تصمیم گیری درست الزاماً به نتیجه مطلوب منتهی نمیشود
- بتوانند مفهوم تصمیم گیری درست را توضیح دهند.
- بتوانند شرح دهند که چرا تصمیم گیری درست الزاماً به نتیجه مطلوب ما منتهی نمیشود.
- به خاطر داشته باشند که اگر نتوانیم تفاوت بین تصمیم گیری درست و نتیجه مطلوب را درک کنیم و تشخیص دهیم، نمیتوانیم از تجربههای گذشتهی خود درس بگیریم و کیفیت تصمیمهای خود را بهبود دهیم.
- بتوانند در زندگی و شغل خود، تصمیم های درستی را که به نتیجه نامطلوب منجر شده تشخیص دهند.

انتظار ما از یادگیری مهارت تصمیم گیری چیست؟
میدانیم و شنیدهایم که موفقیت و پیشرفت، حاصل تصمیمهای خوب است و برای تصمیم گیری درست و خوب، باید از تصمیمهای بد خودمان درس بگیریم.
اما تصمیم درست و خوب چیست؟ چه زمانی میگوییم که تصمیم درست یا تصمیم خوبی گرفتهایم؟
آیا وقتی از نتیجه تصمیم خود ناراضی هستیم، هنوز میتوانیم ادعا کنیم که تصمیممان درست بوده است؟
یکی از اشتباهات ذهنی ما انسانها این است که فرایند تصمیم را با نتیجه تصمیم اشتباه میگیریم؛ یا اینکه با وجود آگاهی از تفاوت این دو، نمیتوانیم آنها را به درستی از یکدیگر تفکیک کنیم.
همه میدانیم و بارها شنیدهایم که فرایند تصمیم گیری شامل مراحل زیر است:
- تشخیص دقیق صورت مسئله
- گردآوری اطلاعات
- پیدا کردن گزینههای موجود
- ارزیابی گزینههای مختلف
- انتخاب بهترین گزینه
اما سوال اینجاست که آیا طی کردن مراحل بالا، الزاماً باعث میشود که به نتیجهای مطلوب و دوستداشتنی برسیم؟
در سه حالت ممکن است نتیجه تصمیم درست، برای ما مطلوب و دوستداشتنی نباشد:
دسترسی کامل به درسهای تصمیم گیری و حل مسئله برای اعضای ویژه متمم امکانپذیر است. با فعال کردن اشتراک ویژه هم به این درسها و درسهای دیگر متمم دسترسی پیدا میکنید. درسهای زیر صرفاً چند نمونه هستند:
تفکر سیستمی | تفکر استراتژیک | مهارت یادگیری
دوره MBA | مشاوره مدیریت | کوچینگ
توجه داشته باشید که او نمیگوید احتمال فوت شما صفر است؛ بلکه میگوید احتمال فوت شما (بر اساس جامعه آماری او) یک در بیست هزار است.
شما لذت این پرش را با ریسک حاصل از آن مقایسه میکنید و میپرید. حتی اگر فوت شوید، با وجود نتیجهی نامطلوب، فرایند تصمیم گیریتان درست بوده است.
تنها در صورتی میتوان گفت تصمیم شما نادرست بوده است که احتمال یک در بیستهزار با صفر همارز گرفته باشید و به فرض اطمینان مطلق پریده باشید. در این حالت، علاوه بر نتیجهی نامطلوب، فرایند تصمیم گیری شما هم نادرست بوده است.
البته این را هم میدانیم که عکس این ماجرا هم مصداقهای فراوانی دارد.
یعنی کسانی که بدون طی کردن فرایند تصمیم گیری درست، تصمیمهایی گرفتهاند و به نتیجههای ارزشمندی نیز رسیدهاند.
اینکه آن افراد، اشتباهاً فکر کنند در تصمیمگیری ماهر هستند، یا اینکه ما سعی کنیم روش تصمیم گیری آنها را الگوی خود قرار دهیم، بسیار نادرست است.
تمرین درس تصمیم گیری درست
یکی از تصمیمهای درست خود را در زندگی یا محیط کار پیدا کنید که به نتیجهی مطلوب منتهی نشده، اما شما میدانید که نباید به خاطر نتیجهی نامطلوب، روش تصمیم گیری خود را تغییر دهید.
لازم نیست الزاماً تصمیمهای بسیار کلیدی یا بزرگ را مطرح کنید. هر تصمیمی که بتواند مثالی برای تفکیکِ فرایند تصمیم و نتیجه تصمیم باشد، مفید و آموزنده است.
میتوانید تمرین درس حاضر را انجام دهید و به جمع ۵۹۹ نفر از دوستانتان که در آن مشارکت کردهاند بپیوندید.
میتوانید به مطالعه درس تصمیم خوب و تصمیم بد که دقیقاً ادامهی همین بحث است بپردازید.
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری تصمیم گیری به شما پیشنهاد میکند:
- مهارت تصمیم گیری درست در مدیریت و زندگی
- تصمیم گیری چیست؟ | تعریف تصمیم گیری + چند مثال از تصمیم گیری
- انواع تصمیم گیری در مدیریت و زندگی
- فایل صوتی درباره تصمیم گیری
- تصمیم گیری درست الزاماً به نتیجه مطلوب منتهی نمیشود
- تصمیم خوب و تصمیم بد
- پشیمانی در تصمیم گیری: کارآفرینی انتخاب من نبود
- تفاوت تصمیم گیری و تصمیم سازی
- هشت خرده مهارت برای تصمیم گیری بهتر و حل مسئله
- دانلود کتاب صوتی دشواری انتخاب (تناقض انتخاب) | بری شوارتز
- مرور سرفصل های درس تصمیم گیری در دانشگاهها
- تاریخچه نظریه های تصمیم گیری در مدیریت
- فوبیای تصمیم گیری | ریشه تردید در تصمیم گیری
- تصمیم های سخت زندگی و درد راههای نرفته
- روش های تصمیم گیری | آشنایی با سیستم یک و دو در فرایند تصمیم گیری
- ارزشهای شما در کار و زندگی چه هستند؟ (سلسله مراتب ارزشها)
- پرسشنامه ارزشهای شخصی
- اخلاق هوش مصنوعی | مسئله تراموا
- تکنیک های تصمیم گیری | استفاده از گروه مشاوران فرضی
- تکنیک های تصمیم گیری | ثبت و مرور تصمیمها
- در دفاع از پرتاب کردن سکه!
- خطاهای شناختی یا خطاهای ذهنی | معرفی انواع خطاهای شناختی
- تعریف سوگیری چیست؟ انواع سوگیری کدام است؟
- تشخیص بهتر سوگیری های ذهنی
- هیوریستیک و مغز خطاساز | میان برهای ذهنی
- برخورد گزینشی با اطلاعات و خطای تایید خود
- خطای تمرکز بر آخرین اطلاعات
- ترس از دست دادن و دام حفظ وضعیت موجود
- اثر لنگر انداختن چیست؟ چگونه میتوان این سوگیری شناختی را کاهش داد؟
- سوگیری خوش بینی | وقتی احتمالات واقعی را فراموش میکنیم
- اثر پلتزمن | کمربند ایمنی بهتر است یا میخ؟
- جاشوا بل و ویولن نوازی در ایستگاه مترو | مرور یک داستان آشنا
- تعارض شناختی (ناهماهنگی شناختی)
- کتاب کی بود کی بود؟ | وقتی خودمان را توجیه میکنیم
- خطای درک نادرست دامنه ارزیابی و مقیاس مسئله
- اعتماد به نفس بیش از حد
- استریوتایپ یا تفکر قالبی: معتقد به آن هستید یا قربانی آن؟
- خطای هاله ای یا اثر هاله ای چیست و چه اثراتی ایجاد میکند؟
- کدام توالت را انتخاب کنم؟ | دن اریلی
- سوگیری هنگام قضاوت درباره قهرمانان
- مجموعه کلیپ تصویری سمینار تصمیم گیری و انتخاب
- آنچه در میان سر و صداها گم میشود
- باید پای خودت گیر باشد! – مطلب تکمیلی تصمیم گیری
- چند نکته درباره تصمیم گیری برای کسب و کار
- سوالهای مصاحبه شغلی | سنجش توانایی تصمیم گیری
- پروژه پایانی درس تصمیم گیری
- کتاب تفکر سریع و کند | کتاب دنیل کانمن درباره تصمیم گیری و قضاوت | مقایسه ترجمهها
- معرفی کتاب انتخابها، ارزشها و چارچوبها (دنیل کانمن)
- معرفی دنیل کانمن | برخی از کتابهای دنیل کانمن
- هربرت سایمون (زندگینامه و دستاوردها)
- هوارد رایفا – از بنیانگذاران دانش تصمیم گیری
- اتاق خبر | درس تصمیم گیری
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسهای متمم
نویسندهی دیدگاه : معصومه شیخ مرادی
من زمانی در سازمانی کار میکردم بعد از حضور یک ساله موفقیت آمیزم از طرف دو واحد دیگر در همان سازمان پیشنهاد همکاری داشتم.
واحدی که خودم مشغول بودم واحدی بود که منجر به حضور من در جلسات مدیریتی و تصمیمات حساس سازمان و تاثیرگذاری میشد اما چون مدیرش عوض شده بود و مدیر جدید توانمندی مدیر قبلی و چیزی که من فکر می کردم را نداشت تصمیم به جابجایی واحدم گرفتم از آن دو واحد پیشنهاد شده یکی بسیار وسوسه انگیزتر بود حتی رییس سازمان به من پیشنهاد داد در آن واحد مشغول شوم چون به ادامه تحصیلم هم کمک می کند.
اما من کار در واحد دیگر را که احساس میکردم یادگیری بیشتری برایم اتفاق میافتد انتخاب کردم چون در آن واحد با فردی کار میکردم که بسیار با تجربه و کارآزموده بود و انصافا در آن مدت همکاری به اندازه چندسال پیشرفت شغلی داشتم.
رییس سازمان هر چند موفقیت واحد ما را می دید و بسیار هم خوشحال بود و بارها تشویقمان کرد اما تصمیماتش را که ناشی از عوامل مختلفی بودند چیز دیگری را به من نشان داد او ناگهان در عین ناباوری خودم و همه تصمیم به اخراج من گرفت.
من آن زمان اخراج شدم نتیجه بد بود و بسیار تلخ و ضرر مالی زیادی برای من داشت اما کاملا از تصمیمم راضی بودم چون طبق معیارها و ارزش های خودم اقدام کرده بودم. حتی ایشان ماهها بعد توسط کسی دیگر به من پیغام رساندند که تصمیمشان اشتباه بوده و در یک سازمان دیگر تمایل به همکاری با من داشتند اما من ریسک نکردم و نپذیرفتم.
فکر می کنم در این زمینه میزان عزت نفس آدمها که مشخص می کند چقدر برای خود و تصمیمات و ارزش هایشان احترام قائلند می تواند بر حس رضایت از تصمیم و ناراحتی کم بعد از نتیجه نامطلوب اثر بگذارد.