فایل صوتی معرفی دوره آموزشی تفکر سیستمی

در این فایل صوتی سی دقیقهای سعی شده بحث تفکر سیستمی به زبان ساده معرفی شود و همچنین توضیح دهیم که چرا اصرار داشتهایم موضوع تفکر سیستمی را در مجموعهی درسهای پایهی دوره MBA متمم و قبل از بسیاری درسهای دیگر قرار دهیم.
همچنین تلاش شده با مرور مثالهای مختلف، دلایل نیاز به آشنایی با این حوزهی فکری، شفافتر گردد.
این فایل به طور خاص برای کسانی تولید شده که هنوز مطالعهی درسهای تفکر سیستمی را آغاز نکردهاند و میخواهند یک ذهنیت اولیه نسبت به این بحث داشته باشد.
نقشه راه یادگیری تفکر سیستمیدر فایل صوتی تفکر سیستمی، چند نکته به شرح زیر مورد اشاره و بحث قرار گرفتهاند:
چرا تفکر سیستمی از درسهای پایهی متمم محسوب میشود؟
سیستمی نگاه کردن، به معنای پیچیده نگاه کردن نیست.
تفکر سیستمی در سیستمهای اجتماعی، یعنی اولویت دادن کارکرد سیستم به هر چیز دیگر
نقشه ذهنی زیر، موضوعات مطرح شده در فایل را نمایش میدهد تا آمادگی بیشتری برای گوش دادن به فایل صوتی داشته باشید. با کلیک بر روی تصویر، میتوانید نسخهی با کیفیتتر را مشاهده کنید:
این فایل صوتی سیدقیقهای رامیتوانید از طریق لینک زیر دانلود کنید:
لینک دانلود فایل صوتی تفکر سیستمی
سایر فایلهای مربوط به رادیو متمم را میتوانید از محل آرشیو رادیو متمم دانلود کنید.
در صورتی که به آموزش شنیداری علاقهمند هستید، میتوانید مجموعه فایلهای صوتی «آشنایی با مبانی تفکر سیستمی» را از فروشگاه متمم تهیه کرده و گوش دهید.
محمدرضا شعبانعلی در این مجموعه فایل صوتی شش ساعته، تاریخچهٔ شکلگیری و مبانی تفکر سیستمی را شرح داده و میکوشد این مفاهیم را به کمک انواع مثالها – از مثالهای کلاسیک تا موضوعات روز جامعه – آموزش دهد. بخشی از محتوای این فایل صوتی با آنچه به شکل متنی در درسهای متمم آمده مشترک است.
برای مشاهدهی فهرست نکات مطرح شده در این مجموعهٔ آموزشی میتوانید روی دکمهی زیر کلیک کنید:
چند تذکر دربارهٔ بخش معرفی کتاب متمم
متمم سایت فروش کتاب نیست. و جز کتاب «از کتاب» محمدرضا شعبانعلی - که خود متمم آن را منتشر کرده - صرفاً به معرفی، بررسی و نقد کتاب میپردازد.
صِرف معرفی کتاب در متمم لزوماً به معنای تأیید محتوای آن کتاب نیست. پس حتماً متن معرفی را کامل بخوانید. ممکن است نقاط ضعف برخی کتابها پررنگتر از نقاط قوتشان باشد. ضمن این که معرفی کتاب در متمم لزوماً به این معنا نیست که آن کتاب جزو منابع تدوین درسها بوده است. جز در مواردی که صریحاً به این نکته اشاره، در باقی موارد صرفاً ممکن است با هدف آشنایی کلی با موضوع یا نویسنده و یا نقد کتاب به آن پرداخته شده باشد.
متمم برای معرفی کتابها هیچ نوع هزینهای دریافت نمیکند و صرفاً اهداف آموزشی خود را مد نظر قرار میدهد.
دستهبندی کتاب های روانشناسی و توسعه فردی
کتابهایی در مورد یادگیری و مدل ذهنی
چند کتاب درباره بهبود مهارت های ارتباطی
مطالب، فایلها و کتابهای مربوط به کتابخوانی
خرید کتاب از کتاب نوشته محمدرضا شعبانعلی
راهنمای خواندن و خریدن کتاب (فایل صوتی)
کتابخوانی | چگونه کتابخوان شویم؟
فهرست کتابهای پیشنهادی برای ترجمه
پاراگراف فارسی | جملات منتخب کتابها
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری تفکر سیستمی به شما پیشنهاد میکند:
- تفکر سیستمی چیست؟ | دوره آموزشی تفکر سیستمی | از تعریف تا تحلیل سیستمها
- تفکر سیستمی به زبان ساده
- فایل صوتی معرفی دوره آموزشی تفکر سیستمی
- یک کلیپ تصویری درباره تفکر سیستمی (بالانس)
- راسل اکاف (راسل ایکاف) | تدوینگر تفکر سیستمی
- کتاب تفکر سیستمی (مدیریت آشوب و پیچیدگی) | جمشید قراچه داغی
- کتاب تفکر سیستمی | چگونه جزوه تفکر سیستمی دنلا مدوز به کتاب تبدیل شد؟
- لودویگ فون برتالانفی | نویسندهٔ کتاب نظریه عمومی سیستمها
- پیتر سنگه و چند جمله کوتاه در مورد تفکر سیستمی
- تعریف سیستم چیست؟ | سیستمهای باز و بسته | چند مثال از انواع سیستم
- سیستم باز چیست؟ | ویژگیهای سیستم باز و چند مثال
- چگونه میتوان بهترین خودرو جهان را ساخت؟ | دام بهینه سازی جزئی
- رویکرد سیستمی در یک جمله | توجه به ترکیب (سنتز) به جای تجزیه (آنالیز)
- تفکر خطی در برابر تفکر سیستمی
- رفتارهای غیرمنتظرهٔ سیستمها | وقتی سیستم در برابر سیاستگذار مقاومت میکند
- رویکرد سیستمی | نگاه چندبعدی در برابر تکبعدی
- هم پایانی در سیستمها | برای رسیدن به مقصد تنها یک راه وجود ندارد
- گرفتار کدامیک هستید: مشکل سیستمی یا مشکل در سیستم؟
- مدل کوه یخ در تفکر سیستمی | آیا به تفاوت رویداد و روند توجه دارید؟
- گاوین اشمیت: فاصله بین خبرها و فهم ما
- مبانی تحلیل سیستم (اجزا، روابط، هدف)
- نقاط اهرمی، نقاط کلیدی و نقاط مرزی در سیستمها
- همیشه نمیتوان از مطالعات آماری، نظریه های علمی استخراج کرد
- راسل اکاف، تفکر سیستمی و هدفهای ضمنی
- مسائل چند ریشهای | زنبورهایی که ناپدید میشدند
- چه کسی مقصر است؟ | به علتهای نزدیک قانع نشویم
- بازخورد یا فیدبک چیست؟
- بازخورد در مدیریت | هر نظر، نقد یا پیامی بازخورد نیست
- راهکارها را با توجه به محدوده اثر و افق زمانی آنها تحلیل کنید
- اثر مار کبرا | کاربرد تفکر سیستمی در سیاست گذاری
- نیازمندان دوردست | فاصلهٔ فیزیکی چه تأثیری بر وظایف اخلاقی میگذارد؟
- آلاینده های محیطی | مفهوم «آلاینده» و «محیط» را گستردهتر ببینیم
- معرفی پادکست فریکونومیکس | استیون لویت و استیون دابنر
- جنگ با گنجشکها | هزینهٔ نادیده گرفتن پیچیدگیهای سیستمی
- مالیات پنجره | نیت خیری که سنگفرش جادهٔ جهنم شد
- دایره همدلی | ما با چه کسانی همسرنوشت هستیم؟
- بدهی ما به آینده | عمری به اندازهٔ عمر همهٔ انسانها
- آرکتایپهای سیستمی | جابجایی بار در سیستم
- آرکتایپهای سیستمی | موفقیت سهم موفقهاست
- آرکتایپهای سیستمی | گلولههای برفی و محدودیتهای رشد
- آرکتایپهای سیستمی | فرسایش تدریجی اهداف و استانداردها
- آرکتایپهای سیستمی | هدف گذاری اشتباه برای سیستمها
- آنکس که راه حل مسئله را میدانست، عاشق مسئله شده است
- تعریف نگرش سیستمی با یک مثال از پیتر سنگه
- پارادوکس ایکاروس | همان چیزی که موفقمان کرده میتواند باعث شکستمان شود
- سواری رایگان | پسورد اینترنت همسایهام را میدانم!
- آیا نمایشگاه کتاب به کتابفروشیها آسیب میزند؟
- مالیات آمازون یک راهکار سیستمی است یا غیرسیستمی؟
- درباره مصرف پلاستیک و حفظ محیط زیست | تجربه ذهنی
- تجربه ذهنی | مشارکت در درآمد فارغ التحصیلان دانشگاهها
- ضررهای سیگار | سنگینترین حکم خسارت در تاریخ دادگاههای جهان
- اثر گلخانه ای | گرمایش زمین چیست و چرا باید به آن توجه کنیم؟
- نباید چنین میشد | دربارهٔ متناسب نبودن علت و معلول!
- نگرش سیستمی (مرور و جمعبندی) | به روایت راسل اکاف
- کتاب پنجمین فرمان نوشته پیتر سنگه درباره سازمان یادگیرنده
- کتاب رقص تغییر | چالشهای تغییر پایدار | پیتر سنگه
- کتاب «دربارهٔ سیستمهای هدفمند» | راسل اکاف
- اتاق خبر | درس تفکر سیستمی
- پروژه پایانی تفکر سیستمی
- منابع تکمیلی | دوره صوتی آموزش تفکر سیستمی محمدرضا شعبانعلی
- کارنامه شما در درس تفکر سیستمی
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای آشنا شدن بیشتر با متمم به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کنید و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۲۴۰ هزار تومان)، فصلی (۶۱۰ هزار تومان)، نیمسال (یک میلیون و ۱۰۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان) بخرید.
توجه داشته باشید که خرید ششماهه و یکساله بهترتیب معادل ۲۰٪ و ۳۸٪ تخفیف (نسبت به خرید یکماهه) محسوب میشوند.برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : حجت زندی
به نام خدا
با گوش دادن به فایل صوتی یاد داشتان زیر افتادم:
داستان کوتاه آموزنده تله موش
موشی از شکاف دیوار کشاورز و همسرش را دید که بستهای را باز میکردند. فهمید که محتوی جعبه چیزی نیست مگر تله موش، ترس وجودش را فرا گرفت. به سمت حیاط مزرعه که میرفت، جار زد : تله موش تو خانه است. تا به همه اخطار بدهد.
مرغک قدقد کرد و پنجهای به زمین کشید. سرش را بلند کرد و گفت: بیچاره، این تویی که باید نگران باشی، این قضیه هیچ ربطی به من ندارد، من که توی تله نمیافتم. موش رو به خوک کرد و گفت: تله موش تو خانه است. خوک از سر همدردی گفت: واقعاً متأسفم . اما کاری به جز دعا از دست من بر نمیآید. مطمئن باشید که در دعاهام شما را فراموش نخواهم کرد. موش سراغ گاو رفت و او در پاسخ گفت: به نظرت خطری من را تهدید میکند؟
موش سرافکنده و غمگین به خانه برگشت تا یکه و تنها با تله موش کشاورز روبرو شود. همان شب صدایی در خانه به گوش رسید، مثل صدای تله موشی که طعمهای در آن افتاده باشد. همسر کشاورز با عجله بیرون دوید تا ببیند چه چیزی به تله افتاده است؟ اتاق تاریک بود و اوندید چه چیزی به تله افتاده، از قضا ماری سمی بود که دمش لای تله گیر کرده بود. مار همسر کشاورز را گزید. کشاورز بیدرنگ او را به بیمارستان رساند. وقتی به خانه برگشت تب داشت. خوب همه میدانند که دوای تب سوپ جوجه تازه است.
از این رو کشاورز چاقویش را برداشت و به حیاط رفت تا اصلی ترین مادهی سوپ را تهیه کند. بیماری همسرش بهبود نیافت. به همین علت دوستان و همسایهها مدام به عیادت او میآمدند. کشاورز برای تهیه غذای آنها خوک را هم کشت. همسر کشاورز مرد. افراد بسیاری برای مراسم خاکسپاری او آمدند. کشاورز برای تدارک غذای آنها گاو را هم سر برید. پس به یاد داشته باش که وقتی چیزی ضعیفترین ما را تهدید میکند، همهی ما در خطریم.
با سپاس
به نام خدا
وقتی به فایل تفکر سیستمی فکر میکردم، یاد یک بحران افتادم که چند سال پیش در شرکت رخ داد:
یکی از همکاران واحد وصول مطالبات به سراغ یکی از مشتریان (مشتری نسبتاً بزرگ) رفته بود و با ادبیات نامناسب درخواست پرداخت مطالبات شرکت را داشت. مشتری هم با آنکه نسبتاً خوشحساب بود، بسیار برآشفته بود و بحث به دعوای لفظی رسیده بود. درنتیجه مشتری با همکاران واحد فروش زنگ زده بود و اعلام کرده بود کلیه محصولات را مرجوع خواهد کرد. واحد فروش هم عصبانی و خود شما حتماً بقیه ماجرا را میتوانید حدس بزنید.
اتفاق بعدی عکسالعمل مدیرعامل شرکت بود که به نظر من مسلماً از طرف واحد فروش تحریکشده بود و با عصبانیت در مورد اخراج نیروی خاطی صحبت میکرد.
مدیر واحد وصول مطالبات هم با عصبانیت در مورد شرایط اخراج نیرو صحبت میکرد.
من در اینجا بهعنوان مدیر واحد بازاریابی و فروش باید تصمیم میگرفتم. به نفع چه کسی باید عمل میکردم؟ چند تصمیم بهصورت همزمان از سر من عبور میکردند.
درنهایت تصمیم من این بود:
۱) با مشتری تماس گرفتم و ضمن دلجویی، دو نفر از سرپرستان واحد فروش و بازاریابی را برای عذرخواهی فرستادم. از همکارانم خواستم که شرایط وصول مطالبات را هم برای ایشان کاملاً دقیق توضیح دهند و درصورتیکه مشتری بازهم اصرار بر عدم همکاری داشت، با ایشان همکاری شود و بداند این عدم همکاری به ضرر ایشان خواهد بود.
۲) از کارمند خاطی خواستم به دفترم بیاید و ضمن تشکر از اینکه اینقدر به منافع شرکت پایبند بوده، از او بابت اینکه در مورد مشتریان و اهمیت هرکدام بهصورت مجزا با ایشان صحبت نشده عذرخواهی کردم . اعلام کردم که بهزودی جلسه آموزشی در مورد مشتریان با واحد ایشان برگزار خواهم کرد. و از او درخواست کردم از این به بعد بهمحض برخورد با چنین چالشی بدون اینکه وارد حاشیه با مشتری شود، با مدیر خود و در صورت عدم امکان با خود من تماس بگیرد.
۳) همزمان از هر دو مدیرعامل و مدیر واحد وصول مطالبات درخواست کردم به دفتر من آمده و ضمن پذیرایی با یک لیوان قهوه از آنها خواستم فکر کنند که آیا بهجز ما سه مدیر، فرد مسئول دیگری در این درگیری وجود داشته است یا خیر. عدم هماهنگی میان همکاران مایه معنای عدم هماهنگی در میان ماست و درعینحال اینکه نیرو بدون آموزش کافی به برخورد با مشتری دستزده نیز از مسئولیتهای ماست.
مسلما من امکان دامن زدن به تمام این مشکلات و انداختن تمام اشتباهات بر گردن واحد وصول مطالبات را داشتم. اما واقعاً آیا تاثیری بر عملکرد نهایی سیستم داشت؟
البته که موارد متعددی از عدم درک سیستم و تفکر سیستمی هم دارم که موجب عملکرد بد من و تخریب سیستم شده است.
نکته ای که برای من جالب بود این بود که نباید خودم را باهوشتر از عموم جامعه ببینم و فکر کنم ایده های من به ذهن کسی نرسیده است! و جالب است که این موضوع در بین هموطنانمان(احتمالن مثل بسیاری از کشورهای دیگر) رواج داشته و اغلبمان ایرانی ها را نخبه تر از بسیاری از ملل میدانیم(که کمبود امکانات مانع پیشرفت و افزایش میل به مهاجرت میشود) و اینکه پایدار ماندن یک سیستم در واقع پایدار ماندن خود ماست و در تعارض منافع بهتر است اولویت های سیستم را به منافع فردی ترجیح دهیم.
وقتی فایل رو گوش میکردم گاهی ضرب المثلهایی یادم میومد که نشون میده گذشتگان ما تفکر سیستمی داشتند و سعی کردن اون رو به زبان ساده به ما انتقال بدن:
این فایل یاد آور درس کدام توالت را انتخاب کنم برای من بود که در اونجا هم دن اریلی به زبان ساده به این قضیه اشاره میکنند.
ولی باید قبول کنیم جایی که همه دارن غیر سیستمی رفتار میکنند سیستمی رفتار کردن کار سخت و پر هزینهایه.کاش از بچگی این تفکر در ذهن و روان ما جا باز کنه تا همه با این موضوع آشنا باشن.
با سلام و عرض ادب و احترام
نکته ظریفی که از این فایل صوتی دریافتم این بود که متوجه شدم بقیه هم مثل من فکر می کنند که از متوسط جمع و جامعه بالاتر هستند
امیدوارم که با مجرب شدن در یک موضوع بتوانم از متوسط جامعه خیلی بالاتر باشم و در بقیه موضوعات مساوی و یا حتی کمتر از متوسط جامعه باشم
ممنون و سپاس بیکران
خلاصه ای از نکات آموزنده ی این فایل صوتی درباره تفکر سیستمی :
– نیاز تک تک ما به تفکر سیستمی به عنوان عضو یک خانواده، عضو یا مدیر یک سازمان، یا در بالاترین سطوح تصمیم گیری جوامع
– تفکر سیستمی به عنوان چهارچوبی برای فکر کردن، تصمیم گیری و عمل کردن
– برای ریشه ای تر نگاه کردن به مسائل
-توجه به این نکته که تجزیه و تحلیل، به اجزا تقسیم کردن و حل کردن، همیشه راه حل نیست
– توجه به اثرات بلند مدت کارها و تصمیمهایمان
– پرهیز از راهکارهای میانبر غیر اخلاقی و نامشروع که گمان میکنیم فقط به فکر ما خطور کرده است و غیر سیستمی است
– به عنوان عضو سیستم ، اگر مکانیزمهایی در سیستم وجود دارد، مکانیزمها را در خدمت سیستم ببینیم و نه در خدمت خودمان. چون رعایت این مکانیزمها، بقای سیستم است، وبقای سیستم به معنای بقای مایی است که عضو سیستم هستیم.
جملات بند آخر برایم قابل تامل بود. در تعریف سیستم آمده است که سیستم از اعضایی تشکیل شده که با یکدیگر در تعامل و ارتباط هستند. به عنوان عضو سیستمی که در آن هستیم،انجام درست نقشی که بر عهده داریم، و به کاربستن فرایندها و سازوکارهای آن درخدمت سیستم، بقای آن را تامین خواهد کرد. و هر وقت منافع خودمان را بر منافع سیستم خود اولویت دهیم، بقا سیستم تهدید خواهد شد.درک همین نکته و به کاربستن آن در رفتارمان به عنوان عضو سیستم چقدر میتواند راه گشا باشد.چیزی که معمولا شاهد هستیم که مورد توجه قرار نمیگیرد. درمیان کامنتها، کامنت گروه متمم را دیدم که به خوبی و با مثال این مورد را توضیح داده است.
درس گرفتن از رویدادهای مهم تاریخی ، یکی از بهترین راهکار های پیشرفت برای ما است. کافی است هر یک از ما بدون نیاز به دیده شدن و یا تشویق ، از درون خود شروع به گرفتن مارهای درونی و پاکسازی کنیم .
هرچند این نظر نباید باعث بشه که ما از تلاش و امیدواری دست بکشیم اما شاید درخیلی از مواقع که ما شاهد نتایج تلاشهامون نیستیم و درحد انتظار به نتیجه نمیرسیم به خودمون شک میکنیم و سخت میگیریم ولی شاید اصل مطلب این باشه که ما در سیستمی قرار گرفتیم که بعضی از بخشهای حیاتی و مهمش درست کار نمیکنه و ماهم به عنوان بخش کوچکی از این سیستم معیوب داریم نتایج منفی اون رو تجربه میکنیم
به نظر من خودبرتر بینی و ترجیح منافع شخصی به منافع سیستم موجب آسیب به کلیت سیستم میشود که خود باعث از بین رفتن همان اندک منافع شخصی میشود.توجه نکردن به آموزش این موضوع مانند مثال بازی مار و پله در فایل صوتی مهارت یادگیری است.با این نگاه که هر لحظه امکان از دست رفتن سیستم وجود دارد افراد در کوتاه مدت شروع به جمع آوری و حفظ منافع خود میکنند که همین مسئله سبب فروپاشی سیستم هاست.
نکته ای که در این فایل صوتی برای من خیلی تاثیر گذار بود توجه به اثرات بلند مدت کارها و تصمیم های که میگیرم هستش وقتی در سیستمی که مشغول به کار هستم باید بقا و سلامت سیستم در اولویت اولم قرار بگیره نه بقا و سلامت شخصی خودم.
از نظر من در جهان اطرافم روز به روز تفکر سیستمی کم رنگ تر می شود.
دلایل این مساله به نظرم موارد زیر است.
۱- آشنایی خودم با تفکر سیستمی و تمرکز بر مشکلات که باعث ریزبینی بیشتر بر روی نوع تصمیم گیری اطرافیانم می شود.
۲- افزایش آدم های گیرنده در سیستم کنونی کشور به دلیل پرورش نگاه خودمحوری در تربیت نسل جدید و عدم منزلت نگاه دیگر خواهی
۳- خروج افراد نخبه از کشور و کاهش سطح متوسط آگاهی در کشور
۴- عدم ارتباط با جهان اطراف و جهان بینی محدود و سقف دار در کشور
۵- کاهش ارزش شایسته بودن در انتصاب های مدیریتی
در سازمانی که من مشغول به کارم با توجه به مقیاس بالای این سازمان و ارتباط این سازمان با سطوح بالای کشور این فقیر شدن نگاه به شدت دیده می شود. افراد رده بالای سازمان تفکرات ضعیف و تصمیمات سطحی را در یک روند با شیب منفی زیاد نشان می دهند.
نکته ایی که در این فایل به نظرم خیلی پررنگ و قابل توجه بود بحث خرد کردن مسائل که همیشه هم جواب نمیده.
تو روابط انسانی و همین طور که گفتیم سازمان ها و شرکت ها متشکل از انسان ها هستند گاهی اوقات واقعا تفکیک مسئله امری غیر ممکن است و نمیشه به خصوص در ارتباطات گاهی اوقات به صورت مجزا مسائل را بررسی کنیم و ببینیم. شاید چیزی که باید یاد بگیریم این باشه که چطور با عدم تفکیک مسائل بتونیم بهتر به راه حل و جواب برسیم.
امروز تفکر سیستمی سبب چابکی سازمان ها در تصمیم گیری می گردد. اینکه بتوانیم هنگام مواجه با یک مسئله اندکی درنگ نموده، و با دیدگاهی از دور به مسئله، تمامی جوانب آن را مورد بررسی قرار دهیم. تفکر سیستم از جنس دانش و خرد است و لذا انتظار می رود که با افزایش تجربه کاری، تفکر سیستمی نیز در ما ارتقا یابد.
بشخصه این درس خیلی برام مهم بود و تصمیم دارم که کمی از دیدگاه سیستم برای حل مسایل استفاده کنم ، منظورم حتی مسایل شخصی و …
نکتهای که با گوش دادن به این فایل صوتی به ذهنم رسید این هست که شاید یکی از دلایل نگرش غیرسیستمی و غیرسیستمی رفتار کردن بسیاری از افراد جامعه ما این باشه که خودمون رو باهوش ترین مردم دنیا میدونیم
بسیار ساده و قابل فهم به تفکر سیستمی نگاه کردن و اون رو بیان کردند و برداشت من از این موضوع این هست که خودم رو خیلی باهوش تر از بقیه نبینم و در اقداماتی که انجام میدم منافع جمعی رو هم لحاظ کنم . اثر مار کبرا خیلی جالب و آموزنده بود
من از این درس یاد گرفتم که سیستم رو در اولویت قرار بدم
یاد گرفتم روح مسائل رو با تیکه کردن اون از بین نبرم زیاد ساده یا زیاد پیچیده هم نکنم
بیشتر دقت میکنم که بقای سیستم در نهایت بقای خودمه
و اینو میدونم که بدترین سیستم ها از این تفکر بوجود میان که من از بقیه اعضا سیستم باهوشترم (زرنگترم)
اینا چیزایی بودن که یاد گرفتم
اما چرا امروز؟ چرا قبل سر کلاس نه؟ کاش یه بلندگو داشتم و میرفتم به همه (هندی های اطرافم) میگفتم که مراقب شهرشون باشن
موقع گوش دادن این فایل یاد تخصیص بودجه و منابع بین برخی استانها شهرستانها، شهرها و روستاها در کشورمون افتادم. که اکثراً مسؤولان در این مناطق،با ذکر دلایلی تلاش می کنند، بودجه بیشتر به ناحیه اونها اختصاص داده بشه، در صورتی که الویت و نیاز منطقه دیگری است.
یعنی به جای فکر کردن به توسعه و آبادانی یک کل، به اسم ایران و نگاه کلان، این مسأله بومی و منطقه ای دیده میشه و در جهت مثبت نشون دادن عملکرد فردی و گاهاً فراموش میشه توسعه نامتوازن مثل اینست که:
در باشگاه فقط روی پرورش عضلات یک دست کار کنیم،بعد از مدتی تلاش و تمرین شاید اون دست به تنهایی زیبا به نظر برسه، اما در کل ما صاحب یک بدن ناهماهنگ با دستی نامتقارن خواهیم بود.
– یا کاهش اثرات گازهای گلخانه ای، مسأله محدود به یک کشور و دو کشور نیست، مسأله کل سیستمی، به نام زمین است و تلاش هر کدوم ما هر چقدر اندک در حفظ این محیط زیست، می تونه در دراز مدت، به نفع خودمون و نسلهای آینده در سرتاسر جهان باشه.
چیزی که به ذهنم رسید این بود که این نوع تفکر که توی مثال هم بهش اشاره شد ( اثر مار کبری) شاید میتونه ریشه در تفکر غرب داشته باشه که تاکیدش به فردگرایی است و اینکه هر کس باید منافع شخصی خودش رو دنبال کنه (بر خلاف تفکر شرقی که تاکیدشون بر منافع جامعه است تا منافع شخص).
داشتم اطراف خودم دنبال مثالهایی از "سیستم" میگشتم، خصوصا مثالهایی که رابطه متقابل (Inter-Relation) اعضا داخلش واضحتر باشه و یک مثال جالب به نظرم رسید:



توی کسب و کارهای پلتفرمی، یک بحثی به اسم اثرات شبکهای (Network Effect) وجود داره. به زبان خیلی ساده میشه گفت اعضای هر شبکه میتونند باعث بشن ارزش شبکه تغییر کنه؛ مثلا دنیایی رو تصور کنید که هنوز داخلش فقط و فقط یک تلفن وجود داره، خود این تلفن به تنهایی ارزشی نداره چون کسی وجود نداره که بشه باهاش تماس گرفت. حالا هر چقدر به تعداد افرادی که تلفن دارند اضافه بشه، ارزش تلفن و حضور در شبکه بیشتر میشه چون تعداد افرادی که میشه باهاشون تماس گرفت به صورت صعودی داره زیاد میشه.
حالا فرض کنید یه پلتفرم دو سویه داریم. (مثلا تاکسیهای اینترنتی مثل اسنپ یا تپسی)
یک سمت این پلتفرم تقاضا برای تاکسی وجود داره (مسافر) و یک سمت دیگه عرضه تاکسی وجود داره (راننده)
حالا در این پلتفرم، هر چقدر راننده بیشتری حضور داشته، احتمالا مسافرهای بیشتری هم به این پلتفرم کشیده میشن (چون درخواست خودروشون سریعتر قبول میشه) و هرچی تعداد مسافر بیشتری در این پلتفرم وجود داشته، باعث میشه تعداد رانندههای بیشتری برای حضور در این پلتفرم ترغیب بشن (چون احتمالا زمانی که در انتظار مسافر هستند -یعنی زمانی که درآمد ندارن- کاهش پیدا میکنه) و اینجا اصطلاحا یک حلقه مثبت شکل میگیره (که در ادبیات اثرات شبکهای بهش میگن Positive Cross Side Network Effect)
اما قضیه همینجا تموم نمیشه. یعنی تا اینجای کار همه چیز خوبه و تنها مشکلی که هست بحث مرغ و تخم مرغ هست (یعنی تا راننده در این پلتفرم حضور نداشته باشه، مسافر نمیاد و بر عکس تا زمانی که تعداد مسافرها قابل قبول نباشه، رانندهها علاقهای برای حضور در پلتفرم ندارند) … چیزی که باعث پیچیدگی بیشتر این سیستم میشه این هست که علاوه بر حلقههای مثبت، حلقههای منفی هم شکل میگیرند. مثلا حضور بیشتر رانندگان باعث میشه عرضه تاکسی بیشتر باشه پس فضا رقابتیتر هست و قیمتی که برای هر سفر تعیین میشه به صورت میانگین پایینتر هست که باعث میشه رانندههای کمتری تمایل به حضور در پلتفرم داشته باشند (که به معنی حضور کمتر مسافران خواهد بود) یا حضور تعداد بیشتر مسافران (در صورتی که به میزان قابل توجهی بیشتر از رانندگان باشه) باعث میشه زمان بیشتری برای قبول شدن درخواستشون توسط رانندگان صرف کنند که همین قضیه باعث کاهش تمایل حضور مسافر میشه (و مسافر کمتر یعنی راننده کمتر)
خود این رابطه تو در تو به نظرم یک مثال خوب از روابط سیستمی میتونه باشه و بهینه کردن اون هم طبیعتا نیاز به دیدگاه و تفکر سیستمی داره
برای آشنایی بیشتر با کسب و کارهای پلتفرمی و اثرات شبکهای میتونید کتاب زیر رو بخونید:
Platform Revolution: How Networked Markets Are Transforming the Economy―and How to Make Them Work for You
همچنین برای آشنایی با انواع اثرات شبکهای هم خوندن مقاله زیر در سایت NFX میتونه مفید باشه
The Network Effects Bible
اگه هم با محتوای ویدیویی بیش از محتوای متنی ارتباطات برقرار میکنید دیدن این ویدیو برای آشنایی بیشتر با اثرات شبکهای مفید هست
من اولین بار هست که با مفهوم تفکر سیستمی آشنا میشم و تازه متوجه میشم که چقدر میتونه در تصمیم گیری های ما تاثیرگذار باشه .
جالبه که حدودا دو ماه پیش داستان قتل عام گنجشک ها در چین رو شنیدم و بعد از آشنا شدن با اثر مار کبری دیدم چقدر شباهت بین این دو وجود داره .
لینک ویکی پدیا یک گام بزرگ رو به جلو (قتل عام گنجشک ها ) :
https://yun.ir/sy27w4