Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu


قوانین مرتبه دو در مذاکره | چگونه فشار ذهنی خود را کاهش می‌دهید؟


تصمیمهای مرتبه دو

آیا تا به حال پیش آمده که با خودتان یک قرار بگذارید و بگویید: «در هر شرایطی، این قانون را رعایت می‌کنم و تصمیم‌هایم را بر اساس آن می‌گیرم»؟

مثلاً با خود قرار بگذارید: «همیشه وقتی مطمئن شدم می‌خواهم کالایی گران‌تر از قیمت X را بخرم، قبل از پرداخت، ده دقیقه صبر می‌کنم و سپس خرید را انجام می‌دهم.»

یا به خودتان بگویید: «هر وقت کسی به من حرفی زد که آن را توهین تلقی کردم،‌ تا بیست می‌شمارم و پس از آن، پاسخ او را می‌دهم.»

در ادبیات تصمیم گیری و مذاکره، به این نوع قانون و قرارها، قوانین مرتبه دو گفته می‌شود.

اصطلاح تصمیم های مرتبه دو (Second-order Decisions) و نیز قوانین مرتبه دو (Second-order Rules) را نخستین بار، کَس سانستین (نویسنده‌ی همکار در کتاب سقلمه) در قالب یک مقاله مطرح کرد.

بعد از او بری شوارتز هم، در کتاب دشواری انتخاب به این مفهوم اشاره کرد و آن را بیش از پیش، رواج داد.

مثال بری شوارتز این است که شما ممکن است با خودتان قرار بگذارید کمربند ایمنی ماشین را هر زمان که داخل ماشین نشستید ببندید (حتی وقتی فقط قرار است چندصدمتر حرکت کنید).

با این کار، شما گزینه‌ی «می‌توانم در این مسیر کوتاه، کمربند نبندم» را برای همیشه حذف کرده‌اید. پس در طول زندگی خود، هزاران بار در تصمیم‌گیری صرفه‌جویی کرده‌اید و ذهن خود را از این درگیری نجات داده‌اید.

بنابراین می‌توان گفت  ما با استفاده از قوانین مرتبه دو، فشار ذهنی خود را کاهش می‌دهیم و بخشی از گزینه‌ها را، پیشاپیش حذف می‌کنیم. 

قوانین مرتبه دو، قرار نیست همیشه درست باشند

آیا واقعاً لازم است که ما همیشه خریدهای گران‌قیمت خود را ده دقیقه به تأخیر بیندازیم؟

آیا واقعاً لازم است که کمربند ایمنی خود را، حتی برای جابجایی خودرو در پارکینگ، ببندیم؟

آیا منطقی است وقتی می‌توانیم به توهین یک نفر، آرام و راحت، پاسخی منطقی بدهیم، باز هم تا بیست بشماریم؟

نه چنین نیست. اما مسئله این است که وقتی قوانین را استثناپذیر می‌کنید، هزاران تصمیم را به زندگی خود می‌افزایید. بنابراین منطقی است که وقتی می‌دانید منافع یک قانون بسیار بیشتر از مضراتش است، آن را به شکل مطلق بپذیرید و ذهن خود را رها کنید تا به مسائل مهم‌تر بپردازد.

بسیاری از توصیه‌ها و نکاتی که در درس مذاکره مطرح می‌شوند، از جنس قوانین مرتبه دو هستند. یعنی هیچ‌کس نمی‌تواند ادعا کند که آن‌ها همیشه مفید و مناسبند. اما می‌توان گفت در بلندمدت، اگر همیشه به آن قوانین تکیه کنید، احتمالاً دستاوردهای این قوانین بیشتر از مضرات و پیامدهای منفی آن‌ها خواهد بود.

جدا از تمام توصیه‌ها و قوانین مرتبه دو که در درس‌های مختلف مذاکره مطرح شده‌اند، این مطلب را در قالب #دعوت به گفتگو در نظر گرفتیم تا بتوانیم درباره‌ی قوانین مرتبه دو خودمان، با یکدیگر صحبت کنیم و تجربه‌هایمان را با یکدیگر به اشتراک بگذاریم.

محدودیت در دسترسی کامل به درس‌ها

دسترسی کامل به مجموعه درس‌های مذاکره و زبان بدن برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است.

  تعداد درس‌ها: ۹۷ عدد

  دانشجویان این درس: ۱۱۹۵۴ نفر

  تمرین‌های ثبت‌شده: ۷۶۲۵ مورد

البته با فعال کردن اشتراک ویژه به درس‌های بسیار بیشتری دسترسی پیدا می‌کنید که می‌توانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:

 فهرست درس‌های متمم

ضمناً شاید بهتر باشد از میان درس‌ها مطالعه‌ی مباحث زیر را در اولویت قرار دهید:

  مهارت ارائه و سخنرانی | فن بیان | پرسونال برندینگ

  مهارتهای ارتباطی | تحلیل رفتار متقابل

  شخصیت شناسی | خودشناسی | مدیریت تعارض

  کوچینگ | مشاوره مدیریت

  دوره MBA (پیگیری منظم مجموعه درس‌ها)

اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید درباره‌ی متمم بیشتر بدانید، می‌توانید نظرات دوستان متممی را درباره‌ی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی می‌شناسند:

مشارکت در بحث

آیا می‌توانید یک یا چند مورد از قوانین مرتبه‌ دو خودتان را که در مذاکره‌ها به کار می‌برید فهرست کنید؟

قوانینی که مستقل از شرایط، همیشه به آن‌ها وفادار می‌مانید و در مواجهه با تصمیم‌گیری‌ها و شرایط مرتبط، بدون تأمل، آن‌ها را به اجرا می‌گذارید.

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری اصول و فنون مذاکره به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه اصول و فنون مذاکره

سوال‌های پرتکرار دربارهٔ متمم

متمم چیست و چه می‌کند؟

متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحث‌های مهارتی و مدیریتی.

برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کرده و گوش دهید.

فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟

هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه»  دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص می‌‌‌کند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری می‌توانید نقشه راه‌های مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.

هم‌چنین در صفحه‌های دوره MBA و توسعه فردی می‌توانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.

هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟

شما می‌توانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.

اعتبار را می‌توانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیم‌سال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید. لطفاً برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.

آیا در متمم فایل های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که می‌توانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.

هم‌چنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آن‌ها را می‌توانید در فروشگاه متمم ببینید.

با متمم همراه شوید

آیا می‌دانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور می‌توانید به جمع متممی‌ها بپیوندید؟

سرفصل‌ها  ثبت‌نام  تجربهٔ متممی‌ها

۲۹۸ نظر برای قوانین مرتبه دو در مذاکره | چگونه فشار ذهنی خود را کاهش می‌دهید؟

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : محمدرضا شعبانعلی

    من امروز با یک مثال از قانون مرتبه دو برخورد داشتم که دوست دارم برای شما هم تعریف کنم. البته بسیار ساده است. اما برای من جالب بود.

     

    در اپیزود ۲۲ از پادکست «رادیو نیست» درباره‌ی انتشارات فرانکلین و آقای همایون صنعتی‌زاده صحبت شده.

    در بخشی از این اپیزود به این نکته اشاره می‌شه که آقای صنعتی‌زاده توانایی ویژه‌ای در تعامل با انسان‌ها و مدیریت منابع انسانی داشته.

    یه بخشی از صحبت‌ها، صدای آقای منوچهر انور پخش می‌شه. ایشون در اون سال‌ها لندن کار می‌کردن. برای بی‌بی‌سی فارسی.

    ظاهراً یک بار صنعتی‌زاده در تابستان می‌ره لندن و با منوچهر انور تماس می‌گیره و می‌گه میای بریم ناهار بخوریم؟

    به تعبیر انور: «من رو برد یه هتل پنج ستاره و یه ناهار پنج ستاره هم بهم داد.»

    ظاهراً در اون دیدار، یکی از کتاب‌های انتشارات رو هم نشون انور می‌ده و انور از کیفیت ظاهری کتاب و همین‌طور شیوایی متن تعجب‌زده می‌شه و در دلش می‌گه کاش می‌شد من برم با صنعتی‌زاده در ایران کار کنم.

    سال بعد تابستان، دوباره صنعتی‌زاده به لندن می‌ره و دیدار مشابهی تکرار میشه (انور دوباره به هتل پنج‌ستاره و ناهار پنج‌‌ستاره اشاره می‌کنه).

    سال سوم هم این اتفاق می‌افته. و انور اون‌جا به صنعتی‌زاده می‌گه: من خیلی از بی‌بی‌سی خسته‌ام و دوست دارم برگردم ایران. صنعتی‌زاده بهش می‌گه: خب بیا پیش ما کار کن. انتشارات فرانکلین.

    انور ضمن موافقت با این پیشنهاد میگه: خب. کاش این رو سه سال پیش می‌گفتی. هم من زودتر میومدم و هم به نفع خودتون هم بود. چرا انقدر باید طول بکشه؟

    صنعتی‌زاده می‌گه: من Indirect Approach (رویکرد غیرمستقیم) رو ترجیح می‌دم.

    انور هم‌چنان ادامه می‌ده: خب. حالا این یه بار انجام نمی‌دادین.

    و پاسخ صنعتی‌زاده به انور،‌ همون چیزیه که ما به عنوان قانون مرتبه دو می‌شناسیم: «من به خاطر یه آدم که نمیام قوانین خودم رو عوض کنم!»

     
    تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
    .