Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu


انضباط شخصی | نظم شخصی یا نظم درونی چیست؟


اهداف و انتظارات آموزشی متمم در این درس
کد درس: ۶۷۷۳
از دوستان عزیز متممی انتظار می‌رود پس از مطالعه این درس
  • بتوانند نظم و انضباط را تعریف کرده و با یکدیگر مقایسه کنند (نظم بیرونی در برابر نظم درونی).
  • بتوانند برای نظم و انضباط مثال بزنند.
  • مفهوم دیسیپلین (Discipline) را توضیح دهند و بگویند انضباط شخصی (Self-discipline) به چه معناست.
توضیح و تأکید

این درس صرفاً به تعریف نظم و انضباط و توضیح معنی اصطلاحاتی مثل انضباط فردی، نظم درونی، نظم بیرونی و مانند این‌ها اختصاص دارد (چون معمولاً این‌ اصطلاحات را با هم اشتباه می‌گیریم و به تفاوت معنای آن‌ها توجه نمی‌کنیم).

پس از این که معنای این اصطلاحات مشخص شد، مباحثی مانند روش های افزایش انضباط شخصی، تأثیر انضباط شخصی بر موفقیت، رابطهٔ انضباط و هدف گذاری و سایر موضوعات مرتبط را بررسی خواهیم کرد.

فشار ذهنی هنگام مطالعه
نیاز به مشارکت شما
کسب و کار
زندگی
انضباط شخصی

اصطلاحات فراوانی وجود دارند که برای بسیاری از ما خاطرات خوبی را تداعی نمی‌کنند. یا لااقل، هیجان مثبت با خود به همراه ندارند. نظم و ناظم، نظم رفتاری و نظم و انضباط شخصی از جملهٔ این اصطلاحاتند.

بسیاری از ما این اصطلاحات را در جمله‌های منفی شنیده‌ایم: «تو نظم نداری.» «نمره انضباط تو به خاطر تأخیرهای مکرر کم شده است.» «چرا میز کار تو منظم نیست؟» «چرا انضباط مالی نداری؟» «پس کی می‌خواهی نظم شخصی را یاد بگیری و رعایت کنی؟» «کار تو خوب است. اما منظم نیستی.»

به نظر می‌رسد نظم و انضباط چیزی است که همیشه دوست داشته‌ایم و داریم در همه‌ ببینیم؛ اما دوست نداشته‌ایم و نداریم کسی در این مورد به خودمان تذکر دهد.

با این حال، حتی اگر فکر کردن به نظم و انضباط شیرین نباشد، ما در درس‌های مدیریت زمان ناگزیریم دربارهٔ آن‌ها حرف بزنیم. چون اگر مدل ذهنی خود را با اصول نظم و انضباط شخصی آشتی ندهیم، بسیاری از آن‌چه به عنوان تکنیک های مدیریت زمان می‌خوانیم و می‌شنویم، صرفاً کارهایی سطحی با اثرات زودگذر خواهند بود و تغییری جدی در زندگی‌مان به وجود نخواهند آورد.

نظم چیست؟

اغلب ما دو اصطلاح نظم و انضباط را کنار هم و با هم به کار می‌بریم و به تفاوت آن‌ها توجه نداریم. درست همان‌گونه که از «غم و اندوه» یا «صحت و سلامت» استفاده می‌کنیم. در حالی که دو اصطلاح نظم (به انگلیسی: order) و انضباط (به انگلیسی: discipline) معنای متفاوتی دارند.

نظم، بیش از هر چیز، به ترتیب و چیدمان اشاره دارد. بنابراین می‌توان گفت تعریف نظم به زبان ساده این است که هر چیزی سر جای خود و متناسب با جا و جایگاه خود باشد. به این چند مثال توجه کنید:

نظم در قرار گرفتن اشیاء میز منظم میزی است که وسایل روی آن مرتب است و هر چیزی سر جای خودش قرار گرفت است. نظم در کمد لباس هم به این معناست که هر لباسی سر جای خود باشد و به سادگی پیدا شود.

نظم در زمان و وقت‌شناسی اگر کسی هر روز در ساعت مشخص و تعیین‌شده در محل کار خود حاضر شود، او را فردی منظم می‌دانیم.

نظم در ادبیات نظم ادبی (در مقابل نثر) در متنی وجود دارد که کلمات آن به دقت در جای ویژهٔ خود قرار گرفته باشند؛ طوری که شکل و آهنگ کلام حفظ شود.

نظم در سلسله مراتب وقتی از نظم سازمانی یا نظم در ساختار قدرت حرف می‌زنیم، منظورمان این است که جای هر فرد، واحد، دپارتمان و نهاد مشخص است و معلوم است که چه وظایفی بر عهده دارد و چه افراد و بخش‌ها و نهادها و واحد‌هایی بالاتر از آن، هم‌ردهٔ آن، یا پایین‌تر از آن قرار دارند. کسانی هم که علیه «نظم مستقر» صحبت می‌کنند، حرف‌شان این است که «ترتیب» و «رابطهٔ» فعلی در ساختار فعلی کارآمد نیست و باید تغییر کند.

تصویر نمای بالای یک میز که روی آن وسایل بسیاری مانند خودکار و گیره کاغذ و فنجان قهوه و گلدان قرار دارد و دفترچه‌ای که روی برگ نخست آن نوشته: نظم با انضباط فرق دارد

انضباط چیست؟

انضباط یا discipline – که گاهی در فارسی هم با همین واژهٔ دیسیپلین بیان می‌شود – به معنای تعهد به قواعد و قوانین و چارچوب‌هاست. کلمات «ضابطه» و «ضوابط» هم که از عربی وارد فارسی شده و جا افتاده‌اند، با «انضباط» خویشاوندند و معنای مشابهی دارند.

وقتی کسی در سازمانی می‌گوید ما برخلاف ضوابط کاری انجام نمی‌دهیم – به فرض که نیتش اشاره به پرداخت رشوه نباشد – منظورش این است که قواعد و چارچوب‌هایی وجود دارد که ما به رعایت آن‌ها متعهدیم.

پس به خاطر داشته باشید که معمولاً وقتی اصطلاح انضباط را به کار می‌بریم، منظورمان توجه به قواعد و قوانین و تعهداتی است که از بیرون برای ما تعیین شده (و حتی شاید تحمیل شده) است:

انضباط حرفه ای (professional discipline) به این معنا که هر کس در هر حرفه ای هست، قواعد و چارچوب‌ها و ضوابطی را که برای آن حرفه تعریف و تعیین شده، رعایت کند. بخشی از این ضوابط را دولت‌ها تعیین کرده و بخش دیگری را هم انجمن‌های صنفی و تخصصی مشخص می‌کنند. علاوه بر این‌ها، معمولاً جامعه هم انتظارات عمومی دیگری دارد که در چارچوب اخلاق و عرف می‌گنجند و فردی که انضباط حرفه‌ای دارد، آن‌ها را رعایت می‌کند (ما در درس‌هایی مانند اخلاق حرفه ای در کوچینگ و حرفه ای گری در محیط کار) به برخی از این ضوابط اشاره کرده‌ایم.

انضباط در محیط آموزشی (educational discipline) به این معنا که قواعد و ضوابطی که در یک محیط آموزشی تعریف شده، رعایت شود. چه قواعدی که مستقیماً به درس‌ها و یادگیری و محتوای آموزشی مربوط است و چه ضوابط و چارچوب‌هایی که برای حضور در محیط تعریف می‌شود.

انضباط مالی (financial discipline) انضباط مالی در سازمان به این معناست که به شیوهٔ استفاده از منابع مالی و روش تخصیص آن‌ها توجه شده و تمام قواعد و ضوابط سازمان و قوانین مرتبط در سطح کشور در تعاملات مالی رعایت شود (تعریف بسیار ساده‌شده).

آشنایی با درس‌های متمم و عضویت در متمم      روش ثبت نام    فهرست درس‌ها

انضباط شخصی چیست؟

انضباط فردی یا انضباط شخصی (به انگلیسی: self-discipline) همان معنای عمومی انضباط را در خود دارد؛ یعنی تعهد به قواعد و قوانین و چارچوب‌ها. با این تفاوت این که قواعد و قوانین، از بیرون تعریف و تحمیل نشده است. بلکه خود فرد برای خودش چارچوب‌هایی را تعریف کرده و خود را به رعایت آن‌ها مقید می‌داند.

موارد زیر همگی مصداق انضباط شخصی هستند:

  • فروشنده‌ای که با خود قرار گذاشته که تحت هیچ شرایطی دربارهٔ محصولی که می‌فروشد دروغ نگوید.
  • کسی که چند ماه پیش تصمیم گرفته مطالعهٔ سی صفحه کتاب را در برنامه روزانه خود بگنجاند و جز چند استثناء، تقریباً همیشه به این تصمیم وفادار مانده است.
  • کسی که تصمیم می‌گیرد سه ساعت، پای کتاب‌هایش بنشیند و بدون دست زدن به گوشی موبایل، سه ساعت درس بخواند. و واقعاً این کار را انجام می‌دهد.

هم‌چنین با این توضیح، احتمالاً برایتان واضح است که یکی از ریشه های اهمال کاری را باید در ضعف در انضباط شخصی جستجو کرد.

آیا «انضباط شخصی» یک اصطلاح علمی است؟

پاسخ به این سوال ساده نیست (باید دید که منظور از اصطلاح علمی چیست).

اگر منظورتان این است که «اصطلاح self-discipline در مقاله های معتبر و ژورنالهای علمی به کار می‌رود یا نه؟» باید در پاسخ بگوییم بله. این اصطلاح را در بسیاری از کتاب های علمی و مقالات معتبر دانشگاهی می‌بینید.

اما اگر منظورتان این باشد که «آیا تعریف دقیق و علمی انضباط شخصی مشخص است؟» پاسخ منفی است. تعریفی از انضباط شخصی که پژوهشگران بر سر آن اتفاق‌نظر داشته باشند وجود ندارد.

در کتاب‌ها و مقالات علمی هم معمولاً هر جا اصطلاح self-discipline به‌کار می‌رود، آن را در کنار اصطلاحات دیگری مانند کنترل خود (self-control)، خودتنظیم‌گری (self-regulation) و سرسختی (grit) قرار می‌دهند.

به عنوان یک نمونه، باومایستر (Baumeister) هم که از بزرگان و صاحب‌نظران این بحث محسوب می‌شود و طی چند دههٔ اخیر، برخی از معتبرترین کتاب‌های این حوزه را تألیف و تدوین کرده و دیگران معمولاً به او ارجاع می‌دهند، در کتاب قدرت اراده (Willpower)، سه اصطلاح قدرت اراده، کنترل خود و انضباط شخصی را مترادف فرض کرده و بارها آن‌ها را کنار هم یا به‌ جای هم به‌کار می‌برد.

َعکس نسخه انگلیسی کتاب قدرت اراده نوشته باومایستر (WillPower)

به این ترتیب مشخص است که انضباط شخصی یک اصطلاح کاملاً شفاف علمی نیست و لااقل مرز مشخصی میان این اصطلاح، و سایر اصطلاحات مشابهش وجود ندارد.

با این حال،‌ طی دهه‌های اخیر که بحث توسعه فردی رونق پیدا کرده، اصطلاح انضباط شخصی هم به شدت رایج شده و آن را مدام در کتابهای توسعه فردی می‌بینیم.

علت هم واضح است. حتی اگر به خاطر اختلاف‌نظرها نشود دیسیپلین و انضباط شخصی را به روش درستی تعریف کرد، اندازه گرفت و سنجید، هم‌چنان هر یک از ما تا حدی معنای این اصطلاح را می‌فهمیم:

هر کس کاری را شروع کرده اما به‌علت تنبلی نتوانسته آن را به پایان ببرد، هر کس امروز به خودش قولی داده و فردا آن را شکسته است، هر کس سعی کرده کارهایی مثل ورزش، مطالعه یا یادگیری زبان را در برنامه‌اش بگنجاند و در نهایت آن‌ها را رها کرده، معنی ضعف در انضباط شخصی را می‌فهمد.

اهمیت انضباط شخصی در مدیریت زمان

با توجه به آن‌چه در تعریف انضباط شخصی گفتیم، قاعدتاً می‌توانید حدس بزنید که انضباط شخصی می‌تواند بر بسیاری از جنبه‌های زندگی تأثیر بگذارد؛ از رعایت رژیم غذایی و حفظ سلامت، تا تمرین‌های منظم ورزشی و تغییر سبک زندگی. از کتابخوانی و یادگیری تا پشتکار در پیگیری پروژه‌های کاری و سرسختی در مواجهه با موانع زندگی.

مدیریت زمان هم یکی از همین جنبه‌هاست. چون بسیاری از مشکلاتی که ما در مدیریت زمان داریم، به نوعی از ضعف در انضباط شخصی نشئت می‌گیرند. ضعف در انضباط شخصی باعث می‌شود:

  • به برنامه‌ های روزانه و هفتگی و سالانه خود متعهد نمانیم
  • لذت و آسایش امروز را به دستاوردهای ارزشمند فردا ترجیح دهیم
  • اولویت‌ها را تشخیص نداده و یا حتی به‌رغم تشخیص اولویت‌ها آن‌ها را جدی نگیریم
  • در برابر وسوسه‌های احساسی تسلیم شده و گزینه‌های منطقی را کنار بگذاریم

همهٔ این موارد، مستقیم و غیرمستقیم به از بین رفتن توان و انرژی ما، بی‌ثمر ماندن تلاش‌ها و برنامه‌ریزی‌های ما، و در نهایت آشفته بودن زندگی ما منجر می‌شوند.

به همین علت، منطقی است هر جا حرف از مهارت مدیریت زمان است، حتماً سرفصلی هم به انضباط شخصی اختصاص داده شود.

اگر مدیریت زمان را صرفاً‌ در چند تکنیک خلاصه کرده و فکر کنید صرفاً استفاده از ابزارهایی مانند تکنیک پومودورو یا ریختن کارها در داخل ماتریسی مثل ماتریس آیزنهاور می‌تواند مسئلهٔ مدیریت زمان را حل کند، منطقی نیست.

قطعاً این ابزارها و تکنیک‌ها مفیدند. اما فراموش نکنیم که یک سوال پایه‌ای در مدیریت زمان وجود دارد که نباید آن را نادیده بگیریم:

«آیا من به قرارهایی که با خودم می‌گذارم، پای‌بند و متعهد هستم؟ اگر نیستم، چرا چنین است؟ و چه می‌توانم بکنم؟»

هر ابزار و تکنیک دیگری، فرعِ بر این سوال محسوب می‌شود.

آیا انضباط شخصی یک ویژگی شخصیتی است؟

این سوال، سوال بسیار مهمی است. چون وقتی چیزی را «ویژگی شخصیتی» می‌نامیم، تلویحاً پذیرفته‌ایم که این ویژگی در هر فرد مشخص و ثابت است و به سادگی تغییر نمی‌کند. اما اگر انضباط شخصی (یا هر ویژگی دیگر)‌ را یک مهارت در نظر بگیریم، معنایش این است که می‌توانیم برای یادگیری آن وقت صرف کنیم و به تدریج توانایی های خود را در این زمینه افزایش دهیم (تعریف مهارت).

مروری بر کتابها و پژوهش‌های مرتبط با شخصیت شناسی نشان می‌دهد که انضباط شخصی و مفاهیم مشابه آن مانند خودتنظیم‌گری (self-regulation) و خودکنترلی (self-control) را نمی‌توان کاملاً مستقل از شخصیت دانست.

مثلاً در مدل پنج عاملی شخصیت یکی از پنج عامل شخصیتی عامل وجدان و مسئولیت‌پذیری (Conscientiousness) که آن را با C نمایش می‌دهند. خود عامل C شش زیرمجموعه دارد که پنجمین مورد آن «انضباط شخصی» است. توضیح دربارهٔ C5 و سایر زیرمجموعه‌های فاکتور C را می‌توانید در درس وجدان و مسئولیت پذیری بخوانید.

علاوه بر این، رابرت مک کری – از پیشگامان مدل پنج عاملی – در فصلی از کتاب شخصیت شناسی و خودتنظیم‌گری (Personality and Self-regulation) به تفصیل مفهوم این ویژگی را به عنوان یک ویژگی شخصیتی شرح داده است.

بسیاری از پژوهشگران دیگر هم کنترل خود (self-control) را یک صفت شخصیتی یا trait دانسته‌اند (+).

با اتکا به این منابع (و ده‌ها منبع دیگری که در این منابع به آن‌ها ارجاع داده شده است) با اطمینان می‌توان گفت انضباط شخصی مانند همهٔ ویژگی های شخصیتی یک مولفهٔ فردی دارد. و این که کسی بگوید همهٔ انسان‌ها می‌توانند به یک اندازه قدرت اراده، تسلط بر خود و انضباط شخصی داشته باشند، بیش از این که ادعایی علمی باشد، حرفی انگیزشی است.

آیا می‌توان انضباط شخصی را تقویت کرد؟

پاسخ این سوال مثبت است.

نباید اشتباه کنیم و بگوییم حالا که انضباط شخصی یک ویژگی شخصیتی است، پس تکلیف من مشخص است. من همین‌قدر انضباط دارم و دیگر نمی‌توانم بیش از این بر خودم مسلط باشم.

تفاوت در ویژگی های شخصیتی، تفاوت در پایه‌ها (baselines) است. متوسط انضباط شخصی شما (با هر تعریف و شاخصی که انتخاب کنید) ممکن است با متوسط انضباط شخصی فردی دیگر فرق داشته باشد. اما شما به نسبت خودتان می‌توانید انضباط شخصی‌تان را افزایش دهید.

هم‌چنین امکان‌پذیر است که با برخی تمرین‌ها و تکنیک‌ها، در بعضی حوزه‌های خاص، انضباط شخصی بسیار بهتری داشته باشید. حتی ممکن است در یک بازه زمانی یا در یک موضوع مشخص، انضباط شخصی‌ شما از فرد دیگری که او را منضبط‌تر از خود می‌دانید، بیشتر باشد (اگر چه احتمالاً حفظ این سطح، مستلزم صرف انرژی بیشتری است).

علاوه بر این، معمولاً نمی‌توان گفت یک ویژگی شخصیتی هرگز در طول زمان تغییر نمی‌کند. ویژگی شخصیتی صرفاً کندتر و سخت‌تر از ویژگی‌های دیگر تغییر می‌‌کند. پژوهش‌هایی هم انجام شده‌اند که نشان می‌دهند کنترل بر خود و خودتنظیم‌گری کمی انعطاف‌پذیرتر از چیزی است که معمولاً تصور می‌شود (+).

پس در انضباط شخصی هم مانند بسیاری از موضوعات دیگری که در مقولهٔ ذاتی – اکتسابی (Nature vs. Nurture) مطرح می‌شوند، وجود عوامل ذاتی نباید باعث شود سهم اکتسابی را نادیده بگیریم.

بپذیرید که هر کس در انضباط شخصی و کنترل خویشتن با دیگران متفاوت است، و هم‌زمان، برای افزایش انضباط شخصی خودتان تلاش کنید.

چند پرسش و پاسخ

چه کتاب هایی درباره انضباط شخصی وجود دارد؟

همان‌طور که در متن اشاره شد، کتاب های باومایستر از جمله بهترین کتابها درباره انضباط شخصی هستند. کتاب قدرت اراده (Willpower) او به زبان بسیار ساده نوشته شده و برای مخاطب عام کاملاً قابل‌درک است. باومایستر چند دهه در زمینهٔ کنترل خود و قدرت اراده کار کرده و سردبیر و ویراستار ارشد بسیاری از آثار پژوهشی در این باره بوده است. کتاب Self-regulation & Self-control هم منتخب برخی از ارزشمندترین کارهای اوست.

کتاب Grit نوشتهٔ‌ آنجلا داک‌ورث هم که با عنوان سرسختی به فارسی ترجمه شده، در همین حوزه است.

اگر ماجرای تست مارشمالو را شنیده باشید (دربارهٔ‌ مقاومت کودکان در برابر خوردن مارشمالو)، احتمالاً به یاد دارید که این پژوهش کلاسیک را فردی به نام والتر میشل انجام داده است. والتر میشل کتابی درباره کنترل خود (self-control) نوشته و عنوان The Marshmallow Test یا آزمون مارشمالو را برای آن برگزیده است. طبیعتاً خواندن کتاب کسی که خود در توسعه این بحث نقش داشته، خالی از لطف نیست.

هم‌چنین بسیاری از کتاب های توسعه فردی که به موضوع تغییر عادت و تقویت عادت پرداخته‌اند (مثلاً‌ کتاب عادت های اتمی و کتاب قدرت عادت) به موضوع انضباط شخصی پرداخته‌اند (توجه کنید که انضباط شخصی و تغییر عادت، دو بحث جدا هستند. اما هم‌پوشانی‌های بسیاری دارند).

نظم درونی و نظم بیرونی چیست؟ و چه ربطی به انضباط شخصی دارد؟

ما حدود ده سال پیش در اوایل شکل‌گیری متمم بحث self-discipline را با عنوان «نظم شخصی» مطرح کردیم و برای این که نظم شخصی با معنای متعارف نظم اشتباه نشود، دو اصطلاح «نظم درونی» و «نظم بیرونی» را ابداع کردیم.

منظورمان هم این بود که این که لباس‌های شما یا میز کارتان مرتب است، نوعی نظم بیرونی و ظاهری است. اما این که با خودتان قرار می‌گذارید هدف مشخصی را ماه‌ها دنبال کنید یا عادتی را در زندگی‌تان تثبیت کنید، در عین این‌که شبیهِ نظم به‌نظر می‌رسد، ماهیتی متفاوت دارد. چون از انگیزه‌ای درونی ریشه می‌گیرد.

به بیان دیگر، می‌خواستیم بگوییم منظم بودن میز با مطالعهٔ منظم کتاب یا یادگیری منظم زبان (در عین این‌که هر سه را نظم می‌نامیم) تفاوت دارد. طی این یک دهه، ده‌ها هزار سایت فارسی این تقسیم‌بندی دوگانه را مطرح کرده و به آن پرداخته‌اند (و تقریباً هیچ‌یک اشاره نکرده‌اند که این تقسیم‌بندی را از متمم اقتباس کرده‌اند).

اکنون که بحث انگیزش، نظم، شخصیت شناسی و هدف گذاری در متمم دقیق‌تر شده و درس‌های مرتبط با آن‌ها در حال بازآفرینی و به‌روزرسانی است، ما به نتیجه رسیده‌ایم که دو اصطلاح «نظم درونی» و «نظم بیرونی» ابداعی متمم، چندان گویا نبوده‌اند و ممکن است ابهام‌آفرین باشند. به همین علت، ترجیح دادیم «نظم» را در برابر «انضباط» قرار داده و خود انضباط را به دو شاخهٔ انضباط عمومی (تبعیت از قوانین بیرونی) و انضباط شخصی (تبعیت از قرارها و قواعد شخصی) تقسیم کنیم.

این تقسیم‌بندی گویاتر است و کار ما را در درس‌های دیگر آسان‌تر خواهد کرد. طبیعتاً این که ده‌ها هزار سایت دیگر – که بدون اشاره به متمم این بحث را تکرار کرده‌اند – اکنون چه تصمیمی بگیرند، مسئلهٔ خودشان خواهد بود.

اما هر جا در کامنت‌ها یا درس‌ها اصطلاح «نظم شخصی» را دیدید، بدانید که منظور همین «انضباط شخصی» و «نظم درونی» است.

محدودیت در دسترسی کامل به این درس

دسترسی کامل به این درس برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است.

با عضویت ویژهٔ متمم علاوه بر دسترسی به این مطلب، به سایر درس‌های مربوط به مدیریت زمان،  نظم شخصی و برنامه ریزی هم دسترسی پیدا می‌کنید. هم‌چنین با فعال کردن اشتراک ویژه به درس‌های بسیار بیشتری دسترسی پیدا می‌کنید که می‌توانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:

 فهرست درس‌های ویژه متمم

البته بررسی‌های ما نشان داده که علاقه‌مندان به این درس، معمولاً از درس‌های زیر بیشتر از سایر درس‌های متمم استقبال کرده‌اند:

عزت نفس  |  کوچینگ  | زندگی شاد

شخصیت شناسی  |  استعدادیابی  |  خودشناسی

مذاکره  |  روانشناسی پول  |  مدیریت استرس

مسیر شغلی  |  مهارت یادگیری  | هوش هیجانی

اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید درباره‌ی متمم بیشتر بدانید، می‌توانید نظرات دوستان متممی را درباره‌ی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی می‌شناسند:

هم‌چنین فایل صوتی هشت‌ساعتهٔ آموزش هدف گذاری در فروشگاه متمم را هم می‌توان مکمل مناسبی برای این بحث در نظر گرفت.

تمرین و مشارکت در بحث

◼️ آیا زمینه‌ای وجود دارد که معتقد باشید در آن تسلط بیشتری بر خود دارید و انضباط شخصی‌تان در سطح بالاتری است؟ طوری که بگویید: «اگر برای کاری برنامه ریزی کنم یا با خودم قراری بگذارم یا بخواهم عادتی را در خود پرورش دهم، در این زمینهٔ خاص موفق‌تر از بقیهٔ زمینه‌ها هستم.»

◼️ در چه زمینه‌ای بیش از سایر موضوعات، ضعف در انضباط شخصی را لمس کرده‌اید؟ طوری که بگویید: «تقریباً مطمئن شده‌ام که هر وقت در زمینهٔ … قراری با خودم می‌گذارم یا برنامه‌ریزی انجام می‌دهم یا هدفی تعیین می‌کنم، تقریباً از همان ابتدا می‌دانم که جایی کار را رها خواهم کرد یا قولی را که به خودم داده‌ام نادیده خواهم گرفت.»

در هر یک از دو مورد بالا، آیا مثال، خاطره یا نمونهٔ مشخصی در ذهن‌تان هست؟

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مدیریت زمان به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه مدیریت زمان

سوال‌های پرتکرار دربارهٔ متمم

متمم چیست و چه می‌کند؟

متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحث‌های مهارتی و مدیریتی.

برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کرده و گوش دهید.

فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟

هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه»  دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص می‌‌‌کند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری می‌توانید نقشه راه‌های مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.

هم‌چنین در صفحه‌های دوره MBA و توسعه فردی می‌توانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.

هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟

شما می‌توانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.

اعتبار را می‌توانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیم‌سال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید. لطفاً برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.

آیا در متمم فایل های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که می‌توانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.

هم‌چنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آن‌ها را می‌توانید در فروشگاه متمم ببینید.

با متمم همراه شوید

آیا می‌دانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور می‌توانید به جمع متممی‌ها بپیوندید؟

سرفصل‌ها  ثبت‌نام  تجربهٔ متممی‌ها

۲۵۵ نظر برای انضباط شخصی | نظم شخصی یا نظم درونی چیست؟

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : محمدرضا شعبانعلی

    زمینه‌هایی که حس می‌کنم در آن انضباط شخصی خوبی دارم:

    موارد بسیاری به ذهنم می‌رسد. مثلاً سیگار کشیدن که در سال‌های جوانی هنگام کار کارگاهی و بیابانی از محیط‌های کارگری یاد گرفته بودم و همراهم شده بود. وقتی یک بار به پیشنهاد دندانپزشکم تصمیم گرفتم سیگار نکشم، برای همیشه سیگار نکشیدم (الان دقیقاً ده سال از آن تاریخ می‌گذرد).

    در قرارهایی که برای مطالعه، رژیم غذایی، پیاده‌روی، تعامل با حیوانات و ... با خودم می‌گذارم هم به نظرم از نظر انضباط شخصی خوب هستم. 

    زمینه‌هایی که حس می‌کنم در آن‌‌ها انضباط شخصی‌ام ضعیف است:

    ورزش. ورزش. ورزش.

    جز یک نرمش مختصر صبحگاهی و ده‌هزار قدم پیاده‌روی روزانه که هر دو پس از آسیب دیدن مهره‌های گردنم در اثر نشستن طولانی، برای بهبود ضروری بود و اکنون بخشی از زندگی‌ام شده، نمی‌توانم در مورد ورزش‌های دیگر منضبط باشم.

    شاید بیش از بیست بار تا کنون با خودم قرار گذاشته‌ام هر روز سی مرتبه دراز و نشست بروم. و هر سی بار ناموفق بوده‌ام. الان دیگر یاد گرفته‌ام که دربارهٔ هیچ تمرین ورزشی با خودم قرار نگذارم. چون واقعاً دوست ندارم تجربهٔ جدید از بی‌انضباطی شخصی در ذهنم ثبت شود.

     
    تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
    .