Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu
شرایط دریافت هدیه نوروزی متمم: دوره صوتی آموزش هدف‌گذاری (کلیک کنید)


تصمیم گیری چیست؟ | تعریف تصمیم گیری +‌ چند مثال از تصمیم گیری


تصمیم گیری چیست

◾فرض کنید پول خود را پس‌انداز کرده‌اید و می‌خواهید خودرو بخرید. یک گزینه این است که یک خودرو ساده و نو بخرید. گزینهٔ دیگر این است که با همان پول، خودرویی بخرید که ظاهر بسیار تمیزی دارد اما ده سال یا بیشتر کار کرده است. قاعدتاً خودرو کارکرده را می‌توانید از برند بهتری بخرید. اما این ریسک هم وجود دارد که در سال‌های پیش رو مدام درگیر تعمیر و تعمیرگاه باشید.

◾کمی دیر از خواب بیدار شده‌اید و باید خیلی خوش‌شانس باشید که سر وقت به محل کار برسید. لباس‌‌های شسته‌شده‌تان چروک هستند و باید اتو شوند. ترجیح می‌دهید لباس چروک بر تن داشته باشید و به‌موقع برسید یا این‌که کمی دیر برسید و لباس‌تان مرتب باشد؟

◾فرض کنید به یک بیماری مبتلا هستید که بر اساس برآورد پزشکان، حداکثر اجازه خواهد داد که ده سال دیگر زندگی کنید. یک شرکت داروسازی بین‌المللی دارویی برای این بیماری تولید کرده که امید دارد سرعت رشد این بیماری را نصف کند (می‌توانید امیدوار باشید که تا بیست سال دیگر زنده بمانید). دارو بسیار گران خواهد بود و تنها شانس شما این است که در گروه تست باشید تا آن را رایگان دریافت کنید. فرایند تصمیم گیری شما چگونه خواهد بود؟ در چنین شرایطی، اولین مرحله در فرایند تصمیم گیری چیست؟

◾اگر بخواهید سفری یک هفته‌ای به خارج از کشور داشته باشید، کدام کشور را انتخاب می‌کنید؟ اگر بدانید هزینهٔ سفر به یکی از کشورهای منطقه و هزینهٔ سفر به یکی از کشورهای آسیای جنوب‌شرق یکسان است، کدام را انتخاب می‌کنید؟

◾یک سلبریتی می‌گوید روزانه بین سیصد تا پانصد پیام خصوصی از طرفداران خود دریافت می‌کند. و تحت هیچ شرایطی نمی‌تواند به بیشتر از ده نفر در روز جواب دهد. کدام گزینه را به او پیشنهاد می‌کنید:

(۱) هر شب از بین همهٔ پیام‌های پاسخ‌داده‌نشده ده مورد را تصادفی انتخاب کند و جواب دهد. مثلاً ممکن است به پیامی پاسخ دهد که چندهفته پیش ارسال شده است.
(۲) هر روز فقط از بین پیام‌های آن روز ده مورد را انتخاب کند و پاسخ دهد.

◾هنگام نصب رول دستمال‌کاغذی در دستشویی، رول را در چه جهتی نصب می‌کنید؟ اولین دستمال به سمت خودتان است یا پشت رول قرار می‌گیرد؟

تصمیم های ساده

◾در مراجعه به پارکینگ مراکز خرید، آیا ترجیح می‌دهید همیشه در یک جای ثابت (در صورتی که خالی باشد) پارک کنید؟ یا اصلاً برایتان مهم نیست و هر جا پیش آمد خودرو خود را پارک می‌کنید؟

همهٔ موارد بالا نمونه‌هایی از تصمیم گیری هستند. بعضی از آن‌ها بسیار ساده‌اند و نمونه یک تصمیم گیری معمولی محسوب می‌شوند. حتی شاید تا به حال به آن‌ها توجه نکرده باشید. برخی دیگر اهمیت بالایی دارند و ممکن است ساعت‌ها و بلکه روزها و ما‌ها شما را با خود درگیر کنند. وقتی تنوع این تصمیم‌ها را می‌بینیم، بهتر متوجه می‌شویم که چرا تصمیم گیری را یکی از ده مهارت اصلی زندگی در نظر می‌گیرند و در فهرست مهارت های نرم می‌گنجانند.

در این درس می‌خواهیم بگوییم تصمیم گیری چیست و چه ویژگی‌هایی باعث می‌شود موضوعات بسیار متنوعی مانند موارد فوق را زیر چتر آن قرار دهیم. به عبارت دیگر، می‌خواهیم دربارهٔ وجه مشترک همهٔ تصمیم‌ها (چه تصمیم گیری ساده و چه تصمیم گیری مهم و پیچیده) صحبت کنیم.

درست است که همهٔ ما کم‌و‌بیش می‌دانیم تصمیم یعنی چه و تصمیم گیری به چه معناست. اما این درس از آن جهت مهم است که ذهنیت ما را به یکدیگر نزدیک می‌کند و زبان مشترکی برایمان می‌سازد. بنابراین پیشنهاد می‌کنیم آن‌ چه را در ادامه می‌آید با دقت بخوانید و به‌خاطر بسپارید تا درس‌های مهارت تصمیم گیری بهتر در ذهن‌تان بنشیند.

آشنا شدن با تعریف تصمیم گیری مزیت مهم دیگری هم دارد: بهتر متوجه می‌شوید که از مجموعه درس‌های آموزش تصمیم گیری باید چه انتظاراتی داشته باشید.

تصمیم گیری چیست؟ تعریف تصمیم گیری

ما کلمهٔ تصمیم گیری را در گفتگوهای روزمره با معنایی بسیار وسیع به‌کار می‌گیریم. مثلاً می‌گوییم: «باید برای خروج از این وضعیت یک تصمیمی بگیرم. نمی‌شود این‌طوری ادامه داد.» «تصمیم گرفته‌ام کارآفرین شوم و برای خودم کار کنم.» «من در تصمیم گیری ضعیفم. قدرت تصمیم گیری ندارم. خودم هم می‌دانم. همیشه پُر از تردید هستم.»

اما وقتی در بحث توسعه فردی از مهارت تصمیم گیری حرف می‌زنیم، معنای مشخص‌تر و محدودتری را مد نظر داریم: چند گزینهٔ مشخص (یا قابل کشف) که می‌خواهیم از میان آن‌ها یکی را انتخاب کنیم.

تصمیم گیری یعنی چه

حالا که تعریف تصمیم گیری را دیدید، به چند مثال از تصمیم گیری توجه کنید. همان‌طور که می‌بینید، در هر مورد تقریباً گزینه‌ها مشخص است:

هنوز تصمیم نگرفته‌ام خودرو نو بخرم یا کارکرده

می‌خواهیم از یکدیگر جدا شویم. اما هنوز ارزیابی نهایی را انجام نداده‌ایم (نمونه تصمیم گیری در زندگی مشترک)

مقداری پول پس‌انداز کرده‌ام. نمی‌دانم با آن‌ طلا بخرم یا دلار یا ارز دیجیتال. شاید هم باید کسب‌و‌کار خودم را راه بیندازم (نمونه تصمیم گیری مالی)

دنبال زمان مناسب برای استعفا هستم. نمی‌دانم الان زود است یا وقتش شده.

فهرست کتابهای روانشناسی متمم را دیده‌ام و می‌خواهم سه یا چهار مورد از آن‌ها را بخرم. هنوز تصمیم نگرفته‌ام.

شرکت هنوز دربارهٔ برونسپاری تعمیر و نگهداری ماشین‌آلات تصمیم نگرفته. منتظر گزارش کارشناسی هستیم.

هشت نفر در مصاحبه شغلی شرکت کردند. هنوز تصمیم نگرفته‌ایم کدام را استخدام کنیم.

می‌خواهم برای توسعه مهارت‌هایم وقت بگذارم. اما نمی‌دانم از مذاکره شروع کنم یا هوش هیجانی.

از این جای بحث به بعد،‌ به سادگی می‌توانید مسائل مرتبط با تصمیم گیری را تشخیص دهید. هم‌چنین می‌توانید تا حدی تشخیص دهید که تقویت مهارت تصمیم گیری به چه معناست.

اگر از فوبیای تصمیم گیری حرف می‌زنیم، یعنی می‌دانم باید تصمیم بگیرم. گزینه‌ها را هم می‌دانم. اما ترجیح می‌دهم وارد مرحلهٔ انتخاب نشوم.

اگر از خستگی تصمیم گیری حرف می‌زنیم، منظورمان این است که آن‌قدر با گزینه‌های مختلف روبه‌رو شده و از بین آن‌ها گزینهٔ مناسب را انتخاب کرده‌ام، که دیگر مغزم توانایی و انرژی تکرار این فرایند را ندارد.

اگر از ترس از دست دادن می‌گوییم، معنایش این است که گزینه‌ها را می‌دانم. تبعات‌شان را هم می‌فهمم. می‌دانم با انتخاب گزینهٔ مناسب، باید چیزی از داشته‌هایم را از دست بدهم. به همین علت به سمت آن نمی‌روم.

همان‌طور که می‌بینید، همهٔ علم تصمیم گیری حول «انتخاب یک گزینه از بین گزینه‌ها» شکل گرفته است.

ابهام در تصمیم گیری | من هنوز گزینه‌ها را هم نمی‌دانم!

ممکن است بگویید من در تصمیم گیری دچار ابهام هستم و حتی هنوز به شکل شفاف نمی‌دانم چه گزینه‌هایی وجود دارد. در علم تصمیم گیری در چنین وضعیتی می‌گویند: تو هنوز به مرحله تصمیم گیری نرسیده‌ای و در گام های نخست حل مسئله هستی.

تفاوت تصمیم گیری و حل مسئله | مثال مهاجرت

کسی را در نظر بگیرید که مدام می‌بیند دوستان و آشنایانش به کشورهای دیگر مهاجرت می‌کنند. بعضی از آن‌ها برای ادامهٔ تحصیل می‌روند و برخی برای کار کردن. عده‌ای هم هستند که با پول خود یا خانواده‌شان، در قالب سرمایه‌گذاری به کشورهای دیگر مهاجرت می‌کنند.

این فرد ممکن است تا این لحظه چندان به مهاجرت فکر نکرده باشد. اما به تدریج مهاجرت برایش به «مسئله» تبدیل می‌شود. مدتی است که وقتی از او می‌پرسند که قصد مهاجرت داری یا نه، پاسخ قطعی و مشخصی ندارد.

وقتی مهاجرت به یک مسئله تبدیل شد، احتمالاً ذهن او با چنین سوال‌هایی درگیر می‌شود:

«آیندهٔ کشور ما چگونه خواهد بود؟» «من در این کشور چه آینده و جایگاهی دارم؟» «دوستانم که به کشورهای دیگر رفته‌اند چه سرنوشتی پیدا خواهند کرد؟» «اگر بخواهم بروم خانواده‌ام چه می‌شوند؟» «آیا مهاجرت یک انتخاب اخلاقی است؟ یعنی می‌توانم بگویم آن‌ها که مانده‌اند، کار ارزشمندتری انجام داده‌اند؟» «مهاجرت به چقدر پول نیاز دارد؟» و …

بعد از مدتی به تدریج این مسئله برای او شفاف‌تر می‌شود. با گزینه‌های مختلف هم آشنا می‌شود و متوجه می‌شود چه گزینه‌هایی برای او اساساً امکان‌پذیر نیست (مثلاً آن‌قدر پول ندارد که به عنوان یک سرمایه‌گذار به کانادا مهاجرت کند).

حالا چند گزینهٔ مشخص روبه‌روی او قرار گرفته است:

  • در کشور بماند.
  • به کشورهای حاشیهٔ جنوبی خلیج فارس برود و مدتی آن‌جا کار کند تا فضای بین‌المللی را بشناسد.
  • به کشور ترکیه برود و سعی کند درآمد ارزی داشته باشد.
  • از طریق ویزای تحصیلی به یکی از کشورهای اروپایی یا آسیای جنوب شرقی برود.

حالا که گزینه‌ها کم‌و‌بیش مشخص است. جمع آوری اطلاعات سریع‌تر و بهتر انجام می‌شود و می‌داند که دیر یا زود باید یکی از گزینه‌ها را انتخاب کند. اکنون می‌شود گفت که او درگیر فرایند تصمیم گیری است.

تصمیم گیری نهایی وقتی اتفاق می‌افتد که او بگوید: X گزینه پیش روی من بود و من نهایتاً گزینهٔ … را انتخاب کردم.

در بحث تفاوت حل مسئله و تصمیم گیری، اشاره به این نکته هم مفید است که تصمیم گیری یک مهارت عمومی است. اما در حل مسئله باید دانش تخصصی هم داشته باشید. این دو مثال به خوبی تفاوت حل مسئله و تصمیم گیری را نشان می‌دهند:

حل مسئله و تصمیم گیری در سازمان

فرض کنید مشتریان ناراضی یک سازمان زیاد شده‌اند. حل این مسئله (تحلیل وضعیت، تعریف مسئله و تشخیص راه‌حل‌ها) از عهدهٔ کارشناسان متخصص استراتژی، بازاریابی و مدیریت ارتباط با مشتری برمی‌آید.

پس از این که کارشناسان مسئله را تعریف و تحلیل کردند، به تعدادی راه‌حل می‌رسند و باید یک یا چند مورد از آن راه‌حل‌ها انتخاب شود. این‌جا وارد فاز تصمیم گیری می‌شویم.

تصمیم گیری نهایی را معمولاً مدیر ارشد سازمان انجام می‌دهد. او به عنوان فرد تصمیم گیرنده لزوماً به اندازهٔ کارشناسان متخصص نیست. اما راه‌حل‌ها و گزینه‌ها را به او عرضه می‌کنند و او با ملاحظات خود، گزینه یا گزینه‌های مطلوب را انتخاب می‌کند.

حل مسئله و تصمیم گیری در زندگی شخصی

فردی را در نظر بگیرید که پزشک تشخیص داده به بیماری سرطان ریه مبتلاست. پزشک شرایط او را بررسی می‌کند و در نهایت، به نتیجه می‌رسد که هر دو گزینهٔ رادیوتراپی و جراحی می‌توانند تا حدی اثربخش باشند.

پزشک با بیمار صحبت می‌کند و مزایا و معایب و ریسک‌های این دو روش را شرح می‌دهد. و در نهایت از خود بیمار نظر می‌خواهد.

در این‌جا حل مسئله بر عهدهٔ پزشک است (که تخصص دارد). اما تصمیم گیری بر عهدهٔ بیمار گذاشته شده یا لااقل، بیمار در تصمیم مشارکت داده شده است.

نمونه‌های بسیاری از این دست در زندگی شخصی و سازمانی وجود دارد که حل مسئله و تصمیم گیری از یکدیگر تفکیک می‌شوند.

معنی کلمه تصمیم چیست؟

کلمهٔ تصمیم با مصمم شدن هم‌خانواده است. وقتی می‌گوییم مصمم هستم کاری را انجام دهم، یعنی تردیدهایم برطرف شده و اکنون به شکل قطعی می‌دانم می‌خواهم چه کنم. تصمیم گیری یعنی همین. یعنی متعهد شدن به یک گزینه. یعنی مصمم شدن به ادامهٔ‌ یک راه (از میان راه‌های موجود). یعنی عزم و ارادهٔ راسخ. تصمیم گیری یعنی عبور از تردید.

ریشه کلمه تصمیم در انگلیسی

یکی از روش‌های ارزشمند برای درک بهتر مفاهیم و اصطلاحات، بررسی ریشه کلمات یا همان اتیمولوژی است (در درس یادگیری زبان انگلیسی با توجه ریشه کلمات در این باره صحبت کرده‌ایم). معنی کلمه تصمیم را هم به این روش بهتر یاد می‌گیریم.

ریشهٔ کلمهٔ تصمیم (به انگلیسی:‌ Decision) و فعل تصمیم گرفتن (به انگلیسی: Decide) در زبان انگلیسی به کلمهٔ لاتین decidere به معنای بُریدن برمی‌گردد (منبع).

معنی تصمیم

کلمهٔ‌ de-caedere هم که در متن بالا می‌بینید و شکل قدیمی decide است، با کلمهٔ Caedor لاتین به معنای «بریدن» هم‌خانواده است. کلمهٔ فرانسوی کادر که فارسی هم رواج دارد، مفهومی از جنس بریدن دارد: موضوع را از فضا جدا می‌کند؛ فضا را می‌بندد؛ تصویر را می‌بُرد و به پایان می‌رساند.

این دقیقاً ذات و مفهوم تصمیم گیری است. تصمیم گیری یعنی یک جا کار را می‌بُرید و تمام می‌کنید. مشخص می‌کنید که گزینه مطلوب‌تان چیست و دیگر به فکر کردن ادامه نمی‌دهید. انتخاب نهایی را انجام می‌دهید و به آن متعهد می‌شوید و به سراغ اجرا می‌روید.

پس به خاطر داشته باشید که تصمیم‌گیری یعنی بریدن و تمام کردن. یعنی مشخص شدن تکلیف.

تصمیم گیری در عربی

در زبان عربی رایج‌ترین معادل تصمیم گیری «قرار» است. مثلاً به تصمیم گیری می‌گویند «إتخاذ قرار» و به تصمیم جمعی می‌گویند «قرار جماعی».

جالب این‌جاست که در زبان حقوقی کشور خودمان هم این اصطلاح به همین معنا به کار می‌رود. مثلاً وقتی می‌گویند «قرار منع تعقیب» یعنی قاضی تصمیم نهایی را گرفت که این فرد تحت تعقیب نباشد (همان‌طور که می‌دانید زبان حقوق‌دان‌ها – تقریباً در همه‌جای دنیا – کمی پیچیده است و جوری می‌گویند که به سادگی متوجه نشوید تحت تعقیب هستید یا نیستید و ناچارید از وکلای متخصص برای فهم این که دقیقاً چه شده، کمک بگیرید).

اصطلاح «با خودم قرار گذاشتم که این کار را بکنم یا آن کار را نکنم» هم از همین جنس است. ما قرار عربی را به عنوان معادل کلمهٔ تصمیم به کار می‌بریم.

تفکیک تصمیم گیری و حل مسئله

حالا که می‌دانید تصمیم گیری به چه معناست، تشخیص این موضوع برایتان سخت نیست که تصمیم گیری آخرین مرحلهٔ حل مسئله است. وقتی کسی می‌گوید می‌خواهم برای بهبود مهارت تصمیم گیری وقت بگذارم، منظورش – قاعدتاً – این است که می‌دانم چه گزینه‌هایی دارم و می‌خواهم قدرت ارزیابی و انتخاب خود را افزایش دهم.

کسانی مثل دنیل کانمن، هوارد رایفا و هربرت سایمون هم که از بزرگان و صاحب‌نظران تصمیم گیری در روانشناسی و اقتصاد هستند، در اغلب نوشته‌های خود فرض می‌کنند که ما گزینه‌های مختلف را می‌دانیم. آن‌ها فقط می‌کوشند در انتخاب بهترین گزینه کمک کنند و بهترین شیوه تصمیم گیری را به ما بیاموزند. یا در سطح تخصصی‌تر، ویژگی‌های تصمیم گیری اختلافی را به ما بیاموزند. مباحثی مثل خطاهای شناختی و اشتباهات قضاوت و تصمیم گیری هم همگی از این جنس هستند.

اگر شما در این زمینه مشکل کمتری دارید و چالش‌تان این است که اصلاً نمی‌دانید مسئله‌تان چیست و چه راه‌حل‌هایی ممکن است وجود داشته باشد، بهتر است برای بحث مهارت حل مسئله وقت بگذارید.

ما هم با توجه به همین تفاوت، دو درس مهارت تصمیم گیری و مهارت حل مسئله را در متمم جدا کرده‌ایم تا پیگیری و یادگیری درس‌ها برای شما آسان‌تر باشد:

بعد از خواندن این درس چه کار کنم؟

  اگر قصد دارید مجموعه درس‌های تصمیم گیری در متمم را به شکل منظم بخوانید، به سراغ درس انواع تصمیم گیری بروید.

  اگر فعلاً نمی‌خواهید درس‌های تصمیم گیری را به شکل منظم بخوانید و هدف‌تان، آشنایی بیشتر با مفهوم تصمیم گیری است، پیشنهاد می‌کنیم تعریف تصمیم سازی را هم بخوانید تا درک بهتری از این دو مفهوم و تفاوت‌شان داشته باشید.

پیشنهاد عضویت در متمم

شما با عضویت ویژه در متمم، می‌توانید به درس‌ها و آموزش‌های بسیاری از جمله موضوعات زیر دسترسی کامل داشته باشید:

  فهرست درس‌های متمم

موضوعات زیر، برخی از درس‌هایی هستند که در متمم آموزش داده می‌شوند:

  دوره MBA (یادگیری منظم درس‌ها)

  استراتژی | کارآفرینی | مدل کسب و کار | برندسازی

  فنون مذاکره | مهارت ارتباطی | هوش هیجانی |تسلط کلامی

  توسعه فردی | مهارت یادگیری | تصمیم گیری | تفکر سیستمی

  کوچینگ | مشاوره مدیریت | کار تیمی | کاریزما

  عزت نفس | زندگی شاد | خودشناسی | شخصیت شناسی

  مدیریت بازاریابی | دیجیتال مارکتینگ | سئو | ایمیل مارکتینگ

اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید درباره‌ی متمم بیشتر بدانید، می‌توانید نظرات دوستان متممی را درباره‌ی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی می‌شناسند:

      شما تاکنون در این بحث مشارکت نداشته‌اید.  

     تعدادی از دوستان علاقه‌مند به این مطلب:    صنم ، علی رحیمیان ، نادیا ، erfan ، مسیح پورحقانی

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری تصمیم گیری به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه تصمیم گیری
 

برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)

متمم چیست و چه می‌کند؟ (+ دانلود فایل PDF معرفی متمم)
چه درس‌هایی در متمم ارائه می‌شوند؟
هزینه ثبت‌نام در متمم چقدر است؟
آیا در متمم فایل‌های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

۲۸ نظر برای تصمیم گیری چیست؟ | تعریف تصمیم گیری +‌ چند مثال از تصمیم گیری

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : علی فتحیان

    درود

    داشتم با خودم فکر می کردم در انجام هر کاری و تصمیم گیری در مورد اون حداقل دو گزینه روی میز ما است. انجام دادن و انجام ندادنش . بعد از تصمیم گرفتن و انجام دادن یا انجام ندادن وزن احتمالات اینکه چه نسخه هایی از ما در آینده محقق بشه یا نشه را تغییر می دهیم. مثلا گاهی با یک تصمیم اشتباه در انتخاب رشته در سن ۱۸ سالگی چند  نسخه خوب از خودم در سن سی سالگی را از بین میبرم.

    نکته بعدی که به ذهنم رسید اینه که هدف مثل یک عدسی تصمیم ها را متمرکز می کنه. هدف مثل رشته تسبیحی تصمیم ها رو کنار هم قرار میده. اگر هدفی تعریف نشده باشد تصمیم ها هر کدام باری به هر جهت می شوند و همدیگر را خنثی می کنند‌.

    نکته دیگر این که ما با هر تصمیم، برای دیگران هم تصمیم میگیریم چون تصمیم ما منتج به نتایجی می شود که دستکم گزینه های پیش روی نزدیکانمون را تغییر می دهد.  

    و نکته آخر جایی می خوندم: ما در قبرهایی خوابیده ایم که مردگان برای ما کنده اند. 

    گاهی تصمیم های ما برد بین نسلی دارد و نسل ما دارد برای اینکه نسل یا نسل های آینده چگونه زندگی کنند یا نکنند تصمیم می گیرد. اگر سنگی را دیدیم و از سر راه بر نداشتیم یا می توانستیم گلی در کنار راه بکاریم و نکاشتیم مدیون همه کسانی هستیم که در آینده از این راه عبور خواهند کرد.

  1. برای مدیران ارشد همیشه باید چند گزینه پیشنهاد بدیم اغلب وقتی یک گزینه پیشنهادی داریم معمولا با موافقت وی مواجه نمی شیم . چون حس می‌کنند از سمت مشاور تحمیل شده . نکته خوبی بود تفاوت حل مساله و تصمیم گیری . 

  2. شاید یه مثال برای درک حل تفاوت مسئله و تصمیم گیری نمونه زیر باشه:
    خیلی از افراد همیشه این مسئله رو دارن که چرا آخر ماه، دخلشون با خرجشون نمیخونه و همیشه کم میارن. این براشون یه مسئله هستش و هنوز نمیدونن باید چیکار کنن.
    وقتی کمی تخصصی تر بررسی میکنن به این نتیجه می رسن که اول باید درآمدهاشون رو مشخص کنن، بعد میزان هزینه های خودشون رو بر اساس سبک زندگی خودشون تعیین کنن، در نهایت بدهی ها و قسطاشون رو معلوم کنند تا بدونن در نهایت آخر ماه چه وضعیتی خواهند داشت.
    حالا در مورد مسئله بالا می تونن موارد زیر رو در تصمیم گیری انتخاب کنن:
    * به دنبال افزایش درآمد غیر فعال مثل سرمایه گذاری در بورس باشن یا به دنبال شغل دوم برن.
    * کمی از هزینه هاشون رو با صرفه جویی و تغییر الویت ها، کاهش بدن.
    * وام بگیرن و هزینه های اضافی الان رو پوشش بدن تا بتونن شرایط فعلی رو سپری کنن.
     

  3. محمد جواد گفت: (عضو ویژه)

    با خوندند این درس، سوالی برام ایجاد شد که همراه با این سوال درس تصمیم گیری وهم چنین حل مساله را میخواهم ادامه بدهم

    چقدر مهمو مفید است
    کسی که حل مساله میکند و گزینه ها را کشف و شفاف میکند
    خودش ماهر به مهارت تصمیم گیری باشد، و اصلا خودش مسئولِ آن تصمیم گیری باشد

    از طرفی اگر خودش وظیفۀ آن تصمیم گیری را نداشته باشد، چه بسا با ذهنی بازتر و خلاقانه تر گزینه ها را کشف کند و ذهنش از فیلتر های بیهوده خالی باشد

    از طرف دیگر اینکه فرد در جریان تصمیم گیری و در کل این مهارت نباشد

    ممکن است باعث شود گزینه هایی که مطرح میکند خیلی خام باشد و چندان شدنی نباشد.
    ـــــــــــــــــــ

    با این سوال و چالش درس را ادامه میدهم …

  4. با توجه به قطعیت و عدم قطعیت های مختلفی که در جامعه ما وجود دارد بحث تصمیم گیری به یکی از مهمترین دغدغه های برای افراد در خصوص تمامی شئون زندگی تبدیل شده است. بمباران روزانه افراد توسط اخبار مختلف و طیف گسترده وسایل ارتباط جمعی و اپلیکیشن های مختلف که تصمیم را از ما دور کرده است. من هم به عنوان یک شهروند که تحت تاثیر تمامی موارد مذکور هستم قدرت تصمیم خود را از دست داده ام یا در تصمیم های خود دچار وسواس شده و حتی به سمت کامل گرایی رفته ام. همیشه نکته ای که وجود داشت بحث تصمیم و حل مسئله برای بنده دارای ابهام بود که با تعاریف مطرح شده نسبت به این موضوع آگاه تر شده ام و اشتیاق بیشتری نسبت به تصمیم گیری دارم. در شرایط فعلی نیز با توجه به موقعیت شغلی خود در شرایط پر فشار نیز قرار دارم و گاهی استرس موجب تصمیمات عجولانه می گردد و یا منجر به تصمیمات غیرمنطقی می شود.

    لذا به نظر بنده باید بحث تصمیم و مساله تفکیک و از تصمیم گیری شروع کرد.

  5. ریشهٔ Decision وDecide به کلمهٔ لاتین decidere برمی‌گردد، به معنای بُریدن. بریدن… چقدر بصری و شیوا است برای فعل تصمیم گیری.

    برندگی، تیز بودن، تصمیم گیری، قاطعیت، بی بازگشت…

    برندگی، با قاطعیت و تعهدی که در تصمیم گیری وجود دارد چقدر همخوان است…

    وقتی چیزی را می بری، دیگر به حالت اول باز نمی گردد تنها مگر بتوانی بدوزی، اما وقتی میبری که میدانی چه فرمی قرار است ایجاد شود، چه قطعه ای قرار است جدا شود، تصمیم میگیری و به آنچه تصمیم گرفته ای متعهد میمانی و دیگر به عقب و به دیگر گزینه ها چشم نمی دوزی…

     

    (کلماتی که با قدرت بصری خود مفاهیم انتزاعی را قابل درک می کنند، مرا سر ذوق می آورند. تا به حال دقت نکرده ام ریشه کلمات عموما به کلمات بصری و عینی تر میرسند یا خیر؟ بعید نیست اگر این طور باشد.)

     

  6. جواد بیات گفت: (عضو ویژه)

    تصمیم‌گیری فرآیندی است که شامل انتخاب یک گزینه از میان چند گزینه ممکن است. این فرآیند ممکن است بر اساس اطلاعات، دانش، تجربیات، ارزش‌ها، وضعیت فعلی و هدف‌های فرد یا گروهی که تصمیم را می‌گیرند، انجام شود.

    تصمیم‌گیری نه تنها شامل انتخاب یک گزینه است، بلکه نیازمند فرآیندهای مختلفی مانند تحلیل و ارزیابی گزینه‌ها، پیش‌بینی نتایج ممکن، درک تبعات و اثرات مختلف انتخاب‌ها، و تعیین اولویت‌ها می‌باشد.

    عوامل مختلفی می‌توانند بر تصمیم‌گیری تأثیر بگذارند، از جمله شرایط محیطی، اجتماعی، اقتصادی، فردی و روانی. برخی تصمیم‌ها ممکن است با تحلیل دقیق و زمان‌بر اتخاذ شوند، در حالی‌که برخی دیگر از تصمیمات باید به سرعت و با توجه به شرایط فوری گرفته شوند.

    تصمیم‌گیری می‌تواند به عنوان یک فرآیند کلی در زندگی روزمره، کار، تحصیلات، و حتی در مواجهه با مسائل اخلاقی و انتخاب‌های مهم در زندگی مورد استفاده قرار گیرد.

  7. محمود سیف اللهی گفت: (عضو ویژه)

    به نظرم نکته ی مهمی که باید به آن توجه کنیم این است که ما عموماً تصمیم میگیریم که مسئله ای را حل کنیم، بنابراین به نظرم بهتر است اول درس های مرتبط با حل مسئله را مطالعه کنیم و سپس به درس تصمیم گیری بپردازیم.

  8. محمد مهدی داورزنی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۲ درس)

    توی کتاب کار عمیق به عبارت داره که میگه:

    وقتی شما کاری رو نصفه نیمه رها میکنید و سراغ یه کار دیگه میرید بخش هایی از مغزتون هنوز درگیر اون کاره و نمیتونید عملکرد مناسبی کار جدیدی که شروع کردید داشته باشید

    این نکته به نظرم خیلی مناسب فضای این درسه .

    ما نباید چندین مسیله رو توی ذهنمون باز کنیم و شروع کنیم راجبشون تصمیم گرفتن

    باید در هر مقطعی سعی کنیم رو یه مسیله فک کنیم و بعد از تصمیم گیری سراغ مسیله بعدی بریم

    اگر هم به جواب نرسیدیم اون مسیله رو یه جا یادداشت کنیم که خیال ذهنمون راحت بشه که حتما دوباره بهش برمیگردیم و بعد سراغ مسیله بعدی بریم