Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu


چه کسی مقصر است؟ | به علت‌های نزدیک قانع نشویم


چه کسی مقصر است؟ از کتاب واقع نگری اصل هانس روسلینگ

ما در مطلبی مستقل کتاب واقع نگری (Factfulness) نوشته‌ی هنس روسلینگ را معرفی کرده‌ایم و در آن‌جا توضیح دادیم که روسلینگ، غریزهٔ مقصریابی (یا خطای شناختی مقصریابی) را یکی از خطاهای مهم تحلیلی انسان می‌داند.

با توجه به این‌که اصرار بر مقصریابی (به معنای «تلاش برای یافتن یک علت مشخص و نزدیک») از موانع جدی در توسعه‌ی نگرش سیستمی است، مطالعهٔ چند جمله از توضیحات روسلینگ را در این زمینه، به عنوان بخشی از درس تفکر سیستمی، می‌تواند مفید باشد.

بخش غالبِ این چند پاراگراف (جز چند اصلاح جزئی) از کتاب واقع نگری با ترجمهٔ عاطفه هاشمی و حسن رضوی (#نشر میلکان) نقل می‌شود:

غریزه‌ی مقصر دانستن، غریزه‌ی پیدا کردن دلیلی ساده و روشن برای اتفاقی بد است. من این غریزه را همین چند وقت پیش در خودم حس کردم؛ وقتی در حمام هتل دوش می‌گرفتم و شیر آب داغ را تا آخر باز کرده‌ بودم. ابتدا هیچ اتفاقی نیفتاد؛ اما چند ثانیه بعد، داشتم زیر آب جوش می‌سوختم.

در آن لحظات، از دست لوله‌کش، و بعد از دست مدیر هتل، و بعد از دست کسی که احتمالاً در اتاق بغلی آب سرد را باز کرده بود عصبانی شدم. هیچ‌کس عمداً به من صدمه نرسانده یا کم‌کاری نکرده بود؛ البته شاید جز خودم که صبر نکرده و شیر آب گرم را به تدریج باز نکرده بودم.

ظاهراً برای‌ ما طبیعی است که اگر اتفاق بدی برای‌مان افتاد، فکر کنیم به خاطر شخصی بدنیت و بدکار است. ما دوست داریم فکر کنیم اتفاقات به این خاطر می‌افتند که کسی می‌خواهد بیفتند، که افراد قدرت و عاملیت دارند. در غیر این صورت حس می‌کنیم دنیا پیش‌بینی‌ناپذیر، گیج‌کننده و ترسناک است.

غریزه‌ی مقصر دانستن باعث می‌شود در نشان دادن اهمیت افراد یا گروه‌های بخصوص، زیاده‌روی کنیم. این غریزه‌ی ما مبنی بر پیدا کردن گناه‌کار، ما را از مسیر ساخت درکی صحیح از جهان بر پایه‌ی واقعیت‌ها دور می‌کند.

وقتی با وسواس سعی می‌کنیم کسی را مقصر نشان دهیم، تمرکزمان از بین می‌رود. بعد این موضوع، جلوِ یادگیری‌مان را می‌گیرد؛ چون وقتی به این نتیجه برسیم که باید به صورت کسی مشت بزنیم، دیگر دنبال توضیح نمی‌گردیم.

این جلوِ توانایی ما در حل مشکلات، یا دوری از ارتکاب دوباره‌شان را می‌گیرد؛ چون هم‌چنان سعی می‌کنیم با سادگی بیش‌ از اندازه، انگشت اتهام‌مان را به سمت دیگران بگیریم. این کار حواس ما را از واقعیت‌های پیچیده‌تر پرت می‌کند و نمی‌گذارد انرژی‌مان‌ را در جای درستی متمرکز کنیم.

برای مثال، انداختن تقصیر سقوط هواپیما گردن خلبانی خواب‌آلود، جلوِ سقوط‌های بعد را نمی‌گیرد.

برای پیش‌‌گیری باید از خودمان بپرسیم: چرا خوابش می‌آمد؟ چطور می‌توانیم در آینده با قانونی مقابل خلبان‌های خواب‌آلود بایستیم؟ اگر بعد از پیدا کردن علت سقوط (یا همان خلبان خواب‌آلود) دست از فکر کردن برداریم، پیشرفتی حاصل نمی‌شود. برای این‌که مشکلات ویژه‌ی جهان را بیشتر درک کنیم، باید فراتر از فرد گناه‌کار و به خودِ سیستم بنگریم.

وقتی همه چیز به خوبی پیش می‌رود نیز همین غریزه فعال می‌شود. پیدا کردن عواملِ رویدادهای خوب، به اندازه‌ی مقصر دانستن در رویدادهای بد، آسان است.

وقتی چیزی خوب پیش می‌رود، ما به سرعت آن را به یک فرد یا علت مشخص نسبت می‌دهیم؛ در حالی که دوباره معمولاً در این‌جا هم، مسئله پیچیده‌تر است.

اگر واقعاً می‌خواهید دنیا را تغییر دهید، باید آن را درک کنید. پیروی از غریزه‌‌ی مقصر دانستن، به شما کمکی نخواهد کرد.

در سقوط هواپیما مقصر کیست؟

محدودیت در دسترسی کامل مجموعه تفکر سیستمی

دسترسی کامل به مجموعه درس‌های تفکر سیستمی برای اعضای  ویژه متمم در نظر گرفته شده است. با عضویت ویژه در متمم، علاوه بر دسترسی به مجموعه درس‌های تفکر سیستمی، به مجموعه گسترده‌تری از درس‌ها به شرح زیر نیز دسترسی پیدا خواهید کرد:

 فهرست درس‌های متمم

البته بررسی‌های آماری ما نشان داده که علاقه‌مندان به درس‌های تفکر سیستمی، از میان مجموعه درس‌های متمم به مطالعه‌ی درس‌های زیر بیشتر علاقه‌مند بوده‌اند:

  مدل ذهنی | تفکر استراتژیک | تفکر نقادانه

  کوچینگ | مشاوره مدیریت | استعدادیابی

  تصمیم گیری | حل مسئله | مدیریت زمان | یادگیری

گزینه‌ی دیگر هم پیگیری منظم مجموعه درس‌های دوره MBA متمم است.

اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید درباره‌ی متمم بیشتر بدانید، می‌توانید نظرات دوستان متممی را درباره‌ی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی می‌شناسند:

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری تفکر سیستمی به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه تفکر سیستمی

سوال‌های پرتکرار دربارهٔ متمم

متمم چیست و چه می‌کند؟

متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحث‌های مهارتی و مدیریتی.

برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کرده و گوش دهید.

فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟

هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه»  دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص می‌‌‌کند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری می‌توانید نقشه راه‌های مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.

هم‌چنین در صفحه‌های دوره MBA و توسعه فردی می‌توانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.

هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟

شما می‌توانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.

اعتبار را می‌توانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیم‌سال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید. لطفاً برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.

آیا در متمم فایل های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که می‌توانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.

هم‌چنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آن‌ها را می‌توانید در فروشگاه متمم ببینید.

با متمم همراه شوید

آیا می‌دانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور می‌توانید به جمع متممی‌ها بپیوندید؟

سرفصل‌ها  ثبت‌نام  تجربهٔ متممی‌ها

۲۵۸ نظر برای چه کسی مقصر است؟ | به علت‌های نزدیک قانع نشویم

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : زینب دست آویز

    مقصر دونستن من، یعنی بین عامل ورود زیان و ورود خسارت رابطه سببیت وجود داره. این تعریفیه که در لسان حقوقی از تقصیر وجود داره. اما به نظر من تعریفِ ناقص و ناعادلانه‌ایه. به نظر من باید برای قانون‌گذار و همه حقوقی‌ها یه واحد درسی با نام تفکر سیستمی در نظر گرفت تا وقتی این عزیزان به شغل وکالت یا قضاوت نایل اومدند یا در مسند قانون‌گذاری تکیه دادند، حواسشون باشه که یک عامل ممکنه تمام اسباب ورود زیان رو به صورت یکجا در خود نداشته باشه. این طرز فکر البته یک مکتبه. مکتب "انصاف".  از بین تمامی حقوق‌دانان مرحوم دکتر ناصر کاتوزیان اعتقاد به اعمال و اجرای انصاف در آرای قضایی و همین‌طور در متون قانونی داشتند. انصاف یکی از میوه‌های اعتقاد به تفکر سیستمی است. مثال ملموسی که بخواهم بزنم تا برای همه عزیزان جا بیفته، قسمتی از فیلم "هیس دخترها حرف نمی‌زنند" به کارگردانی خانم "پوران درخشنده" است. در این فیلم مریلا زارعی، وکیلِ شیرین که در هشت سالگی مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است، در دادگاه مقابل قاضی می‌ایستد و از شیرین که حالا در بزرگسالی دست به قتل متجاوزی زده است این طور جانانه دفاع می‌کند که موکل من از کودکی مورد آزار جنسی قرار گرفته است و این زخم کهنه با دیدن صحنه تجاوز یک مرد دیگر به کودک دیگر حالا از نو سر باز کرده است. ضمن آن که این کودک هشت ساله (شیرین) نتوانسته است درد بی‌درمان خود را با مادر، معلمین مدرسه و پدر خود در میان بگذارد. و با چیدن استدلالات و عوامل مختلف کنار یکدیگر این طور نتیجه می‌گیرد انصاف حکم می‌کند که بگوییم عوامل متعدد این قتل را موجب شده‌اند. هر یک از ما اگر جای شیرین بودیم و در هشت سالگی مورد تجاوز قرار می‌گرفتیم و نمی‌توانستیم با هیچ از والدین و معلمین خود در این رابطه صحبت کنیم ای بسا ما نیز دست به چنین جنایتی می‌زدیم. اما قاضی دادگاه در نهایت چشم به قانون چارچوب‌دار و سخت و صلب مجازات اسلامی دوخته است و بر اساس آن نیز حکم قصاص شیرین را می‌دهد.

    در این فیلم مریلا زارعی در نقش وکیل شیرین سعی کرده است که از تفکر سیستمی استفاده کند و قاضی دادگاه را نیز به این سمت و سو هدایت کند. یعنی تلاش او در این راستا بوده که هیچ گاه "خسارت" محصول و نمود یک عامل نخواهد بود. و عواملی چند دست در دست هم ورود زیان را موجب خواهند شد.

    پی‌نوشت: ببخشید طولانی شد. خواستم فقط نق بزنم که همچین خلایی در نظام قانون‌گذاری ما هم هست.

     
    تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
    .