اثر گلخانه ای | گرمایش زمین چیست و چرا باید به آن توجه کنیم؟
اثر گلخانهای موضوعی است که به نوعی با زندگی همهٔ ما سر و کار دارد و خوب است که اندکی دربارهٔ آن بدانیم.
در عین حال طی سالهای اخیر، دولتها در سراسر جهان، به این موضوع بسیار حساس شدهاند و یکی از علتهای سختگیری در زمینهٔ تولید آلایندهها، همین اثر گلخانهای است.
تشویقها و تنبیههای مرتبط با آلایندهها، گرمایش زمین و اثر گلخانهای، هر روز بیشتر و جدیتر میشوند و قلمرو گستردهتری را در برمیگیرند.
به همین علت، همهٔ کسانی که به نوعی با استراتژی سر و کار دارند، لازم است تا حدی دربارهٔ اثر گلخانهای بدانند؛ چه کسی که با صنایع سنگین مانند خودروسازیها درگیر است و چه فردی که از طریق کار با رمزارزها و فعالیتهای مرتبط با آنها کسب درآمد میکند.
با توجه به این توضیحات، درس حاضر دربارهٔ «اثر گلخانهای» چه به عنوان زیرمجموعهای از مباحث تفکر سیستمی، استراتژی و مسئولیت اجتماعی و چه به عنوان اطلاعات عمومی، میتواند برای شما مفید باشد.

اثر گلخانه ای (Greenhouse Effect) یکی از اصطلاحاتی است که در دهههای اخیر دربارهٔ آن بسیار خوانده و شنیدهایم و افراد بسیاری معتقدند که این اثر یکی از جدیترین چالشهای پیش روی انسان برای زندگی روی زمین است.
تغییرات اقلیمی (Climate Change) و گرمایش زمین (Global Warming) هم دو اصطلاح دیگر هستند که با اثر گلخانه ای ارتباط تنگاتنگ دارند و در کنار آن مطرح میشوند.
بسیاری از دانشمندان معتقدند که اثر گلخانه ای باعث گرمایش زمین میشود و گرمایش زمین هم نقش مهمی در تغییرات اقلیمی ایفا میکند.
تمرکز ما در این درس بر روی مفهوم اثر گلخانه ای است. اما در حاشیهٔ آن به گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی هم اشاره میکنیم.
برای این که مفهوم اثر گلخانه ای شفافتر شود، بهتر است این بحث را به چند موضوع کوچکتر تقسیم کنیم:
الان زمین چقدر گرم است؟
ممکن است این سوال ساده به نظر برسد. اما برای این که زبان مشترکی با دانشمندان داشته باشیم، لازم است بدانیم آنها دمای زمین را چگونه حساب میکنند.
روش رایج در اندازهگیری دمای زمین این است که متوسط دمای تمام نقاط زمین را در تمام لحظات سال حساب میکنند. یعنی از سرمای قطب تا گرمای کویرهای ایران و صحراهای آفریقا. بر این اساس، دمای فعلی کرهٔ زمین حدود ۱۴ درجه است (+/+).
تعریف اثر گلخانه ای | چه چیزی باعث گرم شدن زمین میشود؟
اثر گلخانهای را به شکلهای مختلفی تعریف میکنند. اگر بخواهیم اثر گلخانه ای را به زبان ساده تعریف کنیم، میتوانیم چنین بگوییم:
زندگی موجودات زندهٔ روی زمین، به گرمای خورشید و تابش نور آن نیاز دارد. تابش خورشید، زمین را گرم میکند. زمین دوباره بخشی از این گرما را در قالب نور مرئی و امواج مادون قرمز، بازتاب میدهد و به این شکل، طی میلیونها سال، دمای خود را در تعادل نگاه داشته است. دمایی که تمام موجودات زنده، اعم از گیاهان و جانوران و انسانها، به آن عادت کردهاند و بر پایهٔ آن تکامل یافتهاند.
بخش اصلی اتمسفر زمین را اکسیژن و نیتروژن تشکیل میدهد. با این حال، علاوه بر اکسیژن و نیتروژن، گازها و ذرات معلق متنوعی هم در جوّ زمین وجود دارند.
تعدادی از این گازها و ذرات معلق، گرمای بازتاب داده شده از سطح زمین را به خود جذب میکنند و گرم میشوند. به عبارت دیگر اجازه نمیدهند این گرما در قالب امواج نور از زمین دور شود و آن را در اطراف زمین نگه میدارند.
این وضعیت را میتوان به یک گلخانه تشبیه کرد. درست همانطور که سقفها و دیوارهای شیشهای گلخانه، گلها را از جهان اطراف جدا میکنند، این گازها و ذرات معلق هم مانند یک پتو یا کیسهٔ شفاف، زمین را در خود حبس کردهاند. به همین علت، این پدیده را اثر گلخانه ای مینامند.
اثر گلخانه ای بسیار مفید است
گازهای گلخانه ای چه هستند؟ مهمترین آنها کدامند؟
همهٔ گازها اثر گلخانه ای ایجاد نمیکنند. در گازهایی که فقط دو اتم یکسان دارند، توزیع بار الکتریکی یکنواخت است و به علت متقارن بودن ساختار مولکول، پیوند بین اتمی نمیتواند گرما را در قالب ارتعاش پیوندها جذب کند. حتی مولکولهای دو اتمی با اتمهای متفاوت (مثلاً منوکسید کربن یا CO) ظرفیت بالایی برای جذب انرژی گرمایی ندارند. اما مولکولهای سه اتمی و پیچیدهتر از سه اتمی که از ساختار متقارن فاصلهٔ زیادی دارند، بخش قابلتوجهی از انرژی امواج مادون قرمز را جذب میکنند. به این شکل که با جذب فوتونهای نور، ارتعاش پیوندهای بین اتمی آنها افزایش پیدا میکند و به زبان ساده، انرژی گرما در داخل مولکولها حبس میشود (+).
با این توضیح، مولکولهای اکسیژن (O2) و نیتروژن (N2) که یک پیوند خطی ساده دارند و حدود ۹۷٪ اتمسفر را تشکیل میدهند، اثر گلخانه ای ندارند و نمیتوانند گرما را به خود جذب کنند.
اما بر خلاف مولکولهای دو اتمی اکسیژن و نیتروژن، مولکولهای سه اتمی در اتمسفر میتوانند بخش قابلتوجهی از گرمایی را که به شکل امواج مادون قرمز بازتاب پیدا کرده در خود جذب کنند.
با این توضیح، آیا میتوانید مهم ترین گازهای گلخانه ای را حدس بزنید؟ اگر فهرست خود را با دی اکسید کربن (CO2) شروع میکنید، اشتباه کردهاید. مهم ترین گاز گلخانه ای «بخار آب» است. H2O به خاطر سهاتمی بودن، ظرفیت بالایی برای جذب گرما دارد.
با این مقدمه میتوانیم فهرست گازهای گلخانه ای را کاملتر کنیم:
- بخار آب (H2O) که حدود ۲.۵٪ جوّ را به خود اختصاص داده
- دی اکسید کربن (CO2) که حدود ۰.۰۳۸٪ جوّ (= یک بیستوپنجمِ یک درصد) را تشکیل میدهد
- متان (CH4) که حدود ۰.۰۰۱۸٪ جوّ (= یک پانصدمِ یک درصد) را به خود اختصاص داده
- نیتروز اکسید یا گاز خنده (N2O)، اوزون (O3) و کلروفلوروکربنها (CFC) هم از جمله گازهای گلخانه ای هستند که البته سهم بسیار کمتری از جوّ را به خود اختصاص میدهند
چون درک این عددهای کوچک برای ما ساده نیست، بهتر است در ادامهٔ درس از ppm (تعداد در میلیون) استفاده کنیم. یعنی بگوییم سهم دی اکسید کربن در اتمسفر زمین حدود ۳۸۰ ppm است و سهم متان از حدود ۱.۸ ppm فراتر نمیرود.
چرا در بحث گازهای گلخانه ای نگران بخار آب نیستیم؟
دی اکسید کربن و نقش آن در گرمایش زمین
دی اکسید کربن گاز خطرناکی نیست. در بسیاری از نوشیدنیهای گازدار، از نوشابه و آب گازدار گرفته تا دوغها وجود دارد و ما آن را به سادگی میخوریم.
هر بار هم در نفس کشیدنمان، هنگام بازدم، دی اکسید کربن تولید میکنیم و این کار، بخشی طبیعی و اجتنابناپذیر از زندگی روزمرهٔ ماست. برآورد میشود یک انسان به طور متوسط روزانه حدود یک کیلوگرم دی اکسید کربن در قالب بازدم تنفسی ایجاد میکند. البته به شرطی که ورزش و فعالیتهای سنگین انجام ندهد و حجم هوایی که تنفس میکند بیشتر نشود (+).
پس چرا باید نگران دی اکسید کربن باشیم؟ این گاز که منشاء طبیعی دارد و از زمانی که موجودات هوازی در زمین زندگی میکنند، همواره در فرایند زیست و تنفس آنها حضور داشته است.
مشکل اینجاست که ما انسانها با فعالیت صنعتی خود هم گاز دی اکسید کربن تولید میکنیم و این گاز صنعتی، بر خلاف دی اکسید کربن حال از فرایندهای طبیعی، با مکانیزمهایی که در طبیعت وجود دارد مهار نمیشود. بلکه صرفاً به جوّ زمین اضافه میشود و برای مدت طولانی در آن باقی میماند.
البته آب سطح اقیانوسها میتواند کمی از دی اکسید کربن را در خود جذب کند. اما این ظرفیت آنقدر کم و ناچیز است که نمیتوان روی آن حساب باز کرد. ضمن این که با افزایش دمای زمین و آب اقیانوسها، ظرفیت آب برای جذب دی اکسید کربن باز هم کمتر و کمتر میشود (حتماً میدانید که اگر درب شیشهٔ نوشابهٔ گرم را باز کنید، بخش قابلتوجهی از گاز دی اکسید کربن خارج میشود).
مشکل دیگری که با دی اکسید کربن وجود دارد این است که این گاز به سختی با مواد شیمیایی دیگر واکنش میدهد. بنابراین تقریباً هر چه دی اکسید کربن از طریق فعالیتهای صنعتی و سوزاندن سوختهای فسیلی تولید میشود، به حجم قبلی اضافه میشود و در جوّ باقی میماند.
البته بخشی از دی اکسید کربن در قالب باران ممکن است در اقیانوسها بریزد و با کلسیم واکنش دهد (کربنات کلسیم) و در نهایت به عنوان رسوب در ته دریاها تهنشین شود.
اما حجم این واکنشها آنقدر کم است که میتوان گفت در افق عمر انسان، گاز دی اکسید کربنی که تولید میشود، از هوا خارج نخواهد شد.
گاز دی اکسید کربن برای چه مدت در جوّ میماند؟
نمیتوان یک زمان مشخص را به عنوان میانگین، برای خروج دی اکسید کربن از هوا و رسوب کردن آن در زمین اعلام کرد. چون منحنی آن لگاریتمی است.
روش بهتر این است که نرخ خروج را اینگونه تصور کنید (+): «اگر امروز ۱۰۰ واحد دی اکسید کربن به جو اضافه شود
- ٪۵۰ آن پس از حدود ۳۰ سال از جوّ خارج میشود
- ٪۳۰ آن پس از چند قرن از هوا جدا میشود
- دیاکسیدکربن باقیمانده هزاران سال در جوّ باقی میماند.»
با توجه به این منحنی لگاریتمی (که در سالهای دورتر، کندتر میشود) برخی منابع متوسط عمر دیاکسید کربنی را که ما به هوا اضافه میکنیم، بین ۲۵۰۰۰ تا ۳۵۰۰۰ سال اعلام کردهاند (+).
به همین علت است که با وجودی که دی اکسید کربن موجود در جوّ طی دهها هزار سال حدود ۲۸۰ پیپیام بوده، صرفاً از اول انقلاب صنعتی تا کنون (یعنی کمتر از سه قرن) به ۳۸۰ پیپیام رسیده است.
دسترسی کامل به این درس و ۵۵ درس دیگر دربارهٔ تفکر سیستمی برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است. تا کنون ۱۵۰۳۱ نفر از متممیها مجموعاً ۳۸۰۵۲ تمرین در درسهای تفکر سیستمی ثبت کردهاند.
با عضویت ویژهٔ متمم علاوه بر این ۵۵ درس به هزاران درس دیگر از جمله درسهای زیر دسترسی خواهید داشت:
مدل ذهنی | تفکر استراتژیک | تفکر نقادانه
کوچینگ | مشاوره مدیریت | استعدادیابی
تصمیم گیری | حل مسئله | مدیریت زمان | یادگیری
گزینهی دیگر هم پیگیری منظم مجموعه درسهای دوره MBA متمم است.
محصول آموزشی مرتبط
گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی
همانطور که در ابتدای درس گفته شد، آنچه باعث میشود ما نگران افزایش حجم گازهای گلخانهای در جوّ زمین باشیم، اثر گرمایشی آنها و افزایش متوسط دمای کرهٔ زمین است.
اگر این افزایش بسیار کُند و تدریجی بود (مثلاً در حد یک درجه در هر چند صدهزار سال) میشد انتظار داشت گونههای روی زمین به نوعی آن با تطبیق پیدا کنند (صرفاً در حد یک انتظار. اگر چه قابل محاسبه و ارزیابی نیست). اما قطعاً این نرخ سریع تغییرات، چیزی نیست که طبیعت بتواند از عهدهٔ آن برآید.
به همین علت، پیشبینی میشود که گرمایش زمین و به تبع آن، تغییرات اقلیمی، باعث شود که بسیاری از موجودات نتوانند به زندگی خود بر روی زمین ادامه دهند.
با وجودی که بررسی دمای زمین و اثر گرمایشی گازهای گلخانهای را میتوان با دقت قابلقبولی محاسبه کرد، اما دربارهٔ تغییرات اقلیمی و اثرات اکولوژیک آنها باید به شبیهسازیها تکیه کنیم.
به همین علت، دانشمندان و پژوهشگران مختلف، بسته به این که این پدیده را چگونه مدلسازی کرده باشند، اعداد و ارقام متفاوتی را در مقالهها اعلام میکنند. با این حال، به رغم همهٔ تفاوتها، بر روی اصل موضوعِ انقراض گونهها اتفاقنظر وجود دارد و به نظر میرسد که بین ۲۰ تا ۵۰ درصد از گونههایی که امروز بر روی زمین زندگی میکنند، در سال ۲۰۵۰ وجود نداشته باشند (دانلود فایل PDF یک نمونه گزارش).
دربارهٔ گرمایش زمین، بحثهای دیگری هم وجود دارند که باید به آنها بپردازیم؛ از سهم صنایع و کشورهای مختلف در تولید گازهای گلخانهای تا نقدهایی که به بحث گرمایش زمین وارد میشود (اگر به خاطر داشته باشید، ترامپ یکی از منتقدان جدی بحث گرمایش زمین بود). با توجه به این که ایران هم یکی از تولیدکنندگان اصلی گازهای گلخانهای در جهان است، اطلاعات بیشتر در زمینهٔ جنبههای مختلف این بحث میتواند ما را با بخشی از چالشهایی که در آینده با آنها دستبهگریبان خواهیم بود نیز آشنا کند.
این موضوعات را در بخش دوم این درس بررسی خواهیم کرد.
در یکی از درسهای متمم به مصاحبهای با بوچالتی – از دانشمندان مطرح در حوزهٔ منابع آبی – اشاره کردهایم. او معتقد است که چالش آب و چالش انرژی دو مورد از بزرگترین بحرانهای پیش روی بشر خواهند بود. اگر به بحث محیط زیست و نقش انسان در آن علاقهمند هستید، پیشنهاد میکنیم آن مصاحبه را بخوانید:
نگران تصمیمهای پیچیده و دشوار دربارهٔ منابع آب هستم
در اجلاس بیستوهشتم تغییرات اقلیمی که در امارات برگزار شد، برای اولین بار کشورها پذیرفتند که صریحاً سوخت های فسیلی را به عنوان یکی از علل گرمایش زمین معرفی کنند. در این اجلاس بر سر یک عبارت در توافق نامه نهایی بحثهای طولانی درگرفت و حتی اعلام توافق نهایی یک روز عقب افتاد. ما این داستان را در یکی از درسهای تسلط کلامی شرح دادهایم:
تمرین و مشارکت در بحث
شما چه اطلاعات دیگری در زمینهی گرم شدن زمین و اثرگلخانهای دارید یا در مقالات مختلف مطالعه کردهاید که میتواند برای دوستان متممیتان جذاب باشد؟
در زمینهی نقدهایی که به نظریه گرمایش زمین وجود دارد چه اطلاعاتی دارید؟ این نقدها تا چه حد قابل اتکاست؟
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری تفکر سیستمی به شما پیشنهاد میکند:
- تفکر سیستمی چیست؟ | دوره آموزشی تفکر سیستمی | از تعریف تا تحلیل سیستمها
- تفکر سیستمی به زبان ساده
- فایل صوتی معرفی دوره آموزشی تفکر سیستمی
- یک کلیپ تصویری درباره تفکر سیستمی (بالانس)
- راسل اکاف (راسل ایکاف) | تدوینگر تفکر سیستمی
- کتاب تفکر سیستمی (مدیریت آشوب و پیچیدگی) | جمشید قراچه داغی
- کتاب تفکر سیستمی | چگونه جزوه تفکر سیستمی دنلا مدوز به کتاب تبدیل شد؟
- لودویگ فون برتالانفی | نویسندهٔ کتاب نظریه عمومی سیستمها
- پیتر سنگه و چند جمله کوتاه در مورد تفکر سیستمی
- تعریف سیستم چیست؟ | سیستمهای باز و بسته | چند مثال از انواع سیستم
- سیستم باز چیست؟ | ویژگیهای سیستم باز و چند مثال
- چگونه میتوان بهترین خودرو جهان را ساخت؟ | دام بهینه سازی جزئی
- رویکرد سیستمی در یک جمله | توجه به ترکیب (سنتز) به جای تجزیه (آنالیز)
- تفکر خطی در برابر تفکر سیستمی
- رفتارهای غیرمنتظرهٔ سیستمها | وقتی سیستم در برابر سیاستگذار مقاومت میکند
- رویکرد سیستمی | نگاه چندبعدی در برابر تکبعدی
- هم پایانی در سیستمها | برای رسیدن به مقصد تنها یک راه وجود ندارد
- گرفتار کدامیک هستید: مشکل سیستمی یا مشکل در سیستم؟
- مدل کوه یخ در تفکر سیستمی | آیا به تفاوت رویداد و روند توجه دارید؟
- گاوین اشمیت: فاصله بین خبرها و فهم ما
- مبانی تحلیل سیستم (اجزا، روابط، هدف)
- نقاط اهرمی، نقاط کلیدی و نقاط مرزی در سیستمها
- همیشه نمیتوان از مطالعات آماری، نظریه های علمی استخراج کرد
- راسل اکاف، تفکر سیستمی و هدفهای ضمنی
- مسائل چند ریشهای | زنبورهایی که ناپدید میشدند
- چه کسی مقصر است؟ | به علتهای نزدیک قانع نشویم
- بازخورد یا فیدبک چیست؟
- بازخورد در مدیریت | هر نظر، نقد یا پیامی بازخورد نیست
- راهکارها را با توجه به محدوده اثر و افق زمانی آنها تحلیل کنید
- اثر مار کبرا | کاربرد تفکر سیستمی در سیاست گذاری
- نیازمندان دوردست | فاصلهٔ فیزیکی چه تأثیری بر وظایف اخلاقی میگذارد؟
- آلاینده های محیطی | مفهوم «آلاینده» و «محیط» را گستردهتر ببینیم
- معرفی پادکست فریکونومیکس | استیون لویت و استیون دابنر
- جنگ با گنجشکها | هزینهٔ نادیده گرفتن پیچیدگیهای سیستمی
- مالیات پنجره | نیت خیری که سنگفرش جادهٔ جهنم شد
- دایره همدلی | ما با چه کسانی همسرنوشت هستیم؟
- بدهی ما به آینده | عمری به اندازهٔ عمر همهٔ انسانها
- آرکتایپهای سیستمی | جابجایی بار در سیستم
- آرکتایپهای سیستمی | موفقیت سهم موفقهاست
- آرکتایپهای سیستمی | گلولههای برفی و محدودیتهای رشد
- آرکتایپهای سیستمی | فرسایش تدریجی اهداف و استانداردها
- آرکتایپهای سیستمی | هدف گذاری اشتباه برای سیستمها
- آنکس که راه حل مسئله را میدانست، عاشق مسئله شده است
- تعریف نگرش سیستمی با یک مثال از پیتر سنگه
- پارادوکس ایکاروس | همان چیزی که موفقمان کرده میتواند باعث شکستمان شود
- سواری رایگان | پسورد اینترنت همسایهام را میدانم!
- آیا نمایشگاه کتاب به کتابفروشیها آسیب میزند؟
- مالیات آمازون یک راهکار سیستمی است یا غیرسیستمی؟
- درباره مصرف پلاستیک و حفظ محیط زیست | تجربه ذهنی
- تجربه ذهنی | مشارکت در درآمد فارغ التحصیلان دانشگاهها
- ضررهای سیگار | سنگینترین حکم خسارت در تاریخ دادگاههای جهان
- اثر گلخانه ای | گرمایش زمین چیست و چرا باید به آن توجه کنیم؟
- نباید چنین میشد | دربارهٔ متناسب نبودن علت و معلول!
- نگرش سیستمی (مرور و جمعبندی) | به روایت راسل اکاف
- کتاب پنجمین فرمان نوشته پیتر سنگه درباره سازمان یادگیرنده
- کتاب رقص تغییر | چالشهای تغییر پایدار | پیتر سنگه
- کتاب «دربارهٔ سیستمهای هدفمند» | راسل اکاف
- اتاق خبر | درس تفکر سیستمی
- پروژه پایانی تفکر سیستمی
- منابع تکمیلی | دوره صوتی آموزش تفکر سیستمی محمدرضا شعبانعلی
- کارنامه شما در درس تفکر سیستمی
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای آشنا شدن بیشتر با متمم به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کنید و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید.
توجه داشته باشید که خرید ششماهه و یکساله بهترتیب معادل ۲۰٪ و ۳۸٪ تخفیف (نسبت به خرید یکماهه) محسوب میشوند.برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : ریگار تارگرین
تصمیم آمریکا برای خروج از پیمان پاریس هم البته یکی از بدترین خبرها برای طرفداران محیط زیست و نظریه گرمایش زمین بود. متاسفانه رییس جمهوری در این کشور به قدرت رسیده که این بدیهیات علمی را هم به رسمیت نشناخته و صرفا به خاطر ایجاد شغل، حاضر به تخریب دستاوردهای خوب چند سال گذشته کشورش بوده.
البته من ترجیح میدهم که سمت خوشبینانه ماجرا را هم ببینم. مثلا این که اپل برق مورد نیازش را از منابع تجدیدپذیر و طبیعی تامین میکند و ردپای کربنیاش را به طور مداوم کاهش میدهد. کاری که شرکتهای بزرگ دیگر سیلیکونولی هم در حال انجامش هستند.
از طرفی اخبار این حوزه را که دنبال میکردم این استارتاپ کانادایی برایم جذاب بود. این شرکت میخواهد دستگاههایی بسازد که co2 موجود در هوا را مکیده و ذخیره کند؛ و آن را به عنوان یک سوخت تمیز دوباره به چرخه مصرف بازگرداند. هدف کوتاه مدتشان هم مکیدن و ذخیره روزانه یک میلیون تن co2 است. رقمی که تقریبا برابر با آلودگی تولید شده توسط 100 اتومبیل در طول یک سال است. افرادی مثل بیل گیتس هم در این شرکت سرمایهگذاری کردهاند و به نظرم تلاشهایشان در این زمینه جذابیتهای زیادی دارد.
مدتی پیش هم در جایی خواندم که هندیها هم به طور آزمایشی در برخی محوطهها آبراهههایشان را با استفاده از سلولهای خورشیدی مسقف کردهاند.به این ترتیب هم سطح تبخیر آبهای سطحی و روان را کم میکنند و هم تابش شدید خورشید را جذب و از آن برق تولید میکنند. به قول معروف یک تیر و دو نشان. (لینک کمکی)
تلاشهای این چنینی است که من را نسبت به آینده خوشبینتر میکند. هر چند که شاید شرایط در حال حاضر کمی تیره و تار به نظر برسد اما آینده را میتوان روشنتر و امیدوارانهتر نگاه کرد.
شاید باید با خودمان به صلح برسیم.
مدتی قبل با دوستان سر یک موضوعی شبیه به این مطلب بحث میکردیم.
برخی از مسائل هست که کاملا برای اکثر افراد جامعه مشخص هست که مضر و ضررهاش طی گذر زمان بیشتر از منفعت فعلیش هست. بحث ما این بود که چرا مردم با دونستن این مطلب، اقدامی برای جلوگیریش نمیکنن.
در انتها استادی که داشتن صحبت میکردن، اضافه کردن که اگر خیلی عمیق به موضوع نگاه کنیم فی الواقع درون هر انسانی یک فطرتی برای رعایت حق مردم ( حق الناس از باب باور دینی) هست که این فطرت نه نیازی به اعمال قانون و قدرت خارجی داره و نه اینکه فشار اضافی بر انسان وارد میکنه پس درنتیجه برای اکثریت مردم جهان قابل استفاده هست. در ادامه برای جواب اینکه پس چرا مردم در برابر این فطرت مطیع نیستند مطلب قشنگی اضافه کردن و گفتن:
این فطرت درست مثل ظرفی که با کارهای نکوتر و امثالهم ظرفیتش پرتر میشه، بعد از اینکه تونست خود فرد را به صلح با خودش برسونه حالا میل به این داره که دیگران هم همه باهم در صلح باشند. اما اینکه ما چیکار میکنیم باید کلاه خودمون قاضی کنیم…
نتیجه این صلح همگانی، میشه اون مدینه فاضلهای که مدنظر خیلیاست….
و تو این موضوع در حالت آرمانگرایانه، اگر مردم جهان به یک هدف واحد و صلحی درونی برسن، چرا باید این اتفاق غیر قابل پیشگیری باشه؟
در اهمیت پرداختن به موضوع بحرانهای اقلیمی، سازمان بهداشت جهانی در شعار روز جهانی بهداشت ۲۰۲۲ با عنوان سیاره ما، سلامت ما(our planet, our health) توجهش را بر عوامل موثر بر سیاره زمین از جمله تغییرات اقلیمی و تاثیر آن بر سلامت متمرکز کرده است. در وبسایتWHO آمده است که :
سازمان بهداشت جهانی تخمین میزند که سالانه بیش از ۱۳ میلیون مرگ در سراسر جهان بر اثر عوامل محیطی قابل اجتناب رخ میدهد که این عوامل شامل بحرانهای اقلیمی است که بزرگترین تهدید سلامتی است که نوع بشر با آن روبرو بوده است. بحران اقلیمی ، بحران سلامتی است.
از هم متممی های عزیز درخواست می کنم مقاله بشر نقشی در گرم شدن کره زمین ندارد را مطالعه بفرمایند.
متمم جان نکته در اینجاست:
گرمایش زمین حاصل افزایش دوره ای فعالیت خورشیدی است. که بارها در طول عمر زمین تکرار شده.
افزایش گازهای گلخانه ای معلول گرمایش زمینه، علت گرمایش زمین نیست.
چه کسی از این دروغ بزرگ نفع می بره؟ سر این رشته دقیقا دست کیه؟
فیلم مستند کلاه برداری بزرگ گرم شدن کره باورهای نسبتا پذیرفته شده در مورد معرفی کردن تغییرات آب و هوایی به عنوان پدیدهای فقط مختص به عصر حاضر و نقش دی اکسید کربن در این پدیده را به زیر سوال می برد و باعث شکل گیری نگاهی کاملا متفاوت نسبت به پدیده گرم شدن کره زمین در ذهن بیننده می شود.
این همبستگی بالای بین افزایش گازهای گلخانه ای و گرمایش زمین من را به یاد مثال بستنی و درگیریهای خیابانی در درس همیشه نمیتوان از مطالعات آماری، نظریه های علمی استخراج کرد، انداخت که نمونهای از اشتباه گرفتن همبستگی (Correlation) با رابطهی علّی (Causation) بود.
گرمای هوا، هم فروش بستنی را افزایش میدهد و هم میتواند مردم را بیحوصله کند و درگیریهای خیابانی بیشتر شود.
اما افزایش همزمان فروش بستنی و درگیریهای خیابانی، به این معنا نیست که این دو پدیده، با هم رابطهی علّی دارند.
دوست عزیز.
خود متمم هم در انتهای درس تآکید کرده که در بخش بعدی، دربارهٔ نقدهایی که بر گرمایش زمین وجود دارد صحبت خواهد شد.
البته که این نقدها در جامعهٔ علمی طرفداران بسیار اندکی دارند و به خاطر منافع چند هزار میلیارد دلاری شرکتهای نفتی، حتی اگر لازم باشد عدهای محقق پیدا میشوند که ثابت کنند زمین روزانه در حال سرد شدن است و شواهدی هم بر این ادعا ارائه کنند.
درس ضررهای سیگار صرفاً نمونهای از تلاش موفق شرکتهای بزرگ برای انکار پدیدههایی است که علم آنها را تأیید کرده و نشان میدهد که جمع کوچکی از دانشمندان و حقوقدانان چگونه میتوانند مردم عامی را که صرفاً از رسانهها تغذیه میشوند، فریب دهند (اتفاقاً در آنجا هم استفاده از ضریب همبستگی، یکی از تکنیکها بوده که برای فریب دادن مخاطب به کار میرفته. و این مصداق خوبی برای این گزاره است که میگویند یادگیری سطحی یک مفهوم از ندانستن آن خطرناکتر است).
اما برای شما که شتابزده و پیش از انتشار بخش دوم درس، کامنت گذاشتهاید، حداقل انتظار ما این بود که به آپارات یا مستند بیبیسی ارجاع ندهید و حتماً به مقالاتی که در ژورنالهای رسمی با کنترل همتا (Peer-reviewed) منتشر میشوند ارجاع دهید.
در وضعیت فعلی، متأسفیم که بگوییم سطح استدلال شما و پشتوانهٔ علمی حرفتان را چیزی در حد کسانی میبینیم که میگفتند با تزریق واکسن قاشق به بدنشان میچسبد یا بیلگیتس در خونشان GPS کار میگذارد یا روغن بنفشه به کار درمان کرونا میآید.
و متأسفیم که در جمع متممیها چنین اتفاقی روی میدهد و این سطح از ضعف استدلال و استناد وجود دارد.
تأکید میکنیم که تأسف ما به خاطر این نیست که شما مخالف گرمایش زمین هستید، بلکه از این که به اعتبار علمی ادعاها توجه ندارید و دانشتان از شبکههای تلویزیونی تغذیه میشود متأسفیم.
داریوش جان
شما از کسانی هستید که در متمم فعالیت خوبی دارید. یکی از مفاهیمی که متمم سعی داره در جامعه تحت نفوذش ،پایه گذاری کنه ،رفرنس گراییه.
رفرنس گرایی یعنی اینکه سعی کنیم نگاهمون به منابع دست اول باشه و اهمیت آنها را فراموش نکنیم.
رفرنس گرایی یعنی اینکه مبنا را کار علمی بگذاریم نه صرف مطالبی که در سطح اینترنت موجود است.
رفرنس گرایی یعنی اینکه باطن صحبت سنجیده شود نه ظاهر آن.
فارغ از همه ی اینها در زمان صحبت در رابطه با همچین مسائلی به نظرم نباید واژه ی امکان فراموش شود. مثلا برای دیدگاه شما ،می توانست اینگونه باشد: این امکان وجود دارد که همه ی اینها دروغ باشد. این امکان وجود دارد که اینها همش برای جهت دهی به ذهن عوام الناس باشد و…
درک من از علم تا الان این بوده است که قطعیت ها نیز ممکن است شکسته شوند ،همانطور که پارادایم ها (به معنی ای که خود کوهن استفاده می کرد) تغییر می کنند.
علاوه بر اینها داریوش جان خبرگزاری ها واقعا قابل اعتماد نیستند. ما نمی دانیم که آنها چه سوگیری هایی دارند و چه اهدافی دارند.مثلا یکی از اهدافی که بعضی از خبرگزاری ها دارند اینه که ویو بگیرند یا ایمپرشن خود را بالا ببرند به همین خاطر ،ما با مطلبی به نام تیتر زرد مواجه شدیم و می شیم. این یکی از منافعی بود که یک خبرگزاری می تواند داشته باشد. مثلا ریپورتاژ نیز می تواند یکی از این منافع باشد.
در نهایت می خواهم از شما تشکر کنم به این خاطر که مطلبی که احساس کردین لازمه را بی دریغ با امثال من مشترک شدین. شاید شیوه ی عمل ،شیوه معمول جامعه علمی نباشد اما اینکه شما این مطلب را با ما به اشتراک گذاشتید ،نشان می دهد که به سطح دانش متممی ها اهمیت می دهید. این ماهیتی بود که من از دیدگاهتان دریافت کردم و از این بابت از شما سپاسگزارم.
محمد امین عزیز،
چون در کامنت متمم اشاره به فرهنگ متمم و انتظاری که از ما میره شد، مایلم توضیحاتی رو در مورد صحبتهای شما عرض کنم.
اینکه ایشان یا شما یا من فعالیت خوبی در متمم داشته باشیم، پشتوانه اعتبار هیچ یک از صحبتهای ما نخواهد شد. هر کامنت ما می تواند مستقلاً قضاوت شود (البته نمی دانم چرا گفتید ایشان فعالیت خوبی در متمم داشته اند. حتی چند هفته بعد از صحبتهای ایشون که من دارم کامنت میگذارم، تعداد روزهای عضویت ایشون سه رقمی نشده. تعداد کامنتهاشون نصف این هم نیست. ارزیاب هیچ درستی هم نیستند. شاید علت دیگه ای برای این صحبتها داشته اید که بر ما پوشیده ست).
نکته بسیار مهم دیگری که دوست داشتم به آن اشاره کنم صحبت شما در مورد علم بود که گفتید قطعیتها ممکن است شکسته شوند (تلویحاً اشاره دارید به صحبتهای این درس متمم که در آن گفته شده دانشمندان می گویند گرمایش زمین چنین علتهایی دارد. می گویید ممکن است یه روزی بگویند که نه اینگونه نبوده یعنی همان صحبتهای آقای دالوند). به نظر من این اشتباه است. اگر آدم صاحبنظری چنین صحبتی کرده، در کانتکست دیگری منظور دیگری داشته. در کانتکستی که ما داریم صحبت میکنیم، قطعیت هایی وجود دارند که شکسته نمی شوند. نمی توانیم این صحبت را با یک نیت پنهان، دستاویز شک کردن به هر موضوع علمی از جمله نقش انسان در گرمایش زمین کنیم.
مسئله گرمایش زمین و هزاران موضوع علمی دیگر مانند تکامل، الان تبدیل شده اند به موضوعات قطعی و فکت علمی. اگر زمانی کسی چنین قطعیتی را زیر سوال برد، باید هم قواره و حتی بلندقد تر از همان کسانی باشد که با دقت علمی بالا چنین موضوعی را مطرح کرده اند؛ برای مثال کسی مانند انشتین یا داروین که موضوعاتی قطعی برای انسان آن زمان را در پارادایم دیگری به شکل بهتری توضیح دادند و گفتند که این مربع نیوتن در اصل مکعب بوده است.
اینکه صحبت اشتباه ایشون رو که علیه نگاه علمی متمم و متن درس هست، با توجیه اینکه نیتشون خیر بوده و به سطح دانش متممی ها اهمیت داده، تقلیل بدید به رفرنس گرا نبودن و همچنین بخشی از صحبتهای ایشون رو به شکل تلویحی تایید کنید، به نظرم منافات داره با فرهنگی که ما اینجا در متمم پذیرفتیم.
اگر تندی یا اضافه گویی توی صحبتهام بوده عذرخواهی میکنم. خواستم به اهمیت این چند نکته اشاره کنم.
آقای زندی فرد عزیز
پذیرا بودن و…
این نوع دیدگاه و برخورد شما من رو یاد یان لزلی انداخت، روزنامهنگار و نویسندۀ بریتانیایی، که سال ۲۰۲۱ کتابی منتشر کرد با موضوع «اختلافنظر سازنده» و« فرهنگ گفتوگو» که در سایت ترجمان قرار دارد. بخشی از مصاحبه ایشان با وبسایت بروزر را اینجا می گذارم.
« اگر بخواهم یک کتاب را انتخاب کنم که واقعاً تأثیری اساسی روی طرز فکرم گذاشت، کتاب معمای عقل نوشتۀ دَن اسپِربِر و هوگو مرسیه را معرفی میکنم.نویسندههای این کتاب میگویند ما ابزاری به اسم عقل داریم که قاعدتاً باید بزرگترین موهبت بشریت و فخر تکامل باشد، ولی عملکرد ضعیفی دارد؛ ابزار ناقصی است، یا لااقل در ظاهر اینطور است. ما کلی سوگیری داریم، بهخصوص این سوگیری تأییدی، یعنی اینکه فقط متوجه چیزهایی میشویم که با باورهای قبلیمان همخوانی دارد و چیزهایی را که در تضاد با این باورهاست یک جورهایی نادیده میگیریم.
تنها دلیلی که ما این امر را باور داریم این است که تفکر اشتباهی دربارۀ تعقل داریم. خیال میکنیم تعقل چیزی است که فقط توی مغز یک نفر رقم میخورد، درحالیکه درواقع تعقل بین افراد اتفاق میافتد. تعقل در فرایند تکامل به این دلیل به وجود آمده که گروهی کار کنیم و، در گروه، کاملاً منطقی است که همه بخواهند دیدگاه خودشان را ارائه بدهند، چون اینجوری استدلالها و دیدگاههای مختلفی کنار هم قرار میگیرد تا این فرایند داروینی به دست بیاید. تولید و گوناگونی و انتخاب باعث میشود قویترین استدلالها باقی بمانند و ضعیفترینها کنار بروند. البته همیشه هم اینطوری پیش نمیرود و هزارویک جور شرایط ممکن است پیش بیاید.
گفت و گو
سیستم های تهویه مطبوع یکی از عوامل تاثیرگذار در گرمایش زمین و ایجاد اثر گلخانه ای است. مبردهای هیدرو فلورو کربن به کار رفته در این سیستم ها از یک طرف باعث تشدید اثر گلخانه ای می شوند و از طرف دیگر ترکیبات CFC در این محصولات با اتم های اکسیژن لایه اوزون واکنش داده و باعث تخریب آن میشوند. البته در زمان تولید این مبردها اثرات زیست محیطی دغدغه مهمی نبوده و به اثرات استفاده از آنها کسی توجه نکرده است. اینجا می توان نبود نگرش سیستمی و عدم توجه به افق زمانی و محدوده اثر را دید.
با این وجود چندین سال است که کشورها توافق نامه ای در مورد ممنوع کردن استفاده از این نوع مبردها و تولید مبردهای غیرآلاینده امضاء کرده اند، اما هنوز دستگاه های تهویه مطبوع قدیمی با مبردهای آلاینده در حال کار هستند و شرکت های تولید کننده دستگاه های تهویه مطبوع با تولید مبردهای غیرآلاینده فاصله دارند.
همچنین با گرم شدن بیشتر زمین تقاضا برای استفاده از این دستگاه ها بیشتر شده است. این دستگاه ها خود تولید کننده گرما هستند و از طرفی برای تامین انرژی مصرفی آنها باید سوخت فسیلی بیشتری در نیروگاه ها مصرف شود که این مورد هم باعث افزایش تولید گازهای گلخانه ای و افزایش گرمای زمین می شود. برای حل کردن این مشکل هم سعی کرده اند در طراحی سیستم های تهویه مطبوع جدید از منابع انرژی تجدیدپذیر و غیرآلاینده استفاده شود.
من نقدهایی که به گرمایش زمین وارد هست رو بیشتر توجیهی برای ذینفعان استفاده بیشتر از سوختهای فسیلی میدونم. به نظرم واضحه که گرمایش زمین حتی امروز نیاز به تحقیقات خیلی محکم و قویای هم نداره تا اثبات بشه.
فقط کافیه شما به وضعیت این روزهای چین، اروپا، آمریکا و قطب شمال نگاه کنید.
خشک شدن رودخانه یانگ تسه در چین و موج گرمای وحشتناکی که امسال تجربه میکنن. (+) (+)
فشار شدید گرما و افزایش مصرف برق در ایالت تگزاس آمریکا (+)
کاهش سطح رودخانه دانوب و راین در اروپا که نگرانی از افزایش فشارهای زنجیره تامین و قحطی رو افزایش داده. (+) (+) (+)
و مشکلات گرمایش در دو قطب زمین (+)
پس مشکل واقعاً جدیه و نقدهای موجود اصلاً پذیرفته نیست.
اما من چند تا آمار دیدم که در یک افق ۳۰ ساله، من رو نسبت به این موضوع امیدوارتر میکنه.
یکی از شرکتهایی که تو این زمینه آمار منتشر میکنه، شرکت BP یا (British Petroleum) هست. این شرکت، یک سری گزارش درباره مصرف نفت و سایر انرژیهای تجدید پذیر و تجدید ناپذیر برای سال ۲۰۲۲ منتشر کرده که من بخشهایی از این گزارش رو به صورت خلاصه همینجا مینویسم. (+)
این گزارش در سه سناریو، تقاضای نفت و وضعیت انرژیهای تجدیدپذیر و سایر انرژیها رو تو این گزارش بررسی میکنه که به نظرم نکات جالبی توش وجود داره.
مهمترین نکته، کاهش تقاضای نفت خام در سراسر دنیاست (اینجا میتونید روند رشد تقاضا رو از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۱ مشاهده کنید). حتی در بدترین سناریو در نظر گرفته شده هم، ما شاهد کاهش تقاضای نفت خام خواهیم بود. و این به معنای تغییر در پارادایم اقتصادی نیز هست. یعنی در طی ۲۰ الی ۳۰ سال آینده، قدرت کشورهای OPEC و OPEC+ برای مانور روی کاهش عرضه، ممکنه اثر چندانی نداشته باشه.
البته دو دلیل رو میشه برای این کاهش تقاضا ذکر کرد. یکی از این دلایل حرکت کشورهای مختلف به سمت انرژیهای تجدیدپذیر هست. در طی این سالها، ما شاهد کاهش شدید هزینه تولید انرژیهای تجدید پذیر هستیم. (+) همونطوری که تو این گزارش میبینید، هزینه تولید برق با انرژی خورشیدی در طی ده سال، ۸۹% کاهش پیدا کرده که با همین روند، در سالهای آتی کشورهای توسعه یافته قطعاً بیشتر انرژی خودشون رو از انرژیهای تجدیدپذیر تامین خواهند کرد. و این با هم یعنی بازار انرژی کم کم به سمت پارادایم شیفت حرکت میکنه که در اون، هر کشوری که در تولید انرژی تجدید پذیر پیشتاز باشه برنده است.
البته این اتفاق در طی یک یا دو سال نخواهد افتاد و احتمالاً باید شاهد یک روند ۵ تا ۳۰ ساله باشیم تا این تغییرات رو بشه حس کرد.
دلیل دوم کاهش تقاضا، تا جایی که من فهمیدم، افزایش بهرهوری هست. یعنی چی؟ یک نسبتی وجود داره به نام Oil intensity که میاد و حجم نفت مصرف شده رو به GDP کشورها تقسیم میکنه و نشون میده که به ازای یک مقدار GDP، چقدر نفت مصرف شده. جالبه بددونید که طبق این گزارش، این نسبت از دهه ۷۰ میلادی تا الان، در حال کاهشه.
البته ما هنوز به پیک تقاضا نرسیدیم. منظور من از کاهش تقاضا، احتمالاً ۵ یا ۱۰ سال بعد خواهد بود که تقاضا پیک بزنه و شروع به کاهش کنه. دلایلش رو هم که گفتم.
با این همه، جالبه بدونید که تقاضا برای نفت در کشورهای اروپایی در سال ۱۹۷۹، برای ژاپن در ۱۹۹۶ و برای آمریکا و سایر کشورهای توسعه یافته در سال ۲۰۰۵ پیک شده و روند کاهشی به خودش گرفته. اما در scale جهانی، به خاطر تقاضای بالای چین و هند و کشورهای شرق آسیا، که حدوداً ۳۸% تقاضای نفت رو تشکیل میدن، هنوز به پبک تقاضای نفت نرسیدیم (+).
در کل با این روند، میشه امیدوار بود که احتمالاً ۳۰ سال بعد، باید کمتر نگران انقراض گونهها و گرم شدن زمین باشیم. هرچند آسیبهایی که تا اون زمان میخوریم، ممکنه جبران ناپذیر باشه. اما یک نکته مهم دیگه، برای کشورهای نفت خیز و دارای منابع زیاد گاز هست (+). شاید این موضوع چالش جدی برای چین و آمریکا و روسیه ایجاد نکنه. اما قطعاً کشورهایی مثل ایران و ونزوئلا و کشورهایی از این دست که اگه نفت رو ازشون بگیری از بین میرن، از نظر من تنها کاری که میتونن انجام بدن اینه که تا میتونن استخراج کنن و بفروشن و پولش رو روی انرژیهای نو سرمایهگذاری کنن. فقط همین به ذهنم میرسه. وگرنه ممکنه بیست سال دیگه به جای اینکه بقیه به دنبال انرژی ما باشن، ما باید دنبال انرژی کشورهای دیگه بدویم و یک موضوع دیگه به تحریمهامون اضافه میشه.
من کمی سرچ کردم دیدم ایران جایگاه نهم در کشورهایی که بیشترین نقش رو در پیداش گازهای گلخانه ای داره اون هم بعد از کشورهای توسعه یافتهای مانند آمریکا، چین، هند، روسیه، ژاپن و کره جنوبی (به نقل از محراب مدهوشی، عیسی کلانتری، سید مهدی میرصالحی).
عربستان هم بعد از ایران رتبه دهم رو در این لیست داره. بن سلمان سال ۲۰۲۱ اعلام کرد که عریستان طی دو طرح موسوم به سعودی سبز و خاورمیانه سبز قصد داره ۱۰ میلیارد درخت در عربستان و ۵۰ میلیاد در کشورهای دیگر خاورمیانه بکارد.
اما ایران حتی عضو توافق پاریس هم نشده و در برنامه ششم توسعه هم دنبال خودکفایی کشاورزی و در نتیجه آن دامن زدن به معضل آب و فرسایس خاک است.
دکتر کاوه مدنی، متخصص تغییرات زمین و تحلیگر سیستمهای پیچیده، با اشاره به این رویکرد می گوید "برای به دست آوردن نان، آب را قربانی کردیم" (+). دکتر مدنی، زمانی که در ایران در سخت ترین شرایط، دغدغه حل معضل های زیست محیطی را داشتند در این زمینه میگفتند: "با حذف برخی آلاینده ها در چرخه تولید و حمایت از انرژی های نو و با اختصاص تسهیلات می توان در کوتاه مدت از برخی خطرات تهدید ناشی از افزایش گازهای گلخانه ای جلوگیری کرد." اما در نهایت مجبور شدند برای دستگیر نشدن به عنوان جاسوس، به خارج بگریزند. ایشان چند روز پیش، معاون رئیس موسسه آب، محیط زیست و سلامت دانشگاه سازمان ملل شدند.
ایشان در اکثر مصاحبه ها از جمله در مصاحبه با رویترز، تاکید میکنند که مسائل مربوط به محیط زیست از جمله گرمایش زمین تبدیل به یک موضوع سیاسی و امنیتی شده است و در نتیجه مدیریت این بخش، از دست متخصصین این حوزه خارج شده است. حتی گرفتن سمتی که به آن اشاره کردن در سازمان ملل از زبان نهادهای قدرت در داخل ایران، به شکلی سیاسی و امنیتی تفسیر می شود.
این در حالیست که موضوعاتی مانند گرمایش زمین و پاندمیها، جز مسائل بسیار پیچیده جهانی هستند و تنها راهکارهای جهانی می تواند به حل آن منجر شود (+).
در آخر مایلم اشاره کنم به صحبت دکتر کردوانی، پدر کویرشناسی و چهره ماندگار که سه روز پیش فوت کردند. ایشان در یادداشتی برای روزنامه همشهری (و در بسیاری از مصاحبه ها و گفتگوها) پیچیدگی موضوعات مربوط به گرمایش زمین، گازهای گلخانه ای، مدیریت ناکارآمد آب و موضوعات مرتبط را توضیح می دهند و می گویند که چگونه بارشهای ناگهانی باران، قطع درختان و افزایش موریانه ها، توسعه ناآکارامد کشاورزی و دامداری، آب شدن یخ ها و ترکیب آن با آب شور اقیانوسها و موارد متعدد دیگر همگی به هم مرتبط هستند. این مورد مثال خوبی است برای درس مسائل چند ریشهای.
منبع
این جمله ای است که معمولا هنگام خواندن این گونه نوشته ها به خودم یادآوری می کنم. باور دارم که این تفکر نمادی از تفکر سیستمی است. انقلاب صنعتی از اتفاقات بزرگ در زندگی انسان ها بوده قاعدتا تاثیر جانبی آن هم،باید به همان اندازه بزرگ باشد. تاثیری ای که با تاخیر نسبت به آن سال ها نمایان شد.
در متن درس خواندیم که گیاهان ،کربن دی اکسید جذب می کنند اما به طور کل نمی توان گفت که خیلی تاثیر چشمگیری بر کاهش کربن دی اکسید داشته باشند. از طرفی می توان اذعان کرد که آمازون بزرگترین اجتماع گیاهان است.
با این تفاسیر ،نظر شما را به مقاله ای از نیچر که در چهاردهم جولای سال قبل در رابطه با آمازون منتشر شده جلب می کنم.(+)
در این مقاله آمده است که جنگل های آمازون سالانه بیش از ۱٫۱ میلیارد تُن گاز گلخانه ای کربن دی اکسید را تولید می کنید. رسما می توان گفت که جنگل های بارانی آمازون بیشتر گاز کربن دی اکسید تولید می کنند تا اینکه آنها را از جو حذف کنند.
شاید بتوان از این مقاله نتیجه گرفت که کفه ی جنگل ها به سمت تولید بیشتر این گاز گلخانه ای در حرکت است.البته نباید از نرخ آتش سوزی این جنگل نیز غافل شد که بر اساس تحقیقات آژانس فضایی برزیل در نیمه اول سال جاری ۱۵۰۰ مایل مربع از این جنگ تخریب شده است.برای درک بهتر اینگونه عرض کنم که این مقدار مساحتی معادل با ۵ برابر شهر نیویورک است.تا الان شاید نزدیک به ۲۰ درصد از جنگل های آمازون تخریب شده باشند.
در بعضی از جاها از آمازون به عنوان ریه ی زمین ،یاد می کنند . شاید این عکس نمایانگر مناسبی برای ریه زمین باشد.
در نظرات دوستان به شایعه خواندن این مقوله توسط ترامپ اشاره شده اما این شایعه کمی جدیتر از حرفهای معمول اوست.
تئوریهای دیگری در این زمینه وجود دارد که نقش انسان را در گرمایش زمین، ناچیز میشمرند. خلاصهٔ یکی از این تئوریها این است که تنها ۰.۲ درصد از گازهای گلخانهای موجود در جو، توسط انسان تولید شده و گرمایش زمین بیش از آن که تحت تاثیر فعالیتهای انسان باشد، تحت تاثیر فعالیتهای خورشیدی است و در گذشته، دورانهایی دمای زمین از حال هم بالاتر بوده. این نظریه در مستندی با عنوان «نردبان فریب» که در تلوزیون پخش شد بررسی شده.
هر چند که جامعهٔ علمی و رسانهای این نظریات را قبول ندارند و ریشه آنها را وابسته به برخی از صنایع میدانند که در تلاشند تا با ساخت و پرداخت چنین نظریاتی، موانع قانونی را از سر راه خود بردارند.
برای اطلاعات بیشتر میتوانید به اینجا مراجعه کنید.
درود
افزایش دمای کره زمین باعث ذوب شدن یخ های قطبی میشود که در نتیجه این اتفاق افزایش سطح آب دریاها خواهد بود.
در سال ۲۰۰۲ بخش بزرگی از کوه یخ لارسن بی در اقیانوس منجمد جنوبی جدا شد.
یا بعد از ۳۰۰۰سال توده یخ بزرگ و عظیم واردهانت در سال ۲۰۰۳ در اقیانوس منجمد شمالی فروریخت.
پایدارباشید.(متممی های برجان نشسته.)
گروهی هستند که اعتقاد دارند یکی از مهمترین عوامل تولید گازهای گلخانه ای، پرورش صنعتی دام هستش. و این یکی از دلایلی ست که وجترین ها به این سبک روی می آورند.
مطالعه این مطلب در سایت ساروس درباره نقش توافق پاریس در جلوگیری از افزایش بیرویه گرمایش زمین به قلم پوریا ناظمی را به دوستان عزیز متممی پیشنهاد می کنم.
رمز نجات؛ توافق پاریس
شاید برای شما هم این پرسش مطرح شده باشه که چه جوری می شه فهمید که مثلا از ۱۰ هزار سال پیش تا حالا میزان CO2 در جو زمین چقدر تغییر کرده. این کار با استفاده از سنجش مغزه ی یخی یا Ice core انجام می شه. مغزه ی یخی، نمونه ای از یخ های قطب جنوب یا شمال یا کوهستانهای یخی مثل رشته کوههای آلپ است. نمونه هایی که مربوط به لایه های زیرین این یخ ها می شن، به ده ها هزار سال قبل بر می گردند. از روی گازهایی که در این نمونه ها هست می شه فهمید میزان مثلا CO2 در اتمسفر در آن زمانها چقدر بوده. وقتی به نمودار افزایش CO2 در چند صده و چند هزاره ی گذشته نگاه می کنیم، می بینیم که CO2 از اواسط قرن ۱۹ میلادی (کمی بعد از انقلاب صنعتی) با سرعت خیره کننده ای افزایش پیدا کرده. منبع: اینجا
نکته ی بعدی که شاید برای شما هم آموزنده باشه در مورد گاز متان هست. این گاز، درکنار CO2، از مهمترین گازهای گلخانه ای محسوب می شه. انسانها در تولید متان هم بی کار ننشستند. فعالیتهای مرتبط با کشاورزی و دامداری بیشترین تاثیر رو در افزایش این گاز دارند. برای مثال، سیستم هضم غذا در گاوها – و تا حدی هم در گوسفند ها – به گونه ای ست که منجر به تولید مقدار زیادی متان میشه. توجه کنید که در سال ۲۰۱۶، ۱٫۴ میلیارد گاو و ۱ میلیارد گوسفند توسط انسانها نگهداری می شده. این اعدادِ بزرگ نشون می ده که چقدر میزان متانی که فعالیتهای دامداری وارد جو کره زمین می کنند می تونه زیاد باشه. بنابراین، شاید کم کردن مصرف گوشت قرمز یکی از اثر گذارترین راههای کمک به کم کردن اثر گلخانه ای باشه. علاوه بر این، زراعت برنج هم باعث تولید مقدار قابل توجهی متان می شه. در کنار اینها، فعالیت های مربوط به استخراج گاز طبیعی، نفت و ذغال سنگ هم باعث تولید گاز متان می شه. تالابها، دریاچه ها و رودخانه ها هم از منابع طبیعی تولید این گاز هستند. جالب اینکه یکی از منابع اصلی طبیعیِ تولید متان موریانه ها هستند. این موجودات پیچیده با تجزیه ی ارگانهای دیگر، خصوصا در مناطق گرمسیر، در معده ی خود تولید گاز متان می کنند. منبع این پاراگراف: اینجا
این نکته رو هم بگم و برم. بی جهت نیست که می گن جنگلها شُشهای کره ی زمین هستند. این اکوسیستمهای خاکی هر سال نزدیک به ۴۵% کل کربن موجود در کره ی زمین رو ذخیره می کنند. (منبع: اینجا) اما متاسفانه جنگلها روز به روز دارن توسط انسانها تخریب می شن. شاید یکی از مهمترین وظایف زیست محیطی ما تلاش در حفظ و نگهداری جنگلها و درختان باشه. به امید کره ی زمینی با هوای تمیزتز. پایدار باشید.
یک بار نوشتم و یک کامنت طولانی در این مورد نوشتم که متأسفانه پست نشد. به هر حال دوباره آن را می نویسم.
قبلا در درس مدل ذهنی، یک مقاله مفصل در مورد اثرات فرا سیاره ای و چرخه های اقلیمی سیاره زمین نوشته ام و مدل های میلانکوویچ و مدل های مشابه برای تغییرات اقلیمی و چرخه های اقلیمی توضیح داده ام. ( + ) (برای داشتن اطلاعات کامل از این مورد مقالات Berger ، J.C.Zachos را برای درک مفاهیم عمومی تر و برای درک مفاهیم تخصصی تر «دیرینه اقلیم» ، «اقلیم قطبی» و نحوه پیش بینی مدل های اقلیمی و دینامیسم سیستم پیچیده زمین به هانس یوآخیم شلن هابر Hans Joachim Schellenhuber مراجعه کنید. یا این جا کلیک کنید. (هم چنین بخوانید “نقدی بر بحث لکه های خورشیدی و تأثیر آن ها در تغییرات اقلیمی، تأثیر پدیده هایی نظیر ال نینیو در اقلیم جهانی، تغییرات اکوسیستم ها بر اثر تغییرات اقلیمی“)
دوره ای که در آن برای کارشناسی ارشد کار میکردم، موضوع پایان نامه ام (+ +) بررسی تأثیر رویدادهای آب و هوایی بیشینه بر جوامع دیرینه زیستی پلانکتون های دریایی در بازه زمانی حدود ۴۰ تا ۳۲ میلیون سال قبل (ائوسن میانی + ) در دوره دکتری کار من بازسازی دیرینه اقلیم Paleoclimate بر مبنای مطالعه «گرده» های بازمانده از درختان باستانی از یک میلیون سال گذشته تا عهد حاضر و بررسی تأثیر انسان بر گسترش و روندهای رویش گیاهان خاص در منطقه دریای سیاه و خزر بود.
آنچه اساسی ترین مسئله و مفهوم زیرساختی را در «دیرینه اقلیم» با تعارض قابل توجهی مواجه می کند، استفاده از «مدل های اقلیمی» برای پیش بینی تأثیر تغییرات اقلیمی در آینده زمین است.
نقشه کوپن – گیگر برای تقسیم بندی مناطق اقلیمی سیاره زمین
تغییرات دمایی از ۶۵ میلیون سال پیش تا به امروز
آنچه من در «تکامل نمی آموزد، از بین می برد» در مورد آن صحبت کرده ام تا حدی نقدی به این مدل بوده است. نقدی که تا حدی شبیه نقد Pearson و همکارانش (+) بود: این که تغییرات اقلیمی فقط بر مدل های زیست اقلیمی پیش نمی روند. طبیعت تا حد زیادی قادر به برقراری دوباره تعادل در خود است و نگاه یکجانبه گرایانه و «غیر سیستمی (به درس تفکر سیستمی متمم مراجعه شود) نگاه درستی برای ارزیابی تغییرات اقلیمی نیست. هنوز مفهوم پیچیدگی و ژئوسایبرنتیکس وارد این حوزه نشده است (تنها شلن هابر در این موضوع فعال است) و احتمالا هم به این زودی ها نشود.
تغییراتی که در طی ۶۰۰ میلیون سال گذشته در جوامع زیستی رخ داده اند، جملگی تغییرات بنیان کنی بوده اند که برخی از آن ها تقریبا همه حیات را از روی زمین پاک کرده است، اما حیات روی زمین همواره کنش و واکنش های بسیار زیادی با اقلیم و دینامیسم درونش داشته است. (+)
مواد سازنده پیکر همه ما و پیکر همه موجودات دیگر، توسط آتشفشان ها از عمق به سطح آورده شده اند، پس از آن فتوسنتز و تنفس مقادیر اکسیژن و دی اکسید کربن جو را تغییر داده است. تغییرات اتمسفر (هواکره) بر یخ کره، آب کره و خود زیست کره تأثیر متقابل می گذارد تا زمانی که کل سیستم به سوی تعادل پیش برود.
جالب تر است که در آمریکا اوباما در مقاله و سخنرانی های متعددی بر اهمیت پرداختن به موضوع تغییرات اقلیمی آن قدر تأکید داشته است (+) و نخستین کار ترامپ “شایعه” خواندن آن و پاک کردن اطلاعات تغییرات اقلیمی از صفحه رسمی کاخ سفید و بازگشایی معادن ذغال سنگ آمریکا وبه جریان انداختن کسب و کارهای مبتنی بر آن بوده است (+) عملی که در واقع «تیر خلاص» بر پیکره تغییرات اقلیمی میتواند باشد. ( + + ) به نظر می رسد دراین راه هم باید «چین» را رهبر جدید توسعه زیست محیطی آینده جهان دانست.
از توجه شما متشکرم.
موضوعی که میتونه کمی امیدوارکننده و خوشحال کننده باشه، قدرت تکنولوژی های جدید برای کند کردن این روند فعلی باشه. به عنوان مثال در زمینه گوشت و تامین پروتئین مورد نیاز بدن:
– کمپانی indiegogo به کمک مهندسی بایومدیکال (زیست پزشکی) توانستن از سلولهای مرغ، گوشتی به اسم SuperMeat تهیه بکنند که تولید گازهای گلخانهای را نسبت به به روشهای فعلی ۹۶% کاهش دهند (به علاوه ۹۶% آب کمتر، ۴۵% انرژی کمتر، ۹۹% زمین کمتر). گوشت تولید شده ظاهراً سالمتر و ارزانتر هم هست. تازه نیازی هم به کشتن حیوانات نیست.
سلام.
در خصوص جایگاه ایران در تولید این گازها نوشته بودید، مقاله ای پیدا کردم که موضوع آن و متغیرهای انتخابی اش برای سنجش رابطه با تولید این گازها برایم جالب بود؛ گفتم دوستان را هم با آن آشنا کنم.
این مقاله که نامش هست «بررسی رابطه ی انتشار گازهای گلخانه ای با مصرف انرژی، رشد اقتصادی و تجارت خارجی در ایران» ، در سایت civilica.com ثبت شده که دسترسی به متن کامل آن مستلزم پرداخت هزینه است؛ اما بخش نتایج مندرج در چکیده ی آن را تقدیم می کنم:
نتایج بدست آمده نشان می دهد مصرف سرانه انرژی، تولید ناخالص داخلی سرانه واقعی و درجه باز بودن اقتصاد تأثیری مثبت و معنی دار بر میزان انتشار سرانه گاز دی اکسید کربن دارند. … مقدار ضریب ECM برآوردی برابر با ۰/۴۹۷- است که نشان می دهد عدم تعادل در سطح انتشار گاز دی اکسید کربن پس از گذشت حدود دو سال به واسطه تغییر متغیرهای سطح مصرف انرژی، تولید ناخالص داخلی و درجه باز بودن اقتصاد تعدیل خواهد شد.
انگار باید به تأثیر مثبتِ معنادار اقتصاد باز بر تولید این گازها جدی تر نگاه کنیم.
برقرار باشید.
با سلام و خسته نباشید
ممنون از جناب داداشی عزیز بابت انتقال اطلاعات ارزشمندشون
یک پرسش برای من ایجاد شد و متاسفانه با جستجوهایی که کردم به نتیجه ای نرسیدم
دوستان اگه اطلاعاتی دارن کمک کنن لطفا
ارتباط بین میزان باز بودن اقتصاد و میزان تولید گاز گلخانه چیه؟
حدس من اینه که ارتباطشون از جنس همبستگی باشه تا علت و معلول
به این ترتیب که (معمولا) کشورهایی که اقتصاد بازتری دارند ، صنعتی ترن و صنایع باعث میشه که میزان گاز گلخانه ای بیشتری تولید کنن،این جدس صحیحه؟
با تشکر از توجه
احتمالا بیل گیس رو به عنوان مردی از دره سیلیکون بشناسیم ولی شاید در اینده اسم گیس رو بیشتر در حوزه ی انرژی ببینیم!
حالا خوشبختانه جهت گیری ایشون به سوی انرژی ارزون و پاکه که این خبر خوبی برای همه ی طرفدارای محیط زیسته
گیتس سالهای اخیر به نظر علاقه مند به معادله صادر کردن شده:
معادله گیتس:(میتونین ویدیو ۲ دقیقه در توضیح این فرمول رو اینجا ببینید)
(P x S x E x C = CO2 (carbon dioxide output
جمعیت، P = population
سرویسهایی که به افراد داده میشه،S = services used by people
E= the energy needed to power those services
انرژی مورد نیاز برای تولید خدمات،
and C equals the carbon dioxide created by that energy
کربن دی اکسیدی که برای تولید انرژی مصرف میشه
مشخصا فاکتور، جمعیت(P) و سرویس هایی که مورد نیاز مردمه(S) که داره افزایش پیدا میکنه(مخصوصا تو کشورهای در حال توسعه)
و اگه قرار باشه طرف سمت راست معادل صفر بشه، باید یکی از عاملهای سمت چپ رو صفر کنن که فعلا تنها گزینه ی ممکن همون C، یعنی ما انرژی تولید کنیم و برای تولید انرژی،کربن دی اکسید تولید نکنیم!
گیتس قول داده که تو ۱۵ سال بتونه موضوع رو حل کنه(البته خوشبینانه به نظر میاد، ولی خب اونم سابقه ی روشنش تو ایجاد و فراگیری تکنولوژی عصر حاضر رو یاداوری کرده)
من این مطلبو ، نقل به مضمون از مقاله ای از سایت Forbes کردم که قبلتر خونده بودم
امروز چشمم به مقاله ی جدید از سایت Futurism افتاد که شاید تکمیل کننده مقاله ی قبلی باشه
تو این مقاله میگه که: بیل گیتس خوشبینه که با فتوسنتز مصنوعی میتونه کاری که گفته رو انجام بده
فتوسنتز مصنوعی قراره، با تجزیه اب اقیانوسها به هیدوژن، اکسیژن و کربن، با استفاده از نور خورشید مشکلات رو حل کنه(گیتس خودش که میگه اگه این استاراپ موفق بشه، راه حل جادوگونه ای پیدا کردیم)
هیدوژن به دست اومده رو به عنوان سوخت بکار بگیرم
اگه به نسبت مشخص میوه های این فتوسنتز مصنوعی(هیدوژن، اکسیژن و کربن) رو ترکیب کنیم متانول بدست میاد که میتونه باز به عنوان سوخت بکار گرفته بشه(بزرگترین مصرف کننده متانول کشور چینه)
و…
البته که همه چیز منوط به اینه که این تکنولوژی موفقیت آمیز باشه و در مقایس بزرگ قابل استفاده باشه(ژورنالیستها علمی، همیشه از خبرای اینطوری(اینقدر بزرگ و خوشحال کننده) خوششون میاد، باید منتظر موند و دید چه اتفاقاتی میفته)
البته میدونیم که صرفنظر از عزم یک فرد(حتی اگه اون فرد بیل گیتس باشه)، حرکت دولتها و ملتها تعیین کننده ست!
در یک مقاله آموزشی زبان انگلیسی Aeroplanes and global warming اشاره شده که هواپیماها بیشترین میزان دی اکسید کربن رو در میان سیستم های مختلف حمل و نقل تولید می کنه که در اینجا (+) این سهم ۱۱٪ عنوان شده.
مقاله میگه که مقدار گاز گلخانه ای تولید شده به ازای هر فرد در یک ساعت پرواز؛برابر با مقدار گاز تولید شده یک بنگلادشی در یک سال هست.از انجایی که پیمان کیوتو درباره گازهای گلخانه ای تولید شده توسط هواپیماها صحبتی نکرده گروههای طرفدار محیط زیست تلاش می کنند که مردم رو تشویق کنند تا کمتر سفرهای هوایی رو انتخاب کنند.همچنین درباره وبسایت future forest میگه که کار جالبی می کنه.این وبسایت مقدار گاز گلخانه ای تولید شده توسط هر فرد رو در طول پرواز محاسبه می کنه و با مقداری پول همون تعداد درختی رو که می تونه این مقدار گاز گلخانه ای رو با اکسیژن جایگزین رو می کاره.به این صورت هر فرد می تونه مسئولیت مقدار CO2 تولید شده توسط خودش رو به عهده بگیره.
بسیار عالی،
حتی در ایران هم این فعالیت ها وجود داره، اشخاصی که فعالیت های زیست محیطی گسترده دارن و در راستای مسئولیت پذیری شون فعالیت های انسان دوستانه هم انجام میدن، و در واقع نوع بشر براشون دغدغه هست، با شرکت ها و موسساتی که آسیب های زیست محیطی (از جمله گازهای گلخانه ای) رو رصد میکنن وارد تعامل میشن و تحرکات آسیب زای زیست محیطی شون را با کاشت درخت، تعدیل میکنن.
تصمیم آمریکا برای خروج از پیمان پاریس هم البته یکی از بدترین خبرها برای طرفداران محیط زیست و نظریه گرمایش زمین بود. متاسفانه رییس جمهوری در این کشور به قدرت رسیده که این بدیهیات علمی را هم به رسمیت نشناخته و صرفا به خاطر ایجاد شغل، حاضر به تخریب دستاوردهای خوب چند سال گذشته کشورش بوده.
البته من ترجیح میدهم که سمت خوشبینانه ماجرا را هم ببینم. مثلا این که اپل برق مورد نیازش را از منابع تجدیدپذیر و طبیعی تامین میکند و ردپای کربنیاش را به طور مداوم کاهش میدهد. کاری که شرکتهای بزرگ دیگر سیلیکونولی هم در حال انجامش هستند.
از طرفی اخبار این حوزه را که دنبال میکردم این استارتاپ کانادایی برایم جذاب بود. این شرکت میخواهد دستگاههایی بسازد که co2 موجود در هوا را مکیده و ذخیره کند؛ و آن را به عنوان یک سوخت تمیز دوباره به چرخه مصرف بازگرداند. هدف کوتاه مدتشان هم مکیدن و ذخیره روزانه یک میلیون تن co2 است. رقمی که تقریبا برابر با آلودگی تولید شده توسط ۱۰۰ اتومبیل در طول یک سال است. افرادی مثل بیل گیتس هم در این شرکت سرمایهگذاری کردهاند و به نظرم تلاشهایشان در این زمینه جذابیتهای زیادی دارد.
مدتی پیش هم در جایی خواندم که هندیها هم به طور آزمایشی در برخی محوطهها آبراهههایشان را با استفاده از سلولهای خورشیدی مسقف کردهاند.به این ترتیب هم سطح تبخیر آبهای سطحی و روان را کم میکنند و هم تابش شدید خورشید را جذب و از آن برق تولید میکنند. به قول معروف یک تیر و دو نشان. (لینک کمکی)
تلاشهای این چنینی است که من را نسبت به آینده خوشبینتر میکند. هر چند که شاید شرایط در حال حاضر کمی تیره و تار به نظر برسد اما آینده را میتوان روشنتر و امیدوارانهتر نگاه کرد.
از جمله قوی ترین کسانی که در سال های اخیر در این زمینه فعالیت می کند بازیگر معروف هالیوود یعنی لئوناردو دیکاپریو است.
که این اواخر با مستند Before the Flood به موضوع گرم شدن زمین پرداخته است. در این مستند او با چندین دانشمند در حوزه های مختلف دیدار و مصاحبه می کند. (البته با اوباما و پاپ هم دیدار دارد)
نکته جالب این است که یکی از دانشمندان به لئو می گوید، اگر مردم از همین الان هم رعایت کنند یخ های قطبی به حجم قبل خود باز می گردند و می شود جلوی گرم شدن زمین را گرفت.
این بازیگر معروف چندی پیش هم در مورد دریاچه ارومیه ایران در اینستاگرام خود اظهار نگرانی و تاسف کرده بود.
به نظرم دیدن این مستند خالی از لطف نباشد.
خوب از زمانی که یادمه توی مدرسه و کتابها همیشه درباره این گازها صحبت می شد و اوج بحث و گفتگو ها هم سر کلاس های علوم و زیست مطرح می شد.
همونطور که تو این مطلب عنوان شد اثر گلخانه ای اساسا چیز بدی نیس و یکی از ایتم های مهم برای ادامه حیات در کره زمینه اما مثل همیشه ما ادمها در این مورد هم زیاده روی کردیم با افزایش گازهای گل خانه ای مثل دی اکسید کربن، متان و … و از طرف دیگه نابودی جنگلها این معضل رو، روز به روز بزرگتر کردیم
یکی از بزرگترین آسیب های این اثر بروی لایه اوزون بوده.مشکل مهم و شاید یکی از فجایعی که به زودی زمین و مزارع جهان رو به سمت نابودی می بره (مثل اونچه که تو فیلم Interstellar که شاید شما همدیده باشید) گرما و بارون های اسیدی هستند.
اگرچه به تازگی ریس جمهور امریکا با غیر واقعی خوندن این مطالب اونها رو زیر سوال برده اما به نظر حقیقت اون واقعیتی هست که امروز شاهدش هستیم.
به نظرم اثر گلخانه ای و نابودی منابع آب های سطحی و زیر زمینی دو عامل اصلی تهدید کننده حیات بشر روی زمین هستند.