آلاینده های محیطی | مفهوم «آلاینده» و «محیط» را گستردهتر ببینیم
با شنیدن اصطلاح «آلاینده های محیطی» یاد چه چیزهایی میافتید؟ ماشینهایی که دود میکنند؟
گازهای منوکسیدکربن و دیاکسیدکربن که در اثر احتراق سوختهای فسیلی از اگزوز ماشینها و دودکش کارخانهها به هوا میرود؟ اثر گلخانه ای و گرمایش زمین؟ ذرات معلق حاصل از فرایندهای صنعتی؟ پسماندها و مواد سمّی که از فاضلاب کارخانجات و واحدهای صنعتی وارد آبهای زیرزمینی میشوند؟ کودهایی که در مزارع و مواد شویندهای که در خانه استفاده میکنیم؟
همهٔ اینها نمونههایی از آلایندههای محیطی هستند و به سادگی میتوان فهرستشان را طولانیتر کرد.
آیا تا به حال فکر کردهاید که ویژگی مشترک همهٔ آنها – غیر از آلوده کردن محیط – چیست؟ از معدود استثناها که بگذریم، تقریباً همهشان پیامد جانبی یک محصول یا فرایند کارآمد هستند. یعنی یک کار، محصول، فرایند یا دستاورد مفید برای یک فرد یا گروه یا جامعه ایجاد شده و در ازاء آن هزینههایی به محیط تحمیل شده است:
◼️ مأموریت خودرو این است که ما را از خانه به محل کار (یا هر مقصد دیگر) برساند و این کار را به خوبی انجام میدهد. اما گازهای حاصل از احتراق داخل موتور، هوا را آلوده میکنند.
◼️ مأموریت مادهٔ شوینده این است که ظرفهای ما را تمیز کند و این وظیفه را به خوبی انجام میدهد. اما در نهایت به سمت فاضلاب و آبهای زیرزمینی میرود و آنها را آلوده میکند.
◼️ کارخانهها محصولات مورد نیازمان را تأمین میکنند و هم ما مشتریان را راضی و هم سهامدارانشان را خوشحال میکنند. در عین حال، فضای تنفس ما را تنگتر میکنند.
جالب اینجاست که تا همین چند دهه قبل، حساسیت عمومی به این تأثیرات جانبی کمتر بود:
زمانی که مردم به آلایندههای محیطی حساستر شدند، طراحان، مهندسان و فعالان صنعت خودرو در پی چاره برآمدند و ایدههای متعدد، یکی پس از دیگری پدیدار شد: از سیستمهای الکترونیکی کنترل موتور (ECU) و سوپرشارژ و توربوشارژ و سایر سیستمها و در ادامه، تلاش برای تغییر منبع انرژی خودروها.
آلایندههای دیگری که نمیبینیم…
خودتان را جای مهندسی بگذارید که چند دهه قبل مسئول طراحی موتور خودروها بود. اصلاً مسئلهای به اسم آلاینده برای او وجود نداشت. مهندس در آن زمان صرفاً به افزایش راندمان خودرو و احتراق کامل فکر میکرد و این دو لزوماً به معنای محدود شدن آلایندهها نیست.
آیا ما جایی در زندگی یا کسبوکارمان، در نقش همان مهندسان هستیم؟ آیا ما هم در کارمان آلایندههایی تولید میکنیم که چشممان به رویشان بسته باشد و آنها را جدی نگیریم؟
اگر ذهنمان در آنالوژی قوی باشد و چشم بینایی برای دیدن شباهتها داشته باشیم، بسیاری از ما در همان موقعیت هستیم. این مثال را ببینید:
دسترسی کامل به مجموعه درسهای تفکر سیستمی برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است. با عضویت ویژه در متمم، علاوه بر دسترسی به مجموعه درسهای تفکر سیستمی، به مجموعه گستردهتری از درسها به شرح زیر نیز دسترسی پیدا خواهید کرد:
البته بررسیهای آماری ما نشان داده که علاقهمندان به درسهای تفکر سیستمی، از میان مجموعه درسهای متمم به مطالعهی درسهای زیر بیشتر علاقهمند بودهاند:
مدل ذهنی | تفکر استراتژیک | تفکر نقادانه
کوچینگ | مشاوره مدیریت | استعدادیابی
تصمیم گیری | حل مسئله | مدیریت زمان | یادگیری
گزینهی دیگر هم پیگیری منظم مجموعه درسهای دوره MBA متمم است.
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
تمرین و مشارکت در بحث
چه مثال دیگری از آلاینده محیطی به ذهنتان میرسد که بشود در کنار مثالهای مطرحشده در این درس قرار داد؟ (چه در محیط کسب و کار و چه در زندگی فردی و فعالیتهای اجتماعی).
آیا ایدهای برای کاستن از حجم این آلایندهها دارید؟
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری تفکر سیستمی به شما پیشنهاد میکند:
- تفکر سیستمی چیست؟ | دوره آموزشی تفکر سیستمی | از تعریف تا تحلیل سیستمها
- تفکر سیستمی به زبان ساده
- فایل صوتی معرفی دوره آموزشی تفکر سیستمی
- یک کلیپ تصویری درباره تفکر سیستمی (بالانس)
- راسل اکاف (راسل ایکاف) | تدوینگر تفکر سیستمی
- کتاب تفکر سیستمی (مدیریت آشوب و پیچیدگی) | جمشید قراچه داغی
- کتاب تفکر سیستمی | چگونه جزوه تفکر سیستمی دنلا مدوز به کتاب تبدیل شد؟
- لودویگ فون برتالانفی | نویسندهٔ کتاب نظریه عمومی سیستمها
- پیتر سنگه و چند جمله کوتاه در مورد تفکر سیستمی
- تعریف سیستم چیست؟ | سیستمهای باز و بسته | چند مثال از انواع سیستم
- سیستم باز چیست؟ | ویژگیهای سیستم باز و چند مثال
- چگونه میتوان بهترین خودرو جهان را ساخت؟ | دام بهینه سازی جزئی
- رویکرد سیستمی در یک جمله | توجه به ترکیب (سنتز) به جای تجزیه (آنالیز)
- تفکر خطی در برابر تفکر سیستمی
- رفتارهای غیرمنتظرهٔ سیستمها | وقتی سیستم در برابر سیاستگذار مقاومت میکند
- رویکرد سیستمی | نگاه چندبعدی در برابر تکبعدی
- هم پایانی در سیستمها | برای رسیدن به مقصد تنها یک راه وجود ندارد
- گرفتار کدامیک هستید: مشکل سیستمی یا مشکل در سیستم؟
- مدل کوه یخ در تفکر سیستمی | آیا به تفاوت رویداد و روند توجه دارید؟
- گاوین اشمیت: فاصله بین خبرها و فهم ما
- مبانی تحلیل سیستم (اجزا، روابط، هدف)
- نقاط اهرمی، نقاط کلیدی و نقاط مرزی در سیستمها
- همیشه نمیتوان از مطالعات آماری، نظریه های علمی استخراج کرد
- راسل اکاف، تفکر سیستمی و هدفهای ضمنی
- مسائل چند ریشهای | زنبورهایی که ناپدید میشدند
- چه کسی مقصر است؟ | به علتهای نزدیک قانع نشویم
- بازخورد یا فیدبک چیست؟
- بازخورد در مدیریت | هر نظر، نقد یا پیامی بازخورد نیست
- راهکارها را با توجه به محدوده اثر و افق زمانی آنها تحلیل کنید
- اثر مار کبرا | کاربرد تفکر سیستمی در سیاست گذاری
- نیازمندان دوردست | فاصلهٔ فیزیکی چه تأثیری بر وظایف اخلاقی میگذارد؟
- آلاینده های محیطی | مفهوم «آلاینده» و «محیط» را گستردهتر ببینیم
- معرفی پادکست فریکونومیکس | استیون لویت و استیون دابنر
- جنگ با گنجشکها | هزینهٔ نادیده گرفتن پیچیدگیهای سیستمی
- مالیات پنجره | نیت خیری که سنگفرش جادهٔ جهنم شد
- دایره همدلی | ما با چه کسانی همسرنوشت هستیم؟
- بدهی ما به آینده | عمری به اندازهٔ عمر همهٔ انسانها
- آرکتایپهای سیستمی | جابجایی بار در سیستم
- آرکتایپهای سیستمی | موفقیت سهم موفقهاست
- آرکتایپهای سیستمی | گلولههای برفی و محدودیتهای رشد
- آرکتایپهای سیستمی | فرسایش تدریجی اهداف و استانداردها
- آرکتایپهای سیستمی | هدف گذاری اشتباه برای سیستمها
- آنکس که راه حل مسئله را میدانست، عاشق مسئله شده است
- تعریف نگرش سیستمی با یک مثال از پیتر سنگه
- پارادوکس ایکاروس | همان چیزی که موفقمان کرده میتواند باعث شکستمان شود
- سواری رایگان | پسورد اینترنت همسایهام را میدانم!
- آیا نمایشگاه کتاب به کتابفروشیها آسیب میزند؟
- مالیات آمازون یک راهکار سیستمی است یا غیرسیستمی؟
- درباره مصرف پلاستیک و حفظ محیط زیست | تجربه ذهنی
- تجربه ذهنی | مشارکت در درآمد فارغ التحصیلان دانشگاهها
- ضررهای سیگار | سنگینترین حکم خسارت در تاریخ دادگاههای جهان
- اثر گلخانه ای | گرمایش زمین چیست و چرا باید به آن توجه کنیم؟
- نباید چنین میشد | دربارهٔ متناسب نبودن علت و معلول!
- نگرش سیستمی (مرور و جمعبندی) | به روایت راسل اکاف
- کتاب پنجمین فرمان نوشته پیتر سنگه درباره سازمان یادگیرنده
- کتاب رقص تغییر | چالشهای تغییر پایدار | پیتر سنگه
- کتاب «دربارهٔ سیستمهای هدفمند» | راسل اکاف
- اتاق خبر | درس تفکر سیستمی
- پروژه پایانی تفکر سیستمی
- منابع تکمیلی | دوره صوتی آموزش تفکر سیستمی محمدرضا شعبانعلی
- کارنامه شما در درس تفکر سیستمی
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کرده و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید. لطفاً برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : محمدرضا شعبانعلی
یکی از آلایندههای محیطی بسیار جدی به نظرم نظام آموزشی و بهطور خاص نظام آموزش دانشگاهیه.
میدونیم که بخش قابلتوجهی از فارغالتحصیلان دانشگاهی در رشتهای غیر از رشته تخصصیشون فعالیت میکنند و این رو هم میدونیم که این مسئله مختص ایران نیست و تقریباً جهانیه.
سال ۲۰۱۳ در واشینگتونپست گزارشی بود که میگفت حدود یکچهارم فارغالتحصیلان آمریکایی در رشتهٔ مرتبط خودشون مشغولند (+). اوایل ۲۰۲۴ هم در رسانههای آمریکایی میبینیم که اوضاع و احوال تغییر محسوسی نداشته (+).
میدونم که معمولاً اینطور توجیه میشه که دوران تحصیل دانشگاهی رو باید دورهٔ اجتماعیشدن و ورود به جامعه (socializing) در نظر گرفت. خودم هم جزو مدافعان این ایده هستم و به دوستانی که دانشگاه میرن پیشنهاد میکنم بیشتر به تعاملات اجتماعی توجه کنند تا درسها. و در درس هم، بیشتر از «محتوا» به «روش» دقت کنند.
این رو هم میدونم و میدونیم که جابهجایی بینرشتهای بسیار مولد بوده و بسیاری از اختراعات، اکتشافات و پیشرفتهای بشر در رشتههای مختلف توسط کسانی انجام شده که در اون رشته تخصص رسمی آکادمیک نداشتهاند.
اما اینها بیشتر از جنس «توجیه» هست. یعنی الان که سیستم بد کار کرده، ما داریم اینطوری توضیحش میدیم.
اگر یه سیستم آموزش تخصصی داره فارغالتحصیلانی تولید میکنه که از هر چهار نفرشون، شاید یک یا دو نفر در زمینهٔ تخصصیشون دارن کار میکنن، دیگه کار از آلایندگی گذشته و رسماً داره زبالهٔ اجتماعی تولید میکنه (زباله رو در توصیف فارغالتحصیلان به کار نمیبرم. در توصیف دانشومهارتی به کار میبرم که منتقل میشه و وقتی فرد فارغالتحصیل میشه، دور ریخته میشه).
من فکر میکنم یه تجربه ذهنی جالب اینه که:
۱- بپذیریم دانشگاه قرار نیست اولویت اولش آموزش «محتوای علمی» باشه. بلکه قراره فضایی برای اجتماعی شدن و بستری برای آموزش «روش علمی» و «اندیشیدن درست» باشه.
۲- بپذیریم که قرار نیست خیلیها بعد از فارغالتحصیلی در رشتهٔ تخصصی که دارن درسش رو میخونن فعالیت کنند و این رو هم منفی و نکوهیده نبینیم.
حالا این دو فرض رو که پذیرفتیم. بشینیم سرفصلهای دانشگاهی و مهارت و دانش اساتید و حتی شیوهٔ آزمون گرفتن برای ورود به دانشگاهها و رشتهها رو بازنگری کنیم. ببینیم دانشگاهی که پذیرفته دانشجویانش اومدهان که تعامل اجتماعی یاد بگیرن و با روش فکر کردن آشنا بشن و قرار نیست متعهد باشن که در همون رشته فعالیت کنن، بهتره چی یاد بگیرن. چهجوری یاد بگیرن. چه کسانی استادشون باشن و روش امتحان گرفتن و ارزیابی چهجوری باشه.
به نظرم اینطوری دانشگاهها که دارن منابع ارزشمند جامعه رو میسوزونند (وقت نسل جوان، بودجه دولتی / پول دانشجوها و خانوادهها و امید به آیندهای که یک نسل با خودش به دانشگاه میاره) احتمالاً به شکل کارآمدتری فعالیت خواهند کرد.