Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu
شرایط دریافت هدیه نوروزی متمم: دوره صوتی آموزش هدف‌گذاری (کلیک کنید)


تعریف تفویض اختیار چیست؟


تعریف تفویض اختیار و چالش های تفویض اختیار

تفویض اختیار یا Delegation of Authority یکی از رایج‌ترین واژه‌ها در حوزه مدیریت است. لغت تفویض به معنای واگذاری است و زمانی که از تفویض اختیار صحبت می‌کنیم منظورمان این است که یک فرد، اختیار در یک اقدام یا یک تصمیم گیری را به فرد دیگری واگذار کند.

طبیعتاً در محیط سازمانی، تفویض اختیار به این معنا خواهد بود که یک مدیر بخشی از اختیارات خود را به فردی که در رده پایین‌تری نسبت به او قرار دارد واگذار نماید.

واضح است که مدیرانی که اساساً اهل تفویض اختیار نباشند و نیز مدیرانی که همه‌ی فعالیت‌ها و مسئولیت‌ها را تفویض کنند، نادر هستند. اتفاقی که در عمل می‌افتد این است که مدیران در جایی از یک طیف قرار می‌گیرند. طیفی که یک انتهای آن تفویض اختیار مطلق و سمت دیگر آن، تمرکز مطلق اختیارات و اجتناب از واگذاری است.

برای درک بهتر مفهوم تفویض اختیار و طیف آن، کافی است به رابطه یک مدیر و مسئول دفترش فکر کنید. ممکن است مدیری تمایل بسیار کمی به تفویض اختیار داشته باشد و مسئول دفتر تنها در حد انتخاب مدل دستمال کاغذی روی میز یا سفارش‌گذاری برای خرید ملزومات اداری اختیار داشته باشد.

از سوی دیگر ممکن است مدیر دیگری چنان علاقه‌مند به تفویض اختیار باشد که ساعت و موضوع و محتوای جلسات و حتی بسیاری از تصمیم‌های عملیاتی درون سازمان، توسط مسئول دفتر او اتخاذ شود.

معمولاً مدیرانی که علاقه‌ای به تفویض اختیار ندارند، صرفاً انتظار دارند که اطرافیانشان مجری تصمیمهای آنها باشند و البته زیاد مشاهده می‌شود که هر پیشامد یا نتیجه نامطلوب را به اجرای ضعیف و نه به تصمیم گیری ضعیف مرتبط کنند.

رابطه تفویض اختیار و مدیریت زمان

بیشتر تکنیک‌‌های مدیریت زمان به نوعی به بحث واگذاری (Delegation) و تفویض اختیار اشاره می‌کنند و به آن توجه دارند. به عبارت دیگر، همه پذیرفته‌اند که بخشی از مشکل کمبود زمان را باید به «ضعف در تفویض اختیار» ربط داد و ریشه‌اش را در آن‌جا جست.

در ماتریس آیزنهاور گفته می‌شود که کارهای غیرمهم اما فوری خود را در صورت امکان به دیگران واگذار کنید. در تکنیک GTD تأکید می‌شود که کاری را به فهرست کارهای روزانه‌ی خود بیفزایید که امکان تفویض آن وجود ندارد.

نویسندگان حوزه‌ی بهره‌وری فردی هم غالباً بخشی از کتاب خود را به واگذاری و تفویض اختیار اختصاص داده‌اند (مثلاً مایکل هایت در کتاب مجالی برای تمرکز).

البته این را هم باید بگوییم که تفویض اختیار بیشتر در فضای کار تیمی و سازمانی معنا پیدا می‌کند و در حوزه‌ی عملکرد فردی، کمتر می‌توان از آن بهره برد.

سه گام اصلی در فرایند تفویض اختیار

معمولاً گفته می‌شود که در تفویض اختیار، سه گام اصلی وجود دارد (+).

گام نخست این است که به طرف مقابل بگوییم دقیقاً چه فعالیت‌هایی به او واگذار شده و باید چه کارهایی را انجام دهد. مثلاً مدیر فروش به کارشناس فروش خود می‌گوید که وظیفه‌ی راه‌اندازی یک غرفه‌ی فروش در یک نمایشگاه بر عهده‌ی او گذاشته شده است و باید این کار را از صفر تا صد انجام دهد.

دومین گام این است که اختیارات لازم به فرد داده شود و دست او برای انجام فعالیت‌ها باز گذاشته شود. اگر قرار است پروژه‌ی راه‌اندازی یک غرفه‌ی فروش بر عهده‌ی کارشناس فروش گذاشته شود، باید اختیار طراحی غرفه، خرید تجهیزات، پرداخت هزینه‌ی کارگرها و انتخاب و استقرار فروشندگان در غرفه به او واگذار شود.

گام سوم تعیین معیارهای سنجش عملکرد و پاسخ‌گویی است. این‌که فرد دقیقاً بداند نسبت به چه چیزی پاسخ‌گو است و عملکردش بر اساس چه معیارها و شاخص‌هایی سنجیده می‌شود و چه خروجی‌ای از کار او انتظار می‌رود.

معمولاً مشکلات در تفویض اختیار زمانی به وجود می‌آیند که یک یا دو مورد از این گام‌ها انجام نمی‌شوند.

مثلاً فعالیت‌ها واگذار می‌شود و اختیارات هم اعطا می‌شود، اما گفته نمی‌شود که خروجی کار او دقیقاً بر اساس چه معیارهایی سنجیده خواهد شد. یا این‌که فعالیت‌ها واگذار می‌شود اما اختیارات لازم واگذار نمی‌شود. به عنوان مثال، یک مدیر از همکاران خود انتظار دارد که در مورد میزان فروش شرکت پاسخ‌گو باشند اما از سوی دیگر به آنها هیچ اختیاری در مورد تصمیم گیری و انتخاب شیوه‌های اجرایی فروش اعطا نمی‌کند.

آشنایی با سطوح مختلف تفویض و واگذاری

یکی از ساده‌ترین انواع تفویض، واگذاری اجرای فعالیت‌های عملیاتی ساده است. مثلاً این‌که تایپ یک نامه، تحویل یک بسته و یا خرید امکانات پذیرایی برای یک جلسه به یکی از همکاران واگذار شود.

بیشتر مدیران، برای این سطح از تفویض مشکل چندانی ندارند و به سادگی حاضر می‌شوند چنین کارهایی را تفویض کنند.

اما وقتی یک گام فراتر می‌گذاریم، تفویض دشوار می‌شود. مثلاً واگذاری عملیات گردآوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل آن‌ها برای گروهی از مدیران دشوار است. این دسته از مدیران احساس می‌کنند که هیچ‌کس در سازمان به خوبی خود آن‌ها نمی‌تواند اطلاعات را گردآوری و تحلیل کند. جالب این‌جاست که این فرض، به تدریج خود را تأیید می‌کند و به یک فرض خودتأیید تبدیل می‌شود. یعنی وقتی این نوع فعالیت را به همکاران خود واگذار نکنید، آن‌ها هم در گردآوری و تجزیه و تحلیل ضعیف می‌مانند و بعد از مدتی، می‌توانید به سادگی ادعا کنید که: «من حق دارم که چنین کارهایی را به آن‌ها واگذار نکنم. آن‌ها از توانایی و شایستگی کافی برخوردار نیستند.»

اما در واگذاری و تفویض اختیار می‌توان یک گام جلوتر هم رفت و تصمیم گیری را واگذار کرد. یعنی از کسی که زیردست ما کار می‌کند بخواهیم اطلاعات لازم را گردآوری کرده و تجزیه و تحلیل کند و در نهایت، گزینه‌ی مطلوب را هم به صلاح‌دید خود و بر اساس تشخیص فردی‌اش انتخاب نماید.

لایه‌ی بالاتر در تفویض، این است که یک پروژه را واگذار کنیم. یعنی پروژه و اهداف و قلمرو آن را تعریف کرده و بگوییم که شاخص‌های موفقیت پروژه چیست و این پروژه باید از چه زمانی آغاز شده و در چه زمانی به پایان برسد. اما همه‌ی جزئیات تحلیلی، اجرایی و عملیاتی را به همکار خود واگذار کنیم و وارد جزئیات نشویم.

هنوز می‌توان یک لایه‌ی بالاتر را هم تصور کرد و آن تفویض دپارتمانی است. به این معنا که مدیر یک سازمان، اداره‌ی یک دپارتمان را به مدیر زیردست خود واگذار می‌کند و اجازه می‌دهد که همه‌ی جزئیات با صلاح‌دید و نظر و تصمیم او اجرا شوند.

البته در ظاهر، بسیاری از چارت‌های سازمانی منعکس‌کننده‌ی تفویض دپارتمانی هستند. مثلاً به نظر می‌رسد که یک مدیرعامل در بالای چارت نشسته و وظایف مالی را به مدیر مالی، وظایف کارخانه را به مدیر کارخانه، وظایف بازاریابی را به مدیر بازاریابی و … تفویض کرده است.

اما می‌دانیم که در دنیای واقعی، بسیاری از مدیران، اهل واگذار کردن و تفویض نیستند و حتی به رغم وجود چنین چارت‌هایی در عمل وارد جزئیات می‌شوند و به مدیریت ذره‌بینی رو می‌آورند.

مزایای تفویض اختیار و واگذاری فعالیت‌ها به دیگران

در نگاه اول، آن‌چه به عنوان مهم‌ترین مزیت تفویض اختیار به چشم می‌آید، افزایش بهره‌وری و مدیریت بهتر زمان است. مدیری که فرصت برای انجام یک کار ندارد، آن را به فرد دیگری که وقت آزاد دارد محول می‌کند و این واگذاری فعالیت باعث می‌شود که خروجی مجموعه افزایش پیدا کند.

اما مزایای تفویض اختیار فراتر از این است.

یکی از مهم‌ترین مزیت‌های تفویض اختیار می‌توان افزایش انگیزه‌ی کارکنان یک سازمان باشد. کسانی که کاری به آن‌ها محول می‌شود احساس می‌کنند که توانمندی‌هایشان دیده شده و شایستگی‌هایشان پذیرفته شده است. همان کاری که یک مدیر با بی‌حوصلگی انجام می‌دهد، احتمالاً توسط یک کارمند با شوق تمام انجام خواهد شد و همین انگیزه و شوق می‌تواند روی کیفیت کار هم تأثیر بگذارد.

اما مزیت مهم دیگری هم در تفویض اختیار وجود دارد و آن، پرورش استعدادها و توانمندی‌های کارکنان است. وقتی یک مدیر فعالیت‌های خود را به همکارانش تفویض می‌کند، مهارت‌ها و توانمندی‌های آن‌ها رشد می‌کند و به تدریج برای تصدی موقعیت‌های بالاتر آماده می‌شوند. اگر در یک سازمان یک مدیر حذف یا برکنار شد و هیچ‌یک از زیردستان در حد و اندازه‌ای نبودند که جایگاه او را – ولو به صورت موقت – پر کنند، می‌توان نتیجه گرفت که احتمالاً آن مدیر در زمان تصدی مسئولیت خود، علاقه‌ی چندانی به تفویض اختیار نشان نمی‌داده است.

اشاره به مفهوم تفویض اختیار در درس‌های متمم

طراحی سیستم فروش

یکی از مواردی که می‌توان کارکردهای مفید و دام‌های تفویض اختیار را به خوبی شناخت، طراحی سیستم فروش است.

در متمم سیستم‌های فروش خروجی محور به عنوان نمونه‌ای از سیستم‌هایی با تفویض اختیار بالا معرفی و تحلیل شده‌اند.

کافی است فرض کنید که یک مدیر علاقه‌ای به تفویض اختیار نداشته باشد و از سوی دیگر به مدیریت یک سیستم فروش خروجی محور منصوب شود. می‌توان به سادگی حدس زد که سیستم فروش شرکت دچار بحران‌های جدی خواهد شد.

بعد از خواندن این درس چه کار کنم؟

  درس تفویض اختیار به کارکنان با اشاره به استعاره‌ی میمون بر روی شانه، به بررسی یکی از رایج‌ترین مشکلات در تفویض اختیار پرداخته است: وقتی که کاری را به دیگری می‌سپارید، اما او با زیرکی یا ناخواسته، بار کار را دوباره بر روی دوش خودتان می‌گذارد. پیشنهادمان این است که این درس را به عنوان مکمل درس تفویض اختیار بخوانید.

  درس مدیریت ذره بینی هم به نوعی مکمل بحث تفویض اختیار محسوب می‌شود و به مدیرانی اشاره می‌کند که به دخالت در جزئیات علاقه دارند. مرور این درس هم می‌تواند در کنار درس تفویض اختیار مفید باشد.

پیشنهاد عضویت در متمم

شما با عضویت ویژه در متمم، می‌توانید به درس‌ها و آموزش‌های بسیاری از جمله موضوعات زیر دسترسی کامل داشته باشید:

  فهرست درس‌های متمم

موضوعات زیر، برخی از درس‌هایی هستند که در متمم آموزش داده می‌شوند:

  دوره MBA (یادگیری منظم درس‌ها)

  استراتژی | کارآفرینی | مدل کسب و کار | برندسازی

  فنون مذاکره | مهارت ارتباطی | هوش هیجانی |تسلط کلامی

  توسعه فردی | مهارت یادگیری | تصمیم گیری | تفکر سیستمی

  کوچینگ | مشاوره مدیریت | کار تیمی | کاریزما

  عزت نفس | زندگی شاد | خودشناسی | شخصیت شناسی

  مدیریت بازاریابی | دیجیتال مارکتینگ | سئو | ایمیل مارکتینگ

اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید درباره‌ی متمم بیشتر بدانید، می‌توانید نظرات دوستان متممی را درباره‌ی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی می‌شناسند:

      شما تاکنون در این بحث مشارکت نداشته‌اید.  

     تعدادی از دوستان علاقه‌مند به این مطلب:    حامد سیدمهدی ، ابوالفضل مهاجر ، محسن اسماعیلی ، ن.مهرآیین ، ریحانه رسول‌زاده

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مدیریت زمان به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه مدیریت زمان
 

برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)

متمم چیست و چه می‌کند؟ (+ دانلود فایل PDF معرفی متمم)
چه درس‌هایی در متمم ارائه می‌شوند؟
هزینه ثبت‌نام در متمم چقدر است؟
آیا در متمم فایل‌های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

۴۸ نظر برای تعریف تفویض اختیار چیست؟

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : امین جباری اصل

    فک نمی‌کنم منافع حاصل از تفویض اختیار  برای کسی پوشیده باشه. اما در عین حال کمتر کسی سراغ این ابزار میره.

    همه‌گیری این اتفاق احتمالا ریشه‌های متعددی داره که من چندتا از مواردی که به نظرم میرسه رو در ادامه مطرح میکنم:

     

    ■ نگرش منفعل در مقابل نگرش  فعال

    خیلی از کسایی که تمایلی به تفویض اختیار نشون نمیدن، علت این رفتار رو در تجربه‌های ناموفق گذشته می‌دونند.

    در گذشته یک یا چند بار کاری رو به دیگران سپردن ولی این تجربه به حدی آزارشون داده که هیچ جوره دوست ندارن تا دوباره درگیر این بازی بشن. در اکثر این موارد هم طرف مقابل رو مقصر میدونند و به ندرت پیش میاد که ضعف‌های خودشون در تفویض اختیار رو عامل این اتفاقات بدونند.

    به نظرم این تجربه‌ها، تاثیر بسزایی در سوگیری افراد به تفویض اختیار داره.

    کسی که قدرت تفویض اختیار رو چشیده باشه، از هر فرصتی برای تفویض اختیار استفاده می‌کنه. در هر موقعیت به دنبال کارها و مسئولیت‌هایی می‌گرده که قابل تفویض باشه.

    دستاورد این نگرش اینه که موقعیت‌های بیشتری پیدا می‌کنه و روز به روز، بسترِ تفویض اختیار مهیاتر میشه.

    در مقابل کسی که نگرش منفعل یا منفی به تفویض اختیار داره، فقط در صورت درماندگی شدید سراغ تفویض اختیار میره. از اونجایی هم که تجربه و تمرین کمی در این کار داشته، معمولا این کار رو به غلط انجام میده و تجربه‌ی تلخِ جدیدی بر تجربیات گذشتش اضافه میشه و بیشتر از قبل از تفویض اختیار فاصله می‌گیره.

     

    ■ نگاه صفر و یکی به فرایند تفویض اختیار 

    اکثر کارها رو میشه در میانه طیف تفویض‌پذیری کامل و تفویض‌ناپذیری قرار داد.

    مثلا تایپ نامه اداری کار ساده‌ایه و خیلی‌ها از عهده این کار برمیان. اما تنظیم محتوای این نامه به حدی از تخصص نیاز داره.در این موارد می‌تونیم بخشی از کار (تایپ نامه) رو تفویض کنیم و بخشی از اون رو (تنظیم محتوا) خودمون انجام بدیم.

    این مثال خیلی بدیهی به نظر میاد با این همه موارد زیادی یادم میاد که ضعف در تفکیک یک کار به بخش‌های مجزا، باعث شده که کل مسئولیت تفویض نشه.

     

    ■ ترس از شکست و اشتباه

    یکی از اصلی‌ترین هزینه‌های تفویض اختیار، هزینه‌ی‌ شکست‌ و اشتباهه.

    مدیری که ظرفیت ذهنی و مالی تحمل این هزینه‌ها رو ایجاد نکرده باشه، بعیده ارتباط خوبی با این ابزار برقرار کنه.

    پدر و مادرهای زیادی رو هم سراغ دارم که به دلیل کمال‌گرایی بیمارگونه و ترس از اینکه مبادا کاری غلط انجام بشه، اجازه پذیرش هیچ مسئولیتی رو به فرزندانشون نمیدن.

     

    ■ نبود یا ضعف استراتژی

    یکی از چالش‌های ذهنیِ تفویض اختیار در تصمیمات، ترسِ از دست رفتنِ کنترله. بعضی از مدیران نهایتا به تفویض مسئولیت عملیات اجرایی رضایت میدن و اختیار تصمیم‌گیری رو به صورت حداکثری حفظ می‌کنند.

    یا اینکه اختیار تصمیم‌گیری رو به صورت نمادین به مدیران میانی می‌سپرن و از طریق دستورالعمل‌ها و خط‌مشی‌های دست‌و‌پاگیر، ابتکار عمل و اختیارشون رو به حداقل می‌رسونند.

    به نظرم یکی از ریشه‌های اصلی این رفتار، ضعف در استراتژیه. ابزاری که به گفته درس هفت نکته‌ی غافل‌گیرکننده برای مدیرعاملان تازه‌کار، یک ابزار کارآمد برای مدیریت این چالش به حساب میاد.

    ابزاری که اگه درست به کار گرفته بشه، هم مدیر ارشد و هم مدیران میانی رو راضی نگه میداره و بخشی قابل توجهی از تصمیمات رو تفویض‌پذیر می‌کنه.

    اما تا زمانی که یک مدیر این ابزار رو درست نشناسه، ‌بعیده قدرت و اختیار تصمیم‌گیری رو به دیگران ببخشه. ( خود درس این مطلب رو خیلی خوب تشریح کرده و من نخواستم مطالبش رو تکرار کنم.)

     
    تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
    .