انقلاب صنعتی | دوران انقلاب صنعتی در اروپا چگونه آغاز شد؟
هر کس در زمینهٔ جامعهشناسی، اقتصاد، فرهنگ و مدیریت مطالعه کرده باشد، قطعاً اصطلاح «انقلاب صنعتی» یا «Industrial Revolution» را شنیده و با آن آشناست.
این موضوع بهویژه در مدیریت بسیار به چشم میآید. بخش بزرگی از آنچه ما به عنوان درس مدیریت میخوانیم و در قالب نظریههای مدیریتی میآموزیم، دستاوردهای مستقیم و غیرمستقیم انقلاب صنعتی است. در حدی که شکلگیری دانش مدیریت مدرن را میتوان یکی از پیامدهای انقلاب صنعتی دانست. سخت است کتابی دربارهٔ تاریخچه مدیریت بیابید و در آن به انقلاب صنعتی اشاره نشده باشد.
آنچه در ادامه میخوانید
انقلاب صنعتی چیست؟ تعریف انقلاب صنعتی
چرا باید انقلاب صنعتی را بشناسیم؟
انقلاب صنعتی در چه قرنی اتفاق افتاد؟
انقلاب صنعتی از کدام کشور شروع شد؟
ویژگیها و پیامدهای انقلاب صنعتی چه بود؟
چه کسی اصطلاح انقلاب صنعتی را رواج داد؟
انقلاب صنعتی چیست؟
همه کموبیش میدانند انقلاب صنعتی چیست. اما اتفاقنظر چندانی بر روی تعریف انقلاب صنعتی وجود ندارد.
سادهترین توصیف انقلاب صنعتی این است که در مقطعی از تاریخ، که بیشتر به اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم برمیگردد، صنعت به شدت رشد کرد. ماشینآلات صنعتی بسیاری اختراع شدند. کارخانجات بزرگی تأسیس شدند و سطح زندگی و سبک زندگی بسیاری از مردم در جهان تغییر کرد.
موتور بخار، ماشین ریسندگی آبی، کارخانجات تولید انبوه فولاد، کشتی بخار و لوکوموتیو بخار، تلگراف، چرخ خیاطی و یخچال، تنها چند نمونه از اختراعات دوران انقلاب صنعتی هستند.
در اثر افزایش قدرت اقتصادی، رشد سریع تولید، کاهش هزینهٔ تمامشده و دهها عامل دیگر که همگی به نوعی به صنعت و تکنولوژی مربوط میشدند، کشورهای پیشتاز در انقلاب صنعتی به سرعت رشد کردند و به کشورهای صنعتی جهان امروز تبدیل شدند. کشورهای دیگر هم از همان زمان تا امروز کوشیدهاند و میکوشند مسیر آنها را طی کنند.
لی ویات در تعریف انقلاب صنعتی و توصیف آن چنین میگوید (+):
اگر چه انقلاب صنعتی نقطهٔ شروع مشخصی ندارد، اما واضح است که در اوایل قرن هجدهم میلادی، پیشرفتهایی در اقتصاد و تکنولوژی شکل گرفت که در کنار هم و به پشتوانهٔ زیرساختهای سیاسی آن دوران، منظرهٔ عمومی تمدن غرب را تغییر داد و سپس، فرایند انتشار و نفوذ آن به سایر جوامع در سراسر جهان آغاز شد.
انقلاب صنعتی جوامعی را شکل داد که [بر خلاف گذشته] جمعیتهای شهرنشین بزرگی داشتند و سهم قابلتوجهی از اقتصادشان به جای کشاورزی به تولید محصولات صنعتی اختصاص یافت.
چرا باید انقلاب صنعتی را بشناسیم؟
به دلایل متعدد لازم است انقلاب صنعتی را بشناسید و تاریخچه، رویدادها، تأثیرات و پیامدهای آن را بدانید. در ادامه به برخی از این دلایل اشاره میکنیم:
آشنایی با یکی از نقاط عطف مهم تاریخ زندگی بشر
از تاریخنگار بزرگ اقتصاد، کارلو کیپولا، نقل شده است که تاریخ بشر دو نقطهٔ عطف بزرگ و جدی داشته است. نقاط عطفی که رشد اقتصادی بلندمدت را امکانپذیر کرده و مسیر زندگی بشر را برای همیشه تغییر دادهاند (+):
- انقلاب کشاورزی در هشتهزارسال قبل از میلاد
- انقلاب صنعتی در قرن هجدهم و نوزدهم
انقلاب کشاورزی به انسان شکارچی کمک کرد در یک مکان مشخص مستقر شود. مالکیت را تجربه کند و توانایی تولید اقتصادی خود را بالا ببرد. انقلاب صنعتی هم باعث شد انسانها ظرفیت عظیمی برای تولید به دست بیاورند که سبک زندگی بشر را برای همیشه متحول کرد.
حتی اگر معتقد باشیم این حرف کمی اغراقشده است، همچنان اصل این گزاره را که «انقلاب صنعتی یکی از نقاط عطف مهم در تاریخ بشر است» نمیشود انکار کرد.
پس طبیعی است برای شناختن پدیدهای که تا این حد زندگی انسان را تحت تأثیر قرار داده وقت بگذاریم.
درک بهتر مدیریت و نظریههای مدیریتی
همانطور که در ابتدای درس گفته شد، بسیاری از نظریههای مدیریتی که میخوانیم و میشناسیم، و بسیاری از صاحبنظران و صاحبنامان مدیریت، حاصل انقلاب صنعتی و تبعات پس از آن هستند.
کسی مثل فردریک تیلور که از بنیانگذاران مدیریت علمی و مفاهیمی مثل کارسنجی و زمانسنجی است، در بستر انقلاب صنعتی رشد کرد و مطرح شد. افرادی مانند هنری فایول، چستر بارنارد و هنری گانت هم در فضای انقلاب صنعتی و تبعات آن تعریف میشوند. اگر آن فضا را نشناسید، فلسفهٔ بسیاری از مباحثی را که در رفتار سازمانی و مدیریت منابع انسانی مطرح میشود درک نخواهید کرد.
بسیاری از کسانی که با نظریههای مدیریتی آشنا میشوند و میخواهند به هر زحمتی که شده آنها را در سازمان و کسبوکارشان به کار بگیرند، اگر ریشههای آن نظریهها را بشناسند، گرفتار این دام نمیشوند و خواهند دانست که بسیاری از آن حرفها و نظریهها بهکارشان نمیآید (مثلاً: لزومی ندارد آنچه در نخریسیهای لندن و خطتولید فورد به کار میآمده، در وزارت آموزشوپرورش ما هم بهکار بیاید).
و بالعکس، بسیاری از کسانی که نسل جدید کتابهای مدیریتی پرفروش و عامهپسند (غالباً مرتبط با سیلیکونولی) را میخوانند و از اکتشافات نویسندگانشان شگفتزده میشوند، اگر ریشهها و مسیر تاریخی شکلگیری مدیریت را میدانستند و میشناختند، بسیاری از این حرفها و ایدهها را بسیار زودتر و از سرچشمه آموخته بودند (البته طبیعتاً نه همهٔ آنها).
شناخت عمیقتر از مسیر رشد اقتصادی
◾ چه شد که غرب، غرب شد؟
◾ چرا هند و چین و ژاپن، با فاصلهٔ زیاد و سالها بعد از انگلیس و فرانسه و آمریکا رشد کردند؟
◾ مسیری که انگلستان و کشورهای دیگر برای رشد اقتصادی طی کردند چگونه بود؟
◾ آیا رشد اقتصادی، یک فرصت مقطعی تاریخی بوده که غرب را جلو انداخته و برای مدت طولانی شکافی پرنشدنی بین ما و آنها شکل گرفته است؟ یا در هر زمان دیگری، کشورهای دیگر میتوانند همان مسیر را طی کنند و از آنها جلو بزنند؟
◾ آیا انقلاب صنعتی، برای همیشه آمریکا و اروپای غربی را از کشورهایی مثل چین جلو انداخته است؟
◾ آیا چین جدید که قدرت اقتصادی بزرگی شده، همان مسیری را میرود که انگلستان انقلاب صنعتی رفت؟ یا مسیر متفاوتی را برای رشد و بزرگی برگزیده است؟
◾ اگر کشور ما بخواهد رشد کند، از انقلاب صنعتی چه درسهایی میتواند بگیرد؟ چه کنیم که چرخ رشد اقتصادی را دوباره از اول اختراع نکنیم؟ یا اساساً باید پذیرفت که هر کشور و هر اقتصادی باید چرخ رشد خود را خودش از اول کشف کند و چرخ دیگران به کارش نمیآید؟
اینها سوالاتی است که شناخت انقلاب صنعتی و تبعات آن، تا حدی (و البته فقط تا حدی) به یافتن پاسخشان کمک میکند.
مواجههٔ پختهتر با تحولات جدید
این روزها بسیاری از مردم، کارشناسان، تحلیلگران و مدیران، نگران تحولاتی هستند که در جهان روی میدهد: توسعهٔ بسیار سریع اینترنت و فناوری اطلاعات، گسترش شگفتانگیز شبکه های اجتماعی، اینترنت اشیاء، واقعیت مجازی و واقعیت افزوده، شکلگیری سبک زندگی دیجیتال، رشد اقتصاد دیجیتال و اقتصاد فریلنسری، هوش مصنوعی و مزیت رقابتی دسترسی به کلان داده.
عدهای به این سوال فکر میکنند که چنین تحولاتی چگونه دنیای کسبوکار را عوض میکند؟ عدهای دیگر نگران شغل خود هستند. کسانی به این سوال فکر میکنند که این موج جدید تحولات، قرار است شکاف میان ما و جهان توسعهیافته را بیشتر کند؟ یا اتفاقاً فرصتی است که ما به آنها نزدیکتر شویم؟
امروز کم نیستند کسانی که از انقلاب صنعتی چهارم حرف میزنند. اما اگر از آنها بپرسید: «آیا انقلاب صنعتی چهارم، مسئلهی ما هم هست؟ یا نیاز ما مفاهیم و ایدههای انقلاب صنعتی اول است؟» جواب مشخص و مفیدی در ذهن ندارند و از هیچ یک از دو وجه این گزاره نمیتوانند دفاع کنند.
اگر انقلاب صنعتی را بشناسیم و مسیر شکلگیری و رشد و تبعات آن را درک کنیم، ذهنمان برای مواجهه با تحولات جدید آمادهتر خواهد بود. هم شرایط را بهتر تحلیل میکنیم و هم میتوانیم جای پای خودمان را در دنیای جدید محکمتر کنیم.
البته این درس متمم صرفاً یک درس ابتدایی در حد تعریف انقلاب صنعتی و مفهوم آن است. خواندن این درس قرار نیست به همهٔ موارد بالا کمک کند و صرفاً مقدمهای بر درسهای آتی خواهد بود.
همچنین وقتی اصطلاح انقلاب صنعتی برایتان جدیتر شود و بخشی از ذهنتان را به خود اختصاص دهد، در درسهای دیگر متمم از کنار آن به راحتی عبور نمیکنید و به تدریج در درسهای مختلف با زوایای مختلفی از آن آشنا میشوید و مسیر یادگیری کریستالی را در این موضوع طی میکنید.
انقلاب صنعتی در چه قرنی اتفاق افتاد؟
همانطور که تا کنون متوجه شدهاید، انقلاب صنعتی با سایر انواع انقلابهای جهان (به ویژه انقلابهای سیاسی) تفاوت دارد و نمیتوان برای آن تاریخ مشخصی اعلام کرد. به بیان دیگر، انقلاب صنعتی نام یک رویداد مشخص نیست. بلکه توصیفی برای یکی از روندهای توسعه صنعتی در جهان است (تفاوت رویداد و روند چیست؟).
با این منطق، بهتر است به جای «اتفاق افتادن انقلاب صنعتی» از تعبیر «شکل گرفتن انقلاب صنعتی» استفاده کنیم.
در عین حال معمولاً نویسندگان و تحلیلگران ترجیح میدهند دوره انقلاب صنعتی را از اواخر قرن هجدهم تا اوایل قرن نوزدهم بدانند. حتی اگر اصرار داشته باشید بازهٔ زمانی دقیقتری در نظر بگیرید، میتوانید سالهای ۱۷۶۰ تا ۱۸۴۰ (بر اساس تحلیل آرنولد توینبی) به عنوان بازهٔ زمانی انقلاب صنعتی در نظر بگیرید (+).
این نکته را هم مد نظر داشته باشید که بسیاری از صاحبنظران، معتقدند انقلاب صنعتی شروع شد، اما هنوز به پایان نرسیده و ما در عصر انقلاب صنعتی هستیم.
درست است که کلاوس شواب کتاب انقلاب صنعتی چهارم را نوشت و عدهای هم سوار بر موج این اصطلاح، کتابهایی دربارهٔ آن نوشتند و به شرح و بسط آن پرداختند. اما منطقیتر است انقلاب صنعتی چهارم را صرفاً اصطلاحی برای توصیف «اقتصاد دیجیتال و فناوری اطلاعات و ارتباطات» است و به نوعی ریبرندینگ مفاهیم قبلی محسوب میشود.
البته این نوع ریبرندینگ اشتباه نیست و در دنیا هم بسیار رایج است. اما نباید فراموش کنیم که تقریباً همهٔ تعاریف انقلاب صنعتی، ماهیت این انقلاب را «کاهش سهم انسان و افزایش سهم تکنولوژی» میدانند و از این منظر، عصر هوش مصنوعی هم ادامهٔ همان مسیری است که از قرن هجدهم آغاز شده است.
انقلاب صنعتی از کدام کشور شروع شد؟
تقریباً تمام صاحبنظران و مورخان معتقدند که انقلاب صنعتی از انگلستان شروع شد. البته بعداً بلژیک و فرانسه هم با موج انقلاب صنعتی انگلستان همراه شدند و آمریکا هم مسیر صنعتی شدن را به سرعت طی کرد. اما در اصل این که نقطه شروع انقلاب صنعتی، انگلستان بوده، تردیدی وجود ندارد.
البته معدود نویسندگان آمریکایی مانند جیمز اولسون وجود دارند که سختشان است این واقعیت تاریخی را بپذیرند و ترجیح میدهند از اصطلاح «انقلاب صنعتی انگلستان و آمریکا» استفاده کنند (+).
با این حال، مرور ساده و سریع رویدادهای صنعتی آمریکا نشان میدهد که رشد جدی صنعت آمریکا (به ویژه صنعت ریلی و نساجی) به بعد از جنگ آمریکا و انگلستان در سال ۱۸۱۲ برمیگردد.
ویژگیها و پیامدهای انقلاب صنعتی
پیش از انقلاب صنعتی، کشاورزی سهم بزرگی در اقتصاد کشورهای جهان داشت. محصولات صنعتی هم در مقیاس کوچک، به شکل دستی و با ماشینآلات ساده، و در کارگاههای کوچک تولید میشدند. نیروی محرک و منبع انرژی کارگاهها را هم معمولاً حیوانات، انسانها، باد و آب تأمین میکردند:
◾احتمالاً اصطلاح اسبهای عصّاری را شنیدهاید. این اسبها محور دستگاههای روغنکشی را میچرخاندند حرکت میدادند تا عصارهٔ دانههای روغنی را بگیرند.
◾گاوها نقش مهمی در کشاورزی داشتند. از جمله اینکه برای شخم زدن زمین از آنها استفاده میشد.
◾آسیابها از آب و کشتیها از باد به عنوان نیروی محرک بهره میبردند.
◾انسان هم نیروی فیزیکی ارزانقیمت دیگری بود که در کنار حیوانات و آب و باد به کار گرفته میشد.
انقلاب صنعتی همزمان «ماشینآلات جدید» و «منبع انرژی جدید» را با خود به همراه آورد. ماشینآلات جدید برای تأمین انرژی خود به آب و باد و نیروی انسانی محدود نبودند. بلکه بسیاری از آنها با بخار کار میکردند. آن زمان بخار با سوزاندن زغالسنگ و جوش آوردن آب تولید میشد.
کارگرانی که قبلاً باید خودشان به شکل فیزیکی کار میکردند، پای دستگاهها ایستادند و خروجی بیشتری تولید کردند. طبیعتاً بهرهوری صنعت افزایش یافت و خروجی صنایع به شدت رشد کرد.
این ویژگیها در بسیاری از صنایع آن دوران دیده میشود. اما معمولاً نساجی را صنعت پیشتاز در انقلاب صنعتی در نظر میگیرند (البته صنعت فولاد هم تحولات گستردهای را تجربه کرد). به همین علت بیشتر عکسهایی که از دوران انقلاب صنعتی میبینید، از ماشینآلات نساجی هستند.
انقلاب صنعتی، شهرنشینی گسترده و مهاجرت وسیع و سیستماتیک از روستاها به شهرها را به همراه آورد. همچنین سبک زندگی را تغییر داد. قبلاً محل کار (مزرعه یا کارگاه) و محل زندگی چندان از هم دور نبودند. اما با انقلاب صنعتی، محل کار و محل زندگی از هم جدا شدند.
کارخانجات بزرگ به شیوههای جدیدی برای ساماندهی نیروی انسانی نیاز داشتند. خوابگاههای کارگری شکل گرفتند. کودکان – در کنار والدین و بسیاری از اوقات به عنوان کارگر همراه والدین – مشغول کار شدند و «کودک کار» به پدیدهای جدی در مقیاس بزرگ تبدیل شد.
دانش مدیریت مدرن هم حاصل همین دوران بود. نه فقط به علت بزرگ شدن کارخانجات و کارگاهها. بلکه به علت شکلگیری الگوهای جدیدی برای استفاده از دارایی و سرمایه.
حتماً میتوانید حدس بزنید که ساختار جدیدی از طبقات اجتماعی هم شکل گرفت. مهندسان و تکنیسینهایی که به علت تخصص خود، پول خوبی دریافت میکردند و به تدریج، طبقهای جدید را شکل میدادند. قبل از عصر صنعتی، اگر ثروت یا شریفزادگی از والدین به ارث نمیرسید، کسب درآمدهای چشمگیر دشوار بود. به عبارت دیگر، وضع مالی فرزندان معمولاً از وضع مالی والدین چندان فراتر نمیرفت.
اما شرایط جدید، نظم اجتماعی و اقتصادی را تغییر داد. شکافهای اقتصادی تازهای در جوامع شکل گرفت که حتی میتوان ریشههای جنبشهای کمونیستی سالهای بعد را هم در آنها جستجو کرد.
ساختار نظامی و سیاسی هم در جهان، تحت تأثیر انقلاب صنعتی تغییر کرد. برخی از کشورها که پیشتاز انقلاب صنعتی بودند، به قدرتهای بزرگ جهان تبدیل شدند و برخی کشورها هم که مواد اولیه (از جمله معادن) و انرژی (از جمله نفت) داشتند، اهمیت استراتژیک پیدا کردند. بسیاری از تحولات سیاسی و اقتصادی و رویدادهای نظامی قرن اخیر را میتوان با عینک تعارض میان تأمینکنندگان مواد اولیه و انرژی (کشورهای خامفروش) و مصرفکنندگان مواد اولیه و انرژی (کشورهای توسعهیافته و صنعتی) بررسی کرد.
کودک کار – کارولینای شمالی – ۱۹۰۸ (عکس از Lewis Hine)
چه کسی اصطلاح انقلاب صنعتی را رواج داد؟
از اوایل قرن نوزدهم و بهویژه پس از سالهای ۱۸۳۰، اصطلاح انقلاب صنعتی در کتابها و مقالات بهکار میرفت و ظاهراً لویی بلانکی (Luis Blanqui) نخستین کسی بوده که این اصطلاح را به کار برده است (+).
اما رواج گستردهٔ انقلاب صنعتی به معنایی که ما میشناسیم و میفهمیم، به فعالیتهای مورخ معروف انگلیسی آرنولد توینبی باز میگردد. توینبی در سال ۱۸۸۴ مجموعه درسهایی تحت عنوان تاریخچه انقلاب صنعتی در انگلستان برگزار کرد و سعی کرد برای دانشجویان خود، ریشهها و ویژگیها و اثرات تحولات صنعتی را شرح دهد.
مجموعه درسهای توینبی یکی از علتهای تثبیت اصطلاح «انقلاب صنعتی» بود. این درسها در قالب یک کتاب هم منتشر شدند که در انتهای همین درس به آن اشاره میکنیم.
شما با عضویت ویژه در متمم، میتوانید به درسها و آموزشهای بسیاری از جمله موضوعات زیر دسترسی کامل داشته باشید:
موضوعات زیر، برخی از درسهایی هستند که در متمم آموزش داده میشوند:
دوره MBA (یادگیری منظم درسها)
استراتژی | کارآفرینی | مدل کسب و کار | برندسازی
فنون مذاکره | مهارت ارتباطی | هوش هیجانی |تسلط کلامی
توسعه فردی | مهارت یادگیری | تصمیم گیری | تفکر سیستمی
کوچینگ | مشاوره مدیریت | کار تیمی | کاریزما
عزت نفس | زندگی شاد | خودشناسی | شخصیت شناسی
مدیریت بازاریابی | دیجیتال مارکتینگ | سئو | ایمیل مارکتینگ
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
انقلاب صنعتی در اروپا همزمان با کدام دوره تاریخی کشورمان بود؟
همانطور که در اوایل همین درس گفتیم، نمیتوان تاریخ مشخصی را به عنوان شروع انقلاب صنعتی انگلستان در نظر گرفت. اگر بخواهیم دهههای پایانی قرن هجدهم را معیار قرار دهیم، باید بگوییم شروع انقلاب صنعتی در اروپا با سلسلهٔ زندیه در ایران همزمان بوده است (زندیه از ۱۷۵۰ تا ۱۷۹۵ میلادی بر ایران حکومت میکردهاند).
اما مسئله اینجاست که روند جدی انقلاب صنعتی اروپا در اواخر قرن هجدهم در انگلستان شروع شد و حتی در دهههای اول قرن نوزدهم هم هنوز از مرزهای انگلستان فراتر نرفته بود. بنابراین میتوان گفت آنچه به عنوان انقلاب صنعتی در اروپا میشناسیم، عملاً با دورهٔ قاجار در ایران همزمان بوده است (سلسله قاجار در ۱۷۹۵ میلادی تأسیس شد).
بنابراین بخشی از روند مدرن شدن ایران در عصر قاجاریه را هم باید به موج جهانی ناشی از انقلاب صنعتی ربط داد.
چند مقاله و کتاب درباره انقلاب صنعتی
اگر بخواهید یک مقالهٔ بسیار مختصر دربارهٔ انقلاب صنعتی بخوانید، مقالهٔ روبرت آلن – که در متن هم به آن ارجاع داده شده – میتواند دریچهٔ خوبی به بحث انقلاب صنعتی باشد. آلن بهطور خاص به این سوال میپردازد که «چرا انقلاب صنعتی از انگلستان آغاز شد؟» (دانلود فایل PDF مقاله)
The British Industrial Revolution in Global Perspective
احتمالاً سری کتابهای «مختصر و مفید» (Very Short Introductions) انتشارات دانشگاه آکسفورد را میشناسید. آکسفورد این سری کتابها را در موضوعات بسیار متنوعی منتشر کرده است. کتاب انقلاب صنعتی این مجموعه را هم روبرت آلن تألیف کرده است:
The Industrial Revolution – A Very Short Introduction
کتاب انقلاب صنعتی آرنولد توینبی کتابی نیست که بشود آن را به مخاطب عام که میخواهد اطلاعاتی کلی دربارهٔ انقلاب صنعتی به دست بیاورد توصیه کرد. بهویژه این که کتاب در قرن نوزدهم تألیف شده و پس از آن، صدها کتاب و مقالهٔ دیگر دربارهٔ انقلاب صنعتی منتشر شدهاند. اما اگر قصد دارید دربارهٔ انقلاب صنعتی کار پژوهشی انجام دهید، حتماً باید برای مطالعهٔ آن وقت بگذارید. فراموش نکنید که – چنانکه در درس گفتیم – اصطلاح انقلاب صنعتی را توینبی رواج داده و طبیعی است کتابش منبع مهمی دربارهٔ انقلاب صنعتی باشد:
The Industrial Revolution, Arnold Toynbee
انتشارات بلومزبری (Bloomsbury) یک مجموعه کتاب بسیار جالب با عنوان تقاطعهای تاریخ جهان (Crossroads in World History) منتشر کرده و برخی از مقاطع مهم تاریخ بشر را بررسی کرده است. اتفاقها یا دورههایی که سرنوشت و زندگی بشر را بهکلی تغییر دادهاند. ظهور مسیحیت، ظهور فاشیسم، ظهور کمونیسم، عصر روشنگری و انقلاب صنعتی، نمونههایی از این اتفاقات بزرگ هستند که بلومزبری یک عنوان کتاب را به هر یک از آنها اختصاص داده است.
کتاب انقلاب صنعتی در این مجموعه، بسیار ساده، روان، مستدل، مستند و جذاب است. کتاب به سبک دائرهالمعارف نوشته شده و مثلاً اگر بخواهید دربارهٔ اوضاع زغالسنگ در انقلاب صنعتی بدانید، کافی است به سراغ حرف C و واژهٔ Coal بروید. به همین شیوه، برای نیروی کار، آموزش، سیستم تولید کارخانهها، نخ، سوسیالیسم، استاندارد زندگی و دهها موضوع دیگر هم مدخلهایی در نظر گرفته شده است:
The Industrial Revolution, Jeff Horn
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری متفکران کلاسیک مدیریت به شما پیشنهاد میکند: چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کرده و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید. لطفاً برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
پیش نوشت: به گمانم یکی از نمودهای انقلاب صنعتی، "گسترش راه آهن"، مخصوصاٌ در نیمه ی دوم قرن ۱۹ بود.
به طور مثال، گسترش راه آهن در غرب آمریکا در نیمه ی دوم قرن ۱۹، نقش اساسی ای در آبادانی این مناطق داشته است. کما اینکه سفر از شرق به غرب آمریکا، ماه ها به درازا می کشیده، ولی با احداث راه آهن و سفر ریلی، این عدد به زیر یک هفته کاهش پیدا کرده در سال ۱۸۶۹(+).
با این امکانات، انسان ها و کالاها سریع تر می تونستند جابه جا بشن.
در راستای این که انقلاب صنعتی هم چنان ادامه داره، امروز خبری خوندم که برام جالب بود. اتفاقاٌ این خبر هم مربوط به بحث راه آهن و آمریکا هستش.
آمریکا قرار هست که یک میلیارد دلار در صنعت راه آهن آفریقا سرمایه گذاری کنه.
این خط آهن قرار از سه کشور آفریقای مرکزی، گنگو و زامبیا عبور کنه و هدف اصلی اون، دسترسی راحت تر و سریع تر به معادن مس در این سه کشور -به ویژه زامبیا_ هستش و در ادامه، این خط آهن، به سمت آنگولا گسترش پیدا خواهد کرد(+). آمریکا این مس رو برای به کارگیری در باتری های الکتریکی، توربین های بادی و پنل های خورشیدی استفاده خواهد کرد.
پی نوشت: در این درس به این نکته اشاره شد که در نخستین سالهای انقلاب صنعتی، در ایران چه کسی حکمرانی می کرده.
حالا که از مقوله ی حمل و نقل مثالی زدم، خواستم اشاره ای کوتاهی داشته باشم که الان حدوداً وضعیت کشورمون در حوزه ی راه به چه شکلی هست.
یکی از قدیمی ترین راه هایی که در کشورمون در حال ساخته، "آزاد راه تهران_ شمال" هستش.
مطالعه روی ساخت این آزادراه از سال ۱۳۷۳ آغاز شد و از سال ۱۳۷۵ در حال ساخته شدن هست.
یکی از دست اندر کاران وزارت راه، گفته اند که تکمیل این پروژه، ده سال دیگه به طول خواهد انجامید.
یعنی تکمیل آزاد راهی به طول تقریبی ۱۲۰ کیلومتر، در مملکت ما، نزدیک به ۴۰ سال زمان می برد!
چند سال قبل یک خلاصه کتاب را دیدم که به انتقلابهای صنعتی از دو بعد نگاه میکرد: انرژی و ارتباطات
در واقع در هر انقلاب صنعتی، منبع انرژی و حرکت تفاوت کرده است، از نیروی انسانی، به سوخت فسیلی و نهایتا به برق
در بعد دیگری توسعه ارتباطات (اعم از روزنامه و مسیر ریلی تا اینترنت و iot) در ایجاد انقلابهای صنعتی نقش داشته اند.
اگر دوستان نام کتاب را ذکر کنند، متشکر خواهم بود
با سلام خدمت متممی های عزیز
در پاسخ به این سوال که چرا انقلاب صنعتی در بریتانیا شکل گرفت میتوان به مقاله" The British Industrial Revolution in Global Perspective" ارجاع داد که یکی از عوامل مهم در وقوع انقلاب صنعتی در بریتانیا را ساختار غیرعادی دستمزدها و قیمت ها در قرن هجدم میداند.دستمزدها در بریتانیا بسیار بالا بودند، در حالی که زغالسنگ و انرژی ارزان بودند.این ساختار قیمت تقاضا برای صرفهجویی در نیروی کار، استفاده از فنآوری انرژی محور را ایجاد کرد.
در این مقاله دستمزدها دربریتانیا از ۴ جهت مورد بررسی قرار گرفته :
دستمزدهای واقعی در شمال غربی اروپا از اواخر قرون وسطی تا دهه ۱۸۷۰ کم و بیش ثابت ماند.با این حال، دستمزد واقعی در اروپای مرکزی و جنوبی کاهش یافت. در نتیجه، پیش از انقلاب صنعتی، استانداردهای زندگی در اروپا بسیار متفاوت بود.همچنین، استانداردهای زندگی در شهرهای آسیایی با استانداردهای اروپای جنوبی و مرکزی در قرن هجدهم برابری داشت – نه با انگلستان.شمال غنی و جنوب فقیر در اروپا پیامد انقلاب صنعتی نبود، بلکه پیش از آن بود.به همین سبب بریتانیایی ها مقداری قدرت خرید برای خرید کالاهای آسیایی مانند چای و کالاهای تولیدی انقلاب مصرفی در قرن هجدهم داشتند.به همین دلیل است که انقلاب مصرف کننده در اروپای شمال غربی در قرن هجدهم رخ داد و به همین دلیل بود که عمدتاً به شمال غربی اروپا محدود شد. در واقع، بحث بر سر این است که این واگرایی بزرگ باعث انقلاب صنعتی شد.
پیش نوشت: به نظرم ما نیاز داریم تا درباره انقلاب صنعتی زیاد مطالعه کنیم و درباره اون عمیقا تأمل و تفکر کنیم. با مطالعه درباره تاریخ تحولات دوران انقلاب صنعتی و پیامدهای بعدیش، احتمالا تغییراتی رو که به صورت تدریجی پس از انقلاب صنعتی اتفاق افتاده رو بهتر درک میکنیم و وضعیت کنونی خودمون رو هم بهتر میفهمیم. وضعیتی که آنچنان دارای پیچیدگی موضوعات و مسائل هست که برامون برگشتن به عقب معنایی نداره و برای داشتن تصمیم ها و عملکردهای بهتر نیاز داریم تا نسبت خودمون رو با موضوعات و پدیده های پیچیده پیرامونی مون بهتر بفهمیم.
درباره مطلب متمم: بیان مختصر تحولات دوران انقلاب صنعتی و پیامدهای بعدیش در این درس متمم برای من خیلی مفید و الهام بخش بود به طوری که تک تک جملات مطلب برام سودمند بود.
یادآوری: ما از متمم یاد گرفتیم که برای یادگیری عمیق و بهتر موضوعات، مطالعاتمون رو درونی و شخصی سازی کنیم و چه بهتر که اونها رو به زبان خودمون بیان کنیم و بنویسیم. به همین بهانه من موضوع انقلاب صنعتی و پیامدهای اون رو در ذهن خودم با واژه «انبوه» ارتباط می دم و ترکیب می کنم تا اون رو بهتر بفهمم و شاید وضعیتی رو که در اون زندگی می کنم عمیق تر درک کنم.
انقلاب صنعتی برای من یعنی زمینه شکل گیری و مطرح شدن مسائل در مقیاس انبوه. این موضوعات و مسائل در جنبه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، علمی، آموزشی، فرهنگی، نظامی، سیاسی و … پدیدار شدند به گونه ای که قبلا چنین مسائلی مطرح نبودند و ما الان نیاز داریم تا درباره ویژگی ها و جنبه های مثبت و منفی اونها بشینیم و فکر کنیم. موضوعات و مسائلی که فیمابین خودشون، تاثیرگذار و تاثیرپذیر هستند.
مثال اول: اگر محصولات در گذشته به صورت محدود و معدود تولید می شدند، انقلاب صنعتی منجر شد تا تولید محصولات به صورت انبوه و در شمار زیاد انجام بشه (مثال اقتصادی)
مثال دوم: اگر زندگی جوامع در گذشته اغلب به صورت روستایی بود و البته شهرهایی با جمعیت های کوچک هم بودند اما انقلاب صنعتی باعث شد تا زندگی مردمان به صورت شهرهایی با انبوه جمعیت پدیدار بشه (مثال اجتماعی)
مثال سوم: اگر در گذشته امکان داشتن سواد خواندن و نوشتن برای عده اندکی (مثلا درباریان و دبیران) فراهم بود اما انقلاب صنعتی منجر به فراگیر شدن آموزش هایی مانند آموزش خواندن و نوشتن بین عموم افراد جامعه شد. (مثال آموزشی)
مثال چهارم: اگر در گذشته لشکرکشی ها و نبردهای نظامی تلفات محدود و کمتری داشت اما با پیشرفت های صنعتی تلفات و کشتار در جنگ ها به صورت انبوه و کشتارجمعی انجام شد (مثال نظامی)
مثال پنجم: اگر در گذشته فعالیت های انسانی تخریب های محدودی رو در طبیعت و محیط زیست ایجاد می کرد و محیط زیست امکان ترمیم تخریب های انسانی رو داشت اما تخریب محیط زیست در دوران پس از انقلاب صنعتی، به مرز بحرانی خودش رسیده (مثال محیط زیستی)
مثال ششم: اگر در گذشته کاربردهای آمارگیری محدود و متفاوت بود اما دنیای صنعتی امروز، دنیای پایش ها و ارائه آمار و ارقام به صورت دائمی و در مقیاس انبوه و کلان هست (مثال مدیریتی)
پی نوشت: معرفی منابع تکمیلی و پایانی متمم برای مطالعه خیلی خوب بود. نمی دونم به زبان فارسی هم منابع خوبی در زمینه انقلاب صنعتی داریم یا نه؟ اما احتمالا به دلیل گوناگونی و پیچیدگی پیامدهای انقلاب صنعتی، برای فهم عمیق تر و مفیدتر این مفهوم به مطالعات متنوع در زمینه های مختلف احتیاج داشته باشیم تا بتونیم درباره موضوعات و مسائل فردی و اجتماعی خودمون بیشتر و عمیق تر فکر کنیم.
سوالی که دارم اینه که چه عواملی باعث بوجود آمدن انقلاب صنعتی شد؟ مثلا ٌ چرا انقلاب صنعتی چهار قرن قبل رخ نداد؟ چرا در اروپا و بطور خاص در انگلستان رخ داد؟ مثلا ما بین سال ۹۰۰ میلادی و سال ۱۰۰۰ میلادی به لحاظ پیشرفتهای صنعتی تفاوت عمده ای در جهان نمی بینیم. اما سال ۱۹۰۰ تا سال ۲۰۰۰ میلادی جهان تغییرات بسیار چشمگیری را تجربه کرده است.با اینکه هردو یک بازه زمانی صد ساله هستند اما نرخ رشد آنها اختلاف معناداری دارد. انگار انسان طی قرنهای قبلی خواب بوده و به یکباره پس از بیداری شروع به رشد و پیشرفت کرده .در واقع درصد پیشرفت و صنعتی شدن خطی نبوده و بصورت غیر خطی رخ داده ..به نظرم انباشتگی دستاوردها و اکتشافات دوران قبل هم در حدی نبوده که عامل انقلاب صنعتی باشد. شاید تغییر در جهان بینی ، باورها، نگاه به طبیعت و ماورا طبیعت یکی از عوامل موثر بوده است.
پاسخی که دارم عرض میکنم البته مربوط به علم ناقص خودم هستش و شاید دقیق و حتی صحیح هم نباشه. ولی تا جایی که میدونم در بازه های زمانی قبل از رنسانس در اروپا و حاکمیت مطلق کلیسا، دریچه های عملی بسیاری بسته بودند و به دانشمندان اصلا اجازه عرضه اندام داده نمی شد که در این بین دادگاه تفتیش عقاید و نمونه ی اون گالیله بسیار مشهور هستش.
در همین زمان در شرق بیشتر از اینکه به ابزار آلات توجه بشه معمولا به مواردی مثل فلسفه و منطق و حکمت و ریاضیات پرداخته شد که پشیرفت های خوبی هم حاصل شد. پس از جنگ های صلیبی خصوصا در طرف اروپایی به این نتیجه رسیدند که شاید بهتر باشه با جدا کردن کلیسا از زندگی روزمره و استفاده از علم پیشرفت رو حاصل کرد.
در ضمن انقلاب صنعتی بسیار بهمن وار روی خودش اثر داشت. برای مثال پیشرفت روش های ارتباطی و قابلیت مکاتبه بین اندیشمندان یک ابزار بزرگ بود که انقلاب صنعتی در اختیار گذاشت که اندیشمندان قبلی از این نمونه خیلی بهره مند نبودند.
:: فرشِ ابزار، عرش اندیشه را اگر نسازد لااقل تکان میدهد ::
/درس ضمنی این تاریخچه برای من با اندکی اضافهگویی/
نمیدانم در آن عصر هم کسی مثل مارشال مکلوهان بوده که بتواند پیامدها و آینده تحولات صنعتی را پیشبینی کند یا نه، اما درسی که من از این تاریخچه میگیرم این است که تغییرات ایجاد شده در ابزار را دست کم نگیریم. ابزار را به معنای وسیعی به کار بردم که شامل ماشینآلات تولیدی و موبایلهای هوشمند هم میشود.
فکر نکنیم که ابتدا فیلسوفان و متفکرانی میآیند و برای ما فلسفه تولید و ارتباطات و ابزار را توضیح میدهند و جهانی جدید را با کلمات و نوشتههای خود به روی ما میگشایند. همگی به تماشای پیامدها و تبعات ابزارهای نو مینشینیم که زاده دست صنعتگران، مخترعان و تولیدکنندگان خلاقی است که احتمالا در لحظه ساخت محصول، تصویری از نتایج بلندمدت کار خود ندارند.
در واقع میخواهم بگویم خیلی از تحلیلهای ریشهای و موشکافانه درباره فلسفه ابزار، پیشفرضهای نهفته در آن و آثار شناختی و فکری آن زمانی رخ میدهد که مثلا کامپیوترهای کوچک (لپ تاپ) آمد و در زندگی ما وایرال شد، سپس و با گذشت چند سال به بررسی ابعاد گوناگون آن پرداخته شد.
حرفی که میزنم بسیار بدیهی و روشن است، تا چیزی خودش را در عمل و واقعیت خارجی نشان ندهد، شناختش ممکن نخواهد بود. ما بازخوردها را میبینیم و آنگاه قضاوت میکنیم. فیدبک میگیریم و سپس بهبود میبخشیم.
اما خیلی وقتها تصویری که در ذهن ماست چیز دیگری است. ما فکر میکنیم که اندیشمندی ظهور میکند و حرفهای خیلی مهمی میزند و بعد مردم دنیا با شنیدن حرفهایش مجذوب آن شده و مکتبی شکل میگیرد مثل مارکسیسم.
تصور میکنیم تغییر جهانبینی و ساز و کار شناختیمان حاصل خواندن کتابهای بزرگان است و جوامع وقتی دچار تحولات عمیق اندیشهای میشوند که فیلسوفان و متفکرانی به سخنرانی و نوشتن بپردازند. شاید در گذشته این طور بود، نمیدانم اما در زمانه ما این ابزار و تکنولوژی است که عمیقا دگرگونمان میکند.
تردیدها، یقینها، سؤالها، دغدغهها، خواستهها و خواستنیهای ما سوار بر قطار ابزار، ایستگاههای تازهای را تجربه میکند.
بستر ظهور ایدهها همین ابزار و مصنوعات بشر است.
صنعت دچار انقلاب شد، کارخانهها بزرگ شدند، شهرنشینی گسترش یافت، شهرها توسعه یافتند، حاشیه نشینی پدید آمد، حاشیهها حامل طبقه خاصی از اجتماع شدند که در خود فرهنگ و آداب و سبک زندگی و آسیبهای خاص خود را داشتند و … . این توالی را در هر یک از جملات بالا میتوانید صفحهها ادامه دهید.
این نوشته گلایه و شکایت از انسان مدرن یا پست مدرن یا هر موجود دیگر نیست، آکنده از ریزبینی و دقتهای علمی و مفهومی هم نیست، صرفا خوانشی از دنیای پیرامون ماست که البته سوگیریهایی هم دارد.
ایده شدیدا تحت تأثیر ماده است، اما اصالت برای کدام است؟ اصالت را چه معنا میکنیم؟ اصلا فایدهای هم دارد که بدانیم کدام یک امر اصیل است؟ این ها سؤالاتی است که گاهی به آن فکر میکنم.
پ.ن: این را نوشتم تا وقتی با ابزاری نو، محصولی جدید، شیوهای نو در تولید یا هر چیزی جدیدی مواجه شدم، برای چند دقیقه هم که شده به این فکر کنم که شاید همین ابزار مقدمه یک پارادایم شیفت و تحولات جهانبینانه باشد.
با سلام
اول از شما تشکر میکنم
واقعا دیدگاه آموزندهای داشتید
در جهت تایید و تکمیل صحبتهای شما
دو درس نکتهای در تحلیل تکنولوژی | تکنولوژی خنثی نیست و مدل مارشال مک لوهان برای تحلیل تکنولوژی ها معرفی میکنم.
سلام علی جان
بابت نظر لطفی که داشتی سپاسگزارم.
اتفاقا تازگیها بحث مفصلی با یکی از دوستان درباره سوگیریهای تکنولوژی داشتم.درس نکتهای در تحلیل تکنولوژی | تکنولوژی خنثی نیست ما رو با سطحی از بینش به تکنولوژی آشنا میکنه که صرفا با نگاه به امکانات و خدماتی که در اختیارمون میذاره به دست نمیاد. گاهی اثرات یک ابزار در زمان و زمینه بسیار دورتری خودش رو نشون میده. این حقیقت کمتر مورد توجه آدمها قرار میگیره، خصوصا در نسبت با شبکههای اجتماعی. اغلب این شبکهها بر اساس نوع محتوایی که منتشر میکنن مورد قضاوت قرار میگیرن.
نمونهای که تازگی بهش توجه کردم اینه که ما تبدیل شدیم به انسانهای اسکرولگر. توی مترو، توی خونه، توی پارک، توی مهمونی یا هر جای دیگه ببین آدمها چقدر روی یک صفحه متمرکز میشن؟ اصلا گویا تاریخ مصرف هر محتوا(عکس،فیلم، استوری،پست) حداکثر به اندازه یک ریلز اینستاگرامه!
البته نمیگم به صفحه موبایلشون نگاه کنیمها :) به حرکت دستشون دقت کنیم. انگشتها مدام بالا و پایین میره تا عطش چشمان ما رو سیراب کنه و گویا این تشنگی دائمیه و هیچ چیز قرار نیست آرامش کنه.
به همین منوال حوصله ما توی همه چیز سر رفته و دائما زندگی رو اسکرول میکنیم. از کنار آدمهای دور و برمون، خانوادهمون، کتابهای عمیق، فیلمها و موسیقیها داریم سریع رد میشیم و مدام میخواهیم بعدی و بعدی و بعدی رو امتحان کنیم. قرار هم نیست روی هیچ کدوم از این «بعدی»ها بایستیم و یه ذره فکر کنیم.
میاییم توی اینستاگرام کلی پیج آموزشی و انتشارات و موزه و … فالو میکنیم، اما هیچ وقت از هیچ کدوم چیز زیادی یاد نمیگیریم چون همه اونها رو توی خشاب اسلحه اسکرول میذاریم و زود تمومشون میکنیم.
در نتیجه شدیم آدمهایی که درباره تمام موضوعات، یک مشت حرف سطحی و اسکرولشده داریم! از سیاست و اقتصاد جهانی، تا مشکل ترافیک و سگهای ولگرد اطلاعات شلخته و بینظمی رو جمع کردیم که حتی به نظر من به درد مجلس گرم کردن هم نمیخوره!
ببخشید پر حرفی کردم.
سلام مجدد مهدی جان
واقعا دیدگاه پر محتوایی داشتید و چندبار آن خواندم و لذت بردم
فقط در تایید و تکمیل دیدگاه شم و آنچه به زیبایی به زندگی اسکرولی تعبیر کردید
چند منبع تکمیلی به ذهنم رسید
اسکرول شدن انسان توسط خودش و سایرین! (اصطلاح برگفته از دیدگاه شما)
در مورد اینکه ما انسانها، خودم قبلی خودمان و همدیگر را اسکرول میکنیم نوشته مبهوت شتاب زندگی از محمدرضا عزیز به ذهنم رسید و بخشی از متن آن را اینجا میآورم
یا در نوشته دیگر محمدرضا عزیز در برای حامد: در مورد روند گسسته شدن مفهوم هویت به خوبی این مفهوم بیان شده است که در ادامه قسمتی از آن را نقل میکنم
اسکرول کردن لحظات(اصطلاح برگفته از دیدگاه شما)
در رابطه با اسکرول کردن لحظات هم در فایل شماره ۸ و فایل ۹ فایل صوتی آموزشی مدیریت توجه و اقتصاد توجه به خوبی اشاره شده است. کلا در هر چیزی عجله داریم و طبیعتا لحظات را از دست میدهیم.
نوشته شب قصه: تجربهی عمیق زندگی هم در این موضوع، واقعا آموزنده و کاربردی است
اسکرول کردن دانش(اصطلاح برگفته از دیدگاه شما)
پاراگراف آخر دیدگاه شما هم واقعا درست است
این مدل دانستهها، هم تلخ است هم خندهدار:)
هرچه که هست مصداق عینی عدم یادگیری کریستالی است.
یکی از مزایای خوبی که با بوجودآمدن انقلاب صنعتی رونق گرفت حل مسائل ونیاز ها به شکل پربازده تر ومفید تر بود مثل پیشرفت چشمگیر صنایع کشاورزی یا حمل ونقل،مزیت این بود که با افزایش ارتباطات ایده ها ومحتوا برای محصولی یاحیطه شغلی مورد نظربه صورت اثر بخش ایفای نقش میکردند کمبودها رو میشد بهتر شناسایی کرد،مهارت ها با پیشرفت جامعه به شکل یک سیستم پویا تر تغییر ساختار دادند به عنوان مثال امروزه خیلی از سازمان ها شرکت ها یا حتی خود ما برای ارائه یک ایده از نگرش و ایده های دیگران وام میگیریم واین شامل مهارت ها هم میشه مثال بارز از این موضوع میشه صنعت گوشی های هوشمند رو نام برد که از نظر تعداد دوربین،قاب،برنامه هاوگزینه های دیگر از ایده های یکدیگر استفاده میکنند
خب این تغییرموجب رفاه تا حد زیادی شد مثلادر اون زمان برای روشناییبهترین منبع استفاده از روغن نهنگ بود که شامل مشکلاتی درصید نهنگ،زمان زیاد برای جستجوی انها شاید ماه ها،امکان غرق شدن کشتی هاو انتظار بیهوده و…بوداما با پیدایش نفت خام این مشکل برطرف شد
یکی ازتبعات انقلاب صنعتی بنظرم پررنگ شدن فاصله طبقات اجتماعی بود، قدرت جامعه و افراد متکی برمالکیت ها ودارایی درصنایع صنعتی بود قشر ضعیف درواقع حق وجایگاهی شاید به اون حدمورد نظر نداشت رانت هایتصمیماتی بالا بود،واین فاصله طبقاتی نقص هایی هستند که ماهم امروزه نه به اون حد ولی درجوامع به شکل دیگری شاهدش هستیم ومیشه گفت شاید بیشترین درصداز همچین نگرشی به انقلاب صنعتی برمیگرده
به نظر می رسد بعد از تعبیر کلاوس شواب اقتصاد دان آلمانی درخصوص نامگذاری تحولات دیجیتالی فراوان وسریع به نام انقلاب چهارم صنعتی در کتاب (The fourth industrial revolution) و رشد غیرخطی آن نتوان پایانی برای این عصر متصوربود مگر آن که انقلاب بعدی یک جهش تکنولوژیک فراتر از کره زمین بوده وپیوندی با دنیاهای دیگر برقرارکند.
شاید با دیدن فیلم عصر جدید، چارلی چاپلین بتوان زندگی را که در پس انقلاب صنعتی شکل گرفت. را مشاهده کرد.
در این فیلم ،زندگی را نشان می دهد که در خدمت ماشین است و نگاه ماشینی به انسان ها می شود. به طوری که در قسمتی از فیلم که چارلی چاپلین در حال سفت کردن پیچ های ،قطعاتی است. که از ماشین خارج می شود. حتی فرصت نمی کند که ساده ترین کارهای انسانی یعنی خاراندن دماغ خود را انجام دهد. نوعی تقسیم کار تیلوری هم در این فیلم دیده می شود که هر کس مشغول انجام کاری در خط تولید است. تا بازدهی بیشتری داشته باشد. نگاه داشتن بازدهی بیشتر بدون توجه به عوامل انسانی و زیست محیطی در فیلم دیده می شود.
با سلام
درباره اینکه بعد از انقلاب صنعتی، یکی از نگاهها به انسان
نگاه ماشینی است
شکی در آن نیست.
اما در ادامه، تصویری کوچک از دنیای فاجعه قبل از انقلاب صنعتی را تصویر میکنم.
حقوق زنان
ولی قبل از انقلاب صنعتی حقوق زنان چیزی در حد حقوق حیوانات بوده است (+)
در صفحه اینستاگرام آقای مهدی تدینی (tarikhandishii) میخواندم
وقتی زنان در صنعتی شدن کم کم به تحصیل روی آوردند و برای آنان مشاغل خارج از خانه فراهم شد
زنان به تدریج، دارای شغل و استقلال مالی شدند و سپس حق و حقوق خود را مطالبه کردند.
پایان دوران سیاه برده داری
بردهداری در همه جای جهان (حتی ایران) یک موضوع عادی بوده است (+)
به نظر خودم
با آمدن ماشین آلات، نیاز به بردهداری کمتر شد و افزایش آگاهی عمومی مردم جهان به کمک افزایش ابزار ارتباطاتی
بردهداری لغو شد.
افزایش طول عمر انسان
طول عمر انسان، بسیار کوتاه و چیزی در حدود بین ۲۰ تا ۳۰ سال بوده است (+)
در مورد افزایش طول عمر انسان هم، دلیل آن واضح است.
نعمت انقلاب صنعتی
در کل حرف من این است
انقلاب صنعتی ما را از زندگی حیوانی به زندگی ماشینی رساند
خود این یک نعمت بزرگ و جهش عظیم است.
شخصا فکر میکنم توسعه جهان (بر خلاف نظر تافلر که بر سه موج تأکید میکند) از شش موج توسعه صنعتی پیروی می کند و البته در این میان سه موج را هم می توان در تقسیم بندی «هانتینگتون» برای دموکراسی سازی مشاهده کرد
موج سوم دموکراسی
انقلاب صنعتی – ۱۷۷۱
عصر ماشین بخار و راه آهن – ۱۸۲۹
عصر استیل و صنایع سنگین – ۱۸۷۵
عصر نفت، الکتریسیته، صنایع اتومبیل و تولید انبوه – ۱۹۰۸
عصر اطلاعات و تبادل داده ها – ۱۹۷۱
امواج توسعه کندراتیف :
پنج موج کندراتیف را بعدا دانیل اسمیهولا به شش موج به شرح ذیل توصیف کرده است:
موج انقلاب اعتباری – کشاورزی (۱۶۰۰ – ۱۷۸۰)
موج انقلاب صنعتی (۱۷۸۰ – ۱۸۸۰)
موج انقلاب تکنولوژیکی (۱۸۸۰ – ۱۹۴۰)
موج انقلاب علمی – تکنولوژیکی (۱۹۴۰- ۱۹۸۵)
موج انقلاب اطلاعات و تکنولوژی ارتباطی (۱۹۸۵ – ۲۰۱۵)
موج فرضی انقلاب پسااطلاعاتی (۲۰۱۵ – ۲۰۳۵؟)
الوین تافلر در کتاب موج سوم در تقسیم بندی سیر تحول جهان از این عصر بعنوان دومین مرحله این فرایند یاد میکند:
موج اول عصر کشاورزى: إنسانها که قبل از این دوره صرفاً از طریق شکار امرار معاش میکردند و بشکل سیار سکنى میگزیدند با آموختن کشاورزى یکجا نشینى قبیله اى را آغاز کردند. این همزیستى گروهى عامل بوجود آمدن اولین ( ابتدایى ترین ) قوانین اجتماعى شد.
موج دوم عصر صنعتى: بعد از پیدایش انقلاب صنعتى در غرب اروپا، ساختار خانوار از شکل گروهى به متمرکز یا هسته اى Nuclear Family تغییر یافت. سرعت تغییرات در این دوره بمراتب بیش از دوره اول بود بنحوى که سازگارى با این سرعت براى خانواده براحتى میسر نبود و بیماریهاى ( اختلالات ) روانى و طلاق از نکات منفى و آموزش و بهداشت از پیامدهاى مثبت این دوره هستند.
موج سوم عصر فرا صنعتى ( بعداً اطلاعات ): این دوره که بتدریج از اواخر دهه ۵٠ میلادى شروع شد ترکیبى از دو دوره قبلى را براى خانواده بهمراه داشت، بدین نحو که در عین حال که ترکیب خانواده بصورت هسته اى باقى ماند اما به یمن وجود تکنولوژى هاى جدید باز توانستند در گستره بازترى حتى به وسعت دهکده جهانى زندگى کرده و معاملاتشان را هم در قالبهاى جدید مانند WTO و NAFTA گسترش بدهند.
در اکثر کتابهای مربوط به مباحث توسعهی اقتصادی، انقلاب صنعتی را نقطهی عطفی در ایجاد شکاف توسعه و پیشرفت میان کشورها در نظر میگیرند.
اگرچه نقطهی شروع این انقلاب در بخش صنعت و تولید کشورها اتفاق افتاد ولی سایر بخشهای آن کشور از جمله بخشهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و… را هم دستخوش تغییرات گستردهای کرد.
یکی از نکات جالب در انقلاب صنعتی برای من این است که با وجود اینکه برخی از ماشینآلات یا روشهای جدید در کشورهایی بهجز انگلیس مثلاً در فرانسه یا سایر کشورها ابداع میشدند، ولی این کشور انگلیس بود که از روشها و دستگاههای جدید برای تولید استفاده میکرد و در واقع آنها را کاربردی میکرد.
همین نیز موجب شد تا اولین نشانههای انقلاب صنعتی در این کشور دیده شود و نیز حق انحصاری استفاده از آن ماشینآلات موجب میشد تا پیشرفتهای حاصل از آن یا با تأخیر به سایر کشورها وارد شود و یا از روشهایی مانند تقلید، استفاده از نیروی کار ماهر انگلیسی و یا حتی در مواردی قاچاق دستگاهها و ماشینآلات، برای انتقال آن فنآوری به کار گرفته شود.
تفاوت عمدهای که انقلاب صنعتی با سایر انقلابها دارد این است که برخلاف سایر انقلابها که به شکل یک تغییر سریع رخ میدهند، انقلاب صنعتی فرایندی بود که به شکل تدریجی رخ داد. در واقع انقلاب صنعتی Evolution است تا Revolution.
از طرفی دیگر، افرادی مانند جیمز کوریک در کتاب انقلاب صنعتی و یووال نوح هراری در کتاب انسان خردمند، انقلاب صنعتی را یک انقلاب دائمی مینامند. انقلابی که اگرچه نقطهی شروع آن با دستگاه ریسندگی و ماشین بخار بود، ولی در همان جا متوقف نشد و طی سالهای متمادی آثارش و محصولاتش (از قبیل راه آهن، هواپیما، خودرو، تلگراف، تلفن، تلویزیون، سینما، کامپیوتر،…) به شکلهای مختلف در زندگی انسانها نمود پیدا کرد.