حسابداری ذهنی چیست؟ | تعریف حسابداری ذهنی و چند مثال
«هنگام جستجوی کمد و مرتب کردن لباسهای قدیمی، کارت یکی از حسابهای بانکی قدیمیتان را پیدا میکنید. تقریباً مطمئن هستید که حساب خالی است. اما وقتی موجودی حساب را بررسی میکنید میبینید به اندازهٔ یک وعده شام خانوادگی در یک رستوران گرانقیمت در آن پول هست.
قبلاً فکر کرده بودید که به چنین رستورانی بروید. اما نهایتاً به نتیجه رسیده بودید این کار منطقی نیست و بهتر است پول رستوران لوکس را برای کارهای دیگری خرج کنید. حالا که این پول پیدا شده، چه میکنید؟ آیا صرفاً موجودی آن را به حساب فعال فعلیتان منتقل میکنید و روند عادی زندگی را ادامه میدهید؟ یا تصمیم میگیرید ایدهٔ رستوران گرانقیمت را عملی کنید؟»
این داستان، صرفاً یکی از صدها داستان و اتفاقی است که با کمک حسابداری ذهنی میتوان آن را بهتر درک و تحلیل کرد. درس حاضر به همین موضوع، یعنی حسابداری ذهنی اختصاص دارد.
از دوستان متممی انتظار میرود پس از مطالعه این درس- بتوانند حسابداری ذهنی (به انگلیسی: Mental Accounting) را شرح دهند.
- چند مثال از حسابداری ذهنی در زندگی روزمره و محیط کار بیان کنند.
- بتوانند برخی از سرفصلهای حسابداری ذهنی خودشان را تشخیص داده و تحلیل کنند.

آیا شما هم با کسانی مواجه شدهاید که برای تشویق مردم به کتابخوانی میگویند: «کتاب واقعاً گران نیست. الان قیمت یک کتاب هماندازهٔ یک پیتزاست. چرا یک نفر نباید برای خرید کتاب هزینه کند؟»
این افراد از نظر منطقی حرف درستی میزنند. متوسط قیمت کتاب معمولاً در همان حد و حدود متوسط قیمت پیتزاست. اما کسانی که چنین مقایسهای را مطرح میکنند، از نکتهٔ مهم دیگری غافلاند. در واقع بهتر است به جای نصیحت کردن و تشویق دیگران به کتابخوانی، خودشان برای مطالعه وقت بگذارند و متوجه شوند که این شکل حرف زدن و مقایسهشان اشتباه است.
احتمالاً میپرسید: باید دربارهٔ چه موضوعی مطالعه کنند تا دیگر از این حرفهای سطحی و اشتباه نزنند؟ پاسخ این است: حسابداری ذهنی.
وقتی این درس را کامل بخوانید و با حسابداری ذهنی آشنا شوید، کمتر دچار این نوع اشتباههای تحلیلی خواهید شد. برای این که بحث حسابداری ذهنی بهتر در ذهن شما جا بیفتد، پیش از این که به سراغ تعریف حسابداری ذهنی و تاریخچه آن و جزئیات بیشتر برویم، چند مثال دیگر از حسابداری را هم مرور خواهیم کرد:
چند مثال از حسابداری ذهنی
اولین مثالمان را از کتاب تفکر سریع و کند نوشتهٔ دنیل کانمن انتخاب کردهایم. کانمن این مثال حسابداری ذهنی را از یکی از مقالات کلاسیک ریچارد تیلر نقل کرده است.
فرض کنید دو نفر که به بسکتبال علاقهمندند، قصد دارند در یکی از شبهای پیش رو به دیدن بازی تیم مورد علاقهشان بروند. سالن بازی ۶۰ کیلومتر با محل اقامت آنها فاصله دارد. نفر اول بلیط را خریده، اما نفر دوم دقیقاً زمانی که قصد داشت بلیط بخرد، دوستی را دیده و آن دوست، بلیط همان بازی را به او هدیه داده است.
حالا که به زمان برگزاری بازی نزدیک شدهاند، در خبرها اعلام شده که آن شب، برفی خواهد بود و کولاکی سنگینی هم جادهها را در بر خواهد گرفت. به نظرتان کدامیک از این دو نفر بیشتر احتمال دارد از رفتن به محل مسابقه و تماشای آن پشیمان شود؟ میشود حدس زد کسی که بلیط را هدیه گرفته، بیشتر احتمال دارد تصمیم خود را تغییر دهد و از تماشای بازی صرفنظر کند.
حالا به سراغ ماجرای دیگری میرویم که ظاهر آن متفاوت است. اما ماهیت آن شبیه داستان قبلی است.
فرض کنید به تازگی با عطری خوشبو آشنا شدهاید و میخواهید آن را بخرید. اتفاقاً پول نقد هم در کیفتان دارید و تصمیم میگیرید پول عطر را به شکل نقدی پرداخت کنید. لحظهای که روبهروی صندوق فروشگاه میایستید و کیف پول خود را باز میکنید، میبینید پولتان جایی از کیف بیرون ریخته و متوجه نشدهاید. بنابراین عملاً پول عطر از دستتان رفته، بیآنکه عطری خریده باشید. اما خوشبختانه کارت بانکیتان در کیف است و میتوانید پول را با کارت پرداخت کنید. آیا عطر را میخرید؟ یا چون ضرر زیادی به شما وارد شده، از خرید عطر صرفنظر میکنید؟
حالا سناریوی دیگری را تصور کنید: خوشبختانه شما پول خود را گم نکردهاید. هزینهٔ عطر را پرداخت میکنید و شیشه را تحویل میگیرید. اما کمی آنطرفتر از دستتان میافتد و میشکند. حالا چکار میکنید؟ دوباره عطر را میخرید؟ یا دیگر آن روز از خرید عطر صرفنظر میکنید؟
این پرسش از افراد مختلف پرسیده شده و احتمالاً جواب را حدس میزنید. بسیاری از مردم در حالت اول (گم کردن پول نقد) میگویند که به هر حال عطر را میخرند. اما در حالت دوم، تعداد بسیار کمتری حاضرند که همانجا دوباره عطر را بخرند.
حالا به سراغ سومین داستان برویم:
تاریخچه حسابداری ذهنی
اولین کسی که اصطلاح «حسابداری ذهنی» یا «Mental Accounting» را برای مواردی مانند داستانهای بالا رواج داد، ریچارد تیلر بود. همانطور که در درس اقتصاد رفتاری گفتیم، تیلر سهم مهمی در شکلگیری اقتصاد رفتاری داشته و بسیاری او را پدر اقتصاد رفتاری میدانند.
حرف اصلی اقتصاد رفتاری این است که انسانها، بر خلاف آنچه اقتصاددانهای سنتی میگویند، همیشه کاملاً عقلایی و مکانیکی رفتار نمیکنند. ما انسانها در رفتارها، تصمیمها و قضاوتهای خود، بهگونهای عمل میکنیم که گاهی واقعاً توضیح دادن آن – به زبان علمی – سخت است.
تیلر فقط به این که بگوید «انسانها عقلایی رفتار نمیکنند» بسنده نکرد. بلکه تلاش کرد توضیح دهد چرا انسانها به این شکل رفتار میکنند.
بالاخره یک نفر باید توضیح میداد که چرا وقتی گوشی ما در توالت میافتد، معمولاً حاضر نیستیم دوباره همان مدل را بخریم.
وقتی پول خودمان را در جیب خودمان پیدا میکنیم، آن را بر باد میدهیم و اگر شیشهٔ عطرمان بشکند، برخلاف زمانی که پول عطر را گم کرده بودیم، حاضر نیستیم دوباره برای خرید عطر هزینه کنیم.
ریچارد تیلر این اتفاقات را با یک مدل بسیار جالب توضیح داد. همان مدلی که امروز همه به اسم حسابداری ذهنی میشناسند. او گفت انسانها حسابهای مالی زندگی خود را درست مثل حسابداران یک شرکت در ذهن خود نگهداری میکنند. آنها سرفصلهای مختلف حسابداری در ذهن دارند و بسته به این که هر درآمد و یا هزینهای در کدام سرفصل ثبت شود، تصمیم متفاوتی در موردش میگیرند.
باید اشاره کنیم که تیلر نخستین کس و تنها کسی نبوده که در زمینهٔ حسابداری ذهنی کار کرده است. کانمن و تورسکی پیش از او در سال ۱۹۸۴ در کتاب انتخابها، ارزشها و چارچوبها ایدههایی از این جنس را مطرح کردند. اما این تیلر بود که بعداً این بحث را توسعه داد. امروزه مقالهای را که تیلر و یکی از همکارانش به نام شِفرین در سال ۱۹۸۸ نوشتند، نقطهٔ تولد رسمی حسابداری ذهنی در نظر میگیرند (+).
«حسابداری ذهنی» یا «حسابداری روانشناختی»؟
ریچارد تیلر در کتاب کج رفتاری توضیح میدهد که او ابتدا از اصطلاح Psychological Accounting یا حسابداری روانشناختی استفاده میکرده است. اما وقتی آموس تورسکی و دنیل کانمن در مقالهٔ خود از اصطلاح Mental Accounting یا حسابداری ذهنی استفاده میکنند، برای این که یک وحدترویه شکل بگیرد، او هم اصطلاح حسابداری ذهنی را میپذیرد و بهکار میبرد.
بحث حسابداری ذهنی بعداً دو مسیر موازی را طی کرد. دانشمندان اقتصاد رفتاری آن را بسط دادند و سعی کردند با شناخت بهتر ابعاد حسابداری ذهنی، رفتارهای انسانها را بهتر مدلسازی کنند. بعدها که موضوعات مالی درمانی و روانشناسی پول رواج پیدا کرد، مردم عادی و افراد خارج از جامعهٔ دانشگاهی هم به روش حسابداری ذهن انسان علاقهمند شدند. چون اگر بخواهیم ریشهٔ رفتارهای مالی و اشتباهات پولی خود را درک کرده و آنها را اصلاح کنیم، حتماً باید مفهوم حسابداری ذهنی را هم عمیقاً درک کرده باشیم.
رو آوردن مردم به سرمایه گذاری در بازارهای پولی و مالی هم به رونق بحث حسابداری ذهنی کمک کرده است.
آشنایی با حسابداری ذهنی برای سرمایه گذاران بسیار مفید است و کمک میکند تا در مدیریت پورتفوی خود خطاهای کمتری داشته باشند (در معرفی پادکست حرفهایهای کسب و کار بحث خطاهای شناختی در معاملههای بورسی را از زبان مدیر یک شرکت سرمایهگذاری مطرح کردهایم).
تعریف حسابداری ذهنی
تیلر در مقالهٔ Mental Accounting Matters حسابداری ذهنی را به شکل زیر تعریف میکند:
حسابداری ذهنی مجموعهای از فعالیتهای ذهنی است که افراد و خانوارها برای ارزیابی، سازماندهی و مرور و پیگیری فعالیتهای مالی خود انجام میدهند.
سادهترین راه برای تعریف حسابداری ذهنی این است که آن را با حسابداری مالی و مدیریتی در سازمانها مقایسه کنیم.
او در ادامه توضیح میدهد که انسانها هم درست مثل سازمانها، برای ثبت ذهنی هزینههای خود، ردیابی و مدیریت آنها، از روشهای متعارف حسابداری استفاده میکنند. یعنی:
- سرفصلهای حسابداری مختلفی را در ذهن خود در نظر میگیرند.
- درآمدها، هزینهها، خریدها و فروشها را در آن سرفصلها ثبت میکنند.
- حتی مشابه حسابدارها، داراییهایشان را هم در ذهن خود از نظر حسابداری مستهلک میکنند.
کاربرد حسابداری ذهنی در تفسیر رفتارهای اقتصادی ما
حسابداری ذهنی هر یک از ما با دیگری متفاوت است
حتی بدون این که مطالعه و پژوهشی انجام شود، میتوانیم حدس بزنیم که سرفصلهای حسابداری انسانها شبیه هم نیست. موقعیت شغلی، موقعیت اجتماعی، تجربههای زندگی، آموزش، رشتهٔ تخصصی، سن و حتی ویژگیهای شخصیتی میتوانند روی سرفصلهای حسابداری ذهنی ما تأثیر بگذارند.
دسترسی کامل به این درس برای کاربران ویژه متمم در نظر گرفته شده است.
با عضویت به عنوان کاربر ویژهی متمم، علاوه بر دسترسی به سایر بحثهای مرتبط با روانشناسی پول به درسهای بسیار بیشتری دسترسی پیدا میکنید که میتوانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:
فهرست درسهای مختص کاربران ویژه متمم
با توجه به بررسیهای ما، دوستان متممی علاقهمند به درس روانشناسی پول از درسهای زیر هم استقبال کردهاند:
تاریخچه پول | سواد مالی کودکان و نوجوانان
خودشناسی | شخصیت شناسی | مذاکره
افزایش عزت نفس | زندگی شاد | تصمیم گیری
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
مشارکت در بحث | تمرین اول
روی یک کاغذ، فهرستی از هزینههایی که در یک ماه اخیر انجام دادهاید تهیه کنید. همهٔ جزئیات لازم نیست. همین که چند نمونه از هزینهها را روی کاغذ بیاورید کافی است (لطفاً هزینهها را زیر این درس ننویسید).
برای هر هزینه، یک عنوان انتخاب کنید. مثلاً ممکن است هزینهٔ کتاب را زیر عنوان «سرگرمی» یا شاید زیر عنوان «یادگیری» ثبت کنید. یا مثلاً هزینهٔ رستوران را زیر «سرگرمی» یا «تعامل با دوستان» ثبت کنید. قرار نیست برای بیست قلم هزینه، بیست عنوان پیدا کنید. شاید سه، چهار یا پنج سرفصل کافی باشد.
حالا که سرفصلها مشخص شده و زیر هر کدوم هم یک یا چند قلم هزینه نوشتهاید، فکر کنید و ببینید هزینههای دیگری هم در ماه گذشته بوده که بتوانید زیر این عنوانها اضافه کنید؟
بعد از این که سه مرحلهٔ قبل را روی کاغذ انجام دادید، در اینجا صرفاً چند مورد از عناوین و سرفصلهای حسابداری ذهنیتان را بنویسید.
مشارکت در بحث | تمرین دوم
هزینهٔ اشتراک متمم را زیر چه عنوان سرفصلی قرار میدهید؟ (صرفاً برای کنجکاوی میپرسیم. قطعاً پاسخِ درست و غلط ندارد). چه هزینههای دیگری را در این سرفصل ثبت میکنید؟
مشارکت در بحث | تمرین سوم
سرفصلهای حسابداری مادر و پدرتان را – در حدی که حدس میزنید و میشناسید – با سرفصلهای حسابداری زندگی خودتان مقایسه کنید.
کدام سرفصلها در حسابداری ذهنی آنها وجود داشته که در حسابداری ذهنی شما وجود ندارد؟
شما کدام سرفصلها را حسابداری ذهنی خود افزودهاید که در حسابداری والدینتان وجود نداشته است؟
فایل صوتی حسابداری ذهنی
یکی از فایلهای رادیو متمم به بحث حسابداری ذهنی اختصاص دارد. محمدرضا شعبانعلی در این فایل صوتی پنجاه دقیقهای دربارهٔ موضوعاتی مانند مفهوم حسابداری ذهنی، نحوهٔ مشخص کردن سرفصلهای حسابداری ذهنی و توصیههایی دربارهٔ حسابداری ذهنی کارآمدتر میپردازد. این اپیزود را میتوانید در صفحهٔ زیر گوش داده یا دانلود کنید:
تقلب در حسابداری ذهنی
اگر بخواهیم با خودمان صادق باشیم، میپذیریم که گاهی اوقات در حسابداری ذهنی تقلب میکنیم. یعنی حتی وقتی پای کس دیگری در میان نیست، خودمان سعی میکنیم خودمان را گول بزنیم تا بتوانیم برای کارها و هزینهها و تصمیمهایی که در ذهن داریم، بودجه جور کنیم.
کتاب دلارها و منطق ما (Dollars and Sense) نوشته دن اریلی کتابی درباره حسابداری ذهنی و سایر جنبههای اقتصاد رفتاری است و یکی از موضوعاتی که در این کتاب به آن پرداخته شده، همین فریبکاریهاست. روایت متمم از این بحث را میتوانید در درس زیر بخوانید:
چند مقاله درباره حسابداری ذهنی
در حدی که ما در درس روانشناسی پول متمم لازم داریم، آنچه در این درس و درسهای بعدی درباره تعریف حسابداری ذهنی و کاربرد آن گفته شده کافی است.
اما اگر قصد داشته باشید چند مقاله حسابداری ذهنی بخوانید، بهترین نقطهی شروع، دو مقالهای است که ریچارد تیلر در این زمینه منتشر کرده است.
فایل PDF هر دو مقاله را میتوانید از طریق لینکهای زیر دانلود کنید.
او در مقاله اول بیشتر به بحثهای عمومی و توصیف و تعریف حسابداری ذهنی پرداخته و در مقالهی دوم، به تأثیر حسابداری ذهنی بر رفتار مصرف کننده را بررسی کرده است.
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مبانی روانشناسی پول به شما پیشنهاد میکند:
- دوره روانشناسی پول | اهمیت پول، معنای پول و مدیریت پول در زندگی
- برنامه ریزی مالی شخصی چیست؟ | مشاور مالی شخصی چه میکند؟
- اقتصاد رفتاری چیست؟ | دانش مالی رفتاری چه میگوید؟
- بررسی تصمیم گیری اقتصادی جانوران | میمونها و طوطیها
- مالی درمانی (Financial Therapy) چیست؟
- ریچارد تیلر (ریچارد تالر)
- آدریان فرنهام | از روانشناسی پول تا رفتارشناسی در محیط کار
- پرسشنامه MBBS آدریان فرنهام: سنجش نگرش پولی
- روانشناسی پول و رابطه پول و امنیت
- روانشناسی پول و بحث رابطه پول با تلاش و توانایی
- روانشناسی پول و وسواس پولی
- روانشناسی پول و تمایل به نگهداری پول
- روانشناسی پول و نگرش پولی و ناکافی بودن پول
- روانشناسی پول و رابطه پول و قدرت
- خرید تکانشی و انواع آن | تصمیم لحظهای برای خرید
- خرید درمانی: راهکاری برای بهبود ناراحتی و افسردگی؟
- مطالعه تکمیلی: انسان، حیوان اقتصادی نیست (دربارهی عدد ۱۳۷)
- مالیات بر گناه | آیا مالیات گناه میتواند یک راهکار اثربخش باشد؟
- حسابداری ذهنی چیست؟ | تعریف حسابداری ذهنی و چند مثال
- حسابداری ذهنی | فایل صوتی رایگان
- حسابداری ذهنی و روشهای خلاقانهی خود فریبی | دن اریلی
- به جای خریدن یک موبایل گرانقیمت…
- پیش نویس پولی چیست؟ | Money Script
- کدام را انتخاب میکنید: به دست آوردن یا خرج کردن پول؟
- پیش نویس های پولی | اجتناب از پول و بحث دربارهٔ پول + پرسشنامه
- پیش نویس های پولی | تقدیس و پرستش پول + پرسشنامه
- پیش نویس های پولی | پول و جایگاه اجتماعی + پرسشنامه
- پیش نویس های پولی | نگهبان پول + پرسشنامه
- آیا میتوان از «ظرفیت پول داشتن» صحبت کرد؟
- پورتفولیو چیست؟ مدیریت پورتفولیو به چه معناست؟
- کتاب کج رفتاری (شکل گیری اقتصاد رفتاری) نوشته ریچارد تیلر
- کتاب دلارها و منطق ما (دن اریلی)
- کتاب نابخردی های پیش بینی پذیر | دن اریلی
- درآمد پایه همگانی – شما آن را چگونه میبینید؟
- کتاب روانشناسی پول | آدریان فرنهام
- کتاب سقلمه (تلنگر) | طراحی محیط برای تأثیرگذاری روی انتخابها
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای آشنا شدن بیشتر با متمم به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کنید و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید.
توجه داشته باشید که خرید ششماهه و یکساله بهترتیب معادل ۲۰٪ و ۳۸٪ تخفیف (نسبت به خرید یکماهه) محسوب میشوند.برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
تمرین اول : سرفصل های حسابداری ذهنی من :
" تامین نیازهای اصلی زندگی "
" سرمایه گذاری روی خودم ، بروز بودن و یادگیری "
" قدردانی و ایجاد انگیزه خانواده و همکار "
من ترجرح میدم که سرتیتر های حسابداری ذهنی خودم رو که بهم زنجیر هستن رو یه عنوان در نظر بگیرم چون به تصمیم گیری هام کمک میکنه ضمن اینکه سعی میکنم سرتیترهام براساس سلسله مراتب ارزشهام باشه و سایر هزینه هایی که درزندگی متقبل میشم رو بعنوان هزینه های غیر قابل گریز در نظر میگیرم .
تمرین دوم :
متمم برای من در سر تیتر دوم خودم یعنی " سرمایه گذاری روی خودم ، یادگیری و بروز بودن " قرار میگیره
تمرین سوم :
یک نمونه از سرتیترهای زندگی پدر و مادرم در بحث یادگیری که با من متفاوت بود برام جالب بود :
برای اکثر پدر و مادرهای عموم جامعه نه همه ، معمولا هزینه های مدرسه و یادگیری و کلاس های اموزش و مهارتی بیشتر جنبه ای از جنس " مایحتاج اولیه " یا " وظیفه پدر و مادر " قرار دارند ، در صورتی که این سرتیتر برای من چه در صورت هزینه برای فرزندم چه برای همسرم یا خودم در سرتیتری با عنوان " سرمایه گذاری بر روی خودم " در نظر میگیرم و بدون هیچ فکره اضافه بیشترین وزن هزینه هام رو صرف این سرتیتر و شاید بعد از اون ایجاد انگیزه و قدردانی از خودم و خانوادم میکنم .
یک بینش جالب در مورد پول دارم : درسته خیلی وقت ها ما برای انجام کاری پول نداریم بحثی نیست ، اما در زمانی که توانایی هزینه کردن بابت ارزش هامون داریم بنظرم بدون تردید بایستی اون هزینه ها انجام بشه حتی اگر به سختی اقتصادی منجر بشه چون ذات حیات عدم قطعیت هست ، و بنظرم خسارتی که در اثر استفاده نادرست از پول در زمان موثر وارد میشه بسیار بیشتر و ناگوار تر از از خرج کردن اون پول هستش !
ما نیاز داریم بفهمیم که برای چه پول بدست میخایم بیاریم ! چه بسا همین الان همون مقدار پولی که برای براورده کردن ارزوهامون داریم اما … اجراشون نمیکنیم … مشکل اینجا شروع میشه که چرا پول بدست میاریم
پاسخ تمرین اول:
قسمتی از عناوین و سرفصلهای حسابداری ذهنی من: آموزش و یادگیری، خورد و خوراک، حمل و نقل، تفریح و سرگرمی، سرمایه گذاری.
پاسخ تمرین دوم:
من هزینهی اشتراک متمم را زیر چتر عنوان «آموزش و یادگیری» قرار میدهم.
هزینههای دیگری که زیر این سرفصل قرار میگیرند عبارتند از: هزینهی خرید کتاب، هزینهی خرید دفتر، مداد و خودکار، هزینهی اینترنت.
تمرین دوم: هزینه اشتراک متمم برای من در سرفصل سرمایهگذاری فردی است.
در کنار آن هزینه خرید کتاب، دوره، پادکست، شرکت در کلاس قرار میگیرد.
سرفصلهای حسابداری من:
هزینه اشتراک متمم در دسته سوم یعنی تامین نیازهای ذهنی قرار میگیره. این دسته شامل کلیه هزینههای مربوط به یادگیری اعم از خرید کتاب و خرید دوره است که با هدف ارتقا انواع مهارتها پرداخت میکنم.
بعید می دونم در حسابداری پدر و مادرم سرفصل نیازهای ذهنی وجود داشته باشه ولی در عوض سرفصل هزینههای تامین نیاز فرزندان قطعا یکی از سرفصلهای آنان هست.
سر فصل هزینه های من در ماه
خوراک و خرید خانه
یادگیری که متمم، کلاس زبان ، کلاس رقص، و کتاب زیر مجموعه آن است
کمک به پدر مادر که میتواند خرید میوه باشد و یا تعمیر یا تعویض وسیله ای در خانه آنها (چون احساس میکنم خرج تعمیرات برای آنها تعریف نشده است و هیچ سرفصلی ندارد و چیزی اگر خراب شود در خانه پدرم یا بایست خودش درست شود و یا تا آخر خراب بماند)
مسافرت خارج از کشور و اکتشاف جاهای ناشناخته که این مورد هر چند ماه یکبار امکانش فراهم میشود
سرمایه گذاری یا پس انداز برای سرمایه گذاری
تمرین ۱٫ سرفصل های حسابداری ذهنی من
سلامتی
زیبایی
یادگیری
تفریح
اجتماعی و خانوادگی
شغلی
سرمایهگذاری
هزینههای پیشبینی نشده
(جالبه که سرفصل ها تقریبا با ارزشهام همخوانی داره)
تمرین ۲
متمم زیر مجموعه یادگیری
تمرین ۳
پدر و مادر سرفصل پسانداز دارند. منم قبلا داشتم ولی فعلا آنرا به سرمایه گذاری تغییر دادم
و سرفصل های اضافهتر من، تفریح، یادگیری و زیبایی است.
تمرین اول
یادگیری | چالش | دانشگاه | هزینه رشد | نظافت | سرگرمی | خوراک و تغذیه | حمل و نقل
تمرین دوم
هزینه ممتم در رشد و کسب و کار قرار دارد
تمرین اول
جا به جایی و حمل و نقل ، کسب وکار ، تفریح و سرگرمی ، یادگیری و آموزش ، تغذیه و خوراک ، نظافت و زیبایی
تمرین دوم
هزینه متمم در سرفصل آموزش و یادگیری برای من قرار داره مثل : کتاب ، پادکست ، کلاس حضوری ، دوره آموزشی آنلاین
تمرین اول_
سرفصل تفریحی:تله کابین و غذا خوردن در رستوران
سرفصل ایاب و ذهاب :اسنپ و کرایه تاکسی
سرفصل پوشاک :خرید لباس
سرفصل سلامت:لیزر و تراپی
سرفصل هدیه
تمرین دوم _آموزش و سرمایه گذاری روی خود
تمرین سوم _سرفصل مازاد والدین نسبت به من:بیمه عمر و تکمیلی و ماشین
سرفصل مازاد من نسبت به والدین:سلامت
تمرین اول: وسایل غیرمصرفی/ هزینه تزیینی و مصرفی/ سلامت و درمان / بهداشت
تمرین دوم: در دسته «آموزش/مهندسی» ثبت میکنم و هزینه های لازم برای رشد شخصی و حرفه ای را نیز در این زمینه دسته بندی میکنم. خرید کتاب نیز در این زمینه قرار میگیرد.
تمرین سوم: در این لحظه سرفصلی به نظرم نمیرسه که در ذهن پدر و مادرم وجود داشته باشه و در ذهن من نباشه، ممکنه جابجا شده باشه ولی تقریبا هم پوشانی کامل داره.
سرفصلهای موجود در ذهن من که با آنها متفاوت است بخشی به اقساط برمیگردد که آنها از آن رهایی یافته اند، همین بحث آموزش و یادگیری که به نظرم هزینه مستقیمی برای آن انجام نمیدهند.
خرید اشتراک متمم برای من در سرفصل هزینه های رشد و توسعه فردی و به نوعی سرمایه گذاری روی خودم دیده میشه که این سرفصل در حسابداری ذهنی پدر و مادر من فکر نمیکنم وجود داشته باشه
تمرین اول: برخی از سرفصلهای هزینههای من در یک ماه گذشته:
تمرین دوم: معمولاً برای متمم اشتراک بلندمدت تهیه میکنم و هزینهای نیست که هر ماه مجبور باشم به آن فکر کنم، اما معمولاً در دستهی رشد و یادگیری و گاهی (برخی دورههای فروشگاه متمم،) در دستهی نیازهای کاری و شخصی (یا شاید سرفصل جدیدی با عنوان ضروریتهای کاری و توسعه فردی) قرار میگیرد.
مثلاً شاید احساس کنم برای پیشرفت در برخی جنبههای کاری، دانشی مثل برندسازی شخصی به افزایش اثربخشیم کمک میکند. آنگاه هزینهی خرید دورهی برندسازی شخصی را از جنس رفع نیازی میبینم که باعث رشد و پیشرفت هم میشود.
هزینههای دیگری که در این سرفصل قرار میدهم کتابها، دورههای آموزشی، و شاید برخی هزینهها که مربوط به لوازم افزایش بهرهوری مانند یک میز مطالعه یا صندلی مطالعهی جدید (که ضروری هم نیستند)، تایمر فیزیکی پومودورو و.. هستند.
تمرین سوم: در سرفصلهای ذهنی والدین بنده، احتمالاً یک دسته با عنوان خریدهای خانه یا خریدهای مربوط به خانواده/فرزند/همسر وجود داره که هنوز در سرفصلهای ذهنی من پدیدار نشده است.
واقعا که این انقلاب شناختی چه کرده با مغز ما.
برایم جالب هست بدانم اولین بشری که در ذهنش سرفصل بندی برای دخل و خرجش داشت چه کسی بوده است؟ یک غارنشین آفریقایی که دو روز هست شکار نکرده یا یک رعیت که زیر دست ارباب فئودالش بوده و به لطف محصول خوب امسال یک کیسه بیشتر محصول برداشت کرده و حالا نمی داند با آن چه کار کند.
یکی از مدل های حسابداری ذهنی ما ایرانی ها با مثال" روغن ریخته را نذر امامزاده کردن" است. این داستان هم به خوبی این موضوع را نشان می دهد.
برای چیزی که اصلا دوست نداریم برای آن خرج کنیم، بودجه ای در نظر می گیریم و هر چه خسارت و تلفات برایمان اتفاق میفتد به حساب آن می گذاریم.
یکی از روش هایی که من برای سرفصل هزینه هایم استفاده می کنم، مدل معرفی شده در درس "ارزش آفرینی و شناخت انگیزه انسان ها" است. متمم برای من در سرفصل نیاز به رشد و پیشرفت قرار می گیرد. سرفصلی که شاید در حسابداری ذهنی بسیاری از والدین ما جایگاهی نداشته است.
با سلام
من و همسرم از روز اول ازدواج شروع کردیم تمام هزینه هامون رو ثبت کردن و تا الان هم ادامه داره این کار. هزینه های یک ماه رو پشت سر هم توی یک دفترچه کوچک مینویسیم و در پایان ماه توی دسته بندی های خودش قرار میدیم و نمودارش رو هم رسم میکنم. پایان هر سال هم نمودار سلانه و درصد هزینه ها رو حساب میکنم. به شدت این کار بهمون توی بودجه ریزی کمک کرده و تقریبا میدونیم چند درصد از درامد صرف چی میشه.
دسته بندی ها مون هم ۱۴ دسته هست از جمله مواد غذایی – پوشاک و کفش – هزینه وسیله نقلیه – هزینه بنزین – قبوض – امور خیریه – هدیه ها – اقساط وام – تفریحی – علمی آموزشی – وسایل منزل و …
هزینه متمم هم جزو سرفصل های علمی آموزشی محسوب میشه.
پیشنهاد میکنم دوستان حداق برای یکسال این کار رو انجام بدن به نتایج جالبی میرسن.
همچنین میزان افزایش هزینه ها رو به طور ملموس حس میکنند.
با سپاس
من خواستم بگم ما خانمها یک هزینه داریم به نام هزینه زیبایی که شامل مواردی مانند بوتاکس، ناخن، رنگ مو ، … است. :-)
در کل من هزینه هایم بر اساس ضروری و غیر ضروری تقسیم می شود . مثلا رنگ کردن مو و … در شرایطی ضروری است و در شرایطی غیر ضروری لذا برای هزینه زیبایی بر اساس این اولویت پیش می روم.
هزینه متمم برای من هزینه تحول شخصی و شغلی است، مثل دانشگاه رفتن برای یادگیری است. و جز هزینه های ضرروی است ، پیش می آید که ناخن و رنگ مو … را دیر انجام بدهم ولی متمم را حتما باید به موقع تمدید کنم.
با خوندن این درس متوجه شدم که سرفصل های هزینه های من خیلی جزئی هستند و باید کلی تر در نظر بگیرمشون تا مدیریت بهتری روشون داشته باشم. مثلا من هزینه ای که صرف خرید کتاب میکنم رو روش برچسب "کتاب" میزنم و هزینه ی متمم رو "متمم" در نظر میگیرم. در صورتی که عملا هر دوی اینها میتونن برچسب "یادگیری" رو داشته باشند. و اما کتاب هارو هم میشه با هدف های مختلفی خرید: رمان برای سرگرمی، کتاب های آموزشی برای یادگیری و …
درود به همه
من متمم را به عنوان سرمایه گذاری در یادگیری فردی و شغلی قرار می دهم.
در ابتدا که به صورت رایگان بود و بعد داوطلبانه پرداخت می کردم همین دید و حس را داشتم که الان دارم.
سلام نام خداست…
تمرین اول: سرفصل ها هزینه خانواده، توسعه، حمل و نقل، خوراک، بهداشت، تفریح
تمرین دوم:هزینه اشتراک متتم تحت عنوان هزینه های توسعه قرار می گیرد.
تمرین سوم: هزینه های تکنولوژی، هزینه های توسعه فردی(تمام اعضا خانواده)
تمرین اول
در ۲۲ سالگی یک سوپرمارکت افتتاح کردم. آن کسب و کار اولین کسب و کار من(بعد از کشاورزی) بود. مدیریت حساب ها، چک ها، خریدها و … برایم به خاطر تجربه کم سخت بود. در آن زمان اقدام به ساخت یک جعبه چوبی کوچک با چندین خانه کرده و آنها را نام گذاری کردم(در زیرعنوان هایی که گاهی در خانه ها مینوشتم و یادم هست را می آورم)
اصلاح نور مغازه
خرید یخچال بستنی
چک آخر ماه
خرید لباس
چک لبنیاتی
پول برق
رفتن به رستوران
خرید کتاب
اگر پنجاه هزار تومان پول در دستم باقی می ماند آن را بین خانه های مختلف جعبه تقسیم می کردم و در روز موعود آن ها را برمی داشتم. تمام سعیم در آن روزها این بود که پولی که برای یک خانه جمع می شود را در خانه های دیگر قرار ندهم. برداشتن پول از یک خانه و قرار دادن آن در یک خانه دیگر حس بدی هم به من منتقل می کرد. با خواندن این درس متوجه شدم من برای حسابداری ذهنی خود یک حالت فیزیکی تعریف کرده بودم(البته نمی دانم این سبک تخصیص بودجه جای دیگری و در کسب و کارها مرسوم است یا نه)
مشارکت در تمرین دوم(هزینه برای متمم)
هزینه کردن برای خرید اشتراک متمم تا سالها برای من یک آرزو بود، و تا سالها از مباحث رایگان متمم، روزنوشته ها و فایل های صوتی محمدرضا استفاده می کردم. کسب و کارهای زیادی را طی دوازده سال گذشته امتحان کردم و در بیشتر آن ها شکست خوردم و معمولا با کمبود منابع مالی مواجه بودم. از سال ۹۷ که با متمم و محمدرضا آشنا شدم دوست داشتم اکانت عضو ویژه داشته باشم و از طرفی داشتن اکانت متمم را منوط به موفق شدن در کسب و کارم کرده بودم(اکنون که عضو ویژه متمم هستم می بینم چه قدر این تاخیر اشتباه بوده است). تابستان پارسال بالاخره از مرزی عبور کردم که خرید اکانت متمم به راحتی امکان پذیر بود.(که البته باز هم تا اسفند تعلل کردم) آن روزهایی که نمی توانستم هزینه این عضویت را پرداخت کنم این هزینه را در ذهن خودم زیر مجموعه آموزش در نظر می گرفتم، اما اکنون بعد از عضویت و تجربه این فضا هزینه کردن برای متمم برای من زیر مجموعه خوشبختی است. من با متمم خوشحال تر و خوشبخت تر هستم و اگر قرار است برای خوشحالی و خوشبختی خودم جعبه ای بسازم و خانه هایی در آن تعیین کنم و از درآمد خودم در آن خانه ها قرار دهم، هزینه برای اشتراک متمم اولین خانه ای است که آن را پر خواهم کرد.
تمرین اول: تفریح _ ضروریات زندگی _ هدیه _ یادگیری _ سلامتی
تمرین دوم: هزینه متمم رو در هزینه های یادگیری قرار میدم _ مثل هزینه دوره طراحی CNC چوب و کلاس زبان
تمرین سوم: در سرفصل های مادر پدرم هزینه اینترنت میبینم که برای من جزو هزینه های ضروری زندگی حساب میشه
در سرفصل های خودم هم هزینه حفظ ظاهر (مثل لباس و آرایشگاه ) که برای آن ها این هزینه ها کاملا حذف شده است . سنشون بالاست و دیگه هزینه ای برای لباس و آرایشگاه نمیکنن