کارهای روزانه جایی برای یادگیری و بهبود مهارتهای خودمان باز کنیم.
علاوه بر این، بسیاری از مهارتهای دیگر به نوعی با مدیریت زمان کامل میشوند. مدیریت استرس، مذاکره، مهارت ارتباطی، برنامه ریزی و دهها مهارت دیگر هستند که اگر نتوانیم زمان خود را مدیریت کنیم، در آنها هم ضعیف خواهیم بود (فرض کنید کسی صدها تکنیک مذاکره را بلد است، اما دیر به جلسه مذاکره میرسد و از اول تا آخر فقط مجبور است به خاطر تأخیر عذرخواهی کند).
با این توضیحات امیدواریم شما هم حرف ما را بپذیرید که بهترین دوره های توسعه فردی آنهایی هستند که مدیریت زمان را یکی از سرفصلهای پایهٔ خود در نظر بگیرند.
برنامه ریزی
برنامه ریزی و مدیریت زمان دو مهارت مکمل هستند. در حدی که گاهی آنها را در یک خانواده در نظر میگیرند. واقعاً هم اگر مدیریت زمان را به معنای گسترده در نظر بگیریم (مدیریت زمان = تخصیص بهینهٔ منابع از جمله زمان)، مهارت برنامه ریزی هم بخشی از مدیریت زمان محسوب میشود.
اما از آنجا که معمولاً برداشت ما از مدیریت زمان محدودتر است و به تکنیکهای سادهای مثل اولویت بندی فعالیتهای روزانه، بهکارگیری تکنیک پومودورو و تنظیم جدول کارهای روزانه محدود میشود، ما برنامه ریزی را در قالب یک عنوان جداگانه فهرست کردهایم.
قطعاً به این نکته هم توجه دارید که برنامه ریزی هر چقدر هم که خوب باشد، بدون «اجرا» به نتیجه نمیرسد و کسی میتواند برنامههایش را به خوبی اجرا کند که انضباط شخصی داشته باشد. بنابراین مراقب باشید که حتماً وقتی را هم به مطالعهٔ مباحث مرتبط با انضباط شخصی اختصاص دهید.
اعتیاد به کار
کمتر کسی دوست دارد «معتاد به کار» نامیده شود. در عین حال، بسیاری دوست دارند خود را عاشق کار نشان دهند و بگویند که از صبح تا شب درگیر کارند. شاید گروهی از طبقات پایینتر جامعه این را به عنوان گله بگویند که شبانهروزی کار میکنیم. اما افراد بسیاری هم در ردههای میانی و ارشد سازمانها و نیز در بین کارآفرینها و فعالان استارتاتی وجود دارند که کار زیاد را نه به علت نیاز به پول، بلکه به عنوان نوعی سبک زندگی برگزیدهاند.
اما سوال مهم این است که مرز دقیق عشق به کار و اعتیاد به کار کجاست؟ اصلاً آیا اصطلاح اعتیاد به کار یک اصطلاح علمی است؟ یا صرفاً برچسبی است که افراد تنبل و کمکار روی افراد پرکار چسباندهاند؟
در مجموعه درسهای اعتیاد به کار به این پرسش و پرسشهای مشابه میپردازیم.
مدیریت استرس
در یک دوره جامع توسعه فردی همیشه باید در کنار موضوع افزایش بهره وری و مدیریت زمان به بحث مدیریت استرس هم پرداخته شود.
همهٔ ما در لحظاتی از روز، بخشهایی از کار و مقاطعی از زندگی استرس زیادی را تجربه میکنیم. اما وقتی ذهنمان روی «بهره وری» متمرکز میشود، استرسمان مضاعف میشود و چنانکه کارل اونوره در کتاب در ستایش آهستگی میگوید، فراموش میکنیم که قرار نیست همیشه و همهجا همهچیز سریع و فشرده پیش برود.
درس مدیریت استرس هم به آشنایی با استرس و تکنیک های مدیریت آن کمک میکند و هم میتواند تعدیلکنندهٔ آموزشهای دیگر متمم دربارهٔ بهره وری و افزایش عملکرد باشد.
دوره های روانشناسی پول، اقتصاد و مالی رفتاری
روانشناسی پول
پول برای همهٔ ما معنای یکسانی ندارد. بعضی از ما آن را فقط ابزار معامله میدانیم. برخی دیگر موجودی حساب بانکی را شاخص موفقیت در نظر میگیریم. عدهای هم معتقدند که جز پول، هیچ قدرت جدیای در جهان وجود ندارد.
پول یک ابزار است و هر چقدر باورها و نگرش خود دربارهٔ پول را آگاهانهتر انتخاب کنیم، تسلطمان بر این ابزار بیشتر خواهد شد. درس روانشناسی پول به عنوان بخشی از دوره های توسعه فردی ما با این هدف تدوین شده است. و به همهٔ دوستان متممی پیشنهاد میکنیم مطالعهٔ این مجموعه را در برنامه توسعه فردی خود بگنجانند:
تاریخچه پول
در مجموعه درسهای تاریخچه پول میکوشیم تاریخچه پیدایش پول را از دوران کهن تا امروز مرور کنیم. همزمان با مرور داستان پول با موضوعاتی مانند مفهوم تهاتر، نقش نهادهایی مانند بانک مرکزی و صندوق بین المللی پول، حواله، تفاوت پول و ارز، پول فیات و چالش پولهای تقلبی آشنا خواهید شد.
اقتصاد رفتاری
ایدهٔ اصلی در اقتصاد رفتاری این است که انسانها موجوداتی مکانیکی نیستید و شیوهٔ تصمیم گیری انسانی با منطق عقلایی که ما در ریاضی میشناسیم و تعریف میکنیم همخوان نیست. به زبان ساده، ممکن است شما روی کاغذ بر اساس منطق محاسباتی انجام دهید و معتقد باشید که انسانها حتماً گزینهای را انتخاب خواهند کرد که برایشان بهتر است. اما آنها در عمل کار دیگری خواهند کرد.
اقتصاد رفتاری و به تبع آن مالی رفتاری از دههٔ هشتاد میلادی به واسطهٔ تلاشهای دنیل کانمن، آموس تورسکی، آدریان فرنهام و ریچارد تیلر مطرح شد و کسانی مثل دن اریلی هم در ترویج آن نقش داشتند.
متمم تصمیم گرفت آشنایی با اقتصاد رفتاری را در دوره توسعه فردی بگنجاند، چون آشنایی با این حوزه نهتنها باعث میشود ما دیگران را بهتری بشناسیم، بلکه به شناخت بهتر خودمان هم کمک خواهد کرد.
مهارتهای مرتبط با اینترنت، رسانه و دنیای دیجیتال
سواد دیجیتال
مستقل از این که تعریف توسعه و بهبود فردی از نگاه شما چه باشد و با چه انگیزهای به سراغ دوره توسعه مهارت های فردی آمده باشید، چارهای ندارید جز این که برای افزایش سواد دیجیتال وقت صرف کنید و مهارت استفاده از فناوری دیجیتال را به عنوان یکی از ابعاد توسعه فردی در برنامه رشد شخصی خود بگنجانید.
درسهای سواد دیجیتال درسهایی نسبتاً ساده هستند که شما را با مفاهیم اولیه دنیای دیجیتال و فناوری اطلاعات آشنا میکنند. مباحثی که در سواد دیجیتال مطرح میشوند بیشتر از جنس آموزش ترمینولوژی دیجیتال هستند و باعث میشوند مفهوم اصطلاحاتی مانند وب، آیپی، URL، کوکی، کش، اقتصاد دیجیتال، سیستمهای اطلاعات مدیریت، مدیریت داده، علم داده و … را کمی دقیقتر یاد بگیرید.
سواد رسانه ای
این روزها ما آنقدر با رسانهها و پیامهای رسانهای بمباران میشویم که مدیریت ذهن به یک چاش دشوار تبدیل شده و در عین حال، دیگر به سختی میتوانیم زندگی در جهان بدون حضور رسانه را تصور کنیم. رسانهها معمولاً مدعی آگاهیبخشی هستند، اما در عمل آنقدر سهم اخبار نادرست و جعلی (فیک نیوز) و اطلاعات غیردقیق و جهتدار در آنها زیاد است، که به سختی میتوان چنین ادعایی را از آنها پذیرفت.
به همین علت، سواد رسانه ای در روزگار ما بیش ا هر زمان دیگری اهمیت دارد و هر دورهای که به نوعی به توسعه فردی و بهبود فردی ربط دارد، حتماً باید سواد رسانه ای را هم – در کنار تفکر نقادانه – در سرفصلهای خود بگنجاند. ما هم بر اساس همین باور، درسهایی را در زمینه مدیریت رسانه و سواد رسانه ای در متمم در نظر گرفتهایم.
پرورش کودکان هوشمندتر
در سالهای اخیر توجه به کودکان و نوجوانان در جامعهٔ ما اهمیت بیشتری پیدا کرده و والدین به فرزندپروری به عنوان یک مهارت نگاه میکنند. از سوی دیگر به علت فضای رقابتی موجود در جامعه (و بهطور کلی در جهان)، تلاش برای موفقیت و برنامه ریزی برای رشد فردی دیگر از سالهای پایانی مدرسه و سالهای نخست دانشگاه شروع نمیشود. بلکه والدین حتی در دوران کودکی هم در پی روشهای علمی ارتباط با نوجوانان و دورهها و کتاب های توسعه فردی برای فرزندان خود هستند.
ما قصد داریم در مجموعه درسهای پرورش کودکان هوشمندتر به تدریج به بحث دربارهٔ تعریف هوش، پرورش هوش کودکان، سن یادگیری کودک، اهمیت محیط های غنیشده برای پرورش کودک و موضوعاتی از این دست بپردازیم.
البته درسهای دیگری هم در متمم هستند که در عنوان آنها صریحاً به توسعه فردی نوجوانان اشاره نشده، اما برای نوجوانان هم – مانند بزرگسالان – بسیار مفیدند. همچنین به والدین کمک میکنند با فرززندان خود بهتر رفتار کنند. درسهای عزت نفس و زندگی شاد از جمله این درسها هستند.
آموزش سواد مالی به کودکان و نوجوانان
معمولاً در دوره های توسعه فردی کودکان یک سرفصل را هم به آموزش سواد مالی اختصاص میدهند. ما هم سعی کردهایم در متمم چنین سرفصلی را تدوین کرده و به تدریج توسعه دهیم.
موضوعاتی مانند مهارتهای پولی، رفتارهای پولی کودکان و نوجوانان، سرمایه های خانوادگی، قواعد پس انداز کردن، مهارت عرضه خدمات و پول گرفتن برای خدمات، مفهوم اعتبار، مزیت انجام کارهای خیر و حرف زدن با کودکان درباره پول از جمله موضوعاتی است که در مجموعه درسهای آموزش سواد مالی به کودکان و نوجوانان به آنها پرداختهایم.
البته پیشنهاد ما این است که حتماً درسهای روانشناسی پول را هم – که البته مخاطبان آن بزرگسالان هستند – بخوانید. چون این درسها میتوانند به شما بیاموزند که چگونه رفتارهای پولی شما میتواند بر مدل ذهنی فرزندانتان دربارهٔ پول تأثیر بگذارد.
در صورتی که موضوعات و درسهای فوق برای شما مفید است و تمایل دارید که به جمع دوستان متممی بپیوندید و برای توسعه دانش و مهارت خود، به صورت منظم و سازمانیافته وقت بگذارید، میتوانید با مراجعه به صفحهی اطلاعات ثبت نام، با شرایط ثبت نام در متمم آشنا شوید:
پرسشهایی درباره توسعه فردی
توسعه فردی را از کجا شروع کنیم؟
توسعه فردی چنان که از اسمش پیداست، «فردی» است. یعنی هر کس باید مسیر خود را پیدا کند و بپیماید و نمیشود چیزی تحت عنوان نقشه راه توسعه فردی پیشنهاد کرد. اما اگر هیچ ایدهای در ذهن ندارید که سراغ کدامیک از مباحث توسعه فردی بروید، پیشنهاد ما برای شروع توسعه فردی این است که درسهای مهارت یادگیری را بخوانید. این درسها هم شوق شما را برای مطالعهٔ مباحث دیگر افزایش میدهند و هم کمک میکنند یادگیری اثربخشتری داشته باشید.
توسعه فردی شامل چه مواردی است؟ شاخه های توسعه فردی کدامند؟
در زمینهٔ سرفصل های توسعه فردی هیچ استاندارد مشخص یا مدلی که صاحبنظران بر سر آن متفقالقول باشند وجود ندارد. بنابراین هر فرد یا مجموعهای شاخه های توسعه فردی را بر اساس نگاه و نگرش خودش تعریف میکند. بررسیهای ما در متمم نشان داده که خودآگاهی و خودشناسی، مهارت ارتباطی، مدیریت زمان و بهره وری، هدف گذاری و تعیین مأموریت برای زندگی و آمادگی برای مسیر شغلی، از جمله رایجترین زمینههای آموزش توسعه فردی هستند.
متمم چه کتابهایی را به عنوان کتاب های توسعه فردی پیشنهاد میکند؟
بسته به اینکه کدام حوزه برای توسعه فردی مد نظر شما باشد و نقشه راه توسعه فردی را برای خود چگونه تعریف کرده باشید، کتابهای توسعه فردی مناسبتان فرق خواهد کرد. بسیاری از کسانی که سراغ توسعه و رشد فردی میآیند، در پی بهبود کیفیت زندگی شخصی هستند. اگر شما در این گروه قرار میگیرید، احتمالاً برخی از کتابهایی که در بخش کتاب های روانشناسی و توسعه فردی معرفی شدهاند برایتان مفید خواهند بود.
اما اگر هدفتان توسعه فردی در محیط کار است و میخواهید با مطالعه کتابهای توسعه فردی عملکرد شغلیتان را بهتر کرده و در محیط سازمان موفقتر باشید، پیشنهاد میکنیم به بخش کتاب های مدیریتی هم سر بزنید. بعضی از کتابهای مدیریتی معرفی شده در متمم، برای توسعه فردی در کسب و کار بسیار مفیدند.
علاوه بر اینها مجموعهٔ منتخبی از کتابها را هم در بخش کتاب های توسعه فردی معرفی کردهایم.
آیا رشته دانشگاهی توسعه فردی برای آموزش توسعه فردی وجود دارد؟
اگر منظورتان این است که خودتان برای توسعه فردی و رشد شخصی خودتان به دانشگاه بروید و در مقطع کارشناسی یا کارشناسی ارشد، در رشتهای به اسم «توسعه فردی» ثبتنام کنید، چنین امکانی تقریباً در هیچیک از دانشگاههای مطرح جهان وجود ندارد. اما اگر قصد دارید خودتان به یک مربی توسعه فردی تبدیل شوید و با برگزاری کارگاه توسعه فردی (یا هر روش مشابه دیگر) به دیگران برای رشدشان کمک کنید، در برخی از دانشگاههای جهان رشتههایی وجود دارند که میتوانند به شما در این زمینه کمک کنند.
به عنوان نمونه میشود به رشته پرورش استعدادها و خلاقیت (Talent Development & Creativity) در دانشگاه گرونینگن اشاره کرد که در مقطع کارشناسی ارشد اجرا میشود و موضوعاتی مانند کوچینگ، طراحی آزمون، استعدادیابی، انگیزش و پرورش توانمندیها در آن تدریس میشود (+). این نوع رشتهها معمولاً زیرمجموعهٔ دپارتمانهای روانشناسی یا مدیریت هستند و میتوانند برای کارشناسان منابع انسانی مفید باشند (یا هر فردی که بخشی از حرفهاش، انتخاب، پرورش و بهکارگیری استعدادهاست).
با این حال به خاطر داشته باشید که بهترین دوره های توسعه فردی را لزوماً نمیتوان در دانشگاهها پیدا کرد. چون دانشگاهها و بهطور کلی فضاهای آکادمیک اهداف متفاوتی را دنبال میکنند.
آیا متمم یا محمدرضا شعبانعلی سمینار توسعه فردی هم برگزار میکنند؟
متمم تمام فعالیت خود را در فضای دیجیتال متمرکز کرده است و برنامهای برای برگزاری کلاس یا سمینار توسعه فردی به شکل فیزیکی ندارد. بخش بزرگی از محتوای متمم به شکل دیجیتال و متنی هستند و بخش کوچکی هم در قالب فایل های صوتی است که در دو صفحهٔ رادیو متمم (با امکان دانلود رایگان) و فروشگاه متمم (فروش دوره های توسعه فردی) ارائه شدهاند. بعید است سیاست کلی متمم در این زمینه در آیندهٔ نزدیک تغییر کند.