حسابداری ذهنی چیست؟ | تعریف حسابداری ذهنی و چند مثال
«هنگام جستجوی کمد و مرتب کردن لباسهای قدیمی، کارت یکی از حسابهای بانکی قدیمیتان را پیدا میکنید. تقریباً مطمئن هستید که حساب خالی است. اما وقتی موجودی حساب را بررسی میکنید میبینید به اندازهٔ یک وعده شام خانوادگی در یک رستوران گرانقیمت در آن پول هست.
قبلاً فکر کرده بودید که به چنین رستورانی بروید. اما نهایتاً به نتیجه رسیده بودید این کار منطقی نیست و بهتر است پول رستوران لوکس را برای کارهای دیگری خرج کنید. حالا که این پول پیدا شده، چه میکنید؟ آیا صرفاً موجودی آن را به حساب فعال فعلیتان منتقل میکنید و روند عادی زندگی را ادامه میدهید؟ یا تصمیم میگیرید ایدهٔ رستوران گرانقیمت را عملی کنید؟»
این داستان، صرفاً یکی از صدها داستان و اتفاقی است که با کمک حسابداری ذهنی میتوان آن را بهتر درک و تحلیل کرد. درس حاضر به همین موضوع، یعنی حسابداری ذهنی اختصاص دارد.
از دوستان متممی انتظار میرود پس از مطالعه این درس- بتوانند حسابداری ذهنی (به انگلیسی: Mental Accounting) را شرح دهند.
- چند مثال از حسابداری ذهنی در زندگی روزمره و محیط کار بیان کنند.
- بتوانند برخی از سرفصلهای حسابداری ذهنی خودشان را تشخیص داده و تحلیل کنند.

آیا شما هم با کسانی مواجه شدهاید که برای تشویق مردم به کتابخوانی میگویند: «کتاب واقعاً گران نیست. الان قیمت یک کتاب هماندازهٔ یک پیتزاست. چرا یک نفر نباید برای خرید کتاب هزینه کند؟»
این افراد از نظر منطقی حرف درستی میزنند. متوسط قیمت کتاب معمولاً در همان حد و حدود متوسط قیمت پیتزاست. اما کسانی که چنین مقایسهای را مطرح میکنند، از نکتهٔ مهم دیگری غافلاند. در واقع بهتر است به جای نصیحت کردن و تشویق دیگران به کتابخوانی، خودشان برای مطالعه وقت بگذارند و متوجه شوند که این شکل حرف زدن و مقایسهشان اشتباه است.
احتمالاً میپرسید: باید دربارهٔ چه موضوعی مطالعه کنند تا دیگر از این حرفهای سطحی و اشتباه نزنند؟ پاسخ این است: حسابداری ذهنی.
وقتی این درس را کامل بخوانید و با حسابداری ذهنی آشنا شوید، کمتر دچار این نوع اشتباههای تحلیلی خواهید شد. برای این که بحث حسابداری ذهنی بهتر در ذهن شما جا بیفتد، پیش از این که به سراغ تعریف حسابداری ذهنی و تاریخچه آن و جزئیات بیشتر برویم، چند مثال دیگر از حسابداری را هم مرور خواهیم کرد:
چند مثال از حسابداری ذهنی
اولین مثالمان را از کتاب تفکر سریع و کند نوشتهٔ دنیل کانمن انتخاب کردهایم. کانمن این مثال حسابداری ذهنی را از یکی از مقالات کلاسیک ریچارد تیلر نقل کرده است.
فرض کنید دو نفر که به بسکتبال علاقهمندند، قصد دارند در یکی از شبهای پیش رو به دیدن بازی تیم مورد علاقهشان بروند. سالن بازی ۶۰ کیلومتر با محل اقامت آنها فاصله دارد. نفر اول بلیط را خریده، اما نفر دوم دقیقاً زمانی که قصد داشت بلیط بخرد، دوستی را دیده و آن دوست، بلیط همان بازی را به او هدیه داده است.
حالا که به زمان برگزاری بازی نزدیک شدهاند، در خبرها اعلام شده که آن شب، برفی خواهد بود و کولاکی سنگینی هم جادهها را در بر خواهد گرفت. به نظرتان کدامیک از این دو نفر بیشتر احتمال دارد از رفتن به محل مسابقه و تماشای آن پشیمان شود؟ میشود حدس زد کسی که بلیط را هدیه گرفته، بیشتر احتمال دارد تصمیم خود را تغییر دهد و از تماشای بازی صرفنظر کند.
حالا به سراغ ماجرای دیگری میرویم که ظاهر آن متفاوت است. اما ماهیت آن شبیه داستان قبلی است.
فرض کنید به تازگی با عطری خوشبو آشنا شدهاید و میخواهید آن را بخرید. اتفاقاً پول نقد هم در کیفتان دارید و تصمیم میگیرید پول عطر را به شکل نقدی پرداخت کنید. لحظهای که روبهروی صندوق فروشگاه میایستید و کیف پول خود را باز میکنید، میبینید پولتان جایی از کیف بیرون ریخته و متوجه نشدهاید. بنابراین عملاً پول عطر از دستتان رفته، بیآنکه عطری خریده باشید. اما خوشبختانه کارت بانکیتان در کیف است و میتوانید پول را با کارت پرداخت کنید. آیا عطر را میخرید؟ یا چون ضرر زیادی به شما وارد شده، از خرید عطر صرفنظر میکنید؟
حالا سناریوی دیگری را تصور کنید: خوشبختانه شما پول خود را گم نکردهاید. هزینهٔ عطر را پرداخت میکنید و شیشه را تحویل میگیرید. اما کمی آنطرفتر از دستتان میافتد و میشکند. حالا چکار میکنید؟ دوباره عطر را میخرید؟ یا دیگر آن روز از خرید عطر صرفنظر میکنید؟
این پرسش از افراد مختلف پرسیده شده و احتمالاً جواب را حدس میزنید. بسیاری از مردم در حالت اول (گم کردن پول نقد) میگویند که به هر حال عطر را میخرند. اما در حالت دوم، تعداد بسیار کمتری حاضرند که همانجا دوباره عطر را بخرند.
حالا به سراغ سومین داستان برویم:
تاریخچه حسابداری ذهنی
اولین کسی که اصطلاح «حسابداری ذهنی» یا «Mental Accounting» را برای مواردی مانند داستانهای بالا رواج داد، ریچارد تیلر بود. همانطور که در درس اقتصاد رفتاری گفتیم، تیلر سهم مهمی در شکلگیری اقتصاد رفتاری داشته و بسیاری او را پدر اقتصاد رفتاری میدانند.
حرف اصلی اقتصاد رفتاری این است که انسانها، بر خلاف آنچه اقتصاددانهای سنتی میگویند، همیشه کاملاً عقلایی و مکانیکی رفتار نمیکنند. ما انسانها در رفتارها، تصمیمها و قضاوتهای خود، بهگونهای عمل میکنیم که گاهی واقعاً توضیح دادن آن – به زبان علمی – سخت است.
تیلر فقط به این که بگوید «انسانها عقلایی رفتار نمیکنند» بسنده نکرد. بلکه تلاش کرد توضیح دهد چرا انسانها به این شکل رفتار میکنند.
بالاخره یک نفر باید توضیح میداد که چرا وقتی گوشی ما در توالت میافتد، معمولاً حاضر نیستیم دوباره همان مدل را بخریم.
وقتی پول خودمان را در جیب خودمان پیدا میکنیم، آن را بر باد میدهیم و اگر شیشهٔ عطرمان بشکند، برخلاف زمانی که پول عطر را گم کرده بودیم، حاضر نیستیم دوباره برای خرید عطر هزینه کنیم.
ریچارد تیلر این اتفاقات را با یک مدل بسیار جالب توضیح داد. همان مدلی که امروز همه به اسم حسابداری ذهنی میشناسند. او گفت انسانها حسابهای مالی زندگی خود را درست مثل حسابداران یک شرکت در ذهن خود نگهداری میکنند. آنها سرفصلهای مختلف حسابداری در ذهن دارند و بسته به این که هر درآمد و یا هزینهای در کدام سرفصل ثبت شود، تصمیم متفاوتی در موردش میگیرند.
باید اشاره کنیم که تیلر نخستین کس و تنها کسی نبوده که در زمینهٔ حسابداری ذهنی کار کرده است. کانمن و تورسکی پیش از او در سال ۱۹۸۴ در کتاب انتخابها، ارزشها و چارچوبها ایدههایی از این جنس را مطرح کردند. اما این تیلر بود که بعداً این بحث را توسعه داد. امروزه مقالهای را که تیلر و یکی از همکارانش به نام شِفرین در سال ۱۹۸۸ نوشتند، نقطهٔ تولد رسمی حسابداری ذهنی در نظر میگیرند (+).
«حسابداری ذهنی» یا «حسابداری روانشناختی»؟
ریچارد تیلر در کتاب کج رفتاری توضیح میدهد که او ابتدا از اصطلاح Psychological Accounting یا حسابداری روانشناختی استفاده میکرده است. اما وقتی آموس تورسکی و دنیل کانمن در مقالهٔ خود از اصطلاح Mental Accounting یا حسابداری ذهنی استفاده میکنند، برای این که یک وحدترویه شکل بگیرد، او هم اصطلاح حسابداری ذهنی را میپذیرد و بهکار میبرد.
بحث حسابداری ذهنی بعداً دو مسیر موازی را طی کرد. دانشمندان اقتصاد رفتاری آن را بسط دادند و سعی کردند با شناخت بهتر ابعاد حسابداری ذهنی، رفتارهای انسانها را بهتر مدلسازی کنند. بعدها که موضوعات مالی درمانی و روانشناسی پول رواج پیدا کرد، مردم عادی و افراد خارج از جامعهٔ دانشگاهی هم به روش حسابداری ذهن انسان علاقهمند شدند. چون اگر بخواهیم ریشهٔ رفتارهای مالی و اشتباهات پولی خود را درک کرده و آنها را اصلاح کنیم، حتماً باید مفهوم حسابداری ذهنی را هم عمیقاً درک کرده باشیم.
رو آوردن مردم به سرمایه گذاری در بازارهای پولی و مالی هم به رونق بحث حسابداری ذهنی کمک کرده است.
آشنایی با حسابداری ذهنی برای سرمایه گذاران بسیار مفید است و کمک میکند تا در مدیریت پورتفوی خود خطاهای کمتری داشته باشند (در معرفی پادکست حرفهایهای کسب و کار بحث خطاهای شناختی در معاملههای بورسی را از زبان مدیر یک شرکت سرمایهگذاری مطرح کردهایم).
تعریف حسابداری ذهنی
تیلر در مقالهٔ Mental Accounting Matters حسابداری ذهنی را به شکل زیر تعریف میکند:
حسابداری ذهنی مجموعهای از فعالیتهای ذهنی است که افراد و خانوارها برای ارزیابی، سازماندهی و مرور و پیگیری فعالیتهای مالی خود انجام میدهند.
سادهترین راه برای تعریف حسابداری ذهنی این است که آن را با حسابداری مالی و مدیریتی در سازمانها مقایسه کنیم.
او در ادامه توضیح میدهد که انسانها هم درست مثل سازمانها، برای ثبت ذهنی هزینههای خود، ردیابی و مدیریت آنها، از روشهای متعارف حسابداری استفاده میکنند. یعنی:
- سرفصلهای حسابداری مختلفی را در ذهن خود در نظر میگیرند.
- درآمدها، هزینهها، خریدها و فروشها را در آن سرفصلها ثبت میکنند.
- حتی مشابه حسابدارها، داراییهایشان را هم در ذهن خود از نظر حسابداری مستهلک میکنند.
کاربرد حسابداری ذهنی در تفسیر رفتارهای اقتصادی ما
حسابداری ذهنی هر یک از ما با دیگری متفاوت است
حتی بدون این که مطالعه و پژوهشی انجام شود، میتوانیم حدس بزنیم که سرفصلهای حسابداری انسانها شبیه هم نیست. موقعیت شغلی، موقعیت اجتماعی، تجربههای زندگی، آموزش، رشتهٔ تخصصی، سن و حتی ویژگیهای شخصیتی میتوانند روی سرفصلهای حسابداری ذهنی ما تأثیر بگذارند.
دسترسی کامل به این درس برای کاربران ویژه متمم در نظر گرفته شده است.
با عضویت به عنوان کاربر ویژهی متمم، علاوه بر دسترسی به سایر بحثهای مرتبط با روانشناسی پول به درسهای بسیار بیشتری دسترسی پیدا میکنید که میتوانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:
فهرست درسهای مختص کاربران ویژه متمم
با توجه به بررسیهای ما، دوستان متممی علاقهمند به درس روانشناسی پول از درسهای زیر هم استقبال کردهاند:
تاریخچه پول | سواد مالی کودکان و نوجوانان
خودشناسی | شخصیت شناسی | مذاکره
افزایش عزت نفس | زندگی شاد | تصمیم گیری
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
مشارکت در بحث | تمرین اول
روی یک کاغذ، فهرستی از هزینههایی که در یک ماه اخیر انجام دادهاید تهیه کنید. همهٔ جزئیات لازم نیست. همین که چند نمونه از هزینهها را روی کاغذ بیاورید کافی است (لطفاً هزینهها را زیر این درس ننویسید).
برای هر هزینه، یک عنوان انتخاب کنید. مثلاً ممکن است هزینهٔ کتاب را زیر عنوان «سرگرمی» یا شاید زیر عنوان «یادگیری» ثبت کنید. یا مثلاً هزینهٔ رستوران را زیر «سرگرمی» یا «تعامل با دوستان» ثبت کنید. قرار نیست برای بیست قلم هزینه، بیست عنوان پیدا کنید. شاید سه، چهار یا پنج سرفصل کافی باشد.
حالا که سرفصلها مشخص شده و زیر هر کدوم هم یک یا چند قلم هزینه نوشتهاید، فکر کنید و ببینید هزینههای دیگری هم در ماه گذشته بوده که بتوانید زیر این عنوانها اضافه کنید؟
بعد از این که سه مرحلهٔ قبل را روی کاغذ انجام دادید، در اینجا صرفاً چند مورد از عناوین و سرفصلهای حسابداری ذهنیتان را بنویسید.
مشارکت در بحث | تمرین دوم
هزینهٔ اشتراک متمم را زیر چه عنوان سرفصلی قرار میدهید؟ (صرفاً برای کنجکاوی میپرسیم. قطعاً پاسخِ درست و غلط ندارد). چه هزینههای دیگری را در این سرفصل ثبت میکنید؟
مشارکت در بحث | تمرین سوم
سرفصلهای حسابداری مادر و پدرتان را – در حدی که حدس میزنید و میشناسید – با سرفصلهای حسابداری زندگی خودتان مقایسه کنید.
کدام سرفصلها در حسابداری ذهنی آنها وجود داشته که در حسابداری ذهنی شما وجود ندارد؟
شما کدام سرفصلها را حسابداری ذهنی خود افزودهاید که در حسابداری والدینتان وجود نداشته است؟
فایل صوتی حسابداری ذهنی
یکی از فایلهای رادیو متمم به بحث حسابداری ذهنی اختصاص دارد. محمدرضا شعبانعلی در این فایل صوتی پنجاه دقیقهای دربارهٔ موضوعاتی مانند مفهوم حسابداری ذهنی، نحوهٔ مشخص کردن سرفصلهای حسابداری ذهنی و توصیههایی دربارهٔ حسابداری ذهنی کارآمدتر میپردازد. این اپیزود را میتوانید در صفحهٔ زیر گوش داده یا دانلود کنید:
تقلب در حسابداری ذهنی
اگر بخواهیم با خودمان صادق باشیم، میپذیریم که گاهی اوقات در حسابداری ذهنی تقلب میکنیم. یعنی حتی وقتی پای کس دیگری در میان نیست، خودمان سعی میکنیم خودمان را گول بزنیم تا بتوانیم برای کارها و هزینهها و تصمیمهایی که در ذهن داریم، بودجه جور کنیم.
کتاب دلارها و منطق ما (Dollars and Sense) نوشته دن اریلی کتابی درباره حسابداری ذهنی و سایر جنبههای اقتصاد رفتاری است و یکی از موضوعاتی که در این کتاب به آن پرداخته شده، همین فریبکاریهاست. روایت متمم از این بحث را میتوانید در درس زیر بخوانید:
چند مقاله درباره حسابداری ذهنی
در حدی که ما در درس روانشناسی پول متمم لازم داریم، آنچه در این درس و درسهای بعدی درباره تعریف حسابداری ذهنی و کاربرد آن گفته شده کافی است.
اما اگر قصد داشته باشید چند مقاله حسابداری ذهنی بخوانید، بهترین نقطهی شروع، دو مقالهای است که ریچارد تیلر در این زمینه منتشر کرده است.
فایل PDF هر دو مقاله را میتوانید از طریق لینکهای زیر دانلود کنید.
او در مقاله اول بیشتر به بحثهای عمومی و توصیف و تعریف حسابداری ذهنی پرداخته و در مقالهی دوم، به تأثیر حسابداری ذهنی بر رفتار مصرف کننده را بررسی کرده است.
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مبانی روانشناسی پول به شما پیشنهاد میکند:
- دوره روانشناسی پول | اهمیت پول، معنای پول و مدیریت پول در زندگی
- برنامه ریزی مالی شخصی چیست؟ | مشاور مالی شخصی چه میکند؟
- اقتصاد رفتاری چیست؟ | دانش مالی رفتاری چه میگوید؟
- بررسی تصمیم گیری اقتصادی جانوران | میمونها و طوطیها
- مالی درمانی (Financial Therapy) چیست؟
- ریچارد تیلر (ریچارد تالر)
- آدریان فرنهام | از روانشناسی پول تا رفتارشناسی در محیط کار
- پرسشنامه MBBS آدریان فرنهام: سنجش نگرش پولی
- روانشناسی پول و رابطه پول و امنیت
- روانشناسی پول و بحث رابطه پول با تلاش و توانایی
- روانشناسی پول و وسواس پولی
- روانشناسی پول و تمایل به نگهداری پول
- روانشناسی پول و نگرش پولی و ناکافی بودن پول
- روانشناسی پول و رابطه پول و قدرت
- خرید تکانشی و انواع آن | تصمیم لحظهای برای خرید
- خرید درمانی: راهکاری برای بهبود ناراحتی و افسردگی؟
- مطالعه تکمیلی: انسان، حیوان اقتصادی نیست (دربارهی عدد ۱۳۷)
- مالیات بر گناه | آیا مالیات گناه میتواند یک راهکار اثربخش باشد؟
- حسابداری ذهنی چیست؟ | تعریف حسابداری ذهنی و چند مثال
- حسابداری ذهنی | فایل صوتی رایگان
- حسابداری ذهنی و روشهای خلاقانهی خود فریبی | دن اریلی
- به جای خریدن یک موبایل گرانقیمت…
- پیش نویس پولی چیست؟ | Money Script
- کدام را انتخاب میکنید: به دست آوردن یا خرج کردن پول؟
- پیش نویس های پولی | اجتناب از پول و بحث دربارهٔ پول + پرسشنامه
- پیش نویس های پولی | تقدیس و پرستش پول + پرسشنامه
- پیش نویس های پولی | پول و جایگاه اجتماعی + پرسشنامه
- پیش نویس های پولی | نگهبان پول + پرسشنامه
- آیا میتوان از «ظرفیت پول داشتن» صحبت کرد؟
- پورتفولیو چیست؟ مدیریت پورتفولیو به چه معناست؟
- کتاب کج رفتاری (شکل گیری اقتصاد رفتاری) نوشته ریچارد تیلر
- کتاب دلارها و منطق ما (دن اریلی)
- کتاب نابخردی های پیش بینی پذیر | دن اریلی
- درآمد پایه همگانی – شما آن را چگونه میبینید؟
- کتاب روانشناسی پول | آدریان فرنهام
- کتاب سقلمه (تلنگر) | طراحی محیط برای تأثیرگذاری روی انتخابها
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای آشنا شدن بیشتر با متمم به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کنید و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید.
توجه داشته باشید که خرید ششماهه و یکساله بهترتیب معادل ۲۰٪ و ۳۸٪ تخفیف (نسبت به خرید یکماهه) محسوب میشوند.برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
با سلام
در مورد حسابداری و سر فصل های ان به صورت تمیرینی اینگونه ابتدا به ساکن شروع میکنم جهت یادگیری مکتوب
۱٫ هزینه یادگیری و اموزش و توسعه فردی
الف هزینه تست های مربوط به تز دکتری
ب هزینه های متمم ویژه
ج هزینه های آزمون برای همسر
۲٫ هزینه های جاری
الف هزینه مایحتاج روزمره برای خانواده
ب هزینه های رفت و امد و ایاب و ذهاب
ج هزینه بروز رسانی وسایل منزل
۳٫ هزینه ای مربوط به حوزه پس انداز
الف) خرید طلا برای خانواده
سپاس. این فقط یک تمرین است
وقتی ازدواج کردم، همسرم پیشنهاد داد برای مدیریت مالی بهتر، تمامی مخارج رو بنویسیم. من خودم رو برای ورود به بازار کار آماده میکردم و برای یادگیری زبان متداول برنامه نویسی، پروژه ای برای خودم تعریف کردم که مدیریت مالی منزل بود. و دسته بندی مخارج و درآمدها یکی از جداول پایه ای بود که طراحی کردم.
مخارج: خوراک، پوشاک، تندرستی و درمان، تنقلات(از فست فود تا آدامس?)، حمل و نقل، فرهنگی، تفریحی، …و درآمدها مثل حقوق، پروژه های جانبی، …
بعدها گزارش های متنوع و جالبی از آن استخراج کردیم.
تمرین ۱:
۱- هزینه های ضروری (مثل خوراک و پوشاک، رفت و آمد)
۲- هزینه های سلامتی (مثل چک آپهای پزشکی، ورزش، تراپی )
۳- هزینه های آموزش و یادگیری (مثل خرید کتاب، مشارکت در کارگاه، لوازم التحریر)
۴- بخشی از درآمد صرف کارهای نیک
۵- هزینه های حال خوب کن ( مثل کافی شاپ، هدیه به دوستان )
۶- پس انداز و سرمایه گذاری
۷- هزینه های پیش بینی نشده
خیلی وقتها هزینه های حال خوب کن با هزینه های آموزشم یکی میشه.
تمرین ۲:
قاعدتاً متمم (با اولویت و ضرورت بالا) اولین گزینه در لیست هزینه های آموزش و یاد گیری هست و خیلی مواقع در لیست هزینه های حال خوب کن هم قرار می گیره و با اون همپوشانی داره.
هزینه های دیگه خرید کتاب هست که این اواخر بیشتر این خریدها هم مرتبط با معرفی کتابهای متمم هست.
به زبون ساده، متمم در ذهن من بی رقیبه در این زمینه.
تمرین ۳: سرفصل خاصی ازشون در ذهنم نیست، اما چیزی که به چشم میومد: هزینه زیادی رو صرف مهمان و مهمان داری می کردند، هزینه کتاب ( به ویژه پدرم)، کار خیر ( هم پدر و هم مادر) ، تغذیه سالم و تفریح.
بعد از خوندن این مطلب، چیزی که برام جالب و لذتبخش بود این بود که چندین ساله دارم با این روش زندگی میکنم، فقط دستهبندیهایی که برای خودم تعریف کردم کمی متفاوت با محتوای این درس هست.
من همه هزینههایی که میکنم رو در شش دسته قرار میدم.
۱- هزینههای روزمره زندگی.
۲- هزینههای مربوط به کسبوکار.
* مثلا اگه یکروز بخاطر خستگی، سوار تاکسی شدم و روز دیگه برای رفتنن به یک قرار ملاقات کاری، هزینه عنوان «تاکسی» رو در دو دسته مختلف ثبت میکنم.
۳- هزینههای آموزش: هر ماه بخشی از درآمدم رو صرف آموزش میکنم. مثل خرید کتاب، اشتراک متمم، شرکت در دورههای آموزشی و …
۴- خیریه: از نظر من، خیریه لزوما به معنی کمک به یک فرد نیازمند نیست، بلکه میتونه هدیه دادن به یک دوست یا اعضای خانواده باشه و همیشه سعی کردم مبلغی رو به این موضوع اختصاص بدم.
۵- تفریح، لذت و سرگرمی.
۶- هزینههای بیهوده: هرچقدر هم که به هزینههامون حساس باشیم، بازهم گاهی اوقات در شرایطی قرار میگیریم که با خرید هیجانی یا غیرضروری، پولی رو از دست میدیم. بنابراین من برای خودم یک دسته تعریف کردم که این نوع هزینهها رو توش ثبت میکنم. با این کار تونستم هزینههای بیهودهم رو به حداقل برسونم.
۱- از اونجایی که من برای هزینه و درآمد خودم از اپ تو گوشی استفاده می کنم، جواب سوال اول کاملا برای من مشخصه.
۲- هزینه اشتراک متمم جزو هزینه های آموزش هست که ماهیانه درصدی از درآمدم رو بهش اختصاص میدم و در سالهای اخیر این درصد بیشتر شده چرا که به نظرم نوعی سرمایه گذاری محسوب میشه. هزینه دوره ها و کتابها هم در همین سرفصل قرار میگیرند.
۳- در خانواده ای که من در اون بزرگ شدم تقریبا همه سرفصلهایی که من برای خودم دارم رو پیش از این هم در خانواده داشتیم و فقط به نظرم سهم هزینه های تفننی خیلی کمتر از چیزی بود که من الان در سرفصل های هزینه ها دارم.
من زمان آشناییام با متمم متوجه شدم که همزمان نیازم به پیشرفت، یادگیری و سرگرمی را میتوانم در همین سایت بر طرف کنم. همان زمان با حسابی سرانگشتی برای سه سال اشتراک خریدم. برای همین متمم را در سرفصل یادگیری و توسعۀ فردی میبینم.
خانوادۀ من همیشه حسابی برای هزینۀ درمان داشت. من تقریباً دوسال است که این حساب را در ذهنم باز کردهام. شاید برایتان جالب باشد که ورزشکردن، خوراک سالم داشتن و اصلاح سبک زندگیام را از همین جنس میبینم؛ لذا هزینۀ ماهانه ۲ میلیون تومان برای باشگاه که سالی ۲۴ میلیون میشود، در قیاس با جراحیهای کلینیک زخم یا حتی کلینیک زیبایی، بهچشمم ناچیز میآید.
۱-چند مورد از عناوین و سرفصلهای حسابداری
خوراک، واجبات، تفریحات، توسعه فردی، ….
۲- هزینهی اشتراک متمم
قطعا توسعه فردی
۳-سرفصلهای حسابداری پدر و مادر
راستش خیلی نمیتونم به این سواال جواب بدم، من رو در جریان مسایل مالی خودشون نمیزاشتن
۱_در یک ماه گذشته عمده هزینه های من صرف هزینه های ضروری و رشدو یادگیری و پس انداز و تفریح شده.
۲_متمم رو تو سرفصل رشد و یادگیری و همینطور تو سرفصل احساس رضایت نسبی و مطالعه قرار دادم.
۳_عمده سرفصل های هزینه خانواده میشع ضرورت،ولی اونا از سر دلخوشی خیلی به نوه ی خودشون هم میرسن!
سلام
عمده هزینه های من در بخش هزینههای ضروری، تفریحی، سرمایه گذاری و رشد و پیشرفت زندگی خلاصه می شود.
خرید اشتراک متمم در زیر سرفصل رشد و پیشرفت قرار داده شده.
در یک ماه گذشته عمده هزینه های من صرف هزینه های ضروری و سرفصل رشد و یادگیری شدند.سرفصل های ذهنی من به هزینه های ضروری ، رشد و یادگیری، تفریح ،بخشش اختصاص یافته است..سرفصلی که در ذهن من بر خلاف خانواده ، تشکیل شده هزینه برای رشد و یادگیری است .
پس هزینه تمدید اشتراک متمم ، جز هزینه رشد و یادگیری می شود.
حدود ۹ سالم بود که در یکی از برنامه های کارتونی تلوزیون یک جشن تولد دیدم که خیلی رویم تاثیر گذاشت چند کودک فقیر می خواستند برای دوستشان تولد بگیرند اما آه در بساط نداشتند پس از هم فکری نانی خریدند و چند چوب کبریت رویش گذاشتند و آنها را روشن کردند و آن دوست تازه متولد شده وقتی برای آغاز مراسم به اتاق جشن آمد در تصورش نان و چوب کبریتهای روشن را کیکی گرانقیمت با شمع های زیبای مجلسی می دید و از خوشحالی در پوست خودش نمی گنجید و این موضوع آنقدر برای من جذاب جلوه کرد که بارها و بارها امتحانش کردم از آن به بعد به مرور تفکری در من ایجاد شد که همه چیز در ذهن آدم هاست ثروت، قدرت، خوشبختی و بدبختی و هر چه بزرگتر شدم و خواندم و تجربه کردم نه تنها چیزی از ماهیت آن باور در من خدشه دار نشد بلکه بر ضخامت مقبولیتش نیز افزوده شد
این را گفتم که بگویم با این روش هزینه های شخص من، تاکید می کنم( شخص من و نه خانواده که بالاخره هزینه های مختلف، مسکن و خوراک و پوشاک و… را شامل می شود) بعنوان هزینه ضروری بسیار اندک است و هر چه را نیاز داشته باشم به شیوه ای بدستش می آورم شاید اندکی اغراق گونه به نظر بیاید اما برای هر نیازی، روش اکتسابش را بدست آورده ام در ایاب و ذهاب از راننده شخصی گرفته تا رانندگی توسط خودم، استفاده از اتوبوس، مترو، دوچرخه و حتی پیاده روی را در کنار هم دارم و حسب ضرورت استفاده می کنم یا در مقوله کتابخوانی، هم کتابخانه های خوب زیادی سراغ دارم که طبق برنامه به آنها سر میزنم از کتابخانه محلی گرفته تا کتابخانه های فرهنگسراها و کتابخانه ملی و کتابخانه های دانشگاه، و هم دوستانی متنوعی دارم که نیاز های یکدیگر را در این زمینه برطرف می کنیم اگر هم کتابی باشد که به آن نیاز ضروری داشته باشم بصورت آنلاین ( به دلیل مزایایی که دارد) خریداریش می کنم یا در موضوع سفر از استقرار در بهترین هتل ها تا مهمانسراهای اداری و خانه های اقوام و دوستان و حتی چادر زدن در دشت و دمن در برنامه ام وجود دارد
نکته جالب توجه برای تاکید بر باور ذهنی: بیماران «پی کی یو»از جمله بیمارانی هستند که ناگزیزند غذاهای رژیمی مخصوص مصرف کنند و قادر به خوردن غذاهای معمولی که ما استفاده می کنیم نیستند در سالهای اخیر عده ای افراد خوش فکر و خلاق برای اینکه احساس تنوع غذایی را در این عزیزان ایجاد کنند به همان غذاهای رژیمی، شکل و شمایل گوشت و کباب و میوه های مختلف میدهند تا آنها هم اگر چه امکان مصرف آنها را ندارند لااقل به لحاظ ذهنی احساس فقدان این غذاها را نداشته باشند یا به زبان خودمانی تر ” دلشان نخواهد”.
و اما حکایت من و متمم حکایت” یک نفر آمد و از حاشیه در متن نشست” است ابتدا تفننی بود اما در پروسه ای دو سه ماهه به ضرورت برایم تبدیل شده است بی اغراق گمشده ایست که یافته امش و انشالله با آن خواهم ماند.
۱/
– نیاز های اولیه
– رشد و یادگیری: خرید اشتراک متمم
– برای خوشی دل: خرید هدیه
– رفت و آمد: هزینه سوخت / هزینه اسنپ
۲/
با اینکه در هزینه ها متمم را زیر مجموعه رشد و یادگیری قرار دادم اما خیلی وقتها برای خوشی دل هم اشتراک خرید می کنم.(وقتی متمم رو دارم احساس آرامش می کنم)
۳/
الان که فکرش رو می کنم سرفصل های مشترک زیادی با پدر و مادرم دارم(شاید به خاطر سنم باشد و شاید به خاطر عدم استقلال) اما سرفصل یادگیری و رشد را خودم به سرفصل هایم اضافه کرده ام و از این بابت خوشحالم
سلام به دوستای متممی عزیز
من همیشه همه سرفصلهای زندگیم، چه مالی باشه و چه غیر مالی به سبک ماتریس آیزنهاوره(توضیح نمیدم چیه که دوستایی که نمیدونن یکم روحیه محققی پیدا کنن و با یه سرچ ساده بفهمن چی چیه!)
همیشه یه سری هزینه ها فوری و ضروریه که باید انجام بشه؛ بی فوت وقت! بیشتر اوقات زندگیم آموزش و تعالی خودم توی این دسته بوده، شده از شکمم زدم ولی کتابم رو خریدم، دوره م رو ثبت نام کردم، اشتراکمو خریدم؛ اما خب نمیشه بگیم همیشه اینطور بوده واسه همین هم گاهی اوقات جز دسته ضروری اما غیر فوری طبقه بندی کردمش تا سر فرصت و جیب پر تهیه اش کنم؛ مثل دوره وکسلر که برای علایق شخصیم گرفتمش، اما چون قیمتش بالا بود یکم توش صبور بودم و طول کشید تا بخرمش.
هزینه خورد و خوراکمم همیشه جز دسته فوری و ضروریه.
اما خرید چیزای دیگه همیشه برای من که تربیت خانوادگی مقتصد و پول محوری داشتم، سخته! همیشه بای دیفالت میره توی دسته غیر فوری و غیر مهم و غیر ضروری …. کلی باید با خودم کلنجار برم تا مثلا یه شلوار بخرم، یه عطر بخرم و قس علی هذا…
پ.ن : به دوستایی که از ماتریس آیزنهاور خوششون اومد پیشنهاد میکنم کتاب ۵۰مدل تصمیم گیری برتر نوشته چیلر و کروگروس نشر چالش رو پیشنهاد میکنم. باشد تا رستگار شویم
من حدودا سال ۹۶ با متمم آشنا و عضو آن شدم(فکر کنم با دیدن برنامه ماه عسل با حضور محمدرضا) از آن زمان تا تیر ۱۴۰۰ در حسابداری ذهنی خودم هیچ تعریفی برای هزینه اشتراک متمم و همینطور مدت زمان قابل اختصاص به متمم نداشتم. یعنی متمم را حتی در فهرست وب گردی و تفننی های خودم جای نداده بودم.
(بنظرم بحث حسابداری ذهنی فقط برای هزینه پولی نیست؛ برای صرف وقت و زمان خودمان هم می توانیم از همین مدل حسابداری ذهنی استفاده کنیم.)
از خرداد ۱۴۰۰ یک سرفصل ضروری هم برای هزینه اشتراک متمم و هم در مورد زمان قابل اختصاص به متمم باز کرده ام و مانند کارهای ضروری از زمان و پول خود، صرف آن می کنم.
متمم را در سر فصل درک بهتر جهان برای خودم طبقه بندی می کنم وکتاب،دوره،پادکست ،فیلم نیز در این سرفصل قرار دارند؛من هزینه هایم را به ۷ دسته کلی: غذای روح،غذای جسم،ضروریات ،کسب وکار،خود ۶۰ ساله ام و حال خوب تقسیم می کنم ؛خرید کادو برای دیگران ،صدقه دادن و… در دسته غذای روح،هزینه باشگاه،دارو و…در غذای جسم،خود ۶۰ ساله ام نیز بخشی از حسابداری مالی من هست که برای آن دست به سرمایه گذاری میزنم و اما حال خوب: خرید عطر مورد علاقه ام،خرید جا سوییچی،دکوری،لگو،پازل و…
به نظرم با توجه به بودجه مالیم در یک ماه نمی توانم برای همه موارد دست به خرید بزنم ولی هر کدام که نباشد طعم زندگی ام به یک طغم خاص جهت پیدا میکند.
سلام
در مورد مثال عطر باید بگم که اگه عطر رو برای خودم بخرم و بشکنه دیگه عطر نمی خرم و اینطوری حساب می کنم که ۴۰۰ تومن از دست دادم، ۲۰۰ تومنی که گم کردم و عطر به ارزش ۲۰۰ تومن و شاید تا چند وقت چیزی نخرم. ولی اگه عطر رو به عنوان هدیه خریده باشم، برمی گردم و یکی دیگه میخرم.
در دسته اول که توضیح دادم: عطر برای خودم، تو سر فصل تفنن هست
در دسته دوم: خرید عطر برای دوست در سر فصل الزامات هست
و همینطور حق اشتراک متمم در سر فصل رشد فردی که جز الزامات نیست ولی ضروری هست قرار میدم.
سلام
به نظر من سرفصل هایی که شخص هزینه های زندگی رو درون آنها دسته بندی میکنه(در ذهنیش، و غالبا به صورت ناخودآگاه). برگرفته از تجربه زندگی او و باور هایی است که از طرف جامعه پذیرفته یا ….
نمی شه گفت کدام ها بهتر است و کدام ها خیر . شایسته آن است که در مورد آنها فکر کرده و احتمالا دست به اصلاح زند(طبق هدف آینده خویش)
متمم برای من در دو دسته توسعه فردی و توسعه کاری قرار میگیره!
اما اگر بخوام دقیق ترم مشخص کنم بصورت زیر هست:
دسته اصلی یادگیری، رشد و توسعه : ۱- توسعه مهارت فردی ۲- توسعه مهارت فنی ۳- توسعه مهارت کاری/مدیریتی 4- توسعه مالی
که مطالب مرتبط با دوره MBA متممم در زیر دسته توسعه کاری/مدیریتی
و
مطالب روانشناسی و توسعه فردی متمم در زیر دسته توسعه مهارت فردی، قرار میگیرند.
(بطور مثال اگر فایل صوتی نقطه شروع رو خریداری کردم، همزمان میتونم فایل صوتی برندسازی رو هم خریداری کنم چون هر کدوم در دوسته مختلف ذهنی برای من قرار میگیرند)
با بررسی اجمالی هزینه های اخیرم این سر فصل های ذهنی رو براشون انتخاب می کنم؛ پیش آمده/هدیه/پوشاک(که بخشی اش ضروری بوده و بخشی هم میشه به عنوان خوشتیپ تر شدن جزو سرفصا غیر ضروریات یا تفریح دونست)/
پیگیری مباحث محمدرضا و هزینه بابت یادگیری هرچی که بگه رو جزو سرفصل های به روز بودن و انسان عمیق تر شدن و پیدا کردن سوالام میشه به حساب آورد که جزو اولویت هامه.
من اگه کیف پولمو گم می کردم دیگه عطر رو نمی خریدم و اینجوری خودمو تنبیه می کردم و با شاید خودمو راضی می کردم که فرض کن عطر رو خریدی و تموم شده و دیگه ناراحت نباشم به خاطر از دست دادن پول م