Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu
دوره آموزشی هدف گذاری (کلیک کنید)


انواع منافع در مذاکره


اهداف و انتظارات آموزشی متمم در این درس
کد درس: ۹۷۱۵۵

پیش نیاز مطالعه درس انواع منافع

از دوستان عزیز متممی انتظار می‌رود پس از مطالعه این درس:

  • بتوانند چهار نوع منافعی را که معمولاً مذاکره کنندگان در مذاکره‌های خود پیگیری می‌کنند، فهرست کرده و برای هر کدام مثال بزنند.
  • بکوشند در مذاکره‌های خود، با گوش دادن بهتر به حرف‌های طرف مقابل و طرح پرسش‌های مناسب‌تر، منافع طرف مقابل را تشخیص داده و بر اساس آن، استراتژی مذاکره خود را پی‌ریزی کنند.
فشار ذهنی هنگام مطالعه
نیاز به مشارکت شما
کسب و کار
زندگی
انواع منافع در مذاکره

در درس گذشته، هنگامی که به تشریح تفاوت منافع و مواضع پرداختیم، به این نکته اشاره کردیم که تشخیص منافع (Interests) به اندازه‌ی تشخیص مواضع (Positions) ساده نیست.

چرا که مواضع رسماً اعلام می‌شوند و منافع ممکن است مستقیماً مورد اشاره قرار نگیرند.

به همین علت، تقریباً تصویر یک کوه یخ شناور در آب به نماد شناخته‌شده‌ی منافع و مواضع تبدیل شده است.

این تصویر به ما یادآوری می‌کند که آن‌چه در نگاه اول (روی سطح آب) می‌بینیم، صرفاً مواضع هستند و برای کشف منافع باید بیشتر تلاش کنیم.

منافع را به شکل‌های مختلفی دسته‌بندی می‌کنند. یکی از این شیوه‌ها، تقسیم منافع به ذاتی و ابزاری است:

تقسیم بندی منافع به ذاتی و ابزاری

منافع ذاتی (Intrinsic) منافعی هستند که در ذات خود ارزشمند هستند و صِرفِ دستیابی به آن‌ها، رضایت شما را تأمین می‌کند.

اما منافع ابزاری (Instrumental) به این‌علت برای شما مهم هستند که به واسطه‌ی یک هدف یا منفعت دیگر، برای شما مهم شده‌اند.

مثال زیر می‌تواند تفاوت منافع ذاتی و ابزاری را بهتر نمایش دهد:

فرض کنید در #مذاکره حقوق با خودتان قرار گذاشته‌اید که که حقوق‌ دریافتی‌تان از عدد مشخصی کمتر نباشد.

ما در این‌جا کاری به این نکته نداریم که در ظاهر چه درخواستی را مطرح می‌کنید. چون این درخواست، موضع شماست. بحث‌مان چیزی است که در ذهن خود به عنوان خواسته‌ی واقعی در نظر گرفته‌اید.

علت در نظر گرفتن آن کف مشخص می‌تواند این باشد که شما هزینه‌ی زندگی و اجاره‌ی خانه و موارد مشابه را محاسبه کرده‌اید و به نتیجه رسیده‌اید که با کمتر از یک عدد مشخص، نمی‌توانید آن هزینه‌ها را پوشش دهید (اگر شرکت یک خانه در اختیارتان قرار دهد، احتمالاً حاضر می‌شوید حقوق کمتری بگیرید).

اما ممکن است به این نتیجه رسیده باشید که من مقدار مشخصی می‌ارزم و اگر شرکتی می‌خواهد من را در اختیار داشته باشد باید هزینه‌ام را پرداخت کند.

در این‌جا خود این عدد، منفعت ذاتی و نهایی شماست و حاضر نیستید آن را با امتیاز دیگری معامله کنید.

البته ممکن است گاهی اوقات بتوانید با کمی تفسیر متفاوت، یک منفعت ذاتی را به عنوان منفعت ابزاری تعریف کرده یا بالعکس، یک ابزار را به عنوان هدف ذاتی تفسیر کنید.

اما اصل ماجرا این است که وقتی می‌گوییم منفعت ذاتی منظورمان این است که در جلسه‌ی مذاکره نمی‌توان به سادگی آن را با امتیاز دیگری معامله کرد.

اما موضوع اصلی این درس ما، تقسیم‌بندی ذاتی و ابزاری نیست.

می‌خواهیم به دسته‌بندی چهارگانه‌ی دیگری بپردازیم که جنبه‌ی کاربردی بیشتری دارد و می‌تواند توانایی شما را در تحلیل مذاکره، افزایش دهد.

این دسته‌بندی، چند دهه قبل توسط دو نفر به نام لَکس و سِبِنیوس (Lax & Sebenius) انجام شد و آن‌قدر مفید و کاربردی بود که هنوز هم، اغلب کتابهای مرجع مذاکره همان را (با عنوان مخفف L&S) به مذاکره‌کنندگان توصیه می‌کنند (+):

محدودیت در دسترسی کامل به درس‌ها

دسترسی کامل به مجموعه درس‌های مذاکره و زبان بدن برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است.

  تعداد درس‌ها: ۹۷ عدد

  دانشجویان این درس: ۱۱۳۴۳ نفر

  تمرین‌های ثبت‌شده: ۷۲۲۰ مورد

البته با فعال کردن اشتراک ویژه به درس‌های بسیار بیشتری دسترسی پیدا می‌کنید که می‌توانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:

 فهرست درس‌های متمم

ضمناً شاید بهتر باشد از میان درس‌ها مطالعه‌ی مباحث زیر را در اولویت قرار دهید:

  مهارت ارائه و سخنرانی | فن بیان | پرسونال برندینگ

  مهارتهای ارتباطی | تحلیل رفتار متقابل

  شخصیت شناسی | خودشناسی | مدیریت تعارض

  کوچینگ | مشاوره مدیریت

  دوره MBA (پیگیری منظم مجموعه درس‌ها)

اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید درباره‌ی متمم بیشتر بدانید، می‌توانید نظرات دوستان متممی را درباره‌ی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی می‌شناسند:

در پایان لازم است بر سه نکته‌ی مهم تأکید کنیم:

  • فراموش نکنید که قرار نیست طرف مقابل، صرفاً یک نوع منفعت داشته باشد. ممکن است در مذاکره‌ای دو یا سه یا چهار نوع منفعت وجود داشته باشند. نقش شما در این شرایط، تشخیص اولویت‌بندی این منافع در ذهن طرف مقابل است.
  • فراموش نکنید که قرار نیست طرف مقابل هم با منافعی مشابه و از جنس منافع شما در مذاکره حاضر شده باشد. پس مراقب باشید که افکار خودتان را بر روی طرف مقابل، برون‌فکنی نکنید.
  • به‌خاطر داشته باشید که منافع با وجودی که از مواضع زیربنایی‌تر هستند، باز هم قابل تغییرند. ممکن است در ابتدای یک مذاکره، کسی با هدف کسب سود وارد مذاکره شود. اما آن‌قدر اخلاق، منش و روش طرف مقابل را بپسندد که در میانه‌ی راه، منافع رابطه‌ای را در اولویت بالاتری نسبت به منافع اساسی قرار دهد.

کلام آخر هم این‌که:

همان‌طور که در این درس و درس‌های دیگر از سلسله مباحث مذاکره تأکید شد، همواره به خاطر داشته باشید که تمام توان و ظرفیت فکری و ذهنی‌ خود را پیش از مذاکره و در زمان مذاکره، صرفِ تحلیل مواضع نکنید و بخشی از انرژی خود را هم صرف این سوال کنید که طرف مقابل، چه نوع منافعی در این مذاکره دارد و به بیان دیگر: برای تأمین چه منافعی روبروی من نشسته است؟

برای این درس، تمرین خاصی در نظر گرفته نشده است.

مگر این‌که بخواهید صرفاً به تجربه یا نکته‌ی آموزنده‌ای – که صلاح می‌دانید دوستان‌تان بخوانند و بدانند – اشاره کنید.

اما با توجه به این‌که شما تمرین درس قبل را انجام نداده‌اید، پیشنهاد می‌کنیم خصوصاً پس از مطالعه‌ی این درس، دوباره به درسِ منافع و مواضع برگردید و تمرین آن را انجام دهید. چون باعث می‌شود این موضوع، در ذهن‌تان بهتر و عمیق‌تر ماندگار شود.

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری اصول و فنون مذاکره به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه اصول و فنون مذاکره
 

برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)

متمم چیست و چه می‌کند؟ (+ دانلود فایل PDF معرفی متمم)
چه درس‌هایی در متمم ارائه می‌شوند؟
هزینه ثبت‌نام در متمم چقدر است؟
آیا در متمم فایل‌های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

۲۹ نظر برای انواع منافع در مذاکره

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : مهدی جلالی

    جای تاسف دارد که من در بسیاری از مذاکراتم با شرکتهای دولتی و خصولتی، که در اصل باید منافع اساسی سازمان متبوعشان، و همچنین مردم را در مذاکرات پیگیری کنند، بیشتر از هرچیز منافعی از نوع فرایندی، رابطه ای، و یا ارزشی را دیده ام. مثالهایی در این زمینه که در حال حاضر به ذهنم می‌رسد:

    - مدیر یک سازمان دولتی اصرار داشت بچه های فلان هیئت مذهبی، اجراء قرارداد دکوراسیون داخلی، که یک کار کاملا تخصصی است، را دست بگیرند. (منافع ارزشی)

    - برای دریافت تاییدیه آتش نشانی یکی از پروژه ها، هفته ها با کارشناسان فنی سازمان آتش نشانی در تماس و مذاکره بودیم. نهایتا وقتی برای امضاء آخر به دفتر رئیس سازمان مراجعه کردیم، با بهانه تراشی و سنگ اندازیهای عجیب ایشان مواجه شدیم. حداقل 2 ماه از وقتمان صرف مذاکره با آقای رئیس شد تا بتوانیم تاییدیه دریافت کنیم. نهایتا از طریق یکی از کارشناسان متوجه شدیم آقای رئیس ناراحت شدند از اینکه دستور و پاراف ایشان ذیل نامه وجود نداشته، و انتظار داشتند ما برای دریافت تاییدیه ابتدا به ایشان مراجعه کنیم و دستورات لازم از سوی ایشان برای واحد کارشناسی صادر شود. (منافع فرایندی)

    - مسئول خرید یکی از سازمانهای دولتی، چند بار برای خرید به ما مراجعه کرد. در جلسات، معمولا زیاد چونه نمیزد و پرداختها را خیلی به موقع و سریع انجام میداد. بعد از چند بار درخواست پورسانت کرد! که البته منجر به قطع ارتباط کاری شد. (منافع رابطه‌ای)

     
    تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
    .