Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu


مذاکره حقوق | تعیین حقوق و درخواست افزایش حقوق


مذاکره حقوق - درخواست افزایش حقوق

مذاکره حقوق، دغدغه‌ی مشترک بسیاری از کسانی است که به کار و فعالیت مشغولند.

از کسی که برای نخستین بار وارد یک محیط کار می‌شود تا کسی که سال‌ها در یک شرکت کار کرده و اکنون می‌خواهد برای افزایش حقوق خود مذاکره کند.

کم نیستند کسانی که مذاکره درباره‌ی حقوق را یکی از دشوارترین و پرتنش‌ترین مذاکره‌های دوران کار خود می‌دانند. به سادگی می‌توانید تصور کنید که حتی مدیر ارشد یک سازمان بزرگ هم – که روزانه با ده‌ها فرد و سازمان مذاکره می‌کند – زمانی که روبروی هیات مدیره قرار می‌گیرد و باید درباره‌ی منافع خودش صحبت کرده و امتیازخواهی کند، لحظات راحتی نخواهد داشت.

بسیاری از ما برای گرفتن و مطالبه کردن حق دیگران راحت‌تر مذاکره می‌کنیم تا حق و حقوق خود. شاید یکی از دلایل دشواری مذاکره برای حقوق هم همین باشد.

با توجه به همه‌ی نکات و ظرافت‌هایی که در مذاکره حقوق وجود دارد، این درس را به مذاکره درباره‌ی حقوق اختصاص داده‌ایم.

البته بخش عمده‌ی آن‌چه مطرح می‌شود به مذاکره برای افزایش حقوق مربوط است. بحث مذاکره حقوق برای کسانی که به تازگی وارد یک سازمان شده‌اند، می‌تواند موضوع یک درس مستقل باشد.

آن‌چه در ادامه می‌آید را می‌توان به دو بخش اصلی تقسیم کرد:

  • انتخاب زمان مناسب برای مذاکره
  • تعیین سطح انتظارات خودمان

البته واضح است که مذاکره حقوق هم، مانند هر مذاکره‌ی دیگر، پیچیدگی‌های خود را دارد و هیچ‌یک از توصیه‌هایی را که در ادامه مطرح می‌شوند، نباید به عنوان قانون مطلق در نظر بگیرید.

اما به هر حال، بررسی این توصیه‌ها و تطبیق‌دادن آن‌ها با شرایط خودتان، می‌تواند به تصمیم گیری بهتر و مذاکره موفق‌تر کمک کند.

انتخاب زمان مناسب برای مذاکره

ما معمولاً ساعت‌ها و گاه روزها، به مذاکره برای حقوق فکر می‌کنیم:

  • به کارهای ارزشمندی که انجام داده‌ایم و به مواردی که فکر می‌کنیم حق‌مان تضییع شده.
  • به روزهایی که زود در محل کار حاضر شده‌ایم و شب‌هایی که دیرهنگام به خانه بازگشته‌ایم.
  • به بی‌عدالتی‌هایی که در پرداخت حقوق و مزایا در شرکت‌مان وجود دارد.
  • به وعده‌هایی که مدیر یا مدیران‌مان داده‌ و فراموش کرده‌اند، یا به هر علت به آن‌ها عمل نشده است.

در دل خود، ناراحت می‌شویم؛ حرص می‌خوریم؛ از این‌که قربانی یک سازمان شده‌ایم احساس بدشانسی و بدبختی می‌کنیم؛ و در نهایت چند جمله و کنایه و خاطره آماده می کنیم و منتظر می‌مانیم تا فرصتی برای گفتگو با مدیرمان فراهم شود.

 اما جالب اینجاست که با وجود صرف زمان زیاد و فکر کردن به موضوعات مذاکره، برای انتخاب زمان مذاکره، خیلی فکر نمی‌کنیم. در حالی که زمانی که برای مذاکره انتخاب می‌کنیم، نقش مهمی در سرنوشت مذاکره‌ی ما ایفا می‌کند.

انتخاب زمان مناسب برای مذاکره - در مذاکره حقوق هم مثل هر مذاکره دیگری، انتخاب زمان مهم است

احتمالاً برخی از دوستانی که این حرف‌ها را می‌خوانند با خود خواهند گفت: «این‌ها هم دل خوشی دارند. ما در روزهای عادی هم مدیرمان را به راحتی نمی‌بینیم. چطور باید برای انتخاب زمان مناسب، برنامه‌ریزی کنیم؟»

اما اگر کمی با خودمان صادق باشیم و منصفانه فکر کنیم، اغلب برای انتخاب زمان مذاکره، به یک گزینه محدود نیستیم.

حتی اگر تنها فرصت‌مان برای صحبت از حقوق، حاشیه‌ی جلسه‌ی برنامه ریزی و کنترل پروژه باشد، حداقل دو گزینه برای انتخاب زمان مذاکره وجود دارد:

  • پیش از شروع رسمیِ جلسه
  • پس از پایان جلسه

بنابراین منطقی است علاوه بر فکر کردن به جزئیات مذاکره، موضوعات مورد نظر و انتظارمان، به این سوال هم فکر کنیم که چه زمانی برای مذاکره مناسب است.

برای یک انتخاب واقع‌گرایانه،  بهترین کار این است که همه‌ی گزینه‌های ممکن (دو گزینه یا بیشتر) را فهرست کنیم و سپس بکوشیم با حذف گزینه‌های نامناسب، بهترین زمان ممکن را انتخاب کنیم. 

در ادامه برخی از زمان‌های نامناسب برای مذاکره حقوق را با هم بررسی می‌کنیم:

زمانی که فرصت کم است

یکی از نامناسب‌ترین انتخاب‌ها برای مذاکره‌ درباره‌ی حقوق، زمانی است که می‌دانید فرصت کافی برای طرح کامل بحث را نخواهید داشت و صحبت‌تان به سرانجام نمی‌رسد.

زمانی گفتگو در مورد حقوق را شروع کنید که یک «حداقل زمان مشخص» قابل دستیابی باشد.

در این موارد نمی‌توانید زیاده‌خواه باشید. مثلاً ممکن است دوست داشته باشید یک ساعت در این‌باره صحبت کنید و می‌توان حدس زد که چنین فرصتی به سادگی دست نمی‌دهد (یا شاید هرگز دست ندهد).

اما وقتی انتظار خود را تعدیل می‌کنید (مثلاً به ۳۰ دقیقه یا ۲۰ دقیقه رضایت می‌دهید) باید به خاطر داشته باشید که از کفِ زمانِ مورد نیاز رد نشوید.

آیا مدت زمان کافی برای مذاکره حقوق در اختیار دارید؟مثلاً شاید اگر کمتر از ۱۰ دقیقه فرصت در اختیارتان قرار بگیرد، هرگز نتوانید حتی کلیات حرف‌های خود را هم مطرح کنید. در چنین شرایطی بهتر است اصلاً بحث را مطرح نکنید.

به خاطر داشته باشید که هر بار مطرح کردن بحث حقوق – مستقل از این‌که نتیجه بگیرید یا نه – یکی از برگه‌های اعتبارتان را می‌سوزاند.

پس این برگه‌ها را زمانی خرج کنید که حدس می‌زنید در ادامه، زمان کافی برای گفتگو وجود دارد.

محدودیت در دسترسی کامل به درس‌ها

دسترسی کامل به مجموعه درس‌های مذاکره و زبان بدن برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است.

  تعداد درس‌ها: ۹۷ عدد

  دانشجویان این درس: ۱۲۰۲۷ نفر

  تمرین‌های ثبت‌شده: ۷۷۶۳ مورد

البته با فعال کردن اشتراک ویژه به درس‌های بسیار بیشتری دسترسی پیدا می‌کنید که می‌توانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:

 فهرست درس‌های متمم

ضمناً شاید بهتر باشد از میان درس‌ها مطالعه‌ی مباحث زیر را در اولویت قرار دهید:

  مهارت ارائه و سخنرانی | فن بیان | پرسونال برندینگ

  مهارتهای ارتباطی | تحلیل رفتار متقابل

  شخصیت شناسی | خودشناسی | مدیریت تعارض

  کوچینگ | مشاوره مدیریت

  دوره MBA (پیگیری منظم مجموعه درس‌ها)

اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید درباره‌ی متمم بیشتر بدانید، می‌توانید نظرات دوستان متممی را درباره‌ی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی می‌شناسند:

تمرین و مشارکت در بحث

اگر در مورد مذاکره حقوق، خاطره یا تجربه یا بحث یا سوالی دارید، خوشحال می‌شویم که آنها را با ما هم به اشتراک بگذارید.

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری اصول و فنون مذاکره به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه اصول و فنون مذاکره

سوال‌های پرتکرار دربارهٔ متمم

متمم چیست و چه می‌کند؟

متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحث‌های مهارتی و مدیریتی.

برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کرده و گوش دهید.

فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟

هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه»  دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص می‌‌‌کند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری می‌توانید نقشه راه‌های مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.

هم‌چنین در صفحه‌های دوره MBA و توسعه فردی می‌توانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.

هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟

شما می‌توانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.

اعتبار را می‌توانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیم‌سال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید. لطفاً برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.

آیا در متمم فایل های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که می‌توانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.

هم‌چنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آن‌ها را می‌توانید در فروشگاه متمم ببینید.

با متمم همراه شوید

آیا می‌دانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور می‌توانید به جمع متممی‌ها بپیوندید؟

سرفصل‌ها  ثبت‌نام  تجربهٔ متممی‌ها

۱۲۱ نظر برای مذاکره حقوق | تعیین حقوق و درخواست افزایش حقوق

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : دنیا افشار

    سلام

    من تا به حال دو بار با عبارات زیر موفق به دریافت افزایش حقوق راضی کننده ای شده ام:
    مورد اول: اوایل سال بود و شرکت ما برای افزایش حقوق قانون مشخصی نداشت. مدیر مدت طولانی ای در خارج از کشور بود. در یکی از مکالمات تلفنی که زمان را مناسب دیدم:
    - احتراما فکر میکنم زمان اون باشه که نسبت به حقوقم تجدید نظری انجام بشه.
    - یعنی چی؟
    - منظورم اینه که فکر میکنم باید نسبت به افزایش حقوقم اقدام بشه
    - نظرت رو برام ایمیل کن

    من هم یه ایمیل شامل وظایف و اقداماتی که انجام داده بودم نوشتم و در پایان خاطر نشان کردم که برای انجام درست این وظایف به نظر میاد حقوقی بین x تا Y میتونه مناسب باشه. ( به گفته برایان تریسی، مدیران معمولا بین این دو عدد را در نظر می گیرند. یادم نیست بینش رو گرفتند یا مینیمم رو ولی هر چی بود نسبت به اون زمان حقوق خوبی بود.
    فرمول پیشنهاد حداقل و حداکثر:
    حداقل: حقوق مورد نظرتون حداکثر: 15-20 % بالاتر از حقوق مد نظر )

    مورد دوم:
    حدود ساعت 2-3 بعد از ظهر بود و زمان و شرایط مساعد
    - میشه چند دقیقه در مورد حقوق باهاتون صحبت کنم؟
    - بفرمایید بشینید
    - می خوام بدونم حضورم در این مجموعه چقدر موثره و چقدر براتون ارزش داره؟
    - بخوایم ارزشش رو بگیم که میلیاردها، حضور شما برامون خیلی مهم و ...( تعارف و تحسین و ...)ولی اوضاع جامعه و شرایط و ... رو که خودتون می بینید و ...
    - شما لطف دارید. متوجه هستم ، من هم این مجموعه رو خیلی دوست دارم و برام خیلی مهمه که کارم رو به نحو احسن انجام بدم و دوست ندارم دغدغه کمبود حقوق بخشی از مغزم رو مشغول نگه داره و از کاراییم کم کنه برای همین این مساله رو باهاتون مطرح کردم.
    - چقدر حقوق مد نظرتون هست؟
    - برای چنین سمتی با کارایی عالی فکر میکنم حقوقی بین X وY میتونه منطقی و منصفانه باشه.

    یادمه وسطش رو گرفتند و هر دو راضی و خشنود بودیم.

    نکته: این نکته که مدیر تنهاباشن در مورد دوم خیلی موثر بود.بعد که رییس هیئت مدیره متوجه این موافقت شد از واکنششون متوجه شدم اگر در حضور جفتشون صحبت میشد محال بود به این نتیجه برسیم.

    2- معتقدم شرط انصاف را هم باید در درخواست حقوق رعایت کرد. مذاکره ای برنده- برنده چون همیشه باید در نظر داشت. ما تخصص و دانش خود را می فروشیم و مثل هر مورد دیگری گرونفروشی انسانی و خداپسند نیست.

    امیدوارم مفید بوده باشه. پیروز باشید و پایدار

  1. محمد ایرجی راد گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۴ درس)

    با سلام

    یک تجربه از مذاکره  حقوق خودم دارم که اینجا بین دوستان متممی سهیم می شوم .

    چند سال قبل در یک پروژه ساختمانی مدیر یک کارگاه بودم ، به موازات پروژه ما ، شرکت ما مناقصه ای را برنده و شروع بکار نمود بعد از مدتی که آن پروژه فعال شد، صاحبان شرکت متوجه شدند که با پروژه بسیار سختی روبرو شده اند: ۱_ محل غیر متعارف و لوکیشن پروژه، که دسترسی به آن سخت بود ۲-کارفرمای بسیار سرسخت و غیر منطقی که بجای کمک به حل  مسائل پروژه، برای پیمانکار مشکل ایجاد می کردند۲_ کمبود شدید نقدینگی که باعث بروز ناراحتی های زیاد در پرسنل و پیمانکاران جزء شده بود.

    در کنار مشکلات فوق ، مهندسین  مختلفی جهت مدیریت کارگاه، جدید استخدام شدند ولی بعلت شرایط سخت کار هیچ کدام راضی به ادامه کار نشدند از این رو مدیر عامل شرکت در نظر داشت مدیریت این کارگاه را به یکی مدیران با سابقه داخل شرکت بسپارد، با این تصمیم ایشان وارد گفتگو با مدیران کارگاههای مختلف شد و متاسفانه هیچ کدام راضی به همکاری در آن پروژه نشدند. در نهایت درخواست مدیریت آن کارگاه البته با توقع جواب مثبت به من داده شد. من در آن لحظه هم صلاح شرکت را لحاظ کردم و پیشنهاد را پذیرفتم و می دانستم که پیدا کردن نفر مورد اعتمادی که بتواند آن پروژه را جمع کند بسیار سخت می باشد، و هم به موقعیت و منافع خودم فکر کردم (حقوق و مزایای دو برابری و  ماشین تحت اختیار) .در ابتدا برای مدیر عامل بسیار سخت بود و در خصوص میزان حقوق اعتراض داشت ولی وقتی پاسخ صریح و بدون عقب نشینی مرا دید مجبور به پذیرفتن شد و عنوان کرد که ما در شرکت ، در صورت تصمیم به تعدیل نفرات ، ابتدا آنهایی که حقوق بالا دارند را تسویه می کنیم که البته این صحبت ایشان نیز بر روی مبلغ پیشنهادی من هیچ تاثیری نداشت و نهایتا با آن رقم وارد پروژه شدم و آن را به مرحله تحویل رساندم. با آن پرش حقوقی ، تقریبا بالاترین حقوق شرکت را می گرفتم و سالها بعد نیز در آن شرکت ادامه همکاری دادم.

    از نکاتی که در آن مذاکره به یاد می آورم و مربوط به مبحث درس می شود این بود که اولا قدرت مهارت به من اعتماد به نفس خوبی را داده بود ، ثانیا بعد از تماس  تلفنی مدیر عامل  مبنی بر پذیرش آن مسئولیت،  از ایشان درخواست جلسه حضوری کردم، خواسته هایم را ضمن گفتگو بصورت کتبی به ایشان ارائه نمودم و ثالثا با ادبیات بسیار محترمانه و حرفه ای با ایشان وارد مذاکره شدم.

    الان که فکر می کنم ، اگربا شرایط خوبی وارد آن پروژه نمی شدم اصلا انگیزه کافی برای تمام کردن کار نمی داشتم.

  2. چیمن گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۶ درس)

    من مدتی در یک سازمان بعنوان نماینده مشاور کار میکردم، که یک مشاور از استان دیگر مناقصه ای برنده شد و من اینجا نماینده مشاور شدم. کارهایی که به من واگذار شد سخت و زیاد بود و یکی از دلایلش حضور نداشتن خود مشاور بود و همه کارها صفر تا صد من باید پیگیری میکردم. موقع مذاکره و عقد قرارداد در نظر داشتن با توجه به حقوقی که قبلاً میگرفتم، حقوق رو مشخص کنند و من قبول نکردم و بصورت منطقی انتظاراتم رو بیان کردم و توضیح دادم با توجه به شرایط کاری و وظایفی که جدیدا به من واگذار شده من نمیتونم با حقوق فعلی کار کنم. با توحه به اینکه مبنای اون شرکت حقوق قبلیم بود، میتونستم بفهمم که برای من حقوق بیشتر و بالاتری در نظر نگرفتن و من براحتی میتونم حقوق مد نظرم رو بگم. بعد از توضیحاتی که دادم با خواسته ام موافقت کردن و در تمام مدت پیمان هیچ مشکلی نه از لحاظ کاری نه مالی پیش نیامد و من از حقوق دریافتیم راضی بودم.

  3. متین گفت:

    هفته دیگه قراره یک مذاکره با مدیر مافوق داشته باشیم و در مورد وضعیت حقوق تعدادی از همکاران صحبت کنیم. متاسفانه مخاطب این مذاکره فردی است که در پاسخ به مراجعه حضوری و فردی همکاران یک جواب داده: در صورت انتقاد به شرایط موجود و مصوبه ناعادلانه جدید به کارگزینی ارجاع داده خواهید شد….(تهدید)

    امروز ۱۱ تیر ۱۴۰۳ است. حق التدریس مصوب شده جدید در این دوره  برای مدرسین ساعتی ۱۵ هزار تومان است!!!! خیلی ناراحت کننده و عجیب!!!

    تابحال تجربه صحبت در این خصوص نداشته ام. امیدوار بتوانم در مذاکره پیش رو از حق و حقوق خودم به خوبی دفاع کنم. با این مصوبه جدید دیگه بحث اجحاف در حقوق نیست بلکه توهین به ارزش کار یک مدرس است….

     

  4. به نظرم مذاکره افزایش حقوق یکی از سخت ترین مذاکره هاست، اگر تعاریف و انتظارات در یک مسیر نباشه، اول باید این موارد رو هماهنگ و مشخص کرد

  5. علیرضا موثق گفت: (عضو ویژه)

    ممنون از این نکات  مهم.
    من در خصوص زمان مذاکره، یک خاطره که فکر میکنم جالب باشه در تایید موارد گفته شده در ذهنم هست که دوست داشتم بازگو کنم. البته در خصوص حقوق نیست؛ اما تا حدود زیادی مطمئنم که وقت شناسی، موضوع مهم هر مذاکره ایست، نه فقط مذاکره حقوق.
    سالها قبل، پدر من مترجم عده ای از کارشناس فنی خارجی در یک پروژه صنعتی بود. روزی در یکی از روزهای تعطیل، یک مشکل برای تعدادی از این کارشناسان در محل اسکانشان پیش آمده بود که به پدر من خبر دادند و در همان روزهای تعطیل و با وسایل ارتباطی آن زمان، موفق شد بالاخره یکی از مدیران مربوط را پیدا کند و این مشکل را به آنها خبر دهد و او هم قول داد که مشکل را برطرف کند.
    اولین روز کاری بعد از آن واقعه، وقتی آن کارشناسان آمدند، به قول معروف کارد میزدی، خون ازشون بیرون نمیومد. مشکل نه تنها حل نشده بود، بلکه تکرار هم شده بود و واقعا فضای بدی براشون فراهم شده بود. بقیه هم کم کم فهمیدند و سرپرست آن تیم، گفت که منتظریم با مدیر عامل صحبت کنیم.
    از قضا، از چندین روز قبل، مراسمی برای دیدار با مدیر عامل فراهم شده بود بدلیل یک مناسبت خاص (تا جاییکه یادمه یکی از اعیاد مذهبی بود). و بنابراین تیمهای مختلف از جمله همین تیم هم بر اساس برنامه ریزی قبلی باید میرفتند پیش مدیر عامل.
    مثل سایر تیمها، این تیم به همراه سرپرستشون و همراه پدرم رفتند به اتاق مدیرعامل و همه میگفتند که الان موضوع رو میگه و خلاصه فضا عوض میشه کاملا. پدر هم تعریف میکرد که خودم رو باید آماده میکردم که حسابی حرفهای ناشایست احتمالی طرف رو ترجمه کنم.
    اما بر خلاف انتظارات، سرپرست اون تیم، هیچ چیزی نگفت، فقط تبریک گفت، خوش و بشی کرد و بهمراه تیمش اومد بیرون.
    همه در تعجب کامل، که معمولا فرصت دست نمیده به این راحتیا با مدیرعامل صحبت کنی، الان که دست داده چرا موضوع به این مهمی رو مطرح نکردی؟
    اون هم به راحتی گفته بود، قرار بوده ما برای تبریک بریم، ایشون انتظار شنیدن گلایه رو نداره. عصر یه قرار ملاقات جدا میگیریم، برای بیان مسائل خودمون. 
    الان بعد از گذشتن بیش از بیست سال از این رویداد، نه پدر هست و نه اون مدیر حرفه ای. اما این درس برای همیشه در من زنده است. 
    اگر فرصتی هر چند نادر برای مذاکره دست داد، اون فرصت، فرصت مناسبی نیست لزوما.