Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu


تولید محتوای متنی | چگونه تولید محتوا را شروع کنیم؟


تولید محتوای متنی

تولید محتوای متنی را می‌توان پایه‌ای‌ترین شکل تولید محتوا دانست.

شاید در نخستین نگاه، تولید محتوای متنی را معادل پست‌نویسی برای یک وبلاگ یا انتشار جزوه و مقاله در نظر بگیرید، اما واقعیت این است که بیشتر انواع و فرمت‌های محتوا نیازمند تولید محتوای متنی هستند.

به عنوان مثال، حتی اگر دغدغه‌ی شما ویدئو مارکتینگ باشد و بخواهید یک کلیپ ویدئویی تولید کنید، بسیار حرفه‌ای‌تر است که ابتدا متن حرف‌ها و صحبت‌های خود را بنویسید و تنظیم کنید. به شکل مشابه، بسیاری از تولیدکنندگان حرفه‌ای فایلهای صوتی و پادکست هم، ابتدا متن یا اسکریپت حرف‌های خود را می‌نویسند و سپس به سراغ ضبط می‌روند.

البته این به آن معنا نیست که در ویدئوها یا پادکست‌ها الزاماً روخوانی انجام می‌شود، اما همین که ابتدا به تولید و تهیه‌ی محتوای متنی فکر کنید باعث می‌شود که ذهن‌تان مرتب‌تر شود و بتوانید اجرای حرفه‌ای‌تری داشته باشید.

فعالان شبکه های اجتماعی هم نمی‌توانند از زیر بار محتوای متنی شانه خالی کنند. از توییت‌نویسی در توییتر تا کپشن‌نویسی در اینستاگرام، مصداق‌های تولید محتوای متنی هستند و کسی که در متن نویسی قوی‌تر باشد، می‌تواند تأثیر عمیق‌تری روی مخاطبان خود بگذارد.

سایر فعالیت‌های دیجیتال مارکتینگ هم به نوعی با متن و تولید محتوای متنی در ارتباط هستند. از تنظیم متن ایمیل برای ایمیل مارکتینگ گرفته تا تهیه رپورتاژ آگهی در یک پروژه بازاریابی محتوا.

اهمیت تولید محتوای متنی

با توجه به توضیحاتی که تا این‌جا ارائه کردیم، باید اهمیت محتوای متنی به عنوان پیش‌نیاز تولید سایر انواع محتوا برای شما مشخص شده باشد. اما چند نکته‌ی تکمیلی هم وجود دارد که می‌تواند این اهمیت را بیش از پیش خاطرنشان کند.

محتوای متنی هنوز برای بسیاری از انسان‌ها قابل‌اتکاتر و قابل استنادتر از سایر انواع محتواست. ارجاع دادن به متن و استناد کردن به متن، محکم‌تر از استناد کردن به حرف یا نکته‌ای است که در یک فایل صوتی یا ویدئو مطرح شده است (جز در مواردی استثنایی مثل این‌که برای اشاره به بخشی از زندگی یک نویسنده، به فایل صوتی مصاحبه‌ای که با او انجام شده ارجاع دهید).

ما عادت کرده‌ایم که حرف‌های بزرگان، مطالعات علمی و مقاله‌های تحقیقاتی را در قالب متن بخوانیم. بزرگ‌ترین دائره‌المعارف‌های بشری (از انواع تخصصی تا مدل‌های عمومی مثل ویکی‌پدیا) متن‌محور هستند و همه‌ی این‌ها باعث شده که نوعی سوگیری مثبت نسبت به متن در ذهن ما شکل بگیرد.

امکان مرور سریع یا Skimming هم مزیت دیگری است که نباید در دنیای پرشتاب امروزی از آن غافل شد:

فرض کنید یک فایل صوتی یا ویدئوی سی دقیقه‌ای را در وب پیدا کنید. چگونه می‌فهمید که محتوای این ویدئو یا فایل صوتی با نیاز شما هم‌خوانی دارد یا نه؟ حتی تکه‌تکه دیدن و شنیدن فایل،‌ چند دقیقه وقت شما را می‌گیرد.

این در حالی است که یک متن چند هزار کلمه‌ای را می‌توان در چند ثانیه بالا و پایین کرد و از ساختار و محتوای آن مطلع شد و سپس درباره‌ی خواندن یا نخواندن آن تصمیم گرفت.

علاوه بر این‌ها، قابلیت Index شدن و امکان جستجو هم نکته‌ای است که نباید از آن غافل شویم. هنوز موتورهای جستجو آن‌قدر قوی نشده‌اند که تمام متن فیلم‌ها و فایل‌های صوتی را بر اساس کلماتی که در آن‌ها آمده فهرست و آرشیو کنند؛ کاری که به سادگی با متن‌ها انجام می‌شود. به همین علت اگر دنبال سئو و بهینه‌سازی برای موتورهای جستجو باشید، چاره‌ای ندارید جز این‌که متن فایل‌های صوتی و ویدئوهای خود را منتشر کرده و در موتورهای جستجو ثبت کنید.

در دنیای شلوغ امروزی که همه در حال تولید محتوا هستند، یافته‌شدن و قابل جستجو بودن یک مزیت رقابتی بسیار مهم است و فرمت متنی، این مزیت را در بهترین و کامل‌ترین شکل آن برای شما فراهم می‌کند.

همه‌ی این‌ها باعث شده که در کنار رواج یافتن گسترده‌ی محتوای صوتی و تصویری، اتفاقاً تولید محتوای متنی هم رونق پیدا کند و افراد بسیاری این کار را به عنوان یک شغل انجام دهند. کم نیستند کسانی که شغل تولید محتوا را برای خود انتخاب کرده‌اند و همین الان، در حال نوشتن متن برای سایت‌ها و اکانت‌های شبکه های اجتماعی هستند.

آیا تولید محتوای متنی به درد من هم می‌خورد؟

کسانی که وبلاگ‌نویس هستند یا در شبکه‌های اجتماعی حضور دارند، احتمالاً در زمینه‌ی اهمیت محتوای متنی تردیدی ندارند و به سادگی این موضوع را می‌پذیرند.

اما شاید کسانی که یک وب‌سایت خدماتی یا یک فروشگاه آنلاین دارند، کمی در این زمینه تردید کنند. این نوع سایت‌ها برای طراحی و فروشگاه‌سازی هزینه می‌کنند و این هزینه را هم ضروری و توجیه‌پذیر می‌بینند، اما وقتی پای «محتوای متنی» به میان می‌آید، در تخصیص وقت و پول برای این کار، خساست به‌خرج می‌دهند.

به همین علت، بخشِ شرح محصول یا Product Description در بسیاری از این نوع سایت‌ها،‌ خلوت و ساده است و یا این‌که متن آن‌ها از سایت‌های دیگر کپی شده است. بخش نقد محصول – به فرض این‌که وجود داشته باشد – ضعیف و ناقص است و نقاط قوت و ضعف محصول را مشخص نمی‌کند. هم‌چنین پاسخ به سوالات و ابهام‌های مشتریان هم در اولویت قرار نگرفته و صرفاً به بیان نکاتی کلی در زمینه‌ی سابقه‌ی کسب و کار و فرایند فروش و ادعاهایی در زمینه‌ی اعتبار فروشنده محدود شده است.

این در حالی است که متن نویسی و تولید متن می‌تواند در حوزه‌های متعددی به چنین سایت‌ها و فروشگاه‌هایی کمک کند:

  • متن می‌تواند به سئو کمک کند و باعث افزایش ترافیک وبسایت شود. کاری که با تبلیغ، به شکل موقت و معمولاً گران‌تر انجام می‌شود (تفاوت بازدید ارگانیک و بازدید خریداری شده). البته تأکید ما این است که سئو را به عنوان آخرین مرحله از مراحل تولید متن در نظر بگیرید. یعنی اجازه ندهید دغدغه‌ی سئو بر پیام اصلی محتوای شما غالب شود.
  • متن می‌تواند مدت حضور بازدیدکنندگان در وبسایت شما را افزایش دهد. این حضور طولانی‌تر می‌تواند درگیری ذهنی (Engagement) را افزایش داده و برخی شاخص‌های بیرونی مثل رتبه الکسا را هم بهبود دهد (افزایش رتبه الکسا به خودی خود، دستاورد ارزشمندی نیست. اما به هر حال، تصویر بهتری از سایت شما پیش چشم افراد ناآشنا ایجاد می‌کند و اعتبارتان را در نگاه آن‌ها افزایش می‌دهد).
  • متن می‌تواند صفحه فرود شما را حرفه‌ای‌تر کرده و احتمال «اقدام» را افزایش دهد. شما نمی‌توانید فقط با قرار دادن یک یا چند دکمه‌ی ساده در یک صفحه، انتظار داشته باشید اقدامی انجام شود و مخاطب مثلاً ایمیل خود را به شما بدهد یا این‌که پولی برای محصول‌تان پرداخت کند (CTA چیست؟)

البته هیچ‌یک از این‌ها به آن معنی نیست که مخاطب خود را با متن خفه کنید و مثلاً در صفحه‌ای که برای فروش یک آبمیوه‌گیری یا صنایع دستی طراحی شده، چند هزار کلمه متن بگنجانید. اما نکته‌ی کلیدی این‌جاست که باید در صفحه‌ی خود محتوای متنی متناسب با محصول‌تان و انتظار مشتری قرار دهید. این محتوا در مورد یک محصول ساده می‌تواند چندصد کلمه و در مورد محصول پیچیده (مثلاً یک لپ‌تاپ) به بیش از هزار کلمه برسد.

انواع محتوای متنی

پیش از این‌که دربارهٔ تولید متن و محتوای متنی بیشتر حرف بزنیم،‌ بد نیست کمی هم به انواع محتوای متنی بپردازیم.

البته یک تقسیم‌بندی مشخص و قطعی وجود ندارد که بگوید مثلاً محتوای متنی چهار نوع یا شش نوع است. اما اشاره به انواع محتوای متنی باعث می‌شود دیدمان نسبت به تولید محتوای متنی بازتر شود و گستردگی این قلمرو را بهتر درک کنیم.

بنابراین، آن‌چه را در ادامه می‌آید،‌ صرفاً «چند نمونه» از انواع محتوای متنی در نظر بگیرید و به خاطر داشته باشید که برخی از آن‌ها با یکدیگر هم‌پوشانی دارند:

پست‌های وبلاگ‌ها: پست‌هایی که برای وبلاگ‌ها نوشته می‌شوند را می‌توان یکی از رایج‌ترین محتواهای متنی دانست. پست‌های وبلاگی از نظر طول متن کاملاً متفاوت‌اند و ممکن است از یک سو به صد یا دویست کلمه محدود شده و از سوی دیگر از چندهزار کلمه فراتر روند. سایت‌های بامتمم و پاسخ‌نامه نمونه‌های بسیاری از پست‌های وبلاگی کوتاه را در خود گنجانده‌اند و در روزنوشته‌های محمدرضا شعبانعلی می‌توانید نمونه‌های فراوانی از متن‌های طولانی را ببینید.

صفحات ثابت سایت‌ها: تقریباً همهٔ سایت‌ها چند صفحهٔ ثابت و کلیدی دارند. از «دربارهٔ ما» و «تاریخچهٔ شرکت» تا «پرسش‌های متداول» و «معرفی محصولات اصلی.» با وجودی که این نوع صفحات شباهت بسیاری به پست‌های وبلاگی دارند، اما تولید محتوای متنی برای چنین صفحاتی،‌ اصول و قواعد خاص خود را دارد. محتوای این صفحات معمولاً‌ باید از نوع همیشه سبز باشد و حتی اگر هم چنین نیست، به شکلی تنظیم شود که عمر نسبتاً زیادی داشته باشد. با توجه به این‌که این صفحات معمولاً پربازدیدترین صفحات سایت‌ها هم هستند (در مقایسه با اخبار و وبلاگ)، ساختار و خوانایی آن‌ها هم از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. هم‌چنین کسی که متن این صفحات را می‌نویسد،‌ بهتر است با اصول طراحی صفحه فرود آشنا باشد تا بتواند اثربخشی این صفحات را – با توجه به هدفی که برایشان تعریف شده – افزایش دهد.

اخبار: نوشتن متن‌های خبری یک مهارت ویژه و مستقل است. قرار نیست هر فردی که محتوای متنی برای سایت‌ها و وبلاگ‌ها می‌نویسد، الزاماً در خبرنویسی هم مهارت داشته باشد. نویسنده‌های متن‌های خبری باید بتوانند منابع مختلف را ارزیابی و اعتبارسنجی کنند. هم‌چنین باید با انواع ساختارهای متن‌های خبری آشنا باشند و بر اساس نوع خبر، ساختار مناسب آن را انتخاب کنند. در متن‌های خبری گاهی فرم بر محتوا غالب می‌شود. یعنی شما می‌خواهید خبری را نقل کنید که احتمالاً سایت‌ها و رسانه‌های متعددی قبلاً آن را نقل کرده‌اند. در چنین شرایطی، با انتخاب فرم و ساختار مناسب ممکن است بتوانید مخاطب را جذب کرده و تکراری بودن خبر را کمرنگ کنید.

گزارش‌های مختلف: می‌دانید که گزارش‌ها به انواع مختلفی تقسیم می‌شوند. مثلاً ما در درس انواع گزارش چهار شکل توصیفی، تحلیلی، تجویزی و نقادانه را معرفی کرده‌ایم. گزارش‌نویسی فراتر از نوشتن یک متن معمولی است و اصول خود را دارد. چه بسا افرادی سال‌ها به کار تولید محتوای متنی مشغول باشند و متن‌های خوبی برای صفحات سایت‌ها و پست‌های وبلاگی بنویسند، اما از نوشتن یک گزارش حرفه‌ای ناتوان باشند. ما در درس گزارش نویسی متمم بیشتر در این باره صحبت کرده‌ایم.

متن برای شبکه‌های اجتماعی: متن نویسی برای شبکه های اجتماعی در مقایسه با نوشتن متن برای وب، یک داستان متفاوت است. هر یک از شبکه‌های اجتماعی قواعد و ویژگی‌های خود را دارند. اگر برای توییتر می‌نویسید، باید به هنر کوتاه نویسی مجهز باشید و اگر در کپشن پست‌های اینستاگرامی باید بتوانید ساختار بسیار ساده و جمله‌بندی روان داشته باشید. به شکلی که خوانندهٔ کم‌حوصله، بتواند با بیشترین سرعت و کمترین اشتباه، متن شما را بخواند.

ترجمه: متأسفانه بسیاری از افرادی که خود را تولیدکننده محتوا می‌دانند، صرفاً با ترجمه آشنا هستند. باید به خاطر داشته باشیم که ترجمه، به فرض آن‌که دقیق و حرفه‌ای باشد، بخش کوچکی از دانش و هنر تولید محتوا را به خود اختصاص می‌دهد. بسیار خوب است که تولیدکننده محتوا با زبان‌های دیگر آشنا باشد و بتواند کار ترجمه را با استانداردهای مناسب انجام دهد. اما کسی که صرفاً ترجمه می‌داند، نباید خود را با تولیدکنندهٔ محتوا اشتباه بگیرد. تولید محتوا به کارهای دیگری هم نیاز دارد. از جملهٔ این کارها می‌توان به ساختار دادن به متن، تنظیم متن برای سئو، تطبیق متن با پرسونای مخاطب، استفاده از المان‌های تعاملی (از لینک تا دکمه و تکست‌باکس) و طراحی با هدف دعوت به اقدام (CTA) اشاره کرد. بنابراین اگر مترجم هستید،‌ به صِرف مترجم بودن خود را تولیدکنندهٔ محتوا ندانید و برای مهارت‌های مکمل هم وقت بگذارید.

ویژگیهای یک محتوای متنی با کیفیت چیست؟

پاسخ به این سوال، تا حدی سلیقه‌ای است و بسته به این‌که از چه کسی بپرسید، ممکن است پاسخ‌های متفاوتی دریافت کنید. بر پایه‌ی تجربه‌ای که ما در متمم کسب کرده‌ایم، اگر می‌خواهید محتوای متنی با کیفیت تولید کنید، باید حداقل به اصول و نکات زیر توجه داشته باشید:

کپی نکنید

یکی از بزرگترین ضعف‌های محتوا کپی بودن آن است. شاید شما فکر کنید که کسی به کپی بودن توجه نمی‌کند و یا این‌که با خواندن و ترکیب کردن محتوا از چند منبع دیگر، کسی متوجه نمی‌شود که متن‌تان کپی است.

اما هم موتورهای جستجو و هم مخاطبان، بیش از هر زمان دیگری به کپی بودن حساس شده‌اند. موتورهای جستجو به سادگی مطلب شما را از نتایج جستجو حذف کرده یا رتبه‌ی ضعیفی به آن می‌دهند. مخاطبان هم، اگر جایی به نتیجه برسند که مطلب شما کپی است، روی سایر مطالب‌تان هم حساب باز نخواهند کرد.

اگر هم مجبور بودید بخشی از محتوای فرد دیگری را نقل کنید، حتماً به منبع اشاره کنید. شاید معرفی منبع، زمانی یک بحث «اخلاقی» بود، اما امروز یک بحث «تکنیکی» است و تولیدکنندگان محتوایی که به منابع خود اشاره نکنند، به سرعت از گردونه‌ی رقابت با تولیدکنندگان اصیل خارج شده و حذف خواهند شد.

به سوال مخاطب پاسخ دهید

تجربه‌ی ما در متمم این بوده است که یکی از فاکتورهای کلیدی موفقیت در تولید محتوای متنی این است که به سوال مخاطب پاسخ داده شود. مثلاً اگر کسی در گوگل درباره‌ی ویژگی‌های یک محصول جستجو کرد و به سایت شما رسید، هرگز مجبور نشود به گوگل برگردد و سوال خود را تکرار کند.

همیشه از خودتان بپرسید:

  • آیا محتوای من، مخاطب را اشباع می‌کند؟
  • آیا تمام ابهام‌های او را برطرف می‌کند؟
  • آیا مطمئنم که او پس از مطالعه‌ی متن من، دیگر مجبور نمی‌شود به سراغ منابع دیگر برود؟

این نکته الزاماً به معنای طولانی‌نویسی نیست، بلکه به معنای مرتبط‌نویسی است. تیتر مطلب خود را بخوانید و ببینید با دیدن آن تیتر چه انتظاراتی در ذهن مخاطب شکل می‌گیرد. آیا انتظارات مخاطب را برآورده کرده‌اید؟ اگر چنین نشده، یا مطلب را تغییر دهید و یا تیتر را اصلاح کنید تا در نهایت، بتوانید حداکثر رضایت را در مخاطب ایجاد کنید.

فراموش نکنید که رضایت، فاصله‌ی بین «انتظار از محتوا» و «محتوا» است. ناهم‌خوانی تیتر و محتوا می‌تواند احساس بسیار بدی در مخاطب ایجاد کند.

به عنوان یک مثال ساده،‌ در حوزه‌ی کتاب و کتابخوانی، بسیاری از مردم در جستجوی «نقد کتاب» هستند. بسیاری از تولیدکنندگان محتوا با علم به این موضوع، در عنوان مطلب خود از عبارت «نقد کتاب …» استفاده می‌کنند اما در عمل،‌ صرفاً مروری بر کتاب انجام داده و خلاصه‌ای از آن ارائه می‌دهند. مخاطبی که با انتظار نقد آمده با دیدن این مطلب، راضی نخواهد شد و پاسخ سوالش را نخواهد یافت. چنین مطالبی در بلندمدت نمی‌توانند جایگاه مطلوبی در نتایج جستجو نیز کسب کنند.

[ درس مرتبط: آنها می‌پرسند، شما پاسخ دهید ]

ساختار متن را برای خواندن سرسری آماده کنید

قرار نیست همه‌ی مخاطبان، همه‌ی بخش‌های متن شما را بخوانند. با استفاده از تیترهای درشت، رنگ‌های مختلف، فونت ضخیم و هر ابزار دیگری که در اختیار دارید، متن را بخش‌بندی کنید.

حتی اگر در فضایی مثل اینستاگرام کپشن می‌نویسید و از ابزارهای حرفه‌ای برای چیدمان متن محرومید، از ایموجی‌ها ‌و آیکون‌ها و فاصله‌گذاری بین خطوط و پاراگراف‌ها برای بخش‌بندی مطلب استفاده کنید.

اگر مطلبی نوشته‌اید که خواندن کامل آن مثلاً ۲۰۰ ثانیه زمان می‌خواهد، پیشنهاد ما این است که ساختار متن را به شکلی تنظیم کنید که در یک‌دهم این زمان (مثلاً حدود ۲۰ ثانیه) مخاطب بتواند مروری بر روی کل متن داشته باشد و ساختار آن را بفهمد.

استفاده از جملات کوتاه را فراموش نکنید

شاید در دنیای ادبیات، نوشتن جمله‌های بسیار طولانی، جذاب و زیبا باشد. رمان‌های متعددی وجود دارد که در آن‌ها از‌ جمله‌های یک‌صفحه‌ای و دوصفحه‌ای استفاده شده است.

اما دنیای دیجیتال، دنیای انسان‌های کم‌حوصله و شتاب‌زده است. پیشنهاد ما این است که یک قانون برای خودتان بگذارید و به آن وفادار بمانید. مثلاً این‌که: «هر جمله‌ای در هر جای متن آغاز شد، باید حداکثر دو سطر پایین‌تر زیر همان کلمه به پایان برسد. به عبارتی، هیچ جمله‌ای بیشتر از دو خط نباشد.»

همیشه پس از پایان نوشتن مطلب، متن تولیدی را مرور کرده و جمله‌های بلند و طولانی را به چند جمله‌‌ی کوتاه‌تر تقسیم کنید و مطمئن شوید که حوصله‌ی مخاطب هنگام خواندن جمله‌های شما سر نمی‌رود.

تا حد امکان، به دستور زبان و املای کلمات توجه کنید

نمی‌توان از تولیدکنندگان محتوای دیجیتال – که زندگی آن‌ها با سرعت و شتاب آمیخته شده – انتظار داشت که در حد سر ویراستار یک نشر فاخر و جاافتاده وقت صرف‌ کنند و جمله‌ها را پیرایش کنند.

اما می‌شود تا حد امکان تلاش کرد که اشتباهات فاحش دستوری و دیکته‌ای وجود نداشته باشد. البته انگیزه‌ی ما از طرح توصیه در این‌جا این نیست که «فارسی را پاس بداریم» و دل «فرهنگستان و فرهنگستانی‌ها» را به دست بیاوریم.

بلکه مسئله این است که مخاطبان به سرعت دچار خطای هاله‌ای می‌شوند و به خاطر اشتباهی که در دیکته یا نگارش وجود دارد، ممکن است در صحت محتوای مطلب هم تردید کنند.

پیشنهاد می‌کنیم اشتباهات رایج در نگارش کلمات را بخوانید و هم‌چنین اگر در تولید محتوای متنی کار حرفه‌ای انجام می‌دهید، نگاهی هم به کتاب نکته های ویرایش یا هر کتاب مشابه دیگر بیندازید تا کمی حساسیت‌تان در این زمینه افزایش پیدا کند.

بعد از مدتی، متن را بازخوانی و بازنویسی کنید

حتماً متوجه شده‌اید که ما در متمم، درس‌ها را پس از مدتی بازخوانی و بازنویسی می‌کنیم. پیشنهاد ما این است که شما هم متن‌های تولیدی خود را پس از گذشته چند هفته یا چند ماه، بازخوانی و بازنویسی کنید.

در بازخوانی و بازنویسی سه اتفاق کلیدی می‌افتد:

  • معمولاً قدرت نگارش شما در طول زمان افزایش پیدا می‌کند. پس احتمال دارد بتوانید بخش‌هایی از متن قدیمی را با زبانی ساده‌تر و بیانی شیوا‌تر بنویسید.
  • احتمال دارد در طول این مدت، متن‌های دیگری هم تولید کرده باشید که به موضوع بحث شما مرتبط باشند. پس می‌توانید به آن‌ها اشاره کنید و لینک سازی داخلی انجام دهید.
  • اگر مخاطبان و خوانندگان درباره‌ی مطلب شما کامنت‌ها و دیدگاه‌هایی مطرح کرده باشند،‌ ممکن است بتوانید بر اساس آن‌ها متن را تکمیل‌ کرده یا جرح و تعدیل کنید.

چگونه تولید محتوای متنی را شروع کنیم؟

نوشتن کار ساده‌ای نیست. این را بسیاری از کسانی که تجربه‌ی نوشتن دارند تأیید می‌کنند. هیچ راه میان‌بر و مسیر سریعی هم برای دستیابی به قدرت نوشتن و نویسندگی وجود ندارد.

بنابراین واقعی‌ترین توصیه‌ای که در این زمینه می‌توان مطرح کرد، تمرین و تمرین و تمرین است.

ما در درس‌های مختلف متمم تا کنون به تمرین‌های متعددی برای نوشتن اشاره کرده‌ایم. بنابراین در این‌جا صرفاً به آن‌چه در درس‌های دیگر گفته‌ایم اشاره می‌کنیم و پیشنهاد می‌کنیم که برای مطالعه‌ی درس‌های مرتبط وقت بگذارید.

اولین تمرین برای تقویت نوشتن، خواندن است. بعید است بتوانید بدون خواندن کارهای دیگران، به یک نویسنده‌ی خوب تبدیل شوید. برای این مرحله می‌توانید از #پاراگراف فارسی متمم شروع کنید و بعضی از کتاب‌هایی را که با سلیقه‌تان جور در می‌آید تهیه کنید و بخوانید. البته کتاب‌های خوب کم نیستند و پاراگراف فارسی، صرفاً به عنوان نقطه‌ی شروع می‌تواند مفید باشد (فهرست #کتاب‌های خواندنی به پیشنهاد متممی‌ها هم در این مرحله می‌تواند مفید باشد).

دومین تمرین پیشنهادی ما رونویسی است. شاید به نظرتان سخت و دشوار بیاید، اما به امتحانش می‌ارزد و ما فکر می‌کنیم که پشیمان نخواهید شد.

به عنوان سومین تمرین پیشنهادی، نوشتن آزاد هم گزینه‌ی دیگری است که می‌تواند به بهبود مهارت نگارش شما کمک کند.

از این مرحله به بعد می‌توانید هدفمندتر بنویسید. مثلاً به سوال‌هایی که مخاطبان‌تان دارند فکر کنید و سعی کنید پاسخ آن‌ها را در قالب یک متن تنظیم کنید. مجموعه درس‌های چالش نوشتن می‌توانند در این زمینه کمی به شما کمک کنند.

مشارکت در بحث

اگر در زمینه‌ی نوشتن محتوای متنی تجربه دارید، چه توصیه‌های دیگری به ذهن‌تان می‌رسد که بتواند برای فردی که در آغاز این مسیر است مفید باشد؟

محدودیت در دسترسی کامل به این مجموعه درس

مجموعه درس‌های تولید محتوا، استراتژی محتوا و دیجیتال مارکتینگ برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده‌اند.

  تعداد درس‌ها: ۸۵ عدد

  دانشجویان این درس: ۹۲۸۱ نفر

  تمرین‌های ثبت‌شده: ۷۵۱۸ مورد

هم‌چنین با فعال کردن اشتراک ویژه به درس‌های بسیار بیشتری دسترسی پیدا می‌کنید که می‌توانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:

 فهرست درس‌های مختص اعضای ویژهٔ متمم

البته بررسی‌های آماری ما نشان داده که علاقه‌مندان به درس‌های استراتژی محتوا و تولید محتوا، از میان مجموعه درس‌های متمم به مطالعه‌ی درس‌های زیر بیشتر علاقه‌مند بوده‌اند:

  دیجیتال مارکتینگ  |   بازاریابی محتوا  |  سئو

  سواد دیجیتال  |  شبکه های اجتماعی  |  تسلط کلامی

  گیمیفیکیشن  |  ایمیل مارکتینگ  |  اسلایدسازی

  جستجو با گوگل  |  مدل کسب و کار

  دوره MBA (مطالعه‌ی منظم درس‌های مدیریت و کسب و کار)

اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید درباره‌ی متمم بیشتر بدانید، می‌توانید نظرات دوستان متممی را درباره‌ی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی می‌شناسند:

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری تولید محتوا به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه تولید محتوا

سوال‌های پرتکرار دربارهٔ متمم

متمم چیست و چه می‌کند؟

متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحث‌های مهارتی و مدیریتی.

برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کرده و گوش دهید.

فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟

هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه»  دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص می‌‌‌کند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری می‌توانید نقشه راه‌های مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.

هم‌چنین در صفحه‌های دوره MBA و توسعه فردی می‌توانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.

هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟

شما می‌توانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.

اعتبار را می‌توانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیم‌سال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید. لطفاً برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.

آیا در متمم فایل های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که می‌توانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.

هم‌چنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آن‌ها را می‌توانید در فروشگاه متمم ببینید.

با متمم همراه شوید

آیا می‌دانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور می‌توانید به جمع متممی‌ها بپیوندید؟

سرفصل‌ها  ثبت‌نام  تجربهٔ متممی‌ها

۱۰۱ نظر برای تولید محتوای متنی | چگونه تولید محتوا را شروع کنیم؟

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : محمدرضا شعبانعلی

    نازنین جان. طبیعتاً اگر این بحث بعداً در قالب یک درس با جزئيات بیشتر منتشر بشه، بهتر می‌تونه مسئلهٔ تو و بقیهٔ بچه‌هایی رو که مسئلهٔ مشابهی دارن حل کنه. اما به هر حال امیدوارم لابه‌لای این حرف‌هایی که در ادامه می‌نویسم، چیز به‌درد‌‌بخوری برای تو پیدا بشه:

     

    اول این که کاملاً درست می‌گی. در نوشتن شرح محصول (Product Description) معمولاً نمیشه خلاقانه عمل کرد. در شرح محصول چیزی که مهمه «جامع» بودنه و نه لزوماً «اوریجینال» بودن. یعنی این‌که مطمئن باشی هر نکته‌ای که سازنده در مشخصات فنی محصولش گفته تو هم در صفحه‌ات آوردی.

    اما نکتهٔ دومی که باید به این بحث اضافه کرد اینه که صفحهٔ محصول قرار نیست صرفاً به شرح محصول محدود باشه. سوال‌های خیلی زیادی وجود دارند که آدم‌ها وقتی می‌خوان یخچال فریزر بخرن در ذهن‌شون هست. اگر این سوال‌ها و جواب‌ها به متن اضافه بشه، رنگ‌و‌بوی اختصاصی خودش رو پیدا می‌کنه و از یک جدول خشک و تکراری که احتمالاً همهٔ فروشندگان رقیب هم دارن، کمی فاصله می‌گیری. پیشنهاد من اینه که خودت (و اگر همکارانی در فروش داری با همکاری اون‌ها) یه لیست در بیار از همهٔ سوال‌هایی که تا حالا مشتری‌ها قبل از خرید پرسیده‌ان. حالا ممکنه توی سایت و شبکه‌های اجتماعی پرسیده باشن. ممکنه تلفنی مطرح کرده باشن و ممکنه حضوری وقتی می‌خوان محصولات رو ببینن بپرسن (این دستهٔ آخر واقعاً طلا است و باید به عنوان گنج بهش نگاه کرد). اگر سعی کنی تمام این سوال‌ها رو فهرست کنی و بهشون به زبان خودت جواب بدی، طبیعتاً لحن انسانی پیدا می‌کنه و خیلی مکانیکی نمیشه. پیشنهادم اینه که اگر خواستی سوال و جواب بنویسی، قبل از نوشتنش اصلاً‌ به سایت‌های رقیب نگاه نکن. تا زبان خودت رو داشته باشی. وقتی کارت تموم شد سایت‌های دیگه رو ببین و بررسی کن که آیا سوالی بوده که اون‌ها جواب داده باشن و تو یادت رفته باشه؟ یا جوابی بهتر از تو به مشتری داده باشن؟ با توجه به اون‌ها، متن خودت رو اصلاح کن.

    در مورد صفحات فروشگاهی که خیلی بحث مفهومی و Conceptual ندارن، تنوع کلمات در متن خیلی مهمه. ببین یه وقت هست که من میام در مورد مذاکره می‌نویسم، خیلی مهم نیست که توش چه کلماتی به کار بره. مهم اینه که خواننده میاد، راضی باشه و مدت طولانی توی صفحه بمونه. اما توی رتبه‌بندی صفحات محصول، واقعاً هنوز موتورهای جستجو وزن زیادی به تنوع کلمات می‌دن. اگر مردم اصطلاح «یخچال ساید» استفاده می‌کنن و «یخچال ساید بای ساید» و «یخچال فریزر ساید بای ساید» رو هم استفاده می‌کنن، لازمه هر سه تا توی متن تو باشه.

    یا مثلاً انتظار میره در صفحهٔ معرفی یخچال فریزر اصطلاحاتی مثل یخ ریز، آب ریز، هزینه نصب، هزینه ارسال، هزینه ارسال و نصب، رنگ بدنه، ابعاد یخچال، گاز کمپرسور، نوع کمپرسور، اینورتر دیجیتال، آبسردکن، اتصال به آب شهری، پشتیبانی، ضمانت، گارانتی، ضمانت کمپرسور، هوشمند بودن، خدمات پس از فروش، تعمیرات،‌ لوازم یدکی، قیمت و ... وجود داشته باشه.

    دقت کن که هم ضمانت رو نوشتم هم ضمانت کمپرسور. هم ضمانت و هم گارانتی. هم هزینه نصب، هم هزینه ارسال و هم هزینه نصب و ارسال. برای صفحات محصول که خیلی مکانیکی و دور از روح انسانی هستند، موتور جستجو چاره‌ای نداره جز این که به سراغ واژه‌سنجی بره. بنابراین اگر تو هر سه عبارت هزینه ارسال / هزینه نصب / هزینه نصب و ارسال رو داشته باشی یه پله جلوتر از کسی هستی که فقط هزینه نصب و ارسال رو به کار برده.

    یه راه خوب برای اینکه متن تو از حالت بی‌روح و کپی در بیاد اینه که یه سری از این کلمات رو با همکاری دوستانت فهرست کنی. بعد بشینی ببینی اگر بخوای به شکل «اخلاقی» و «حرفه‌ای» از اون‌ها در متن استفاده کنی، چه‌جوری این کار رو انجام میدی.

    مثلاً‌ یه وقت می‌خوای «هوشمند» رو توی صفحه به کار ببری، می‌ری هر جا که میشه یه هوشمند جا میدی وسط جمله. اما روش اخلاقی‌تر اینه که یه سوال مطرح کنی که «هوشمند بودن در یخچال فریزر یعنی چه؟» و بعد که توضیح دادی بگی که «مزیتها و دردسرهای هوشمند بودن چیه؟» و حتی این که آیا صرفاً یه جور مُد هست در محصولات خانگی؟ یا به عملکرد بهتر هم کمک می‌کنه؟ کسی که پول این فیچرها رو می‌ده چند درصد داره محصولش رو به خاطر این‌ها گرون‌تر می‌خره؟

    حالا من چون یخچال و فریزر نمی‌شناسم همین‌طوری یه چیزی می‌گم. اما حرف کلی‌ام اینه که اگر سوال‌های درستی پاسخ بدی، هم محتوات اوریجینال (يا نزدیک به اوریجینال) میشه. هم سئو می‌گیره و هم خواننده حس بهتری پیدا می‌کنه.

    پیشنهاد آخرم هم این که لطفاً مواظب باش کسی که به سایتت سر می‌زنه کارش راه بیفته و مجبور نشه دوباره برگرده گوگل. مثلاً الان همهٔ یخچال‌ها یه Product Sheet‌ دارن که در قالب PDF‌ روی سایت سازنده‌شون هست. علاوه بر این User Manual هم دارن که اون هم PDF داره و روی سایت‌ها هست. این‌ها رو حتماً برای دانلود توی صفحه‌ات بذار. نذار یوزر اذیت بشه بره دوباره دنبال این‌ها بگرده. خصوصاً کاربرهایی که ترجیح می‌دن عکس یا مشخصات رو از روی برگه‌های رسمی سازنده ببینن و بخونن.

    همون‌طور که اول حرفم گفتم، احتمالاً توی این حرف‌ها نکتهٔ تازه‌ای نیست. اما گفتم شاید تصادفاً برای تو یا بقیهٔ بچه‌هایی که این رو می‌خونن چیز مفیدی لابه‌لاش پیدا بشه.

  1. حبیب فرجام گفت: (عضو ویژه)

    سلام
    البته توی متن اشاره‌ای شد اما استفاده از ایموجی در متن یا کپشن شبکه‌های اجتماعی (با این که واسه بعضیا ممکنه کار خیلی لوسی به نظر برسه!) خیلی مهمه و میشه به نوعی در بعضی از متن‌ها حتی از ترکیب ایموجی و متن استفاده کرد

  2. یه نکته جالبی که من شاید فان بدونم گفتنش و عادات لفظی نگارشیه به این شکل که مثلا؛

    من میرم خونه/من خونه میرم حالا این صرفا یه مثال بداهه بود ولی خیلی از ما یه پیچیدگی یا یه طرح خاص مختص خودمون برای صحبت یا عنوان مطلب داریم که گاهی توی نوشته ها باعث خنده یا سخت فهمی میشه. دقت کردن به این نوع بیان شخصی هم میتونه مفید و کمک کننده باشه هم ناآگاهی ازش یکم … تمیز نیست .

  3. علیرضا خلیفه‌قلی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۱ درس)

    حدود سه ماهی هست که وارد جمعی شدم که به نوشتن اهمیت میدن و من اوایل کار هی می‌گفتم علیرضا جوری بنویس که خوب باشه،فلانجور ننویس،بهمان چیز ممکنه دید بدی نسبت به تو ایجاد کنه و حرفای اینچنینی

    یه روز یه متن با کلی قل و زنجیر به دست و پا نوشتم و وقتی تحویل دادم خودم حس بدی بهش داشتم می دونستم متن خوبی نیست باقی اعضا هم گفتن بد نیست ولی فرداش گفتم ول کن اینارو قل و زنجیر از دست و پا باز کردم و نشستم یه متن نوشتم و بعدش شاهد این بودم که متنم بهتر شد و باقی رفقا هم راضی بودن

    خلاصه از اون به بعد به ایننتیجه رسیدم بهتره خودمون باشیم و خیلی خودمون‌رو تو زندان حبس نکنیم

    از طرفی تازگیا که شروع کردم به نوشتن متوجه این موضوع شدم که بهتره مراقب باشیم قسمت‌های مختلف جمله سرجاشون هستن یا اصلا فراموششون نکرده باشیم خیلی از مواقع می‌بینیم که کلا جمله ناقص میمونه که این ممکنه باعث کج فهمی بشه

  4. sara jamali گفت:

    سوالی که برام پیش اومده اینه که آیا ما ببینیم مخاطب چی میخواد و در مورد اون تولید محتوا کنیم یا محتوایی که طبق استراتژی محتوایی که چیدیم موردنیاز هست باشه؟

    مثلا در یک کانال توسعه فردی محتوای انگیزشی بیشتر مورد استقبال قرار میگیره تا محتوای روش هدف گذاری و خودشناسی؟

  5. محمد خدادادی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۳ درس)

    اگر در محتوایی احساس کنم که نویسنده خودش را خیلی بالا می بیند یا محتوای خودش را خیلی فاخر می داند متن را تا آخر نمیخوانم!

    مثلا:

    -یک تولید کننده محتوا ادعا کرده بود که بیش از ۳۰ سال است که به نوشتن مشغول است! واقعا برای کمتر کسی سابقه کاری آن فرد اهمیت دارد. اینطور احساس می کنم که آنقدر محتوا و متن ضعیف است که پیشاپیش سعی می کند به آن متن ارزش بدهد. اگر محتوا مناسب نباشد ، سابقه کاری زیاد چیزی را تغییر نمی دهد.

    – طولانی کردن یک متن آن هم در جایی که ارزشش را ندارد واقعا اثر منفی دارد! در این درس توصیه شده که برای هر محتوایی امکان مرور سریع وجود داشته باشد.یعنی اگر محتوایت بدون اضافه گویی ۵ دقیقه وقت مخاطب را می گیرد کاری کن که در ۱ دقیقه امکان مرور سریع وجود داشته باشد! حالا اینکه بیاییم و حرفی را که می شود در ۳ دقیقه زد در ۴ دقیقه بزنیم اگر اثر منفی نداشته باشد ، اثر مثبت هم ندارد!

    بارها شده که پس از خواندن یک محتوا ، دوستی از من سوال کند که ” دقیقا چی گفته ؟ حوصله ندارم این همه بخونم!” و من مثلا در یک جمله گفتم : هیچی بابا و خلاصه متن را در چند جمله گفته ام!

  6. محمد حسن ناعمه گفت: (عضو ویژه)

    طبق تجربه ی شخصی من، یکی از نکات مهم در نوشتن محتوای متنی، دلی بودن آن است. یعنی سعی کنیم برای اثرگذارتر کردن متن، از تکلّف ها و قِر و قَمیش های رایج، اجتناب کنیم. در یک جمله، روان و ساده بنویسیم.

    “هر سخن کز دل برآید، لاجرم بر دل نشیند”

    نکته ی دیگری که برای بهتر و اثربخش تر شدن متن، می توانم اشاره کنم این است که قبل از نوشتن، پرسونای مخاطب را در نظر بگیریم. یعنی ببینیم برای چه کسی یا کسانی می نویسیم؟ نیازها و پرسش های مخاطب چیست؟ سطح علمی و میزان حوصله ی مخاطبان، چقدر است؟ دغدغه های ذهنی و اولویت های آنها، چیست؟

    این موارد کمک می‌کند، متنی که تولید می کنیم، به سرعت در دل و ذهن مخاطب بنشیند و کارکردی را که منظور ما هست، داشته باشد.

     

  7. بهترین توصیه در آغازِ مسیر نوشتن، به نظرم پریدنِ بی پروا و بدون ترس در دریای واژگان و کلام است.
    نترسیم!
    بنویسیم و این نوشتنِ حتی اندک ، حتی به قدر یک جمله،
    روز به روز
    لحظه به لحظه
    ثانیه به ثانیه رشد خواهد کرد …
    جوانه خواهد زد و از دل هر جوانه ای
    ساقه های نهالِ تقریرِ ما به سمت آفتابِ توانمندی پرواز خواهند کرد.

    (متن خیلی ادبی شد :) اما به نظرم نوشتن همینقدر آدم رو غرق در خیال میکنه و اگر عاشق نوشتن باشیم هر روز مارو بزرگتر ، دانا تر وخلاق تر میکنه…)

  8. حسین گفت: (عضو ویژه)

    سلام. نظر شخصی من اینه که:
    ۱) شما اول کار فقط شروع کنید. حتی دربارۀ روزمره نوشتن رو شروع کنید «از کوزه همان برون تراود که در اوست» و کم کم دستتون راه می افته و فکر میکنم چیزهایی مینویسید که فکرش رو نمیکردید بتونید بنویسید.
    ۲) برای تمرین شروع به نوشتن، در ابتدا بی هدف بنویسید. «هرچه از دل برآید» رو بنویسید، چون که «لاجَرَم بر دل نشینَد».
    ۳) به جای تایپ کردن، روی کاغذ بنویسید.
    ۴) شعر بخونید.
    ۵) روزانه مقداری پیاده روی به افزایش خلاقیت کمک میکنه.
    ۶) موارد بالا رو خیلی جدی نگیرید. (:
    ۷) مورد ۶ رو بیخیال بشید. (:

  9. سلاام و درود

    مساله ای برای من حل نشده.من در شغلم که فروش محصول است باید به بیان ویژگی مزایا و معایب بپردازم. مثلا محصول ساخت ژاپن

    این نوع متن و محتوا را چگونه میتوان کپی نکرد؟

    • محمدرضا شعبانعلی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۸ درس)

      نازنین عزیز سلام.

      خواستم برای سوال شما جوابی بنویسم. کمی هم تلاش کردم. اما دیدم جوابم حدود ۲۰۰۰ کلمه شده و مدام در آن گفته‌ام «به فرض این‌که …» و «به فرض آن‌که …».

      به نتیجه رسیدم که با این حجم از فرض کردن، پاسخ مفیدی از آب در نخواهد آمد. مگر آن‌که قرار باشد جداگانه در قالب درسی به اسم «محصول نویسی / product copywriting» منتشر شود.

      اگر محدودیت و ممانعتی ندارید، ممنون می‌شوم صورت مسئله را با جزئیات بیشتر بگویید.

      از جمله این‌که محصول مد نظرتان چیست یا لااقل در چه صنعتی است.

      و این‌ که منظورتان از کپی کردن چیست. کپی کردن از محتوای سازندهٔ محصول؟ یا کپی کردن از فروشندگان دیگری که همین محصول را عرضه می‌کنند؟

      و علاوه بر این‌ها اگر ممکن است نمونهٔ کامل‌تری از متنی که به نظرتان چاره‌ای جز کپی کردن ندارد بنویسید. که بشود بهتر در موردش حرف زد.

      اگر در مورد محصول و کسب و کار خودتان ملاحظات و محدودیت‌هایی دارید،‌ محصول فرضی دیگری را که وضعیت مشابهی دارد به عنوان مثال بیاورید و پاسخ سوال‌های بالا را دربارهٔ آن بنویسید.

      • سلام و درود
        ممنونم از اینکه وقت گذاشتید و پاسخ دادید.
        امیوارم بتونم منظورم رو برسونم.من مجموعه کوچکی برای فروش لوازم آشپزخانه ولوازم خانگی دارم.
        فرضا برای یخچال فریزر ساید بای ساید برندی میخوام تولید محتوا کنم و داخل سایتم بذارم و روی سئوش کار کنم.
        این محصول ویژگی هایی داره.مثلا رده انرژی،نوع کمپرسور،فیلتر،نوع یخساز و آبریز و… که خب این مطالب به صورت مشترک داخل تمامی سایتها هست.طبیعتا میشه کپی برداری از سازنده و سایر فروشندگان این کالا.من اگه بگم مثلا کمپرسور این دستگاه اینورتره کپی برداری میشه و البته که من چیز دیگه ای هم نمیتونم بگم چون کمپرسور اینوره.
        به نظرم تنها تفاوتی که میتونم ایجاد کنم اینه که به جای
        کمپرسور این دستگاه اینورتر است
        بگم
        کمپرسور این محصول اینورتر می باشد.
        امیدوارم تونسته باشم منظورمو برسونم.
        ممنونممممم

        • محمدرضا شعبانعلی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۸ درس)

          نازنین جان. طبیعتاً اگر این بحث بعداً در قالب یک درس با جزئیات بیشتر منتشر بشه، بهتر می‌تونه مسئلهٔ تو و بقیهٔ بچه‌هایی رو که مسئلهٔ مشابهی دارن حل کنه. اما به هر حال امیدوارم لابه‌لای این حرف‌هایی که در ادامه می‌نویسم، چیز به‌درد‌‌بخوری برای تو پیدا بشه:

           

          اول این که کاملاً درست می‌گی. در نوشتن شرح محصول (Product Description) معمولاً نمیشه خلاقانه عمل کرد. در شرح محصول چیزی که مهمه «جامع» بودنه و نه لزوماً «اوریجینال» بودن. یعنی این‌که مطمئن باشی هر نکته‌ای که سازنده در مشخصات فنی محصولش گفته تو هم در صفحه‌ات آوردی.

          اما نکتهٔ دومی که باید به این بحث اضافه کرد اینه که صفحهٔ محصول قرار نیست صرفاً به شرح محصول محدود باشه. سوال‌های خیلی زیادی وجود دارند که آدم‌ها وقتی می‌خوان یخچال فریزر بخرن در ذهن‌شون هست. اگر این سوال‌ها و جواب‌ها به متن اضافه بشه، رنگ‌و‌بوی اختصاصی خودش رو پیدا می‌کنه و از یک جدول خشک و تکراری که احتمالاً همهٔ فروشندگان رقیب هم دارن، کمی فاصله می‌گیری. پیشنهاد من اینه که خودت (و اگر همکارانی در فروش داری با همکاری اون‌ها) یه لیست در بیار از همهٔ سوال‌هایی که تا حالا مشتری‌ها قبل از خرید پرسیده‌ان. حالا ممکنه توی سایت و شبکه‌های اجتماعی پرسیده باشن. ممکنه تلفنی مطرح کرده باشن و ممکنه حضوری وقتی می‌خوان محصولات رو ببینن بپرسن (این دستهٔ آخر واقعاً طلا است و باید به عنوان گنج بهش نگاه کرد). اگر سعی کنی تمام این سوال‌ها رو فهرست کنی و بهشون به زبان خودت جواب بدی، طبیعتاً لحن انسانی پیدا می‌کنه و خیلی مکانیکی نمیشه. پیشنهادم اینه که اگر خواستی سوال و جواب بنویسی، قبل از نوشتنش اصلاً‌ به سایت‌های رقیب نگاه نکن. تا زبان خودت رو داشته باشی. وقتی کارت تموم شد سایت‌های دیگه رو ببین و بررسی کن که آیا سوالی بوده که اون‌ها جواب داده باشن و تو یادت رفته باشه؟ یا جوابی بهتر از تو به مشتری داده باشن؟ با توجه به اون‌ها، متن خودت رو اصلاح کن.

          در مورد صفحات فروشگاهی که خیلی بحث مفهومی و Conceptual ندارن، تنوع کلمات در متن خیلی مهمه. ببین یه وقت هست که من میام در مورد مذاکره می‌نویسم، خیلی مهم نیست که توش چه کلماتی به کار بره. مهم اینه که خواننده میاد، راضی باشه و مدت طولانی توی صفحه بمونه. اما توی رتبه‌بندی صفحات محصول، واقعاً هنوز موتورهای جستجو وزن زیادی به تنوع کلمات می‌دن. اگر مردم اصطلاح «یخچال ساید» استفاده می‌کنن و «یخچال ساید بای ساید» و «یخچال فریزر ساید بای ساید» رو هم استفاده می‌کنن، لازمه هر سه تا توی متن تو باشه.

          یا مثلاً انتظار میره در صفحهٔ معرفی یخچال فریزر اصطلاحاتی مثل یخ ریز، آب ریز، هزینه نصب، هزینه ارسال، هزینه ارسال و نصب، رنگ بدنه، ابعاد یخچال، گاز کمپرسور، نوع کمپرسور، اینورتر دیجیتال، آبسردکن، اتصال به آب شهری، پشتیبانی، ضمانت، گارانتی، ضمانت کمپرسور، هوشمند بودن، خدمات پس از فروش، تعمیرات،‌ لوازم یدکی، قیمت و … وجود داشته باشه.

          دقت کن که هم ضمانت رو نوشتم هم ضمانت کمپرسور. هم ضمانت و هم گارانتی. هم هزینه نصب، هم هزینه ارسال و هم هزینه نصب و ارسال. برای صفحات محصول که خیلی مکانیکی و دور از روح انسانی هستند، موتور جستجو چاره‌ای نداره جز این که به سراغ واژه‌سنجی بره. بنابراین اگر تو هر سه عبارت هزینه ارسال / هزینه نصب / هزینه نصب و ارسال رو داشته باشی یه پله جلوتر از کسی هستی که فقط هزینه نصب و ارسال رو به کار برده.

          یه راه خوب برای اینکه متن تو از حالت بی‌روح و کپی در بیاد اینه که یه سری از این کلمات رو با همکاری دوستانت فهرست کنی. بعد بشینی ببینی اگر بخوای به شکل «اخلاقی» و «حرفه‌ای» از اون‌ها در متن استفاده کنی، چه‌جوری این کار رو انجام میدی.

          مثلاً‌ یه وقت می‌خوای «هوشمند» رو توی صفحه به کار ببری، می‌ری هر جا که میشه یه هوشمند جا میدی وسط جمله. اما روش اخلاقی‌تر اینه که یه سوال مطرح کنی که «هوشمند بودن در یخچال فریزر یعنی چه؟» و بعد که توضیح دادی بگی که «مزیتها و دردسرهای هوشمند بودن چیه؟» و حتی این که آیا صرفاً یه جور مُد هست در محصولات خانگی؟ یا به عملکرد بهتر هم کمک می‌کنه؟ کسی که پول این فیچرها رو می‌ده چند درصد داره محصولش رو به خاطر این‌ها گرون‌تر می‌خره؟

          حالا من چون یخچال و فریزر نمی‌شناسم همین‌طوری یه چیزی می‌گم. اما حرف کلی‌ام اینه که اگر سوال‌های درستی پاسخ بدی، هم محتوات اوریجینال (یا نزدیک به اوریجینال) میشه. هم سئو می‌گیره و هم خواننده حس بهتری پیدا می‌کنه.

          پیشنهاد آخرم هم این که لطفاً مواظب باش کسی که به سایتت سر می‌زنه کارش راه بیفته و مجبور نشه دوباره برگرده گوگل. مثلاً الان همهٔ یخچال‌ها یه Product Sheet‌ دارن که در قالب PDF‌ روی سایت سازنده‌شون هست. علاوه بر این User Manual هم دارن که اون هم PDF داره و روی سایت‌ها هست. این‌ها رو حتماً برای دانلود توی صفحه‌ات بذار. نذار یوزر اذیت بشه بره دوباره دنبال این‌ها بگرده. خصوصاً کاربرهایی که ترجیح می‌دن عکس یا مشخصات رو از روی برگه‌های رسمی سازنده ببینن و بخونن.

          همون‌طور که اول حرفم گفتم، احتمالاً توی این حرف‌ها نکتهٔ تازه‌ای نیست. اما گفتم شاید تصادفاً برای تو یا بقیهٔ بچه‌هایی که این رو می‌خونن چیز مفیدی لابه‌لاش پیدا بشه.

  10. امید دهقان زاده گفت: (عضو ویژه)

    سلام و احترام زیاد به تمام دوستان متممی خودم.

    حقیقتا چیزی که به نظر من در نوشتن محتوای متنی خیلی خیلی زیاد اهمیت دارد ، یک چیز است:<< تناسب بین مشتری و محتوای ما >>

    برای اینکه به این مهم دست پیدا کنیم و محتوای اثربخش تری تولید کنیم باید مشتری را خوب بشناسیم

    من خودم برای شناخت بیشتر مشتری از درس پرسونای مخاطب و کتاب خلق ارزش پیشنهادی بخش پروفایل مشتری استفاده میکنم.

    تجربه ی شخصی من اینه که بعد از اینکه مشتری را شناختم ، با ایجاد یک سناریو محتوا رو براش جذاب تر کنم.

    و اتفاقا یادگیری و اثر گذاری یک محتوا توسط سناریو ، داستان و… خیلی تاثیرگذاری بیشتری داره.

  11. سجاد رحیمی مدیسه گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۵ درس)

    عشق و علاقه‌ی واقعی به نوشتن، بسیار اهمیت داره. من از ۱۳۷۳ با قلم و نوشتن مأنوس شدم و تا امروز و الآن که سال ۱۴۰۳ هست، ادامه داشته این علاقه و نوشتن.

    اما کسی که از سر نیاز یا مسائل مالی سراغ نوشتن بیاد، نمی‌تونه به موفقیت برسه.

    البته توجه داشته باشید از استثناءها صحبتی نمی‌کنیم؛ بلکه از عمومیت این اهمیت من دارم می‌نویسم.

    عشق و علاقه به نوشتن هم به تجربه‌ی من چیزی نیست که اکتسابی باشه و بخشیش ذاتی و موهبت خداست که به هر کسی واقعن داده نمی‌شود. و البته عیب هم نیست!

    قرار نیست هر کسی نویسنده به معنی واقعی کلمه باشد. هر کسی را بهتر کاری ساختند.

  12. مرضیه خواجه محمود گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۳ درس)

    تجربه به من ثابت کرده است که وقتی از دغدغه‌هایمان می‌نویسیم نه تنها خودمان بالکه دیگران هم بیشتر با نوشته‌هایمان ارتباط برقرار می‌کنند.

    نوشتن از تجربه‌ی زیسته می‌تواند مخاطب را بیشتر درگیر نوشته کند.

    تجربه‌ی دیگری که خیلی دوستش دارم این است که دقیقن بعد از رونویسی مطلبی بنویسیم. اینطوری نوشته‌هایمان با قبلی‌ها زمین تا آسمان فرق می‌کند.

  13. یه واحد درسی در ترم قبلی داشتیم به نام آیین ویرایش (چون رشته ام ادبیات فارسی هستش یه همچین واحدی داریم.) 

    این کلاس یه جورایی جهنمی بود برای خودش؛ چون تو تلگرام هم گروه داشتیم و وقتی که گفتاری می نوشتیم، استاد تک تک اشتباهاتمون رو می گفت. در آخر ترم، یاد گرفتیم که چجوری درست بنویسیم، ویرگول رو کجا بذاریم و از این جور مطالب. اما همه ما دانشجوها در گروه خودمون حتی در طول ترم هم همون طوری گفتاری می نوشتیم:)

    اینجاست که میفهمم که آموزه های اون کلاس تا حد زیادی به درد فضای دانشگاهی و رسمی میخوره ولی در فضای دیجیتال به نظرم همین که سعی کنیم غلط املایی نداشته باشیم و نشانه های ویرایشی رو سرجاشون بذاریم، کفایت می کنه و دیگه نوشتن نوشتاری نیاز نیست.