Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu
دوره آموزشی هدف گذاری (کلیک کنید)


برنامه ریزی مالی شخصی چیست؟ | مشاور مالی شخصی چه می‌کند؟


برنامه ریزی مالی

با پول‌های نقد خود چه کنید؟ چه بخشی از پول‌های خود را در حسابهای کوتاه‌مدت و چه بخشی را در حساب‌های بلندمدت نگهداری می‌کنید؟ آیا در خانه طلا یا ارز نگهداری می‌کنید؟ آخرین باری که میان گزینه‌های مختلف سرمایه‌گذاری مردّد ماندید کی بود؟ آیا پیش آمده که مشاوران بیمه انواع پوشش‌ها را به شما معرفی کنند و به این فکر کنید که چقدر از درآمد خود را باید برای خرید پوشش‌های بیمه صرف کنید؟

چنین سوال‌هایی همیشه برای افراد و خانواده‌ها مطرح بوده است. اما معمولاً‌ در دوره‌هایی که وضع اقتصاد نامساعد است، به دغدغه‌هایی جدی‌تر تبدیل می‌شوند. تورم بالا، رکود اقتصادی، نوسان قیمت‌ها و ابهام در مورد آینده باعث می‌شوند تصمیم‌های مالی در مرکز توجه انسان‌ها قرار بگیرند.

به همین علت، طبیعی است که طی سال‌های اخیر توجه به چنین موضوعاتی در کشور ما نیز پررنگ‌تر بوده و برنامه ریزی مالی شخصی بیشتر از گذشته مورد توجه قرار گرفته است.

برنامه ریزی مالی شخصی چیست؟

همهٔ انسان‌ها دوست دارند سطح زندگی خود را حفظ کرده و ارتقا دهند. این کار صرفاً با کار کردن بیشتر امکان‌پذیر نیست. بلکه باید به نحوهٔ استفاده از پول، مدیریت هزینه‌های زندگی، حفظ ارزش پول و سرمایه‌گذاری هم توجه شود. علاوه بر این، نگرش هر یک از ما به پول و درآمد و نیز عادت‌های رفتاری‌مان در زمینه‌های پولی و مالی می‌توانند نقش مهمی در وضعیت اقتصادی‌مان ایفا کنند.

برنامه ریزی مالی شخصی (Personal Financial Planning) به همهٔ موضوعاتی می‌پردازد که به نوعی با حفظ و مدیریت درآمدها، هزینه‌ها و دارایی‌ها در تمام طول مدت زندگی در ارتباطند.

لازم است تأکید کنیم برنامه ریزی مالی شخصی صرفاً به یک شخص مربوط نیست. بلکه اقتصاد و وضعیت مالی خانواده را هم شامل می‌شود. اگر کلمهٔ «شخصی» در این اصطلاح به کار می‌رود به این علت است که آن را از برنامه‌ریزی مالی برای شرکت و کسب‌و‌کار جدا کنند.

موضوعات اصلی در برنامه ریزی مالی شخصی

همان‌گونه که گفتیم برنامه ریزی مالی شخصی به حفظ و مدیریت درآمد، هزینه و دارایی‌ها می‌پردازد. بنابراین موضوعات زیر نمونه‌‌هایی از مباحث برنامه‌ریزی مالی شخصی محسوب می‌شوند (برای این که مصداق‌های هر موضوع شفاف‌تر شود، چند نمونه سوال در زیر آن آورده‌ایم):

برنامه‌ریزی مالی

در ماه‌ها (و سال‌ها)ی پیش رو چقدر درآمد دارم؟ هزینه‌های ماهانهٔ زندگی‌ام چقدر است؟
طی ماه‌ها و سال‌های آتی درآمدها و هزینه‌هایم چگونه تغییر خواهد کرد؟
هدف‌های مالی من در زندگی چیست؟ چقدر درآمد من را راضی می‌کند؟
بودجهٔ ماهانهٔ خود را چگونه تعریف کنم؟ چه چیزهایی را در آن بگنجانم؟
چه سهمی از درآمدم را می‌توانم پس‌انداز کنم؟

سرمایه‌گذاری

پس‌اندازهایم را چگونه سرمایه‌گذاری کنم؟
چه سهمی از پول‌هایم را در بانک نگهداری کنم؟ کدام بانک و کدام حساب‌های بانکی برایم مناسب‌تر هستند؟
چه سهمی از پس‌اندازم را در قالب سهام شرکت‌ها نگهداری کنم؟

بیمه

از چه مکانیزم‌هایی برای بیمه و پوشش ریسک‌های زندگی‌ام استفاده کنم؟
از کدام پوشش‌های بیمه‌ای استفاده کنم؟
چه سطحی از پوشش بیمه‌ای برای سلامت من و خانواده‌ام مناسب است؟
چه سطحی از پوشش بیمه‌ای برای خانه و خودرو و وسایل زندگی‌ام مناسب است؟
چه سطحی از پوشش بیمه‌ای برای دوران بازنشستگی‌ام لازم است؟
چه سهمی از درآمدم باید به بیمه اختصاص پیدا کند؟

مالیات

ماهانه (و سالانه) چقدر باید برای مالیات بدهم؟
قوانین مالیاتی کشور چگونه است و آینده‌ٔ قوانین مالیاتی چگونه به نظر می‌رسد؟
چگونه دارایی‌هایم را مدیریت کنم که قربانی نقاط ضعف سیستم مالیاتی نشوم؟ (سیستم‌های مالیاتی در هیچ کشوری نمی‌توانند به شکلی کاملاً منصفانه، مالیات را تخصیص دهند و همیشه عده‌ای از مردم، قربانی ضعف‌های قانونی می‌شوند).

مدیریت بحران‌ها

اگر شغل خود را ترک کنم (یا اخراج شوم) چه برنامهٔ کوتاه‌مدتی برای هزینه‌های زندگی‌ام در دوران گذار دارم؟
اگر خودم یا یکی از اعضای خانواده‌ام گرفتار بیماری‌های سخت شویم، چه گزینه‌هایی پیش روی من قرار دارد؟

بازنشستگی

برای دورانی که دیگر نمی‌توانم کار مولد انجام دهم چه برنامه‌ای دارم؟
هزینه‌های زندگی‌ام در آن دوران چگونه خواهد بود؟
از چه محل‌هایی می‌توانم جریان مالی زندگی‌ام را در دوران بازنشستگی تأمین کنم؟
چقدر می‌توانم به حقوق بازنشستگی اتکا کنم؟

تخصیص، جابه‌جایی اموال و مرگ

دارایی‌های خانواده باید به اسم چه کسانی باشد؟ چگونه می‌توان با تخصیص مناسب دارایی‌ها امنیت و آرامش را افزایش داد؟
چه پیش‌بینی‌هایی انجام دهیم که اگر من و همسرم تصمیم گرفتیم جدا شویم، کمترین تنش و سختی برای هر دو ما ایجاد شود؟ (تنش‌های مالی به تنش‌های عاطفی اضافه نشود)
چگونه می‌توان خلاء‌ها و ضعف‌های قانونی در زمینهٔ جابه‌جایی اموال را (مثلاً در مورد ارث و …) با برنامه‌ریزی درست پوشش داد؟
پس از مرگ من چه اتفاقی برای اموال و دارایی‌هایم خواهد افتاد؟

تاریخچهٔ شکل‌گیری برنامه ریزی مالی شخصی

قاعدتاً بشر از نخستین روزی که چیزی به اسم پول و دارایی به دست آورده، به برنامه ریزی مالی شخصی هم فکر کرده است. اما برنامه ریزی مالی شخصی به شکلی که ما امروز می‌شناسیم، کمی بیش از نیم قرن قدمت دارد و حاصل فضای دههٔ شصت و هفتاد میلادی در اقتصاد آمریکا است.

آخرین سال‌های دههٔ شصت و آغاز دههٔ هفتاد میلادی، سال‌های عجیبی برای اقتصاد آمریکا بود. این کشور از یک سو درگیر جنگ ویتنام بود و فشارهای اقتصادی و روانی آن را تحمل می‌کرد. از سوی دیگر اوپک، با پیشتازی ایران و ونزوئلا و همکاری عراق و کویت و عربستان سعودی، قدرت گرفته بود و بر قیمت انرژی در بازارهای جهانی تأثیر می‌گذاشت. تورم در اقتصاد آمریکا بعد از حدود دو دهه به ۶٪ رسید که عدد بزرگی محسوب می‌شد. جنگ اعراب و اسرائیل هم باعث شده بود کشورهای خاورمیانه آمریکا را تحریم کنند و اقتصاد این کشور به خاطر تحریم نفتی (۱۹۷۳ و ۱۹۷۴) فشار بیشتری متحمل شود (+). فشاری که تقریباً تا انقلاب در ایران ادامه پیدا کرد و پس از آن کاهش یافت (+).

در چنین اوضاعی که با رکود تورمی و ابهام‌های سیاسی و اقتصادی همراه شده بود، خانواده‌های آمریکایی درگیر این بحث بودند که چگونه جنبه‌های مالی زندگی خود را مدیریت کنند.

برنامه ریزی مالی حاصل اوضاع آشفته آمریکا در نیم قرن پیش

یک پمپ بنزین در نیویورک ۱۹۷۳ (AP Photo)

در همان دوران، یعنی آخرین روزهای سال ۱۹۶۹، سیزده نفر در شیکاگوی آمریکا دور هم نشستند و به این سوال فکر کردند (+): «چگونه می‌توان حوزه‌های مختلف دانش را که حول بحث‌های مالی شکل گرفته‌اند، کنار هم قرار داد و از آن‌ها یک تخصص حرفه‌ای ساخت که به مردم برای استفادهٔ بهتر از خدمات مالی و اعتباری کمک کند؟»

حاصل آن تلاش‌ها، تأسیس انجمن بین‌المللی برنامه‌ریزان مالی یا IAFP (مخفف International Association of Financial Planners) بود. این انجمن کار خود را با برگزاری دوره‌های آموزشی آغاز کرد. در این دوره‌ها برنامه‌ریزی مالی آموزش داده می‌شد و فرض بر این بود که فارغ‌التحصیلان آن می‌توانند به مردم برای برنامه ریزی مالی زندگی خود مشاوره دهند. اصطلاح CFP (مخفف Certified Financial Planner) هم به واسطهٔ همین دوره‌ها رواج یافت.

وضعیت آشفتهٔ اقتصادی در دههٔ هفتاد و دغدغه‌های اقتصادی مردم، فرصت خوبی برای بالندگی CFP بود و «برنامه ریزی مالی شخصی» به عنوان یک تخصص کاملاً جا افتاد. تخصصی که اکنون بیش از پنجاه سال قدمت دارد و فعالیتی کاملاً رسمی و حرفه‌ای محسوب می‌شود.

طی دهه‌های اخیر اهمیت مباحث سواد مالی و برنامه ریزی مالی شخصی بیش از پیش شناخته شده و امروزه بسیاری از دانشگاه‌ها درس‌هایی با این موضوع را در سرفصل‌های آموزشی خود گنجانده‌اند.

دانش، مهارت و توانمندی‌های مربوط به برنامه‌ریزی مالی

اگر فرض کنیم کسی می‌خواهد برنامه ریزی مالی شخصی را به درستی و با کیفیت مطلوب انجام دهد، باید چه چیزهایی بداند؟ به چه مهارت‌هایی نیاز دارد؟ کدام توانمندی‌ها به کارش می‌آیند؟

در این زمینه نمی‌توان یک فهرست جامع و مانع ارائه کرد. اما با مرور کتاب‌های مرجع آموزش برنامه ریزی مالی می‌توان تا حدی به پاسخ این سوال دست یافت (+):

روانشناسی پول

آشنایی با روانشناسی پول یکی از پایه‌های اصلی برنامه ریزی مالی شخصی است. نگرش ما به پول، پیش‌نویس‌های پولی‌، شیوه حسابداری ذهنی و سلسله مراتب ارزش‌هایمان تقریباً روی همهٔ تصمیم‌های مالی‌مان سایه می‌اندازند.

اگر یک استراتژی مالی برای دوست شما خوب بوده و او را راضی کرده، دلیلی ندارد که آن استراتژی مالی به کار شما هم بیاید. اگر همکارتان سراغ فارکس یا ارزهای دیجیتال رفته و سود خوبی هم کسب کرده، نمی‌شود نتیجه گرفت که حضور در این بازارها برای شما هم مناسب است. هم‌چنین اگر کسانی را می‌شناسید که بخشی از پول خود را در حساب بلندمدت پس‌انداز کرده‌اند، نمی‌توانید به شکل قطعی به آن‌ها بگویید که اشتباه کرده‌ای و اگر من بودم هرگز این کار را نمی‌کردم.

تصمیم‌های پولی چند پایه دارند: چه کسی چه پولی را در چه اقتصادی و به چه منظوری «کسب، نگهداری، هزینه، سرمایه‌گذاری» می‌کند؟ اگر «چه کسی» را عوض کنید، ممکن است تمام ارزیابی‌ها و ارزش‌گذاری‌هایتان عوض شود. کاری که درست می‌دانسته‌اید، اشتباه از آب در بیاید و تصمیمی که ناپخته به نظر می‌رسیده، توجیه‌پذیر شود.

صورت‌های مالی کلیدی

برای برنامه‌ریزی مالی لازم است بتوانیم صورت‌های دارایی و بدهی خود را تنظیم و نگهداری کنیم. هم‌چنین گزارش جریان نقدی خود را ثبت کرده و به شکل منظم بررسی کنیم.

برای زندگی متعارف (که ملک‌های فرد در چند شهر و کشور پراکنده نیست و حساب‌های بانکی در چند قاره ندارد) طبیعتاً چنین کاری قرار نیست بسیار رسمی و با استانداردهای سخت‌گیرانهٔ حسابداری باشد.

اما مهم است که حساب و کتاب زندگی شفاف باشد. دارایی‌ها و بدهی‌ها مشخص باشند و دارایی و نقدینگی کاملاً از هم تفکیک شوند (آیا کسانی را می‌شناسید که خودرو گران‌قیمت دارند، اما اگر آینهٔ خودروشان بشکند یا تصادف کنند، مجبور باشند مدت‌ها خودرو را متوقف کنند تا خرج تعمیرش جور شود؟ این مثال ساده‌ای از تفاوت دارایی و نقدینگی است).

ارزش زمانی پول

یکی از مفاهیم کلیدی از محاسبات مالی، ارزش زمانی پول است. با پول می‌توان کار مولد انجام داد. می‌توان پول را سرمایه‌گذاری کرد و حجم آن را افزایش داد. اگر هیچ کاری هم نکنید، می‌توانید پول را با سود حداقلی در بانک‌ها نگهداری کنید. پس X ریال پول امروز با X ریال پول ده سال بعد یکسان نیست.

پس اگر کسی پولی را در کسب‌و‌کارش سرمایه‌گذاری کرد و طی پنج یا ده سال، همان مبلغ را دوباره به دست آورد، نمی‌تواند بگوید «حسابم صفر شد. حداقل همان‌قدر که پول در کارم ریخته بودم به من برگشت.»

آشنایی با ارزش زمانی پول برای ارزیابی تصمیم‌های مالی و مقایسهٔ فرصت‌های سرمایه‌گذاری ضروری است.

مفهوم ریسک

در غالب فعالیت‌های مالی، ریسک و سود را نمی‌توان به کلی از یکدیگر مجزا کرد. کسی که سود بیشتری می‌خواهد، باید ریسک بیشتری را هم تحمل کند.

اما بسیاری از انسان‌ها به این مفهوم ساده توجه نمی‌کنند. مثلاً کسی که وارد بازار بورس می‌شود، می‌داند که اگر بخواهد سودی بسیار بیشتر از سود سپردهٔ بانکی دریافت کند، باید ریسکی بسیار بیشتر را هم متحمل شود. اما معمولاً در سال‌های رونق بورس، می‌بینیم بسیاری از مردم که درکی از این روابط ندارند، صرفاً با مقایسهٔ سود بانکی و سود متوسط بورس (یا بدتر از آن: سودی که یک نفر از آشنایان به دست آورده) وارد بازار بورس می‌شوند.

بسیاری از ضررهای اقتصادی انسان‌ها ناشی این است که سود و ریسک را مستقل می‌بینند: سود بالقوهٔ یک فعالیت آن‌ها را جذب می‌کند بی‌آنکه ریسک‌ آن را بشناسند یا بتوانند ارزیابی کنند.

مدیریت پورتفولیو

همهٔ ما جملهٔ «همهٔ تخم‌مرغ‌های خود را در یک سبد نگذارید» را شنیده‌ایم. در حدی که می‌توان گفت به یک ضرب‌المثل تبدیل شده است. اما اگر ده سبد و ده تخم‌مرغ داریم، این که کورکورانه در هر سبد یک تخم مرغ قرار دهیم، همان‌قدر ناپخته است: مدیریت پورتفولیو، دانش و مهارت تخصیص مناسب تخم‌مرغ‌ها به سبدهاست.

این تعریف، ساده‌ترین و هم‌زمان غیردقیق‌ترین تعریف ممکن از مدیریت پورتفولیو است. اما فعلاً در حد معرفی مفهوم برنامه‌ریزی مالی شخصی کافی است.

اگر می‌خواهید بخشی از پول خود را به شکل نقد نگه داشته و بخشی دیگر را در حساب کوتاه‌مدت و بخشی را در حساب بلندمدت بگذارید. هم‌زمان کمی هم ارز و طلا بخرید و یک خودرو هم زیر پایتان داشته باشید، اما هنوز نمی‌دانید برای هر کار چقدر پول در نظر بگیرید، متخصصان مالی می‌گویند شما با مسئلهٔ مدیریت پورتفولیو روبه‌رو هستید.

البته لازم نیست سرمایهٔ میلیاردی داشته باشید تا مدیریت پورتفولیو برایتان معنا پیدا کند، حتی اگر بخواهید با بخشی از پول‌تان یک یا دو ربع‌سکهٔ طلا هم بخرید، عملاً وارد بازی مدیریت پورتفولیو شده‌اید (چون در حال تقسیم سرمایهٔ خود در دو سبد هستید: طلا و پول نقد).

رونق و رکود بازارها

رونق و رکود، یکی از ویژگی‌های پایه‌ای در بازارهاست. چون این ویژگی به ساختار بازار برمی‌گردد (تأخیر در برداشت، اصطکاک در معاملات، اطلاعات ناقص و نامتقارن و …) دور از تصور است که در دنیای واقعی بازاری پیدا کنید که این سیکل‌ها را نداشته باشد.

کسی که می‌خواهد دارایی‌های خود را به شکل بهینه مدیریت کند، باید مفهوم رونق و رکود و دینامیک آن را بشناسد و به آن توجه کند. در غیر این صورت، ممکن است قربانی خوش‌بینی‌ها و بدبینی‌های افراطی شود.

مبانی مالی رفتاری

یکی از مهم‌ترین دستاوردهای اقتصاد و روانشناسی در دهه‌های اخیر این بوده که انسان‌ها در تصمیم‌های اقتصادی خود منطقی نیستند. آن موجودی که اقتصاددان‌ها در فرمول‌های کلاسیک خود از او حرف می‌زنند و رفتارش را بر اساس منطق سنتی تحلیل می‌کنند، وجود خارجی ندارد.

ما گاهی برای این که کالایی را کمی ارزان‌تر بخریم، چند برابر بنزین می‌سوزانیم و به یک مرکز خرید دور می‌رویم. گاهی چون نمی‌توانیم کیفیت محصولات را تشخیص دهیم، با افزایش قیمت، فرض می‌کنیم کیفیت هم بهتر است و رغبت‌مان به خرید بیشتر می‌شود (در نگاه سنتی، افزایش قیمت باید تقاضا را کاهش دهد). غم از دست دادن یک مقدار پول مشخص برایمان با شادی به دست آوردنش متناسب نیست.

همهٔ این‌ها به آن معناست که اقتصاد سنتی به تنهایی برای درک رفتار ما کافی نیست و باید از روانشناسی و رفتارشناسی هم کمک بگیرد. حاصل این ترکیب، مالی رفتاری است و کسی که می‌خواهد برنامه ریزی مالی شخصی‌اش را به شکل درستی انجام دهد، باید مبانی دانش مالی رفتاری را بشناسد.

مشاور برنامه ریزی مالی چه می‌کند؟

واضح است که برای یک نفر سخت است که همهٔ تخصص‌هایی را که گفتیم (در کنار تخصص‌های ضروری دیگری که به مدیریت مالی ربط دارد) بیاموزد و در آن‌ها به یک متخصص تبدیل شود.

البته اگر کسی ثروت زیادی دارد، یا علاقهٔ ویژه‌ای به مباحث مالی دارد، قطعاً می‌تواند برای یادگیری این مباحث وقت بگذارد و علاوه بر دستاوردهای مادی، از درک بهتر سیستم‌های اقتصادی لذت ببرد. اما بسیاری از انسان‌ها ترجیح می‌دهند به سراغ یک فعالیت ترکیبی بروند: کمی دربارهٔ این مباحث بیاموزند و در موارد تخصصی‌، از مشاوران حرفه‌ای و متخصص بهره بگیرند. این‌جاست که شغل «مشاور برنامه‌ریزی مالی» یا Financial Planner معنا پیدا می‌کند.

مشاور برنامه ریزی مالی «سیگنال‌فروش» و «تحلیل‌گر بازار» نیست

طی سال‌های اخیر در کشور ما کارهایی از جنس سیگنال‌فروشی رواج پیدا کرده است. به این معنا که افرادی با عنوان مشاور یا کارشناس از مردم پول می‌گیرند و به آن‌ها سیگنال‌هایی برای خرید و فروش سهام، ارز، طلا و دارایی‌های دیگر ارائه می‌کنند. علاوه بر این کار – که بیشتر جنبهٔ‌ کسب سود دارد – تحلیل‌گری بازار هم رواج دارد که شغلی تخصصی و حرفه‌ای با قدمتی طولانی است. اما مشاور برنامه ریزی مالی فراتر از این نوع فعالیت‌هاست.

نخست به این علت که صرفاً‌ به مدیریت پورتفوی دارایی‌ها محدود نیست. دوم این که پیشنهادها و راهنمایی‌های مشاور، تابع مُراجع است. مشاور برنامه ریزی مالی نمی‌تواند در یک وب‌سایت، لایو اینستاگرامی یا کانال تلگرامی یک حکم عمومی برای طیف گسترده‌ای از مخاطبان صادر کند. حتی این که صرفاً با گزاره‌هایی ساده مانند «اگر دنبال سود کوتاه‌مدت هستید، این کار را بکنید» کافی نیست.

مشاوره برنامه ریزی مالی کاملاً «یک به یک» است و نمی‌توان آن را به صورت جمعی انجام داد. در حدی که حتی می‌توان مشاوره برنامه ریزی مالی را به متخصص مالی درمانی نزدیک‌تر دانست تا متخصص سرمایه‌گذاری (+/+).

کافی است عنوان برخی از کتاب‌هایی را که در این زمینه نوشته شده‌اند ببینید تا فضای کلی این رشته را بهتر درک کنید:

Client Psychology, Charles Chaffin

Communication Essentials for Financial Planners, John Grable

Financial Counseling

Facilitating Financial Health

همان‌طور که در عنوان این کتاب‌ها و فهرست محتوای آن‌ها می‌‌بینید، مشاوره برنامه ریزی مالی با شناخت جنبه‌های روانشناختی مشتری رابطهٔ تنگاتنگ دارد. هم‌چنین این شکل از مشاوره وقتی اثربخش است که ارتباط و تعاملی نزدیک میان مشاور و مُراجع شکل بگیرد.

دانش و توانمندی‌های مشاور برنامه ریزی مالی

با توجه به آن‌چه تا این‌جا گفته شد، با بخش قابل‌توجهی از دانش، توانمندی‌ها و مهارت‌های مرتبط با مشاوره برنامه ریزی مالی آشنا شده‌اید. کسی که می‌خواهد این حرفه را به عنوان بخشی از مسیر شغلی خود انتخاب کند، باید موضوعاتی مانند روانشناسی پول، مالی رفتاری، حسابداری ذهنی، پیش نویسهای پولی، صورتهای مالی، ارزش زمانی پول و مدیریت پورتفولیو را در حد تخصصی بداند.

علاوه بر این‌ها موضوعات دیگری هم هستند که شاید یادگیری آن‌ها برای یک فرد، ساده نباشد. اما از مشاور برنامه ریزی مالی انتظار می‌رود با این موضوعات آشنا باشد و در صورت لزوم، آن‌ها را به زبان ساده برای مراجعان خود توضیح دهد. به عنوان نمونه می‌توان به موضوعات زیر اشاره کرد:

مفاهیم اقتصاد کلان

روش‌ها و مکانیزم‌های ارزش‌گذاری دارایی‌ها در بازارهای مختلف

روش‌های رایج برای تحلیل روند بازارها (تحلیل‌های تکنیکال، فاندامنتال، داده‌محور و …)

رگولاتوری در بازارهای مختلف (کارکرد، قوانین پشتیبان، سابقهٔ فعالیت، میزان تأثیرگذاری و …)

نهادهای مالی اصلی در ساختار اقتصاد کشور و جهان

علاوه بر این‌ها بسیاری از شایستگی‌ها و توانمندی‌هایی که به شکل عمومی در منتورینگ و کوچینگ مطرح می‌شود، در این‌جا هم کاربرد دارد.

به عنوان مثال، مهارت ارتباطی در مشاوره بسیار مهم است. این که فرد، دانش تخصصی داشته باشد، به‌تنهایی نمی‌تواند موفقیت او را تضمین کند. او هم باید بتواند خواسته‌ها و اصول و ارزش‌های مراجع را به خوبی بشنود و از لابه‌لای حرف‌هایش استخراج کند، هم باید بتواند مبنای  توصیه‌ها و پیشنهادهایش را به خوبی برای او توضیح دهد.

رعایت اخلاق حرفه‌ای هم در این شغل بسیار مهم است. توصیهٔ جدی ما در متمم این است که اگر اصول اخلاق حرفه‌ای در مشاوره را نمی‌دانید، هرگز به اتکای دانش تخصصی مالی خود وارد حوزهٔ مشاوره برنامه ریزی مالی نشوید. درست است که ماهیت مشاوره برنامه ریزی مالی با کوچینگ تفاوت دارد، اما بسیاری از توصیه‌های اخلاق حرفه‌ای کوچینگ در این بحث هم به کار می‌آید. چون کوچینگ، مشاوره و درمانگری، زیرمجموعهٔ حرفه‌های کمک‌کننده یا Helping Professions محسوب می‌شوند و بسیاری از مبانی اخلاقی آن‌ها، مشابه و مشترک است.

پیشنهاد عضویت در متمم

شما با عضویت ویژه در متمم، می‌توانید به درس‌ها و آموزش‌های بسیاری از جمله موضوعات زیر دسترسی کامل داشته باشید:

  فهرست درس‌های متمم

موضوعات زیر، برخی از درس‌هایی هستند که در متمم آموزش داده می‌شوند:

  دوره MBA (یادگیری منظم درس‌ها)

  استراتژی | کارآفرینی | مدل کسب و کار | برندسازی

  فنون مذاکره | مهارت ارتباطی | هوش هیجانی |تسلط کلامی

  توسعه فردی | مهارت یادگیری | تصمیم گیری | تفکر سیستمی

  کوچینگ | مشاوره مدیریت | کار تیمی | کاریزما

  عزت نفس | زندگی شاد | خودشناسی | شخصیت شناسی

  مدیریت بازاریابی | دیجیتال مارکتینگ | سئو | ایمیل مارکتینگ

اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید درباره‌ی متمم بیشتر بدانید، می‌توانید نظرات دوستان متممی را درباره‌ی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی می‌شناسند:

      شما تاکنون در این بحث مشارکت نداشته‌اید.  

     تعدادی از دوستان علاقه‌مند به این مطلب:    سید مرتضی حکیم زاده ، محسن شیروانی ، مصطفی ، احمد بنی‌جمالی ، شیوا ایزدی

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مبانی روانشناسی پول به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه مبانی روانشناسی پول
 

برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)

متمم چیست و چه می‌کند؟ (+ دانلود فایل PDF معرفی متمم)
چه درس‌هایی در متمم ارائه می‌شوند؟
هزینه ثبت‌نام در متمم چقدر است؟
آیا در متمم فایل‌های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

۱۵ نظر برای برنامه ریزی مالی شخصی چیست؟ | مشاور مالی شخصی چه می‌کند؟

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : بهنام محمدی

    در مورد ضرورت استفاده از مشاور
    من به خاطر شغل پدر سالها کشاورزی کرده‌ام.
    برای سالهای متمادی ما با استفاده از کود و ریزمغذی‌های یارانه‌ای، برق ارزان،آب رایگان(ظاهرا رایگان چون در آینده هزینه‌های گزافی را برای آن متحمل خواهیم شد) و نیروی کار ارزان کشاورزی خود را پیش می‌بردیم. محصولمان هم متناسب با میانگین تمامی همسایه‌ها برداشت می‌شد. میانگینی که آن‌روزها به نظرمان خوب بود.
    در سالهای بعد دو اتفاقِ همزمان باعث تغییر روند کشاورزی ما شد.
    ۱_آزادسازی قیمت‌ها و افزایش هزینه‌های کشاورزی
    ۲_توسعه اینترنت
    با افزایش هزینه‌ها دیگر کشاورزی ما مقرون به صرفه نبود. ما همان میانگین همیشگی را برداشت می‌کردیم ولی همزمان کاهش درآمدها را احساس می‌کردیم.
    با فراگیر شدن اینترنت من به صورت اتفاقی با یوتیوب آشنا شدم و شروع به دنبال کردنِ مباحث کشاورزی در آن بستر کردم(اختصاصا انگور، لوبیا، خیار و گندم).
    طی چند سال بعد شیوه‌های کشت، داشت و برداشت ما تغییر کرد و میانگین ما کم‌کم افزایش پیدا کرد. ما با استفاده از یک مشاور( آموزشهای یوتیوب) موفق شدیم بهره‌وری خود را بسیار بیشتر از همسایگان خود افزایش دهیم‌ و مجددا سودآور باشیم.
    هر چند همان افزایش هم در مقایسه با میانگین‌های جهانی بسیار پایین است و ما عملا در بخش کشاورزی مشغول اتلاف منابع ارزشمندمان هستیم، اما این مسیر به من کمک کرد در کسب‌وکارهای دیگری که سالهای بعد از آن تجربه کردم یک نکته را دریابم؛
    گاهی وفور منابع اجازه نگاه درست به منابع و استفاده صحیح از آن منابع را به ما نمی‌دهد و ما حتی نمی‌دانیم که  با چه راندمانی در حال استفاده از منابعمان هستیم.
    ما در اکثر موارد در کسب و کارها با مطالعه، آموزش و کمک گرفتن از متخصص آن‌ حوزه و به‌کاربردن آن تجارب در عمل می‌توانیم نتایج را بسیار بهبود ببخشیم و در واقع هزینه‌های خود را بسیار کاهش دهیم.

     
    تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
    .