جستار چیست؟ جستارنویسی یعنی چه؟
جستار و جستارنویسی از جمله واژهها و اصطلاحاتی هستند که این روزها زیاد بهچشم میخورند و دربارهشان میخوانیم و میشنویم (در تلفظ جستار دقت داشته باشید که آن را به صورت جُستار مانند جستوجو بخوانید و بهکار ببرید).
بعضی کتابها مانند جستارهایی در باب عشق (نوشتهی آلن دو باتن) این واژه را در عنوان اصلی خود بهکار بردهاند.
کتابهای فراوانی را هم میتوانید بیابید که در عنوان فرعی خود از اصطلاح جستار استفاده کردهاند. مثلاً کتابِ «این هم مثالی دیگر» از دیوید فاستر والاس که در عنوان فرعی آن در نسخهی فارسی و انگلیسی، این کتاب به عنوان مجموعهای از جستارها معرفی شده است.
علاوه بر این، با رواجیافتن دو اصطلاح جستار و جستارنویسی، بسیاری از فعالانِ فضای دیجیتال نیز امروز، نوشتههای کوتاه دیروز خود را جستار مینامند و به جای اصطلاحاتی مانند وبلاگ نویسی یا نویسندگی آنلاین، از اصطلاح جستارنویس برای توصیف فعالیت خود استفاده میکنند.
در این درس میخواهیم به مفهوم جستار و جستارنویسی بپردازیم و ببینیم جستار چیست.
جستار معادل کدام واژه انگلیسی است؟
جستار را به عنوان معادل واژهی Essay بهکار میبرند.
داریوش آشوری نیز در کتاب فرهنگ علوم انسانی خود، دو واژهی رساله و جستاره را به عنوانِ برابرِ کلمهی Essay آورده و برای Essayist نیز از رسالهنویس و جستارهنویس استفاده کرده است (البته اکنون، جستار بسیار متداولتر از جستاره است).
تا چند سال پیش، اغلب برای هر سه اصطلاح Paper و Article و Essay در زبان فارسی، از مقاله استفاده میشد و کسانی که حساستر بودند، اصطلاحات نوشتار و گفتار را بهکار میبردند تا مطالبی از جنس Essay و Article را از مقاله – که انتظار میرود چارچوبی رسمیتر، جدیتر، مستدل و مستندتر داشته باشد – متمایز کنند (مثلاً: گفتارهایی دربارهی … یا نوشتاری دربارهی …).
اما اکنون، جستار به تدریج به زبان عمومی راه پیدا کرده و در عنوان نوشتهها و کتابها نیز، بیشتر از پیش دیده میشود.
دربارهی تاریخچه جستارنویسی و نخستین جستارنویسان
اگر در وب فارسی جستجو کنید نوشتههای کمابیش مشابهی را در این زمینه میبینید که در میان غیرفارسی زبانان، اغلب به نامهایی مانند میشل دو مونتنی و دیوید فاستر والاس اشاره میکنند.
در میان فارسیزبانان هم، معمولاً از کسانی مانند داریوش شایگان و محمد قائد نام برده میشود. اگر بخواهیم از تکرارِ این مکررات بپرهیزیم، شاید کافی باشد به این نکته اشاره کنیم که در قرن شانزدهم و اوایل قرن هفدهم میلادی، مجموعههای متعددی با عنوان دو مجموعه با عنوان Essay منتشر شدهاند که از جملهی آنها میتوان به کارهای مونتنی و فرانسیس بیکن اشاره کرد:
اثر مونتنی با عنوان Essays (به فرانسوی: Essais) مجموعهای از ۱۰۷ نوشتهی نسبتاً کوتاه در قالب سه جلد کتاب است و در سال ۱۵۸۰ منتشر شده است.
عناوینی مانند «دربارهی ترس»، «دربارهی دروغگویان»، «دربارهی دوستی» و «دربارهی سنتهای کهن» در آن به چشم میخورند.
متن کامل انگلیسی جستارهای مونتنی را میتوانید در Wikisource یا پروژه گوتنبرگ ببینید و بخوانید.
چند مجموعه نوشته هم با عنوان Essays توسط فرانسیس بیکن منتشر شدهاند (از جمله در سالهای ۱۵۹۷ و ۱۶۲۵).
در صورت علاقهمندی میتوانید متن کامل جستارهای فرانسیس بیکن (سال ۱۶۲۵) را نیز در پروژه گوتنبرگ بخوانید. بیکن در این مجموعه جستارها، مباحث و عناوین متنوعی را پوشش داده است که از جملهی آنها میتوان به سفر، تأخیر، نوآوری، عشق، حسادت، بخت و زیبایی اشاره کرد.
اما توجه داشته باشید که اینها مواردی هستند که صریحاً از سوی نویسنده، Essay نامیده شدهاند. اما مجموعه نوشتههای کوتاه، چیزی نیست که با امثال مونتنی و بیکن و در قرن شانزدهم آغاز شده باشد و در فرهنگ ایران، روم و یونان نیز نمونههای قدیمی این سبک نوشته را میتوان یافت.
مثلاً رسائل خواجه عبدالله انصاری (نوشتههایی مانند رسالهی دل و جان یا رسالهی واردات) کاملاً از همین جنس نوشته محسوب میشوند.
به عبارت دیگر، جستارنویسی (Essay Writing) قرنها قبل از اینکه واژهی جستار (Essay) به وجود بیاید، وجود داشته است.
جستار یعنی چه؟ جستار چه ویژگیهایی دارد؟
این درس برای کسانی در نظر گرفته شده که عضو آزاد فعال یا عضو ویژه متمم باشند. برای ثبتنام در متمم یا کسب اطلاعات بیشتر دربارهٔ درسها میتوانید از گزینههای زیر استفاده کنید:
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسها
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
برخی از درسهای متمم:
مهارت یادگیری | تفکر سیستمی | گزارش نویسی
هوش هیجانی | تصمیم گیری | مذاکره | رابطه عاطفی
چند نمونه جستارنویسی
یکی از بهترین روشها برای یادگیری جستارنویسی این است که به سراغ نمونه های جستار برویم و آنها را بخوانیم. احتمالاً چنین کاری موثرتر از جستجوی کلاسهای آموزش جستارنویسی خواهد بود.
ما تا کنون در متمم چند بار آثاری از #نشر اطراف را که در قالب جستار بودهاند معرفی کردهایم. اگر به این شیوهی نوشتاری علاقهمند هستید، پیشنهادمان این است که به آن جستارهای معرفی شده هم سر بزنید:
- کتاب اتاق کار (چند جستار درباره محیط کار از نویسندگان مختلف)
- هیچ چیز آنجا نیست (جستارهایی از آنی دیلارد)
- این هم مثالی دیگر (مجموعه جستارهایی از دیوید فاستر والاس)
- فقط روزهایی که مینویسم (جستارهایی درباره نوشتن از آرتور کریستال)
خلاصه اینکه:
جستارنویسی، سبکی از نگارش است که از داستان نویسی، مقالهنویسی و نوشتن کتابهای جامع دربارهی یک موضوع مشخص، جداست و از این نوع آثار فاصله میگیرد. خواندن جستار، سبک ویژهای از خواندن است و ممکن است برای کسانی که هنوز، با خواندن طولانی و متمرکز دربارهی یک موضوع، آمادگی ندارند، مناسب باشد. خواندن جستارهای نویسندگان و متفکران بزرگ، میتواند راهی برای شناختن بهتر ایشان باشد. چون در این نوع نوشتار، نویسنده دست بازتری دارد و از برونریختن دیدگاهها و استدلالها و نگاهها و هیجانهای شخصی خود، واهمهای ندارد. جستارنویسی، میتواند گام مناسبی برای تمرین نویسندگی غیرداستانی باشد و به تدریج فرد را برای نوشتن با ساختار و چارچوب جدیتر آماده کند.ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری چالش نوشتن به شما پیشنهاد میکند:
- چالش نگارش یک متن هزار کلمهای در چند گام
- نوشته و کتاب غیر داستانی چیست؟ (ناداستان)
- جستار چیست؟ جستارنویسی یعنی چه؟
- نویسندگان چگونه مینویسند؟ (یک مصاحبه)
- در جایگاه خواننده چگونه کتاب میخوانیم؟
- چگونه مانند یک نویسنده کتاب بخوانیم؟
- معرفی کتاب خود نوشتن | کتابی درباره نویسندگی از احمد اخوت
- رونویسی متنها | تمرینی برای شروع نویسندگی
- مراحل نوشتن مقاله و سایر مطالب غیرداستانی
- ساختار یک متن غیر داستانی چگونه شکل میگیرد؟
- چهار روش برای آغاز متن یا شروع سخنرانی
- توافق بین نویسنده و خواننده در نوشته های غیرداستانی
- از شمردن تعداد کلمات در نوشتههایتان غافل نشوید
- تمرین نوشتن آزاد – گام اول نویسندگی
- داستان نویسی | داستاننویسی بیهدف و بیمخاطب میتواند مفید باشد
- آموزش نویسندگی | چند نکته از زبان جان اشتاین بک
- چند تمرین دیگر برای نوشتن
- تحلیل آماری کلمات در سخنرانی ها و نوشته ها
- روبات نویسنده | یک تجربه ذهنی
- تمرین نوشتن: از قتل کلمات نترسیم
- استعاره مفهومی چیست و چه کاربردی دارد؟
- انتخاب یک ایده اولیه برای تمرین نوشتن
- آیا از درخت ایده برای نوشتن مقالههای خود استفاده میکنید؟
- تکنیک بومرنگ؛ مناسب آماده شدن پیش از نوشتن
- کاش او در اینباره مینوشت | تمرینی برای توجه بیشتر به سبک نگارش
- انتخاب سبک متن
- انواع سبکهای نوشتن | معرفی شش سبک نگارش مطلب و تنظیم مقالات
- چالش نوشتن: در مورد خوبیها و بدیهای کلمات زائد
- چند نکته و راهنمایی برای علاقهمندان به نوشتن کتاب | ست گادین
- روشهای شروع متن | چگونه نوشتهٔ خود را آغاز کنیم؟
- چند جملهٔ اولِ نوشتهٔ خود را بازنویسی کنید
- چالش نوشتن: برای پایان سخنرانی و مقاله خود چه طرحی دارید؟
- آیا صدای خاص خودتان را در نوشتن پیدا کردهاید؟
- پیشنهادهایی در مورد تعریف مفاهیم و اصطلاحات در نوشتهها
- آیا داخل کتابهایی که دوست دارید چیزی مینویسید؟
- آشناسازی و آشنایی زدایی در نویسندگی
- چند نکته دربارهی بازخوانی متن
- نکتهای در نوشتن خاطرات | آیا شما مالک همهی خاطرات خود هستید؟
- کتاب نکته های ویرایش | راهنمای ویرایش متون فارسی | علی صلح جو
- بیست و هشت اشتباه نویسندگان | آموزش نویسندگی و مفاهیم پایه آن
- چند نمونه از متن تقدیم کتابها
- انتخاب عنوان برای کتابها و نوشتهها | مهاجرت به سرزمینهای دیگر
- چگونه از برخورد با کشتیهای بزرگ اجتناب کنیم؟ | دربارهٔ کتابهای بیمخاطب
- پیشنهاد مطالعه | کتاب استادان و نااستادانم | عبدالحسین آذرنگ
- پیشنهاد مطالعه | کتاب ابوالمشاغل – نادر ابراهیمی
- کتاب از گوشه و کنار ترجمه | علی صلحجو
- پیشنهاد مطالعه | کتاب حدیث نفس | حسن کامشاد
- پیشنهاد مطالعه | کتاب میم و آن دیگران – محمود دولت آبادی
- پیشنهاد مطالعه | کتاب خودم و مسائل مهم تر – چارلز هندی
- نقش هایی به یاد | گذری بر ادبیات خاطره نویسی
- کتاب اخلاق نوشتن | حسین معصومی همدانی
- نوشتن سفرنامه | چگونه می نویسم؟ | هفت روش از هفت سفرنامه نویس معاصر
- دنیای ذهنی یک نویسنده | بریدههایی از کتاب یادداشت های روزانه ویرجینیا وولف
- معرفی کتاب پرنده به پرنده | حرفهای آن لاموت برای نویسندگان نوقلم
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کرده و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید. لطفاً برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : سحر شاکر
معمولا خوندن جستارها رو دوست دارم، تجربهام از دو نفری که توی متن درس اسم برده شد، بگم:
یک:
محمد قائد اول مقالهی دربارۀ الهام، توارد، اقتباس و دستبرد، حرفی از تی.اس.الیوت میاره که میگه: «شاعرانِ نارس تقلید میکنند. شاعران بالغ میدزدند.» همین مقدمه منو یاد کتاب مثل هنرمندها بدزدید آستین کلئون انداخت. یه کتاب فوقالعاده جذاب که حداقل نزدیک 11 بار خوندمش. آستین هم اول کتابشو با همون نقل قول تی.اس.الیوت که محمد قائد مقالهشو شروع کرده بود، شروع میکنه ولی طولانی ترش و میگه: «شاعران ناپخته تقلید میکنند؛ شاعران پخته میدزدند؛ شاعران خوب از آن چیز بهتری میسازند؛ یا دستکم یک چیز متفاوت. شاعر خوب، دزدیاش را به حسی یگانه پیوند میزند که به کلی از آنچه که از آن بریده شده متفاوت است.»
محمد قائد یکی از کسایی که نوشتههاش رو اکثرا دنبال میکنم و بهش علاقه دارم. (اینجا میتونید یکسری گفتارهاشو بخونین ، اینم وبلاگشه که متاسفانه فیلتره)
دو:
در مورد فرانسیس بیکن هم جستهگریخته میخوندم ولی وقتی کتاب مقدمهای بر نظریهی پیچیدگی محمدرضا رو که خوندم دیدم چقدر قشنگ بهش اشاره کرده و ازش استفاده کرده و از همه مهمتر چه زندگی باحالی داشته (!) بیشتر دنبالش رفتم. مثلا یه جا فرانسیس بیکن میگه:
«انسانها برای اندیشیدن به موضوعات مختلف، گاهی به شباهت های آن موضوع ها توجه می کنند و گاهی به تفاوتهایشان. اما هر دو شیوه در حالت افراطی خود، به خطا میروند: گاهی، تفاوتهای کماهمیت را جدی میگیرند و گاه شباهتهای کوچک و بیمعنا را مهم و معنادار قلمداد میکنند.»
بیکن هم دو نوع اعتبار رو قبول نداشت و اعتقاد داشت اینا اعتبارهای کاذباند:
یکی اعتبار ناشی از گوینده، یکی اعتبار ناشی از باور اکثریت. میگه اگر جهان هم به یک حرف باور داشته باشن اما روش علمی و منطقی برای رسیدن به اون حرف وجود نداشته باشه، اون حرف می تونه نادرست باشه.