تولید محتوای متنی | چگونه تولید محتوا را شروع کنیم؟
تولید محتوای متنی را میتوان پایهایترین شکل تولید محتوا دانست.
شاید در نخستین نگاه، تولید محتوای متنی را معادل پستنویسی برای یک وبلاگ یا انتشار جزوه و مقاله در نظر بگیرید، اما واقعیت این است که بیشتر انواع و فرمتهای محتوا نیازمند تولید محتوای متنی هستند.
به عنوان مثال، حتی اگر دغدغهی شما ویدئو مارکتینگ باشد و بخواهید یک کلیپ ویدئویی تولید کنید، بسیار حرفهایتر است که ابتدا متن حرفها و صحبتهای خود را بنویسید و تنظیم کنید. به شکل مشابه، بسیاری از تولیدکنندگان حرفهای فایلهای صوتی و پادکست هم، ابتدا متن یا اسکریپت حرفهای خود را مینویسند و سپس به سراغ ضبط میروند.
البته این به آن معنا نیست که در ویدئوها یا پادکستها الزاماً روخوانی انجام میشود، اما همین که ابتدا به تولید و تهیهی محتوای متنی فکر کنید باعث میشود که ذهنتان مرتبتر شود و بتوانید اجرای حرفهایتری داشته باشید.
فعالان شبکه های اجتماعی هم نمیتوانند از زیر بار محتوای متنی شانه خالی کنند. از توییتنویسی در توییتر تا کپشننویسی در اینستاگرام، مصداقهای تولید محتوای متنی هستند و کسی که در متن نویسی قویتر باشد، میتواند تأثیر عمیقتری روی مخاطبان خود بگذارد.
سایر فعالیتهای دیجیتال مارکتینگ هم به نوعی با متن و تولید محتوای متنی در ارتباط هستند. از تنظیم متن ایمیل برای ایمیل مارکتینگ گرفته تا تهیه رپورتاژ آگهی در یک پروژه بازاریابی محتوا.
اهمیت تولید محتوای متنی
با توجه به توضیحاتی که تا اینجا ارائه کردیم، باید اهمیت محتوای متنی به عنوان پیشنیاز تولید سایر انواع محتوا برای شما مشخص شده باشد. اما چند نکتهی تکمیلی هم وجود دارد که میتواند این اهمیت را بیش از پیش خاطرنشان کند.
محتوای متنی هنوز برای بسیاری از انسانها قابلاتکاتر و قابل استنادتر از سایر انواع محتواست. ارجاع دادن به متن و استناد کردن به متن، محکمتر از استناد کردن به حرف یا نکتهای است که در یک فایل صوتی یا ویدئو مطرح شده است (جز در مواردی استثنایی مثل اینکه برای اشاره به بخشی از زندگی یک نویسنده، به فایل صوتی مصاحبهای که با او انجام شده ارجاع دهید).
ما عادت کردهایم که حرفهای بزرگان، مطالعات علمی و مقالههای تحقیقاتی را در قالب متن بخوانیم. بزرگترین دائرهالمعارفهای بشری (از انواع تخصصی تا مدلهای عمومی مثل ویکیپدیا) متنمحور هستند و همهی اینها باعث شده که نوعی سوگیری مثبت نسبت به متن در ذهن ما شکل بگیرد.
امکان مرور سریع یا Skimming هم مزیت دیگری است که نباید در دنیای پرشتاب امروزی از آن غافل شد:
فرض کنید یک فایل صوتی یا ویدئوی سی دقیقهای را در وب پیدا کنید. چگونه میفهمید که محتوای این ویدئو یا فایل صوتی با نیاز شما همخوانی دارد یا نه؟ حتی تکهتکه دیدن و شنیدن فایل، چند دقیقه وقت شما را میگیرد.
این در حالی است که یک متن چند هزار کلمهای را میتوان در چند ثانیه بالا و پایین کرد و از ساختار و محتوای آن مطلع شد و سپس دربارهی خواندن یا نخواندن آن تصمیم گرفت.
علاوه بر اینها، قابلیت Index شدن و امکان جستجو هم نکتهای است که نباید از آن غافل شویم. هنوز موتورهای جستجو آنقدر قوی نشدهاند که تمام متن فیلمها و فایلهای صوتی را بر اساس کلماتی که در آنها آمده فهرست و آرشیو کنند؛ کاری که به سادگی با متنها انجام میشود. به همین علت اگر دنبال سئو و بهینهسازی برای موتورهای جستجو باشید، چارهای ندارید جز اینکه متن فایلهای صوتی و ویدئوهای خود را منتشر کرده و در موتورهای جستجو ثبت کنید.
در دنیای شلوغ امروزی که همه در حال تولید محتوا هستند، یافتهشدن و قابل جستجو بودن یک مزیت رقابتی بسیار مهم است و فرمت متنی، این مزیت را در بهترین و کاملترین شکل آن برای شما فراهم میکند.
همهی اینها باعث شده که در کنار رواج یافتن گستردهی محتوای صوتی و تصویری، اتفاقاً تولید محتوای متنی هم رونق پیدا کند و افراد بسیاری این کار را به عنوان یک شغل انجام دهند. کم نیستند کسانی که شغل تولید محتوا را برای خود انتخاب کردهاند و همین الان، در حال نوشتن متن برای سایتها و اکانتهای شبکه های اجتماعی هستند.
آیا تولید محتوای متنی به درد من هم میخورد؟
کسانی که وبلاگنویس هستند یا در شبکههای اجتماعی حضور دارند، احتمالاً در زمینهی اهمیت محتوای متنی تردیدی ندارند و به سادگی این موضوع را میپذیرند.
اما شاید کسانی که یک وبسایت خدماتی یا یک فروشگاه آنلاین دارند، کمی در این زمینه تردید کنند. این نوع سایتها برای طراحی و فروشگاهسازی هزینه میکنند و این هزینه را هم ضروری و توجیهپذیر میبینند، اما وقتی پای «محتوای متنی» به میان میآید، در تخصیص وقت و پول برای این کار، خساست بهخرج میدهند.
به همین علت، بخشِ شرح محصول یا Product Description در بسیاری از این نوع سایتها، خلوت و ساده است و یا اینکه متن آنها از سایتهای دیگر کپی شده است. بخش نقد محصول – به فرض اینکه وجود داشته باشد – ضعیف و ناقص است و نقاط قوت و ضعف محصول را مشخص نمیکند. همچنین پاسخ به سوالات و ابهامهای مشتریان هم در اولویت قرار نگرفته و صرفاً به بیان نکاتی کلی در زمینهی سابقهی کسب و کار و فرایند فروش و ادعاهایی در زمینهی اعتبار فروشنده محدود شده است.
این در حالی است که متن نویسی و تولید متن میتواند در حوزههای متعددی به چنین سایتها و فروشگاههایی کمک کند:
- متن میتواند به سئو کمک کند و باعث افزایش ترافیک وبسایت شود. کاری که با تبلیغ، به شکل موقت و معمولاً گرانتر انجام میشود (تفاوت بازدید ارگانیک و بازدید خریداری شده). البته تأکید ما این است که سئو را به عنوان آخرین مرحله از مراحل تولید متن در نظر بگیرید. یعنی اجازه ندهید دغدغهی سئو بر پیام اصلی محتوای شما غالب شود.
- متن میتواند مدت حضور بازدیدکنندگان در وبسایت شما را افزایش دهد. این حضور طولانیتر میتواند درگیری ذهنی (Engagement) را افزایش داده و برخی شاخصهای بیرونی مثل رتبه الکسا را هم بهبود دهد (افزایش رتبه الکسا به خودی خود، دستاورد ارزشمندی نیست. اما به هر حال، تصویر بهتری از سایت شما پیش چشم افراد ناآشنا ایجاد میکند و اعتبارتان را در نگاه آنها افزایش میدهد).
- متن میتواند صفحه فرود شما را حرفهایتر کرده و احتمال «اقدام» را افزایش دهد. شما نمیتوانید فقط با قرار دادن یک یا چند دکمهی ساده در یک صفحه، انتظار داشته باشید اقدامی انجام شود و مخاطب مثلاً ایمیل خود را به شما بدهد یا اینکه پولی برای محصولتان پرداخت کند (CTA چیست؟)
البته هیچیک از اینها به آن معنی نیست که مخاطب خود را با متن خفه کنید و مثلاً در صفحهای که برای فروش یک آبمیوهگیری یا صنایع دستی طراحی شده، چند هزار کلمه متن بگنجانید. اما نکتهی کلیدی اینجاست که باید در صفحهی خود محتوای متنی متناسب با محصولتان و انتظار مشتری قرار دهید. این محتوا در مورد یک محصول ساده میتواند چندصد کلمه و در مورد محصول پیچیده (مثلاً یک لپتاپ) به بیش از هزار کلمه برسد.
انواع محتوای متنی
پیش از اینکه دربارهٔ تولید متن و محتوای متنی بیشتر حرف بزنیم، بد نیست کمی هم به انواع محتوای متنی بپردازیم.
البته یک تقسیمبندی مشخص و قطعی وجود ندارد که بگوید مثلاً محتوای متنی چهار نوع یا شش نوع است. اما اشاره به انواع محتوای متنی باعث میشود دیدمان نسبت به تولید محتوای متنی بازتر شود و گستردگی این قلمرو را بهتر درک کنیم.
بنابراین، آنچه را در ادامه میآید، صرفاً «چند نمونه» از انواع محتوای متنی در نظر بگیرید و به خاطر داشته باشید که برخی از آنها با یکدیگر همپوشانی دارند:
پستهای وبلاگها: پستهایی که برای وبلاگها نوشته میشوند را میتوان یکی از رایجترین محتواهای متنی دانست. پستهای وبلاگی از نظر طول متن کاملاً متفاوتاند و ممکن است از یک سو به صد یا دویست کلمه محدود شده و از سوی دیگر از چندهزار کلمه فراتر روند. سایتهای بامتمم و پاسخنامه نمونههای بسیاری از پستهای وبلاگی کوتاه را در خود گنجاندهاند و در روزنوشتههای محمدرضا شعبانعلی میتوانید نمونههای فراوانی از متنهای طولانی را ببینید.
صفحات ثابت سایتها: تقریباً همهٔ سایتها چند صفحهٔ ثابت و کلیدی دارند. از «دربارهٔ ما» و «تاریخچهٔ شرکت» تا «پرسشهای متداول» و «معرفی محصولات اصلی.» با وجودی که این نوع صفحات شباهت بسیاری به پستهای وبلاگی دارند، اما تولید محتوای متنی برای چنین صفحاتی، اصول و قواعد خاص خود را دارد. محتوای این صفحات معمولاً باید از نوع همیشه سبز باشد و حتی اگر هم چنین نیست، به شکلی تنظیم شود که عمر نسبتاً زیادی داشته باشد. با توجه به اینکه این صفحات معمولاً پربازدیدترین صفحات سایتها هم هستند (در مقایسه با اخبار و وبلاگ)، ساختار و خوانایی آنها هم از اهمیت ویژهای برخوردار است. همچنین کسی که متن این صفحات را مینویسد، بهتر است با اصول طراحی صفحه فرود آشنا باشد تا بتواند اثربخشی این صفحات را – با توجه به هدفی که برایشان تعریف شده – افزایش دهد.
اخبار: نوشتن متنهای خبری یک مهارت ویژه و مستقل است. قرار نیست هر فردی که محتوای متنی برای سایتها و وبلاگها مینویسد، الزاماً در خبرنویسی هم مهارت داشته باشد. نویسندههای متنهای خبری باید بتوانند منابع مختلف را ارزیابی و اعتبارسنجی کنند. همچنین باید با انواع ساختارهای متنهای خبری آشنا باشند و بر اساس نوع خبر، ساختار مناسب آن را انتخاب کنند. در متنهای خبری گاهی فرم بر محتوا غالب میشود. یعنی شما میخواهید خبری را نقل کنید که احتمالاً سایتها و رسانههای متعددی قبلاً آن را نقل کردهاند. در چنین شرایطی، با انتخاب فرم و ساختار مناسب ممکن است بتوانید مخاطب را جذب کرده و تکراری بودن خبر را کمرنگ کنید.
گزارشهای مختلف: میدانید که گزارشها به انواع مختلفی تقسیم میشوند. مثلاً ما در درس انواع گزارش چهار شکل توصیفی، تحلیلی، تجویزی و نقادانه را معرفی کردهایم. گزارشنویسی فراتر از نوشتن یک متن معمولی است و اصول خود را دارد. چه بسا افرادی سالها به کار تولید محتوای متنی مشغول باشند و متنهای خوبی برای صفحات سایتها و پستهای وبلاگی بنویسند، اما از نوشتن یک گزارش حرفهای ناتوان باشند. ما در درس گزارش نویسی متمم بیشتر در این باره صحبت کردهایم.
متن برای شبکههای اجتماعی: متن نویسی برای شبکه های اجتماعی در مقایسه با نوشتن متن برای وب، یک داستان متفاوت است. هر یک از شبکههای اجتماعی قواعد و ویژگیهای خود را دارند. اگر برای توییتر مینویسید، باید به هنر کوتاه نویسی مجهز باشید و اگر در کپشن پستهای اینستاگرامی باید بتوانید ساختار بسیار ساده و جملهبندی روان داشته باشید. به شکلی که خوانندهٔ کمحوصله، بتواند با بیشترین سرعت و کمترین اشتباه، متن شما را بخواند.
ترجمه: متأسفانه بسیاری از افرادی که خود را تولیدکننده محتوا میدانند، صرفاً با ترجمه آشنا هستند. باید به خاطر داشته باشیم که ترجمه، به فرض آنکه دقیق و حرفهای باشد، بخش کوچکی از دانش و هنر تولید محتوا را به خود اختصاص میدهد. بسیار خوب است که تولیدکننده محتوا با زبانهای دیگر آشنا باشد و بتواند کار ترجمه را با استانداردهای مناسب انجام دهد. اما کسی که صرفاً ترجمه میداند، نباید خود را با تولیدکنندهٔ محتوا اشتباه بگیرد. تولید محتوا به کارهای دیگری هم نیاز دارد. از جملهٔ این کارها میتوان به ساختار دادن به متن، تنظیم متن برای سئو، تطبیق متن با پرسونای مخاطب، استفاده از المانهای تعاملی (از لینک تا دکمه و تکستباکس) و طراحی با هدف دعوت به اقدام (CTA) اشاره کرد. بنابراین اگر مترجم هستید، به صِرف مترجم بودن خود را تولیدکنندهٔ محتوا ندانید و برای مهارتهای مکمل هم وقت بگذارید.
ویژگیهای یک محتوای متنی با کیفیت چیست؟
پاسخ به این سوال، تا حدی سلیقهای است و بسته به اینکه از چه کسی بپرسید، ممکن است پاسخهای متفاوتی دریافت کنید. بر پایهی تجربهای که ما در متمم کسب کردهایم، اگر میخواهید محتوای متنی با کیفیت تولید کنید، باید حداقل به اصول و نکات زیر توجه داشته باشید:
کپی نکنید
یکی از بزرگترین ضعفهای محتوا کپی بودن آن است. شاید شما فکر کنید که کسی به کپی بودن توجه نمیکند و یا اینکه با خواندن و ترکیب کردن محتوا از چند منبع دیگر، کسی متوجه نمیشود که متنتان کپی است.
اما هم موتورهای جستجو و هم مخاطبان، بیش از هر زمان دیگری به کپی بودن حساس شدهاند. موتورهای جستجو به سادگی مطلب شما را از نتایج جستجو حذف کرده یا رتبهی ضعیفی به آن میدهند. مخاطبان هم، اگر جایی به نتیجه برسند که مطلب شما کپی است، روی سایر مطالبتان هم حساب باز نخواهند کرد.
اگر هم مجبور بودید بخشی از محتوای فرد دیگری را نقل کنید، حتماً به منبع اشاره کنید. شاید معرفی منبع، زمانی یک بحث «اخلاقی» بود، اما امروز یک بحث «تکنیکی» است و تولیدکنندگان محتوایی که به منابع خود اشاره نکنند، به سرعت از گردونهی رقابت با تولیدکنندگان اصیل خارج شده و حذف خواهند شد.
به سوال مخاطب پاسخ دهید
تجربهی ما در متمم این بوده است که یکی از فاکتورهای کلیدی موفقیت در تولید محتوای متنی این است که به سوال مخاطب پاسخ داده شود. مثلاً اگر کسی در گوگل دربارهی ویژگیهای یک محصول جستجو کرد و به سایت شما رسید، هرگز مجبور نشود به گوگل برگردد و سوال خود را تکرار کند.
همیشه از خودتان بپرسید:
- آیا محتوای من، مخاطب را اشباع میکند؟
- آیا تمام ابهامهای او را برطرف میکند؟
- آیا مطمئنم که او پس از مطالعهی متن من، دیگر مجبور نمیشود به سراغ منابع دیگر برود؟
این نکته الزاماً به معنای طولانینویسی نیست، بلکه به معنای مرتبطنویسی است. تیتر مطلب خود را بخوانید و ببینید با دیدن آن تیتر چه انتظاراتی در ذهن مخاطب شکل میگیرد. آیا انتظارات مخاطب را برآورده کردهاید؟ اگر چنین نشده، یا مطلب را تغییر دهید و یا تیتر را اصلاح کنید تا در نهایت، بتوانید حداکثر رضایت را در مخاطب ایجاد کنید.
فراموش نکنید که رضایت، فاصلهی بین «انتظار از محتوا» و «محتوا» است. ناهمخوانی تیتر و محتوا میتواند احساس بسیار بدی در مخاطب ایجاد کند.
به عنوان یک مثال ساده، در حوزهی کتاب و کتابخوانی، بسیاری از مردم در جستجوی «نقد کتاب» هستند. بسیاری از تولیدکنندگان محتوا با علم به این موضوع، در عنوان مطلب خود از عبارت «نقد کتاب …» استفاده میکنند اما در عمل، صرفاً مروری بر کتاب انجام داده و خلاصهای از آن ارائه میدهند. مخاطبی که با انتظار نقد آمده با دیدن این مطلب، راضی نخواهد شد و پاسخ سوالش را نخواهد یافت. چنین مطالبی در بلندمدت نمیتوانند جایگاه مطلوبی در نتایج جستجو نیز کسب کنند.
[ درس مرتبط: آنها میپرسند، شما پاسخ دهید ]
ساختار متن را برای خواندن سرسری آماده کنید
قرار نیست همهی مخاطبان، همهی بخشهای متن شما را بخوانند. با استفاده از تیترهای درشت، رنگهای مختلف، فونت ضخیم و هر ابزار دیگری که در اختیار دارید، متن را بخشبندی کنید.
حتی اگر در فضایی مثل اینستاگرام کپشن مینویسید و از ابزارهای حرفهای برای چیدمان متن محرومید، از ایموجیها و آیکونها و فاصلهگذاری بین خطوط و پاراگرافها برای بخشبندی مطلب استفاده کنید.
اگر مطلبی نوشتهاید که خواندن کامل آن مثلاً ۲۰۰ ثانیه زمان میخواهد، پیشنهاد ما این است که ساختار متن را به شکلی تنظیم کنید که در یکدهم این زمان (مثلاً حدود ۲۰ ثانیه) مخاطب بتواند مروری بر روی کل متن داشته باشد و ساختار آن را بفهمد.
استفاده از جملات کوتاه را فراموش نکنید
شاید در دنیای ادبیات، نوشتن جملههای بسیار طولانی، جذاب و زیبا باشد. رمانهای متعددی وجود دارد که در آنها از جملههای یکصفحهای و دوصفحهای استفاده شده است.
اما دنیای دیجیتال، دنیای انسانهای کمحوصله و شتابزده است. پیشنهاد ما این است که یک قانون برای خودتان بگذارید و به آن وفادار بمانید. مثلاً اینکه: «هر جملهای در هر جای متن آغاز شد، باید حداکثر دو سطر پایینتر زیر همان کلمه به پایان برسد. به عبارتی، هیچ جملهای بیشتر از دو خط نباشد.»
همیشه پس از پایان نوشتن مطلب، متن تولیدی را مرور کرده و جملههای بلند و طولانی را به چند جملهی کوتاهتر تقسیم کنید و مطمئن شوید که حوصلهی مخاطب هنگام خواندن جملههای شما سر نمیرود.
تا حد امکان، به دستور زبان و املای کلمات توجه کنید
نمیتوان از تولیدکنندگان محتوای دیجیتال – که زندگی آنها با سرعت و شتاب آمیخته شده – انتظار داشت که در حد سر ویراستار یک نشر فاخر و جاافتاده وقت صرف کنند و جملهها را پیرایش کنند.
اما میشود تا حد امکان تلاش کرد که اشتباهات فاحش دستوری و دیکتهای وجود نداشته باشد. البته انگیزهی ما از طرح توصیه در اینجا این نیست که «فارسی را پاس بداریم» و دل «فرهنگستان و فرهنگستانیها» را به دست بیاوریم.
بلکه مسئله این است که مخاطبان به سرعت دچار خطای هالهای میشوند و به خاطر اشتباهی که در دیکته یا نگارش وجود دارد، ممکن است در صحت محتوای مطلب هم تردید کنند.
پیشنهاد میکنیم اشتباهات رایج در نگارش کلمات را بخوانید و همچنین اگر در تولید محتوای متنی کار حرفهای انجام میدهید، نگاهی هم به کتاب نکته های ویرایش یا هر کتاب مشابه دیگر بیندازید تا کمی حساسیتتان در این زمینه افزایش پیدا کند.
بعد از مدتی، متن را بازخوانی و بازنویسی کنید
حتماً متوجه شدهاید که ما در متمم، درسها را پس از مدتی بازخوانی و بازنویسی میکنیم. پیشنهاد ما این است که شما هم متنهای تولیدی خود را پس از گذشته چند هفته یا چند ماه، بازخوانی و بازنویسی کنید.
در بازخوانی و بازنویسی سه اتفاق کلیدی میافتد:
- معمولاً قدرت نگارش شما در طول زمان افزایش پیدا میکند. پس احتمال دارد بتوانید بخشهایی از متن قدیمی را با زبانی سادهتر و بیانی شیواتر بنویسید.
- احتمال دارد در طول این مدت، متنهای دیگری هم تولید کرده باشید که به موضوع بحث شما مرتبط باشند. پس میتوانید به آنها اشاره کنید و لینک سازی داخلی انجام دهید.
- اگر مخاطبان و خوانندگان دربارهی مطلب شما کامنتها و دیدگاههایی مطرح کرده باشند، ممکن است بتوانید بر اساس آنها متن را تکمیل کرده یا جرح و تعدیل کنید.
چگونه تولید محتوای متنی را شروع کنیم؟
نوشتن کار سادهای نیست. این را بسیاری از کسانی که تجربهی نوشتن دارند تأیید میکنند. هیچ راه میانبر و مسیر سریعی هم برای دستیابی به قدرت نوشتن و نویسندگی وجود ندارد.
بنابراین واقعیترین توصیهای که در این زمینه میتوان مطرح کرد، تمرین و تمرین و تمرین است.
ما در درسهای مختلف متمم تا کنون به تمرینهای متعددی برای نوشتن اشاره کردهایم. بنابراین در اینجا صرفاً به آنچه در درسهای دیگر گفتهایم اشاره میکنیم و پیشنهاد میکنیم که برای مطالعهی درسهای مرتبط وقت بگذارید.
اولین تمرین برای تقویت نوشتن، خواندن است. بعید است بتوانید بدون خواندن کارهای دیگران، به یک نویسندهی خوب تبدیل شوید. برای این مرحله میتوانید از #پاراگراف فارسی متمم شروع کنید و بعضی از کتابهایی را که با سلیقهتان جور در میآید تهیه کنید و بخوانید. البته کتابهای خوب کم نیستند و پاراگراف فارسی، صرفاً به عنوان نقطهی شروع میتواند مفید باشد (فهرست #کتابهای خواندنی به پیشنهاد متممیها هم در این مرحله میتواند مفید باشد).
دومین تمرین پیشنهادی ما رونویسی است. شاید به نظرتان سخت و دشوار بیاید، اما به امتحانش میارزد و ما فکر میکنیم که پشیمان نخواهید شد.
به عنوان سومین تمرین پیشنهادی، نوشتن آزاد هم گزینهی دیگری است که میتواند به بهبود مهارت نگارش شما کمک کند.
از این مرحله به بعد میتوانید هدفمندتر بنویسید. مثلاً به سوالهایی که مخاطبانتان دارند فکر کنید و سعی کنید پاسخ آنها را در قالب یک متن تنظیم کنید. مجموعه درسهای چالش نوشتن میتوانند در این زمینه کمی به شما کمک کنند.
مشارکت در بحث
اگر در زمینهی نوشتن محتوای متنی تجربه دارید، چه توصیههای دیگری به ذهنتان میرسد که بتواند برای فردی که در آغاز این مسیر است مفید باشد؟
دسترسی کامل به این درس و ۸۵ درس دیگر دربارهٔ تولید محتوا، استراتژی محتوا و دیجیتال مارکتینگ برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است. تا کنون ۹۳۵۰ نفر از متممیها مجموعاً ۷۵۶۷ تمرین در این مباحث ثبت کردهاند.
با عضویت ویژهٔ متمم علاوه بر این ۸۵ درس به هزاران درس دیگر از جمله درسهای زیر دسترسی خواهید داشت:
دیجیتال مارکتینگ | بازاریابی محتوا | سئو
سواد دیجیتال | شبکه های اجتماعی | تسلط کلامی
گیمیفیکیشن | ایمیل مارکتینگ | اسلایدسازی
دوره MBA (مطالعهی منظم درسهای مدیریت و کسب و کار)
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری تولید محتوا به شما پیشنهاد میکند:
- آموزش تولید محتوا | ابزارها، روشها، مثالها و توصیهها
- اصول تولید محتوای الکترونیکی با توجه به شوک محتوا | مارک شافر
- کسب درآمد از تولید محتوا
- تولید محتوای متنی | چگونه تولید محتوا را شروع کنیم؟
- کدام سبک نوشتن برای تولید محتوای من مناسب است؟
- محتوای همیشه سبز یا محتوای سبز چیست؟
- محتوای زرد چیست؟ زرد نویسی به چه معناست؟
- یک نکته درباره انتخاب نرم افزار تولید محتوا برای شبکه های اجتماعی
- پادکست چیست؟ | فایل صوتی و پادکست
- کتاب ساخت پادکست برای محققان و دانشگاهیان | چرا؟ چه؟ چگونه؟
- وبلاگ چیست؟ | تاریخچه وبلاگ نویسی و شکلگیری وبلاگ شخصی
- روش کسب درآمد از پادکست | آیا میتوانیم روی درآمد پادکست حساب باز کنیم؟
- ایده هایی برای وبلاگ نویسی
- دیدگاه شما در استفاده از فایل صوتی و فهرستها برای کسب و کارها
- انواع محتوا | فهرستها
- انواع محتوا | اینفوگرافیک و اسلاید (+ فهرست بهترین سایتهای اینفوگرافیک)
- رپورتاژ آگهی چیست؟ | یک نمونه رپورتاژ آگهی موفق چه ویژگیهایی دارد؟
- انواع محتوا | محتوای حمایت شده یا دارای اسپانسر چیست؟
- ویدئو مارکتینگ چیست؟ اهمیت، مزایا و نکاتی درباره ویدئو مارکتینگ
- نرم افزار فشرده سازی فیلم | از کدام نرم افزار برای کاهش حجم فیلم استفاده میکنید؟
- چند نمونه از انواع سوال در مصاحبه استخدام تولید کننده محتوا
- چند ایده برای تولید محتوا در اینستاگرام (۱)
- نکات و ایده هایی برای تولید محتوا در اینستاگرام (۲)
- تقویم محتوایی چیست؟ یک نمونه تقویم تولید محتوا شامل چه چیزهایی است؟
- شغل تولید محتوا | انتظار ما از کارشناس تولید محتوا چیست؟
- محتوای وایرال یا محتوای ویروسی چیست و چه ویژگیهایی دارد؟
- CTA چیست؟ آشنایی با انواع CTA
- موضوعات مورد علاقه مردم در اینترنت و شبکه های اجتماعی
- روش تولید محتوا برای افزایش فروش | آنها میپرسند، شما پاسخ دهید
- نقض کپی رایت | تولیدکنندگان محتوا چگونه از تله استفاده میکنند؟
- کوتاه کننده لینک چیست؟ بهترین سرویس برای کوتاه کردن لینک چیست؟
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : محمدرضا شعبانعلی
نازنین جان. طبیعتاً اگر این بحث بعداً در قالب یک درس با جزئيات بیشتر منتشر بشه، بهتر میتونه مسئلهٔ تو و بقیهٔ بچههایی رو که مسئلهٔ مشابهی دارن حل کنه. اما به هر حال امیدوارم لابهلای این حرفهایی که در ادامه مینویسم، چیز بهدردبخوری برای تو پیدا بشه:
اول این که کاملاً درست میگی. در نوشتن شرح محصول (Product Description) معمولاً نمیشه خلاقانه عمل کرد. در شرح محصول چیزی که مهمه «جامع» بودنه و نه لزوماً «اوریجینال» بودن. یعنی اینکه مطمئن باشی هر نکتهای که سازنده در مشخصات فنی محصولش گفته تو هم در صفحهات آوردی.
اما نکتهٔ دومی که باید به این بحث اضافه کرد اینه که صفحهٔ محصول قرار نیست صرفاً به شرح محصول محدود باشه. سوالهای خیلی زیادی وجود دارند که آدمها وقتی میخوان یخچال فریزر بخرن در ذهنشون هست. اگر این سوالها و جوابها به متن اضافه بشه، رنگوبوی اختصاصی خودش رو پیدا میکنه و از یک جدول خشک و تکراری که احتمالاً همهٔ فروشندگان رقیب هم دارن، کمی فاصله میگیری. پیشنهاد من اینه که خودت (و اگر همکارانی در فروش داری با همکاری اونها) یه لیست در بیار از همهٔ سوالهایی که تا حالا مشتریها قبل از خرید پرسیدهان. حالا ممکنه توی سایت و شبکههای اجتماعی پرسیده باشن. ممکنه تلفنی مطرح کرده باشن و ممکنه حضوری وقتی میخوان محصولات رو ببینن بپرسن (این دستهٔ آخر واقعاً طلا است و باید به عنوان گنج بهش نگاه کرد). اگر سعی کنی تمام این سوالها رو فهرست کنی و بهشون به زبان خودت جواب بدی، طبیعتاً لحن انسانی پیدا میکنه و خیلی مکانیکی نمیشه. پیشنهادم اینه که اگر خواستی سوال و جواب بنویسی، قبل از نوشتنش اصلاً به سایتهای رقیب نگاه نکن. تا زبان خودت رو داشته باشی. وقتی کارت تموم شد سایتهای دیگه رو ببین و بررسی کن که آیا سوالی بوده که اونها جواب داده باشن و تو یادت رفته باشه؟ یا جوابی بهتر از تو به مشتری داده باشن؟ با توجه به اونها، متن خودت رو اصلاح کن.
در مورد صفحات فروشگاهی که خیلی بحث مفهومی و Conceptual ندارن، تنوع کلمات در متن خیلی مهمه. ببین یه وقت هست که من میام در مورد مذاکره مینویسم، خیلی مهم نیست که توش چه کلماتی به کار بره. مهم اینه که خواننده میاد، راضی باشه و مدت طولانی توی صفحه بمونه. اما توی رتبهبندی صفحات محصول، واقعاً هنوز موتورهای جستجو وزن زیادی به تنوع کلمات میدن. اگر مردم اصطلاح «یخچال ساید» استفاده میکنن و «یخچال ساید بای ساید» و «یخچال فریزر ساید بای ساید» رو هم استفاده میکنن، لازمه هر سه تا توی متن تو باشه.
یا مثلاً انتظار میره در صفحهٔ معرفی یخچال فریزر اصطلاحاتی مثل یخ ریز، آب ریز، هزینه نصب، هزینه ارسال، هزینه ارسال و نصب، رنگ بدنه، ابعاد یخچال، گاز کمپرسور، نوع کمپرسور، اینورتر دیجیتال، آبسردکن، اتصال به آب شهری، پشتیبانی، ضمانت، گارانتی، ضمانت کمپرسور، هوشمند بودن، خدمات پس از فروش، تعمیرات، لوازم یدکی، قیمت و ... وجود داشته باشه.
دقت کن که هم ضمانت رو نوشتم هم ضمانت کمپرسور. هم ضمانت و هم گارانتی. هم هزینه نصب، هم هزینه ارسال و هم هزینه نصب و ارسال. برای صفحات محصول که خیلی مکانیکی و دور از روح انسانی هستند، موتور جستجو چارهای نداره جز این که به سراغ واژهسنجی بره. بنابراین اگر تو هر سه عبارت هزینه ارسال / هزینه نصب / هزینه نصب و ارسال رو داشته باشی یه پله جلوتر از کسی هستی که فقط هزینه نصب و ارسال رو به کار برده.
یه راه خوب برای اینکه متن تو از حالت بیروح و کپی در بیاد اینه که یه سری از این کلمات رو با همکاری دوستانت فهرست کنی. بعد بشینی ببینی اگر بخوای به شکل «اخلاقی» و «حرفهای» از اونها در متن استفاده کنی، چهجوری این کار رو انجام میدی.
مثلاً یه وقت میخوای «هوشمند» رو توی صفحه به کار ببری، میری هر جا که میشه یه هوشمند جا میدی وسط جمله. اما روش اخلاقیتر اینه که یه سوال مطرح کنی که «هوشمند بودن در یخچال فریزر یعنی چه؟» و بعد که توضیح دادی بگی که «مزیتها و دردسرهای هوشمند بودن چیه؟» و حتی این که آیا صرفاً یه جور مُد هست در محصولات خانگی؟ یا به عملکرد بهتر هم کمک میکنه؟ کسی که پول این فیچرها رو میده چند درصد داره محصولش رو به خاطر اینها گرونتر میخره؟
حالا من چون یخچال و فریزر نمیشناسم همینطوری یه چیزی میگم. اما حرف کلیام اینه که اگر سوالهای درستی پاسخ بدی، هم محتوات اوریجینال (يا نزدیک به اوریجینال) میشه. هم سئو میگیره و هم خواننده حس بهتری پیدا میکنه.
پیشنهاد آخرم هم این که لطفاً مواظب باش کسی که به سایتت سر میزنه کارش راه بیفته و مجبور نشه دوباره برگرده گوگل. مثلاً الان همهٔ یخچالها یه Product Sheet دارن که در قالب PDF روی سایت سازندهشون هست. علاوه بر این User Manual هم دارن که اون هم PDF داره و روی سایتها هست. اینها رو حتماً برای دانلود توی صفحهات بذار. نذار یوزر اذیت بشه بره دوباره دنبال اینها بگرده. خصوصاً کاربرهایی که ترجیح میدن عکس یا مشخصات رو از روی برگههای رسمی سازنده ببینن و بخونن.
همونطور که اول حرفم گفتم، احتمالاً توی این حرفها نکتهٔ تازهای نیست. اما گفتم شاید تصادفاً برای تو یا بقیهٔ بچههایی که این رو میخونن چیز مفیدی لابهلاش پیدا بشه.
با توجه به فضایی که قرار است متن شما در آن دیده شود بنویسید .
به عنوان مثال لحن شما در اینستاگرام می تواند صمیمی و دوستانه باشد ، چون اساسا اینستاگرام فضایی غیر رسمی است .
جدا از اینکه نوشته ی شما باید پاسخ مخاطب را بدهد ، اما شما در دل متنتان می توانید برای او سوال ایجاد کنید . بپرسید و بخواهید نظرش را با شما به اشتراک بگذارد .
با اینکار می توانید ایده های بسیاری برای محتواهای بعدی خود بدست آورید.
البته شاید این مربوط به call to action باشه، و خب در بدنه ی اصلیِ محتوا کاربردِ چندانی نداشته باشه.
داشتن دفترچه محتوا هم کمک کننده است.
در یک طرف آن روزانه بلافاصله بعد از خواب شروع به نوشتن کنید و در طرف دیگر کلماتی که در روز می شنوید و جذاب هست را یاد داشت کنید و اگر توانستید با آن جمله بسازید.
این دو روش بسیار کاربردی و عالی است
من فکر کردم و این تمرین به ذهنم رسید. نمیدونم چقدر عملی و علمی باشه، ولی به لحاظ تئوریک بد به نظر نمیرسه!
یک موضوع رو در نظر بگیرید و در موردش بنویسید، بعد سعی کنید اون موضوع رو گسترده تر کنید و جزییات بهش اضافه کنید. این کار رو تکرار کنید و ببینید هر دفعه چقدر جزییات میتونید اضافه کنید و مرتب تر بنویسید.
دوستان گرامی در این ۱۶ کامنت توصیهها و حرفها را زدند. به همین دلیل بگذارید در این کامنت، همه آنها را خلاصه کنم.
۱-تولید محتوا نه کپی محتوا. کپی هرگز برابر اصل نخواهد بود. گوگل هم دیگر این موضوع را میفهمد.
۲-استفاده از طنزهای کلامی (البته نه در هر نوع از محتوا).
۳-استفاده از جداول، نمودار و تصاویر مختصر، مفید، مینیمال و مرتبط.
۴-ساختار متن حرفهای که مطالعه راحتتر محتوا کمک کند (استفاده از فضای خالی).
۵-متن، به اندازه باشد. نه کم و نه زیاد. به گفته رابرت رُز همانند یک دامن کوتاه، به اندازهای کوتاه باشد که ملزومات را پوشش دهد؛ به اندازهای بلند باشد که ایجاد جذابیت کند!
۶-ارجاعات دقیقا در آن رعایت شده باشد.
۷-یک عنوان عالی و مرتبط انتخاب کنید.
۸-هر روز بنویسید آن هم در ساعات مشخصی. تا ماهیچه نوشتن تقویت شود.
۹-برای افزایش خلاقیت، هر روز نیم ساعت به پیاده روی بروید.
۱۰-ساده و شیوا بنویسید.
۱۱-بکارگیری تکنیک صفحات صبحگاهی. بعد از بیدار شدن، بدون انجام هیچ کاری، بروید و یک قلم و کاغذ بردارید و شروع کنید به نوشتن. هرچیزی که در ذهن شماست، پیاده کنید. این تکنیک در کتاب راه هنرمند نوشته جولیا کامرون توصیه شده است.
۱۲-متن را در بخشهای متمایز بنویسید تا در زمان کمی، مخاطب بتواند متن را پیمایش کند و برای مطالعه یا عدم مطالعه تصمیم بگیرد.
۱۳-در پاسخ به سوال مخاطب، محتوا بنویسید. جواب سوال را به صورت مختصر در ابتدای متن بیاورید نه در آخر متن.
۱۴-پاراگرافها را کوتاه کنید.
۱۵-نوشته بهتر است یک سیر مفهومی داشته باشد (story line).
۱۶-جملات کوتاه و چکیده هر بخش را در باکسهای با رنگ متفاوت نمایش دهید.
۱۷-در بحث سئو برای بخش meta description اهمیت زیادی قائل شوید.
۱۸-برای بهتر نوشتن، بیشتر و منظم بخوانید. من برای نوشتن یک متن ۱۰۰۰ کلمهای حداقل ۱۰۰۰۰ کلمه مطالعه میکنم!
۱۹-حتی اگر محتوانویس نباشیم، از حوزه تخصصی خودمان بنویسیم.
۲۰-رونویسی از محتوا یا کتاب میتواند یکی از تمرینات مناسب برای شروع نویسندگی باشد.
۲۱-متمم خوانی و حل تمرینات آن به طور منظم.
۲۲-استفاده از داستانها و ماجراهایی که خودمون تجربه کردیم.
۲۳-ایدهآل گرا نباشیم و از شروع به نوشتن نترسیم.
۲۴-از قتل کلمات نترسید. امری معمول است.
۲۵-قبل از نوشتن باید بدانید که هدف از نوشتن چیست.
————————————————————————————-
اما تجارب و توصیههای من که شامل مواردی که دوستان متممی اشاره کردند، نبود:
-به طور مداوم، مثلا هر آخر هفته، یک فیلم نگاه کنید. در ژانر مورد علاقه خودتان فیلم را انتخاب کنید و بعد از مشاهده، نقد و بررسی فیلم را از منابع داخلی و خارجی مطالعه کنید. همچنین در مورد سرگذشت کارگردان فیلم و سایر فیلمهای او تحقیق کنید. سعی کنید در یک برنامه منظم بقیه فیلمهای آن کارگردان را هم ببینید.
-وقتی کتابی میخوانید، همانند کارگردان فیلم، سایر کتابهای نویسنده را نیز بخوانید. در واقع سعی کنید با نویسنده و با مدل ذهنی او به جهان نکاه کنید.
-برخی اوقات کتابهای غیر تخصصی مانند رمان و کتابهای تاریخی بخوانید. این باعث میشود مغز، ارتباطات جدیدی بین بلوکهای دانشی سابق ایجاد کند که در ادامه باعث خلاقیت خواهد شد.
-ورزش کنید. ورزش باعث استراحت کامل ذهن میشود.
-مراقبه کنید. شاید دعا کردن هم نوعی مراقبه باشد. این باعث آرامش روحی و شناخت بیشتر خودمان خواهد شد.
-موزیک گوش کنید. اثری همانند تماشای فیلم دارد.
-زبان جدیدی یاد بگیرید. باعث میشود تفکر عمیق و چند وجهی داشته باشید.
-هنر مورد علاقه خود را دنبال کنید. خطاطی، نقاشی، موسیقی، سفالگری، مجسمه سازی و…
با احترام
یعقوب دلیجه.
سلام
من در نوشتن ضعیف بودم و واقعا هم نسبت به این کار ترس داشتم( یا بهتر است بگویم اعتماد به نفس نداشتم!) و اگر متنی را هم مینوشتم اصلا دلم نمیخواست دیگران بخوانند تا مورد تمسخر واقع نشوم…
دوستی داشتم که بشدت در نویسندگی توانایی داشت و من با خواندن نوشته هایش لذت میبردم .
از او کمک خواستم و نکته ای را به من یاد داد که باعث شد در این زمینه توانمند شوم:
او به من یاد داد قبل از نوشتن هر متنی ابتدا تصویر ذهنی ان را برای خودم رسم کرده و مثل یک مسیر، شروع ، اوج و فرود ان را برای خودم مشخص کنم. و همچنین خود را جای شخصیت های داستان یا مخاطب قرار داده و با تمام قوای احساساتم آن متن را بنویسم.
پیشنهاد من به عنوان کسی که مدتی است تجربه نوشتن برای سایت را دارم به دوستانی که تازه می خواهند تولید محتوای متنی را شروع کنند:
۱- ایده آل گرا نباشید و از شروع به نوشتن کردن نترسید.
۲- مد نظر داشته باشید قسمتها یا تمام متنی که می نویسید ممکن است دور ریخته شود پس اصلا از این مساله حس نا امیدی نگیرید چون امری عادی در نوشتن محسوب می شود.
۳- از ویژگی هایی که برای ساختار متن گفته شد چک لیست تهیه کنید و بعد از اتمام متن با توجه به آن متن را دوباره ویرایش کنید تا دستتان راه بیفتد.
۴- اگر موضوع یا تیتر شما کشش داشت وارد جزئیات شوید و از کلی نویسی پرهیز کنید.
۵- تا حد ممکن ساده نویسی کنید و اصلا وارد فاز پیچیده نویسی نشوید بعنوان مثال اصلا احتیاج نیست از کلمات سنگین یا صنایع ادبی استفاده کنید مگر در مواردی که مخاطب متن متخصص باشد.
به عنوان کسی چهار پنج ماهی هست دارد با تولید محتوای متنی زندگی می کند، به نظرم رسید که چندتا نکته رو بگم که البته به احتمال زیاد افراد دیگر اون ها رو میدونن و صرفا یادآوری خواهد بود.
۱- استفاده از داستان هایی که تجربه کردیم یا در مورد مطلب به ذهنمون میرسه، باعث میشه که مخاطب از خوندن مطلب ما پشیمون نشه که تا انتها مقاله رو بخونه. معمولا چنین پست هایی که داستانهای منحصر به فرد دارند پر بازدیدتر از دیگر پست ها هستند.
۲- اینکه صرفا به زبان فارسی حرف می زنیم، به معنی این نیست که این زبان رو به خوبی بلدیم. به عنوان یک نوجوان تازه کار دوست دارم این مورد رو خودم اول رعایت کنم و بخش های نگارش فارسی مدارس رو حتما با دقت بخونم و ازشون استفاده کنم.
۳- نوشتن پست های طولانی و مقالات چهار پنج هزارکلمهای که به درد مخاطب نخوره فایدهای نداره، حتی اگه برای رتبه گرفتن هم پست می نویسیم( که نباید با این هدف سراغ وب بیایم) بهتره مقالات کاربردی و به درد بخور بنویسیمتا مقالات طولانی که هزاران غلط املایی و نگارشی دارند.
۴- سفید نویسی رو هم جدی بگیریم. این مورد رو توی این چندماه به طور جدی تجربه کردم، گاهی با استفاده درست از اینتر کیبوردمان به خوانده شدن و مورد بررسی قرار گرفتن مطالبمان کمک میکنیم.
این نکاتی بود که به ذهنم رسیدن و به نظرم میتونست گفتنشون مفید باشه.
یکی از مواردی که به ذهن من می رسه این هست که هرروز بنویسیم. حتی برای مدت کوتاه مثلا ۱۵ دقیقه. چون استمرار در یک کار در زمان کوتاه از اینکه به طور پاره وقت اما طولانی کار کنیم خیلی موثرتره.
آقای دیل کارنگی توی کتاب آیین سخنرانیش یک روش جالب برای نوشتن متن سخنرانی و تقویت نویسندگی معرفی می کنه.
به نظرم این روش برای نوشتن سایر محتواها هم می تونه مناسب و مفید باشه.
این روش به این صورت هست که ابتدا یک قسمتی از مجله یا کتابی که دوست دارید رو مطالعه کنید.
بعد کتاب رو ببندید و سعی کنید هرچی خاطرتون هست رو یادداشت کنید.
بعد از اتمام نوشتن، نوشته های خودتون رو با متن اصلی مقایسه کنید.
این طوری می تونید کم کم متن های بهتری بنویسید.
این روش هم به تقویت حافظه و هم به تقویت قدرت نوشتن کمک میکنه.
قطعا تمرینِ نوشتن، اولین کاری است که باید برای تولید محتوا انجام داد.
افراد زیادی هستند که میتوانند ساعتها حرف بزنند (کاری به کیفیت حرفهایشان ندارم) ولی اگر قلم و کاغذی به آنها بدهیم و از آنها بخواهیم یک صفحه بنویسند دچار مشکل خواهند شد.
اهمیت نوشتن نه تنها در تولید محتوا بلکه در همه جوانب زندگی بر کسی پوشیده نیست.
نکته بعدی خواندن است. تا میتوانیم باید بخوانیم و بنویسیم.
به مرور دستخط خود را پیدا میکنیم. یعنی هر کس متن ما را بخواند (در صورتیکه با نوشتههایمان آشنا باشد) میتواند به سرعت نویسنده را تشخیص دهد.
تکنیکهای فنی نیز برای بالابردن محتوا در موتورهای جستجو هم نباید فراموش شود.
اگر بخواهم اشارهای داشته باشم میتوانم موارد زیر را نام ببرم:
– محتوای اصیل و با کیفیت
– تیترنویسی درست و متناسب با موضوع
– استفاده از کلیدواژهها
– ساده نویسی و پرهیز از اشتباهات ادبی
– برچسبگذاری و دسته بندی محتوا بر اساس موضوع
– نوشتن برای مخاطب نه نوشتن برای موتورهای جستجو
پایدار باشید.
من فکر میکنم تنبلی بزرگترین آفت نوشتنه. آدمهای زیادی رو اطرافم دیدم که دلشون میخواد بنویسن ولی حاضر نیستن زحمت خوندن رو به خودشون بدن.
برای مثال، چند روز پیش کسی بهم پیام داد و گفت نویسندهس و یه رمان تمام شده هم داره (که ارشاد بهش مجوز انتشار نداده و برای همین روی اینترنت منتشرش کرده) و ازم کمک خواست برای نوشتن رمان جدیدش. چهار پنج صفحهای که نوشته بود رو خوندم. به معنی واقعی کلمه افتضاح بود. قدری باهاش صحبت کردم و آخر سر پرسیدم:«چقدر اهل مطالعه هستید؟»
گفت:«شاید باورتون نشه ولی اصلا اهل مطالعه نیستم و کلا ده تا کتابم نخوندم!» دلیل بد نوشتن این آدم، چیزی جز مطالعه نداشتن نیست. هرچند آقا شایان، تو کامنتشون گفتن راه نویسنده شدن فقط نوشتنه و بس ولی من فکر میکنم نوشتن لازم هست، ولی کافی نیست.
کنار نوشتن باید حتما به اندازه کافی مطالعه داشت وگرنه هیچ وقت پختگی اتفاق نخواهد افتاد.
این فقط برای دوران ما نیست. مدتی قبل در جلسهی شعری، یکی از اساتید حاضر گفت:«فقط شما نیستید که برای خوب شعر گفتن باید زیاد شعر بخونید. قدما هم همین کار رو کردن.» شاهد مثال حرفش (اگر اشتباه نکنم) مطلبی بود از کتاب چهار مقاله نظامی عروضی سمرقندی به این مضمون که:«کسی که میخواهد شاعر خوبی باشه باید حداقل هزار بیت شعر حفظ باشه و برای این که هزار بیت حفظ باشه، لازمه ده هزار بیت خونده باشه!»
به نظر من این برای نویسندگی هم صادقه و کسی که میخواد خوب بنویسه لازمه قبلش به اندازه کافی خونده باشه.
در کنار این به اندازه خوندن، روزانه نویسی هم میتونه مفید باشه. این که عادت کنیم هر روز، حتی در حد خاطره، مطلبی رو بنویسم کمک بزرگی میکنه که توی نوشتن راه بیفتیم.
البته به نظر من، از یه جایی به بعد، روزانه نویسی نه تنها مفید نیست، بلکه آفت بزرگی میشه. فکر میکنم هرکسی هم خودش میفهمه دیگه کجا باید از روزانه نویسی دست بکشه و به هدفمند نویسی رو بیاره.
یکی از تمرینهای خوب برای نوشتن، انجام تمرینهای دروس متمم است.
این که تلاش کنی تا دانستهها و نظرت را در قالب متن بیان کنی تمرین خیلی خوبیه.
سلام
یکی از اشکالاتی که من در مسیر نوشتن محتوای متنی تجربه کردم، ضعف در دایره واژگان فعال بود. هر چند مطالعه مستمر جزو عادات ثابت روزانهام بود اما تمرینات نوشتاری از دید خودم پر بار، جذاب و گیرا نبودند. به منظور افزایش واژگان فعال و استفاده موثر از واژههای مناسب در محتوای متنی ، بعد از مدتی علاوه بر یادداشت برداری و رونویسی جملات کتابها، شروع کردم به کلمه برداری، به خصوص ترکیب کلمات و ضرب آهنگ واژهها و کلمات دلنشین و جذاب. به نظرم این هم نوعی تمرین نوشتن از طریق نوشتن هست.
جولیا کامرون در کتاب حق نوشتن ، علاوه بر ابزار نوشتن صفحات صبحگاهی، ایدههای جالب دیگری مثل نوشتن از موضوعات مختلف، با بهرهگیری از نگاهی متفاوت به طبیعت و زندگی روزمره پیشنهاد داده بود. چند مورد از راهکارهای اون هم مربوط به رفع موانع ذهنی نویسنده تازهکار بود که برای من خیلی آموزنده بود.من هم از این کتاب رونویسی کردم و هم کلمه برداری.
کتاب دیگری که برای من تمرینات و رهنمودهای ارزشمندی داشت، کتاب قلمهای پر آب، کاغذهای تشنه نوشته خانم سوزان آریل رینبوو کندی بود.
در مورد نوشتن محتوای متنی تخصصی(به خصوص از نوع ترجمهای)، به نظرم هر تولید کننده محتوا باید برای خودش یک واژهنامه اصطلاحات فنی درست کند تا حداقل در همه متن از معادل یکسانی برای یک واژه استفاده شود. همچنین در صورت امکان جایی برای لینک دادن و هدایت مخاطب خاص برای آشنایی بیشتر با واژه و اصطلاح نسبتاً جدید پیشبینی کند.
شاید بشه زنگ انشا در دوران مدرسه رو از اولین و ناکام ترین تجربه های تولید محتوای متنی دونست . تجربه ای که اگر با لطف نظام آموزشی روبرو می شد و دائما با زنگ فیزیک و شیمی و ریاضی جایگزین نمی شد و معلم علاقمند و راغبی سر کلاساش میومد می تونست سرنوشت کار و زندگی خیلی از آدما رو عوض کنه و از خیلیا که استعداد و علاقه شون در زمینه خلق و آفرینش شناسایی شده بود، نویسنده ، شاعر ، فیلمنامه نویس ، سخنران حرفه ای و یا حتی یک کار افرین ، مدیر ، کارمند یا پدر و مادر و… تاثیر گذارتر و موفق تر بسازه . شکی نیست که توانایی نوشتن خوب در ابعاد دیگه زندگی هم بسیار تاثیر گذاره . بطور معمول کسانی که خوب می نویسند ، قدرت کلامی بالاتر و تاثیر گذاری بیشتری در بیان نظرات ، انتقادات و متقاعد سازی دیگران دارند و بنظرم بهتر دیده شدن و شنیده شدن برگ برنده ای در دنیای پر هیاهوی امروزی بشمار میره .
برای من تجربه نوشتن بشدت با تجربه پیاده روی های روزانه گره خورده . شاید بهترین پیشنهادی که می تونم بکنم همین هست که وقت پیاده روی و یا گشت و گذارهای روزانه بهترین زمان برای دیدن و کشف سوژه برای نوشتنه . اصلا مهم نیست که کسی خواننده مطالب شما هست یا نه . گاهی ورق زدن دفتر روز نوشته ها تون در چند ماه بعد یا حتی یکسال بعد شما را شگفت زده می کنه .گاهی از نوع تفکر گذشته خودتون به خودتون می بالین گاهی متوجه می شین که الان درباره اون موضوع خاص دیگه اینطور فکر نمی کنم گاهی از پیش بینی هایی که کردین و درست از آب در اومده متعجب می شین و گاهی از بیان طنز موضوعات روزمره خنده به لبتون می شینه .
زمانی که حالا خیلی دور بنظر میاد توی یک دفتر خاطرات ، شروع کردم به نوشتن اتفاقات روزمره زندگی مون شاید حدود سالهای هفتاد تا هفتاد و دو، بعد هم اینکار بخاطر مشغله های جدید مثل درس و دانشگاه و کار به فراموشی سپرده شد تا یکی و دوسال پیش که خواهرم دفترم رو در انبوهی از کتابها و جزوه های فراموش شده به دستم داد . من که خیلی آدم جدی ای هستم ومعمولا به مسائل نگاه جدی و عمیقی دارم ، از نوع نگاه و طرز بیان طنزامیز خودم از ماجراهای زندگی مون فقط می خندیدم و باور نمی کردم اینا ، نوشته ی خودم باشه . وقتتون رو زیاد نمی گیرم . گرچه ادعایی در زمینه نوشتن ندارم اما به معجزه نوشتن و تاثیر اون بشدت باور دارم و اون رو مقدمه پیشرفتهای آتی فرد در حوزه تخصصی خودش می دونم . برای خودم و همه دوستان آرزو می کنم چه محتوا گر بشیم یا نشیم ، لذت نوشتن و خلق و معجزه کلمات ، به یکی از مفرح ترین و ماندگارترین بخشهای زندگی مون بدل بشه.
سلام
ممنون از مطلب خوبتان
همیشه در مشاورهها و به شاگردانم میگویم نوشتن صرفا یک راه دارد و آن نوشتن است. اکثر افرادی که من دیدم، مشکل خواندن نداشتند. اتفاقا اهل خواندن هم هستند. اما جرات نوشتن ندارند. اگر مشکل افرادی که شما هم با آن مواجه هستید به همین ترتیب است، پس یکی از موانع نوشتنشان هم خواندن بیش از حد است.
پس راه نویسندگی چیست؟
پاسخ به این سوال بدیهی است اما شاید از ترس و یا به احتمال زیاد، بابت کمالطلبی منفی از پاسخ به آن طفره میرویم. راه نویسندگی و تولید محتوای متنی، نوشتن است. اما بازهم از روی کمال طلبی فکر میکنیم طوری باید بنویسیم که هرکس دید، لذتش را ببرد.
در حالی که من و شما برای تمرین نویسندگی و در مرحله اول، برای هیچ کس و فقط دل خودمان مینویسیم. در هیچ رسانهای نشر نمیدهیم. مینویسیم و پاره میکنیم(شاید هم Shift + Delete) و مجدد قلم را برمینویسیم(و شاید تایپ میکنیم)
دروغ است بگوییم مسیر راننده شدن از دیدن مسابقات فرمول ۱ آغاز میشود و دروغ است بگوییم مسیر نوشتن از خواندن متن نویسندگان موفق آغاز میشود. که چه بسا خواندن نوشتههای موفق و پربازدید، اعتماد به نفس ما را کاهش میدهد. پس باید مجدد بگویم نویسندگی هیچ راهی ندارد جز نوشتن …
در مورد نوشتن پست های وبلاگی که قرار است کار فروش انجام دهند یا مخاطبی که به دنبال فروشنده یک محصول می گردد را ارضا کنند نکاتی به ذهن بنده می رسند که در دل متن درس هم به آنها اشاره شده
۱- بسیاری از مخاطب ها(اکثریت قاطع) متن شما را نمی خوانند ، متن را از بالا تا پایین اسکرول می کنند و به دنبال یک راه ارتباطی میگردند که به سرعت با شما تماس بگیرند
در هنگام تنظیم یک پست و یک محتوای متنی استفاده از تصاویر با کیفیت و مرتبط بسیار به اطمینان خواننده منجر خواهد شد پس از انتخاب تصاویر غافل نشوید
۲- سعی کنید هر پستی که می نویسید در پاسخ به یک سوال مخاطب/مشتری باشد ، سعی کنید پاسخ مشتری را به صورت صریح در اوایل متن خود بدهید و این کار را به اواخر متن موکول نکنید
۳-در تنظیم پست متنی خود از لیست های شماره گذاری شده / بولت گذاری شده غافل نشوید این کار باعث خوانا تر شدن متن و جذاب تر شدنش می گردد
۴- برای یافتن سوال های مخاطبان از پیشنهاد های گوگل و کلمات کلیدی مرتبط ( LSI ها همان کلماتی که بعد از سرچ یک کلمه کلیدی به عنوان کلماتی که سایر مخاطبان در کنار این کلمه کلیدی سرچ کرده اند و در انتهای صفحه نتایج جست و جو می آید ) استفاده کنید
۵-برای انتخاب سوال هایی که قرار است در یک متن پاسخ دهید حتما بر مبنای پیشنهادات گوگل و LSI ها اقدام کنید و به ذهن خود و حدسیات خود اکتفا نکنید
۶-پاراگراف های خود را طولانی نکنید و چیزی شبیه دیواری از کلمات در مقابل مخاطب قرار ندهید
۷-متن خود را به سرتیتر هایی بخش بندی کنید که ، هر سر تیتر به یک سوال پاسخ دهد
انتخاب سرتیتر ها بسیار مهم هستند و باز هم بهترین ابزار استفاده از LSI ها می باشد
۸-کل نوشته ها و ترتیب سرتیتر ها یک سناریو رو دنبال کند ، پراکنده و نامرتبط ننویسید
(با طراحی یک سناریو شروع به نوشتن کنید)
۹-جملات کوتاه یا چکیده یک سرتیتر اگر در یک جمله قابل خلاصه شدن هست در یک باکس با رنگ متفاوت از متن قرار دهید( حتما سعی کنید در یک پست ۶۰۰ کلمه ای ۲ یا ۳ باکس داشته باشید)
۱۰-لینک دهی داخلی بین پست های متفاوت یا داشتن یک بخش شبیه دایره المعارف حوزه تجاری که در آن به توضیح اصطلاحات تخصصی و مرتبط کسب و کار شما می پردازد بسیار مناسب است ( این کار فرآیند لینک دهی داخلی را برای شما تسهیل می کند و برکات زیادی دارد)
۱۱-تیتر اصلی (سئو تایتل در پست های وبلاگی) و توضیح متا ( تگ متا ) بسیار بسیار مهم تر از ان چیزی است که تصور میکنیم، به جرئت می توان گفت که ۵۰ درصد هدف محتوا و جایگاه یابی یک پست در نتایج گوگل با انتخاب صحیح و جذاب عنوان و توضیحات متا صورت می پذیرد
۱۲-استفاده از اعداد و رقم در توضیح متا قیامت می کند
برای من صفحات صبحگاهی برای شروع خیلی موثر بود همینطور درس “تمرین نوشتن آزاد – گام اول نویسندگی”
پینوشت(+):
دوستان دقت کنید نظر من بیشتر برای کسانی است که برای کسب و کارشان از هر نوعی نیاز به محتوا دارند و برای کسی که فقط قصدش تولید محتوا هست ممکنه به کار نیاد.
یکی از سخت ترین کار های دنیا پیدا کردن فردی است که بتواند برای کسب و کار شما متن و محتوای مناسب بنویسد.
چرا که نوشتن در هر حوزه ای جدای از پیش نیاز هایی مانند : نحوه نگارش صحیح و خلاقیت و پیگیری مداوم ( ویرایش و بروزرسانی) به تخصص خوب و مناسبی در آن زمینه نیز نیازمند است.
در نتیجه شما نمیتوانید با پرداخت مبلغی به فردی از او مقالات کاملا مناسبی تحویل بگیرید چون:
اگر فرد در زمینه شما متخصص نباشه و فقط مقاله نویس باشه : محتوا تخصصی و خوب نیست ( نهایتا یه کپی خلاقانه میشه)
اگر هم متخصص هست پس احتمالا محتوا نیست و محتوایی که می نویسد شبیه یک مشت کلمه علمی می شود .
گاهی اوقات مجله های خبری ( خصوصا تکنولوژی) با استفاده از ترجمه محتوا های خارجی عملا هزینه متخصص و محتوا نویس و … را از بین می برند و فقط هزینه یک مترجم را متقبل می شوند.( راهکاری که در شروع کارتان بد نیست در موردش فکر کنید )
اما اگر ترجمه نخواهید و محتوای اوریجینال مد نظر شماست ملزم به به کار گیری دو نفر یا بیشتر برای رسیدن به نتیجه مطلوب هستید حال همه این ها در صورتی درست پیش میرود که خود شخص شما محتوا نویسی را بلد باشید و در محتوای متنی تجربیاتی داشته باشید چرا که :
۱-در ابتدای کسب و کار های کوچک و حتی بزرگ ( متمم ) شما هزینه زیادی برای تیم محتوا ندارید و اگر خودتان توانایی این کار را داشته باشید در وهله اول بهترین گزینه هستید ( نه صرفا به خاطر قیمت بلکه چون با علاقه برای کسب و کارتان مینویسید خیلی بهتر از کسی که برای صرف نوشتن پول میگیرد می نویسید (محتوا ها سایت روستایی) )
۲-هنگامی که رشد کردید و بزرگ شدید با مهارتی که دارید میتوانید کیفیت یک محتوا را تشخیص دهید پس تیم محتوای خوبی را پیدا می کنید.)
*همین الان سایت متمم تماما یک سایت محتوایی هست و آقای شعبانعلی خیلی وقت پیش می توانست کل متمم را به تیم محتوا بسپارد و به سراغ کار های دیگر برود اما من به شخصه قلم و نوشته هاشون رو در ۷۰ درصد مطالب متمم احساس میکنم که نشون میده حداقل یک نظارت و خیلی وقت ها تولید محتوا رو به شخصه انجام میدهند. و تخصص و مهارت آقای شعبانعلی در تولید محتوا در کنار تخصصشون باعث شده متمم قدرتمند و یونیک بمونه.*
ممنونم متمم به خاطر این درس آموزنده …
چند تا نکته هم من به این درس پربار اضافه میکنم.
۱- عنوان خوبی برای نوشته انتخاب کنید. عنوانی گیرا که خواننده رو مجذوب کنه.
۲- اختصاصی بنویسید. به شکلی که خواننده خیال کنه که این مطلب فقط برای اون نوشته شده. (البته این در تبلیغ نویسی بسیار تاکید میشه)
۳- هر روز در ساعات مشخصی بنویسید از هر چیزی که به ذهنتون میرسه.. فقط بنویسید. مخصوصا صبح ها به محض بیدار شدن..
۴- سعی کنید زیاد به پیاده روی برید. پیاده روی ذهنتون رو برای نوشتن باز می کنه..
۵- از اصطلاحات و کلمات تخصصی استفاده نکنید. ساده بنویسید. روان و شیوا
و…
..::هوالرفیق::..
من تا امروز حدود سه سال هست که بر روی تولید محتوای پزشکی کار میکنم (کانال تلگرامی کارک – @KAARK18). البته کار اصلا حرفهای نبوده و به قول بچهها، دلی! بوده است. همچنین کار کاملاً رایگان انجام شده، که باید اعتراف کنم در برخی از زمانها کمی بیانگیزگی به همراه داشته است.
همین اول باید بگویم که در این مسیر بسیار مبتدیام و چون فکر میکنم شاید بتواند مفید باشد، با شما دوستان به اشتراک میگذارم.
۱
تولید محتوای اصیل و نه کپی شده: که در درس به اندازه توضیح داده شده است، همیشه افزایش اعضای کانال را به دنبال داشته و به نظر من یکی از مهمترین نقاط قوت هر کار تولید محتوا به حساب میآید.
۲
اطلاعات جذاب و گاهاً سرگرم کننده میتوانند در حین کار اصلیِ تولید محتوا، هم یکنواختی را از بین ببرد و هم استراحتگاهی برای مخاطبین باشد. که در متمم هم به اسم زنگ تفریح آن را میبینیم. من از سوژههای دوران تحصیل، محیط بالین و رابطه استاد-دانشجو و امتحانات بیشتر به عنوان طنزهای کوتاه استفاده میکنم.
۳
استفاده از جدولها، نمودارها، تصاویر مانند جملههای کوتاه (و حتی کوتاهتر) عمل میکند. از استفاده کردن از آنها غافل نشویم.
۴
در کنار نگارش صحیح که در این درس اشاره، طراحی شیک اما ساده هم میتواند خطای هالهای احتمالی را کاهش دهد و هم حس حرفهای بودن را برای مخاطب ایجاد میکند. به تجربه برایم ثابت شده، که استفاده از ایموجیهای مناسب و علائم نگارشی و پاراگرافبندی چقدر میتواند در جلب اعتماد مخاطب موثر باشد.
۵
به اندازه بودن متن هم مهم است. نه آنقدر کم باشد که مخاطب اشباع نشود و به سراغ منابع دیگر برود و نه آنقدر زیاد باشد که مخاطب را خسته کند. متن به اندازهای که مخاطب آن را تمام کند و خسته نشود، اول از همه حس خوب برای خود مخاطب ایجاد میکند.
در دنیا دیجیتال امروز، درست است که همه سرعتی! شدهاند اما هنوز هم آرزوی قلبی بعضی از آنها فرار از این سرعت، و رسیدن به یک آرامش است. تمام کردن یک متن کامل، این حس خوب را ایجاد میکند.
۶
فکر میکنم که تولید محتوای تیمی، مانند ارجاع به منابع مختلف میماند؛ حس خوب استفاده از چند فکر و به تبع آن، اعتماد در مخاطب را بهتر ایجاد میکند.
اینها برخی از نکاتی بود که به ذهنم رسید با شما به اشتراک بگذارم.