هوش کلامی چیست؟ آیا تقویت هوش کلامی امکانپذیر است؟

اصطلاح هوش کلامی یا هوش زبانی را نخستین بار، هوارد گاردنر مطرح کرد.
او در مدل هوش چندگانهی خود، هوشهای متنوعی را مطرح کرد که هوش کلامی یا Linguistic Intelligence یکی از آنهاست (فهرست هوشهای چندگانهی گاردنر را در معرفی گاردنر آوردهایم).
شاید به عنوان کسی که به پرورش تسلط کلامی علاقهمند است، بخواهید بدانید که تعریف هوش کلامی چه بوده و ابتدا چگونه مطرح شده است. چون مانند هر مفهوم دیگری، با دانستن تعریف این اصطلاح بهتر میتوانیم قلمرو این بحث و مصداقهایش را بشناسیم و درک کنیم.
فن بیان را با هوش کلامی اشتباه نگیریم
همانطور که در درس فن بیان تأکید کردهایم، نباید هوش کلامی را با فن بیان اشتباه بگیریم.
بیان به ارائهی شفاهی اشاره دارد و هوش کلامی، به تسلط بر سخن و سخنوری.
به همین علت، بارها بر این نکته تأکید کردهایم که:
تا حرف زدن کسی را ندیده باشید، نمیتوانید بگویید که توانایی او در فن بیان چگونه است و در چه سطحی است.
اما از روی نوشتههای کسی مثل سعدی که حتی یک بار حرف زدنش را ندیدهایم، میگوییم که او استاد سخن و دارای هوش کلامی بالا بوده است.
مولفه های هوش کلامی چه هستند؟
گاردنر پس از اینکه شاعران را به عنوان نماد بهکارگیری هوش کلامی مطرح میکند، به سراغ تعریف هوش کلامی و مولفههای آن میرود.
او چهار مولفه به شرح زیر را برای هوش کلامی در نظر میگیرد:
در تعریف هر یک از این چهار مولفه، زبانشناسان آراء و دیدگاههای متفاوتی دارند.
اما گاردنر میکوشد با یک تعریف کلی و تأکید بر روی مشترکات، درگیر بحثها و اختلافنظرها نشود و از اصلِ دغدغهی خود بازنماند.
معناشناسی
نخستین مولفه از هوش کلامی، معناشناسی است. به این مفهوم که معنا و بار معنایی واژهها را در زبان بدانیم.
طبیعی است که واژهها بسته به بستر کاربرد خود، میتوانند پیامهای متفاوتی را منتقل کنند. اما برای اغلب آنها میتوان یک معنای محوری و اصلی در نظر گرفت که اگر واژه را از فضا و متن جدا کنیم، در جانِ آن باقی میماند.
مثلاً واژهی «شب» را در نظر بگیرید.
با وجودی که در ادبیات سیاسی ممکن است از این واژه برای اشاره به «حاکمیت خودکامگی» استفاده شود، اما در حالت عادی و مستقل از فضای کاربرد، همهی ما یک تصویر ذهنی تقریباً مشابه از واژهی شب داریم.
بحثهایی که ما در متمم تحت عنوان دایره واژگان مطرح کردهایم و نیز، بخش مهمی از مجموعه درسهای ظرافتهای کلامی به این مولفه از هوش کلامی میپردازد.
در بحث معناشناسی، گاردنر دوباره با ارجاع و استناد به الیوت، تأکید میکند که شاعر و نویسنده در استفاده از کلمات نوعی دقت و وسواس جدی دارند که آن را میتوان با دقت دانشمندان در بهکارگیری روش علمی مقایسه کرد.
آواشناسی
دومین مولفهای که گاردنر به آن اشاره کرده آواشناسی است.
او آواشناسی را به عنوان یکی از مولفههای چهارگانهی هوش کلامی چنین تعریف میکند: «شناخت آوای واژهها و تعامل و کنش موسیقایی آنها بر روی یکدیگر.»
در اینجا هم اگر بخواهیم به سبک گاردنر به سراغ شاعران برویم، باید بگوییم که قافیه در شعر فارسی نمونهای از تسلط بر آوای واژگان است.
البته در نثر هم، مصداق توجه به آوا فراوان است که متنهای سعدی در گلستان را میتوان نمونهی والای آن دانست:
… شنیدم که سحرگاهی با تنی چند خاصان به بالین قاضی فراز آمد.
شمع را دید ایستاده و شاهد نشسته و مِی ریخته و قدح شکسته و قاضی در خواب مستی، بیخبر از مُلکِ هستی…
قواعد و دستور زبان و توانایی جملهسازی
گاردنر در شرح قواعد و دستور زبان چنین میگوید و به سرعت از روی آن عبور میکند:
«شناخت قواعد و دستور زبان، که اغلب به صورت شهودی و پس از تعامل گسترده با جملهها و متنها در یک زبان، بر ذهن حاکم میشود.»
اما مشخصاً بارها در متن خود تأکید میکند که قواعد را بیش از آیین نگارش، به عنوان شیوهی کنار هم چیدن کلمات میبیند.
بنابراین، اگر دستور زبان شما را به یاد گرامر و آیین نگارش میاندازد، شاید بهتر باشد به جای این عبارت، از اصطلاح هوش ترکیب کلمات و جملهسازی استفاده کنید.
کاربرد زبان و واژهها
با وجودی که در مولفهی اول هوش کلامی، اشاره کردیم که هر واژهای دارای یک معنای مرکزی و مستقل است، این را هم میدانیم که معنا و پیام واژهها و جملهها، بسته به موقعیتی که در آن قرار میگیرند تغییر میکند.
واژهای که در یک شعر حماسی بهکار میرود، در شعر عاشقانه معنایی دیگر پیدا میکند.
همچنین پیام و معنای واژهای که در یک متن مدیریتی بهکار میرود، با پیام و معنای آن در یک متن روانشناسی تفاوت خواهد داشت.
البته وقتی از درک کاربرد و کارکرد زبان در بستر و محیط آن صحبت میکنیم، همه چیز در موضوع خلاصه نمیشود (اینکه مثلاً بگوییم معنای این واژه در مدیریت با مفهوم آن در روانشناسی تفاوت دارد).
بستر بهکارگیری واژه شامل موارد بسیاری است که از جملهی آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- شناخت ما از مخاطب و ویژگیهای او
- سابقهی گفتگوهای قبلی و نیز آنچه در بخشهای قبلی متن یا سخنرانی گفته شده
- ساختار گرامری و دستوری که واژه یا عبارت در آن قرار میگیرد
- تصوری که مخاطب از نیت و قصد گوینده دارد
آیا تقویت هوش کلامی امکانپذیر است؟
در گفتگوهایی که پیرامون استعداد و شناسایی استعدادها مطرح میشوند، معمولاً بحث به سرعت به یک سوال آشنا میرسد: این توانمندی، ذاتی است یا اکتسابی؟
به بیان دیگر، آیا در همان لحظهی تولد مشخص است که چه سطحی از این هوش و هوشمندی در وجود ما نهاده شده؟ یا اینکه میتوانیم به رشد و پرورش آن امیدوار باشیم؟
چون اگر هوش کلامی یک استعداد ذاتی باشد، صرفاً کسانی که از آن بهره بردهاند میتوانند به افزایش هوش کلامی و پرورش آن فکر کنند و دیگران باید این هوش را رها کرده و به سراغ مولفههای دیگر هوش چندگانه بروند.
گاردنر به عنوان کسی که مفهوم هوش کلامی را مطرح کرده، در این زمینه بسیار محتاطانه حرف میزند و میکوشد جایی در میانهی طیف را حفظ کند.
اما از لابهلای حرفهایش میتوان تشخیص داد که به پرورش هوش کلامی اعتقاد دارد و فکر میکند که با وجود تفاوتها، همه میتوانند تا حدی برای افزایش هوش کلامی تلاش کنند.
در ادامه به سه نکته از توضیحات گاردنر در این زمینه اشاره میکنیم:
این درس برای کسانی در نظر گرفته شده که عضو آزاد فعال یا عضو ویژه متمم باشند. برای ثبتنام در متمم یا کسب اطلاعات بیشتر دربارهٔ درسها میتوانید از گزینههای زیر استفاده کنید:
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسها
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
برخی از درسهای متمم:
مهارت یادگیری | تفکر سیستمی | گزارش نویسی
هوش هیجانی | تصمیم گیری | مذاکره | رابطه عاطفی
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری پرورش تسلط کلامی به شما پیشنهاد میکند:
- هوش کلامی | مهارتهای کلامی و پرورش تسلط کلامی
- در کدام حوزه تسلط کلامی نیازمند تمرین بیشتر هستیم؟
- هوش کلامی چیست؟ آیا تقویت هوش کلامی امکانپذیر است؟
- دایره لغات فارسی | صرفاً به کلمات پرکاربرد فارسی محدود نشویم
- تسلط کلامی شامل چه مهارتهایی است؟
- برخی از عادتها و اصول و باورهای مرتبط با تسلط کلامی
- یک تمرین کوتاه اما اثربخش برای تسلط کلامی
- آیا شما مجموعهای از عنوان مقالههای قابل نگارش دارید؟
- کلمات جایگزین در صحبتهای مکتوب و شفاهی
- مهارت نوشتن: تشکیل زنجیرهی کلمات (پرورش تسلط کلامی)
- چگونه ابر کلمات بسازیم (با کلمات فارسی)
- آیا ادعای اهل فکر بودن در عین ناتوانی در بیان اندیشهها قابل پذیرش است؟
- درباره اهمیت ترجمه و مترجمان | الکساندر پوشکین
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسهای متمم
نویسندهی دیدگاه : طاهره خباری
یادم میاد بعد از آشنایی با درسهای تسلط کلامی در متمم، یکی از اولین تمرینهایی که برای افزایش دایرهی واژگان فعال انجام میدادم، خوندن کتابهای شعر بود.
من همیشه از اینکه بتونم از کلمات هموزن و آهنگین در کنار هم استفاده کنم، خیلی خوشم میاد، که این موارد رو در شعرها خیلی بیشتر میتونستم پیدا کنم.
اما خب همونطور که در این درس گفته شده، توجه به آواشناسی باید در کنار معناشناسی باشه تا واژههای مربوط و نامربوط رو به شکل زنجیر بهم وصل نکنیم.