اوقات فراغت | آیا باید به دنبال پر کردن اوقات فراغت باشیم؟
نمیتوانیم از مدیریت زمان حرف بزنیم و به اوقات فراغت نپردازیم.
اگر خاطرات کودکی و نوجوانی خود را مرور کنید، احتمالاً اوقات فراغت را در کنار «مصاحبههای رادیو و تلویزیون» یا شاید «انشای مهر ماه» به خاطر خواهید آورد.
از اواخر فصل بهار، رادیو و تلویزیون و رسانههای رسمی، نگران میشوند که کودکان در تابستان چه خواهند کرد و برای «پر کردن» اوقات فراغت چه برنامهای خواهند داشت.
معلمها هم که این موضوع را یکی از مهمترین چالشهای تابستانی میدانند، در ابتدای سال تحصیلی از دانشآموزان میپرسند که اوقات فراغت خود را چگونه گذراندید؟
اگر کمی در وب جستجو کنید هزاران مطلب میبینید که به نحوه گذران اوقات فراغت پرداختهاند: از کتابخوانی و توسعه فردی گرفته تا ساخت کاردستی و خرید درمانی و رفتن به مهمانی و سفر.
ما در این درس قصد نداریم به تکرار این بحثها بپردازیم و انواع روشهای گذران اوقات فراغت را مرور کنیم. بلکه میخواهیم به برخی از نکات پایهایتر دربارهی اوقات فراغت بپردازیم و ببینیم که آیا این مفهوم را به خوبی شناختهایم؟ آیا واقعاً باید اوقات فراغت را – مثل یک چاه یا چالهی غیرضروری و ناخواسته – پر کرد؟ یا میتوان نقش مهمتر و اثرگذارتری برای آن قائل شد؟
خواهیم دید که اوقات فراغت چیزی فراتر از تعطیلات تابستانی دانشآموزان یا غروبهای دلگیر روز جمعهی کارمندان است و بهتر است بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
ابتدا به این سوال میپردازیم که اوقات فراغت چیست و سپس به سراغ روشهای جدی پر کردن اوقات فراغت میرویم. در ادامه توضیح خواهیم داد که میتوان نگاه متفاوتی هم به اوقات فراغت داشت و به شکل متفاوتی از آن استفاده کرد.
اوقات فراغت چیست؟
تعریف اوقات فراغت – بر خلاف آنچه در نگاه اول به نظر میرسد – ساده نیست. بستگی دارد این سوال را پیش چه کسی ببرید و از کدام متخصص بپرسید. انسانشناسها، جامعهشناسها و روانشناسها، اوقات فراغت را به شیوههای متفاوتی تعریف میکنند.
شاید برایتان جالب باشد که مطالعهی اوقات فراغت، یک قلمرو علمی بینرشتهای نیز محسوب میشود و کسانی هستند که تخصص آنها «اوقات فراغت» است. کافی است با کلیدواژهی Leisure Studies در وب جستجو کنید تا این دانشمندان و مقالات و کتابهایشان را بیابید (+/+/+/+).
پیش از اینکه وارد بحث دقیقتر شویم، فعلاً میتوانیم چنین فرض کنیم که اوقات «فراغت» چنانکه از نام آن پیداست، شامل وقتهایی است که ما «فارغ» از کارها و وظایف روزمره در زندگی میتوانیم به خواستهها و نیازها و دغدغهها و علایق شخصی خود فکر کنیم. کارهایی که لازم نیست از روی وظیفه انجام شوند.
گذران جدی اوقات فراغت
شاید شما هم چنین افرادی را بشناسید و یا حتی خودتان از جملهی این افراد باشید. کسانی که برای گذران اوقات فراغت:
- در کلاسهای آموزشی مختلف ثبتنام میکنند
- میکوشند مهارتهای تازه یاد بگیرند
- یک فعالیت خیریه یا عامالمنفعه راهاندازی میکنند یا به مشارکت داوطلبانه در چنین فعالیتهایی میپردازند
- کتاب میخوانند و برای مطالعه هدفگذاری میکنند
وجه مشترک این فعالیتها را میتوان «جدی بودن» آنها دانست. یعنی این تصور که اوقات فراغت بسیار ارزشمند بوده و بخش مهمی از زمان من است و باید به شکلی موثر و کارا صرف شود. رابرت استبینز این شکلِ نگاه به اوقات فراغت را «گذران جدی اوقات فراغت» یا Serious Leisure مینامد.
به نظر میرسد که بسیاری از ما چنین تصویر و تصوری از اوقات فراغت داریم و احساس میکنیم که «اوقات فراغت» نباید به «بطالت» بگذرد. بالاخره وقت و زمان ما محدود است و باید مراقب باشیم که به بهترین شیوه از آن استفاده کنیم.
هیچ ایرادی ندارد که ما بخشی از اوقات فراغت خود را به کارهای جدی بگذرانیم. اما اگر این کار را به شکل افراطی انجام دهیم، یعنی تمام وقت فراغت خود را به کارهای جدی و برنامهریزیشده اختصاص دهیم، عملاً فرصتی برای تجدید قوا و بازیابی خود و آماده شدن برای وظایف سنگین و متنوع زندگی شخصی و کاری نخواهیم داشت.
حالا احتمالاً این سوال پیش میآید که چه گزینههای دیگری وجود دارد؟ اوقات فراغت را به چه شکلهای دیگری میتوان گذراند؟ در اینجا دیوید هریس به کمکمان میآید (+).
ویژگیهای اوقات فراغت
هریس چند ویژگی برای اوقات فراغت مطرح میکند که بر اساس آنها میتوانیم درک بهتری از این مفهوم داشته باشیم:
دسترسی کامل به این درس برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است.
با عضویت ویژهٔ متمم علاوه بر دسترسی به این مطلب، به سایر درسهای مربوط به مدیریت زمان، نظم شخصی و برنامه ریزی هم دسترسی پیدا میکنید. همچنین با فعال کردن اشتراک ویژه به درسهای بسیار بیشتری دسترسی پیدا میکنید که میتوانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:
البته بررسیهای ما نشان داده که علاقهمندان به این درس، معمولاً از درسهای زیر بیشتر از سایر درسهای متمم استقبال کردهاند:
شخصیت شناسی | استعدادیابی | خودشناسی
مذاکره | روانشناسی پول | مدیریت استرس
مسیر شغلی | مهارت یادگیری | هوش هیجانی
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
همچنین فایل صوتی هشتساعتهٔ آموزش هدف گذاری در فروشگاه متمم را هم میتوان مکمل مناسبی برای این بحث در نظر گرفت.
میتوانید به مطالعهی سایر درسهای مدیریت زمان ادامه دهید.
در مجموعه درسهای زندگی شاد بحثی را برای گفتگو باز کردهایم و در آن به مفهوم ثروت زمانی پرداختهایم. الان زمان مناسبی است که به آن درس سر بزنید و گفتگوهای پیرامون آن را هم مطالعه کنید.
مطالب مرتبط با نظم شخصی و برنامه ریزی
اولویت بندی کارها با ماتریس آیزنهاور (ماتریس اهمیت و فوریت)
آیا شما روتین های روزانه دارید؟
فایلهای صوتی آموزش مدیریت زمان
خودتان را از نظر میزان مهارت در برنامه ریزی ارزیابی کنید
چگونه برنامه ریزی کنیم که آن را دوست داشته باشیم؟
برنامه ریزی برای موفقیت یک پروژه
تفاوت برنامه ریزی و بودجه ریزی چیست؟
چک لیست چیست؟ اهمیت چک لیست و طراحی چک لیست
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مدیریت زمان به شما پیشنهاد میکند:
- مدیریت زمان چیست؟ | دوره مدیریت زمان و اصول و تکنیک های آن
- تعریف کارایی، تعریف اثربخشی و تفاوت کارایی و اثربخشی
- تعریف اهمال کاری چیست؟ | چگونه عادت به تعویق انداختن کارها را ترک کنیم؟
- انضباط شخصی | نظم شخصی یا نظم درونی چیست؟
- آزمایش مارشمالو | قدرت اراده، خودکنترلی و حاشیههای آن
- روتین چیست؟ شما چند روتین روزانه دارید؟
- تکنیک پومودورو چیست؟ | چرا به سراغ تایم باکسینگ میرویم؟
- نظم شخصی و فعالیت در زمانهای خاکستری
- ویژگی های یک برنامه ریزی موفق | هدف گذاری کافی نیست
- نظم شخصی و راهکاری برای آشفتگی ذهنی
- برای خواب بهتر کافی است فهرست کارهای فردایتان را بنویسید
- نظم شخصی در پانزده دقیقه (قانون ۱۵ دقیقه)
- اولویت بندی کارها و فعالیت ها | ماتریس آیزنهاور
- یک تکنیک مفید در برنامه ریزی برای آینده
- سریعتر رفتن لزوماً ما را زودتر به هدف و مقصد نمیرساند
- تعهد نود و هشت درصدی مستهلککننده است
- اصل پارتو یا قانون ۲۰/۸۰ چه میگوید؟ | معرفی، کاربردها و نقد قانون پارتو
- تعریف قانون پارکینسون چیست؟
- تعریف تفویض اختیار چیست؟
- یکی از اصول تفویض اختیار به کارکنان | استعارهی میمون بر شانه
- با دو شخصیت درون خود چه میکنید؟
- اوقات فراغت | آیا باید به دنبال پر کردن اوقات فراغت باشیم؟
- در ستایش آهستگی | کتاب کارل اونوره دربارهٔ جنبش آهستگی و کندزیستی
- نرم افزار برنامه ریزی روزانه و انجام کارهای شخصی Todoist
- آموزش نرم افزار یادداشت برداری اورنوت
- وان نوت (OneNote) | آموزش استفاده از نرم افزار وان نوت برای درس، کار و زندگی
- برای تثبیت عادتهای خوب در زندگی روزانه از چه برنامهای استفاده میکنید؟
- دانلود فایل صوتی اصول مدیریت زمان محمدرضا شعبانعلی
- مایکروسافت تو دو (Microsoft To Do) | نرم افزار مدیریت وظایف و پیگیری کارها
- مراحل نوشتن فهرست انجام کارهای روزانه | برنامه ریزی به روش GTD
- جدول برنامه ریزی روزانه و چک لیست روزانه | فایل PDF برای دانلود
- کانبان چیست و چگونه میتواند به مدیریت زمان و نظم شخصی کمک کند؟
- جدول برنامه ریزی هفتگی (+ فایل PDF برای دانلود)
- جدول برنامه ریزی ماهانه (+ فایل PDF برای دانلود)
- معمای تقویم ماهانه | اعداد مکعبها را چگونه انتخاب کنیم؟
- مدیریت انرژی در کنار مدیریت زمان
- تعریف توجه و انواع توجه | بازه زمانی توجه | توجه پایدار، انتخابی و متناوب
- چگونه از زمان درست استفاده کنیم؟ | معرفی و بررسی کتاب
- کتاب آداب روزانه | عادتهای رفتاری افراد موفق و بزرگان هنر و اندیشه
- اثر معکوس | آیا ابزارهای افزایش کارایی، خود عامل اتلاف وقت میشوند؟
- دیجیتال دیتاکس | سم زدایی دیجیتال چیست؟
- چند کتاب مدیریت زمان | معرفی و اشاره به نکات کلیدی هر کتاب
- کتاب خرده عادت ها (عادت های اتمی) | اثر جیمز کلییر
- کتاب مینیمالیسم دیجیتال | درباره اعتیاد به اینترنت و شبکه های اجتماعی
- کتاب مجالی برای تمرکز | توصیههایی برای افزایش بهره وری
- کتاب کار عمیق | خلاصه کتاب، نکات مهم و نقد آن
- کتاب مدیریت توجه (نیر ایال) | معرفی، خلاصه و نقد
- کتاب مدیریت زمان برایان تریسی | معرفی، خلاصه و نقد
- کتاب قدرت عادت نوشته چارلز دوهیگ
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کرده و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید. لطفاً برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : محمدرضا شعبانعلی
من از جمله کسانی هستم که تا حدود دو سه سال پیش، بخش اعظم اوقات فراغتم از جنس Serious Leisure بود. مدت کوتاهیه که «بطالت» (به معنای مصطلح) رو به عنوان یک روش گذران وقت پذیرفتهام.
مثلاً قبول کردهام که آدم میتونه ساعاتی رو بشینه و به زمین یا آسمون یا سقف خونه خیره بشه، میتونه یه فیلم مسخره ببینه، میتونه به جای خوندن یه کتاب فاخر، با دوستاش بگه و بخنده، بدون اینکه قصد خرید یا آشنایی با بازار یا هر هدف مفید دیگهای داشته باشه، توی یه مرکز خرید بچرخه و فروشگاهها و مردم رو نگاه کنه. بدون محاسبهی هزینه فرصت، میتونه به جای گفتگو کردن با مدیران و صاحبان کسب و کار و شبکهسازی، با حیوونها بازی کنه و خلاصه هر کار دیگهای که دستاورد مشخصی در کوتاهمدت، میانمدت و طبیعتاً بلندمدت نداره و صرفاً به گذران لحظهی «حال» منجر میشه.
من مطالعهی مشخصی در این حوزه در کشور خودمون ندیدهام، اما حس میکنم ماجرای Serious Leisure در کشور ما واقعاً جدیه. طی سالهای اخیر که تب «توسعه فردی» و «استراتژی رشد فردی» و «سخنرانیهای انگیزشی» و «کارآفرینی» و «موفقیت» در کشورمون زیادتر شده و شبکههای اجتماعی هم به بستر مناسبی برای ترویج این مفاهیم تبدیل شدهان، بهنظرم ماجرا جدیتر شده.
اینکه من توی مترو - به جای گپ زدن با آدم کناری یا خیره شدن به پنجره و دیدن خیابون - کتاب بخونم، کار شیک و باکلاسی محسوب میشه.
اینکه صبح خیلی زود - وقتی همه خواب هستن - بیدار بشم و روزم رو شروع کنم، پیشنیاز موفقیت محسوب میشه.
اینکه روز تعطیل که میشه به کوه و بیابون سر زد، من در سمینار فیزیکی یا آنلاین شرکت کنم، ظاهراً خیلی آبرومنده.
اینکه از صبح تا شب عکس و استوری بذارم بگم روزم ۵ صبح شروع شده و جلسه پشت جلسه پشت جلسه تا ۱ شب، از من یک آدم «امیدوار» و «پرتلاش» و «در مسیر موفقیت» میسازه.
و کمتر به هزینههای پنهان این سبک زندگی پرداخته میشه (من حداقل در مورد خودم میتونم این هزینههای پنهان رو ردیابی کنم و تشخیص بدم).
قطعاً چنین پدیدهای تکریشهای نیست. اما من در ذهن خودم - بدون اینکه هر نوع مطالعه و تحقیق و استدلال قوی در پشت حرفم باشه - یکی از عوامل ترویج این نگرش رو ضعف شدید زیرساختهای فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی در چند دههی اخیر میدونم.
وقتی آموزش و پرورش با انبوهی از درسهای بیفایدهی تئوریک یا دستوری، ساعات درسی رو پر میکنه، «برنامه» به یک چیز بیفایده تبدیل میشه و «فوق برنامه» معنا پیدا میکنه. تمام ساعات روز به بطالت میگذره و حالا کلاسهای خارج از مدرسه و آخر هفته و آموزشهای تابستانی معنا پیدا میکنن. پدر و مادر تلویحاً پذیرفتهان که فرزندشون دوازده تا شانزده سال و حتی بیشتر به «نظام آموزشی» بدهکاره و این بدهی باید پرداخت بشه. اما چون این بدهی در راستای رشد و یادگیری اون نیست، باید در ساعات فراغت بدهی به خودش رو هم در قالب فعالیتهای فوقبرنامه پرداخت کنه.
شبیه همین موضوع رو در زیرساختهای اقتصادی هم میبینم. در یک اقتصاد سالم، هر کس باید بتونه با تلاش، به سطح مطلوبی از رفاه برسه (نه سطح رویایی و ایدهآل).
اما وقتی چنین اتفاقی نمیافته، فرد یا به دنبال روشهای غیراخلاقی (از فساد تا قمار) میره و یا حس میکنه که باید - مثل باکسر در قلعهی حیوانات - بیشتر کار کنه تا ناشایستگی و ناکارآمدی مدیران و سیاستگذاران کلان کشور رو جبران کنه. پس اگر رویای زندگی خوب و موفقیت داره، و اگر یاد گرفته باشه مرکز کنترل درونی رو معیار تحلیلهاش قرار بده، نتیجه میگیره که به جای نق زدن به در و دیوار، بهتره من از اوقات فراغت خودم بزنم و اون ساعتها رو به پای رشد و پیشرفت و توسعه فردی و یا حداقل شغل و مهارت دوم بریزم (اخیراً زیاد میشنوم که به مردم توصیه میکنن پورتفوی شغلی داشته باشید. زیرساخت اقتصادی ناکارآمد باعث میشه که فرد در یک شغل مشخص احساس امنیت و امید به پیشرفت نداشته باشه و با صرف وقت و تلاش و اختصاص ساعات فراغتش، سبدی از مشاغل رو تشکیل بده).
مثالهای دیگری هم در ذهنم هست.
در نهایت حس میکنم در شرایطی غیر از شرایط موجود ما - منظورم شرایط ایدهآل نیست، بلکه شرایط معقول است - باید دانشآموز بتواند بگوید من از صبح تا عصر کلاس بودهام و ساعات مولد داشتهام و الان میخواهم وقتم را به بطالت (نه به معنای منفی آن، بلکه به شکلی که در درس گفته شده) بگذرانم.
کارمند حق دارد بگوید من ساعات روزم را عالی کار کردهام، سازمان هم تلاش من را میبیند و زحماتم را جبران میکند، بخش کمی از اوقات فراغتم را هم برای یادگیری و توسعه فردی گذاشتهام، و بخش دیگری را میتوانم بدون احساس گناه به بطالت بگذرانم.
و خلاصه فکر میکنم شاید اگر شرایط محیطی به گونهی دیگری بود، افراد کمتری میآموختند یا ترغیب میشدند یا وادار میشدند که از «کیسهی اوقات فراغت» برای «افزایش دستاورد» خرج کنند.
البته باز هم میگویم که این حرف من، حتی اگر درست باشد، صرفاً میتواند به عنوان یکی از ریشههای این پدیده در نظر گرفته شود.