فایل صوتی معرفی دوره آموزشی تفکر سیستمی

در این فایل صوتی سی دقیقهای سعی شده بحث تفکر سیستمی به زبان ساده معرفی شود و همچنین توضیح دهیم که چرا اصرار داشتهایم موضوع تفکر سیستمی را در مجموعهی درسهای پایهی دوره MBA متمم و قبل از بسیاری درسهای دیگر قرار دهیم.
همچنین تلاش شده با مرور مثالهای مختلف، دلایل نیاز به آشنایی با این حوزهی فکری، شفافتر گردد.
این فایل به طور خاص برای کسانی تولید شده که هنوز مطالعهی درسهای تفکر سیستمی را آغاز نکردهاند و میخواهند یک ذهنیت اولیه نسبت به این بحث داشته باشد.
نقشه راه یادگیری تفکر سیستمیدر فایل صوتی تفکر سیستمی، چند نکته به شرح زیر مورد اشاره و بحث قرار گرفتهاند:
چرا تفکر سیستمی از درسهای پایهی متمم محسوب میشود؟
سیستمی نگاه کردن، به معنای پیچیده نگاه کردن نیست.
تفکر سیستمی در سیستمهای اجتماعی، یعنی اولویت دادن کارکرد سیستم به هر چیز دیگر
نقشه ذهنی زیر، موضوعات مطرح شده در فایل را نمایش میدهد تا آمادگی بیشتری برای گوش دادن به فایل صوتی داشته باشید. با کلیک بر روی تصویر، میتوانید نسخهی با کیفیتتر را مشاهده کنید:
این فایل صوتی سیدقیقهای رامیتوانید از طریق لینک زیر دانلود کنید:
لینک دانلود فایل صوتی تفکر سیستمی
سایر فایلهای مربوط به رادیو متمم را میتوانید از محل آرشیو رادیو متمم دانلود کنید.
در صورتی که به آموزش شنیداری علاقهمند هستید، میتوانید مجموعه فایلهای صوتی «آشنایی با مبانی تفکر سیستمی» را از فروشگاه متمم تهیه کرده و گوش دهید.
محمدرضا شعبانعلی در این مجموعه فایل صوتی شش ساعته، تاریخچهٔ شکلگیری و مبانی تفکر سیستمی را شرح داده و میکوشد این مفاهیم را به کمک انواع مثالها – از مثالهای کلاسیک تا موضوعات روز جامعه – آموزش دهد. بخشی از محتوای این فایل صوتی با آنچه به شکل متنی در درسهای متمم آمده مشترک است.
برای مشاهدهی فهرست نکات مطرح شده در این مجموعهٔ آموزشی میتوانید روی دکمهی زیر کلیک کنید:
چند تذکر دربارهٔ بخش معرفی کتاب متمم
متمم سایت فروش کتاب نیست. و جز کتاب «از کتاب» محمدرضا شعبانعلی - که خود متمم آن را منتشر کرده - صرفاً به معرفی، بررسی و نقد کتاب میپردازد.
صِرف معرفی کتاب در متمم لزوماً به معنای تأیید محتوای آن کتاب نیست. پس حتماً متن معرفی را کامل بخوانید. ممکن است نقاط ضعف برخی کتابها پررنگتر از نقاط قوتشان باشد. ضمن این که معرفی کتاب در متمم لزوماً به این معنا نیست که آن کتاب جزو منابع تدوین درسها بوده است. جز در مواردی که صریحاً به این نکته اشاره، در باقی موارد صرفاً ممکن است با هدف آشنایی کلی با موضوع یا نویسنده و یا نقد کتاب به آن پرداخته شده باشد.
متمم برای معرفی کتابها هیچ نوع هزینهای دریافت نمیکند و صرفاً اهداف آموزشی خود را مد نظر قرار میدهد.
دستهبندی کتاب های روانشناسی و توسعه فردی
کتابهایی در مورد یادگیری و مدل ذهنی
چند کتاب درباره بهبود مهارت های ارتباطی
مطالب، فایلها و کتابهای مربوط به کتابخوانی
خرید کتاب از کتاب نوشته محمدرضا شعبانعلی
راهنمای خواندن و خریدن کتاب (فایل صوتی)
کتابخوانی | چگونه کتابخوان شویم؟
فهرست کتابهای پیشنهادی برای ترجمه
پاراگراف فارسی | جملات منتخب کتابها
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری تفکر سیستمی به شما پیشنهاد میکند:
- تفکر سیستمی چیست؟ | دوره آموزشی تفکر سیستمی | از تعریف تا تحلیل سیستمها
- تفکر سیستمی به زبان ساده
- فایل صوتی معرفی دوره آموزشی تفکر سیستمی
- یک کلیپ تصویری درباره تفکر سیستمی (بالانس)
- راسل اکاف (راسل ایکاف) | تدوینگر تفکر سیستمی
- کتاب تفکر سیستمی (مدیریت آشوب و پیچیدگی) | جمشید قراچه داغی
- کتاب تفکر سیستمی | چگونه جزوه تفکر سیستمی دنلا مدوز به کتاب تبدیل شد؟
- لودویگ فون برتالانفی | نویسندهٔ کتاب نظریه عمومی سیستمها
- پیتر سنگه و چند جمله کوتاه در مورد تفکر سیستمی
- تعریف سیستم چیست؟ | سیستمهای باز و بسته | چند مثال از انواع سیستم
- سیستم باز چیست؟ | ویژگیهای سیستم باز و چند مثال
- چگونه میتوان بهترین خودرو جهان را ساخت؟ | دام بهینه سازی جزئی
- رویکرد سیستمی در یک جمله | توجه به ترکیب (سنتز) به جای تجزیه (آنالیز)
- تفکر خطی در برابر تفکر سیستمی
- رفتارهای غیرمنتظرهٔ سیستمها | وقتی سیستم در برابر سیاستگذار مقاومت میکند
- رویکرد سیستمی | نگاه چندبعدی در برابر تکبعدی
- هم پایانی در سیستمها | برای رسیدن به مقصد تنها یک راه وجود ندارد
- گرفتار کدامیک هستید: مشکل سیستمی یا مشکل در سیستم؟
- مدل کوه یخ در تفکر سیستمی | آیا به تفاوت رویداد و روند توجه دارید؟
- گاوین اشمیت: فاصله بین خبرها و فهم ما
- مبانی تحلیل سیستم (اجزا، روابط، هدف)
- نقاط اهرمی، نقاط کلیدی و نقاط مرزی در سیستمها
- همیشه نمیتوان از مطالعات آماری، نظریه های علمی استخراج کرد
- راسل اکاف، تفکر سیستمی و هدفهای ضمنی
- مسائل چند ریشهای | زنبورهایی که ناپدید میشدند
- چه کسی مقصر است؟ | به علتهای نزدیک قانع نشویم
- بازخورد یا فیدبک چیست؟
- بازخورد در مدیریت | هر نظر، نقد یا پیامی بازخورد نیست
- راهکارها را با توجه به محدوده اثر و افق زمانی آنها تحلیل کنید
- اثر مار کبرا | کاربرد تفکر سیستمی در سیاست گذاری
- نیازمندان دوردست | فاصلهٔ فیزیکی چه تأثیری بر وظایف اخلاقی میگذارد؟
- آلاینده های محیطی | مفهوم «آلاینده» و «محیط» را گستردهتر ببینیم
- معرفی پادکست فریکونومیکس | استیون لویت و استیون دابنر
- جنگ با گنجشکها | هزینهٔ نادیده گرفتن پیچیدگیهای سیستمی
- مالیات پنجره | نیت خیری که سنگفرش جادهٔ جهنم شد
- دایره همدلی | ما با چه کسانی همسرنوشت هستیم؟
- بدهی ما به آینده | عمری به اندازهٔ عمر همهٔ انسانها
- آرکتایپهای سیستمی | جابجایی بار در سیستم
- آرکتایپهای سیستمی | موفقیت سهم موفقهاست
- آرکتایپهای سیستمی | گلولههای برفی و محدودیتهای رشد
- آرکتایپهای سیستمی | فرسایش تدریجی اهداف و استانداردها
- آرکتایپهای سیستمی | هدف گذاری اشتباه برای سیستمها
- آنکس که راه حل مسئله را میدانست، عاشق مسئله شده است
- تعریف نگرش سیستمی با یک مثال از پیتر سنگه
- پارادوکس ایکاروس | همان چیزی که موفقمان کرده میتواند باعث شکستمان شود
- سواری رایگان | پسورد اینترنت همسایهام را میدانم!
- آیا نمایشگاه کتاب به کتابفروشیها آسیب میزند؟
- مالیات آمازون یک راهکار سیستمی است یا غیرسیستمی؟
- درباره مصرف پلاستیک و حفظ محیط زیست | تجربه ذهنی
- تجربه ذهنی | مشارکت در درآمد فارغ التحصیلان دانشگاهها
- ضررهای سیگار | سنگینترین حکم خسارت در تاریخ دادگاههای جهان
- اثر گلخانه ای | گرمایش زمین چیست و چرا باید به آن توجه کنیم؟
- نباید چنین میشد | دربارهٔ متناسب نبودن علت و معلول!
- نگرش سیستمی (مرور و جمعبندی) | به روایت راسل اکاف
- کتاب پنجمین فرمان نوشته پیتر سنگه درباره سازمان یادگیرنده
- کتاب رقص تغییر | چالشهای تغییر پایدار | پیتر سنگه
- کتاب «دربارهٔ سیستمهای هدفمند» | راسل اکاف
- اتاق خبر | درس تفکر سیستمی
- پروژه پایانی تفکر سیستمی
- منابع تکمیلی | دوره صوتی آموزش تفکر سیستمی محمدرضا شعبانعلی
- کارنامه شما در درس تفکر سیستمی
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای آشنا شدن بیشتر با متمم به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کنید و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۲۴۰ هزار تومان)، فصلی (۶۱۰ هزار تومان)، نیمسال (یک میلیون و ۱۰۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان) بخرید.
توجه داشته باشید که خرید ششماهه و یکساله بهترتیب معادل ۲۰٪ و ۳۸٪ تخفیف (نسبت به خرید یکماهه) محسوب میشوند.برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : حجت زندی
به نام خدا
با گوش دادن به فایل صوتی یاد داشتان زیر افتادم:
داستان کوتاه آموزنده تله موش
موشی از شکاف دیوار کشاورز و همسرش را دید که بستهای را باز میکردند. فهمید که محتوی جعبه چیزی نیست مگر تله موش، ترس وجودش را فرا گرفت. به سمت حیاط مزرعه که میرفت، جار زد : تله موش تو خانه است. تا به همه اخطار بدهد.
مرغک قدقد کرد و پنجهای به زمین کشید. سرش را بلند کرد و گفت: بیچاره، این تویی که باید نگران باشی، این قضیه هیچ ربطی به من ندارد، من که توی تله نمیافتم. موش رو به خوک کرد و گفت: تله موش تو خانه است. خوک از سر همدردی گفت: واقعاً متأسفم . اما کاری به جز دعا از دست من بر نمیآید. مطمئن باشید که در دعاهام شما را فراموش نخواهم کرد. موش سراغ گاو رفت و او در پاسخ گفت: به نظرت خطری من را تهدید میکند؟
موش سرافکنده و غمگین به خانه برگشت تا یکه و تنها با تله موش کشاورز روبرو شود. همان شب صدایی در خانه به گوش رسید، مثل صدای تله موشی که طعمهای در آن افتاده باشد. همسر کشاورز با عجله بیرون دوید تا ببیند چه چیزی به تله افتاده است؟ اتاق تاریک بود و اوندید چه چیزی به تله افتاده، از قضا ماری سمی بود که دمش لای تله گیر کرده بود. مار همسر کشاورز را گزید. کشاورز بیدرنگ او را به بیمارستان رساند. وقتی به خانه برگشت تب داشت. خوب همه میدانند که دوای تب سوپ جوجه تازه است.
از این رو کشاورز چاقویش را برداشت و به حیاط رفت تا اصلی ترین مادهی سوپ را تهیه کند. بیماری همسرش بهبود نیافت. به همین علت دوستان و همسایهها مدام به عیادت او میآمدند. کشاورز برای تهیه غذای آنها خوک را هم کشت. همسر کشاورز مرد. افراد بسیاری برای مراسم خاکسپاری او آمدند. کشاورز برای تدارک غذای آنها گاو را هم سر برید. پس به یاد داشته باش که وقتی چیزی ضعیفترین ما را تهدید میکند، همهی ما در خطریم.
با سپاس
موضوعی که بسیار توجه مرا در این فایل صوتی جلب کرد این بود که افراد فکر میکنند از میانگین جامعه بسیار باهوشتر هستند در صورتی که واقعا این طور نیست!
شاید این موضوع از تلقین خانوادهها به فرزندانشان نشئت میگیرد که تو هیشه استثنا هستی، در صورتی که معمولی بودن و خاص نبودن اصلا اشکالی در زندگی فرد ایجاد نمیکند.
توجه به واژه ساختار که از دو کلمه ساخت و تار ظاهرا ترکیب شده ما رو در یافتن مفهوم آن بسیار کمک میکنه. اگر به تار عنکبوت نگاه کنیم ساختار شبکه ای زیبا و دقیق و حیرت آور اون یاد آور همین نکته ی شبکه ای دیدن و ارتباط تنگاتنگ اجزا با هم است . معنا و عینیت هر یک از اجزای تار وابسته به اجزا دیگر است و این اجزا در کنار هم معنا پیدا میکنند و ما حتی اسمی برای یک جز نمیتوانیم پیدا کنیم که آن را مورد خطاب قرار بدیم. جامعه انسانی بعنوان مهم ترین سیستم موجود در سیستم کل (جهان) به نظر ساختاری همانند تار داره و تعریف و شناخت دقیقی برای فرد فرد افراد جامعه بدون در نظر گرفتن ارتباطات فرد در اون جامعه نمیتوان ارائه داد و به نظر، فرد بدون در نظر گرفتن اون در ارتباطات این اجتماعِ انسانی ماهیتی موهوم بیش نیست.
لذا برای درک درست از پدیده ها حتما باید درک درستی از سیستم جامعه پیدا کنیم تا بتوانیم برای پدیده های مختلف موجود در سیستمِ کل، تعریف و شناخت درست داشته باشیم چرا که دریچه شناخت ما به جهان، انسانِ موجود در اجتماع است.
ارادتمند دوستان متممی
به نظرم نگاه سیستمی همانند تفکر کند دنیل کانمن میمونه باید موضوعاتی که در قالب سیستم واساس یک سازمان رو هدف قرار میده نشست و فکر کرد و چاره برایش پیدا کرد شاید نگاه خیلی محتاطانه و یا سهل گیرانه سقوط آن سیستم خانواده و یا هر سازمانی را درپیش داشته باشه. اما بدون سعی و خطا سیستمی رشد نمیکنه اما چه خوب که خطای کمتر و رشد بیشتر در ان سازمان شکل بگیره
مثالی که برای موضوع خرد و ساده نکردن بیش از حد مسئله به ذهنم رسید، مثال بیماری و علائم اون بود. بیماری ممکنه علائم متفاوت و شاید بیربط داشته باشن و با تمرکز روی یک علامت به سرمنشا اون بیماری پی نمیبریم.
بنظر من ادمها قدرت طلب هستن و اغلب انها نه بر اساس تفکر سیستمی یا معیارهای اخلاقی که بر اساس منافع شخصی عمل میکنند…. شاید بهتر باشه یک مدیریت ارشد هوشمند یا یک اتاق فکر در سطح کلان سیستم رو جوری طراحی کنه که منافع شخصی فرد در راستای منافع سیستم قرار بگیره… مثل کاری که اقتصاد مبتنی بر نظام سرمایه داری میکنه… درآمد بیشتر فرد در راستای منافع شخصی هست و در ادامه پرداخت مالیات بر درآمد بیشتر در راستای منافع جامعه
یک نکته زیبایی در مورد پیچیده کردن تفکر سیستمی
خیلی وقتها سر پروژه های شرکت وقتی جلسه می گذاریم دو سه تا از همکارامون راه حل رو اینقدر پیچیده می کنند که از اون چیزی که کارفرما میخواد به شدت دور میشم.
همین امر باعث میشه به شدت پرفورمنس سیستم درست شده پایین بیاید
و هم انرژی ما و هم انرژی کارفرما رو برای بهبود پرفرمنس سیستم هدر دهد.
من در حال حاضر شغل جدیدی رو شروع کردم و دارم دوره کارآموزی رو میگذرونم و دقیقا فکرم کلا درگیر این موضوع هست ک چگونه زودتر ب درآمد برسم و مشکلات مالی رو حل بکنم…
ولی خب جالب اینجاست ک حس میکنم این داستان توی مجموعه فقط برای من نیست. البته تا حدودی بخاطر شرایط اقتصادی میشه بابت این نگرانی حق داد ولی خب با تفکر سیستمی میشه ب این نتیجه رسید تمامی ما(افرادی ک ب تازگی وارد سیستم شدیم) باید تلاش و فعالیت و طرز فکرمون رو سیستمی کنیم تا ضمن حل شدن مشکل سیستم و چرخش زودتر چرخ سیستم موضوع مالی ک جداگانه داریم بهش فکر میکنیم هم حل بشه.
این تفکر بجز کار توی تمامی زمینه ها موثره و از بدو کودکی باهاش در ارتباط بودیم(از طریق خانواده ها). اکثرا ب این باورند ک تحصیل و یک کار مطمئن و ایمن باید داشت و بهای زیادی ب استعداد فرزند(در اغلب خانواده ها با تفکر قدیمی) داده نمیشود. در مدارس تفکر ما را ب سمت اینکه موفقیت فقط در زمینه تحصیل است و کسی ک درسش خوب نیست بی استعداد است و … سوق داده اند. در صورتی ک یک سیستم اموزشی صحیح میتواند بر اساس استعداد افراد جامعه ای فوق العاده موفق در چشم انداز بلند مدت ایجاد کند. و همینطور دانشگاه و ….
و چقدر جالب ک الان بیشتر ب این نکته از درس مهارت یادگیری رسیدم ک بهترین روش یادگیری خودآموزی است… ب نظرم سیستمی ترین تفکر وابسته ب شرایط اموزشی و حالِ جامعه الان ماست.
با شنیدن این فایل به این برداشت از تفکر سیستمی رسیدم:
تفکر سیستمی رویکردی برای حل مسائل است، که در آن همه عوامل موثر در به وجود آمدن مسئله باهم دیده میشوند تا درک اثر گذاری و اثر پذیری این عوامل برهم در کوتاه مدت و بلند مدت باعث شود به کارآمد ترین راه حل ممکن برسیم طوری که بیشترین منفعت برای همه و نه فقط شخص حاصل شود.
یک مثال قابل لمس از تفکر سیستمی برای هممون روابط مادر و پدر ها و نوع تربیت خیلی از آنها بر روی بچه ها بدون توجه به نتیجه و آینده و استعداد ها و خواسته های آنهاست.
یک موجود زنده قابل رشد و قابل تربیت با هوش و استعداد متفاوت و در زمان متفاوت زندگی میکند و خیلی از والدین بدون توجه به این مسائل با تفکرات و روش های تربیت قدیمی و مربوط به روزگار خود فرزند را تبدیل به یک موجود فقط زنده با احساسات و استعداد های سرکوب شده وارد جامعه میکند و این فرد نه تنها برای خودش بلکه برای خانواده و جامعه بازدهی نداشته و حتی مخرب هم خواهد بود .
مثل فرزندی که شاید میتوانست هنرمند بزرگی شود و بعدها علاوه بر خودش تاثیر بزرگی بر خانواده و سایر افراد جامعه بگذارد با نکوهش و نادیده گرفته شدن تبدیل به فروشنده ای ناراضی از زندگی شده است که همین چرخه باطل را به احتمال زیاد بر روی فرزندان خود اعمال میکند
این درس و سایر آموزشهای آن به تفکر سیستمی و تعریفش میپردازد. اما یک مثال خوب برای تفکر غیرسیستمی که همیشه میتوانید به آن رجوع کنید انیمیشن پت و مت است.
هر زمان که خواستید به چیزی اشاره کنید که مصداق بارز تفکر غیرسیستمی باشد میتواند به سراغ این انیمیشن بروید. انیمیشنی که همه چیز را در خود دارد: هدر دادن وقت، انرژی، منابع و حتی تغییر مسئله در درجه اول که در نهایت انجام میشود.
غیر سیستمی بودن این انیمیشن شاید در نگاه اول بسیار خنده دار باشد اما در دنیای واقعی مثالهای فاجعهبارتری از این رفتار دیده میشود.
احسنت به جناب فتحی بابت این مثال زیبای تفکر غیر سیستمی
با سلام و احترام خدمت دوستان متممی
خوشحالم که این درس رو شروع کردم
به نظر میرسه تفکر سیستمی را بتوان در حد قابل قبول یا حتی بتوان بسیار خوب در طبیعت که خارج و فارغ از دخالت هر عوامل خارجی سیستم آن باشه را مثال زد
چون زیباترین نقطه آن حفظ تعادل در آن هست و اگر هر وجودی در آن در خدمت این تعادل نباشد شاید بتواند به صورت مقطعی به آن آسیب وارد نماید ولی نظم آن به صورتی هست که در نهایت خود آن وجود از سیستم خارج می شود. و این خارج شدن بزرگترین ضرر برای آن می باشد.
اما یک نکته
ولی در جوامع ما اگر بتوانیم این تفکر را ایجاد و مستقر نماییم آن وقت هست که ما به یک تفکر سیستمی بزرگ تر و بهتری ارتقاء می یابیم و آن اینست که از منفعت بردن دیگری حتی با بهای از دست دادن منفعت خود لذت و رضایت بیشتری دریافت خواهیم کرد. و این تفکر می تواند زایشی باشد و به یک سطح بالاتر هم صعود کند
پس نگاه به تفکر سیستمی به نظر فقط در خدمت رفع یک مشکل نیست بلکه برای ایجاد یک ارزش بالاتر هم هست و بسیار بهتر و زیبا تر قابل تعریف هست.
باتشکر از توجه شما.
در باب تفکر سیستمی از نکاتی که با تجربه بهش رسیدم
اول: اینکه نمیشه سیستم رو به نفع خودمون دور بزنیم ، و هیچ میان بری نیست که بقیه رعایت کنن و من سودشو ببرم طبیعت و اجتماع طوری برنامه ریزی شده که برا افراد معمولی مث اکثرمون دور زدن سیستم با هزینه روبرو میشه.
دوم: شروع تفکر و اقدام سیستمی با درد همراه هست و نیازمند قدرت و اجبار هست و تا مدتی اکثریت جامعه میل به دور زدن دارند و وقتی که برا همه جا افتاد به راحتی قابل اجرا و ادامست.
سوم: تفکر و اقدام سیستمی در سطح سازمان و جامعه خودش یک استراتژی هست و نیازمند مدیر کارامد و لایق هست و هر کسی توان اجرا رو نداره همچنان که در جوامع جهان سوم و سازمان های اونها میبینیم این استراتژی رو پیروی نکردن و هزینه پنهان اون رو پرداخت میکنن اما به فکر اقدام سیستمی نیستن.
چهارم : در جامعه و سازمانی که به صورت غیر سیستمی رفتار و فکر میکنه منبه تنهایی نمیتونم سیستمی اقدام و فکر کنم و اینکار با مقاومت سایر اعضا روبرو میشه و یا اینکه انقدر هزینه خواهد داشت که به هدف نمیرسم و تنبیهی میشه که دیگران ازش عبرت بگیرن و اقدام نکنند.
پنج:در سیستم های بیماری که مدیریت فکر درمان نیست(مثل رانندگی در خیابان های کشورمون ) نه میشه سیستمی اقدام کنیم و نه میتونیم از هزینه اقدام غیر سیستمی فرار کنیم یعنی هم مجبوریم خلاف قواعد بازی کنیم و هم هزینه رو پرداخت کنیم(هم باید و مجبوریم خلاف بریم و سرعت های غیر مجاز و تجاوز از خط غیر مجاز و هم قبض جریمه رانندگی و ترافیک بیش از حد و تصادفات)
تفکر سیستمی به نظرم اینده نگری یا کنترل پیشامدها در اینده است
بعد از شنیدن این فایل صوتی من فکر میکنم بحث تفکر سیستمی یه جورایی با بحث اثر پروانه ای کارها اجین شده و میشه گفت قابل تفکیک نیست
یا شایدم من نتونستم تفکیک درستی قائل بشم
تاثیر رفتار ما شاید در لحظه بر سیستم تاثیر نذاره اما در اینده سیستم تاثیر گذاره و برعکس
اما نکته ای که هنوز بهش پی نبردم اینه که بعد از اینکه یک سیستم کار امد ساخته شد،چطور میشه کاری کرد که رفتار فردی روی عملکرد سیستم تاثیر نذاره یا لااقل کمترین تاثیر رو بذاره
در یک سیستم عملکرد همه اجزاء ؛ مثل حرکت دومینو ؛ بر روی هم اثر میگذارد و به هم وابسته است. درک تفکر سیستمی راه برون رفت از مشکلاتی استکه چشم اندازی برای حل آنها نمیتوان متصور شد …. و سیستمی عمل کردن چشم اندازی برای حل مشکلات ایجاد میکند.
به نظر من زندگی سراسر سیستم است. با یک نگاه به مغز خودمان در مییابیم که عملکرد مغزی نیز نوعی عملکرد سیستمی است ؛ یک سیستم بیولوژیک و زنده.
با گسترش تفکر و عملکرد سیستمی در بین افراد یک جامعه رشد و شکوفایی نهادینه میشود و افراد با اطمینان بیشتر به کار و فعالیت های مختلف می پردازند.
احتمالا این جمله رو از دور و بریاتون زیاد شنیدین : " ترجیح میدم با غریبه جماعت معامله کنم تا آشنا و فامیل "
به نظرم علت بیان این مدل جمله ها به عادت تجزیه و تحلیل ما برمیگرده که به جای درست تر کردن موضوعات باعث بهم ریختگی اونها میشه و نتیجه ای نامطلوب به ارمغان میاره.
اما وقتی با عینک تفکر سیستمی به مسئله نگاه کنیم ، بهتر درک میکنیم که کجای شراکت ما بابت چی؟ و چه موردی؟ ممکنه بهم بخوره یا اصلا بهتره بابت حفظ الباقی روابطمون وارد این شراکت نشیم.
عالی بود.
مخصوصاً دو نکته:
اگر برم و شنا کنم، باعث میشه اندام ورزیده ای داشته باشم یا کسانی که اندام ورزیده ای دارند، به سراغ رشته هایی مثل شنا میرن؟
رولف دوبلی در کتاب هنر شفاف اندیشیدن قضیه ی توهم بدن شناگر رو مطرح میکنه .
اشتباه گرفتن عامل انتخاب یک چیز با نتایج و پیامدهاش باعث میشه از اقداماتمون نتایج مد نظر رو نگیریم.
کسانی که تفکر سیستمی دارند، هوشمندانه تر رفتار می کنند، منافع خودشون و کل سیستم رو بهتر و پایدار تر تامین می کنند. نوعی خودخواهی هوشمندانه ست.
اما به این معنا نیست که هرکس به فکر منافع خودش بود ، باهوش تره یا سیستمی فکر کرده..
اگر اینطوری فکر کنم، دچار توهم باهوش تر بودن میشم.
الان همگی داریم در این خصوص صحبت میکنیم که توی جامعه ما همه به فکر خودشون هستند و تفکر سیستمی ندارن و … مثلا یکی از عزیزان میگن طرف داره توی حیاط ماشینشو میشوره بهش تذکر میدن میگه پولشو میدم، یا مثال کشتی و …. رو میزنیم.
اما آیا این رفتارهایی که مثالهاش فراوانه خودشون عوارض یک بیماری نیستن؟ خود بیماری چیه؟
خود بیماری چیه که افراد جامعه انقدر خودبین شدن؟ به هیچ چیز جز نفع خودشون اهمیت نمیدن؟ چرا مسئولیت اجتماعی و مواردی از این قبیل به کل داره فراموش میشه؟
آیا ریشه فقر و فرهنگه؟ ریشه کجاست؟ به نظر من دوستانی که دغدغه مند هستند مثل من باید ببین ریشه چیه واقعا. چرا این رفتارهارو میبینیم؟
عرفان عزیز
به نظرم یه بحث جدی اینجا بوجود میاد و اون تلاقی روانشناسی فردی و جامعه شناسی در بحث تفکر سیستمیه. افرادی هستند که عقیده دارند میشه افراد رو ترغیب کرد که درست رفتار کنن. و کسانی هم هستند که میگن مدیران بالا دستی باید کاری کنن که افراد درست رفتار کنن. خیلی مبحث پیچیده ایه به نظرم. در جامعه ما که ریاکاری و زرنگ بازی جزو اصول فرهنگیمون شده و این اصول از همون کودکی و در خانواده به ما آموخته شده، تفکر سیستمی خیلی سخت میتونه جای خودشو پیدا کنه. حتما افراد جامعه باید به این نتیجه برسن که فرهنگ زندگیشون رو عوض کنن و مدیران بالادستی هم که از دل همین جامعه بالا میرن، خودبخود از همین فرهنگ خواهند بود. اینکه چطور میشه به افراد در یک جامعه بقبولونیم که تفکر سیستمی داشته باشن، حتما با آگاهی رسانی جمعی و آموزش از سنین پایین آغاز میشه. ولی خود این مسئله باز منوط به نوع تفکر و فرهنگ مدیران بالادستیه. واقعا موضوع پیچیده ایه
شاید اگر نبود متمم از دست استاد عزیزی که تفکر سیستمی را به ما آموزش می داد هیچ آورده ای نداشتم. نمی دانم از کی پیچیدگی ارزش شده ولی هر چه که هست هر جا پیچیدگی بی مورد بوده من از آن فراری بوده ام. گاهی فکر می کنم طرح کردن مسائل به صورت دشوار و پیچیده که می شود خیلی راحت و ساده و قابل فهم با مخاطب در میان گذاشت با هدف یاد ندادن انجام می شود.