Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu
شرایط دریافت هدیه نوروزی متمم: دوره صوتی آموزش هدف‌گذاری (کلیک کنید)


تعریف درونگرایی چیست؟ افراد درونگرا چه ویژگی هایی دارند؟


درونگرا چیست و درونگرایی چه ویژگی‌هایی دارد؟

اگر بحث‌های مختلف و دیدگاه‌های متفاوت در خودشناسی و شخصیت شناسی را کنار یکدیگر بگذارید و مقایسه کنید، کمتر واژه‌ و اصطلاحی را می‌بینید که به اندازه‌ی درونگرایی و برونگرایی مورد توجه قرار گرفته باشند.

حتی شاید بتوان گفت این دو مفهوم، به نوعی مخرج مشترک رایج‌ترین نظریه های شخصیت شناسی محسوب می‌شوند.

این درس اختصاصاً به بررسی تعریف درونگرایی و ویژگی های افراد درونگرا اختصاص یافته است. اما قطعاً با مطالعه‌ی آن تصویر واضح‌تری از مفهوم برونگرایی هم در ذهن شما شکل خواهد گرفت.

در ادامه‌ی این درس به نکات زیر می‌پردازیم:

آیا تعریف واحد و مشخصی از درونگرایی وجود دارد؟

تعریف درونگرایی در ادبیات یونگ چیست؟

تعریف درونگرایی آیزنک چیست؟

درونگرایی و برونگرایی در مدل پنج عاملی شخصیت چگونه تعریف می‌شود؟

صفت‌ها و ویژگیهایی که با درونگرایی اشتباه گرفته می‌شوند

کدام بهتر است: درونگرایی یا برونگرایی؟

تعریف درونگرایی و خصوصیات افراد درونگرا چیست؟

با وجودی که اصطلاح درونگرایی (به انگلیسی: Introversion) در بسیاری از مدلها و نظریه‌های شخصیت شناسی به کار می‌رود، اما همه‌ی این نظریه‌ها معنای یکسانی برای این مفهوم قائل نیستند.

نباید فکر کنیم واژهٔ درونگرا همه‌جا و در همهٔ کتاب‌ها و مقاله‌ها و نظریه‌های شخصیت‌شناسی معنای یکسانی دارد و به یک مفهوم به کار می‌رود.

موازی با تعریف‌های متنوعی که از درونگرایی و ویژگی های افراد درونگرا ارائه شده است، در ادبیات عمومی و میان مردم هم این واژه یک معنای روزمره پیدا کرده است.

ساده‌ترین تعریفی که عموم مردم از درونگرایی در ذهن دارند، ساکت نشستن و منزوی بودن و گوشه‌گیری است.

این تعریف معمولاً بار معنایی منفی هم دارد.

شاید شما هم پدرها و مادرهایی را دیده باشید که گاهی اوقات حتی از دیگران به خاطر درونگرایی فرزندشان عذرخواهی می‌کنند. در حالی که آنچه روی داده صرفاً این بوده که مثلاً فرزندشان به موقع سلام نکرده یا به سوالی که یکی از بستگان پرسیده، پاسخ نداده است.

به علتِ همین برداشت نادرست از درونگرایی است که عباراتی مانند درمان درونگرایی و حل مشکل درونگرایی در جستجوهای اینترنتی به کار می‌روند و رواج دارند.

درونگرایی در ادبیات یونگ

یونگ یکی از نخستین کسانی است که مفهوم درونگرایی و برونگرایی را رواج داد.

در مدل یونگ، درونگرایی و برونگرایی یک ویژگی دوگانه یا دوقطبی (Dichotomy) محسوب می‌شود. به این معنا که شما یا درونگرا هستید یا برونگرا.

شکل ساده‌ی تعریف درونگرایی و برونگرایی در مدل یونگ به صورت زیر است:

درونگرایی به این معنا است که توجه و علایق و دغدغه‌های فرد، به احساسات و افکار و دنیای درونی او معطوف است.

در مقابل، برونگرایی به این معنا است که توجه و علایق و دغدغه‌های فرد به دنیای بیرونی معطوف می‌شود.

در کتابها و مقالات تخصصی‌تر یونگی جمله‌هایی شبیه اینها را هم می‌بینید:

  • اینکه برای فرد درونگرا، زندگی ذهنی جذابیت بالایی دارد.
  • اینکه فرد درونگرا از خلوت کردن با خودش انرژی می‌گیرد و در تعامل با دیگران، انرژی خود را از دست می‌دهد.

پرسشنامه آیزنک و تعریف او از برونگرایی و درونگرایی

هانس آیزنک (Eysenck) دو اصطلاح درونگرایی و برونگرایی را از یونگ گرفت. اما ترجیح داد به جای استفاده‌ی دوقطبی، آنها را در دو انتهای یک طیف قرار دهد.

بنابراین در تعریف آیزنک، هر یک از ما نقطه‌ای از طیف درونگرایی و برونگرایی را به خود اختصاص داده‌ایم.

البته آیزنک عملاً مقیاس خود را مقیاس برونگرایی می‌نامد. یعنی فرض می‌کند که همه‌ی ما تا حدی برونگرا هستیم و فقط میزان برونگرایی ما با یکدیگر تفاوت دارد. طبیعتاً اگر شما از دوست خود کمتر برونگرا باشید می‌توانید فرض کنید نسبت به او درونگرا هستید.

آیزنک یک پرسشنامه هم طراحی کرده که دو شاخص را ارزیابی می‌کند (برونگرایی و نوروتیسیزم).

[ فایل مرتبط: دانلود نسخه PDF پرسشنامه آیزنک (انگلیسی) ]

اگر می‌خواهید تصویری دقیق‌تر از مفهوم درونگرایی (یا در واقع: شاخص برونگرایی پایین) در نگاه آیزنک داشته باشید،‌ بد نیست نگاهی به نمونه سوال‌های زیر – که او در پرسشنامه‌اش مطرح می‌کند – بیندازید:

  آیا شما فرد پرحرفی هستید؟
  آیا از دیدن افراد جدید لذت می‌برید؟
  آیا نسبتاً بانشاط و سرزنده هستید؟
  آیا می‌توانید در یک مهمانی شاد شرکت کنید و لذت ببرید؟
  آیا در ایجاد دوستی‌های جدید پیش‌قدم می‌شوید؟
  آیا از قاطی شدن با مردم لذت می‌برید؟
  آیا از [محیطِ] پرهیجان و شلوغ لذت می‌برید؟

برونگرایی [و درونگرایی] در مدل پنج عاملی شخصیت

مدل پنج عاملی شخصیت هم یکی از پنج فاکتور اصلی سنجش شخصیت را برونگرایی می‌داند و مانند آیزنک برای برونگرایی یک طیف تعریف می‌کند.

به عبارت دیگر، هر چه برونگرایی شما پایین‌تر باشد، می‌توانید فرض‌ کنید درونگراتر هستید.

اما باید به خاطر داشته باشیم که آنچه به عنوان برونگرایی در مدل پنج عاملی مطرح می‌شود، ترکیبی از شش دسته ویژگی است:

  • گرم بودن
  • اجتماعی بودن
  • صراحت و قاطعیت
  • جنب و جوش و فعالیت
  • هیجان‌خواهی
  • تجربه هیجان‌های مثبت

بنابراین حاصل‌جمع وضعیت شما در این شش دسته ویژگی است که نهایتاً باعث می‌شود در مدل پنج عاملی شما را برونگراتر از فردی دیگر یا درونگراتر از او ارزیابی کنند.

[ درس مرتبط: مدل پنج عاملی شخصیت ]

[ درس مرتبط: تعریف برونگرایی در مدل پنج عاملی

[ درس مرتبط: پرسشهای سنجش درونگرایی / برونگرایی در شخصیت شناسی پنج عاملی ]

صفت‌هایی که با درونگرایی اشتباه گرفته می‌شوند

ما واژه‌ها و ویژگیهای متعددی را معادل درونگرایی در نظر می‌گیریم.

به عنوان مثال خجالتی بودن از جمله مواردی است که معادل درونگرایی در نظر گرفته می‌شود.

در حالی که فرد خجالتی از تعامل با دیگران هراس دارد اما فرد درونگرا، صرفاً تنها بودن را به در جمع بودن ترجیح می‌دهد.

[ درس مرتبط: تفاوت خجالتی بودن و درونگرایی ]

[ درس مرتبط: پرسشنامه سنجش خجالت و کمرویی ]

[ درس مرتبط: ریشه های خجالتی بودن و کمرویی ]

حتی نوروتیک بودن و درونگرایی نیز گاهی در بین عامه‌ی مردم یکسان و هم‌معنا (یا نزدیک به هم) فرض می‌شوند.

با توجه به توضیحاتی که تا اینجا ارائه شد، قطعاً توجه دارید که باید همواره به معنای دقیق درونگرایی توجه داشته باشیم و به سادگی آن را به جای جمع گریزی یا خجالتی بودن یا اضطراب اجتماعی یا موارد مشابه به کار نبریم.

کدام بهتر است: درونگرایی یا برونگرایی؟

مستقل از ریشه‌ی تفاوتها و سهم وراثت و محیط و تربیت در درونگرایی و برونگرایی، یک نکته‌ی مشخص وجود دارد و آن اینکه از میان دو صفت درونگرا و برونگرا نمی‌توان یکی را به دیگری ترجیح داد.

موفقیت زندگی و شغلی ما، تابع درونگرایی و برونگرایی‌مان نیست؛ بلکه تابع شغل و مسیری است که برای زندگی انتخاب می‌کنیم.

اگر چه ممکن است یک فرد درونگرا در شغل‌هایی با پایه‌ی مالی، موفق‌تر از شغل‌هایی با پایه‌ی فروش باشد و بالعکس فرد برونگرا در شغل‌هایی که بر پایه‌ی فروش بنا شده‌اند شانس موفقیت بیشتری داشته باشد.

حتی در یک زمینه‌ی تخصصی نیز، به سادگی نمی‌توان در مورد موفقیت یا عدم موفقیت بر اساس تیپ شخصیتی نظر داد.

در تکمیل مورد نخست، می‌توان این مثال را مطرح کرد:

  • فرد درونگرا می‌تواند در شغل‌هایی نظیر حسابداری که تعامل کمتری با محیط دارند موفق‌تر عمل کند.
  • فرد برونگرا می‌تواند در حسابرسی، که شغلی با تعامل بالاتر است، موفق‌تر باشد.
  • فرد درونگرا ممکن است بتواند مدیر فروش بسیار خوبی باشد.
  • فرد برونگرا ممکن است در سمت فروشنده زندگی موفق‌تری را تجربه کند.

به عبارت دیگر در هر زمینه‌ی شغلی، می‌توانید زمینه‌های تخصصی‌تری را ببینید که برای فرد برونگرا یا درونگرا مناسب باشد.

این جمله که فرد برونگرا می‌تواند معلم بهتری باشد، مربوط به چند دهه قبل است.

امروز، هم برونگرایان و هم درونگرایان می‌توانند تجربه‌ی موفقی از معلمی داشته باشند. فقط شاید برونگرا به سراغ معلمی در فضای فیزیکی و درونگرا به سمت آموزش دیجیتال برود.

حتی اگر یک فرد درونگرا به فروشندگی منصوب شود، باز هم نمی‌توان نتیجه گرفت که وی الزاماً فروشنده‌ی ناموفقی خواهد بود.

اما می‌توان نتیجه گرفت که اگر او بخواهد به اندازه‌ی یک فرد برونگرا موفق باشد، احتمالاً باید انرژی بیشتری را برای کسب همان میزان از موفقیت صرف کند.

به بیان دیگر، ممکن است فرد درونگرا در شغلی که مناسب فرد برونگراست، زودتر مستهلک شود.

به خاطر داشته باشید که در اینجا هم، اما و اگرهای بسیاری وجود داشت و هیچ‌یک از توضیحات بالا را نمی‌توان به عنوان یک فکت علمی و دقیق مورد استناد قرار داد.

طی سال‌های اخیر، کتاب سکوت نوشته سوزان کین، نقش مهمی در تفهمیم این بحث در سطح جهانی داشته و امروز کمتر فرد پخته‌ و مطلعی را می‌بینید که برونگرایی را ویژگی بهتر و درونگرایی را یک ویژگی نامطلوب در نظر بگیرد.

پیشنهاد عضویت در متمم

دوست عزیز.

شما با عضویت رایگان به عنوان کاربر آزاد متمم (صرفاً با تعیین نام کاربری و کلمه‌ی عبور) می‌توانید به حدود نیمی از چند هزار درس متمم دسترسی داشته باشید.

همچنین در صورت تمایل، با پرداخت هزینه عضویت، به همه‌ی درس‌های متمم دسترسی خواهید داشت. فهرست برخی از درس‌های مختص کاربران ویژه متمم را نیز می‌توانید در اینجا ببینید:

 فهرست درس‌های مختص کاربران ویژه متمم

از میان درس‌هایی که در فهرست بالا آمده است، درس‌های زیر از جمله پرطرفدارترین‌ موضوعات هستند:

دوره MBA  |  مذاکره  |  کوچینگ  |  توسعه فردی

فنون مذاکره  |  تصمیم گیری  |  مشاوره مدیریت

تحلیل رفتار متقابل  |  تسلط کلامی  |  افزایش عزت نفس

چگونه شاد باشیم  |  هوش هیجانی  |  رابطه عاطفی

خودشناسی  |  شخصیت شناسی  |  پرورش کودکان هوشمندتر

اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید درباره‌ی متمم بیشتر بدانید، می‌توانید نظرات دوستان متممی را درباره‌ی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی می‌شناسند:

بعد از خواندن این درس چه کار کنم؟
  می‌توانید درسِ نحوه برخورد و رفتار با افراد درونگرا را مطالعه کنید.

      شما تاکنون در این بحث مشارکت نداشته‌اید.  

     تعدادی از دوستان علاقه‌مند به این مطلب:    زهره جواهری ، یحیی عبدالی ، مهدیه شبیری ، سید مصطفی موسوی ، محمد فرازی

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری خودشناسی به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه خودشناسی
 

برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)

متمم چیست و چه می‌کند؟ (+ دانلود فایل PDF معرفی متمم)
چه درس‌هایی در متمم ارائه می‌شوند؟
هزینه ثبت‌نام در متمم چقدر است؟
آیا در متمم فایل‌های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

۱۷۲ نظر برای تعریف درونگرایی چیست؟ افراد درونگرا چه ویژگی هایی دارند؟

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : گروه متمم

    گلاره‌ی عزیز.

    در ادامه مطلبی که شما اشاره کردید شاید مطرح کردن چند نکته تکمیلی کمک کننده باشد:

    از لحاظ علمی، در سال‌های اخیر نگرانی زیادی در مورد بحث‌های مربوط به درونگرایی و برونگرایی وجود دارد. مهم‌ترین نگرانی این است که با توجه به تجربه‌ی هر یک از ما از میزان درونگرایی و برونگرایی خودمان و اطرافیانمان، ممکن است صفات دیگری را هم به درونگرایان یا برونگرایان نسبت بدهیم.

    به عنوان مثال، رابطه بین درونگرایی و علاقه به انجام کارهای دقیق رابطه مشخص و اثبات شده‌ای نیست. صرف اینکه کسی کمتر صحبت می‌کند و کمتر از حد متعارف وارد تعامل گسترده با دیگران می‌شود به معنای این نیست که به انجام کارهای دقیق علاقه دارد یا در انجام کارهای دقیق موفق است.

    چنانکه در برخی از مدل‌های شخصیتی مانند MBTI بحث‌هایی مثل توجه به جزییات در شاخص I و E مورد بحث قرار نمی‌گیرند و بیشتر در طبقه‌بندی N و S مورد توجه قرار می‌گیرند.

    البته این مشکل تداخل صفات صرفاً در مکالمات و تحلیل‌های روزمره به وجود نمی‌آید. بلکه حتی یکی از انتقادهای جدی است که این روزها از لحاظ متودولوژیک به MBTI وارد است.

    به عنوان مثال، حتی در پرسشنامه اصلی MBTI که توسط CCP تجویز و توصیه می‌شود یک همبستگی منفی بین نوروتیسیسم و درونگرایی وجود دارد. به عبارتی نمی‌تواند درونگرایی را به صورت خالص اندازه بگیرد.

    این مسئله در منابع مختلف مورد تاکید قرار گرفته است: منبع یک / منبع دو

    اگر مفهوم همبستگی را به خاطر ندارید می‌توانید به درس مربوط به آن در تفکر سیستمی مراجعه کنید:

    نظریه علمی یا واقعیت آماری

    به دلیل همین بحث‌ها و حاشیه‌ها، بحث درونگرایی و برونگرایی با وجود اهمیت بالایی که دارد باید با دقت نظر خاصی مورد توجه قرار گیرد.

    خصوصاً اینکه اکثر ما در میانه طیف درونگرایی و برونگرایی هستیم و کمتر می‌توان کسانی را یافت که به صورت مشخص و محدود به یکی از دو طرف طیف متمایل باشند.

    حتی یکی دیگر از نقدهایی که به بحث درونگرایی و برونگرایی در MBTI وجود دارد همین است. وقتی ما می‌توانیم انسانها را به صورت قطعی به دو تیپ تقسیم کنیم که اکثر آنها به یکی از دو طرف طیف تعلق داشته باشند (در واقع توزیع U داشته باشیم). اما توزیع افراد از نظر درونگرایی و برونگرایی بیشتر به طیف نرمال نزدیک است.

    فرض کنید با توجه به اینکه قد اکثر انسانهای بالغ بین 150 تا 200 سانتی متر است، ما انسانها را به دو گروه کوتاه قدان ده سانتی متری و بلندقدان چهار متری تقسیم کنیم (البته این مثال کمی بزرگنمایی دارد. اما مفهوم را می‌رساند).

    در این حالت اکثر انسانها به اشتباه طبقه بندی خواهند شد.

    در این زمینه نقدهای جدی و مهمی وجود دارد که حتی در انستیتو ملی سلامت آمریکا هم مورد بحث قرار گرفته است:

    منبع یک / منبع دو / منبع سه

    البته آیا همه این موارد به معنای بی توجهی به این دسته بندی است؟ قطعاً نه.

    هر نوع خوشه بندی در داده‌ها و رفتار می‌تواند تا حدی مفید باشد. ما قبلاً بحث خوشه بندی را در درس مدل ذهنی مطرح کردیم و حتماً مطالعه کرده‌اید:

    خوشه بندی و کارکرد آن در مدل ذهنی

    اما باید مراقب باشیم که هزینه‌ها و خطاهای ناشی از تیپولوژی و دسته بندی و پیش قضاوت‌های مرتبط با آن، بیشتر از منافع استفاده از یک مدل تیپولوژی نباشد.

    پی نوشت: همه اینها بهانه‌ای بود برای اینکه بگوییم کامنت‌های شما را می‌خوانیم و اینکه خواهش کنیم کامنت‌های طولانی‌تر و تحلیلی‌تر بگذارید و به کامنت‌های تک جمله‌ای اکتفا نکنید. خصوصاً شما که از قدیمی‌ترین متممی‌ها هستید و طبیعتاً دوستان جدید‌تر به میزان فعالیت دوستان قدیمی توجه خاص دارند.

  1. سید محمدرضا هدایتی گفت: (عضو ویژه)

    به نام خدایِ همیشه عاشق…
    دوستان متممی به بسیاری از مواردِ فرع؛ و اصلِ موضوعات و مباحث درون‌گرایی و برون‌گرایی اشاره کردند؛ و میشه گفت جای توضیح زیادی باقی نیست؛ اما گفتنش خالی از لطف نیست که به این نکته توجه کنیم:  همه ما ؛ در پاره ای از جمع ها و حلقه های ارتباطی‌ خودمون، انسانی هستیم که کاملا فعال و پر شور و علاقه مند به اظهار نظر و همیشه هم پر انرژی هستیم؛  
     به عنوان تجربه شخصی به شخصه در کنار تعدادی از دوستانم؛ مرز های برونگرایی رو هر روز بیشتر از قبل جا به جا میکنم و از این موضوع بسیار خرسند هم هستم و لذت میبرم از این شور و هیجان و زیستنِ معطوفِ به محیط و اطرافم؛ چون چیزی که داره در اون اتمسفر و فضا اتفاق میفته یک رزونانسِ تقویت شده متقابله و برام بسیار آرامش بخش و لذت بخش؛
    اما همه این ها رو گفتم تا به اینجا برسم که من خیلیی وقت ها اصلا و ذاتا انسان درون‌گزین و درونگرایی هستم. و این جمله که تعامل با انسان ها انرژی من رو میگیره رو واقعا زیسته ام! 
    از بودن کنار  دوستانی که ناگزیریم به تحملِ دیدن چند ساعته شون در محیط دانشگاه و جامعه و فضای کاری؛  تا حتی بودن در بعضی جمع های بدون فایده و بازده و روحِ برخی آشنایان یا نزدیکان یا اقوام؛ ( البته که ملاقات و دیدار با اقوام و آشنایان جزو توصیه شده های هر مکتب و دینی هست  و منظور من هرگز نفی اون نیست) ؛ اما منطورم از بیان این مثال ها صرفا این بود که ؛ احساس میکنم در شرایط آرمانی ؛ حتی هر انسانِ سالمی از لحاظ روحی و روانی( چه یک برون‌گرا وچه یک درونگرا) هیچگاه همواره یک درون گرا یا برون گرا نیست و این تاثیر محیط بر شخص هست که تعیین میکنه فرد چه واکنش و  رفتاری داشته باشه…
    ممنونم که تا انتها خوندید و همراهم بودید؛ امیدوارم فارغ از هر کدوم از این دو گروه که دسته بندیشون کردیم؛  انسانِ " باخود‌درصلح‌"ی باشیم و حضورمون به هر نحوی مایه آرامش و رشد دیگران باشه.
    در پناه خدا باشید.
     

  2. گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۱ درس)

    در مورد دسته‌بندی‌ها نباید زیاد سخت‌گیر بود. ما اغلب این موارد را خیلی جدی می‌بینیم در صورتی که این‌گونه نیست. قبل‌‌تر که در لینکدین فعال بودم یک تکه سخنرانی از سیمون سینک دیدم که خود را درونگرا معرفی می‌کرد و این در حالی بود که به راحتی در میان چند صد نفر سخنرانی می‌کرد. او حتی تاکید داشت که ارتباط با دیگران بیش از آنکه تابع شخصیت فرد باشد یک مهارت است و باید آموخته شود و برای نمونه خودش را مثال می‌زد.

  3. رضا سلیمی گفت: (عضو ویژه)

    من با توجه به برسش نامه آیزنک بالای ۹۰ درصد برونگرا هستم از جهتی هم ساعتها غرق روزنوشته های محمدرضا شعبانعلی میشم و لذت خلوت با موزیک و اندیشه های ایشون رو با هیچ جمعی عوض نمیکنم

  4. مرتضی گفت: (عضو ویژه)

    بینی جهان را ، خود را نبینی
    نمونه از تجربه شخصی خود را توضیح می دهم .
    چند سال پیش که با کلمات درونگرا و برونگرا آشنا شدم، شروع کردم به مشتریان مغازه ای که در آن به عنوان فروشنده کار می کردم دقت کنم. در کنار خوش آمد گویی هنگام ورود مشتریان به مغازه و لبخند زدن به آنها سریعا موتور بررسی در مغزم روشن می شد.
    اگر میامد و گرم سلام می کرد ، از شرایط آب و هوا و شلوغی یا خلوتی  داخل راهرو بازار یا از این جنس صحبت ها می کرد ، من هم  کاملا گرم می گرفتم و با خود می گفتم که اگر با آب و هوا نقطه مشترک با اون پیدا کنم ، احتمالا موقع خروج یک بگ شاپ خرید از ما تو دستش هست ؛ تو این مواقع زیاد هم سراغ مشخصات فنی نمی رفتم که با جزئیات بخواهم توضیح بدم.
    با خودم می گفتم: کلی گوی و گزیده گوی.
    و در مواردی که مشتری خیلی ساکت وارد می شد، یا روی کالای خاصی تمرکز داشت ، فاصله را حفظ می کردم تا سوال نمی پرسید حرف نمی زدم. برای این مشتریان در خصوص محصولات از تعداد ویژگی های کمتری از محصول ، اما با جزئیات عمیق تر صحبت می کردم.
    البته با کمی بزرگنمایی این پاراگراف را می نویسم  : بعدها که فهمیدم توجه ها و انتخاب نوع رفتارم با مشتریان خیلی ازمن داره  انرژی مصرف می کنه و شدم مثل یک دستگاه اسکن مشتری و بر اساس رفتار آنها ، یک مجموعه رفتار از قبل برنامه ریزی شده را ارائه کنم؛
    و در پایان صحبت ، با توجه به اطلاعات و آگاهی امروزم یک رویه را انتخاب کردم، که تلاش کنم با مشتری با خوشرویی برخورد کنم و بالاترین سطح احترام و صداقت را داشته باشم. مستقل از اینکه مشتری در لحظه ورودش به مغازه با چه ویژگی های رفتاری وارد شده است و این را متصور هستم که مشتریان با یک برخورد محترمانه ، ساده و صادقانه بودن رفتار فروشنده ، ارتباط بهتری برقرار می کنند ؛ تا رفتار های که احساس کنند مصنوعی است .
     
     

  5. مهدی گوهری ... گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۱ درس)

    کامنتها رو که می خوندم، یک نکته ای توجهم رو جلب کرد.

    نمی دونم چقدر درسته ولی قابل تامل هست. 

    آدمی که برای فرار از خود و ذهنش دائما در حال جنب و جوش و فعالیته و یک لحظه آروم نمی تونه بشینه تا بیهوش بشه و خوابش ببره رو با افراد برونگرا نباید اشتباه گرفت.

    همچنین کسی که با خودش در صلحه و آرامش درونی داره و می تونه ساعتها بدون هیچ صحبت و همصحبتی در گوشه ای بشینه و از زندگی لذت ببره، الزاما درونگرا نیست.

    کسی که برای فرار گفتگوهای ذهنیش به ناچار به مهمانی و مسافرت پناه می بره و یک روز تعطیل داخل خونه براش حکم قبر رو داره، الزاما برونگرا نیست. اون برای فرار از خودش به جمع پناه می بره.

    اما کسی که از تنهایی به اندازه در جمع بودن لذت میبره، می تونه برونگرایی باشه که تنهایی رو انتخابش کرده و از این انتخابش ترسی نداره.

  6. ایمان فریدون پور گفت: (عضو ویژه)

    فرهنگ شرق بیشتر درون گرایی را ترویج و توصیه میکند. خاموشی و تفکر و حتی اجتناب از بسیاری کارهای اجتماعی در ادبیات و عرفانها توصیه می شود. فرهنگ غرب این روزها غالب است و کودکان برونگرا بیشتر مورد توجه و تشویق جامعه قرار می گیرند. با وجود اعتقادی که به نقش تربیت و جامعه و معیارهای اجتماعی دارم، به نظرم تنوع ثبات بیشتری برای جامعه می آفریند و نباید همه در قالب آنچه برای ما توصیه می کنند یک شکل و یک اندازه شوند.

     

     

  7. سجاد گفت:

    به نام خالق اقیانوس‌ها، که آرام‌اند …

    وقتی به زندگی، از دوران کودکی تا جوانی‌ام نگاه می‌کنم، عمیقا خود را فردی درونگرا می‌بینم، که «تنها بودن را به در جمع بودن ترجیح می‌دهد»

    اما وقتی که سعی می‌کنم خودم را بشناسم و همه ابعاد شخصیتی و مصداق‌های درونگرایی و برونگرایی‌ام را کنار هم ببینم، کمی سردرگم می‌شود …

    و اما دلیل این موضوع را شاید بتوان در همان تیتر «صفت‌هایی که با درونگرایی اشتباه گرفته می‌شوند» پیدا کرد.

     

    یکی از نتایج مهم این موضوع آن است که شناخت اشتباه معانی، قضاوت‌های ما را اشتباه‌ می‌کند، به طور مثال: (برگرفته از تجربه شخصی بنده)

    بنده در جمع‌ها اغلب سکوت می‌کنم، نه لزوما به دلیل خجالت و یا ترس از حرف زدن، بلکه به خاطر اینکه تخصص و دانشی در موضوع بحث ندارم، و در این حال، سکوت کردن را ترجیح می‌دهم.

    اما متاسفانه گاه ما انسان‌ها سعی می‌کنیم در هر زمینه‌ای نظر بدهیم و پرحرفی کنیم، با هزاران استدلال من‌درآوردی هم موضوعات مختلف را تحلیل و بررسی می‌کنیم و از آن بدتر، این اخلاقمان را «خوش‌صحبت بودن» و «اجتماعی بودن» نام می‌نهند و آنکس که سکوت عاقلانه را به این اظهار نظر‌ها ترجیح می‌دهد، «خجالتی و منزوی» خطاب می‌کنند.

    و بعید نیست اگر کلاممان را بیشتر واکاوی کنیم، ببینیم که بسیاری از قضاوت‌هایمان به همین کج‌فهمی‌ها آمیخته است. و در این حال است که بهتر می‌فهمم، چه بسیار  جای تامل دارد، که تک‌تک کلماتمان را پیش از بیان، به عقل گوهر‌شناس دهیم، تا اصل یا بدل بودن آن را قضاوت کند و سپس به پیک صوت بسپاریم. 

    امیدوارم که با شناخت صحیح‌تر ویژگی‌های شخصیتی، و درک معنای درست صفات آنها، هنگام شناخت آدم‌ها هوشمندانه‌تر عمل کنیم، تا شناخت درست‌تری از اطرافیانمان داشته باشیم و در نهایت، ارتباطی زیباتر.

    در پناه حق باشید.

  8. همون طور که اشاره شد درونگرایی و برون گرایی یک طیف هست.

    علاوه بر این چیزی که من در طول زندگی احساس کردم  اینه که تو بعضی از جمع های دوستان یک شخص بذله گو و مجلس گرم کن هستم تو جمع دیگر تنها شنونده ام .

    به راحتی میتونم با ادمهای غریبه ارتباط بگیرم ولی گاهی اوقات علاقه ندارم و حتی ممکنه سرد برخورد کنم .

    احساس میکنم علاوه بر اینکه یک طیف هست ممکنه با توجه به شرایط، سن و… متفاوت رفتار کنیم و انسان همیشه به یک نسخه ی واحد عمل نکنه .

  9. مجتبی پورطالبیان گفت: (عضو ویژه)

    شاید تنها قطعیتی که بحث درونگرا برونگرا داره عدم قطعیتش باشه

    اینکه هیچکس درونگرای صرف و هیچکس برونگرای صرف نیست

    طبق تعاریف  من یک برونگرام ،خیلی برونگرام

    اما یکبار همسرم بهم گفت داری درونگرا میشی

    یا توی مهممانی زیاد میشنوم که اقا مجتبی ساکتی و …

    از یه سنی به بعد میزان توجهم به درون،به خودم،به افکارم بیشتر شد،بد گفتم قبلا هم توجه داشتم اما از جایی به بعد بیشتر به فضای شخصی خودم متمایل شدم

    قبلا غروب جمعه ها حتما باید با دوستان جمهوری می رفتیم یه وری قِل بخوریم

    اما حالا در ماه دو غروب جمعه توی خونه به مدیتیشن،موسیقی گوش دادن،گل و گیاه رسیدن صرف می شه

    و این همون عدم قطعیته

    پ.ن:دروغ چرا از این درونگرایی خوشم میاد،حس مرموز طورانه ای به ادم میده،تو داری تو ذهنت اهنگ شب پره می خونی بقیه فکر میکنن اوه این داره به کاینات و هستی فکر میکنه