یکی از اشتباهات هدف گذاری | تمرکز روی اقدام به جای نتیجه
هدف گذاری در ظاهر کار سادهای به نظر میرسد. اما اشتباهات بسیاری در همین کار ساده وجود دارد که باعث میشود از تعیین اهداف نتیجه نگیریم.
در این درس میخواهیم دربارهٔ یکی از اشتباهات هدف گذاری حرف بزنیم.
اشتباهی که قرار است دربارهاش صحبت کنیم، واضح به نظر میرسد. با این حال اگر تجربههای خود و اطرافیانتان را در برنامه ریزی مرور کنید، احتمالاً نمونههای بسیاری از این اشتباه را مشاهده خواهید کرد. بنابراین لطفاً حتی اگر محتوای این درس ساده به نظر میرسد، آن را جدی بگیرید و به دقت مطالعه کنید.
هدفهای بیمعنی
فرض کنید یکی از دوستانتان میگوید من هدفهای زیر را برای خودم تعریف کردهام:
🎯 میخواهم طی یک سال آینده، هر روز یک عدد نان سنگک تازه بخرم.
🎯 میخواهم صد روز متوالی، کفشهایم را بعد از رسیدن به خانه جفت کنم.
این نوع هدف گذاری را چگونه ارزیابی میکنید؟ کمتر کسی هست که چنین شکلی از تعیین هدف را بپسندد. حتی احتمالاً افراد بسیاری این نوع اهداف را مصداق طنز یا تمسخر در نظر میگیرند.
اگر شما هم این شکل از هدف گذاری را بیمعنی میدانید، به سوال بعدی فکر کنید: آیا هدفهای «یاد گرفتن یک فعل انگلیسی در روز» یا «ده صفحه مطالعه در شب» شبیه همان هدفهای بیمعنی نیستند؟
همهٔ مثالهایی که مطرح شد، یک ویژگی مشترک دارند: آنها از جنس «فعالیت» و «اقدام» هستند. فعالیتها و اقدامها به خودی خود معنا ندارند و معنایشان در بستر یک هدف تعریف میشود:
خرید نان سنگک تازه وقتی معنا پیدا میکند که «تغییر سبک زندگی» را به عنوان هدف خود انتخاب کرده و به نتیجه رسیده باشید که در این مسیر ترجیح میدهید نوع و شکل خوراکتان عوض شود.
جفت کردن کفشها وقتی معنا پیدا میکند که هدف خود را «افزایش نظم در زندگی» تعریف کرده باشید. احتمالاً یکی از دهها اقدامی که در این مسیر انجام میدهید، جفت کردن کفشهاست.
یادگیری افعال انگلیسی نیز کاری شبیه جفت کردن کفش است. این کار وقتی معنا پیدا میکند که مشخص کنید هدفتان از این کار چیست (مثلاً ممکن است هدفتان کسب نمرهٔ مشخصی در تافل یا آیلتس باشد؛ شاید هم، تقویت مهارت گفتگو به زبان انگلیسی).
همین حرف را میتوانیم به شکل دیگری هم بیان کنیم: «اقدامها در ذات خود ارزش و معنا ندارند. ارزش آنها به این است که به ما کمک کنند به یک خواستهٔ معنادار برسیم.»
چرا تمرکز روی اقدام میتواند دردسرساز باشد؟
دسترسی کامل به مجموعه درسهای انگیزه و انگیزش، برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است.
همچنین با فعال کردن اشتراک ویژه به درسهای بسیار بیشتری دسترسی پیدا میکنید که میتوانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:
البته اگر انگیزش و هیجان برایتان جذاب است، شاید بهتر باشد از میان درسها و مطالب مطرح شده، ابتدا مطالعهی مباحث زیر را در اولویت قرار دهید:
تمرین و مشارکت در بحث
آیا تجربهای – در زندگی خود یا اطرافیان یا در محیط کار – دارید که «اقدام» بر روی «هدف» سایه انداخته باشد؟
در چنین وضعیتی، آیا پیش آمده که بینتیجه بودن اقدام، باعث شده باشد که سرخورده یا خسته شوید و هدفتان را رها کنید؟
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری هدف گذاری به شما پیشنهاد میکند:
- حس خوب هدف گذاری | آیا هدف داشتن واقعاً فایده هم دارد؟
- هدف گذاری به روش اسمارت | آیا هدف گذاری Smart همیشه مفید است؟
- اهمیت هدف گذاری و برنامه ریزی
- انگیزه های درونی و انگیزه های بیرونی
- یکی از اشتباهات هدف گذاری | تمرکز روی اقدام به جای نتیجه
- بی انگیزگی و فرسودگی ناشی از اقدامهای همزمان
- کتاب طرز فکر | معرفی، خلاصه کتاب و نقد آن
- تقویت اراده | اقدامهای فرساینده چگونه به قدرت اراده ما لطمه میزنند؟
- آیا هدفهای خود را به دیگران میگویید؟
- کتاب شیب | ست گادین
- کارول دوک (کارول دوئک) | محقق و نظریه پرداز حوزه یادگیری و انگیزش
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسهای متمم
نویسندهی دیدگاه : شهرزاد
فکر می کنم به عنوان یکی دیگر از مصداق های بی توجهی به این نکته ی مهم، میشه به افرادی فکر کرد که اقدامی مثل ازدواج را جدی تر و حتی معادل هدفی مثل خوشبختی می دانند.
آنها از سایر اقداماتی که می توانند برای رسیدن به خوشبختی (حتی در کنار همین ازدواج) تاثیر گذار باشند (مثل تقویت مهارت های ارتباطی؛ پرداختن به علاقمندیهایشان؛ و ... و بسته به روحیات و دغدغه های هر فرد، بسیاری عوامل دیگر) غافل می شوند و باز می مانند.
و سرخوردگی ناشی از این بی توجهی رو هم فکر میکنم به روشنی در بسیاری از سطوح جامعه میشه مشاهده کرد و حس کرد.