هدف گذاری در زندگی شخصی و محیط کار | تعریف، اصول، تکنیکها و روشها

همانطور که در فایل صوتی آموزش هدف گذاری گفته شده بود، قصد داریم به تدریج مجموعه درسهایی در مورد هدف گذاری در متمم منتشر کنیم.
البته تا همین لحظه هم درسهایی در متمم دربارهٔ اصول هدف گذاری و موضوعات وابسته به آن مانند برنامه ریزی، انضباط شخصی و مدیریت زمان منتشر شده، اما هم لازم است آن درسها بهروزرسانی شوند و هم باید درسهای متنوع دیگری به این مجموعه افزوده شود.
این مجموعه درس را با موضوعات سادهای مانند «هدف گذاری چیست؟» آغاز میکنیم و سپس با اصول مهم در هدف گذاری ادامه میدهیم. سپس به موضوعاتی مانند «روش هدف گذاری» خواهیم پرداخت و مراحل هدف گذاری را یکبهیک (بر اساس مدل روبیکان) بررسی خواهیم کرد. البته ما فقط به مدل روبیکان اکتفا نمیکنیم و انواع مدل های هدف گذاری را شرح خواهیم داد.
درسهایی که تا کنون در متمم درباره هدف گذاری منتشر شدهاند را میتوانید در ادامه ببینید.
تعریف هدف و مفهوم هدف
طبیعتاً یک دوره هدف گذاری حرفه ای باید با پرداختن به مفهوم هدف و تعریف هدف آغاز شود. چون تا دربارهٔ اینها صحبت نکنیم نمیتوانیم از اصول هدف گذاری حرف بزنیم. با وجودی که معمولاً هدف را به شکل ساده با عبارت «وضعیت مطلوبی که میل داریم به آن برسیم» تعریف میکنند، اما در عمل، سوالها و ابهامهای بسیاری دربارهٔ تعریف هدف به وجود میآید.
مثلاً این که «من میخواهم تسلط بیشتری بر هیجاناتم داشته باشم» یک هدف محسوب میشود؟ یا باید وضعیت مطلوبمان بسیار شفافتر باشد تا بتوانیم آن را «هدف» بنامیم؟ هدف گذاری در زندگی شخصی چه تفاوتی با هدف گذاری کسب و کار دارد؟
در درس تعریف هدف به این پرسشها میپردازیم:
تفاوت هدف با چشم انداز و دیگر اصطلاحات نزدیک به آن
اصطلاحات متعددی در هدف گذاری و برنامه ریزی وجود دارند که ماهیتشان کموبیش شبیه است. آنقدر که گاهی آنها را در کنار «هدف» میبینیم و گاه حتی به جای هدف به کار میروند. target, purpose, vision, intent و objective نمونههایی از این اصطلاحات هستند.
ما یکی از درسهای آموزش هدف گذاری را به بررسی تفاوت این اصطلاحات اختصاص دادهایم:
افق هدف گذاری
افق زمانی هدف گذاری هم بحث دیگری است که بر دستیابی به اهداف تأثیر دارد. گاهی ما صرفاً به این علت به هدفهای خود دست پیدا نمیکنیم که آنها در قالب اهداف کوتاه مدت تعریف کردهایم. بنابراین در دستیابی به آنها شتابزده هستیم و از روشهای نادرستی برای دستیابی به آنها استفاده میکنیم. ضمن اینکه طبیعتاً دست نیافتن به اهداف هم باعث سرخوردگی ما شده و انگیزهٔ ما را برای پیگیری هدفهای دیگرمان کاهش میدهد.
از سوی دیگر، گاهی هدفهایی را که میشد در مدت کوتاهی به آنها دست یافت، در قالب اهداف بلندمدت تعریف میکنیم. این اشتباه هم بر تعهد به اهداف تأثیر منفی میگذارد و باعث میشود به تدریج و در طول مسیر، انگیزه خود را برای پیگیری اهدافمان از دست بدهیم.
به همین علت، تشخیص افق زمانی مناسب، تفکیک اهداف کوتاه مدت و بلندمدت، و نیز خرد کردن هدف های بلندمدت به اهداف کوچکتر از جمله خردهمهارتهای مهم در هدف گذاری هستند و باید برای یادگیری این مهارتها تلاش کنیم.
مدلی برای تحلیل هدف گذاری در انسانها
برای این که روش هدف گذاری خود را بهتر بشناسیم و رفتارهایمان را در هدف گذاری بهتر تحلیل کنیم، بهتر است از مدل های تحلیل هدف گذاری استفاده کنیم. یعنی ببینیم از لحظهٔ اول که هدفی در ذهن ما شکل میگیرد تا زمانی که به آن هدف میرسیم یا رهایش میکنیم، چه اتفاقهایی میافتد؟
مدلهایی که برای تحلیل هدف گذاری پیشنهاد شدهاند بسیار متنوعند. ما در متمم مدل گامهای اقدام یا روبیکان را انتخاب کردهایم. چون در چارچوب درسهای متمم بهتر مینشیند و مفاهیم آن در سایر درس های توسعه فردی (مانند برنامه ریزی و تغییر عادت های فردی) نیز به کار میآیند:
از آنجا که دوره آموزش هدف گذاری متمم بر پایهٔ این مدل بنا شده، پیشنهاد میکنیم حتماً درس مربوط به آن را با دقت بخوانید:
نظریه هدف گذاری
نمیشود از هدف گذاری حرف بزنیم و از نظریه هدف گذاری چیزی نگوییم. نظریه هدف گذاری لاک، اولین نظریهٔ منسجم در زمینهٔ هدف گذاری بود. شاید این نکتهٔ ساده که هدف باید شفاف و چالشی باشد، الان بهنظر معمولی باشد. اما در زمان خودش سنگ بنای مهمی برای شکلگیری مباحث تئوریک در زمینه هدف گذاری بود.
ارزش کار لاک و لیثام (که بعداً با لاک همکار شد) این بود که به این نکات ساده محدود نماندند و مدام کوشیدند دستاوردهای تازه در زمینه هدف گذاری را به نظریه خود بیفزایند. بنابراین، نظریه هدف گذاری امروز به چتری تبدیل شده که بسیاری از تحقیقات علمی در زمینه هدف گذاری زیر آن انجام میشوند و با تکیه بر آن سامان میگیرند.
سلسله مراتب اهداف | از هدفهای ملموس تا هدفهای انتزاعی
تقریباً برای همهٔ ما جا افتاده که «عینی بودن» و «ملموس بودن» هدف، یکی از اصول مهم در هدف گذاری است. در آموزش هدف گذاری هم معمولاً هر جا میخواهند یک نمونه هدف گذاری درست را نشان دهند و اصول هدف گذاری را بیاموزند، اولین کاری که انجام میدهند این است که یک هدف کلی را مطرح میکنند و میگویند: «این به درد نمیخورد. باید آن را به هدفهای شفاف، ملموس، قابل سنجش و زماندار» تبدیل کنید.
شاید این قاعده برای هدف گذاری کسب و کار مفید باشد (آن هم نه همهجا). اما برای بسیاری از اهداف شخصی ما کاربرد ندارد. ما نباید از میان همهٔ انواع هدف صرفاً به هدفهای ملموس محدود شویم. همهٔ هدف های زندگی از جنس هدف گذاری در کنکور نیستند که بشود آنها را کاملاً عینی و بهشکل صفر و یک (موفق شدم، موفق نشدم) سنجید. اگر هدف زندگی ما این باشد که انسانی بهتر یا شهروندی مسئولیتپذیرتر، یا مدیری تأثیرگذار باشیم، حق نداریم اسم آن را هدف بگذاریم؟
در درس سلسله مراتب اهداف به این نوع سوالها میپردازیم و بعداً خواهیم دید که متأسفانه از میان انواع مدل های هدف گذاری، بیشتر آنهایی برای ما پررنگ شده که نگاهی کاملاً عددی و مکانیکی دارند؛ مناسب برای کارگاهها و کارخانهها و محدود و ضعیف برای هدف گذاری در زندگی:
اهداف عملکردی در مقابل اهداف یادگیری
بسیاری از ما به اشتباه اینطور یاد گرفتهایم که یکی از اصول مهم در هدف گذاری این است که هدف باید بهشکل شفاف و قابلدستیابی تعریف شود. این نکتهای است که معمولاً در دورههای آموزش هدف گذاری و برنامه ریزی در قالب «هدف نویسی» مطرح میشود.
اما آیا واقعاً اهمیت هدف در این است که «مقصد» ما را شفاف کند؟ یا میتواند صرفاً «جهت» ما را مشخص کند؟
ایدهٔ هدفهای شفاف و قابلاندازهگیری سالها بر ادبیات مدیریت و کسب و کار حاکم بود. اما در دهههای اخیر کاملاً پذیرفته شده که گاهی اوقات اصلاً لازم نیست دنبال عملکرد مشخص و نتیجهٔ قطعی باشیم. ما میتوانیم یادگیری را هدف قرار دهیم و بهجای این که به رسیدن یا نرسیدن به هدف فکر کنیم، بر این موضوع متمرکز شویم که «من چگونه میتوانم در مسیر این هدف، چیز تازهای یاد بگیرم یا کار تازهای انجام دهم؟»
این نوع نگاه به هدف گذاری علاوه بر اینکه میتواند در بسیاری از حوزهها دستاوردهای بهتری به همراه داشته باشد، فشار و تنش پیگیری اهداف را هم کم میکند و حس خوب زندگی را به ما برمیگرداند:
اهداف عملکردی چه ویژگیهایی دارند؟
در این بخش از بحث، جدا از تعریف اهداف عملکردی و اهداف یادگیری، پرسشنامه سنجش جهتگیری اهداف را هم مرور میکنیم. این پرسشنامه نشان میدهد که جهتگیری ذهنی شما بیشتر به سمت کدام گروه از هدفها تمایل دارد: هدفهایی که تأیید دیگران را به همراه میآورند یا هدفهایی که به رشدتان کمک میکنند:
تعارض میان اهداف | اهمیت ارزشها در هدف گذاری
حتماً شما هم در زندگی خود این تجربه را داشتهاید که مجبور شوید برخی اهدافتان را پای اهداف دیگر خود قربانی کنید. این کاملاً طبیعی است. هدفها همیشه با یکدیگر همسو نیستند و دیر یا زود مجبور میشویم بعضی از هدفهایمان را به نفع برخی دیگر کنار بگذاریم.
این تعارض در محیط کار هم به وجود میآید و کسانی که مدیریت کسب و کار را بر عهده دارند، دیر یا زود یاد میگیرند که یکی از کارهای دشوارشان، انتخاب چند هدف و کنار گذاشتن سایر اهداف است. این مسئله آنقدر جدی است که گاهی در تعریف استراتژی میگویند: استراتژی یعنی این که چه کارهایی را انجام ندهیم.
اما چگونه باید این کار را انجام دهیم؟ بر چه اساس تصمیم بگیریم که یک هدف را کنار گذاشته و هدف دیگری را دنبال کنیم؟ یکی از موضوعاتی که در اینجا میتواند به ما کمک کند، آشنایی با ارزشهایمان است. نه فقط این که بدانیم ارزشهایمان چه هستند. بلکه باید بدانیم اهمیت نسبی آنها چیست. درسهای زیر در این زمینه به شما کمک میکنند:
چگونه انگیزه میگیریم؟ چرا انگیزه مان را از دست میدهیم؟
گاهی اوقات ما فقط از نحوه هدف گذاری و تکنیکهای هدف گذاری حرف میزنیم، اما فراموش میکنیم که هدف گذاری به موتور محرک هم نیاز دارد: انگیزه و انگیزش.
در واقع اگر از کسانی که به سراغ درس هدف گذاری میآیند و میخواهند هدف گذاری را به عنوان یک مهارت نرم بیاموزند بپرسید چرا به سراغ این دوره آمدهاند، اغلب خواهند گفت که هدفهایی را تعیین میکنند، اما تعقیب نمیکنند. یا در ابتدای راه برای پیگیری هدفهایشان انگیزه دارند، اما به تدریج آن انگیزهٔ اولیه را از دست میدهند.
به همین علت بحث هدف گذاری بدون آشنایی با مفهوم انگیزه و مدلهای انگیزش ناقص خواهد بود. از میان مدل های متنوعی که برای تحلیل انگیزه انسانها مطرح شده، ما مدل خودتعیین گری را به عنوان پایهٔ دوره هدف گذاری انتخاب کردهایم:
بحث انگیزه درونی و انگیزه بیرونی هم که در معمولاً در تعیین اهداف مطرح میشود و همهٔ ما کموبیش با آن آشنا هستیم، زیرمجموعهٔ نظریه خودتعیین گری است. با توجه به اهمیت موضوع انگیزه درونی یک درس مستقل هم به آن اختصاص داده شده است:
نقش اطرافیان در هدف گذاری
قطعاً با مراجعهای کوتاه به حافظهٔ خود، هدفهایی را به خاطر میآورید که به واسطهٔ دوستان و اطرافیانتان انتخاب کردهاید. و احتمالاً هدفهایی که وجود برخی دوستان و اطرافیان مانع تحقق آنها شده است.
اطرافیان هم در «انتخاب هدف» و هم در «پیگیری هدف» نقش دارند. یعنی هم باعث میشوند ما هدفهای مشخصی را انتخاب کنیم و هم موجب کاهش یا افزایش انگیزه ما در تعقیب اهدافمان میشوند. علاوه بر این در ارزیابی عملکرد هم نقش مهمی ایفا میکنند. چون میتوانند از بیرون به ما نگاه کنند و بگویند تا چه حد توانستهایم در مسیر دستیابی به اهداف خود حرکت کنیم.
به همین علت توجه به حمایت اجتماعی یکی از مکملهای مهم در هدف گذاری است. ما یک درس را به این موضوع اختصاص دادهایم:
شیوه مکتوب کردن هدف و نوشتن گزارش پیگیری اهداف
موضوع دیگری که لازم است در هدف گذاری به آن پرداخته شود، هدف نویسی و مکتوب کردن اهداف است. معمولاً توصیه میشود که اهداف خود را بنویسید. میدانیم که این کار فواید متعددی دارد. سادهترین آنها این است که هدف برای خودمان شفافتر میشود.
اما هدف را چگونه باید نوشت؟ چه نکاتی را در نوشتن هدف باید رعایت کرد؟ در طول زمان چگونه و بر اساس چه قاعدهای هدف مکتوبمان را اصلاح کنیم؟
علاوه بر این، اگر هدف صرفاً نوشته شده و کنار گذاشته شود، طبیعتاً چندان اثربخش نخواهد بود. منطقیتر است در طول مسیر و تلاش برای دستیابی به هدف، گزارشهایی هم ثبت کنیم و در کنار هدف مکتوبشدهمان قرار دهیم. این گزارشها باید چه ساختاری داشته باشند؟ چه چیزهایی در آنها بنویسیم؟
هدفنویسی و تدوین گزارش تلاشها، موضوع مهمی است که در حد یک کارگاه آموزشی مستقل میتوان دربارهاش حرف زد.
ما فعلاً در متمم بحثهای بسیار مختصری در این باره داشتهایم. مثلاً بحث رزومه نویسی آینده نگر که در مجموعه درسهای مسیر شغلی مطرح شده در این دسته قرار میگیرد. در یکی از درسهای توسعه فردی هم به روش نوشتن برنامه رشد شخصی پرداختیم که محتوای آن از جنس مکتوب کردن هدف و پیگیری اهداف است.
هدفهای تحول فردی
هدف های تحول فردی ویژگیهایی دارند که آنها را از بسیاری دیگر از انواع هدف متمایز میکند. وقتی تصمیم میگیریم به فرد دیگری تبدیل شویم، یا از بین «من»هایی که میتوانند سالها بعد وجود داشته باشند، یک «من» را برمیگزینیم و منهای دیگر را کنار میگذاریم، به سراغ زیربنای هویتی خود رفتهایم.
به همین علت، بسیاری از کتابها و مقالات هدف گذاری این نوع هدفها را جدا از هدف های شغلی، هدف های زندگی شخصی و هدف های توسعه فردی بررسی میکنند.
هدف گذاری سازمانی و تعیین هدف برای کسب و کار
همانطور که در ابتدای همین مطلب اشاره کردیم، هدف گذاری در فضای کسب و کار یک بحث کاملاً گسترده است که با موضوعاتی مانند رفتار سازمانی، منابع انسانی، روانشناسی سازمانی، استراتژی، کار تیمی و بسیاری موضوعات دیگر گره میخورد.
به همین علت، یکی از اولین حوزههایی که در کوچینگ مدیران اجرایی و سایر زیرمجموعههای بیزینس کوچینگ رشد کرد، هدف گذاری بود. منابعی هم که موضوع مدیر در نقش کوچ را بررسی کردهاند، معمولاً در سرفصلهای وظایف مدیر-کوچ بحثی را به هدف گذاری اختصاص میدهند: هم دربارهٔ کمک به هدف گذاری در مسیر فردی و هم برای ایجاد رابطهٔ سازنده میان اهداف فردی و اهداف سازمانی.
مدل هدف گذاری اسمارت نمونهای از مدلهای بسیار ساده در هدف گذاری سازمانی است که استفاده از آن – آگاهانه و ناآگاهانه – به بسیاری از حوزههای دیگر هدف گذاری هم سرایت کرده است.
هدفهای دونفره و چندنفره
بسیاری از هدفهای ما در زندگی، دونفره و چندنفره هستند. هدفهایی که دو شریک عاطفی با هم برای زندگیشان تعریف میکنند، نمونهای از هدفهای دونفره هستند. همچنین هدفهایی که دو دوست با هم تعریف میکنند (از این به بعد رژیم میگیریم. از این به بعد کتابخوانی را جدی میگیریم. از این به بعد هر روز ورزش میکنیم. هر دو با هم درس میخوانیم تا کنکور قبول شویم و …).
گاهی همین نوع هدفها در گروههای بزرگتر هم تعریف میشوند (مثلاً گروه کتابخوانی یا گروهی در یک شرکت که تصمیم میگیرند یک پروژه داخلی را اضافه بر وظایف رسمی سازمانی برای خود تعریف کنند و پیش ببرند).
هدف گذاری دونفره و چندنفره یکی از مباحث جذاب در هدف گذاری است که در سالهای اخیر بیشتر به آن پرداخته شده است.
دانشمندان و صاحبنظران مرتبط با بحث هدف گذاری
دانشمندان و صاحبنظران بسیاری در زمینهٔ هدف گذاری فعالیت کرده و نقش مهمی در توسعه این دانش ایفا کردهاند (از تعدادی از آنها در فایل صوتی هدف گذاری نام بردیم). در مسیر تدوین دوره هدف گذاری به تدریج به این دانشمندان و کارهایشان اشاره خواهد شد. همچنین دانشمندانی که قبلاً به آنها اشاره شده، به شکل کاملتر معرفی خواهند شد.
در ادامه نام تعدادی از دانشمندانی که در بحث هدف گذاری باید بیشتر به آنها پرداخته شود را میآوریم:
ادوین لاک (Edwin Locke) به خاطر توسعه نظریه هدف گذاری (بهویژه بحث سطح دشواری هدف و شفافیت هدف)
گری لیثام (Gary Latham) هم به خاطر توسعه نظریه هدف گذاری (بهویژه در بحث اهمیت بازخورد)
گابریل اوتینگن (Gabriele Oettingen) به خاطر پژوهشها و آثار متعدد دربارهٔ شیوهٔ نگاه انسانها به آینده
پیتر گالویتزر (Peter Gollwitzer) به خاطر توسعه مدل روبیکان در هدف گذاری (تفکیک هدف گذاری و پیگیری اهداف)، مطالعه دربارهٔ مکانیزمهای پیگیری اهداف، نظریهپردازی دربارهٔ اهداف هویتی
آلبرت بندورا (Albert Bandura) که جایگاه بسیار ارزشمندی در روانشناسی معاصر دارد و به موضوعات کوچکی مانند هدف گذاری محدود نمیشود. اما مفهوم خودکارآمدی یا self-efficacy او یکی از اصطلاحات پرتکرار در بحث هدف گذاری است و در بسیاری از مقالات هدف گذاری از این مفهوم استفاده شده است.
کارول دوئک (Carol Dweck) به خاطر طرح بحث مدل ذهنی ثابت و مدل ذهنی رشد
ریچارد رایان (Richard Ryan) به خاطر نقش او در نظریه خودتعیینگری به عنوان یکی از مطرحترین مدلهای انگیزش
ادوارد دسی (Edward Deci) به خاطر طرح بحث نیازهای انسان، انگیزش درونی و نقش او در نظریه خودتعیینگری
در فروشگاه متمم یک فایل صوتی آموزشی ۸ ساعته با عنوان هدف گذاری عرضه شده است.
محمدرضا شعبانعلی در این فایل صوتی توضیح میدهد که هدف و هدف گذاری بحثی گسترده است که اغلب ما صرفاً با گوشههایی از آن آشنا هستیم.
تعریف هدف، انواع اهداف، مدلهای مختلف هدف گذاری، تکنیکهای هدف گذاری، علت رها کردن اهداف و روش افزایش تعهد به اهداف از جمله موضوعاتی است که در دوره آموزش هدف گذاری به آنها پرداخته میشود.
اگر موضوع هدف گذاری برایتان اهمیت دارد و میل دارید آن را عمیقتر و بهتر بیاموزید، ممکن است این فایل برایتان مفید و مناسب باشد.
[ اطلاعات بیشتر... ]
شما با عضویت ویژه در متمم، میتوانید به هزاران درس دربارهٔ موضوعات مختلف از جمله موضوعات زیر دسترسی کامل داشته باشید:
دوره MBA (یادگیری منظم درسها)
استراتژی | کارآفرینی | مدل کسب و کار | برندسازی
فنون مذاکره | مهارت ارتباطی | هوش هیجانی
فکر کردن به کمک نوشتن | تسلط کلامی | یادگیری
توسعه فردی | مهارت یادگیری | تصمیم گیری | تفکر سیستمی
کوچینگ | مشاوره مدیریت | کار تیمی | کاریزما | هدف گذاری
عزت نفس | زندگی شاد | خودشناسی | شخصیت شناسی
پروژهٔ تدوین و انتشار دوره هدف گذاری در متمم، به سه علت پروژهای طولانی خواهد بود و پیچیدگیهای متعددی خواهد داشت:
◼️ دو فضای کاملاً متفاوت در هدف گذاری: دوره آموزش هدف گذاری، به فرض جامع بودن، باید هر دو فضای زندگی شخصی و محیط کار را پوشش دهد. بخشی از مباحث هدف گذاری در زندگی شخصی با هدف گذاری در محیط کار مشترکند. اما در موضوعات تخصصیتر، این دو قلمرو از یکدیگر فاصله میگیرند.
مشخصترین تفاوت در این است که در محیط کار، همواره سیستم پرداخت و پاداش وجود دارد. بنابراین در هر شکلی از هدف گذاری و تعیین اهداف، باید تکلیف رابطهٔ هدف و سیستم پرداخت مشخص شود. این بحث یکی از پیچیدهترین مباحث در مدیریت رفتار سازمانی و مدیریت منابع انسانی است و اشتباه در آن، میتواند به رقابتهای نادرست، رفتارهای غیراخلاقی، شکلگیری تعارض، کاهش انگیزه و مشکلاتی از این دست منجر شود.
در مقابل، هدف گذاری در زندگی، در عین اینکه درگیر این نوع چالشهای سازمانی نیست، پیچیدگیها و ابهامهای خود را دارد. ما در محیط کار به راحتی افق بلندمدت را نفی میکنیم: «کی میدونه ده سال دیگه چی میشه؟ ما فعلاً همین برنامهٔ دو ساله رو تدوین کنیم.» اما در زندگی فردی، بخواهیم یا نه، چند دههٔ بعد هم گوشهٔ ذهن ماست. بسیاری از کسانی که مفید بودن برنامههای بلندمدت را نفی میکنند، همچنان هر ماه مبلغی را برای دوران بازنشستگیشان به سازمانهای بیمه پرداخت میکنند.
به این هم توجه کنید که دو حوزهٔ زندگی شخصی و زندگی شغلی از یکدیگر مستقل نیستند و همپوشانیهایی هم دارند. هدفهای ما در یک زمینه میتواند تسهیلکننده یا مانع هدفهایمان در زمینهٔ دیگر باشد. پس این هم به پیچیدگیهای بحث هدف گذاری میافزاید.
◼️ نامشخص بودن مرز بحث هدف گذاری با مباحث دیگر
دومین پیچیدگی در آموزش هدف گذاری این است که مرز بحث هدف گذاری با برخی مباحث دیگر مانند مدیریت زمان، برنامه ریزی، مدیریت منابع و تغییر و تثبیت عادت های فردی چندان شفاف نیست.
از یک سو نمیتوان هدف گذاری را زیرمجموعهٔ برنامه ریزی دانست، چون وسیعتر از آن است و از سوی دیگر نمیشود در هدف گذاری از برنامه ریزی روزانه حرف نزد. به شکل مشابه، نمیتوان هدف گذاری بدون مباحث تغییر عادت تصور کرد، از سوی دیگر تغییر عادت بحث گستردهتری است که در مباحثی مثل سبک زندگی، انضباط شخصی، اهمال کاری و حتی خودشناسی ریشه دارد و منطقی نیست عادت های فردی را زیرمجموعهٔ بحث هدف گذاری در نظر بگیریم.
بنابراین شکلگیری یک تفکیک منطقی بین این چند مبحث در متمم و در عین حال ایجاد ارتباطی کارآمد میان آنها، مستلزم گذشت زمان و اندکی آزمون و خطاست.
◼️ هدف گذاری در سطوح و لایههای مختلف
هدف گذاری، تقریباً در هر موضوعی که تصور کنید، یک مفهوم چندسطحی است. به این مثالها توجه کنید:
- هدفهای مالی: پسانداز برای خرید خانه، افزایش درآمد ماهانه و دستیابی به استقلال مالی، همگی هدف مالی محسوب میشوند. اما تفاوت آنها آنقدر زیاد است که لزوماً نمیتوان اصول و تکنیک های یکسانی را برای همهٔ آنها تجویز کرد.
- هدفهای توسعه فردی و پیشرفت شخصی: از افزایش سرعت تایپ و بهبود لهجهٔ انگلیسی تا تقویت تفکر نقادانه، همگی زیرمجموعهٔ اهداف توسعه فردی محسوب میشوند. اما ناگفته پیداست که ماهیتشان بسیار متفاوت است. همان توصیهای که ممکن است برای دستیابی به هدف بهبود لهجه به کار بیاید، ممکن است برای تقویت تفکر نقادانه کارآمد نبوده و حتی مخرب باشد.
- هدفهای مسیر شغلی: تلاش برای ارتقاء شغلی، حرکت به سمت کارآفرینی، و تبدیل شدن به یک منتور حرفهای در محیط کار، همگی هدفهای مربوط به مسیر شغلی هستند. همانطور که میبینید، در اینجا هم تفاوت آنقدر زیاد است که نمیتوان به سادگی حکمهای کلی دربارهٔ اصول و روش های هدف گذاری صادر کرد.
- هدفهای سازمانی: هدفی که مدیرعامل برای شرکت تعیین میکند، با هدفی که مدیر منابع انسانی برای واحد خود تعیین میکند و هدفی که کارشناس منابع انسانی برای خود انتخاب میکند، یکسان نیست؛ نه فقط در ظاهر، بلکه حتی در ماهیت. تغییر سطح، جنس هدفها را هم عوض میکند.
وقتی سطح هدف تغییر میکند، اصول و تکنیکها و روشهای تعیین اهداف و پیگیری آنها هم تغییر خواهند کرد. به عنوان مثال، همانطور که جورج دوران – کسی که هدف گذاری اسمارت را پیشنهاد کرد – میگوید: همانقدر که هدف گذاری کیفی برای مدیرعامل ضروری است، ممکن است برای کارشناس یا کارگری که در سطح عملیاتی فعالیت میکند، ناکارآمد باشد.
پس یکی دیگر از پیچیدگیهای بحث هدف گذاری این است که مفهوم هدف را از زوایای مختلف ببینیم و بیاموزیم و بر یک نگاه یا رویکرد خاص تعصب نداشته باشیم.
معرفی کتابهای هدف گذاری (و موضوعات مرتبط با آن)
تا کنون کتابهای متعددی در متمم معرفی شدهاند که بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم به هدف گذاری مربوط بودهاند. مثلاً کتاب طرز فکر کارول دوئک علاوه بر این که در به مباحث مدل ذهنی و یادگیری ربط دارد، در موضوع هدف گذاری هم بسیار به کار میآید.
کتاب نظریه هدف گذاری لاک و لیثام و کتاب روانشناسی اهداف موسکوویتز هم از بهترین کتابهای هدف گذاری هستند که رویکردی علمی دارند و منبع تدوین برخی از درسهای آموزش هدف گذاری متمم هم هستند. این کتابها و کتاب روانشناسی فکر کردن به آینده آنقدر جامعاند که در کنار هم برای یادگیری علمی و عمیق مفاهیم مربوط به هدف گذاری کفایت میکنند.
کتاب اراده نوشتهٔ باومایستر و کتاب آزمایش مارشمالو نوشته والتر میشل هم علاوه بر این که معمولاً در مباحث انضباط شخصی و تغییر عادت های فردی و روتین های زندگی معرفی میشود، جا دارد در هدف گذاری هم بررسی شود (نقدهای جدیای هم به هر دو کتاب وارد است).
علاوه بر اینها کتابهای دیگری هم در زمینه هدف گذاری در بخش منابع در صفحهٔ فایل صوتی هدف گذاری فهرست شدهاند که به تدریج معرفی خواهند شد. فهرست کتابهای هدف گذاری را که تا کنون در متمم معرفی شدهاند میتوانید در صفحهٔ زیر ببینید:
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری هدف گذاری به شما پیشنهاد میکند: چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای آشنا شدن بیشتر با متمم به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کنید و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید.
توجه داشته باشید که خرید ششماهه و یکساله بهترتیب معادل ۲۰٪ و ۳۸٪ تخفیف (نسبت به خرید یکماهه) محسوب میشوند.برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : محسن شیروانی
بعد از دو بار شنیدن دوره ی هدف گذاری (مجموعاٌ شانزده ساعت) و خواندن این درس، تازه تازه دارم درک می کنم وقتی محمدرضا شعبانعلی میگه: "جا داره بحث هدف گذاری درسی 3 یا 4 واحدی در دانشگاه باشه و در اون جا تدریس بشه."، یعنی چی.
پیش از این، نمی فهمیدم که چقدر این بحث، عمیق و گسترده هستش.
و دانشمندان وجود دارند که چند دهه از عمرشون رو، روی پژوهش و تحقیق در رابطه با هدف گذاری گذاشته اند.
جا داره یک بار دیگه، از محمدرضا شعبانعلی و متمم، برای تهیه ی دوره ی هدف گذاری و تصمیم برای تدوین درس هدف گذاری، تشکر و قدردانی کنم.
پی نوشت: عمیقاٌ دلم می خواست این مباحثی ارزشمندی که مطرح شده (و خواهد شد)، در مدارس، توسط معلمان به کودکان _ در سطح درکشون _ یاد داده می شد.
نمی دونم آیا متمم برنامه ای داره که در آینده، درس هایی برای آموزش هدف گذاری به کودکان و نوجوانان تدوین کنه یا نه.
(شبیه درس هایی که برای آموزش سواد مالی برای کودکان و نوجوانان تدوین شده.)
اگر این اتفاق رخ بده، فوق العاده خواهد بود.
این جا از متمم، "خواهش" می کنم در صورت امکان، این " لطف"و "بزرگواری" رو در حقّ من بکنند اگر صلاح دونستند، این پیشنهاد من رو در آینده، بررسی کنند.
با آغاز سال ۱۴۰۴، تصمیم گرفتم هدفگذاری را بهصورت علمی و ساختاریافته در زندگی شخصی و کاری ام پیاده کنم.
پس از سالها تجربه پراکنده در تعیین اهداف، این بار دوره صوتی هدفگذاری متمم را همراه با دروس متنی آن شروع کردم تا با پایههای نظری و تکنیکهای اثربخش این مهارت آشنا شوم.
مطالعه درسهایی مانند «تفاوت هدف با چشم انداز و مأموریت» و «نظریهٔ خودتعیینگری» به من کمک میکند تا درک بهتری از انگیزه های درونی و بیرونی ام پیدا کنم و متوجه شوم چرا برخی اهداف گذشته با وجود تلاش هایم محقق نشده اند.
یکی از بخشهای جذاب این دوره برای من، بحث «هدف های دونفره و چندنفره» بود. من و همسرم تصمیم گرفتیم اهداف مشترکمان را در حوزه های مالی، سلامت و توسعه فردی تعریف کنیم.
مثلا برای پس انداز خرید خانه، برنامه ریزی کردیم تا هر ماه مبلغ مشخصی را کنار بگذاریم و پیشرفت ماهانه را بررسی کنیم. همچنین، هدفی مثل مطالعه کتاب های مرتبط با مهارتهای ارتباطی را به صورت مشترک انتخاب کردیم تا همزمان رشد کنیم.
این همکاری نه تنها انگیزه ما را برای پیگیری اهداف افزایش داده، بلکه فکر میکنم مسئولیت پذیری متقابل و حمایت عاطفی را در رابطه مان تقویت کند.
یکی از مزایای هدفگذاری به نظر من آگاهی از مسیری خواهد بود که میپیماییم ما با هدف گذاری مسیر رو برای خودمون مشخص میکنیم و همین باعث میشه با تمرکز و آرامش بیشتری به سمتش حرکت کنیم یکی از خاطرات من در زمینه هدفگذاری برمیگرده به شرکت در آزمون های آزمایشی زمان کنکور که ما قبل از شروع آزمون تراز هدف خودمون رو مشخص میکردیم و راهنمای آزمون در صفحه اول نوشته بود به چه تعداد از سوالات باید پاسخ بدهیم تا نمره مورد نظر رو بدست بیاریم من مواقعی که این کار رو انجام میدادم سر جلسه آزمون آرامش بیشتری داشتم و اکثر اوقات به هدفگذاری خودم میرسیدم . درس اول رو که خوندم خیلی خوشحال شدم که اینجا قراره کلی مطلب در مورد هدفگذاری در زمینه های مختلف یاد بگیرم.