تعریف مدل، تئوری و قانون چیست و چه تفاوتی دارند؟
از دوستان عزیز متممی انتظار میرود پس از مطالعهی این درس:
- بتوانند برای قانون، مدل و نظریه مثال بزنند.
- در متمم (و البته هر جای دیگر که بحثی علمی در جریان است) واژه های مدل و تئوری و قانون را با دقت نظر بیشتری به کار ببرند.

با توجه به اینکه در میان محققان و حتی نویسندگان فلسفهی علم هم، همچنان اتفاق نظر قطعی در مورد تعریف مدل و تئوری و قانون وجود ندارد، نمیتوان به صورت قطعی در مورد تفاوت این سه صحبت کرد.
اما، با توجه به اینکه در درس مدلهای ذهنی بارها از اصطلاح مدل استفاده میکنیم و در متمم هم بارها به سراغ نظریه های مختلف از جمله نظریه های مدیریتی و نظریه های روانشناسی میرویم و نیز قوانین زیادی را در مدیریت و اقتصاد و تحلیل سیستمها با هم مرور میکنیم، منطقی است که در این زمینه توافقی داشته باشیم.
بنابراین، لطفاً این درس را نه به عنوان حکم قطعی متمم در تایید یک تعریف و رد تعریف دیگر، بلکه به عنوان یک قرارداد جاری در متمم در نظر بگیرید.
اگر چه طبیعتاً ما کوشیدهایم که این توافق، تا حد امکان بر رایجترین تعریفهای مدل و تئوری و قانون در ادبیات علمی منطبق باشد.
دسترسی کامل به مجموعه درسهای مدل ذهنی برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است.
با عضویت ویژهی متمم علاوه بر دسترسی به درسهای مدل ذهنی به درسهای بسیار بیشتری دسترسی پیدا میکنید که میتوانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:
بررسیهای ما نشان داده که علاقهمندان به درس مدل ذهنی معمولاً از بین درسهای متمم به درسهای زیر علاقهی بیشتری دارند:
خودشناسی | شخصیت شناسی | روانشناسی پول
تصمیم گیری | حل مسئله | یادگیری | زندگی شاد
تفکر سیستمی | تفکر استراتژیک | تفکر نقادانه
مشاوره مدیریت | کوچینگ | عزت نفس
دوره MBA (پیگیری منظم مجموعه درسها)
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
تمرین
در مدیریت و کسب و کار، چه مثالهایی را به خاطر دارید که به تفاوت مفهوم مدل و نظریه توجه نشده و یک مدیر یا یک مشاور یا یک کارشناس، مدلی را که در ذهن داشته است، به عنوان یک نظریه مورد استفاده و اتکا قرار داده است؟
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مدلهای ذهنی به شما پیشنهاد میکند:
- مدل ذهنی و کاربرد مدل ذهنی در مدیریت (نقشه راه درس)
- مدل ذهنی و اهمیت شناخت آن (فایل صوتی)
- تعریف مدل، تئوری و قانون چیست و چه تفاوتی دارند؟
- مدل مفید، نه مدل درست؛ مسئلهی مدل سازی این است
- چه مدلی مفید است؟ (ویژگیهای یک مدل مفید)
- مصاحبه با مدیر مرکز بیتها و اتمها در MIT
- تعریف مدل ذهنی | مدل ذهنی چیست و الگوهای ذهنی چگونه شکل میگیرند؟
- معنی کلمه انتزاعی چیست؟ | تفکر انتزاعی یعنی چه؟
- فرهنگ علمی | از کتاب عقلانیت و توسعه یافتگی ایران
- رویدادهای اطراف ما، چگونه الگوهای ذهنی و مدل ذهنی ما را میسازند؟
- مفهوم پردازی چیست و چه اهمیتی دارد؟
- مثالی از مفهوم پردازی: انواع درونگرایی
- مثالی از مفهوم پردازی: لوطیگری و درویشی
- درباره گفتمان یا دیسکورس (Discourse)
- خوشه بندی چیست و چه تفاوتی با طبقه بندی دارد؟
- چرخه عمر چیست و چرا باید آن را بشناسیم؟
- چرخه گارتنر (سیکل هایپ تکنولوژی)
- پارادایم چیست ؟ پارادایم شیفت به چه معناست؟
- کریس آرگریس و فاصله بین دانستن و عمل کردن
- تعریف مدل ذهنی در ارتباط با فرایند یادگیری
- کریس آرگریس و مهارت انجام کارهای مهم بیخاصیت
- مدل مارشال مک لوهان برای تحلیل تکنولوژی ها
- نکتهای در تحلیل تکنولوژی | تکنولوژی خنثی نیست
- ویندوز هولوگرافیک و دستگاه هولولنز مایکروسافت و پارادایم جدید
- آیا مدلها به تقویت بینایی شما کمک کردهاند؟
- در پایان درس مدل ذهنی، باید چه چیزهایی را آموخته باشم؟
- روباه یا جوجه تیغی؟ سوالی که بیش از دو هزار سال قدمت دارد
- پروژه پایانی درس مدل ذهنی
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسهای متمم
نویسندهی دیدگاه : محسن سعیدی پور
سلام
یکی از همکارهای من می تونست از حالت موهای مدیرعامل پیش بینی کنه که وقتی کسی میره توی اتاقش با دست پر میاد بیرون یا نه .
وقتی ازش پرسیدم چطور همچین حرفی میزنی میگفت : مدیرعامل وقتی دچار مسایل مهم و چالشهای بزرگ میشه به حرف کسی توجه نمیکنه و سعی میکنه همه رو از سر خودش باز کنه و معمولا توی این حالت با کسی توافقی انجام نمیده .
پرسیدم خوب تو از کجامتوجه میشی که الان دچار چالش هست یا نیست؟
گفت وقتی که داره به چیزهای مهم فکر میکنه یه سره دستش تو موهاشه ،به حالت استیصال دستش رو میکنه توی موهاش و با موهاش ور میره هرچقدر موهاش پریشونتر باشه اون مساله ذهنش رو بیشتر درگیر کرده.
این همکار من بر حسب اتفاق از فامیلهای مدیرعامل هم بود و رفت و آمد خانوادگی هم داشتن و رفتار مدیرعامل رو خارج از فضای کارخونه دیده بود.
منم سعی میکردم به این حرفش توجه کنم.
وضعیت سفید و آماده برای جواب مثبت گرفتن، زمانی بود که میرفتم اتاق مدیرعامل و موهاش صاف بود.
وضعیت نامناسب و غیرقابل پیش بینی زمانی بود که میرفتم اتاق مدیرعامل و موهاش پریشون بود .
این دووضعیت تا حدودی به من قدرت پیش بینی میداد اما نه برای همیشه و نه حتی در اکثرمواقع.
چون من سعی کردم مسائل رو در زمان مناسب با دلیل مناسب مطرح کنم و بعد از یه مدت دیگه به میزان پریشانی موهای مدیر عامل برای رسیدن به توافق یا عدم توافق دقت نمیکردم.
مطلب دیگه راجع به خود مدیرعامل اینکه همیشه اصرارداشت درزمان عقد قرارداد با پروژه ها ،محصول رو به صورت نقدی به اونها بفروشیم .چون پروژه ها زمانی به محصول ما احتیاج پیدا میکردند که کم کم پروژه رو به اتمام بود و معمولا کفگیر خورده بود ته دیگ.
پس برای ما قانون کرده بود که به هیچ وجه با پروژه چکی کار نکنید.چون پروژه پول بده نیست .و چکهاشون پاس نمیشه .(سابقه ی پاس نشدن چک یک پروژه رو هم توی ذهنش داشت و همیشه اونو برای ماتعریف میکرد)
اما این قانون برای همه ی پروژه ها درست نبود .چون بعضی پروژه هایی که میومدن سمت دفتر من ارجاع میدادم به عاملین فروش و اونها هم کاررو چکی انجام میداند و دچار مشکل چندانی نمیشدن.
متشکرم