مذاکره حقوق | تعیین حقوق و درخواست افزایش حقوق

مذاکره حقوق، دغدغهی مشترک بسیاری از کسانی است که به کار و فعالیت مشغولند.
از کسی که برای نخستین بار وارد یک محیط کار میشود تا کسی که سالها در یک شرکت کار کرده و اکنون میخواهد برای افزایش حقوق خود مذاکره کند.
کم نیستند کسانی که مذاکره دربارهی حقوق را یکی از دشوارترین و پرتنشترین مذاکرههای دوران کار خود میدانند. به سادگی میتوانید تصور کنید که حتی مدیر ارشد یک سازمان بزرگ هم – که روزانه با دهها فرد و سازمان مذاکره میکند – زمانی که روبروی هیات مدیره قرار میگیرد و باید دربارهی منافع خودش صحبت کرده و امتیازخواهی کند، لحظات راحتی نخواهد داشت.
بسیاری از ما برای گرفتن و مطالبه کردن حق دیگران راحتتر مذاکره میکنیم تا حق و حقوق خود. شاید یکی از دلایل دشواری مذاکره برای حقوق هم همین باشد.
با توجه به همهی نکات و ظرافتهایی که در مذاکره حقوق وجود دارد، این درس را به مذاکره دربارهی حقوق اختصاص دادهایم.
البته بخش عمدهی آنچه مطرح میشود به مذاکره برای افزایش حقوق مربوط است. بحث مذاکره حقوق برای کسانی که به تازگی وارد یک سازمان شدهاند، میتواند موضوع یک درس مستقل باشد.
آنچه در ادامه میآید را میتوان به دو بخش اصلی تقسیم کرد:
- انتخاب زمان مناسب برای مذاکره
- تعیین سطح انتظارات خودمان
البته واضح است که مذاکره حقوق هم، مانند هر مذاکرهی دیگر، پیچیدگیهای خود را دارد و هیچیک از توصیههایی را که در ادامه مطرح میشوند، نباید به عنوان قانون مطلق در نظر بگیرید.
اما به هر حال، بررسی این توصیهها و تطبیقدادن آنها با شرایط خودتان، میتواند به تصمیم گیری بهتر و مذاکره موفقتر کمک کند.
ما معمولاً ساعتها و گاه روزها، به مذاکره برای حقوق فکر میکنیم:
- به کارهای ارزشمندی که انجام دادهایم و به مواردی که فکر میکنیم حقمان تضییع شده.
- به روزهایی که زود در محل کار حاضر شدهایم و شبهایی که دیرهنگام به خانه بازگشتهایم.
- به بیعدالتیهایی که در پرداخت حقوق و مزایا در شرکتمان وجود دارد.
- به وعدههایی که مدیر یا مدیرانمان داده و فراموش کردهاند، یا به هر علت به آنها عمل نشده است.
در دل خود، ناراحت میشویم؛ حرص میخوریم؛ از اینکه قربانی یک سازمان شدهایم احساس بدشانسی و بدبختی میکنیم؛ و در نهایت چند جمله و کنایه و خاطره آماده می کنیم و منتظر میمانیم تا فرصتی برای گفتگو با مدیرمان فراهم شود.
اما جالب اینجاست که با وجود صرف زمان زیاد و فکر کردن به موضوعات مذاکره، برای انتخاب زمان مذاکره، خیلی فکر نمیکنیم. در حالی که زمانی که برای مذاکره انتخاب میکنیم، نقش مهمی در سرنوشت مذاکرهی ما ایفا میکند.
احتمالاً برخی از دوستانی که این حرفها را میخوانند با خود خواهند گفت: «اینها هم دل خوشی دارند. ما در روزهای عادی هم مدیرمان را به راحتی نمیبینیم. چطور باید برای انتخاب زمان مناسب، برنامهریزی کنیم؟»
اما اگر کمی با خودمان صادق باشیم و منصفانه فکر کنیم، اغلب برای انتخاب زمان مذاکره، به یک گزینه محدود نیستیم.
حتی اگر تنها فرصتمان برای صحبت از حقوق، حاشیهی جلسهی برنامه ریزی و کنترل پروژه باشد، حداقل دو گزینه برای انتخاب زمان مذاکره وجود دارد:
- پیش از شروع رسمیِ جلسه
- پس از پایان جلسه
بنابراین منطقی است علاوه بر فکر کردن به جزئیات مذاکره، موضوعات مورد نظر و انتظارمان، به این سوال هم فکر کنیم که چه زمانی برای مذاکره مناسب است.
برای یک انتخاب واقعگرایانه، بهترین کار این است که همهی گزینههای ممکن (دو گزینه یا بیشتر) را فهرست کنیم و سپس بکوشیم با حذف گزینههای نامناسب، بهترین زمان ممکن را انتخاب کنیم.
در ادامه برخی از زمانهای نامناسب برای مذاکره حقوق را با هم بررسی میکنیم:
زمانی که فرصت کم است
یکی از نامناسبترین انتخابها برای مذاکره دربارهی حقوق، زمانی است که میدانید فرصت کافی برای طرح کامل بحث را نخواهید داشت و صحبتتان به سرانجام نمیرسد.
زمانی گفتگو در مورد حقوق را شروع کنید که یک «حداقل زمان مشخص» قابل دستیابی باشد.
در این موارد نمیتوانید زیادهخواه باشید. مثلاً ممکن است دوست داشته باشید یک ساعت در اینباره صحبت کنید و میتوان حدس زد که چنین فرصتی به سادگی دست نمیدهد (یا شاید هرگز دست ندهد).
اما وقتی انتظار خود را تعدیل میکنید (مثلاً به ۳۰ دقیقه یا ۲۰ دقیقه رضایت میدهید) باید به خاطر داشته باشید که از کفِ زمانِ مورد نیاز رد نشوید.
مثلاً شاید اگر کمتر از ۱۰ دقیقه فرصت در اختیارتان قرار بگیرد، هرگز نتوانید حتی کلیات حرفهای خود را هم مطرح کنید. در چنین شرایطی بهتر است اصلاً بحث را مطرح نکنید.
به خاطر داشته باشید که هر بار مطرح کردن بحث حقوق – مستقل از اینکه نتیجه بگیرید یا نه – یکی از برگههای اعتبارتان را میسوزاند.
پس این برگهها را زمانی خرج کنید که حدس میزنید در ادامه، زمان کافی برای گفتگو وجود دارد.
دسترسی کامل به این درس و ۹۸ درس دیگر دربارهٔ مذاکره و زبان بدن برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است. تا کنون ۱۲۳۷۴ نفر از متممیها مجموعاً ۸۲۰۳ تمرین در درسهای مذاکره ثبت کردهاند.
با عضویت ویژهٔ متمم علاوه بر این ۹۸ درس به هزاران درس دیگر از جمله درسهای زیر دسترسی خواهید داشت:
مهارت ارائه و سخنرانی | فن بیان | پرسونال برندینگ
مهارتهای ارتباطی | تحلیل رفتار متقابل
شخصیت شناسی | خودشناسی | مدیریت تعارض
دوره MBA (پیگیری منظم مجموعه درسها)
محصول آموزشی مرتبط
تمرین و مشارکت در بحث
اگر در مورد مذاکره حقوق، خاطره یا تجربه یا بحث یا سوالی دارید، خوشحال میشویم که آنها را با ما هم به اشتراک بگذارید.
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری اصول و فنون مذاکره به شما پیشنهاد میکند:
- اصول و فنون مذاکره | دوره آموزش مذاکره و تکنیکهای مذاکره حرفه ای
- دغدغهی اصالت در مذاکره | آیا مذاکره من را از خود واقعیام دور نمیکند؟
- پیشنهاد سرفصل برای دوره آموزش اصول و فنون مذاکره
- مذاکره تجاری | مهارتهای ضروری برای یک مذاکره کننده حرفه ای
- قوانین مرتبه دو در مذاکره | چگونه فشار ذهنی خود را کاهش میدهید؟
- اصول مذاکره | چند توصیه برای مذاکره موفق | چگونه مذاکره کنیم؟
- مذاکره با خود | چرا با خودمان مذاکره میکنیم؟
- نکتهای دربارهی یاد گرفتن یک مهارت | والتر هاگن
- مراحل مذاکره | فرایند مذاکره در قالب هفت مرحله
- مدل ذهنی مذاکره کننده | باورها، ارزشها و قضاوتها
- انواع مذاکره | مذاکره تلفیقی در مقابل مذاکره توزیعی
- تعریف مذاکره برد برد (برنده – برنده) چیست؟
- چند استراتژی برای نزدیکتر شدن به توافق برد برد
- برنامه ریزی برای مذاکره | چک لیست گام به گام
- منافع و مواضع در مذاکره (+ برداشتهای رایج و اشتباه در مورد آنها)
- انواع منافع در مذاکره
- تعارض منافع به چه معناست؟ | مرور چند مثال از تضاد منافع
- نقطه شروع مذاکره
- نقطه ترک مذاکره | چه زمانی جلسه مذاکره را ترک کنیم؟
- اولتیماتوم چیست؟ | بازی اولتیماتوم در مذاکره
- مهارت های مذاکره | در چه شرایطی مذاکره و چانه زنی مناسب نیست؟
- تفاوت مذاکره و مناظره در چیست؟
- تعریف امتیاز چیست و امتیازها در مذاکره چگونه طبقه بندی میشوند؟
- قوانین امتیازدهی در مذاکره | امتیاز دادن در مذاکرات چه اصولی دارد؟
- تاکتیک های مذاکره | خرد کردن امتیازها
- تاکتیک های مذاکره | بمباران اطلاعاتی طرف مقابل
- تاکتیک های مذاکره | پیش شرط در مذاکره
- تکنیک های مذاکره | با پیشنهادهای خیلی تند و سرسختانه چه میکنید؟
- استراتژی کالباسی در مذاکره
- چند سوال کلیدی در مذاکره کسب و کارها (مذاکره های بین سازمانی)
- مذاکره گروهی | مرور چند نکته برای مذاکره های گروهی موفق
- برنامه ریزی برای مذاکره – ذی نفعان مذاکره چه کسانی هستند؟
- نقش آلترناتیوها و BATNA (بتنا) در برنامه ریزی برای مذاکره – اگر به نتیجه نرسیدیم…
- برنامه ریزی برای مذاکره | فهرست موضوعات مورد بحث در مذاکره
- اسلایدها و خبرنامه سمینار مذاکره
- انواع خشونت در رابطه با دیگران
- چگونه نه بگوییم؟ مهارت نه گفتن
- کسی که با او مذاکره میکنم دیوانه است!
- نحوه شروع مذاکره | چه کسی گفتگو را آغاز کند؟
- پیامهای منفی کلامی و غیرکلامی در مذاکره
- تسلط بر کلمات و اهمیت آن در مذاکره
- مهارت گفتگو | افراد را از مسئله جدا کنید
- در مذاکره خودمان را زیادی زیرک نشان ندهیم
- تاکتیک های مذاکره | مهارت سکوت کردن در مذاکره
- تکنیک «پرش از روی درخواست» در مذاکره
- تکنیک های مذاکره | خودتان را بیدلیل در برابر دیگران متعهد نکنید
- تکنیک های مذاکره | مدیریت آخرین لحظات در مذاکره را فراموش نکنید
- تکنیک های مذاکره | مقدمه چینی و برچسب گذاری
- تکنیک های مذاکره | پیشنهادهای دارای مهلت محدود
- تکنیک های مذاکره | تاتولوژی در مذاکره و گفتگوها چه کاربردی دارد؟
- اهمیت انتخاب دقیق کلمات در نگارش قراردادها و توافق نامهها
- مکانیزم های دفاعی و کارکرد آنها در مذاکره
- شش اشتباه که میتوانند به بن بست در مذاکره منتهی شوند
- تکنیک گریت (GRIT) | کاهش تنش و خروج از بن بست در مذاکره
- مذاکره و نقش داستان گویی در آن (۱)
- آیا در مذاکره و تدوین قرارداد، به مذاکره مجدد فکر میکنید؟
- منابع قدرت در مذاکره و سازمان
- کتاب هاردبال | همیشه باید مسئول کره را بشناسید!
- هدیه دادن در مذاکره
- جنبه های پنهان مذاکره: ذهن شلوغ و اثر آن بر قدرت تصمیم گیری در مذاکره
- مذاکره حقوق | تعیین حقوق و درخواست افزایش حقوق
- دیدگاه گیری | آیا میتوانید مسئله را از نگاه دیگران ببینید؟
- نقش فرهنگ در مذاکره | فرهنگ چگونه بر روند مذاکره تأثیر میگذارد؟
- انواع قراردادهای تجاری و نحوه تنظیم آنها
- خطر بزرگ قراردادهای بلندمدت | داستان توافق برای اجاره پارکینگهای شهری
- قرارداد لیسانس چیست؟ تحت لیسانس بودن به چه معناست؟
- رویالتی چیست و چگونه پرداخت میشود؟
- مذاکره قرارداد فرنچایز
- مذاکره توافق نامه های سطح خدمات | مفاد توافق نامه SLA چیست؟
- فیلم سمینار آموزشی مذاکره و زبان بدن | محمدرضا شعبانعلی
- فهرستی از بهترین کتابهای مذاکره در سطح بین المللی
- کتاب اصول و فنون مذاکره راجر فیشر و ویلیام یوری
- آیا سطح تنش در مذاکره را به خوبی ارزیابی میکنید؟
- لی تامپسون | مدل ذهنی و بایدها و نبایدهای مذاکره
- کتاب مذاکره لوییکی و ساندرز
- کتاب مذاکره برای کسب سود | ریچارد شل
- منابع تکمیلی | فایل صوتی آموزش اصول و استراتژی های مذاکره
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای آشنا شدن بیشتر با متمم به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کنید و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۲۴۰ هزار تومان)، فصلی (۶۱۰ هزار تومان)، نیمسال (یک میلیون و ۱۰۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان) بخرید.
توجه داشته باشید که خرید ششماهه و یکساله بهترتیب معادل ۲۰٪ و ۳۸٪ تخفیف (نسبت به خرید یکماهه) محسوب میشوند.برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : دنیا افشار
سلام
من تا به حال دو بار با عبارات زیر موفق به دریافت افزایش حقوق راضی کننده ای شده ام:
مورد اول: اوایل سال بود و شرکت ما برای افزایش حقوق قانون مشخصی نداشت. مدیر مدت طولانی ای در خارج از کشور بود. در یکی از مکالمات تلفنی که زمان را مناسب دیدم:
- احتراما فکر میکنم زمان اون باشه که نسبت به حقوقم تجدید نظری انجام بشه.
- یعنی چی؟
- منظورم اینه که فکر میکنم باید نسبت به افزایش حقوقم اقدام بشه
- نظرت رو برام ایمیل کن
من هم یه ایمیل شامل وظایف و اقداماتی که انجام داده بودم نوشتم و در پایان خاطر نشان کردم که برای انجام درست این وظایف به نظر میاد حقوقی بین x تا Y میتونه مناسب باشه. ( به گفته برایان تریسی، مدیران معمولا بین این دو عدد را در نظر می گیرند. یادم نیست بینش رو گرفتند یا مینیمم رو ولی هر چی بود نسبت به اون زمان حقوق خوبی بود.
فرمول پیشنهاد حداقل و حداکثر:
حداقل: حقوق مورد نظرتون حداکثر: 15-20 % بالاتر از حقوق مد نظر )
مورد دوم:
حدود ساعت 2-3 بعد از ظهر بود و زمان و شرایط مساعد
- میشه چند دقیقه در مورد حقوق باهاتون صحبت کنم؟
- بفرمایید بشینید
- می خوام بدونم حضورم در این مجموعه چقدر موثره و چقدر براتون ارزش داره؟
- بخوایم ارزشش رو بگیم که میلیاردها، حضور شما برامون خیلی مهم و ...( تعارف و تحسین و ...)ولی اوضاع جامعه و شرایط و ... رو که خودتون می بینید و ...
- شما لطف دارید. متوجه هستم ، من هم این مجموعه رو خیلی دوست دارم و برام خیلی مهمه که کارم رو به نحو احسن انجام بدم و دوست ندارم دغدغه کمبود حقوق بخشی از مغزم رو مشغول نگه داره و از کاراییم کم کنه برای همین این مساله رو باهاتون مطرح کردم.
- چقدر حقوق مد نظرتون هست؟
- برای چنین سمتی با کارایی عالی فکر میکنم حقوقی بین X وY میتونه منطقی و منصفانه باشه.
یادمه وسطش رو گرفتند و هر دو راضی و خشنود بودیم.
نکته: این نکته که مدیر تنهاباشن در مورد دوم خیلی موثر بود.بعد که رییس هیئت مدیره متوجه این موافقت شد از واکنششون متوجه شدم اگر در حضور جفتشون صحبت میشد محال بود به این نتیجه برسیم.
2- معتقدم شرط انصاف را هم باید در درخواست حقوق رعایت کرد. مذاکره ای برنده- برنده چون همیشه باید در نظر داشت. ما تخصص و دانش خود را می فروشیم و مثل هر مورد دیگری گرونفروشی انسانی و خداپسند نیست.
امیدوارم مفید بوده باشه. پیروز باشید و پایدار
لایه میانی در شرکتها گاهی لازمه بجز خودش درگیر درخواستهای مالی اعضای تیمش در مواجهه با نفرات بالاسری هم باشه. چندین سال پیش یکی از اعضای تیم ما که در مدت کوتاهی تونسته بود رشد کنه و البته با حقوق پایینی هم جذب شد بود ازم خواست بحث افزایش حقوقش رو پیگیری کنم.
من هم در ابتدا ایمیلی آماده کردم از مجموعه موفقیتهایی که اون فرد داشت، مقایسه بین کاری که اون انجام میداد و حقوقش در شرکتهای مشابه و تاثیری که حضورش بر برنامه آتی تیم داشت. چون این موضوع از سمت من مطرح شد که تا حدی مورد اعتماد هر دو طرف بودم، تاکید بر موفقیتها اتفاقا اثر مثبتی داشت و مدیر بالاسری هم همراه موضوع شد. در نتیجه فرآیندی که در موارد دیگه با دشواریها زیاد و زمان طولانی مواجه بود خیلی سریع طی شد.
من از اونحایی که ادم خجالتی بودم همیشه در مذاکره های حقوق شکست میخوردم و حتی با داشتن کارایی های کلیدی برای شرکت ها باز هم دیده نمیشدم و کمترین حقوق رو نسبن به فعالیتم مبگرقتم. الان که خودم کسب و کارم رو دارم وقتی به گذشته فکر میکنم یه حس سر خوردگی پیدا میکنم که چرا من این همه سرویس دهی و سختی میکشیدم برای حقوقی که حتی خودم میتونستم جای دیگه با یک سوم این کار بدست بیارم. تنها دلیلش هم این بود که قبل از وارد شدن برای مذاکره خودم رو اماده نمیکردم. نقطه خروج رو مشخص نمیکردم. توانایی ها و قابلیت های خودم رو لیست نمیکردم. موارد مشابه رو به ذهنم نمیسپردم. و اغلب در موقعیت های نا مناسب اقدام میکردم. حتی یکی اژ مواردی که من در جلسه حقوق و کاری مشخص نمیکردم شرح وظایفم بود. بعضا بزای افزایش حقوق میرفتم و ده درصد افزایش رو قبول میکردم فزداش مدیر یک وظیفه اضافه مبکرد که باید برای انجام اون یک و بعضا دو کارمند جدا استخدام کنه ولی باز هم من حرفی نمیزدم.
به نظرم قبل از وارد شدن به مساله افزایش حقوق بارها و بارها و ساعت ها یه گفت و گوهای احتمالی فکر کنید و سناریوهای مختلف رو بسنجید جوری که مدیر هر طور که شده حداقل با کف مورد انتظار شما موافقت کنه
سلام
من در یک شرکت دانش بنیان مشغول به کار شدم به عنوان کمک حسابدار و کارمند اداری شرکت کلا دومین سال کاری من هم هست …
تمامی کارهای مربوط به هماهنگی امور خرید و فروش ، شرکت در مناقصه ها، پیگیری امور مالی ، سند زدن حسابهای روزانه و حتی حقوق و دستمزد کارمندان به عهده من هست الان هم قراره یک دوره شرکت کنم که شرکت ما به عضویت avl دربیاد حقوقم پانصد هزار تومان بیشتر از حداقل حقوق اداره کار هست ولی خب از نظر هزینه های رفت و امد، گرفتن مرخصی و ساعت رفت و آمد خیلی راحتم و تصمیم گیری ها بیشتر به عهده خودم هست الان قصد مذاکره در مورد افزایش حقوقم رو دارم از طرفی فکر میکنم کارخاصی انجام نمیدم و ارزش خاصی برای سازمان ندارم و هرکسی با هر میزان تحصیلات میتونه این کارهارو انجام بده بیشتر از دوستان یه راهنمایی میخواستم که واقعا قبل از مطرح کردن پیشنهادم به مدیر عامل چکار کنم تا واقعا کار موثری کرده باشم و بتونم روی اون مانور بدم و این احساسی که نسبت به کارم دارم واقع نگریه یا نه ؟
امیدوارم منظورم رو واضح رسونده باشم
من تا الان یه بار درخواست افزایش حقوق دادم که بیش از چیزی که انتظار داشتم به حقوقم اضافه شد.
این موارد رو توی مذاکره رعایت کردم:
– مدیر رو به جای اینکه توی اتاقش ملاقات کنم، وقتی که داشت توی حیاط مجموعه قدم میزد و خوشحال به نظر میرسید پیداش کردم و باهاش صحبت کردم.
– اولش نگفتم میخوام برای افزایش حقوقم مذاکره کنیم؛ گفتم میخوام یه گزارش کوتاه از عملکردم بدم!
– وقتی چندین نقطه مثبت از کارهامو گفتم، اضافه کردم که به تازگی شرکت X به من درخواست همکاری داده و حاضره ۳۰ درصد بیشتر پرداخت کنه. اما من دوست دارم همینجا بمونم. چندین دلیل برای موندنم آوردم و راجع به مباحث مختلفی گپ زدیم و گفتم اگه حقوقم زیادتر بشه با انگیزه بیشتری کار میکنم. آخر سر گفت باشه مشکلی نیست و کلی ازم تعریف کرد و گفت کارهای اداری این افزایش حقوقو انجام میدیم. ولی درصدی برای این افزایش اعلام نکرد.
– خداحافظی کردم و در اقدامی فوقالعاده ریسکی، یه نامه برای واحد حسابداری زدم که مدیریت با افزایش حقوق من به شکل شفاهی موافقت کرده. لطفا جهت افزایش پنجاه درصدی حقوق (سنگ مفت بود و گنجشک مفت) اقدامات لازم رو انجام بدید.
نامه رو برای مدیر فرستادن و ایشون هم در کمال ناباوری قبول کردند و علاوه بر افزایش حقوقی که مصوب سالانه بود ۵۰ درصد دیگه حقوقم رو افزایش دادند که باعث شد رشد ۱۰۰ درصدی رو نسبت به سال قبل داشته باشه. شیرینی اون روز هنوز در خاطرم هست.
البته منم در ادامه با کارهایی که به نفعشون انجام دادم نشون دادم ضرر نکردن.
–
برای افزایش حقوق تاحالا صحبتی مستقیم نداشتم، در مصاحبه شغلی هم همیشه سعی کردم عددی بیان نکنم و بیشتر تاکید روی این داشته باشم که مبلغ حداقل، متوسط باشد، کفایت میکند! البته در جاهایی که میدانم حقوق مناسبی و بالاتری پرداخت خواهند کرد.
در مصاحبه شغلی که اخیراً داشتم، از من درباره میزان حقوق درخواستی پرسیدند، من هم طبق روال عددی نگفتم و گفتم متوسط راضی هستم، اما تاکید داشتن عدد اعلام کنم، من هم کمی بیشتر از جایی که الان مشغول به کار هستم دریافت میکنم، گفتم! که میزان بالایی نبود و بعد از جلسه به شدت پشیمون بودم و احساس خوبی نداشتم، و حس میکردم ارزش خودم را پایین آوردم و تا چندوقت بار روانی زیادی برایم داشت.
درکل موضوعی است که در آن خودم را ضعیف میدانم.
این موضوع که فوریت درخواست ، مذاکره رو به سمت التماس یا تهدید میبره رو بارها تجربه کردم بهتره قبل از این که به اونجا برسه وارد عمل شد
ممنون بابت نکات این درس
بله چنین تجربه ای داشتم. بارها شده بود از سر ناآگاهی، چیزی رو از کارفرما درخواست کردم که در عهده توانش نبوده و صرفاً به دلیل اسرارهای من پذیرفته نه به میل و رغبت خودش.
یک نمونه شخصی اینکه در شرکتی دانش بنیان مشغول فعالیت شدم. متوجه شدم که یک جایگاه شغلی به نام ناظرفنی در این مجموعه خالی است و من با کارفرما صحبت کردم و اون قبول کرد که من دوره های آموزشی را با هزینه شخصی سپری کنم تا در آن جایگاه شغلی مشغول شوم. طبیعتاً برداشتم این بود که وقتی در جایگاه ناظر فنی در شرکت مشغول شوم حقوقم هم بالاتر خواهد رفت.
گذشت و با همه بی خوابی و فشارهایی که بود من در آزمون نهایی ناظر فنی قبول شدم. اما در نهایت کارفرما قبول نکرد که من در چنین جایگاهی باشم. آن هم به دو دلیل.
دلیل اول اینکه اصلا حقوق و بودجه ای برای چنین جایگاه شغلی در نظر نگرفته بود.
دلیل دوم که از دلیل اول تاثیر می گرفت این بود که کارفرما اصلا به دنبال داشتن ناظر فنی نبود بلکه وجود آن را هم یک هزینه مازاد بر سازمان می دید و فقط به خاطر اسرارهای من و برای اینکه من رو از سر خودش وا کنه، موافقت کرده بود که من برم دنبال مدرک ناظر فنی.
——————————————————————————————————————-
ممنون از توجه شما. آنچه که در این جا می نویسم با توجه به عقل و آگاهی الانم هست، هر چند ممکنه در آینده نیز دیدگاهم نسبت به آنچه گفته ام تغییر کند. تلاشم این است تا به آگاهی و رشد هم کمک کنیم تا جهان جای بهتری برای زندگی کردن باشد.
از آنجا که به این دریافت رسیده ام که کلا در کشور ما با اقدامات پارتیزانی بیشتر از کلاسیک می توان به نتیجه رسید و این ایراد هم به دلیل اثر گذاری سلیقه و تمایلات فردی تصمیم گیران است و اتفاقا موثرتر از ضوابط و آیین نامه و قانون واقع می شود هرگاه برای موضوعی از روش پارتیزانی اش استفاده کرده ام بهتر نتیجه دست یافته ام
مثلا چند سال قبل وقتی درباره همین افزایش حقوق با مدیر عاملی مذاکره کردم و نتیجه نداد مذاکره را به یک واسطه( دوست مشترک) و با یک تماس این دوست صاحب نفوذ بر او، به راحتی به حقوق ۳ برابری دست یافتم با عزت و احترام بیشتر هم.
هر چند از این روش ها به طور ذاتی خوشم نمی آید اما وقتی بحث قدرت نمایی طرف مقابل وسط می آید و نمی خواهد توانمندیها و سابقه مطلوب را ببیند خود را ملزم به قدرت نمایی می بینم و ارجاعم به این روش هم _البته امیدوارم استنباط درستی از آن داشته باشم_ این حدیث امام علی (ع) است که فرمود: تکبر با آدم متکبر عین فروتنی است.
سلام وقت بخیر
اصولا در مصاحبه های کاری مقدار حقوق پیشنهادی مصاحبه شونده مورد پرسش قرار میگیرد در این صورت چه دستورالعملی باید ارائه شود ؟
آیا درست است که مصاحبه شونده درخواست کند تا جلسه ی مذاکره برای مشخص شدن حقوق به بعد موکول شود ؟
ممنون میشوم که دوستان تجارب خود را به اشتراک بگذارند.
سلام وعرض اب
متن برای مذاکره حقوق به نظرم نسبت به بقیه متون این سایت خیلی کم و کوتاه و خلاصه بود با توجه به اینکه این مذاکره برای اکثر افراد بارها اتفاق میفته قاعدتا میتونست سرشار از مثالها و مصداقها باشه
به نظرم با این موضوع خیلی دم دستی برخورد شده و زیاد همه جانبه و جامع اونجوری که انتظار میرفت پرداخته نشده
ممنون
داشتن جایگزین هایی برای مذاکره در صورتی که با پیشنهاد اضافه حقوق مخالفت شد هم جز مواردی است که مدیر توانایی نه گفتن پشت سر هم به کارمندی که قطعا انقدر قابلیت و اعتبار داشته که درخواست داده را نخواهد داشت.
مثلا:پس حالا که امکانش نیست توی پاداش فصلی هوای من را داشته باشید.
یا اگر امکانش هست من هم به فلان ماموریت یا کلاس اموزشی بروم.
وام من را زودتر بدین
هتل یا مهمانسرای شمال را به من بدین و….
نکته مهم در خصوص مبلغ حقوق اینه که حقوق پیشنهادیمون رو بر اساس تخصص و ارزش کاریمون عنوان کنیم نه هزینه های زندگی. در غیر اینصورت عزت نفسمون رو زیر سوال میبریم ونه تنها خودمون دچار حس بدی میشیم بلکه از موضع ضعف و عجز وارد مذاکره میشیم و دید مدیرمون رو نسبت به خودمون پایین میاریم.
در چند جای مختلف که تجربه کار داشتم یک مورد برام به یک اصل تغییرناپذیر تبدیل شده.
«آنقدر در کار خودت حرفه ای و پیگیر عمل کن تا به تو پیشنهاد افزایش حقوق بدهند نه به جلسه مذاکره برای افزایش حقوق بروی»
شاید کلیشه ای به نظر برسه ولی باید این نکته رو در نظر بگیریم که ما داریم زمان زیادی از زندگیمون رو صرف کار کردن میکنیم. پس حتما باید به سراغ کاری بریم که بهش علاقه داریم. وقتی به کاری علاقه داریم اصلا متوجه نمیشیم زمان کی گذشت! اصلا فرصت نمیکنیم به برنامه ریزی و جستجوی فرصت برای مذاکره افزایش حقوق باشیم.
شاید حرفهام شعاروار به نظر برسه ولی باور کنید به عینه همشو در زندگیم تجربه کردم.
تا حالا یا نرفتم سراغ مذاکره افزایش حقوق یا اگر رفتم یک امر بدیهی برای طرف مقابل بوده.
حرفه ای بودن در کار ملاک ارزش گذاری ما محسوب میشه نه ماهیت کاری که انجام میدیم.
سلام. به نظر من خیلی مهم هست که سازمان ها گریدینگ و ارزیابی عملکرد دقیق داشته باشند تا عدالت سازمانی افزایش و چانه زنی و سلیقه کاهش یابد
بسیاری از موارد عنوان شده، تنها در شرایطی کاربردی هستند، که برای شرکت یا مجموعه که فرد در آن مشغول به فعالیت است، ارزشی خلق و ایجاد کند که جایگزین یا بتنای آن به راحتی برای مدیر شرکت یا مالک کسب و کار در دسترس نباشد!
والا در این شرایط درخواست افزایش حقوق، مسلما به نتیجه دلخواه ختم نخواهد شد.
زمانی که کارمند بودم وقتی در خواست افزایش حقوق به مدیر عامل خود ارائه می دادیم در صورتی که قادر به انجام آن نبود از مواردی مانند در حال حاضر وضعیت شرکت در شرایطی نیست که قادر به اینکار باشه، پرداختی ما به شما از شرکت های مشابهه X درصد بیشتر است.
در کسب و کار کوچک خودم زمانیکه که احساس می کردم کارمند تنها دغدغه اش حقوق ماهیانه شرکت و در شرایط خاص در کنار تیم نیست قطعا دلسرد می شدم…
گاهی وقت ها به هر دلیلی شرکت توانایی اضافه حقوق ما را ندارد. مدیر احساس میکند اگرچه ما برای مجموعه ارزشمند هستیم اما هزینه حقوق بالاتر برای او از رقم واقعی اش بیشتر است چرا که باید پاسخگوی دیگران هم باشد.
در چنین شرایطی امتیاز های دیگر میتواند موثر باشد. کاری که من کردم این بود که دو روز از هفته خودم را آزادکردم تا بتوانم به صورت فری لنسری کار کنم. میتوانم بگویم این یک مذاکره برد برد بود. چون درآمد و تجربه کاری من افزایش پیدا کرد اما سیستم در عین حفظ من توانست بالانس کاری خودش را هم حفظ کند.
درود
تمام نکاتی که گفته شد قابل تامل بود، فقط کاش زودتر این نوشته رو خوانده بودم…
تجربه شخصی:
به دلیل رعایت ادب و یک سری موارد دیگه، مذاکره بر سر حقوق و مزایا حدودا ۶ ماه به تعویق افتاد و در نهایت منجر به جدایی از اون شرکت شد.
منطقا بهتر بود که قبل از سر ریز شدن کاسه صبرم مذاکره میکردم و کم کم خواستههامو بیان میکردم و امتیازات لازم رو میگرفتم ولی خب زمان زیادی گذشت و در نهایت همه خواستهها رو یکجا مطرح کردم و خب با محدودیتهایی که در شرکت وجود داشت فقط با ۷۰ درصد خواستههام موافقت شد و ترجیح دادم کارها را به بهترین نحو ممکن و با رعایت نکات حرفهای خروج از شرکت، تحویل شرکت بدم و به ادامه مسیرم بپردازم.
امیدوارم افراد دیگهای که این مطلب رو میخونند از این تجربه به بهترین نحو استفاده کنند.
این نکته که میخام بگم نزدیک به برخی نظرات دوستان هست ولی از زاویه ای متفاوت و اون اینه که به قول معروف " هوا برت نداره "
خیلی مهمه که از خودمون بپرسیم شرایط حقوق کارمندی مثل من با تمام ارزش افزوده ای که برای شرکت مطبوع خود ایجاد میکنه در شرکت های دیگه به چه وضعی است. اگر حقوق و مزایا دریافتی ما در سازمان فعلی طبق عرف و منطق حال حاضر جامعه و بازار است ؛ صرفا بخاطر اینکه سابقه ای در شرکت داریم نرویم با مدیر جلسه بگذاریم و بگوییم که حقوق من باید افزایش پیدا کنه! چون اگر مدیر قانع و مجاب نشه ممکنه شما به فکر ترک شرکت بیافتید و بعد از ترک شرکت متوجه شوید که حقوق شما خیلی هم بد نبوده …