Menu
دوره صوتی آموزشی نکته‌هایی برای مدیران (کلیک کنید)


مذاکره حقوق | تعیین حقوق و درخواست افزایش حقوق


مذاکره حقوق - درخواست افزایش حقوق

مذاکره حقوق، دغدغه‌ی مشترک بسیاری از کسانی است که به کار و فعالیت مشغولند.

از کسی که برای نخستین بار وارد یک محیط کار می‌شود تا کسی که سال‌ها در یک شرکت کار کرده و اکنون می‌خواهد برای افزایش حقوق خود مذاکره کند.

کم نیستند کسانی که مذاکره درباره‌ی حقوق را یکی از دشوارترین و پرتنش‌ترین مذاکره‌های دوران کار خود می‌دانند. به سادگی می‌توانید تصور کنید که حتی مدیر ارشد یک سازمان بزرگ هم – که روزانه با ده‌ها فرد و سازمان مذاکره می‌کند – زمانی که روبروی هیات مدیره قرار می‌گیرد و باید درباره‌ی منافع خودش صحبت کرده و امتیازخواهی کند، لحظات راحتی نخواهد داشت.

بسیاری از ما برای گرفتن و مطالبه کردن حق دیگران راحت‌تر مذاکره می‌کنیم تا حق و حقوق خود. شاید یکی از دلایل دشواری مذاکره برای حقوق هم همین باشد.

با توجه به همه‌ی نکات و ظرافت‌هایی که در مذاکره حقوق وجود دارد، این درس را به مذاکره درباره‌ی حقوق اختصاص داده‌ایم.

البته بخش عمده‌ی آن‌چه مطرح می‌شود به مذاکره برای افزایش حقوق مربوط است. بحث مذاکره حقوق برای کسانی که به تازگی وارد یک سازمان شده‌اند، می‌تواند موضوع یک درس مستقل باشد.

آن‌چه در ادامه می‌آید را می‌توان به دو بخش اصلی تقسیم کرد:

  • انتخاب زمان مناسب برای مذاکره
  • تعیین سطح انتظارات خودمان

البته واضح است که مذاکره حقوق هم، مانند هر مذاکره‌ی دیگر، پیچیدگی‌های خود را دارد و هیچ‌یک از توصیه‌هایی را که در ادامه مطرح می‌شوند، نباید به عنوان قانون مطلق در نظر بگیرید.

اما به هر حال، بررسی این توصیه‌ها و تطبیق‌دادن آن‌ها با شرایط خودتان، می‌تواند به تصمیم گیری بهتر و مذاکره موفق‌تر کمک کند.

انتخاب زمان مناسب برای مذاکره

ما معمولاً ساعت‌ها و گاه روزها، به مذاکره برای حقوق فکر می‌کنیم:

  • به کارهای ارزشمندی که انجام داده‌ایم و به مواردی که فکر می‌کنیم حق‌مان تضییع شده.
  • به روزهایی که زود در محل کار حاضر شده‌ایم و شب‌هایی که دیرهنگام به خانه بازگشته‌ایم.
  • به بی‌عدالتی‌هایی که در پرداخت حقوق و مزایا در شرکت‌مان وجود دارد.
  • به وعده‌هایی که مدیر یا مدیران‌مان داده‌ و فراموش کرده‌اند، یا به هر علت به آن‌ها عمل نشده است.

در دل خود، ناراحت می‌شویم؛ حرص می‌خوریم؛ از این‌که قربانی یک سازمان شده‌ایم احساس بدشانسی و بدبختی می‌کنیم؛ و در نهایت چند جمله و کنایه و خاطره آماده می کنیم و منتظر می‌مانیم تا فرصتی برای گفتگو با مدیرمان فراهم شود.

 اما جالب اینجاست که با وجود صرف زمان زیاد و فکر کردن به موضوعات مذاکره، برای انتخاب زمان مذاکره، خیلی فکر نمی‌کنیم. در حالی که زمانی که برای مذاکره انتخاب می‌کنیم، نقش مهمی در سرنوشت مذاکره‌ی ما ایفا می‌کند.

انتخاب زمان مناسب برای مذاکره - در مذاکره حقوق هم مثل هر مذاکره دیگری، انتخاب زمان مهم است

احتمالاً برخی از دوستانی که این حرف‌ها را می‌خوانند با خود خواهند گفت: «این‌ها هم دل خوشی دارند. ما در روزهای عادی هم مدیرمان را به راحتی نمی‌بینیم. چطور باید برای انتخاب زمان مناسب، برنامه‌ریزی کنیم؟»

اما اگر کمی با خودمان صادق باشیم و منصفانه فکر کنیم، اغلب برای انتخاب زمان مذاکره، به یک گزینه محدود نیستیم.

حتی اگر تنها فرصت‌مان برای صحبت از حقوق، حاشیه‌ی جلسه‌ی برنامه ریزی و کنترل پروژه باشد، حداقل دو گزینه برای انتخاب زمان مذاکره وجود دارد:

  • پیش از شروع رسمیِ جلسه
  • پس از پایان جلسه

بنابراین منطقی است علاوه بر فکر کردن به جزئیات مذاکره، موضوعات مورد نظر و انتظارمان، به این سوال هم فکر کنیم که چه زمانی برای مذاکره مناسب است.

برای یک انتخاب واقع‌گرایانه،  بهترین کار این است که همه‌ی گزینه‌های ممکن (دو گزینه یا بیشتر) را فهرست کنیم و سپس بکوشیم با حذف گزینه‌های نامناسب، بهترین زمان ممکن را انتخاب کنیم. 

در ادامه برخی از زمان‌های نامناسب برای مذاکره حقوق را با هم بررسی می‌کنیم:

زمانی که فرصت کم است

یکی از نامناسب‌ترین انتخاب‌ها برای مذاکره‌ درباره‌ی حقوق، زمانی است که می‌دانید فرصت کافی برای طرح کامل بحث را نخواهید داشت و صحبت‌تان به سرانجام نمی‌رسد.

زمانی گفتگو در مورد حقوق را شروع کنید که یک «حداقل زمان مشخص» قابل دستیابی باشد.

در این موارد نمی‌توانید زیاده‌خواه باشید. مثلاً ممکن است دوست داشته باشید یک ساعت در این‌باره صحبت کنید و می‌توان حدس زد که چنین فرصتی به سادگی دست نمی‌دهد (یا شاید هرگز دست ندهد).

اما وقتی انتظار خود را تعدیل می‌کنید (مثلاً به ۳۰ دقیقه یا ۲۰ دقیقه رضایت می‌دهید) باید به خاطر داشته باشید که از کفِ زمانِ مورد نیاز رد نشوید.

آیا مدت زمان کافی برای مذاکره حقوق در اختیار دارید؟مثلاً شاید اگر کمتر از ۱۰ دقیقه فرصت در اختیارتان قرار بگیرد، هرگز نتوانید حتی کلیات حرف‌های خود را هم مطرح کنید. در چنین شرایطی بهتر است اصلاً بحث را مطرح نکنید.

به خاطر داشته باشید که هر بار مطرح کردن بحث حقوق – مستقل از این‌که نتیجه بگیرید یا نه – یکی از برگه‌های اعتبارتان را می‌سوزاند.

پس این برگه‌ها را زمانی خرج کنید که حدس می‌زنید در ادامه، زمان کافی برای گفتگو وجود دارد.

محدودیت در دسترسی کامل به درس‌ها

دسترسی کامل به این درس و ۹۸ درس دیگر دربارهٔ مذاکره و زبان بدن برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است. تا کنون ۱۲۲۹۵ نفر از متممی‌ها مجموعاً ۸۱۳۹ تمرین در درس‌های مذاکره ثبت کرده‌اند.

با عضویت ویژهٔ متمم علاوه بر این ۹۸ درس به هزاران درس دیگر از جمله درس‌های زیر دسترسی خواهید داشت:

  مهارت ارائه و سخنرانی | فن بیان | پرسونال برندینگ

  مهارتهای ارتباطی | تحلیل رفتار متقابل

  شخصیت شناسی | خودشناسی | مدیریت تعارض

  کوچینگ | مشاوره مدیریت

  دوره MBA (پیگیری منظم مجموعه درس‌ها)

ثبت نام    تجربه‌ٔ متممی‌ها

محصول آموزشی مرتبط

دوره صوتی ۶۰ نکته در مذاکره (۵ ساعت)

تمرین و مشارکت در بحث

اگر در مورد مذاکره حقوق، خاطره یا تجربه یا بحث یا سوالی دارید، خوشحال می‌شویم که آنها را با ما هم به اشتراک بگذارید.

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری اصول و فنون مذاکره به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه اصول و فنون مذاکره

سوال‌های پرتکرار دربارهٔ متمم

متمم چیست و چه می‌کند؟

فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟

هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟

آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟

با متمم همراه شوید

آیا می‌دانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور می‌توانید به جمع متممی‌ها بپیوندید؟

سرفصل‌ها  ثبت‌نام  تجربهٔ متممی‌ها

۱۲۵ نظر برای مذاکره حقوق | تعیین حقوق و درخواست افزایش حقوق

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : دنیا افشار

    سلام

    من تا به حال دو بار با عبارات زیر موفق به دریافت افزایش حقوق راضی کننده ای شده ام:
    مورد اول: اوایل سال بود و شرکت ما برای افزایش حقوق قانون مشخصی نداشت. مدیر مدت طولانی ای در خارج از کشور بود. در یکی از مکالمات تلفنی که زمان را مناسب دیدم:
    - احتراما فکر میکنم زمان اون باشه که نسبت به حقوقم تجدید نظری انجام بشه.
    - یعنی چی؟
    - منظورم اینه که فکر میکنم باید نسبت به افزایش حقوقم اقدام بشه
    - نظرت رو برام ایمیل کن

    من هم یه ایمیل شامل وظایف و اقداماتی که انجام داده بودم نوشتم و در پایان خاطر نشان کردم که برای انجام درست این وظایف به نظر میاد حقوقی بین x تا Y میتونه مناسب باشه. ( به گفته برایان تریسی، مدیران معمولا بین این دو عدد را در نظر می گیرند. یادم نیست بینش رو گرفتند یا مینیمم رو ولی هر چی بود نسبت به اون زمان حقوق خوبی بود.
    فرمول پیشنهاد حداقل و حداکثر:
    حداقل: حقوق مورد نظرتون حداکثر: 15-20 % بالاتر از حقوق مد نظر )

    مورد دوم:
    حدود ساعت 2-3 بعد از ظهر بود و زمان و شرایط مساعد
    - میشه چند دقیقه در مورد حقوق باهاتون صحبت کنم؟
    - بفرمایید بشینید
    - می خوام بدونم حضورم در این مجموعه چقدر موثره و چقدر براتون ارزش داره؟
    - بخوایم ارزشش رو بگیم که میلیاردها، حضور شما برامون خیلی مهم و ...( تعارف و تحسین و ...)ولی اوضاع جامعه و شرایط و ... رو که خودتون می بینید و ...
    - شما لطف دارید. متوجه هستم ، من هم این مجموعه رو خیلی دوست دارم و برام خیلی مهمه که کارم رو به نحو احسن انجام بدم و دوست ندارم دغدغه کمبود حقوق بخشی از مغزم رو مشغول نگه داره و از کاراییم کم کنه برای همین این مساله رو باهاتون مطرح کردم.
    - چقدر حقوق مد نظرتون هست؟
    - برای چنین سمتی با کارایی عالی فکر میکنم حقوقی بین X وY میتونه منطقی و منصفانه باشه.

    یادمه وسطش رو گرفتند و هر دو راضی و خشنود بودیم.

    نکته: این نکته که مدیر تنهاباشن در مورد دوم خیلی موثر بود.بعد که رییس هیئت مدیره متوجه این موافقت شد از واکنششون متوجه شدم اگر در حضور جفتشون صحبت میشد محال بود به این نتیجه برسیم.

    2- معتقدم شرط انصاف را هم باید در درخواست حقوق رعایت کرد. مذاکره ای برنده- برنده چون همیشه باید در نظر داشت. ما تخصص و دانش خود را می فروشیم و مثل هر مورد دیگری گرونفروشی انسانی و خداپسند نیست.

    امیدوارم مفید بوده باشه. پیروز باشید و پایدار

  1. لاله گفت:

    روزی که صراحتا و خیلی دوستانه به مدیرم گفتم از ادامه همکاری با شرکت معذورم ، ایشون وقت خواستن که درباره حقوق م صحبت کنیم و نظرشون رو در جلسه بعد بدن.. جلسه بعد ،  عددی گفتن که  معادل سی و پنج درصد  افزایش حقوق بود  و زمان اجراش رو برای ماه آینده اعلام کردن .. جالبی قضیه اینجاست که مذاکره های قبلی که برای افزایش حقوق داشتم   نهایتا هشت درصد بود اونم بعد از یک سال پیگیری کردن اجرایی میشد .. واین تغییر موضع و دیده شدن کارمند در سازمان در لحظات آخر واقعا دردناکه ..

  2. به نظر من پایه حقوق مان را ارزشی که برای شرکتمان ایجاد میکنیم مشخص میکند . پس هرچه در فعالیت های شغلی و تیمی تواناتر و متعهد تر باشیم و بتوانیم نقش های بیشتری را بازی کنیم وابسگی سازمان به ما بیشتر میشود و ارزش و وابسنگی بیشتر به معنای درآمد بالاتر است. از نظر زمانی شروع هر سال مناسبترین زمان برای رسیدن به توافق جهت کسب حقوق عادلانه است. چرا که هم کارفرما و هم کارمند انتظار مطرح شدن این مذاکره را دارند.

  3. من نظرم بیشتر در قالب یک پرسش و دریافت راهنمایی هست:

    برای فردی که در شرکتی استخدام شده که به لحاظ اشل حقوقی افراد با سابقه در وضعیت خوبی هستند اما برای افراد تازه استخدام حدودا ۷ ماه عدد مناسبی نسبت به امور محوله و سطح همکاری و کیفیت کار ارایه نمیشود و مدیر مستقیم متعقد هستن که باید افزایش حقوق انجام بشه اما مدیریت واحد ری اکشنی در این خصوص ندارند با توجه به اینکه مدیر مستقیم با ایشان مطرح کرده چه راهکاری پیشنهاد میدید برای حصول نتیجه؟

  4. سجاد رحیمی مدیسه گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۶ درس)

    تجربۀ من می گوید: هرچه قدر توانایی هایمان بیشتر باشد، موضع قوی تری هم برای چانه زنی جهت حقوق داریم.

    هرچه قدر تخصص و توانمندی های خاص تری داشته باشیم، خواستنی تر هستیم و بهایمان بیشتر.

    تعارفات را در بحث حقوق بگذارید کنار و به این نکته توجه کنید که در محیط کاری، خیلی سخت واژه هایی مانند “رفاقت” معنا دارد!

  5. پوریا بهروان گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۱ درس)

    به نظر نوع و مقیاس سازمان هم از عواملی هست که می تونه بر نوع مذاکره ما بر روی حقوق تاثیر بگذاره. فکر می کنم نمیشه از مشکلات سازمان های دولتی و نیمه دولتی کشورمون تحلیل دقیق و منطقی داشته باشیم اما لازم دونستم این نکته را هم اضافه کنم که مذاکره برای حقوق در یک سازمان دولتی، نیمه دولتی و کاملا خصوصی با هم بسیار تفاوت دارند.

    در هر یک از این ها نیز بسته به این که چقدر توانایی ها و مهارت های فرد در کوتاه مدت می تونه روی خروجی و نتیجه کار مدیر تصمیمگیر برای حقوق نفر تاثیر داشته باشه میشه بیشتر به سمت واقعی شدن حقوق در مقابل ارزش خلق شده برای سازمان پیش رفت.

    توصیه ای که با توجه به تجربیات شخصی اندکم دارم این هست که تاکیدتون روی جایگاه حرفه ای تون باشه و زمان مذاکره برای حقوق صرفا خودتون را در نظر نگیرید بلکه برای اون صنف و جایگاه حرفه ای مذاکره کنید.

  6. علی‌رغم اینکه این درس بیشتر در مورد درخواست افزایش حقوق بود ،اما من تجربیات خودم و دوستانم رو در مورد هر دو موقعیت میگم. هم زمانی که میخوایم وارد یه شرکت جدید بشیم و هم زمانی که میخوایم درخواست افزایش حقوق بدیم:
    مواردی که مینویسم بر اساس تجربیات خودم و دوستانم در شرکتهای بزرگ و  متوسط و کوچیکه.
    ضمناً هرچیزی که به ذهنم میرسه رو مینویسم و اولویت بندی نکرده‌ام. کمی هم طولانیه. عذرخواهی میکنم و لااقل امیدوارم مفید باشه.
    –         به نظرم بهتره شخص مقابلمون رو همیشه آدمی با منطق خشک و صرفاً اتقصادی ببینیم و هرگز انتظار نداشته باشیم که شرایط ما رو درک کنه. من فکر میکنم که بهتره همیشه فکر کنیم که طرف مقابل “فقط” به جیب خودش فکر میکنه و تمام تلاشش رو میکنه که توی مذاکره کمترین امتیاز رو به شما بده. این پیشفرض کمک میکنه که اولاً مذاکره از حالت التماس خارج بشه و دوماً حواسمون باشه که روی موارد واقعی و ملموس تمرکز کنیم و اصلاً انتظار نداشته باشیم طرف مقابل شرایط ما رو درک کنه. ایشون در بهترین حالت، فقط باید شرایط خودش رو درک کنه که با با دست دادن ما چی رو از دست میده. همین.
    –         مواظب باشیم که ادراک(perception) مدیر مقابل از ارزش ما، لزوماً با ادراک ما یکی نیست. خیلی پیش میاد که ما به نظر خودمون نیروی خیلی ارزشمندی هستیم، اما مدیری که باید در مورد افزایش حقوق یا قبول حقوق در بدو استخدام تصمیم یگیره، چنین برداشتی نداره و اتفاقاً فکر میکنه که ما به راحتی قابل جایگزین شدن هستیم. پس وقتی میخوایم مذاکره کنیم، باید به این دقت کنیم که تصویر مدیر مقابل از ما چیه و جایگاه ما رو چطور ارزیابی میکنه؟
    –         گاهی ما خودمون رو برای شرکت ارزش‌آفرین میدونیم، در حالی که اون چیزی که ما بهش میگیم ارزش و حتی از نظر بیزنسی هم ممکنه ارزش باشه، از نظر مدیر تصمیم‌گیر ارزش محسوب نمیشه. بذارید مثال بزنم. فرض کنید مدیر افزایش فروش براش خیلی مهمه و اونقدر که به فروش دقت میکنه، به کاهش هزینه‌ها توجه نمیکنه. حالا فرض کنید شما با اصلاح فرایندها، اندازه چند برابر افزایش حقوقی که درخواست دارید، تونستید کاهش هزینه داشته باشید، یعنی واقعاً ارزش خلق کردید، اما این مورد  از نظر مدیر اصلاً دیده نمیشه.
    –         دو مورد قبل زمانی پیش میاد که ما بلد نیستیم خودمون رو توی شرکت مارکت کنیم. یعنی یه پیشفرضی داریم که مدیر باید بفهمه که من ارزش دارم. درحالی که پیشنهاد من اینه که پیشفرض ما این باشه که مدیر نمیفهمه و ما باید بتونیم طوری تعامل کنیم که ارزش ما یا ارزشی که خلق کردیم دیده بشه.
    –         پیشنهاد میشه که سناریوهای مختلف رو قبل از مذاکره بررسی کنیم و برای هرکدوم از قبل برنامه داشته باشیم. در مورد حداقل حقوق توی درس صحبت شد. به این فکر کنیم که اگر درخواست ما رد شد ما بعدش چکار میکنیم. اگر بخوایم توی شرکت بمونیم، پس باید مذاکره طوری باشه که اگر درخواست ما قبول نشد و خواستیم توی شرکت بمونیم هم روحیه‌مون خراب نشه و هم اینکه مدیر و بقیه نگاهشون به ما این شکلی نباشه که این جایی نداره بره. اگر هم قصد داریم که بعد از رد شدن درخواست، شرکت رو ترک کنیم که بهتره قبل از مطرح کردن درخواست، چندجا بریم مصاحبه و وقتی پیشنهاد جدی داشتیم، درخواست افزایش حقوق رو توی شرکت فعلی مطرح کنیم.
    –         قبل از درخواست افزایش حقوق، وضعیت بازار کار رو بسنجیم. مثلاً با اپلای کردن برای مصاحبه توی شرکتهای دیگه.
    –         درخواستمون رو طوری مطرح کنیم که مدیر دچار تضاد (conflict) سازمانی نشه. یعنی مثلاً توی شرایطی قرار نگیره که اگر حقوق ما رو زیاد کرد، بقیه کارمندها تحت فشار بذارنش. اگر میدونیم مدیر توی این شرایط قرار میگیره، باید بدونیم احتمالاً مدیر ترجیح میده ما رو از دست بده تا شرکت به هم بریزه. توی این جور مواقع سعی کنیم با مدیر همراه باشیم که بتونه به روشهای مختلفی (پاداش و …) حقوق ما رو زیادکنه.
    –         توی مذاکره commitment همیشه مهمه. اگر درونمون این حس رو نداریم که اگر حقوق رو به من ندن من میرم، احتمالاً مدیر این حس رو متوجه میشه و نگرانی از دست دادن ما رو نداره. من اگر باشم زمانی مذاکره جدی میکنم که مطمئن باشم گزینه ترک شرکت رو دارم.
    –         هرگز با بقیه در مورد افزایش حقوق صحبت نکنیم. یا از همکاران در مورد اینکه فلانی چقدر میگیره یا با افزایش حقوقش موافقت شد یا نه و … حرف نزنیم. این بحثها ضمن اینکه برای مدیران خوشایند نیست، باعث میشه که ذهن ما درگیر حواشی بشه و مذاکره خوبی نداشته باشیم.
    –         هرگز سلسله مراتب رو دور نزنیم. مثلا ًاگر مدیر مستقیم من اختیار افزایش حقوق رو نداره، خودمون مستقیم نریم سراغ مدیر بالاتر. مگر اینکه شرایطش رو فراهم کرده باشیم.
    –         اگر درخواستمون رد شد، غرنزنیم و فضا رو مسموم نکنیم. تلاش کنیم که تصمیگیر اصلی رو بشناسیم، بفهمیم که از نظر ایشون کارمند ارزش‌آفرین تعریفش چیه و اگر با توان ما سازگار بود، در مسیر شناخت خودمون به عنوان یه کارمند ارزشمند تلاش کنیم. اگر هم این مسیر مناسب نیست یا مانع جدی داره، بهتره برای خروج موفق از شرکت برنامه‌ریزی و بعد در زمان مناسب اقدام کنیم.
    –         عجولانه تصمیم‌ نگیریم. توی مذاکرات حقوق همیشه سعی کنیم گزینه‌های دیگه داشته باشیم. مثلاً وقتی میریم جایی استخدام بشیم، بهتره که هنوز شاغل باشیم و از قبل استعفا نداده باشیم یا وقتی درخواست افزایش حقوق داریم، بهتره که از قبل چند جا مصاحبه رفته باشیم. نه به این دلیل که مدیر مقابل رو تحت فشار بذاریم. به این دلیل که وضعیت ذهنی و شرایط روانی خودمون توی این شرایط خیلی بهتره و میتونیم مذاکره بسیار موفقتری داشته باشه.
     

  7. بهمن محمدی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۴ درس)

    درود و خدا قوت

    تجربه شخصی خودم رو اینجا مینویسم :
    حتما به این سوال جواب بدین بعد اقدام کنین.
    آیا واقعا امکان توافق در مورد افزایش حقوق رو در سطح بالایی ارزیابی میکنین؟

    معمولا مرداد ماه و اواخر هفته زمان مناسبی برای درخواست افزایش حقوق هستش، تنها بودن مدیر خیلی برام مهم هستش، نسبت به دیگران زمانهای بیشتری با مدیر هستم، همچنین به واسطه کاری که انجام میدهم و اطلاعاتی که از زمان و میزان افزایش های قبلی و مبالغ حقوق دیگران دارم و مدیر هم از این موضوع مطلع هستن، بیانش برام راحتتره واقعا.

    در صورت موافقت اگر مدیر از خودم برای افزایش نظر بخواهد، حتما نظرم رو بیان میکنم و معمولا به شکل درصدی و نه ریالی ( بین ۲۰ تا ۳۰ درصد)

    بیشتر مواقع این اتفاق افتاده ولی مواردی هم بوده که اون لحظه موافقت نشده و من هم دیگه مطرح نکردم ولی یک موردش بعد از چند ماه خودشان دستور اصلاح فرمودند.

    چند تا عامل رو هم باید در نظر گرفت:

    آیا شما خودتان را ثابت کرده اید یا خروجی کار شما قابل قبول و مورد رضایت هستش؟

    واقعا حقوق پیشنهادی شما حقوق این کار هستش یا زیادی دارین سخت میگیرین؟

    وضعیت نقدینگی فعلی شرکت شما

    اخراج یا تعدیلی در همین اواخر صورت گرفته؟

    تنش یا چالش نگران کننده ای برای شرکت در حال حاضر وجود داره؟

    لیستی بلند بالا از گلایه ها و کارهای که کردین رو ردیف نکنین.

    حقوق تان  را با هیچ کسی مقایسه نکنید و در آخر مواظب دیگران هم باشید، ممکن است ذی ضررهایی علیه شما شوند!

  8. فاطمه گفت:

    یه بار من بعد از محصول جدیدی ک برای شرکت با مهندسی معکوس ساختم و ثبت اختراع م شد، درخواست افزایش حقوق دادم .از تکنیک اخر استفاده کردم و مدیر عامل شرکت از همون تکنیک برعکس استفاده کرد . گفت صدتا رزومه از همه رشته ای هات دارم ک دکتر هستن (من ارشد دارم) و میگن چندماه رایگان کار میکنیم و فقط میخایم کار داشته باشیم !

    در نهایت با یه افزایش خیلی کم داستان تموم شد . البته منم مدتی بعد از اون شرکت جدا شدم و یه شرکتی رفتم که شرایط بهتری داشت.

    مدیر عامل زنگ زد گفت برگرد و من گفتم شرایط مثل قبل نیست و با حقوق بیشتر و مزایای بالاتر برمیگردم.

    که دید مثل قبل نیست آرزوی موفقیت کرد و قطع کرد.

    لازم به ذکر که تو همون شرکت یه مهندسی به صورت درصدی کار میکرد ینی به ازای هر پروژه یه درصدی از پروژه رو میگرفت

  9. من در رابطه با مذاکره حقوق تجربه قابل نقلی ندارم فقط نکته ای که به نظرم می آید اینست که در مذاکره حقوق آنچه که باعث میشود دست بالا را داشته باشیم ، توانایی فنی و کارایی سازمانی است ، روش های مذاکره صرفا بخش مکمل است. همانگونه که آقای جافری اشاره کردند برای شروع کار ، شرکت های کوچک با اشل حقوقی پایین که فرد تازه کار را درگیر کار میکنند و فرصت مهارت آموزی را فراهم میکنند از شرکت های بزرگ و لخت ولی با حقوق بالا بهتر هستند.

  10. امیر جافری گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۶ درس)

    تجربه من:

    در شرکت های نوپا معمولا حقوق کمتری پرداخت میشه و انتظار بیشتری از کارمندها وجود داره، اما در عین حال به قول یکی از دوستانم کار در این شرکت ها مثه سرمایه گذاریه،‌ اگر رشد کنن کارمندهای قدیمی آینده خوبی اونجا خواهند داشت.(مثال های زیادی براش هست) هر چند که احتمال شکست هم وجود داره طبیعتا.

    با چنین شرایطی من وقتایی که میخوایم برای شرکت نیرو بگیریم، به کسانی که زیاد روی مسئله مالی حساسیت نشون میدن حس خوبی ندارم و این رو به عنوان امتیاز منفی در نظر می گیرم. چون شرکت نوپا و کوچیک ما احتمالا توانایی تامین حقوق این افراد رو نخواهد داشت و این افراد عملکردشون ضعیف میشه.

    پ.ن: ما هربار که اقدام به جذب نیرو کردیم شرایط مالی رو توی آگهی کامل توضیح می دیم.

  11. یکی از نکته هایی که به نظرم برای تعیین حقوق مهمه اینه که نباید حس معامله را در طرف مقابل القا کنیم. در خیلی از مصاحبه های شغلی معمولا جوینده کار مذاکره را از میزان ساعات کاری و میزان حقوق و دست مزد شروع می کنه. اینکار باعث میشه تا طرف مقابل فکر کنه که شما به دنبال این هستید که زمان خود را با قیمت مشخصی بفروشید.

    شاید بهتر باشه این مسائل رو در انتها مطرح کنید

  12. باسلام. ۸ سال پیش بنابر شرایط خاصی بطور ناگاه قید سرپرستی کارگاه یه پروژه رو در یکی از شهرهای جنوبی زدم و بدون داشتن موقعیت جدید شغلی جایگزین، از شرکت طرف قراردادم جدا شدم و اعلام کردم نیستم. سه ماه بعدش بچه اولم به دنیا میومد و اصرار داشتم در شهر خودم شاغل بشم. عرض یک ماه ۳ موقعیت شغلی در شهرستان های دیگر برای سرپرستی کارگاه و ۱ موقعیت شغلی با عنوان کارشناسی در بخش مهندس مشاور پروژه پیدا کردم. این شرکت از زیر مجموعه های همان مجموعه ای بود که قبلا” از اون جدا شده بودم. با پیش فرض رعایت اشل حقوقی تقریبا” یکسان بدون  نهایی سازی حقوقم، کار در شهر محل سکونت خودم را شروع کردم. غالبا” تو پروژه ها حقوق رو با مدیرپروژه نهایی میکردم ولی اینجا فردی با عنوان مدیر دفتر منطقه ای شرکت علیرغم مشاهده آخرین فیش حقوقی من در شرکت قبلی و بدون نهایی سازی مبلغ ۴۰ درصد فیش شرکت قبلی من رو به عنوان حقوق من برای قراردادم به دفتر مرکزی فرستاده بود. در اولین فرصت که با مدیر پروژه صحبت کردم مشخص شد اختلافات در خصوص حدود اختیارات مدیرپروژه و مدیر دفتر منطقه ای جدیست و ایشون پس از ۲ ماه همکاری خوب باهم و اعلام رضایت از عملکردم به دفتر مرکزی سیگنالهای مثبت برای افزایش حقوقم افزایش پیدا کرد.طی یکسال جایگاه مدیر دفتر منطقه ای حذف شد و افزایش حقوق با هماهنگی مدیرپروژه و دفتر مرکزی مقدور شد. خدا رو شکر عملکردم از نظر فنی طوری بود که پس از دریافت یک پیشنهاد جدی(BATNA) به عنوان مدیرپروژه در یکی از پروژه های شهرهای جنوبی، با مخالفت جدی مدیرپروژه پیمانکار EPC برای جدایی از پروژه مواجه شدم و ایشان  بطور حضوری از بنده پرسیدن حرف دلت چیه واقعا”؟ شرایط افت حقوقم رو بعد اومدن به پروژه براشون توضیح دادم و تصویر فیش حقوقیم تو گوشیم رو نشونشون دادم. همونجا ایشون طی تماس تلفنی موثری با مدیرعامل شرکتمون ضمن اعلام رضایت جدی از عملکرد من، از ایشان خواست به هرصورت از جدا شدن بنده از پروژه جلوگیری کنند. همین موضوع منجر به شروع جدی مذاکرات حقوقی بنده با شرکتمون شد که بهانه های متعددی چون انواع سامانه های حقوقی یکسان سازی رو بهانه میکردن و من مقدار پیشنهادی اونها رو قبول نکردم. در نهایت یکبار دیگه با قبول یه ریسک دل رو زدم به دریا و پس از پیش اطلاع یک ماهه بطور کتبی استعفای خودم رو به مدیرپروژه دادم. ایشون ۳ روز مهلت خواست و تاییدیه افزایش حقوق بنده رو از مدیرعامل گرفت. بعد متوجه شدم حقوق من رتبه دوم بعد مدیرپروژه است. با این حال چون اطمینان داشتم به خواسته خودم خواهم رسید ذره ای در خدمات مهندسی خودم کم فروشی نکردم و با اصلاح حقوقم پس از ۲ سال، ۴بعدش رو تا آخر فعالیتم در اون پروژه با علاقه و عشق تمام کار کردم و طراحی های فنی جدید و موفقی رو با تلاش زیاد به همراه تیمم به عنوان مدیر تیم خدمات مهندسی و کنترل کیفی انجام دادیم.

  13. نیما گفت:

    هزینه‌های زندگی، نمی‌توانند مبنای مناسبی برای تعیین حقوق مورد انتظار شما باشند.
    متاسفانه این موردی بود که من به اشتباه در اولین قرارداد کاریم برای افزایش سطح حقوق پیشنهادی استفاده کردم. زمانی که مدیر به من میزان حقوق دریافتی رو گفت، من شروع کردم به توجیه کردن که من متاهل هستم و هزینه زندگی و مسکن در این شهر بالا است و غیره…

    او هم خیلی جدی رو به من کردوگفت، اگر مادر ،پدر و مادربزرگ و دیگران هم بخواهند با تو زندگی کنند من باید خرج انها را بدهم، مشکلات زندگی تو مربوط به خود توست و به شرکت ربطی ندارد، من حقوق تورا بر اساس تخصص، سابقه کاری و نیاز شرکت  تعیین میکنم.

    من هم که جوابی نداشتم که بدهم،ساکت ماندم…

     

  14. خاطر اومد سال ها قبل برای افزایش حقوق رفتم پیش مدیرم.

    گفتم با توجه به اینکه میزان فعالیت های من در شرکت زیاد شده، انتظار دارم که درصدی به حقوق من اضافه کنید!

    گفته چرا باید اضافه کنیم؟ گفتم چون نیاز دارم دانشجو هستم و هزینه های خودمو تامین کنم از خانواده نگیرم.

    لطفا کردن گفتن مسئولیت های شما هنوز خیلی زیاد نشده که به حقوق فعلی شما برسه! وسط سال هم نمیتونیم افزایش حقوق داشته باشیم!!

    خب چیزی نداشتم بگم و با تشکر از اتاق خارج شدم.

    برای اینکه در روند کارم تاثیر منفی نذاره ناهار اون روز مدیر منو به اتاقش دعوت کرد و با هم ناهار خوردیم، وقتی وارد شدم، فرمودن:  گفتم بیای دوستانه با هم گپی بزنیم و ناهار مهمون من باشی و حرفم برای افزایش حقوق تغییر نکرده!! (یعنی حرفی از حقوق نزنم چشم!)

    به انتهای سال رسیدیم و بعد از اهدا هدیه های بمناسبت عید نوروز بصورت انفرادی با تعدادی از همکاران صحبت میکرد.

    منم هم رفتم تو اتاق و نشستم مجدد درخواستمو مطرح کردم.

    گفتم برای ادامه صحبتمون درباره افزایش حقوق مزاحم شدم. گفت چند ماهه که گیر دادی به افزایش حقوق خب چقدر میخوای اضافه بشه! با چقدر کارت راه میفته؟

    ۳۵۰ تومن حقوق من بود گفتم ۵۰۰ تومن بشه من راضیم. گفت نمیتونم ۵۰۰ تومن کنم خیلی زیاد میتونم نهایت ۴۰۰ کنیم که توام راضی باشی!

    بدون مکث از روی ناراحتی گفتم با این حقوق نمیتونم اینجا کار کنم و میرم!!

    ایشان گفتند بیشتر از این نمیتونیم افزایش حقوق برای شما داشته باشیم، اگر با این حقوق نمیتونی کار کنی منم اصرار نمیکنم!

    چون فکر میکردم به غرورم برخورده از اون شرکت خارج شدم.

  15. سلام به همگی

    من مذاکرات زیادی برای حقوق کردم (برای خودم و سایرین) و به واسطه شغلم دیدم!!

    چند تجربه

    اول اینکه واقعا هزینه های شما ملاک درآمد شما نیست، کارایی و خلق ارزش شماست که ملاک هست.

    دوم اینکه باید قبل از مذاکره یک پکیج جبران خدمات را آماده کنید تا بتونید برای خودتان آلترناتیوهای با ارزش یکسان اما ظاهرا متفاوت بسازید و پیشنهاد کنید. مثلا یکبار یکی از همکاران برای جبران کم بودن افزایش حقوق درخواست کرد که یک روز نیاد شرکت و موافقت شد!

    سوم اینکه برای صاحب کسب و کار کارهایی که شما در برابر مابه ازا انجام ندادید مهمه

    مثلا اینکه شما فلان کار را انجام دادید که مشخصه این قدر به نفع شرکت شده و این رو باید صاحب کسب و کار قبول کنه. این بله های کوچک کمک میکنه بله بزرگ را راحت تر بگیرید.

    چهارم اینکه برای خودتان آلترناتیو داشته باشد. آویزون شرکت نباشید. مهمترین خندق مقابل بیکاری، کار زیاد در شرکت هست و بس!

     

  16. سلام و ممنون از مطلب خوبتون. مثل همیشه بسیار مفید بود

    هفته گذشته برای شغلی مصاحبه رفتم و پیشنهاد حقوقم رو باشون مطرح کردم.

    ولی سوالی ذهنم رو درگیر کرده که ممنون میشم راهنمایی کنید.

    اینکه آیا حتما باید بین حقوق قبلی و فعلی فاصله محدودی باشه؟

    مثلا من سالهای اول بخاطر کسب تجربه و شاید ناآگاهی از نرخ عادلانه و حتی ناتوانی در مذاکره حقوق، راضی به کار کردن با مبالغ کمی بودم. ولی الان که میخوام شغل جدید رو شروع کنم ( با وجود یک سال وقفه و گرانیها و افزایش پایه حقوق سراسری که در این بازه در کشور اتفاق افتاد- و البته با در نظر گرفتن اینکه در تمام این مدت من مشغول ارتقا مهارتهای خودم بودم) آیا باز هم باید حقوق خودم رو براساس افزایش چند درصدی نسبت به حقوق قبلیم پیشنهاد بدم؟ آیا مثلا اگر حقوقم رو دو برابر کنم اشتباهه؟

    • کیان گفت:

      به نظر من با توجه به متن این درس و گفته های خودتون مبنی بر ارتقای مهارت ها، حقوق قبلی شما نمیتونه ملاک تعیین مقدار دریافتی جدید شما باشه.
      در بحث درخواست حقوق، چیزی که گفته میشه اینه که شما دارید زمان بزرگی از زندگی روزانه اتون رو به شرکت یا سازمانتون می فروشید، ببینید چقدر واقعا ارزش مهارت های شماست.
      برخی از سایت ها امکانی دارند که در مورد میانگین دریافتی افراد برای یک پوزیشن خاص اطلاعات خوبی میدن(به عنوان مثال بخش salary در سایت لینکدین، حتما مورد کپی شده ایرانی هم وجود داره!). اگر هیچ تخمینی در مورد قیمت زمان و مهارت هاتون ندارید، تا اونجا که میتونید اطلاعات جمع کنید، از خیلی چیزها میشه اطلاعات ریز و درشتی بدست آورد و در سر جلسه مصاحبه با دست پر ظاهر شد.
      موفق باشید

  17. محمد کاظم هدایت گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۱ درس)

    در مذاکره با مدیرم درباره ی افزایش حقوق، به جای مطرح کردن   مقدار حقوق به عدد، خرج و مخارج زندگیم را برای مدیر مطرح کردم، البته این نکته را هم بگم که قصد داشتم استعفا بدم و مدیر هم به هیچ وجه راضی به استعفای من نبود، و بعد از تشریح مخارج زندگیم، مدیر حاضر شد که حقوقم را به سه و نیم برابر افزایش دهد بدون اینکه میزان حقوقی تعیین کنم. که البته این را مدیون متمم و محمدرضای عزیز میباشم. که اگر با متمم آشنا نبودم قطعاً رفتاری تهاجمی در زمان استعفا انجام میدادم و مطمئناً هیچ وقت این مقدار وفاداری نسبت به سازمان به خرج نمیدادم.

  18. با سلام

    من دو مورد از تجربه خودم را در زمینه افزایش حقوق و اخذ وام در زیر ارائه می کنم.

    ۱- واقعیتش من در شرکتی کار می کنم که دارای آئین نامه حقوق و دست مزد است بنابراین کمتر پیش می آید که در خصوص افزایش حقوق دریافتی  بصورت فردی مذاکره داشته باشیم. البته مدیر عامل می تواند در قالب همان آئین نامه افزایش حقوقی را لحاظ کند.

    ما درخواست های افزایش حقوق را اول از همه با مدیر منابع انسانی شرکت مطرح می کنیم. اگر  مشکل را با ایشان حل کنیم با مدیر عامل هم می توانیم. بعبارتی راضی کردن مدیر منابع انسانی سخت تر  از مدیر عامل است.

    شرکت ما زیر مجموعه هلدینگی است که قبل از سال ۸۹ در یک مکان بودیم و  یک اشل حقوقی داشتیم. یک سال پس از تغییر مکان، مدیر عامل هلدینگ تغییر کرد و برای کارکنان هلدینگ افزایش حقوق قابل توجهی صورت گرفت. ما حدود دوسال مذاکره و تلاش بسیار و بی ثمری داشتیم  تا بتوانیم مدیر منابع انسانی را ترغیب و تشویق و تهدیدکنیم دست به قلم شود و نسبت به اصلاح آئین نامه حقوق و دستمزد اقدام کند( علی رغم اینکه خودش هم ذینفع بود.) می گفت هیئت مدیره مخالف است. پس از چند جلسه مذاکره با مدیر عامل ، مدیر مالی و مدیر منابع انسانی، آئین نامه مذکوراصلاح شد و هیئت مدیره هم موافقت کرد. گرچه این افزایش،نصف افزایش حقوق هدلینگ بود. لازم به  یادآوری است مدیر منابع انسانی دوست ما هم بود و با خنده  و شوخی اضافه کار ی ها را کم می کرد و …

    ۲- تجربه دوم به درخواست وام  من بر می گردد. پس از تعطیلات نوروز ۹۴ در بازید عید به مدیر منابع انسانی گفتم محل کار همسرم نسبت به محل سکونتمان دور است و می خواهم منزلم را رهن بدم و نزدیکی محل کار همسرم یک جایی را رهن کنم. با خنده گفت بسلامتی. گفتم حالا که خندیدی صد میلیون تومان هم شرکت کمک کند. با صدای بلند و کشیده گفت صد میلیون تومان!!!!. گفتم نه، این چیزی که تو گفتی خیلی زیاد است. صد میلیون تومان. گفت با مدیر عامل صحبت کنم. من هم گفتم حل این مشکل، کار خودت  است. من کاری با مدیر عامل ندارم.

    بالاخره ایشان وام من رااز مدیر عامل دنبال کرد.  و چند جلسه هم به همراه ایشان موضوع را با مدیر عامل مطرح کردیم و در اواخر همان سال با تصویب هیئت مدیره از خواب پول شرکت در بانک به نسبت سال های حضور افراد در شرکت وام  کم بهره به همه پرداخت شد و من هم به وام درخواستی رسیدم.البته مدیر منابع انسانی شرکت در اواخر سال ۹۴ بازنشسته شد و عمرش قد نداد تا از این وام استفاده کند.

    یادآور می شوم قبل از اینکه مطالب بالا را برای متمم ارسال کنم برای مدیر سابق منابع انسانی خواندم و کلی هم خندید.

  19. فرض بر این که شخص تمام اصول و تکنیک ها رو در. خصوص حقوق و شرایطش رعایت کنه  وقتی مجموعه ای ماهها تاخیر در پرداخت حقوق داره و عملا یک روال شده. اینجا نیاز به مذاکره درخواست حقوق حس میشه.

  20. با سلام

    سال گذشته برای مذاکره حقوق پیش مدیرم رفتم و در آنجا به دلیل ترس گفتن عدد و استرس زودتر از ایشان درخواستم راه گفتم و عددی که گفته بودم خیلی پایین بود. و بعد ها متوجه شدم حقوقی که مدیر برای امسال در نظر گرفته بود خیلی بیشتر از درخواستم بوده.

    • اشکان آصفی گفت: (عضو ویژه)

      داستایوفسکی کتابی دارد به نام بزدل, بهروز جان رضوی در رادیو خوانش کرده و در ایران صدا میتونید پیداش کنید؛ نظر شما مرا برد به سال ها قبل، نشسته در اتوبوس بین شهری، ولوویی چیزی بود، ایران همسفر، هندزفری در گوش …

       

      داستان، داستانِ پیش قضاوت ها و ترس های ضمیر ناخودآگاه ماست؛ داستانی که شاید از خطاهای شناختی ما نشات میگیرد و مربوط به قسمت مغز خزنده (Reptile) ماست.

       

       

Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content