Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu
دوره صوتی آموزشی نکته‌هایی برای مدیران (کلیک کنید)


حسابداری ذهنی چیست؟ | تعریف حسابداری ذهنی و چند مثال


اهداف و انتظارات آموزشی متمم در این درس
کد درس: ۳۷۸۶

«هنگام جستجوی کمد و مرتب کردن لباس‌های قدیمی، کارت یکی از حساب‌های بانکی قدیمی‌تان را پیدا می‌کنید. تقریباً مطمئن هستید که حساب خالی است. اما وقتی موجودی حساب را بررسی می‌کنید می‌بینید به اندازهٔ یک وعده شام خانوادگی در یک رستوران گران‌قیمت در آن پول هست.

قبلاً فکر کرده بودید که به چنین رستورانی بروید. اما نهایتاً به نتیجه رسیده‌ بودید این کار منطقی نیست و بهتر است پول رستوران لوکس را برای کارهای دیگری خرج کنید. حالا که این پول پیدا شده، چه می‌کنید؟ آیا صرفاً موجودی آن را به حساب فعال فعلی‌تان منتقل می‌کنید و روند عادی زندگی را ادامه می‌دهید؟ یا تصمیم می‌گیرید ایدهٔ رستوران گران‌قیمت را عملی کنید؟»

این داستان، صرفاً یکی از صدها داستان و اتفاقی است که با کمک حسابداری ذهنی می‌توان آن را بهتر درک و تحلیل کرد. درس حاضر به همین موضوع، یعنی حسابداری ذهنی اختصاص دارد.

از دوستان متممی انتظار می‌رود پس از مطالعه این درس
  • بتوانند حسابداری ذهنی (به انگلیسی: Mental Accounting) را شرح دهند.
  • چند مثال از حسابداری ذهنی در زندگی روزمره و محیط کار بیان کنند.
  • بتوانند برخی از سرفصل‌های حسابداری ذهنی خودشان را تشخیص داده و تحلیل کنند.
فشار ذهنی هنگام مطالعه
نیاز به مشارکت شما
کسب و کار
زندگی
حسابداری ذهنی

آیا شما هم با کسانی مواجه شده‌اید که برای تشویق مردم به کتابخوانی می‌گویند: «کتاب واقعاً گران نیست. الان قیمت یک کتاب هم‌اندازهٔ یک پیتزاست. چرا یک نفر نباید برای خرید کتاب هزینه کند؟»

این افراد از نظر منطقی حرف درستی می‌زنند. متوسط قیمت کتاب معمولاً در همان حد و حدود متوسط قیمت پیتزاست. اما کسانی که چنین مقایسه‌ای را مطرح می‌کنند، از نکتهٔ مهم دیگری غافل‌اند. در واقع بهتر است به جای نصیحت کردن و تشویق دیگران به کتابخوانی، خودشان برای مطالعه وقت بگذارند و متوجه شوند که این شکل حرف زدن و مقایسه‌شان اشتباه است.

احتمالاً می‌پرسید: باید دربارهٔ چه موضوعی مطالعه کنند تا دیگر از این حرف‌های سطحی و اشتباه نزنند؟ پاسخ این است: حسابداری ذهنی.

وقتی این درس را کامل بخوانید و با حسابداری ذهنی آشنا شوید، کمتر دچار این نوع اشتباه‌های تحلیلی خواهید شد. برای این که بحث حسابداری ذهنی بهتر در ذهن شما جا بیفتد، پیش از این که به سراغ تعریف حسابداری ذهنی و تاریخچه آن و جزئیات بیشتر برویم، چند مثال دیگر از حسابداری را هم مرور خواهیم کرد:

چند مثال از حسابداری ذهنی

اولین مثال‌مان را از کتاب تفکر سریع و کند نوشتهٔ دنیل کانمن انتخاب کرده‌ایم. کانمن این مثال حسابداری ذهنی را از یکی از مقالات کلاسیک ریچارد تیلر نقل کرده است.

فرض کنید دو نفر که به بسکتبال علاقه‌مندند، قصد دارند در یکی از شب‌های پیش رو به دیدن بازی تیم مورد علاقه‌شان بروند. سالن بازی ۶۰ کیلومتر با محل اقامت آن‌ها فاصله دارد. نفر اول بلیط را خریده، اما نفر دوم دقیقاً زمانی که قصد داشت بلیط بخرد، دوستی را دیده و آن دوست، بلیط همان بازی را به او هدیه داده است.

حالا که به زمان برگزاری بازی نزدیک شده‌اند، در خبرها اعلام شده که آن شب، برفی خواهد بود و کولاکی سنگینی هم جاده‌ها را در بر خواهد گرفت. به نظرتان کدام‌یک از این دو نفر بیشتر احتمال دارد از رفتن به محل مسابقه و تماشای آن پشیمان شود؟ می‌شود حدس زد کسی که بلیط را هدیه گرفته، بیشتر احتمال دارد تصمیم خود را تغییر دهد و از تماشای بازی صرف‌نظر کند.

حسابداری ذهنی برای هزینه بلیط

حالا به سراغ ماجرای دیگری می‌رویم که ظاهر آن متفاوت است. اما ماهیت آن شبیه داستان قبلی است.

فرض کنید به تازگی با عطری خوش‌بو آشنا شده‌اید و می‌خواهید آن را بخرید. اتفاقاً پول نقد هم در کیف‌تان دارید و تصمیم می‌‌گیرید پول عطر را به شکل نقدی پرداخت کنید. لحظه‌ای که روبه‌روی صندوق فروشگاه می‌ایستید و کیف پول خود را باز می‌کنید،‌ می‌بینید پول‌تان جایی از کیف بیرون ریخته و متوجه نشده‌اید. بنابراین عملاً پول عطر از دست‌تان رفته، بی‌آن‌که عطری خریده باشید. اما خوش‌بختانه کارت بانکی‌تان در کیف است و می‌توانید پول را با کارت پرداخت کنید. آیا عطر را می‌خرید؟ یا چون ضرر زیادی به شما وارد شده، از خرید عطر صرف‌نظر می‌کنید؟

حالا سناریوی دیگری را تصور کنید: خوش‌بختانه شما پول خود را گم نکرده‌اید. هزینهٔ عطر را پرداخت می‌کنید و شیشه را تحویل می‌گیرید. اما کمی آن‌طرف‌تر از دست‌تان می‌افتد و می‌شکند. حالا چکار می‌کنید؟ دوباره عطر را می‌خرید؟ یا دیگر آن روز از خرید عطر صرف‌نظر می‌کنید؟

این پرسش از افراد مختلف پرسیده شده و احتمالاً جواب را حدس می‌زنید. بسیاری از مردم در حالت اول (گم کردن پول نقد) می‌گویند که به هر حال عطر را می‌خرند. اما در حالت دوم، تعداد بسیار کمتری حاضرند که همان‌جا دوباره عطر را بخرند.

مثال حسابداری ذهنی

حالا به سراغ سومین داستان برویم:

دسترسی کامل به این مطلب برای اعضای ویژهٔ متمم امکان‌پذیر است.

تاریخچه حسابداری ذهنی

اولین کسی که اصطلاح «حسابداری ذهنی» یا «Mental Accounting» را برای مواردی مانند داستان‌های بالا رواج داد،‌ ریچارد تیلر بود. همان‌طور که در درس اقتصاد رفتاری گفتیم، تیلر سهم مهمی در شکل‌گیری اقتصاد رفتاری داشته و بسیاری او را پدر اقتصاد رفتاری می‌دانند.

حرف اصلی اقتصاد رفتاری این است که انسان‌ها، بر خلاف آن‌چه اقتصاددان‌های سنتی می‌گویند، همیشه کاملاً‌ عقلایی و مکانیکی رفتار نمی‌کنند. ما انسان‌ها در رفتارها، تصمیم‌ها و قضاوت‌های خود، به‌گونه‌ای عمل می‌کنیم که گاهی واقعاً توضیح دادن آن – به زبان علمی – سخت است.

تیلر فقط به این که بگوید «انسان‌ها عقلایی رفتار نمی‌کنند» بسنده نکرد. بلکه تلاش کرد توضیح دهد چرا انسان‌ها به این شکل رفتار می‌کنند.

بالاخره یک نفر باید توضیح می‌داد که چرا وقتی گوشی ما در توالت می‌افتد، معمولاً حاضر نیستیم دوباره همان مدل را بخریم.

وقتی پول خودمان را در جیب خودمان پیدا می‌کنیم، آن را بر باد می‌دهیم و اگر شیشهٔ‌ عطرمان بشکند، برخلاف زمانی که پول عطر را گم کرده بودیم، حاضر نیستیم دوباره برای خرید عطر هزینه کنیم.

ریچارد تیلر این اتفاقات را با یک مدل بسیار جالب توضیح داد. همان مدلی که امروز همه به اسم حسابداری ذهنی می‌شناسند. او گفت انسان‌ها حساب‌های مالی زندگی خود را درست مثل حسابداران یک شرکت در ذهن خود نگهداری می‌کنند. آن‌ها سرفصل‌های مختلف حسابداری در ذهن دارند و بسته به این که هر درآمد و یا هزینه‌ای در کدام سرفصل ثبت شود، تصمیم متفاوتی در موردش می‌گیرند.

باید اشاره کنیم که تیلر نخستین کس و تنها کسی نبوده که در زمینهٔ حسابداری ذهنی کار کرده است. کانمن و تورسکی پیش از او در سال ۱۹۸۴ در کتاب انتخاب‌ها، ارزش‌ها و چارچوب‌ها ایده‌هایی از این جنس را مطرح کردند. اما این تیلر بود که بعداً این بحث را توسعه داد. امروزه مقاله‌ای را که تیلر و یکی از همکارانش به نام شِفرین در سال ۱۹۸۸ نوشتند، نقطهٔ تولد رسمی حسابداری ذهنی در نظر می‌گیرند (+).

«حسابداری ذهنی» یا «حسابداری روانشناختی»؟

ریچارد تیلر در کتاب کج رفتاری توضیح می‌دهد که او ابتدا از اصطلاح Psychological Accounting یا حسابداری روانشناختی استفاده می‌کرده است. اما وقتی آموس تورسکی و دنیل کانمن در مقالهٔ خود از اصطلاح Mental Accounting یا حسابداری ذهنی استفاده می‌کنند، برای این که یک وحدت‌رویه شکل بگیرد، او هم اصطلاح حسابداری ذهنی را می‌پذیرد و به‌کار می‌برد.

بحث حسابداری ذهنی بعداً دو مسیر موازی را طی کرد. دانشمندان اقتصاد رفتاری آن را بسط دادند و سعی کردند با شناخت بهتر ابعاد حسابداری ذهنی، رفتارهای انسان‌ها را بهتر مدل‌سازی کنند. بعدها که موضوعات مالی درمانی و روانشناسی پول رواج پیدا کرد، مردم عادی و افراد خارج از جامعهٔ دانشگاهی هم به روش حسابداری ذهن انسان علاقه‌مند شدند. چون اگر بخواهیم ریشهٔ رفتارهای مالی و اشتباهات پولی خود را درک کرده و آن‌ها را اصلاح کنیم، حتماً باید مفهوم حسابداری ذهنی را هم عمیقاً درک کرده باشیم.

رو آوردن مردم به سرمایه گذاری در بازارهای پولی و مالی هم به رونق بحث حسابداری ذهنی کمک کرده است.

آشنایی با حسابداری ذهنی برای سرمایه گذاران بسیار مفید است و کمک می‌‌کند تا در مدیریت پورتفوی خود خطاهای کمتری داشته باشند (در معرفی پادکست حرفه‌ای‌های کسب و کار بحث خطاهای شناختی در معامله‌های بورسی را از زبان مدیر یک شرکت سرمایه‌گذاری مطرح کرده‌ایم).

تعریف حسابداری ذهنی

تیلر در مقالهٔ Mental Accounting Matters حسابداری ذهنی را به شکل زیر تعریف می‌‌کند:

حسابداری ذهنی مجموعه‌ای از فعالیت‌های ذهنی است که افراد و خانوارها برای ارزیابی، سازماندهی و مرور و پیگیری فعالیت‌های مالی خود انجام می‌دهند.

ساده‌ترین راه برای تعریف حسابداری ذهنی این است که آن را با حسابداری مالی و مدیریتی در سازمان‌ها مقایسه کنیم.

او در ادامه توضیح می‌دهد که انسانها هم درست مثل سازمان‌ها،‌ برای ثبت ذهنی هزینه‌های خود، ردیابی و مدیریت آنها، از روش‌های متعارف حسابداری استفاده می‌کنند. یعنی:

  • سرفصل‌های حسابداری مختلفی را در ذهن خود در نظر می‌گیرند.
  • درآمد‌ها، هزینه‌ها، خریدها و فروش‌ها را در آن سرفصل‌ها ثبت می‌کنند.
  • حتی مشابه حسابدارها، دارایی‌هایشان را هم در ذهن خود از نظر حسابداری مستهلک می‌کنند.

کاربرد حسابداری ذهنی در تفسیر رفتارهای اقتصادی ما

دسترسی کامل به این مطلب برای اعضای ویژهٔ متمم امکان‌پذیر است.

حسابداری ذهنی هر یک از ما با دیگری متفاوت است

حتی بدون این که مطالعه و پژوهشی انجام شود، می‌توانیم حدس بزنیم که سرفصل‌های حسابداری انسان‌ها شبیه هم نیست. موقعیت شغلی، موقعیت اجتماعی، تجربه‌های زندگی، آموزش، رشتهٔ تخصصی، سن و حتی ویژگی‌های شخصیتی می‌توانند روی سرفصل‌های حسابداری ذهنی ما تأثیر بگذارند.

محدودیت در دسترسی کامل به این درس

دسترسی کامل به این درس برای کاربران ویژه متمم در نظر گرفته شده است.

با عضویت به عنوان کاربر ویژه‌ی متمم، علاوه بر دسترسی به سایر بحث‌های مرتبط با روانشناسی پول به درس‌های بسیار بیشتری دسترسی پیدا می‌کنید که می‌توانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:

 فهرست درس‌های مختص کاربران ویژه متمم

با توجه به بررسی‌های ما،‌ دوستان متممی علاقه‌مند به درس روانشناسی پول از درس‌های زیر هم استقبال کرده‌اند:

  تاریخچه پول | سواد مالی کودکان و نوجوانان

  خودشناسی | شخصیت شناسی | مذاکره

  افزایش عزت نفس | زندگی شاد | تصمیم گیری

اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید درباره‌ی متمم بیشتر بدانید، می‌توانید نظرات دوستان متممی را درباره‌ی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی می‌شناسند:

مشارکت در بحث | تمرین اول

روی یک کاغذ، فهرستی از هزینه‌هایی که در یک ماه اخیر انجام داده‌اید تهیه کنید. همهٔ جزئیات لازم نیست. همین که چند نمونه از هزینه‌ها را روی کاغذ بیاورید کافی است (لطفاً هزینه‌ها را زیر این درس ننویسید).

برای هر هزینه، یک عنوان انتخاب کنید. مثلاً‌ ممکن است هزینهٔ کتاب را زیر عنوان «سرگرمی» یا شاید زیر عنوان «یادگیری» ثبت کنید. یا مثلاً هزینهٔ رستوران را زیر «سرگرمی» یا «تعامل با دوستان» ثبت کنید. قرار نیست برای بیست قلم هزینه، بیست عنوان پیدا کنید. شاید سه، چهار یا پنج سرفصل کافی باشد.

حالا که سرفصل‌ها مشخص شده و زیر هر کدوم هم یک یا چند قلم هزینه نوشته‌اید، فکر کنید و ببینید هزینه‌های دیگری هم در ماه گذشته بوده که بتوانید زیر این عنوان‌ها اضافه کنید؟

بعد از این که سه مرحلهٔ قبل را روی کاغذ انجام دادید، در این‌جا صرفاً چند مورد از عناوین و سرفصل‌های حسابداری ذهنی‌تان را بنویسید.

مشارکت در بحث | تمرین دوم

هزینهٔ اشتراک متمم را زیر چه عنوان سرفصلی قرار می‌دهید؟ (صرفاً برای کنجکاوی می‌پرسیم. قطعاً پاسخِ درست و غلط ندارد). چه هزینه‌های دیگری را در این سرفصل ثبت می‌کنید؟

مشارکت در بحث | تمرین سوم

سرفصل‌های حسابداری مادر و پدرتان را – در حدی که حدس می‌زنید و می‌شناسید – با سرفصل‌های حسابداری زندگی خودتان مقایسه کنید.

کدام سرفصل‌ها در حسابداری ذهنی آنها وجود داشته که در حسابداری ذهنی شما وجود ندارد؟

شما کدام سرفصل‌ها را حسابداری ذهنی خود افزوده‌اید که در حسابداری والدین‌تان وجود نداشته است؟

بعد از خواندن این درس چه کار کنم؟

فایل صوتی حسابداری ذهنی

یکی از فایلهای رادیو متمم به بحث حسابداری ذهنی اختصاص دارد. محمدرضا شعبانعلی در این فایل صوتی پنجاه دقیقه‌ای دربارهٔ موضوعاتی مانند مفهوم حسابداری ذهنی، نحوهٔ مشخص کردن سرفصل‌های حسابداری ذهنی و توصیه‌هایی دربارهٔ حسابداری ذهنی کارآمدتر می‌پردازد. این اپیزود را می‌توانید در صفحهٔ‌ زیر گوش داده یا دانلود کنید:

فایل صوتی حسابداری ذهنی

تقلب در حسابداری ذهنی

اگر بخواهیم با خودمان صادق باشیم، می‌پذیریم که گاهی اوقات در حسابداری ذهنی تقلب می‌کنیم. یعنی حتی وقتی پای کس دیگری در میان نیست، خودمان سعی می‌کنیم خودمان را گول بزنیم تا بتوانیم برای کارها و هزینه‌ها و تصمیم‌هایی که در ذهن داریم، بودجه جور کنیم.

کتاب دلارها و منطق ما (Dollars and Sense) نوشته دن اریلی کتابی درباره حسابداری ذهنی و سایر جنبه‌های اقتصاد رفتاری است و یکی از موضوعاتی که در این کتاب به آن پرداخته شده، همین فریبکاری‌هاست. روایت متمم از این بحث را می‌توانید در درس زیر بخوانید:

 خودفریبی در حسابداری ذهنی

چند مقاله درباره حسابداری ذهنی

در حدی که ما در درس روانشناسی پول متمم لازم داریم، آن‌چه در این درس و درس‌های بعدی درباره تعریف حسابداری ذهنی و کاربرد آن گفته شده کافی است.

اما اگر قصد داشته باشید چند مقاله حسابداری ذهنی بخوانید، بهترین نقطه‌ی شروع، دو مقاله‌ای است که ریچارد تیلر در این زمینه منتشر کرده است.

فایل PDF هر دو مقاله را می‌توانید از طریق لینک‌های زیر دانلود کنید.

او در مقاله اول بیشتر به بحث‌های عمومی و توصیف و تعریف حسابداری ذهنی پرداخته و در مقاله‌ی دوم، به تأثیر حسابداری ذهنی بر رفتار مصرف کننده را بررسی کرده است.

 Mental Accounting Matters (Richard Thaler)

 Mental Accounting and Consumer Choice (Richard Thaler)

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مبانی روانشناسی پول به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه مبانی روانشناسی پول

سوال‌های پرتکرار دربارهٔ متمم

متمم چیست و چه می‌کند؟

متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحث‌های مهارتی و مدیریتی.

برای آشنا شدن بیشتر با متمم به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کنید و گوش دهید.

فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟

هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه»  دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص می‌‌‌کند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری می‌توانید نقشه راه‌های مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.

هم‌چنین در صفحه‌های دوره MBA و توسعه فردی می‌توانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.

هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟

شما می‌توانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.

اعتبار را می‌توانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیم‌سال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید.

توجه داشته باشید که خرید شش‌ماهه و یک‌ساله به‌ترتیب معادل ۲۰٪ و ۳۸٪ تخفیف (نسبت به خرید یک‌ماهه) محسوب می‌شوند.

برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.

آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟

مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که می‌توانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.

هم‌چنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آن‌ها را می‌توانید در فروشگاه متمم ببینید.

با متمم همراه شوید

آیا می‌دانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور می‌توانید به جمع متممی‌ها بپیوندید؟

سرفصل‌ها  ثبت‌نام  تجربهٔ متممی‌ها

۲۴۷ نظر برای حسابداری ذهنی چیست؟ | تعریف حسابداری ذهنی و چند مثال

  1. محمدعلی سلیمانیا گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۱ درس)

    برخی سرفصل های ذهنی من:

    یادگیری

    سرگرمی ها

    سرمایه گذاری

    هزینه های کار و کسب

    هزینه اشتراک متمم برای من جز هزینه های بسیار ضروری مانند هزینه دانشگاه است. دلیل آن این است که با بهره گیری از یادگرفته هایم در متمم میتوانم در جاهای دیگر هزینه های هوشمندانه تری کنم و درآمد بیشتری داشته باشم.

  2. با خوندن کامنت دوستان متوجه شدم خیلی از سرفصل‌ها رو من ندارم.وقتی هم سرفصل ذهنی نباشه یعنی اصلا بهش فکر نمی‌کنی و به سمتش نمیری و وقتی هم که به سمتش نری کلا سرنوشت و زندگیت رو عوض می‌کنه.من چون الان در مقطعی از زندگیم هستم که تغییر مسیر دادم و تمرکزم روی مطالعه هست سرفصل‌هام آموزش و خوراک هست.ولی به قبل هم که فکر میکنم بازم همین سرفصل‌ها بود و هدیه هم بود.

    چون تربیت عامل بسیار مهمی هست سرفصل‌هایی که هستند و نیستند شبیه والدینم هست.

     

  3. شتایی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۱ درس)

    بهتر بود بجای هزینه صرفا مالی، سوال اینطور مطرح می شد که مجموع وقت و سرمایه خود را در چه سرفصلهایی هزینه می کنید.

    سلامت، ورزش، افزایش توانمندی، سرمایه گذاری،خورد و خوراک، پوشاک، تفریح، حمل ونقل، هدیه، کمک به فقیران

  4. انجام این تمرین برای من تازگی و جذابیت خاصی به همراه داشت.

    سرفصل هزینه های من:

    پس انداز و سرمایه گذاری/ رشد و توسعه فردی/ حال خوب و بهبود فردا/ یادگیری و آموزش/ سلامت جسمی و روانی/ تفریح و تفنن/ ظاهر و پوشش/ خانه و خانواده (نیازهای روزمره زندگی)/ هزینه منجر به درآمدزایی/ حمل و نقل و خدمات شهری

    در حین نوشتن این دسته بندی و لیست هزینه متوجه شدم که برخی از هزینه ها به طور همزمان ذیل چند سرفصل قرار می گیرند. مثلا مراجعه به روانشناس و مشاور هم در سرفصل سلامت قرار می گیرد هم رشد فردی و حال خوب. یا همین هزینه اشتراک متمم یا کتاب و اغلب دوره های آموزشی هم در ذیل توسعه فردی و هم در ذیل یادگیری قرار می گیرند. دلیل این قرار گرفتن بخشی از عناوین یک سرفصل در دل سرفصل دیگر به دلیل همپوشانی ناگزیر در این نوع دسته بندی ست.

    در مقایسه با سرفصل هزینه های خانواده و والدین فکر می کنم بستگی به شرایط و همین طور فاصله فرهنگی که با نسل ما دارند گاها برخی از سرفصل ها مشترک هستند اما حجم بیشتر یا کمتری از هزینه های آن ها را در بر می گیرند یا اینکه ذیل یک سرفصل زیر عنوان های کاملا متفاوتی به دلیل تفاوت رویکردها قرار دارند.

    همین طور قرار گرفتن بعضی از هزینه ها در یک سرفصل برای من جالب به نظر رسید، مثلا اینکه تهیه هدیه برای عزیزان و کمک به خیریه و سمن ها یا افراد غریبه هر دو در سرفصل حال خوب قرار می گیرند.

  5. آدریان بدل‌توانا گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۵ درس)

    قسمت اول تمرین

    سرمایه گذاری/یادگیری

    کار خیر

    غذا

    تفننی

    موسیقی

    نظافت و بهداشت
    سلامتی

    لوازم دیجیتالی مورد علاقه

    اشتباه(یا حماقت هم می‌شه اسمش رو گذاشت! ولی خب با اشتباه حداقل عزت نفسم کمتر لطمه می‌خوره ;) )

    اینترنت

    قسمت دوم تمرین

    راستش سخته برای هزینه‌ای که برای خرید اشتراک متمم پرداخت می کنم صرفاً یک اسم انتخاب کنم.

    خرید اشتراک متمم یک تیر هست که  همزمان چند تا هدف و نشونه را با هم می زنه.

    اول اینکه فکر می کنم باعث می‌شه درس‌ها رو جدی بگیرم و مطالب با عمق بیشتری در ذهنم نفوذ کنند.

    دوم اینکه با خرید اشتراک متمم یک نوع حمایت از این طرح می‌شه تا ادامه پیدا کنه و افراد بیشتری هم از فواید آن بهره‌مند شوند؛

    پس فواید خرید اشتراک متمم صرفاً به خود من محدود نیست.

    از طرفی هم یک سرمایه گذاری بلندمدت هست.

    یادمه محمدرضا می‌گفت که سریع‌ترین و پایدارترین راه برای رشد و پیشرفت طبقه اجتماعی و درآمد، مطالعه کردن و یادگیری هست(نقل به مضمون).

    من این جمله رو هنوز خودم تجربه نکردم، اما چون حرف محمدرضا هست باور دارم که می‌شه و درسته.

    یکی از عللی که اشتراک می‌خرم می‌خوام به این گزاره عمل کنم و آن را در معرض آزمایش قرار دهم.

    در فرهنگ ما رایج نیست که برای محتوا پولی بدهیم اما من برای کتاب‌های خارجی که می‌خوانم و نرم افزارهایی که استفاده می کنم هم پول پرداخت کردم.
    چون باور دارم وقتی برای چیزی هزینه می‌کنیم نگاه‌مان به اون تغییر می‌کنه و در ضمن استفاده از محتوا بدون پرداخت هزینه نوعی دزدی محسوب می‌شه.

    به هر حال خواستم بگم خرید اشتراک متمم و کتاب و نرم افزار هم سرمایه گذاری هست و هم یادگیری.

    حتی چون گفتم فوایدش به خودم محدود نمی‌شه، می‌شه زیر دسته‌ی کار خیر هم قرارش داد.

    من کار خیر را کاری در نظر می‌گیرم که فوایدش دایره‌ی بزرگ‌تری از خود فرد را در بر بگیره و شامل بشه.

    در مورد سرمایه گذاری هم دوست ندارم که طلا و دلار بخرم.
    ترجیح می دهم با پولم یا کتاب بخرم که در جهت همان رشد و پیشرفته یا از اون پول لذت ببرم و خرجش کنم.

    قسمت سوم تمرین

    یکی از موارد دیگری که برای محتوا هزینه می‌کنم، موسیقی هست.

    زمان پدر و مادرم-و حتی الان-این کار براشون معنایی نداشته؛ چون محتوایی-به شکل امروزی-نبوده است.

    نمی‌خواهم بگم این خوبه یا بده، اما حرفم این هست که نسل تغییر کرده و ارزش‌ها و مدل ذهنی فرق می‌کنه و تفاوت داره.

  6. احمد گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۱ درس)

    سرفصل ها 

    آموزشی(شامل متمم هم میشود) ، تفریح، پزشکی ، وسایل ، اینترنت ، شارژ تلفن همراه، قرض و قوله و قسط و …، خوراک،پوشاک

  7. من یه سرفصل تحت عنوان آموزشی دارم که دوره های ویدیویی و کلاس های مجازی و وبینار ها و کتاب هایی که میخرم توی اونه. اکانت متمم هم طبیعتا باید بره توی این سرفصل.

    نکته جالبی که این سرفصل داره اینه که نه تنها مصارفش مشخصه،منابعش هم مشخصه. منابعش از سود عرضه اولیه های بورس تامین میشه( البته حساب کل اعضای خونواده دست منه وگرنه با یدونه حساب که زندگی نمیچرخه)

  8. مجید گفت:

    نکته جالب برای من در این نوشتار ، موضوع بازه زمانی سرفصل های مالی است.  من در یک خانواده با درآمد کارمندی بزرگ شدم و خودم نیز کارمند هستم که ماهانه حقوق می گیرم. درآمد و هزینه های من بر این مبنای زمانی تنظیم می شود. نکته مهم این است که هر گاه یک سرمایه گذاری می کنم ، اگر در مدت کوتاهی بازده قابل توجه بدست آورم ، به نظرم عجیب است و آنرا با مدت زمان ماهانه آن سرمایه گذاری می سنجم. . بسیار اتفاق افتاده است که این ملاحظه زمانی ماهانه باعث شده است از فروش دارایی و شناسایی سود اجتناب کنم.و پس از سپری شدن مدت یکماه قسمتی از سود را از دست بدهم.

  9. من هزینه ی اشتراک متمم و هزینه های خرید کتاب را مشترکا در زیرفصل هزینه های ضروری برای رشد شخصی قرار میدهم-چرا که مطالعه و یادگیری را از مهمترین رکن های موفقیت و ارتقا شخصی خود میدانم.

    از  دیگر سرفصل ها میتوانم به هزینه های تفننی و یادگیری و سرمایه گذاری اشاره کنم

  10. رضا گفت:

    هزینه هایم را به اصلی یا ضروری و تفننی یا غیر ضروری تقسیم کرده ام تفاوتشان در اولویت بندی و نحوه هزینه کردن شان است هزینه های ضروری را هم بر اساس اولویت بندیشان درجه بندی کرده ام  و هزینه های تفننی هم به حال و هوای خودم و جیبم بستگی دارد در نهایت همه هزینه ها به ترتیب درجه بندی  اولویتشان هزینه می شوند.

    اتفاقا روش خوبیست باعث میشود ذهنم زیاد درگیر نحوه هزینه کردن نباشد .

  11. امین جباری اصل گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۷ درس)

    تمرین اول: سرفصل‌های هزینه در ذهن من

    – زندگی (خوراک-حمل و نقل- ماشین-پوشاک و سایر ضروریات زندگی)

    – سلامت

    – یادگیری و توسعه فردی

    – کسب و کار

    – هدیه

    – خیریه

    – رفاقت- دوستی- روابط- خانواده

    – خرید زمان و انرژی

    –  تفریح یا لذت

    – فکر کردن

    – سرمایه گذاری و پس انداز

    – جایزه

    – بهره‌وری

    – پیشگیری

     

    تمرین دوم: متمم

    متمم در گروه یادگیری و توسعه فردی قرار می‌گیره.

    تمرین سوم: سرفصل‌های متفاوت من در  مقایسه با پدر و مادرم

    خرید زمان و انرژی / بهره‌وری / فکر کردن / تفریح یا لذت

    ——————————————–

    پینوشت ۱: این کامنت رو حدودا دو هفته بعد از پیش‌نویس اولیه منتشر کردم. در این فاصله متوجه شدم که هیچ سرفصلی به نام ریسک ندارم. فکر می‌کنم به همین دلیله که تمایل کمی به ریسک کردن از منابع مالیم دارم.

    پینوشت ۲: چندتا از سرفصل‌هایی که دوستان به کار برده بودن برام جالب بود: هزینه‌های دلی، حیثیتی، رو کم کنی، هزینه‌های محبوبیت، فوق العاده، لوکس و…..

  12. نقش گفت: (عضو ویژه)

    سلام

    این بحث به مباحث لویت در بازاریابی نزدیک شد.

    آنجا که تعریف صنعت، مرزهای آن و رقبا مطرح می شود. مثلا اگر ما درصنعت سینما هستیم و می خواهیم رفتار رقبا را رصد کنیم، باید ببینیم مشتریان ما چرا سینما می روند؟

    اگر برای تفریح و گذران وقت است ممکن است کافی شاپ هم رقیب ما باشد ولی اگر برای افزایش آگاهی است ممکن است کتاب فروشی ها رقیبمان باشند

     

     

     

  13. علی گفت:

    هزینه اشتراک متمم ذیل مطالعه است البته برای من با شرایط فعلی مطالعه بسیار اولویت بالایی است.

    رفت و آمد / شهریه کلاس ها و دوره ها / هزینه کتاب و مطالعه ها / هزینه های راه اندازی کسب و کار جدید

  14. امیر رضا حاجی محمد جعفری گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۵ درس)

    درود بر متممی های عزیز،

    جواب سوال ۱:

    بخشی از سرفصل هایم:

    تغذیه و خورد و خوراک سالم / ضروری زندگی / بهداشتی و آرایشی / پزشکی و سلامتی و ورزشی / رفت و آمد / تفنن / آگاهی و رشد و پیشرفت و سرمایه گذاری / ایجاد یا بهبود رابطه و مهر و محبت / رشد کسب و کار / کمک های انسان دوستانه / غیر مترقبه

    جواب سوال ۲:

    متمم در سرفصل “آگاهی و رشد و پیشرفت و سرمایه گذاری” قرار می گیرد و همچنین در سرفصل “رشد کسب و کار” و همچنین در سرفصل “ایجاد یا بهبود رابطه و مهر و محبت” که البته اگر دقت کنم شاید سرفصل های دیگری هم اضافه شود.

    جواب سوال ۳:

    فکر می کنم در سرفصل های زندگی ام (لیست بالا) نسبت به پدر و مادرم، موارد زیر بسیار پررنگتر شده است:

    تغذیه و خورد و خوراک سالم / پزشکی و سلامتی و ورزشی / آگاهی و رشد و پیشرفت و سرمایه گذاری / رشد کسب و کار / غیر مترقبه

    با امید و آرزوی بهترین ها،

     

  15. هزینه های من دو تا دسته دارند:

    فصلی و ماهانه

    هزینه های فصلی شامل پس انداز و خیریه و شهریه دانشگاه هست که معمولا هر وقت یادم بیافته و یا طبق ضرورت دانشگاه ان را در یک زمان خاص پرداخت می کنم و کلا وارد بخش هزینه های ماهانه من نمی شود. و حتی اگر مثلا دوباره کار خیریه ای بکنم جزو سایر چیزها داخل هزینه ماهانه می شود.

    هزینه های ماهانه شامل :

    ۱- حمل ونقل

    ۲-لوازم هنری ، کتاب و ادامس (حساسیت دارم به خاطر همین ادامس برام حکم دارو دارد)

    ۳-امانت و کلاس ها و اموزش ها (اشتراک متمم جایش اینجاست.)

    ۴-سایر چیزها (شامل خوراکی و تفریح و لباس و کفش و …)
    این سایر چیزها شامل هزینه بداقبالی هست و درمثالی که امده بود اگر کیف پولم گم شود عطر را نمی خرم.

  16. تفننی

    تنقلات

    وسایل ضروری

    بهداشت و زیبایی

    یادگیری

    ابزار کار (متمم و…)

    سرمایه گذاری

     

  17. سرفصل های من شامل :

    سرمایه گذاری

    ضروری

    تفننی

    یادگیری ( متمم و … )

  18. بحث سرفصل های هزینه واقعا جذاب بود واسم

    برای من اینا میشه

    – هزینه های رشد و پیشرفت: مثل کلاس،دوره،وبینار و … که برای آموزش شخصیم استفاده میکنم تا بتونم توی کارم موفق تر باشم و واقعا جز اولویت های هزینه ایمه
    -هزینه های سرمایه گذاریم : سعی میکنم به خری سهام و طلا و دلار مقداری از پولم رو سرمایه گذاری کنم

    -هزینه های تفریح: مثل هزینه رستوران و کافه گردی با دوستام یا سفر ها و کمپینگ هایی که میرم واسه اینکه خودمو از دغدغه های زندگیم دور کنم و بتونم چیل کنم

    – هزینه های جاری ضروری: مثل هزینه های خورد و خوراک و پوشاک و پرداخت قبض هام و تعمیرات و نگهداری ماشین و وسایل منزلم

    -هزینه های خرید تفننی: مثل خرید اکسسوری های جذاب دیجیتالی که یه جورایی به من حس savy tech بودن میده سعی میکنم هر سالی چند باری ازین قبیل چیزها بخرم تا حس کنم که دارم یهترین استفادرو از تکنولوژی میکنم

    -هزینه های لوکس : این دسته رو از دسته تفریحات جدا کردم چون بنظرم چه خوبه یا بده من این ویژگی رو دارم که هر چند وقت یکبار حالا از خرید یه وسیله لوکس گرفته تا یه تفریح لاکچری مثل پاراگلایدر سواری ،هواپیما تک سرنشین ،گلف

    یکی رو تجربه کنم شاید با درآمد من اینا عقلانی نباشن ولی حس خوبی که ازشون میگیرم منو ترغیب میکنه که این کارو انجام بدم

  19. ۱- هزینه های زندگی مثل خورد و خوراک و اجاره خونه و اقساط

    ۲- هزینه های لازم برای یادگیری مهارتهای زندگی کردن و سلامت جسم و روان  مثل کتاب و باشگاه و متمم و نجاری

    ۳-هزینه های سفر و پوشاک چون از خرید بعضی لباسا برای بیشتر سفر رفتن میزنم

    ۴- هزینه تفننی مثل گل و وسایل تزئینی

    ۵- پس انداز

  20. از جمله سرفصل های من  :

    ” جز خودم، هیچ کس بر آن حقی ندارد ” — پس انداز ماهیانه ایست که کنار می گذارم.

    ” هزینه کائنات” — ماهیانه مبلغی را برای خیریه صرف میکنم.

    ” هزینه رشد ” — هزینه متمم را از این سرفصل تامین میکنم،  خرید کتاب، ثبت نام کلاس های آموزشی، خرید دوره های آنلاین و کلن هزینه ی دانشی که به هر طریق بخواهم دریافت کنم از این سرفصل می پردازم.
    و البته در برخی از مواردی که در این سر فصل قرار میدهم مثل حالت هایی که میشود دوره ها رو  رایگان دانلود کرد ( نقض کپی رایت)  به نظر اطرافیانم هزینه ی بیخودی است اما از آنجاییکه معتقدم هیچ چیز در این دنیا بی هزینه نیست، ترجیح میدهم هزینه اش را آگاهانه و همان ابتدا حساب کنم تا اینکه در جای دیگری این هزینه ها تسویه شود علاوه بر این با اینکار حس بهتری هم در خودم و هم در دیگری نیز ایجاد میشود.

    ” هزینه تنقلات ”  — به تازگی اضافه اش کردم و از جمله هزینه هایی بوده که در حسابداری پدر و مادرم بی معنی بود و هست ،  اما خب به نظرم به رنگی شدن زندگی کمک میکنه :)