Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu
دوره آموزشی هدف گذاری (کلیک کنید)


مدل های مدیریتی | چرا مدل‌ها برای مشاوران مدیریت و کسب و کار مهم‌اند؟


مدل های مدیریتی

اگر در جلسهٔ مشاوران حرفه‌ای مدیریت حاضر شوید، مدام نام مدل های مدیریتی مختلف را می‌شنوید. جمله‌های زیر نمونه‌هایی از حرف‌هایی هستند که در چنین جلساتی گفته و شنیده می‌شوند:

«خودتان بهتر از هر کسی هرم مزلو را می‌شناسید. وقتی کارمند شما در کف هرم گیر کرده و حقوق و پاداش او کفاف زندگی‌اش را نمی‌دهد، برگزاری جلسه برای تشویق خلاقیت و نوآوری چندان اثربخش نیست.»

«اگر بخواهم از مدل پنج نیروی رقابتی پورتر استفاده کنم، باید بگویم که با آمدن شبکه های اجتماعی دیوارهای ورود به صنعت شما کوتاه شده است. این روزها هر کس خود را یک رسانه می‌داند. دیگر کسی مثل قبل، رسانه‌های سنتی را جدی نمی‌گیرد.»

«مسئله اصلی شما اولویت‌بندی است. حتماً ماتریس آیزنهاور را می‌شناسید. شما کارهای فوری و غیرمهم بسیاری دارید که خودتان انجام‌شان می‌دهید. بهتر است تفویض اختیار را تمرین کنید و این‌ کارها را به دیگران بسپارید.»

«پیشنهاد ما برای تحلیل فرهنگ سازمان شما استفاده از مدل فرهنگ سازمانی هافستد است. بسیاری از چالش‌هایی را که شما مطرح کردید، در چارچوب شش مولفهٔ هافستد می‌توان درک و تحلیل کرد.»

«برنامهٔ تحول در شرکت شما را می‌توانیم در چارچوب مدل هفت S مکنزی جلو ببریم. البته در این صورت، کار زمان‌بر می‌شود و باید نگاه بلندمدت داشته باشید. اما اثر کار هم ماندگارتر خواهد شد.»

«هیچ‌چیز بهتر از ماتریس مشاوران بوستن یا همان ماتریس BCG نمی‌تواند وضع این محصول را در سبد محصولات‌تان توصیف کند. این محصول، گاو شیرده شماست.»

کسانی که با مفهوم مدل و کارکرد مدلسازی آشنا نیستند، احتمالاً بعد از شنیدن این حرف‌ها می‌گویند:

چرا این‌قدر حرف زدن خود را پیچیده می‌کنید؟ همهٔ این‌ها را می‌شد بدون اتکا به مدل های مدیریتی، کوتاه‌تر و ساده‌تر (به زبان آدمیزاد) هم گفت.

راحت بگو برای کارمند گرسنه، حرف زدن از خلاقیت و نوآوری مسخره است.

یا بگو شبکه‌های اجتماعی آمده و هر باسواد و بی‌سوادی برای خودش یک اکانت راه‌ انداخته و تحلیل‌گر و خبرنگار شده است.

چرا می‌گویی آیزنهاور؟ بگو سرت شلوغ شده و یک سری کارها را که مهم نیستند، بِده دیگران انجام دهند.

به جای مدل فرهنگ سازمانی هافستد و هفت اس مکنزی هم می‌توانستی خودت یک تحلیل خوب و جامع ارائه دهی.

گاو شیرده را هم که ما خودمان بهتر از مشاوران بوستون می‌شناسیم؛ آن‌قدر که گاو دیده‌ایم.

این درس پاسخی به این نوع سوال‌هاست. و با این هدف تدوین شده که شما را تشویق کند در نقش مشاور مدیریت، هم برای یادگیری مدل‌های بیشتر تلاش کنید و هم حواس‌‌تان باشد که تا حد امکان مدل‌ها را بیشتر در بررسی مشکلات کارفرما، تحلیل سازمان‌ها و جلسات مشاوره به‌کار بگیرید.

مدل های مدیریتی

چرا باید از مدل های مدیریتی استفاده کنیم؟

دلایل بسیاری وجود دارد که استفاده از مدل های مدیریتی را توجیه می‌کند. در ادامه به تعدادی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

محدودیت در دسترسی به مجموعه‌ درس‌های مشاوره مدیریت

دسترسی کامل به مجموعه درس‌های مرتبط با مشاوره مدیریت برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است.

اعضای ویژه‌ی متمم علاوه بر دسترسی به این بحث به مجموعه‌ی گسترده‌ای از درس‌ها به شرح زیر دسترسی پیدا می‌کنند:

 فهرست درس‌های متمم

شاید برایتان جالب باشد که بررسی‌های ما نشان داده در میان دوستان متممی، کسانی که به درس‌های مشاوره مدیریت علاقه‌مند بود‌ه‌اند، برای مطالعه‌ی درس‌های زیر هم وقت گذاشته‌اند:

کوچینگ | کارآفرینی | کار تیمی | مدیریت تعارض | تفکر سیستمی

  استراتژی  |  تفکر سیستمیتصمیم گیری | مدیریت منابع | گزارش نویسی

ارزش آفرینی | سیستمهای کنترل مدیریت | مدل کسب و کار |‌ دیجیتال مارکتینگ

  دوره MBA (پیگیری منظم مجموعه درس‌ها)

تذکر: برای دسترسی به محتوای درسی که مشاهده می‌کنید، صرفاً‌ عضو شدن و پرداخت عضویت کافی نیست و باید تمرین ورود به بحث را هم انجام دهید. انجام این تمرین بسیار ساده است. چون صرفاً از شما خواسته‌ایم انتظار خود را از درس‌های مشاوره مدیریت متمم بیان کنید.

مشاوره مدیریت با مدل های مدیریتی گره خورده است. هر چه مفهوم مدل‌ها را بیشتر بشناسید و از آن‌ها بهتر استفاده کنید کارتان حرفه‌ای‌تر و تلاش‌تان اثربخش‌تر خواهد بود.

تمرین و مشارکت در بحث

چه در مقام مشاور و چه در موقعیت کارفرما، چه تجربه‌ای از استفاده از مدل‌ها در مشاوره داشته‌اید؟

آیا نمونه‌ای در ذهن دارید که استفاده از یک مدل به اثربخشی مشاوره کمک کرده باشد؟

آیا موردی به خاطر دارید که مشاوره‌ای بدون ساختار و چارچوب انجام شده و در نهایت بی‌نتیجه مانده باشد؟

آیا خاطره‌ای دارید که اصرار بر استفاده از یک مدل نامناسب، وقت و منابع سازمان را هدر داده و مشاوره را بی‌ثمر کرده باشد؟

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مشاوره مدیریت به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه مشاوره مدیریت
 

برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)

متمم چیست و چه می‌کند؟ (+ دانلود فایل PDF معرفی متمم)
چه درس‌هایی در متمم ارائه می‌شوند؟
هزینه ثبت‌نام در متمم چقدر است؟
آیا در متمم فایل‌های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

۶ نظر برای مدل های مدیریتی | چرا مدل‌ها برای مشاوران مدیریت و کسب و کار مهم‌اند؟

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : علی محمد افراسیابی

    چه تجربه‌ای از استفاده از مدل‌ها در مشاوره داشته‌اید؟

    مدت 21 سال هست که در جایگاه مشاور سیستمهای مدیریتی فعالیت میکنم. البته  فعالیتهای ممیزی و آموزشی هم در کنار مشاوره انجام میدم. مشاور در این حرفه از مدلهای استاندارد استفاده میکند که در آنها الزامات مربوطه تعریف شده است. مثل iso 9001 که مدلی برای استقرارسیستم کیفیت در سازمانهاست و iso 17025 مدلی برای تایید صلاحیت آزمایشگاههای غیر پزشکی. با قطعیت میتونم بگم  حتی در تفسیر و پیاده سازی همین مدلها بروز اختلاف نظر بین مشاور و مدیران اجرایی کارفرما اجتناب ناپذیر است چه برسد به اینکه بدون استفاده از این مدلها بخواهیم کاری انجام بدیم. در این وضعیت اگر مشاور تسلط کامل بر مدل نداشته باشد فرایند اعتماد سازی و اثر بخشی مشاوره از بین خواهد رفت و مشاور هم اعتبار حرفه ای (و حتی چیزی شبیه کاریزما)خود را از دست خواهد داد.

    آیا موردی به خاطر دارید که مشاوره‌ای بدون ساختار و چارچوب انجام شده و در نهایت بی‌نتیجه مانده باشد؟بله

    مطابق استاندارد 17025 آزمایشگاه باید مقادیر عدم قطعیت ( برآیند خطاهای تصادفی و سیستماتیک اندازه گیری) را محاسبه کند.، مدلهای مختلفی برای تخمین عدم قطعیت وجود داره.  مثل مدل GUM ، مونت کارلو یا استفاده از داده های مقایسات بین آزمایشگاهی(وقتی که حداقل سه آزمایشگاه آزمون را روی یک نمونه انجام بدهند و نتایج موجود باشد)

    پروژه ای داشتم که قبل از من بصورت پراکنده و بدون استفاده از هیچ مدلی آموزش هایی برای عدم قطعیت داده شده بود ولی کارشناسان آزمایشگاه نتوانسته بودند این عدم قطعیت ها را حساب کنند. هرچند زمان و هزینه صرف شده بود ولی اصلا کاری انجام نشده بود و گواهینامه آزمایشگاه تعلیق شده بود.

    استفاده از یک مدل نامناسب

    1- در اکثر استانداردها نظر سنجی از مشتریان الزام شده است. در سازمان هایی که  محصول محور هستند مشتریان ثابت و خریدهای روتین طی سال  دارند بعد از اتمام خرید نظر سنجی انجام میشود . یک بازه 6 ماهه یا سالیانه هم در نظر می گیرند. همچنین میتوانند مشتریان را بر اساس معیارهایی طبقه بندی کنند مثل اعتبار برند مشتری/ میزان خرید مشتری  و .. و مشتریان کلیدی را لیست کرده و نظر سنجی را فقط برای مشتریان کلیدی انجام دهند.

    حالا سازمان دیگری را در نظر بگیرید که پروژه محور است ( پروژه هایی مانند ساخت بزرگراه/ایستگاه مترو) 

    در این حالت مشاور نباید موعد نظر سنجی را بعد از اتمام خرید (پایان یافتن پروژه)  یا بازه های شش ماهه و سالیانه پیشنهاد بدهد. در اینجا بهتر است نظر سنجی در پایان هر فاز پروژه  و بر اساس فاکتورهای مهم در هر فاز( فاز مطالعات/ فاز طراحی /فاز تامین تجهیزات/فاز نصب و راه اندازی / فاز بهره برداری ) انجام شود. شاید لازم باشد فرمهای نظر سنجی متفاوتی برای فازهای مختلف داشته باشیم. مشتری کلیدی هم با تعریف ذکر شده بالا موضوعیت ندارد.

     
    تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
    .