اثر گلخانه ای | گرمایش زمین چیست و چرا باید به آن توجه کنیم؟ | بخش اول
اثر گلخانهای موضوعی است که به نوعی با زندگی همهٔ ما سر و کار دارد و خوب است که اندکی دربارهٔ آن بدانیم.
در عین حال طی سالهای اخیر، دولتها در سراسر جهان، به این موضوع بسیار حساس شدهاند و یکی از علتهای سختگیری در زمینهٔ تولید آلایندهها، همین اثر گلخانهای است.
تشویقها و تنبیههای مرتبط با آلایندهها، گرمایش زمین و اثر گلخانهای، هر روز بیشتر و جدیتر میشوند و قلمرو گستردهتری را در برمیگیرند.
به همین علت، همهٔ کسانی که به نوعی با استراتژی سر و کار دارند، لازم است تا حدی دربارهٔ اثر گلخانهای بدانند؛ چه کسی که با صنایع سنگین مانند خودروسازیها درگیر است و چه فردی که از طریق کار با رمزارزها و فعالیتهای مرتبط با آنها کسب درآمد میکند.
با توجه به این توضیحات، درس حاضر دربارهٔ «اثر گلخانهای» چه به عنوان زیرمجموعهای از مباحث تفکر سیستمی، استراتژی و مسئولیت اجتماعی و چه به عنوان اطلاعات عمومی، میتواند برای شما مفید باشد.
اثر گلخانه ای (Greenhouse Effect) یکی از اصطلاحاتی است که در دهههای اخیر دربارهٔ آن بسیار خوانده و شنیدهایم و افراد بسیاری معتقدند که این اثر یکی از جدیترین چالشهای پیش روی انسان برای زندگی روی زمین است.
تغییرات اقلیمی (Climate Change) و گرمایش زمین (Global Warming) هم دو اصطلاح دیگر هستند که با اثر گلخانه ای ارتباط تنگاتنگ دارند و در کنار آن مطرح میشوند.
بسیاری از دانشمندان معتقدند که اثر گلخانه ای باعث گرمایش زمین میشود و گرمایش زمین هم نقش مهمی در تغییرات اقلیمی ایفا میکند.
تمرکز ما در این درس بر روی مفهوم اثر گلخانه ای است. اما در حاشیهٔ آن به گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی هم اشاره میکنیم.
برای این که مفهوم اثر گلخانه ای شفافتر شود، بهتر است این بحث را به چند موضوع کوچکتر تقسیم کنیم:
الان زمین چقدر گرم است؟
ممکن است این سوال ساده به نظر برسد. اما برای این که زبان مشترکی با دانشمندان داشته باشیم، لازم است بدانیم آنها دمای زمین را چگونه حساب میکنند.
روش رایج در اندازهگیری دمای زمین این است که متوسط دمای تمام نقاط زمین را در تمام لحظات سال حساب میکنند. یعنی از سرمای قطب تا گرمای کویرهای ایران و صحراهای آفریقا. بر این اساس، دمای فعلی کرهٔ زمین حدود ۱۴ درجه است (+/+).
تعریف اثر گلخانه ای | چه چیزی باعث گرم شدن زمین میشود؟
اثر گلخانهای را به شکلهای مختلفی تعریف میکنند. اگر بخواهیم اثر گلخانه ای را به زبان ساده تعریف کنیم، میتوانیم چنین بگوییم:
زندگی موجودات زندهٔ روی زمین، به گرمای خورشید و تابش نور آن نیاز دارد. تابش خورشید، زمین را گرم میکند. زمین دوباره بخشی از این گرما را در قالب نور مرئی و امواج مادون قرمز، بازتاب میدهد و به این شکل، طی میلیونها سال، دمای خود را در تعادل نگاه داشته است. دمایی که تمام موجودات زنده، اعم از گیاهان و جانوران و انسانها، به آن عادت کردهاند و بر پایهٔ آن تکامل یافتهاند.
بخش اصلی اتمسفر زمین را اکسیژن و نیتروژن تشکیل میدهد. با این حال، علاوه بر اکسیژن و نیتروژن، گازها و ذرات معلق متنوعی هم در جوّ زمین وجود دارند.
تعدادی از این گازها و ذرات معلق، گرمای بازتاب داده شده از سطح زمین را به خود جذب میکنند و گرم میشوند. به عبارت دیگر اجازه نمیدهند این گرما در قالب امواج نور از زمین دور شود و آن را در اطراف زمین نگه میدارند.
این وضعیت را میتوان به یک گلخانه تشبیه کرد. درست همانطور که سقفها و دیوارهای شیشهای گلخانه، گلها را از جهان اطراف جدا میکنند، این گازها و ذرات معلق هم مانند یک پتو یا کیسهٔ شفاف، زمین را در خود حبس کردهاند. به همین علت، این پدیده را اثر گلخانه ای مینامند.
اثر گلخانه ای بسیار مفید است
گازهای گلخانه ای چه هستند؟ مهمترین آنها کدامند؟
همهٔ گازها اثر گلخانه ای ایجاد نمیکنند. در گازهایی که فقط دو اتم یکسان دارند، توزیع بار الکتریکی یکنواخت است و به علت متقارن بودن ساختار مولکول، پیوند بین اتمی نمیتواند گرما را در قالب ارتعاش پیوندها جذب کند. حتی مولکولهای دو اتمی با اتمهای متفاوت (مثلاً منوکسید کربن یا CO) ظرفیت بالایی برای جذب انرژی گرمایی ندارند. اما مولکولهای سه اتمی و پیچیدهتر از سه اتمی که از ساختار متقارن فاصلهٔ زیادی دارند، بخش قابلتوجهی از انرژی امواج مادون قرمز را جذب میکنند. به این شکل که با جذب فوتونهای نور، ارتعاش پیوندهای بین اتمی آنها افزایش پیدا میکند و به زبان ساده، انرژی گرما در داخل مولکولها حبس میشود (+).
با این توضیح، مولکولهای اکسیژن (O2) و نیتروژن (N2) که یک پیوند خطی ساده دارند و حدود ۹۷٪ اتمسفر را تشکیل میدهند، اثر گلخانه ای ندارند و نمیتوانند گرما را به خود جذب کنند.
اما بر خلاف مولکولهای دو اتمی اکسیژن و نیتروژن، مولکولهای سه اتمی در اتمسفر میتوانند بخش قابلتوجهی از گرمایی را که به شکل امواج مادون قرمز بازتاب پیدا کرده در خود جذب کنند.
با این توضیح، آیا میتوانید مهم ترین گازهای گلخانه ای را حدس بزنید؟ اگر فهرست خود را با دی اکسید کربن (CO2) شروع میکنید، اشتباه کردهاید. مهم ترین گاز گلخانه ای «بخار آب» است. H2O به خاطر سهاتمی بودن، ظرفیت بالایی برای جذب گرما دارد.
با این مقدمه میتوانیم فهرست گازهای گلخانه ای را کاملتر کنیم:
- بخار آب (H2O) که حدود ۲.۵٪ جوّ را به خود اختصاص داده
- دی اکسید کربن (CO2) که حدود ۰.۰۳۸٪ جوّ (= یک بیستوپنجمِ یک درصد) را تشکیل میدهد
- متان (CH4) که حدود ۰.۰۰۱۸٪ جوّ (= یک پانصدمِ یک درصد) را به خود اختصاص داده
- نیتروز اکسید یا گاز خنده (N2O)، اوزون (O3) و کلروفلوروکربنها (CFC) هم از جمله گازهای گلخانه ای هستند که البته سهم بسیار کمتری از جوّ را به خود اختصاص میدهند
چون درک این عددهای کوچک برای ما ساده نیست، بهتر است در ادامهٔ درس از ppm (تعداد در میلیون) استفاده کنیم. یعنی بگوییم سهم دی اکسید کربن در اتمسفر زمین حدود ۳۸۰ ppm است و سهم متان از حدود ۱.۸ ppm فراتر نمیرود.
چرا در بحث گازهای گلخانه ای نگران بخار آب نیستیم؟
دی اکسید کربن و نقش آن در گرمایش زمین
دی اکسید کربن گاز خطرناکی نیست. در بسیاری از نوشیدنیهای گازدار، از نوشابه و آب گازدار گرفته تا دوغها وجود دارد و ما آن را به سادگی میخوریم.
هر بار هم در نفس کشیدنمان، هنگام بازدم، دی اکسید کربن تولید میکنیم و این کار، بخشی طبیعی و اجتنابناپذیر از زندگی روزمرهٔ ماست. برآورد میشود یک انسان به طور متوسط روزانه حدود یک کیلوگرم دی اکسید کربن در قالب بازدم تنفسی ایجاد میکند. البته به شرطی که ورزش و فعالیتهای سنگین انجام ندهد و حجم هوایی که تنفس میکند بیشتر نشود (+).
پس چرا باید نگران دی اکسید کربن باشیم؟ این گاز که منشاء طبیعی دارد و از زمانی که موجودات هوازی در زمین زندگی میکنند، همواره در فرایند زیست و تنفس آنها حضور داشته است.
مشکل اینجاست که ما انسانها با فعالیت صنعتی خود هم گاز دی اکسید کربن تولید میکنیم و این گاز صنعتی، بر خلاف دی اکسید کربن حال از فرایندهای طبیعی، با مکانیزمهایی که در طبیعت وجود دارد مهار نمیشود. بلکه صرفاً به جوّ زمین اضافه میشود و برای مدت طولانی در آن باقی میماند.
البته آب سطح اقیانوسها میتواند کمی از دی اکسید کربن را در خود جذب کند. اما این ظرفیت آنقدر کم و ناچیز است که نمیتوان روی آن حساب باز کرد. ضمن این که با افزایش دمای زمین و آب اقیانوسها، ظرفیت آب برای جذب دی اکسید کربن باز هم کمتر و کمتر میشود (حتماً میدانید که اگر درب شیشهٔ نوشابهٔ گرم را باز کنید، بخش قابلتوجهی از گاز دی اکسید کربن خارج میشود).
مشکل دیگری که با دی اکسید کربن وجود دارد این است که این گاز به سختی با مواد شیمیایی دیگر واکنش میدهد. بنابراین تقریباً هر چه دی اکسید کربن از طریق فعالیتهای صنعتی و سوزاندن سوختهای فسیلی تولید میشود، به حجم قبلی اضافه میشود و در جوّ باقی میماند.
البته بخشی از دی اکسید کربن در قالب باران ممکن است در اقیانوسها بریزد و با کلسیوم واکنش دهد (کربنات کلسیم) و در نهایت به عنوان رسوب در ته دریاها تهنشین شود. اما حجم این واکنشها آنقدر کم است که میتوان گفت در افق عمر انسان، گاز دی اکسید کربنی که تولید میشود، از هوا خارج نخواهد شد.
گاز دی اکسید کربن برای چه مدت در جوّ میماند؟
نمیتوان یک زمان مشخص را به عنوان میانگین، برای خروج دی اکسید کربن از هوا و رسوب کردن آن در زمین اعلام کرد. چون منحنی آن لگاریتمی است.
روش بهتر این است که نرخ خروج را اینگونه تصور کنید (+): «اگر امروز ۱۰۰ واحد دی اکسید کربن به جو اضافه شود
- ٪۵۰ آن پس از حدود ۳۰ سال از جوّ خارج میشود
- ٪۳۰ آن پس از چند قرن از هوا جدا میشود
- دیاکسیدکربن باقیمانده هزاران سال در جوّ باقی میماند.»
با توجه به این منحنی لگاریتمی (که در سالهای دورتر، کندتر میشود) برخی منابع متوسط عمر دیاکسید کربنی را که ما به هوا اضافه میکنیم، بین ۲۵۰۰۰ تا ۳۵۰۰۰ سال اعلام کردهاند (+).
به همین علت است که با وجودی که دی اکسید کربن موجود در جوّ طی دهها هزار سال حدود ۲۸۰ پیپیام بوده، صرفاً از اول انقلاب صنعتی تا کنون (یعنی کمتر از سه قرن) به ۳۸۰ پیپیام رسیده است.
دسترسی کامل به مجموعه درسهای تفکر سیستمی برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است. با عضویت ویژه در متمم، علاوه بر دسترسی به مجموعه درسهای تفکر سیستمی، به مجموعه گستردهتری از درسها به شرح زیر نیز دسترسی پیدا خواهید کرد:
البته بررسیهای آماری ما نشان داده که علاقهمندان به درسهای تفکر سیستمی، از میان مجموعه درسهای متمم به مطالعهی درسهای زیر بیشتر علاقهمند بودهاند:
مدل ذهنی | تفکر استراتژیک | تفکر نقادانه
کوچینگ | مشاوره مدیریت | استعدادیابی
تصمیم گیری | حل مسئله | مدیریت زمان | یادگیری
گزینهی دیگر هم پیگیری منظم مجموعه درسهای دوره MBA متمم است.
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی
همانطور که در ابتدای درس گفته شد، آنچه باعث میشود ما نگران افزایش حجم گازهای گلخانهای در جوّ زمین باشیم، اثر گرمایشی آنها و افزایش متوسط دمای کرهٔ زمین است.
اگر این افزایش بسیار کُند و تدریجی بود (مثلاً در حد یک درجه در هر چند صدهزار سال) میشد انتظار داشت گونههای روی زمین به نوعی آن با تطبیق پیدا کنند (صرفاً در حد یک انتظار. اگر چه قابل محاسبه و ارزیابی نیست). اما قطعاً این نرخ سریع تغییرات، چیزی نیست که طبیعت بتواند از عهدهٔ آن برآید.
به همین علت، پیشبینی میشود که گرمایش زمین و به تبع آن، تغییرات اقلیمی، باعث شود که بسیاری از موجودات نتوانند به زندگی خود بر روی زمین ادامه دهند.
با وجودی که بررسی دمای زمین و اثر گرمایشی گازهای گلخانهای را میتوان با دقت قابلقبولی محاسبه کرد، اما دربارهٔ تغییرات اقلیمی و اثرات اکولوژیک آنها باید به شبیهسازیها تکیه کنیم.
به همین علت، دانشمندان و پژوهشگران مختلف، بسته به این که این پدیده را چگونه مدلسازی کرده باشند، اعداد و ارقام متفاوتی را در مقالهها اعلام میکنند. با این حال، به رغم همهٔ تفاوتها، بر روی اصل موضوعِ انقراض گونهها اتفاقنظر وجود دارد و به نظر میرسد که بین ۲۰ تا ۵۰ درصد از گونههایی که امروز بر روی زمین زندگی میکنند، در سال ۲۰۵۰ وجود نداشته باشند (دانلود فایل PDF یک نمونه گزارش).
دربارهٔ گرمایش زمین، بحثهای دیگری هم وجود دارند که باید به آنها بپردازیم؛ از سهم صنایع و کشورهای مختلف در تولید گازهای گلخانهای تا نقدهایی که به بحث گرمایش زمین وارد میشود (اگر به خاطر داشته باشید، ترامپ یکی از منتقدان جدی بحث گرمایش زمین بود). با توجه به این که ایران هم یکی از تولیدکنندگان اصلی گازهای گلخانهای در جهان است، اطلاعات بیشتر در زمینهٔ جنبههای مختلف این بحث میتواند ما را با بخشی از چالشهایی که در آینده با آنها دستبهگریبان خواهیم بود نیز آشنا کند.
این موضوعات را در بخش دوم این درس بررسی خواهیم کرد.
در یکی از درسهای متمم به مصاحبهای با بوچالتی – از دانشمندان مطرح در حوزهٔ منابع آبی – اشاره کردهایم. او معتقد است که چالش آب و چالش انرژی دو مورد از بزرگترین بحرانهای پیش روی بشر خواهند بود. اگر به بحث محیط زیست و نقش انسان در آن علاقهمند هستید، پیشنهاد میکنیم آن مصاحبه را بخوانید:
نگران تصمیمهای پیچیده و دشوار دربارهٔ منابع آب هستم
در اجلاس بیستوهشتم تغییرات اقلیمی که در امارات برگزار شد، برای اولین بار کشورها پذیرفتند که صریحاً سوخت های فسیلی را به عنوان یکی از علل گرمایش زمین معرفی کنند. در این اجلاس بر سر یک عبارت در توافق نامه نهایی بحثهای طولانی درگرفت و حتی اعلام توافق نهایی یک روز عقب افتاد. ما این داستان را در یکی از درسهای تسلط کلامی شرح دادهایم:
تمرین و مشارکت در بحث
شما چه اطلاعات دیگری در زمینهی گرم شدن زمین و اثرگلخانهای دارید یا در مقالات مختلف مطالعه کردهاید که میتواند برای دوستان متممیتان جذاب باشد؟
در زمینهی نقدهایی که به نظریه گرمایش زمین وجود دارد چه اطلاعاتی دارید؟ این نقدها تا چه حد قابل اتکاست؟
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری تفکر سیستمی به شما پیشنهاد میکند:
- تفکر سیستمی چیست؟ | دوره آموزشی تفکر سیستمی | از تعریف تا تحلیل سیستمها
- تفکر سیستمی به زبان ساده
- فایل صوتی معرفی دوره آموزشی تفکر سیستمی
- یک کلیپ تصویری درباره تفکر سیستمی (بالانس)
- راسل اکاف (راسل ایکاف) | تدوینگر تفکر سیستمی
- کتاب تفکر سیستمی (مدیریت آشوب و پیچیدگی) | جمشید قراچه داغی
- کتاب تفکر سیستمی | چگونه جزوه تفکر سیستمی دنلا مدوز به کتاب تبدیل شد؟
- لودویگ فون برتالانفی | نویسندهٔ کتاب نظریه عمومی سیستمها
- پیتر سنگه و چند جمله کوتاه در مورد تفکر سیستمی
- تعریف سیستم چیست؟ | سیستمهای باز و بسته | چند مثال از انواع سیستم
- سیستم باز چیست؟ | ویژگیهای سیستم باز و چند مثال
- رویکرد سیستمی در یک جمله | توجه به ترکیب (سنتز) به جای تجزیه (آنالیز)
- چگونه میتوان بهترین خودرو جهان را ساخت؟ | دام بهینه سازی جزئی
- تفکر خطی در برابر تفکر سیستمی
- رفتارهای غیرمنتظرهٔ سیستمها | وقتی سیستم در برابر سیاستگذار مقاومت میکند
- رویکرد سیستمی | نگاه چندبعدی در برابر تکبعدی
- هم پایانی در سیستمها | برای رسیدن به مقصد تنها یک راه وجود ندارد
- گرفتار کدامیک هستید: مشکل سیستمی یا مشکل در سیستم؟
- مدل کوه یخ در تفکر سیستمی | آیا به تفاوت رویداد و روند توجه دارید؟
- گاوین اشمیت: فاصله بین خبرها و فهم ما
- مبانی تحلیل سیستم (اجزا، روابط، هدف)
- نقاط اهرمی، نقاط کلیدی و نقاط مرزی در سیستمها
- همیشه نمیتوان از مطالعات آماری، نظریه های علمی استخراج کرد
- راسل اکاف، تفکر سیستمی و هدفهای ضمنی
- مسائل چند ریشهای | زنبورهایی که ناپدید میشدند
- چه کسی مقصر است؟ | به علتهای نزدیک قانع نشویم
- بازخورد یا فیدبک چیست؟
- بازخورد در مدیریت | هر نظر، نقد یا پیامی بازخورد نیست
- راهکارها را با توجه به محدوده اثر و افق زمانی آنها تحلیل کنید
- اثر مار کبرا | کاربرد تفکر سیستمی در سیاست گذاری
- معرفی پادکست فریکونومیکس | استیون لویت و استیون دابنر
- جنگ با گنجشکها | هزینهٔ نادیده گرفتن پیچیدگیهای سیستمی
- مالیات پنجره | نیت خیری که سنگفرش جادهٔ جهنم شد
- دایره همدلی | ما با چه کسانی همسرنوشت هستیم؟
- بدهی ما به آینده | عمری به اندازهٔ عمر همهٔ انسانها
- آرکتایپهای سیستمی | جابجایی بار در سیستم
- آرکتایپهای سیستمی | موفقیت سهم موفقهاست
- آرکتایپهای سیستمی | گلولههای برفی و محدودیتهای رشد
- آرکتایپهای سیستمی | فرسایش تدریجی اهداف و استانداردها
- آرکتایپهای سیستمی | هدف گذاری اشتباه برای سیستمها
- آنکس که راه حل مسئله را میدانست، عاشق مسئله شده است
- تعریف نگرش سیستمی با یک مثال از پیتر سنگه
- پارادوکس ایکاروس | همان چیزی که موفقمان کرده میتواند باعث شکستمان شود
- سواری رایگان | پسورد اینترنت همسایهام را میدانم!
- آیا نمایشگاه کتاب به کتابفروشیها آسیب میزند؟
- مالیات آمازون یک راهکار سیستمی است یا غیرسیستمی؟
- درباره مصرف پلاستیک و حفظ محیط زیست | تجربه ذهنی
- تجربه ذهنی | مشارکت در درآمد فارغ التحصیلان دانشگاهها
- ضررهای سیگار | سنگینترین حکم خسارت در تاریخ دادگاههای جهان
- اثر گلخانه ای | گرمایش زمین چیست و چرا باید به آن توجه کنیم؟ | بخش اول
- نگرش سیستمی (مرور و جمعبندی) | به روایت راسل اکاف
- کتاب پنجمین فرمان نوشته پیتر سنگه درباره سازمان یادگیرنده
- کتاب رقص تغییر | چالشهای تغییر پایدار | پیتر سنگه
- کتاب «دربارهٔ سیستمهای هدفمند» | راسل اکاف
- اتاق خبر | درس تفکر سیستمی
- پروژه پایانی درس تفکر سیستمی
- منابع تکمیلی | دوره صوتی آموزش تفکر سیستمی محمدرضا شعبانعلی
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسهای متمم
نویسندهی دیدگاه : ریگار تارگرین
تصمیم آمریکا برای خروج از پیمان پاریس هم البته یکی از بدترین خبرها برای طرفداران محیط زیست و نظریه گرمایش زمین بود. متاسفانه رییس جمهوری در این کشور به قدرت رسیده که این بدیهیات علمی را هم به رسمیت نشناخته و صرفا به خاطر ایجاد شغل، حاضر به تخریب دستاوردهای خوب چند سال گذشته کشورش بوده.
البته من ترجیح میدهم که سمت خوشبینانه ماجرا را هم ببینم. مثلا این که اپل برق مورد نیازش را از منابع تجدیدپذیر و طبیعی تامین میکند و ردپای کربنیاش را به طور مداوم کاهش میدهد. کاری که شرکتهای بزرگ دیگر سیلیکونولی هم در حال انجامش هستند.
از طرفی اخبار این حوزه را که دنبال میکردم این استارتاپ کانادایی برایم جذاب بود. این شرکت میخواهد دستگاههایی بسازد که co2 موجود در هوا را مکیده و ذخیره کند؛ و آن را به عنوان یک سوخت تمیز دوباره به چرخه مصرف بازگرداند. هدف کوتاه مدتشان هم مکیدن و ذخیره روزانه یک میلیون تن co2 است. رقمی که تقریبا برابر با آلودگی تولید شده توسط 100 اتومبیل در طول یک سال است. افرادی مثل بیل گیتس هم در این شرکت سرمایهگذاری کردهاند و به نظرم تلاشهایشان در این زمینه جذابیتهای زیادی دارد.
مدتی پیش هم در جایی خواندم که هندیها هم به طور آزمایشی در برخی محوطهها آبراهههایشان را با استفاده از سلولهای خورشیدی مسقف کردهاند.به این ترتیب هم سطح تبخیر آبهای سطحی و روان را کم میکنند و هم تابش شدید خورشید را جذب و از آن برق تولید میکنند. به قول معروف یک تیر و دو نشان. (لینک کمکی)
تلاشهای این چنینی است که من را نسبت به آینده خوشبینتر میکند. هر چند که شاید شرایط در حال حاضر کمی تیره و تار به نظر برسد اما آینده را میتوان روشنتر و امیدوارانهتر نگاه کرد.
من بعد از خوندن نظر دوستان متممی نظرم رو با اشاره به این موارد عرض میکنم :
مگه قصد ما از مطالعه تفکر سیستمی کسب نگرش سیستمی برای گرفتن تصمیم های عاقلانه تر و با نظر گرفتن عواقب و نتیجه بلند مدت هر تصمیم نبوده چه در زندگی چه در روابط و بیزنس که مشخصا اونها هم دچار عدم قطعیت هستن ؟
مسئولیت ما در برابر تفکر و رفتار مبتنی بر عقل و اخلاق چی میشه ؟
حالا چطور میشه دیدگاه بالا رو پذیرفت که طبیعت و زمین خودش خودش رو بازسازی میکنه و نیازی نیست ما کاری کنیم و نگرانش باشیم .
گرمایش زمین و نابودی منابع طبیعی، رشد صنعتی شدن بدون برنامه ریزی جایگزین، به ویژه و متاسفانه در کشور ما که طبق آمار کنونی سهم بزرگی از گرمایش جهانی رو داره، مساله ای به شدت بغرنج و مهم هست.. در حالی که کشور ما در تمام طول سال عمدتا آفتابی، دارای وسعت و بیابان وسیع و به شدت مستعد تولید انرژیهای پاک ( خورشیدی و بعضا بادی) هست.. بهره برداری بی رویه از خاک، قاچاق خاک، بیابان زایی و بسیاری کاستی های دیگه که همگی منجر به در آمدن صدای زنگ خطر محیط زیستی در ایران شده، باید سریعتر پیگیری و رفع بشن.. در هر صورت گرمایش زمین و آب شدن یخهای قطبی آزادی میکرو ارگانیسمهای جدید مدفون در یخ را در پی خواهد داشت و پاندمی های هولناکی برای آموختن درس "درست زندگی کردن"، در انتظار بشر هست.
یکی از کتابهای مرتبط با محیط زیست و اثر انسان بر آن که مطالعه کردم کتاب "تکنولوژی و بحران محیط زیست" ترجمه و تدوین عبدالحسین آذرنگ از انتشارات امیرکبیر بوده. البته کتاب در سال ۱۳۶۴ چاپ شده اما با وجود پیشرفت های بسیار زیاد فناوری، بحث هایی که در این کتاب مطرح شده اند هنوز با شرایط امروز جهان هم خوانی دارند. مقالات کتاب به شکلی جمع آوری شده اند که نیمی مدعی اثر منفی انسان و فناوری بر محیط زیست و طرفدار کنترل اثرات انسان بر طبیعت هستند و نیمی دیگر به این می پردازند که تعامل انسان و فناوری با محیط زیست جزوی از روندهای طبیعی هستند و نیازی به نگران شدن و کنترل کردن وجود ندارد و خواننده در نهایت خود باید تصمیم بگیرد که کدام ادعاها و نظرات را قبول میکند یا نه. ترجمه کتاب هم بسیار روان و خوش خوان است. بنظرم دوستانی که به این نوع مباحث علاقه دارند از مطالعه این کتاب لذت خواهند برد.
یکی از تصمیمهایی که به واسطه پدیده افزایش دمای زمین گرفته شد، توسعه موتورهای هیبریدی به منظور استفاده در وسایل نقلیه اعم از خودرو و هواپیما بود. توجهتون رو به انتهای درس راهکارها را با توجه به محدوده اثر و افق زمانی آنها تحلیل کنید جلب میکنم:
توسعه Hybrid Engine ها بدون درنظر گرفتن سورس تامین انرژی موردنیازشون فقط شیوه اثر و افق زمانی مسئله رو تغییر میده و خود مسئله (نیاز کمتر به سوختهای فسیلی) رو تغییر چندانی نمیده. فقط محل تولید آلودگی از اگزوز خودروها و نازل موتورهای هواپیماها به جای دیگری از جهان تغییر میکنه.
گام بعدی این مسیر توسعه انرژی های پاک مثل انرژی خورشیدی یا انرژی بادی هست. البته که این منابع انرژی هم خود، آلودگیهایی از جمله آلودگی بصری و صوتی دارند، اما benefit به cost بیشتری نسبت به سوختهای فسیلی دارند.
سلام
در بحث گرمایش زمین دو نظریه متفاوت وجود دارد.
۱- به علت اثر گلخانهای، دمای زمین بالا میرود
۲- به علت بالارفتن دمای زمین، اثر گلخانهای از تبخیر آب دریاها بیشتر میشود.
در واقع تقدم و تاخر این دوعامل هنوز نیز جای بحث دارد. همین دو نظریه نیز البته مخالفان و موافقینی دارد که هرکدام استدلالهای خاص خود را دارند.
جایی خوندم که برای مقابله با گرمایش زمین و تولید کمتر گاز های گلخانه ای، احتمالا در آینده شهرها بیشتر زیرزمینی خواهند بود و مصرف انرژی را از این طریق کاهش خواهیم داد.
بعضی دانشمندان معتقدند که بخشی از تغییرات دمای زمین ممکن است به علت فرآیندهای طبیعی باشد و تنها گازهای گلخانهای نیستند که بر این تغییرات تأثیر دارند. تاریخچه زمین نشاندهنده دورههایی از گرما و سردی طبیعی است.
راهکارهایی که برای کاهش تولید گاز کربن دی اکسید و استفاده از سوخت های تمیز در نظر گرفته می شوند باید همه جانبه بررسی شوند چرا که ممکن است به جای بهبود اوضاع را بدتر کند! برای مثال منابعی مدعی شدند که استفاده از پنل های خورشیدی به دلیل استفاده از مواد سمی در تولیدشان ، هزینه بالای نگهداری و جابجایی ، هزینه بالای مواد اولیه آن ها و … اثرات منفی بیشتری دارند! و یا اینکه استفاده از پنل های خورشیدی در بعضی از مکان ها ( مثلا نصب پنل های خورشیدی روی دریا که در چین امتحان شده است و از رسیدن گرمای خورشید به دریا جلوگیری می کند) به دلیل برهم زدن اکوسیستم می تواند آثار مخرب بیشتری داشته باشد.
طبق جستجوی اجمالی و سطحی که انجام دادم متوجه شدم که با فرهنگ سازی، ایجاد تغییرات ساده در عادات و لایف استایل و در حمل و نقل، نوع لباس و غذا میتوان گام بزرگی برای کاهش کربن و گرمای جهانی برداشت
مثلاً دور نریختن مواد غدایی (در حین تجزیه گاز متان ایجاد می کنند)
کاهش مصرف پلاستیک
کاهش مصرف کالری (اضافه وزن و چاقی متحربه تولید گازهای گلخانهای بیشتر می شوند)
استفاده کمتر از خودرو (پیاده روی، دوچرخه)
رعایت استانداردهای معاینه فنی خودرو و به نوعی سلامت خودرو
من فکر می کنم روند طبیعی جهان رشد صنعتی و پیشرفت بشره و اینکه دنبال تجربه های نو باشه و بخواد چیزهایی به جهان اضافه کنه و اگر انسان رو هم بخشی از جهان هستی روبه رشد و پیشرفت بدونیم ناگزیر از این مساله هستیم ولی اگر هرکس خودش رو در تعامل در طبیعت بدونه و ارتباط انسان و طبیعت رو یک ارتباط دوطرفه بدونیم میشه در جریان این حرکت روبه جلو کمترین ضربه به طبیعت وارد بشه.یعنی هرکس در مواجهه ی خودش با طبیعت قوانین و قراردادهایی داشته باشه که موظف به انجام اون بشه و همین تعامل دوطرفه خیلی از مشکلات رو حل می کنه.
نمیشه ردپای انسان رو از طبیعت حذف کرد ولی میشه کمرنگ ترین ردپا رو گذاشت.
من منکر حرکت های حفظ محیط زیست نیستم و همیشه خودم تاجایی که میتونستم رعایت کردم و سعی کردم دیگران رو هم آگاه کنم.
ولی عمیقا متوجه نشدم که حفظ محیط زیست به چه دردی میخوره؟
(شما به چشم یک گپ متممی و شک و سوال ذهنی به سوال من فکر کنید)
میدونید میخوام چی بگم؟
مثلا نیاکان ما طرفدار محیط زیست و دایناسورها بودن (چون منطقا در تاریخ بشر هرچقدر به عقب بریم مضرات انسان به حیوانات و گیاهان، طبیعت و محیط زیست کمتر بوده و این قابل انکار نیست) یا اگر طرفدار نبودن، آسیبشون به محیط زیست کمتر از ما بود
با این اوصاف پس چرا من الان دایناسور نمیبینم؟
مگه گذشتگان مخالف این بودن که دایناسورها و گونه های گیاهی رو برای فرزندان و آیندگان حفظ کنند؟ پس چی شد؟
هرچقدر هم اونا کتاب مینوشتن و هزینه میکردن و سمینار و ورکشاپ میذاشتن، ته ش دایناسور ها ۱۰۰ دیرتر منقرض میشدن ولی به نظرم در انتها میشدن!
میخوام اینو بگم که سیستم محیط زیست یک سیستم پیچیده س و از بالا نگاه بکنی، کار خودش رو انجام میده
نمیگم من و شما توش تاثیری نداریم ولی تاثیر ما در حد اینه که سرعت اتفاقات رو کم و زیاد میکنیم. تاثیراتی که من و شما توی طبیعت میذاریم نهایت تا ۱۰ / ۲۰ / ۵۰ / ۱۰۰ سال بعد نتیجه ش دیده میشه و عمق اثرش بیشتر از این نمیتونه باشه.
شاید در آینده اتفاقاتی بیافته که مردم اصلا نیاز به طبیعت نداشته باشند
ما با درک و نیاز الان داریم برای آینده یک سیستم فوق پیچیده نظر میدیم و تحلیل میکنیم
شاید انسان آینده بخواد محیط زیست رو فقط در متاورس تجربه کنه و بس
داستان زیاده ولی نمیدونم چجوری ادامه بدم یا منظورم رو بنویسم…
من میگم بجای اینکه حواسمون به حفظ طبیعت برای آینده باشه (آینده ای که نمیدونیم چجوریه و چه مکانیزم هایی خواهد داشت و پر از عدم قطعیتی) به حفظ تعادل و تعامل بین ما و طبیعت باشه چون طبیعت برای انسان ها، گیاهان و حیوانات هستش
با توجه به این که متاسفانه نمیشه کامنت رو در متمم ادیت کرد یا اضافه کرد، به ناچار چندتا مورد هست که اینجا مینویسم.
توضیح ۱: قطعا منظور من این نیست که تمام مطالعات علمی که انجام شده و داره میشه، بی اعتبار هستن و یا اینا توطئه جهانیه و … و از فردا بریم طبیعت رو نابود کنیم
توضیح ۲: بخشی از این تفکر من نشات گرفته از نظر آقای شعبانعلی در خصوص سیستم های پیچیده و عدم قطعیت ها در آینده هستش (مصاحبه ۶ ساعته آقایان امین آرامش، سجاد سلیمانی و امین کاکاوند با ایشون)
توضیح ۳: این شک و تفکر برای الان من هستش. و هیچ تعصبی نسبت به نظرم ندارم و چه بسا خوشحال میشم اگر اشتباه یا ناقص فکر میکنم، راهنمایی و یا انتقاد کنید
میشه گفت چیزی میخوام بگم در راستای نظر شماست
فکر میکنم این درسته که بگیم دقیقا نمیدونیم در آینده محیط زیست قراره چی باشه و آیا حتما باید گونه ای که در حال انقراضه رو نجات بدیم یا نه. اما یه بحثی اینجا هست اینه که در حال حاضر و با دانش فعلی مون، اگر قرار باشه پدیده گرمایش جهانی با این سرعت ادامه پیدا کنه، زمین ممکنه خیلی زود غیرقابل سکونت بشه. در واقع منظورم اینه که شاید داریم چنان سرعتی به رخ دادن این واقعه میدیم زمانی به اون لحظه حساسش برسیم که نتونیم باهاش مقابله کنیم. شاید اگر یادمون باشه ما عضوی از این سیستمیم نه رئیسش چنین چیزی رخ نده، شایدم مثل فیلم اینتراستلار، همچین اتفاقی باعث بشه بشر راه زندگی در مکانی غیر از زمین رو هم پیدا کنه!
بنظرم باتوجه به اینکه کره زمین میلیاردها سال عمر داره و در همه این سالها، خودش و موجوداتی که روش بودند با تغییرات و جهش هایی که داشتند تونستن خودشون رو با شرایط وفق بدن، احتمالا در ادامه نیز این موضوع ادامه خواهد داشت و نگرانی برای خود زمین، احتمالا یک نگرانی بیهوده است!
این زمین بزرگتر و قدرتمندتر از اونه که موجودی مثل انسان بتونه اونو نابود کنه و احتمال داره فعالیت های مخرب انسان در نهایت باعث نابودی نوع بشر بشه و این سیاره مجددا روی خوش ببینه…
یک نگاهی که جدیدا (در سالهای اخیر) داره به شدت طرفدار پیدا میکنه (و من شخصا نمیتونم قبولش کنم) اینه که گرمایش زمین روندی هست که طبیعت به صورت طبیعی داره طی میکنه؛ چون انسان هم جزئی از طبیعته و اقدامات و فعالیت هاش هم در هر سطحی طبیعی محسوب میشن. البته این مضمون کلی این دیدگاه هست و استدلال های سفت و سختی هم براش آورده میشه ولی به طور کلی برای من عجیبه. بخصوص این میزان از جذب مخاطب برای چنین نگاهی. واقعیتش اینه که من بیشتر این نگاه رو نتیجه خودخواهی و تنبلی انسان می بینم که نمیخواد قبول کنه جایی از مسیر پیشرفت نتایج بلندمدت فعالیت هاشو درست ندیده یا پیش بینی نکرده و حالا که گرفتار اون عواقب شده نمیخواد مسئولیت شو بپذیره.