درباره کارهایی که دوستشان نداریم
دعوت به گفتگو در متمم، فرصت و بهانهای برای بحث، گفتگو، و تبادل نظر است.
معمولاً جملههایی که در دعوت به گفتگو به بحث گذاشته میشوند، گزارههای علمی دقیق نیستند؛ بلکه بیشتر حرفهایی برخاسته از تجربهی گوینده هستند که ممکن است ما با آنها موافق یا مخالف باشیم.
جملهای که این بار انتخاب کردهایم، از ویلیام جِیمز است و بسیاری از ما، آن را خوانده و شنیدهایم.
او در این جمله ما را تشویق میکند که در برنامهی روزانهی خود، کارهای دوستنداشتنی را هم بگنجانیم (اگر بخواهیم کاملاً امانتدارانه ترجمه کنیم، باید بگوییم که حرف او تُندتر است و از کارهای نفرتانگیز حرف میزند):
در نگاه اول، میتوان گفت این جمله با یک توصیهی رایج دیگر در تعارض است: اینکه «باید تلاش کنیم روزمان به کارهایی بگذرد که دوستشان داریم.»
با این فرض، میتوان گفت حتی اگر مجبوریم کارهای دوستنداشتنی را انجام دهیم، باید این وضعیت را «موقت» در نظر بگیریم و بکوشیم در طول زمان، از این وضعیت عبور کنیم.
این تقریباً همان چیزی است که از دوران کودکی به ما یاد میدهند. پدر و مادر دائماً به ما یادآوری میکنند که فعلاً کارهایی را که دوست نداریم انجام دهیم تا در آینده بتوانیم کارهایی را که دوست داریم انجام دهیم.
اما از زوایایی دیگر هم میتوان به این جمله نگاه کرد.
مثلاً اینکه گنجاندن چنین فعالیتهایی در برنامه ریزی روزانه، میتواند به تقویت اراده ما کمک کند. یا اینکه میتوان گفت:
در میان کسانی که شبیه ما هستند و علایقی مانند ما را دنبال میکنند، گنجاندن کارها و فعالیتهای موثر اما دوستنداشتنی، میتواند ما را یک گام از دیگران جلو بیندازد و به وجه تمایزمان تبدیل شود.
اگر چنین نگاهی داشته باشیم، «انجام کارهای آزاردهنده، نفرتانگیز، یا دوستنداشتنی» یک اتفاق موقت نیست. بلکه ویژگی همیشگی زندگی کسانی است که میخواهند از اطرافیان خود متمایز باشند و یک پله بالاتر از آنها قرار گیرند.
بهترین راه برای بحث دربارهی چنین توصیههایی، این است که آنها را از حالت کلی و مبهم خارج کنیم و در زندگی شخصی، به دنبال مصداقهایی برایشان بگردیم.
ببینیم برنامهی روزانهی ما در گذشته چگونه بوده و آیا مقاطعی وجود داشته که به شکل منظم، فعالیتی دوستنداشتنی را در آن گنجانده باشیم؟ آیا با این کار، دستاوردهای ارزشمندی کسب کردهایم؟ یا اینکه چنین توصیههایی، صرفاً تشویق به ریاضت بینتیجه است و تجربه به ما میگوید که باید چنین فعالیتهایی را در اسرع وقت، از برنامههای خود حذف کنیم؟
پیچیدگی خاص این جمله آن است که برخی از ما، بخش عمدهی روز خود را به فعالیتهای دوستنداشتنی (یا شاید نفرتانگیز) میگذرانیم. در چنین شرایطی، آیا چنین توصیهای معنا و مفهوم پیدا میکند؟
آیا باید بگوییم که من روزانه پنجاه فعالیت دوستنداشتنی انجام میدهم و از استاندارد ویلیام جیمز هم رد شدهام؟ یا اینکه باید وقت شخصی و کاملاً آزاد خودم را معیار قرار دهم و در آن، کارهای دوستنداشتنی را بگنجانم؟
شما چه تجربهای در این زمینه داشتهاید؟ چقدر با جملهای که در ابتدای این بحث مطرح شد، ارتباط برقرار میکنید؟
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری انگیزش-و-هیجان به شما پیشنهاد میکند:
- مدیریت انگیزه چیست؟ انگیزش و هیجان، چگونه زندگی ما را میسازند؟
- برنامه ریزی برای برنامه ریزی (Plan to Plan)
- علف های هرز در زمین برنامه ریزی شما
- برنامه ریزی و چالش اقدامهای رها شده و ناتمام
- مانع اصلی در رسیدن به خواسته ها
- نقش «طرح جایگزین یا Plan B» در برنامه ریزی
- تنبیه خود | آیا شما هم گاهی خودتان را تنبیه و مجازات میکنید؟
- رفتارشناسی | رفتارگرایی در روانشناسی | روانشناسی رفتارگرا
- شرطی سازی کلاسیک – هنوز هم باید آن را جدی بگیریم
- تقویت مثبت و مثالهای آن
- تقویت منفی و مثالهای آن
- انگیزه و بی انگیزگی در نگاه رفتارگراها چگونه تعریف میشود؟
- دوپامین چیست؟ درباره متهم اصلی پرونده لذت و اعتیاد!
- افسانه سیزیف | بی انگیزگی ناشی از انجام کارهای پوچ
- اثر آیکیا | دلبستگی به آنچه خود ساختهایم
- معرفی ماتریس عوامل انگیزشی دیوید فوربس
- چه چیزی انگیزه سفر را ایجاد کرده است؟
- مفهوم خود و خود انگاره (Self-concept): رابطه شما با خودتان چگونه است؟
- آنچه شما دربارهی خودتان میدانید
- رابطه هویت و انگیزه
- فهرستی که میتواند به ایجاد انگیزه در شما کمک کند
- امنیت به عنوان یک انگیزه
- چرا امنیت روانی خود را از دست میدهیم؟
- امنیت روانی به عنوان یک انگیزه پایه در بازاریابی و فروش
- تبدیل انتقام و ترس به انگیزه برای موفقیت
- درباره کارهایی که دوستشان نداریم
- معرفی کتاب The Science of Why: «دانشِ چراها» یا «علم علتها»
- دیوید مک کللند – نظریه پرداز انگیزش، پیشرفت و موفقیت
- کتاب اثر مرکب | دارن هاردی | خلاصه کتاب و نقد کتاب اثر مرکب
- کتاب پاداش | کتابی دربارهی انگیزش از دن اریلی
- جان واتسون | پدر روانشناسی رفتارگرا
- آلبرت بندورا و نظریه یادگیری اجتماعی
- لئون فستینگر
- فرمول موفقیت چیست؟ افراد موفق چگونه به موفقیت میرسند؟
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کرده و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید. لطفاً برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : مریم رئیسی
* من فکر میکنم جزو کسانی هستم که انجام کارهای دوستنداشتنی، دیگه به یکی از ویژگیهای همیشگیم تبدیل شده و خیلی با این جمله ارتباط برقرار میکنم.
همینطور به نظرم، درسته که در شرایط فعلی جامعه، تعداد بسیار زیادی از ما بخش بزرگی از فعالیتهای روزانهمون به کارهای نفرت انگیز اختصاص پیدا کرده، اما باز هم این توصیه رو میشه جدی گرفت و معنا و مفهوم خاص خودش رو داره.
* بعضی از فعالیتهای دوستنداشتنی که به طور منظم در مقاطعی انجامشون دادم:
_ مثلا یکی از فعالیتهای دوست نداشتنی و سخت برای من، در اوایلی که کاربر متمم شده بودم، انجام دادن اکثر تمرینها بود.
واقعا و بدون اغراق نوشتن و حل تمرین از سختترین کارها برای من بود؛ میتونستم مثل بسیاری از کاربران و دانشجوهای متمم در اون زمان، انجام تمرینها رو پشت گوش بندازم و فقط درسها رو بخونم و احساس کنم که یاد گرفتم.
اما ترجیح دادم به توصیهی محمدرضا عمل کنم که همیشه میگفت، و میگه، که بدون انجام تمرین و مشارکت در بحث، یادگیریِ ما کاربردی نمیشه؛ و بنابراین این فعالیتِ دوستنداشتنی رو انجام میدادم و میدونستم که یک روز تاثیرش رو توی زندگیم میبینم.
و الان، علاوه بر اینکه از انجام درصد بالایی از تمرینها لذت میبرم، آموزههای زیادی از متمم برام کاربردی شده و تاثیرش رو توی کار و زندگیم میبینم و لمس میکنم.
_ کاری که در حال حاضر انجام میدم ورزش صبحگاهی هست. من همزمان با کنار گذاشتن مربیگری باشگاه رو هم کنار گذاشتم و الان تنها زمانی که برای ورزش دارم صبحها هست.
برای من که کمی تنبل هستم و از طرفی اصلا آدم صبحِ زود نیستم و از ساعت 9 و 10 به بعد تازه ویندوزم میاد بالا:) واقعا سخته بلند شدن و ورزش کردن.
اما انجامش میدم چون حفظ سلامتی و تناسب اندامم برام مهمه.
_ خوندن کتابها و مطالبی که جذاب نیستند و یا بالاتر از سطح آگاهیم هستند.
البته این مورد همیشه مصداق نداره و من از به چالش کشیدن فکر و ذهنم لذت میبرم. اما مطالبی هم هست که خوندنشون اصلا دوستداشتنی نیست اما میدونم که مفیده و باید خونده بشه.
به طور کلی من فکر میکنم یکی از جاهایی که انجام دادنِ کارهای دوستنداشتنی خیلی مهمه در مبحث یادگیری هست.
من باور نمیکنم که یادگیری فقط با خوندن و مطالعهی مباحث جذاب امکان پذیر باشه؛ بدون اینکه رنج خوندن مطالب حوصله سَربَر و بعضا دوستنداشتنی رو به جان بخریم.
* علاوه بر این، انجام یک سری کارها و روتینهای روزمره هم جزو کارهای دوستنداشتنی هست که الزاما دستاوردهای آنچنانی نداره ولی همه ناگزیر از انجامش هستیم؛
مثلا کارهای مربوط به نظافت شخصی، مثل مسواک زدن. یا نظافت محیط زندگی، مثل گردگیری (چقدر از این کار متنفرم:)).
انجام این فعالیتها و روتینها، بعلاوهی کارهای دوستنداشتنی که در محیط کار انجام میدیم، همونطور که در درس مطرح شد شاید باعث این بشه که با خودمون بگیم من که مثلا روزانه پنجاه کار دوستنداشتنی انجام میدم پس دیگه لازم نیست فعالیت دیگهای اضافه کنم؛
اما به نظرم باید وقت شخصی و آزاد خودمون رو برای گنجوندن فعالیتهایی که به رشد شخصیمون کمک میکنن و در عین حال جذاب نیستند، معیار قرار بدیم.
برای این کار و اینکه این تفکیک برامون راحتتر باشه میتونیم از حسابداری ذهنی کمک بگیریم؛
کارهای دوستنداشتنیِ روزمره و همیشگی رو زیر سرفصلِ بقا قرار بدیم؛ و برای فعالیتهای دوستنداشتنی، که در وقت آزاد و شخصی انجام میدیم، سرفصل رشد و یادگیری رو تعریف کنیم.