Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu
شرایط دریافت هدیه نوروزی متمم: دوره صوتی آموزش هدف‌گذاری (کلیک کنید)


نکته‌ای در نوشتن خاطرات | آیا شما مالک همه‌ی خاطرات خود هستید؟


نوشتن خاطره و خاطره نویسی هم اصول خود را دارد

آیا تا به‌حال پیش آمده که در یک مهمانی، چند عکس از شما در جمع دوستان‌تان ثبت شده باشد که شما آن‌ها را نپسندیده باشید؟

آیا پیش آمده که دقیقاً همان عکس‌های نامطلوب و دوست‌نداشتنی را در شبکه‌های اجتماعی منتشر کنند و شما مجبور شوید بارها و بارها آن عکس‌ها را ببینید یا حتی بازخوردهای دیگران را درباره‌ی آن عکس‌ها بشنوید؟

اگر چنین تجربه‌ای داشته‌اید احتمالاً با ما موافقید که: «ثبت‌شدن یک عکس در حافظه‌ی گوشی یک نفر، الزاماً به این معنا نیست که او مالک عکس هم هست.»

 به‌طور خاص، اگر افراد دیگری هم در عکس باشند، ممکن است نشر عکس، تبعات منفی متعددی چه در رابطه‌ی دوستانه و چه از نظر حقوقی ایجاد کند.

به علت همین دردسرها و پیچیدگی‌هاست که معمولاً در آموزش اتیکت پیشنهاد می‌کنند که قبل از انتشار چنین عکس‌هایی از افراد دیگری که در عکس هستند اجازه بگیرید تا از هرگونه مشکل و دلگیری و دردسرهای بعدی جلوگیری شود.

با حضور دیگران در خاطره‌هایمان چه کنیم؟

با افراد دیگری که در خاطرات ما هستند چه کنیم؟

پس از طرح این مقدمه، اکنون می‌توانیم به بحث پیچیده‌تری بپردازیم و آن، خاطره نویسی است.

کسانی که به نوشتن و انتشار خاطرات (چه در قالب خاطرات روزانه و چه زندگی‌نامه و اتوبیوگرافی) پرداخته‌اند، می‌دانند که یکی از چالش‌های جدی در نقل خاطرات، اشاره به نام و رفتار و گفتارِ افراد دیگری است که در شکل‌گیری آن‌ رویدادها و خاطره‌ها نقش داشته‌اند.

این جا هم ما با کلمات، عکس یا فیلمی از صحنه‌های زندگی خود می‌سازیم و باید تکلیف خود را با دیگرانی که در کادرِ قلمِ ما قرار گرفته‌اند، مشخص کنیم.

برای این‌که بهتر بتوانیم در این زمینه فکر کنیم، به سراغ لوری هرتزل می‌رویم که قبلاً او را با بحث نوشتن داخل کتاب شناخته‌ایم. او هم از جمله کسانی است که معتقد است خاطره‌های ما مال خودمان نیستند و در این زمینه باید ملاحظاتی داشته باشیم:

محدودیت در دسترسی به این درس

این درس برای کسانی در نظر گرفته شده که عضو آزاد فعال یا عضو ویژه متمم باشند. برای ثبت‌نام در متمم یا کسب اطلاعات بیشتر دربارهٔ درس‌ها می‌توانید از گزینه‌های زیر استفاده کنید:

ثبت‌نام | اطلاعات بیشتر     فهرست درس‌ها

اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید درباره‌ی متمم بیشتر بدانید، می‌توانید نظرات دوستان متممی را درباره‌ی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی می‌شناسند:

برخی از درس‌های متمم:

مهارت یادگیری | تفکر سیستمی | گزارش نویسی

هوش هیجانی | تصمیم گیری | مذاکره | رابطه عاطفی

عزت نفس | برندسازی شخصی | گفتگوهای دشوار | دوره MBA

کوچینگ | مشاوره مدیریت | دیجیتال مارکتینگ | تولید محتوا

تمرین و مشارکت در بحث

آیا برای شما هم پیش آمده که با نوشتن و حرف زدن از دیگران، هزینه‌ پرداخت کرده باشید؟

آیا نوع تجربه‌ها و دغدغه‌هایی که در متن درس مطرح شده،‌ برای شما هم آشناست؟ چه راهکارها و تجربه‌هایی در این زمینه دارید؟

      شما تاکنون در این بحث مشارکت نداشته‌اید.  

     تعدادی از دوستان علاقه‌مند به این مطلب:    هرمز اشکانی ، احسان حسینی ، معصومه شیخ مرادی ، سید احمد بنی جمالی ، داود عندلیب

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری چالش نوشتن به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه چالش نوشتن
 

برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)

متمم چیست و چه می‌کند؟ (+ دانلود فایل PDF معرفی متمم)
چه درس‌هایی در متمم ارائه می‌شوند؟
هزینه ثبت‌نام در متمم چقدر است؟
آیا در متمم فایل‌های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

۴۰ نظر برای نکته‌ای در نوشتن خاطرات | آیا شما مالک همه‌ی خاطرات خود هستید؟

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : سارا حق بین

    سلام به دوستان

    اخیراً فیلم becoming Astrid را دیدم که داستان واقعی زندگی خانم آسترید لینگرن نویسنده سوئدی و معروف کتابهای کودک هست.

    خانم آسترید در طول 94 سال عمر خودش با اینکه جوایز متعدد ادبی گرفته بود و مشهور بود هرگز حاضر نشد زندگی شخصیش را به هیچ طریقی برای مردم فاش کنه و حتی بعد از مرگش هم دخترش این رویه را ادامه داد تا اینکه یک کارگردان دانمارکی 16 سال بعد از مرگ آسترید با جسارت و علیرغم میل باطنی بازماندگان، زندگی خانم آسترید را به نمایش گذاشت و این فیلم حسابی هم با استقبال روبرو شد.

    از روزی که این فیلم را دیدم دائماً به این فکر می کنم که چقدر از سرگذشتها و زندگی نامه هایی که خواندم، با موافقت شخص اول بوده و اگر نبوده و نویسنده و فیلم ساز رعایت نکرده پس من چطور باید با خیلی از آدمهای بزرگ طوری آشنا می شدم که برام قابل درک باشند و احساس نکنم اونها فضایی بودند.

    از طرفی اغلب این دغدغه برام وجود داره که در محل کار، توی دوست و فامیل اگر دارم چیزی را بیان می کنم حواسم باشه که اسم هایی رو که ممکنه ماجرا ساز باشند و حساسیت آدمها را برانگیخته کنند و یا جزئیاتی که دونستنش برای دیگران الزامی نداره و لازم نیست دیگری بدونه را به زبان بیارم ولی آیا من همیشه اینقدر حواسم به این موضوع هست؟

    امروزه که با تکنولوژی سریع و مدرنی روبرو هستیم و همه چیز در عرض چند ثانیه دست به دست می چرخه، گاهی حتی برای معرفی یک کتاب یا یک مطلب هم دچار اضطراب میشم که شاید نویسنده دلش نمی خواهد مثلاً در این سایت یا در این پیج آثارش معرفی بشه و من باید قبلش ازش اجازه می گرفتم و این کار را نکردم و یا اون لحظه اهمیت ندادم.

    این دغدغه دقیقاً به این دلیله که اگر خودمون را جای دیگران بگذاریم شاید بتونیم احساس ناخوشایند احتمالی را درک کنیم. همانطور که چندین هفته پیش وقتی دوستم ناآگاهانه و بی غرض موضوع شخصی را در مورد من به دوست نه چندان نزدیکم گفته بود و من مطلع شدم بسیار اندوهگین شدم و برام بار روانی زیادی داشت و هیچ کاری هم نمی تونستم بکنم. پس به نظرم باید دائماً به خودم نهیب بزنم و بیشتر مراقب باشم که به قول امیلی فاکس گوردون زخم های کوچک مفت و بی خاصیت به مردم نزنم.

     
    تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
    .