Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu


راه های تقویت اعتماد به نفس چیست؟ | معرفی چهار منبع اصلی افزایش اعتماد به نفس


راه های تقویت اعتماد به نفس

در درس تعریف اعتماد به نفس گفتیم که دقیق‌ترین روش حرف زدن از اعتماد به نفس این است که دربارهٔ اعتماد به نفس در یک موضوع یا مهارت خاص حرف بزنیم.

مثلاً به جای این که بگوییم «اعتماد به نفس من پایین (یا کم)‌ است»، بگوییم «اعتماد به نفس من در سخنرانی کم است.» یا جملهٔ «اعتماد به نفس کم باعث شده نتوانم در جمع دوستانم انگلیسی حرف بزنم»، را این‌طور اصلاح کنیم که «اعتماد به نفس من در حرف زدن به زبان انگلیسی کم است.»

به همین علت بود که آلبرت بندورا، دانشمند مطرح روانشناسی اجتماعی، پیشنهاد کرد به جای «اعتماد به نفس» از اصطلاح «خود کارآمدی / self-efficacy» استفاده کنیم تا مشخص شود دقیقاً‌ دربارهٔ کارآمدی در یک زمینهٔ خاص حرف می‌زنیم و نه همهٔ زمینه‌ها.

همین آقای آلبرت بندورا چهار دههٔ قبل در زمینهٔ افزایش اعتماد به نفس مطالعات متعددی انجام داده و پژوهش‌های دیگران را نیز مرور و جمع‌بندی کرده است (+). حاصل بررسی‌های بندورا این بوده که  چهار منبع اصلی برای افزایش خودکارآمدی (= اعتماد به نفس در یک زمینهٔ مشخص که مد نظر شماست)‌ وجود دارد. 

 

جالب این‌جاست که پژوهش‌هایی هم که دیگران طی چهار دهه ادامهٔ کار او انجام داده‌اند، چارچوب کلی پیشنهادی بندورا را تأیید و حفظ کرده‌اند. بنابراین می‌توان گفت آن‌چه بندورا به عنوان «عوامل تاثیرگذار بر اعتماد به نفس» مطرح کرده، قدیمی‌ترین و در عین حال جدیدترین مدل در زمینهٔ اعتماد به نفس محسوب می‌شود.

چهار منبع اصلی برای تقویت اعتماد به نفس

پیش از این که منابع اصلی تقویت اعتماد به نفس را بررسی کنیم، لازم است به نکتهٔ مهمی توجه کنید. افراد بسیاری به این نکته توجه نمی‌کنند و به همین علت، حرف بندورا – و در واقع نتایج پژوهش‌ها – را نادرست یا غیردقیق متوجه می‌شوند:

اعتماد به نفس یک ویژگی «ذهنی/شناختی» است. به این معنا که به‌شدت تابع تفسیر و برداشت شماست. همان اتفاقی که برای شما افتاده، ممکن است برای دوست‌تان هم بیفتد. اما اعتماد به نفس یکی از شما را افزایش و اعتماد به نفس دیگری را کاهش دهد.

یک دوستی قدیمی را در نظر بگیرید که در اثر چند اشتباه، تعارض و سوء‌تفاهم از بین رفته است. فرض کنید طرفی که بیشترین تقصیر را داشته، این اتفاق را این‌طور تفسیر کند که «من لیاقت نگه داشتن یک دوست ارزشمند را نداشتم.» طبیعی است این تفسیر ممکن است اعتماد به نفس او را در زمینهٔ «حفظ و نگهداری روابط اجتماعی» کاهش دهد.

اما همین فرد ممکن است – از سر نادانی یا بر اثر آن‌چه از دوستانش می‌شنود – به نتیجه برسد که «او لیاقت من را نداشت. چقدر خوب که او را از حلقهٔ دوستانم حذف کردم تا وقت و انرژی‌ام را برایش صرف نکنم.» در این حالت،‌ اعتماد به نفس او در زمینهٔ «حفظ و مدیریت روابط اجتماعی» افزایش پیدا می‌کند. چون این کار را گامی درست و تصمیمی خردمندانه می‌بیند.

در ادامه، هنگامی که هر یک از چهار عامل تقویت اعتماد به نفس را بررسی می‌کنیم، مثال‌هایی از تفسیرهای متفاوت را نیز مطرح خواهیم کرد.

دستاوردهای قبلی و تجربه موفقیت‌های پیشین

اولین منبع اعتماد به نفس، تجربه‌ها و دستاوردهای قبلی است. بندورا از دو اصطلاح mastery experience و performance attainment برای توصیف این منبع استفاده می‌کند.

فرض کنید دربارهٔ اعتماد به نفس در رابطه‌سازی با دیگران حرف می‌زنیم. اگر تا کنون توانسته باشید با کسانی که برایتان جذاب هستند رابطه‌های خوبی بسازید و دوستی‌های محکمی ایجاد کنید، طبیعی است که اعتماد به نفس شما در رابطه‌سازی بالا باشد.

به عنوان مثالی دیگر،‌ هنگامی که از اعتماد به نفس در سخنرانی حرف می‌زنیم، اگر پیش از این سخنرانی‌های موفقی داشته‌اید، طبیعی است که اعتماد به نفس‌تان در این حوزه بالا باشد.

تا این‌جای بحث به نظر ساده و بدیهی است. اما یادتان نرود که یک قید مهم هم وجود دارد: دستاوردها و تجربه‌های قبلی را چگونه تفسیر می‌کنید؟

تفسیر دستاوردها و داشته‌ها

تجربه‌های قبلی باید از نظر پیچیدگی و دشواری در حدی بوده باشند که قانع شده باشید واقعاً توانمند هستید.

بندورا مثال جالبی می‌زند. او می‌گوید کسی که کاری را انجام می‌دهد و همان ابتدا موفق می‌شود، ممکن است آن‌قدر اعتماد به نفس پیدا نکند. چون امکان دارد جایی در گوشهٔ ذهنش این موفقیت را به تصادف یا عوامل بیرونی ربط دهد.

اما کسی که با آزمایش و خطا، با شکست خوردن و موفق شدن، با پله‌پله جلو رفتن، در زمینهٔ مد نظرش به دستاوردهای ارزشمند (از نظر خودش) برسد، اعتماد به نفس بیشتری پیدا می‌کند. چون معتقد است که «مسیر قوی‌ شدن» و «مسیر یادگیری» را به درستی طی کرده است و سهم تصادف و اتفاق‌های بیرونی را در موفقیت خود پررنگ نمی‌بیند.

تجربه‌های نیابتی (الگوبرداری از دیگران)

محدودیت در دسترسی به مجموعه‌ درس‌های عزت نفس

دسترسی کامل به این درس و سایر درس‌های عزت نفس برای اعضای ویژهٔ متمم در نظر گرفته شده است. با عضویت ویژه به درس‌های بسیار بیشتری دسترسی پیدا می‌کنید که می‌توانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:

 فهرست درس‌های مختص کاربران ویژه متمم

با توجه به بررسی‌های ما دوستان علاقه‌مند به درس هدف گذاری از درس‌های زیر هم استقبال کرده‌اند:

  کوچینگ  |  مشاوره مدیریت  |  پرسونال برندینگ

  مدیریت زمان  |  انضباط شخصی  |  برنامه ریزی

  مهارت یادگیری  |  استعدادیابی  |  مسیر شغلی

  خودشناسی  |  هدف گذاری |  | تصمیم گیری

  مذاکره  |  کار تیمی  |  گزارش نویسی

  دوره MBA (مطالعهٔ منظم درس‌ها)

تذکر: برای دسترسی به محتوای درسی که مشاهده می‌کنید، صرفاً‌ عضو شدن و پرداخت حق اشتراک کافی نیست و باید تمرین حداقل یکی از #درس‌های تمرین‌دار عزت نفس را هم انجام دهید. انجام تمرین کار ساده‌ای است و با وجودی که کمتر از ۱۰ دقیقه وقت شما را می‌گیرد  باعث می‌شود یادگیری‌تان افزایش پیدا کند.

تمرین و مشارکت در بحث

یک حوزهٔ خاص که معتقدید در آن اعتماد‌به‌نفس نسبتاً بالایی دارید بنویسید.

سپس به گذشته فکر کنید و ببینید اعتماد به نفس اولیهٔ شما در این حوزه به کمک کدام‌یک از منابع بالا شکل گرفته است (تجربه‌های خوبی داشتید؟‌ موفقیت‌های نیابتی؟ حرف‌های متقاعدکنندهٔ دیگران؟‌ یا شور و شوق و برانگیختگی روانی؟)

امروز و در این لحظه که اعتماد به نفس خود را در آن حوزه بالا می‌دانید، کدام منابع بیش از همه در سطح بالای اعتماد‌به‌نفس‌تان نقش ایفا می‌کنند؟

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری کارگاه آموزشی عزت نفس به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه کارگاه آموزشی عزت نفس

سوال‌های پرتکرار دربارهٔ متمم

متمم چیست و چه می‌کند؟

متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحث‌های مهارتی و مدیریتی.

برای آشنا شدن بیشتر با متمم به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کنید و گوش دهید.

فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟

هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه»  دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص می‌‌‌کند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری می‌توانید نقشه راه‌های مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.

هم‌چنین در صفحه‌های دوره MBA و توسعه فردی می‌توانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.

هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟

شما می‌توانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.

اعتبار را می‌توانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیم‌سال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید.

توجه داشته باشید که خرید شش‌ماهه و یک‌ساله به‌ترتیب معادل ۲۰٪ و ۳۸٪ تخفیف (نسبت به خرید یک‌ماهه) محسوب می‌شوند.

برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.

آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟

مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که می‌توانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.

هم‌چنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آن‌ها را می‌توانید در فروشگاه متمم ببینید.

با متمم همراه شوید

آیا می‌دانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور می‌توانید به جمع متممی‌ها بپیوندید؟

سرفصل‌ها  ثبت‌نام  تجربهٔ متممی‌ها

۲۵ نظر برای راه های تقویت اعتماد به نفس چیست؟ | معرفی چهار منبع اصلی افزایش اعتماد به نفس

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : صابر طهانی

    درس جالبی بود، ظرافت‌های خاصی داشت که این ساعت از روز با توجه به سوال‌ها برایم خاطرات مختلفی را بالا آورد.
    چند حوزه می‌توانم توضیح بدم اما با توجه به موضوع تمرین اول حوزه طراحی و کاریکاتور که تا حدی فکر می‌کنم اعتماد به نفس فعلی نسبتا بالایی دارم را بررسی می‌کنم.
    اینکه من کلاسی نمی‌توانستم بروم و بچه جنوب شهر تهران بودم، فکر می‌کنم باعث شد در پس زمینه ذهنم این شکل بگیره که مهارت‌هایی که یاد گرفتم را سخت یاد گرفتم.
    خاطرم است در آن زمان فکر می‌کنم بازه سن راهنمایی بود حدود ۱۴ سال، به کاریکاتور علاقمند شدم، بعد خانه کاریکاتور دوره‌های آموزشی می‌گذاشت، نزدیک فرهنگ‌سرای ارسباران بود، از نظر مسافتی یک سفر بین شهری برای من حساب میشد ولی از بُعد دیگه این هزینه برای حساب‌داری ذهنی پدر من تعریفی نداشت برای همین اصلا این موضوع را پیش نکشیدم.
    اما از آن سن هر یکی دو سال کاریکاتور‌هایی که انجام می‌دادم را برای خانه کاریکاتور می‌بردم تا اگر کاریکاتوریست مشهوری را آن‌جا دیدم نظرش را بپرسم، یک بار هم دفتر گل آقا رفتم، اما بخش پذیرش هر دو مرکز گفتند کاریکاتوریستی آن روز آن‌جا نیست.(تجربه سخت)
    تا اینکه در ۱۷ سالگی به دفتر یکی از مجلات رفتم و آقای دوست محمدی عزیز را دیدم، وقت گذاشتند و توضیحات فشرده‌ای به من دادند که جهشی برای من بود.
    یک سال بعد در یک دورهمی مشغول کاریکاتور کشیدن بودم، بزرگمهر حسین‌پور عزیز را دیدم، کارم را دید و گفت بین بقیه بنظر تو حرفه‌ای‌تر هستی(حرف‌های متقاعد‌کننده دیگران)
    در آن زمان به همراه برادرم سعی می‌کردیم تمام مسابقات دوسالانه کاریکاتور و مسابقات دیگر را شرکت کنیم، در حدی که خانه کاریکاتور مرتب دعوت‌نامه مسابقات را بصورت نامه کاغذی می‌فرستاد، دریافت نامه از آن مرکز برای من حکم دریافت لوح افتخار را داشت، فکر می‌کنم هنوز در وسایلی که در خانه دارم بخشی از آن نامه‌ها را نگه‌داشتم.
    در یکی از دوسالانه‌ها، اثر کاریکاتور(کارتون در اصل) من هم بود، استاد درمبخش نازنین موقع تماشا به خلاقیتم لطف داشتند.
    در نزدیکی کنکور، من همچنان در حال تلاش برای ورود به نشریات بودم، آن زمان از طریق یکی از دوستانم به اسم سینا سعیدی به چلچراغ رسیدم و مجدد دیدار بزرگمهر حسین‌پور عزیز و مجید صالحی دوست داشتنی، آن‌قدر از کارم تعریف کردند که ظرفیت پذیرش آن را نداشتم.
    خاطرم است(و خنده‌دار است) من برای قبول نکردن آن تعریف‌ها می‌گفتم: نه آناتومیم خیلی ضعیفه، کارهای شما، کارهای فلانی یعنی آناتومی درست. مجید صالحی برگشت گفت: کارهای آرشیو زمانی که هم‌سن تو بودند را می‌خواهی ببینی بعد متوجه بشی چرا تعریف می‌کنیم، ببخشید تو خطابت کردم!
    اما بعد فاز منفی حرف نزدیکان برای انتخاب رشته تاثیر بیشتری گذاشت، رشته مهندسی انتخاب کردم و طراحی را بعنوان سرگرمی! مدتی کنار گذاشتم.
    بعد از آن احساس افسوس داشتم و تعریف‌های آن زمان را مختص آن سنم می‌دانستم و دیگر خودم را قبول نداشتم و میلی به نشریات نداشتم.
    بعد از دانشگاه مجدد شروع کردم، از نظر من علاقه شخصی یا مهارت شخص، مرکز زندگیش است، حتی اگر در میانه آشوب‌ها گم شود، دوباره به آن نقطه برمی‌گردد.
    البته شاید اگر راحت آموزش می‌دیدم یا حسرتی برای خرید وسایل نقاشی در سن کم نداشتم بعنوان تفریح واقعا نگاه می‌کردم و برایم اهمیتی نداشت.
    با ترکیبی که الان نگاه می‌کنم، تقریبا تمام موارد درس را تجربه کرده‌ام برای حوزه طراحی کارتون.
    دستاورد: شاید اگر دریافت نامه برای شخص دیگری عادی بود مانند من دستاورد به حساب نمی‌آورد.
    تجربه‌های نیابیتی: وقتی اساتیدی که می‌دیدم، دیگر برایم افسانه نبودند و یک انسان واقعی و تجربه‌های شبیه خود من، اعتماد بنفس پیشروی را بیشتر می‌کرد.
    حرف‌های متقاعد کننده دیگران: خب این شانس را داشتم و در آن زمان لطف داشتند.(حتی ممکن است آن حرف‌ها گذری گفته شده باشد ولی برای من برجسته بودند)
    برانگیختگی فیزیکی و روانی: این مورد خیلی شایع است، حتی دوستانی که ورزش می‌کنند هم متوجه می‌شوند که در دو روز متفاوت و دو حال متفاوت یک تمرین مشترک بازدهی متفاوتی دارد. برای اعتماد به نفس طراحی من هم همینطور است، گاهی با انزجار پشت میز برای انجام طراحی می‌نشینم و منتظر یک اشتباه عمدی! هستم تا طراحی را متوقف کنم.

     
    تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
    .