تعریف شخصیت چیست؟

به نظر میرسد وقتی از شخصیت شناسی حرف میزنیم، یا دربارهی شخصیت کسی اظهارنظر میکنیم، تا حد خوبی میدانیم دربارهی چه چیزی صحبت میکنیم.
همچنین اگر کسی به شما بگوید که از نظر شخصیتی با همکارش تفاوت دارد و به همین علت، تعارضهای فراوانی را در محیط کار تجربه میکند، احتمالاً فکر میکند منظور خود را به صورت واضح و شفاف بیان کرده است.
وجود تقاضای قابلتوجه برای کتابهای شخصیت شناسی و نیز انواع کلاسها و دورههای آموزشی درباره شخصیت، مورد دیگری است که ممکن است باعث شود فکر کنیم شخصیت و شخصیت شناسی برای اغلب انسانها، اصطلاحاتی شفاف و دارای تعریف مشخص هستند.
اما اگر کمی جستجو کنید و بخواهید بفهمید که «شخصیت یعنی چه؟»، به سرعت به نتیجه میرسید که بر سر تعریف شخصیت در روانشناسی اتفاقنظر وجود ندارد و در مورد شخصیت، هر کس دیدگاه و سلیقهی خود را مطرح کرده است. بنابراین اصلاً نمیتوانید به سادگی شخصیت را تعریف کنید.
اجازه بدهید ابتدا چند تعریف شخصیت را با هم بخوانیم و مرور کنیم و سپس به سراغ تعریف کاربردی شخصیت برویم (لازم نیست این تعریفها را به خاطر بسپارید. صرفاً به تنوع آنها توجه کنید):
تعریف شخصیت شناسی از نگاه Rychlak
دغدغهی ما در شخصیت شناسی این است که سبکهای مختلف رفتار را که ارگانیسمهای مختلف [از جمله انسان] بر حسب عادت از خود بروز میدهند، مطالعه کنیم.
تعریف شخصیت از نظر Patrick و Carrion
شخصیت یعنی مجموعهی دریافتها، هیجانها، ذهنیتها، انگیزهها و اقدامهای یک فرد در تعامل با شرایط محیطی مختلف.
تعریف و مفهوم شخصیت از نگاه بی اف اسکینر (از دانشمندان بزرگ در روانشناسی رفتارگرا)
شخصیت یک مفهوم غیرضروری است و اصلاً به تعریف چنین واژهای نیاز نبوده و نیست.
تعریف شخصیت از نگاه Albert Ellis
شخصیت شامل رفتارها، سبک فکرها، شیوهی حرف زدن، درک محیط و تعاملهای بین فردی است که پیوسته [بر اساس یک الگوی قابل تشخیص] در یک فرد مشاهده میشود.
تعریف شخصیت شناسی از نگاه Robert Ewen
شخصیت شناسی به جنبههایی از رفتار هر فرد میپردازد که «مهم بوده» و «در طول زمان، نسبتاً پایدار هستند.»
مهمترین نکتهای که باید در این تعریفها مد نظر قرار دهیم این است که تعریف رفتار و شخصیت، شباهتها و اشتراکاتی دارند. اما آنچه شخصیت را از رفتار متمایز میکند، پیوستگی، دوام و بقاء الگوهای رفتاری است: یک بار فریاد زدن، یعنی شما عصبانی شدهاید (رفتار)؛ اما به صورت مکرر و در شرایط مختلف فریاد زدن بر سر این و آن، میتواند به این معنا باشد که شما عصبی و نوروتیک هستید (شخصیت).
[ دانلود فایل PDF تعریف شخصیت ]
چرا بر روی تعریف شخصیت توافق نظر وجود ندارد؟
شخصیت شناسی به شناخت شخصیتِ انسان میپردازد و زمانی میتوان به تعریفی واحد از شخصیت رسید، که تعریف انسان برایمان مشخص و شفاف باشد.
اما دانشمندان و محققان مختلف، نگاههای متفاوتی نسبت به انسان داشتهاند. این تنوع دیدگاهها، در تعریف شخصیت هم منعکس شده است.
مثلاً در اولین تعریفی که نقل کردیم (ریچلاک)، از اصطلاح ارگانیسم استفاده شده است. این نشان میدهد که ریچلاک علاقه نداشته انسان را از سایر موجودات زنده تفکیک کند و معتقد بوده که همان ابزارهایی که برای شخصیت شناسی انسان مورد استفاده قرار میگیرند، میتوانند (یا باید بتوانند) برای تحلیل رفتارهای یک سگ یا گربه یا حتی یک قارچ نیز بهکار گرفته شوند.
اما در بسیاری از تعاریف دیگر، مشخصاً به انسان اشاره شده و میتوان نتیجه گرفت که ارائهدهندگان آن تعریفها، انسان را موجودی متمایز از سایر جانداران در نظر گرفتهاند.
از سوی دیگر، کسی مثل اسکینر که از دانشمندان کلیدی در روانشناسی رفتارگراست، اعتقادی به ارادهی آزاد ندارد و موجودات را یک ماشین پیچیدهی مکانیکی با توانایی یادگیری به کمک شرطی سازی میداند.
پس به سادگی میتوان حدس زد که چرا اسکینر علاقهمند به تعریف شخصیت نیست. او نمیتواند ویژگیها و صفاتِ باثباتی را برای انسان تصور کند و معتقد است که این ماشین مکانیکی، در طول زمان و در شرایط مختلف، میتواند به کلی تغییر کند.
تعریف شخصیت در درس شخصیت شناسی متمم چیست؟
از آنجا که ما در متمم، باید شخصیت شناسی را در کنار درسهای دیگری مانند مهارت ارتباطی، رابطه عاطفی، حمایت اجتماعی، تحلیل رفتار متقابل، مذاکره، رفتار سازمانی و مدیریت منابع انسانی قرار دهیم، طبیعتاً تعریفی را ترجیح میدهیم که بتواند در آن درسها هم به کارمان بیاید.
چون فرض ما بر این است که دوستان عزیز متممی، درس شخصیت شناسی را نه فقط به خاطر آشنایی با تاریخچه و روند تکامل یک علم، بلکه با هدف توسعه مهارتهای فردی خود مطالعه میکنند و میآموزند.
بر این اساس و با این مفروضات، از میان تعریفهای متنوعی که در منابع مختلف ارائه شده، متمم در پاسخ به این پرسش که شخصیت چیست، تعریف زیر را معیار قرار میدهد.
نکاتی که در این تعریف مطرح شده، هم برای کاربردهای مد نظر متمم مفید است و هم در بسیاری از منابع، مورد اشاره و تأیید قرار گرفتهاند:
شخصیت شناسی به الگوهای نسبتاً ثابت در ویژگیها، صفات و رفتار هر فرد میپردازد؛
و به ما کمک میکند رفتارهای او را در شرایط و وضعیتهای مختلف، درک و پیشبینی کنیم.
شخصیت آن چیزی است که یک فرد را نسبت به افراد دیگر متمایز کرده و به فردیت او معنا میدهد.
فردیت و Individuality، کلمهی کلیدی این تعریف است.
هیچ دو نفری را نمیتوانید بیابید که شخصیت کاملاً یکسان داشته باشند. حتی اگر چند مولفهی مشخص (به فرض: برونگرایی، صداقت، ثبات هیجانی) در نظر بگیرید و بخواهید همهی انسانها را بر اساس همین مولفهها بسنجید، شیوهی ترکیب این مولفهها از فردی تا فرد دیگر تغییر میکند.
اگر کمی از دقت علمی فاصله بگیریم، میتوان شخصیت هر فرد را به یک سوپ تشبیه کرد که شاید مواد تشکیلدهندهی آن، با سوپ شخصیتی فرد دیگر، مشابه باشد، اما سهم و ترکیب مواد، باعث میشود که طعم متفاوتی شکل بگیرد.
اگر این توضیح آخر برایتان کمی مبهم است، نگران نباشید.
در درسهای بعد (خصوصاً هنگام بررسی تفاوت تیپ شناسی و شخصیت شناسی) در اینباره بیشتر صحبت خواهیم کرد.
Personality از ریشهی Persona است. این واژه، در زبان لاتین برای نقابی به کار میرفته که بازیگران تئاتر روی صورت خود میگذاشتهاند تا چهرهی خود را با نقشی که در نمایشنامه از آنها انتظار میرفته تطبیق دهند. البته به تعبیر متخصصان ریشه شناسی، این واژه به تدریج در اثر گسترش معنایی، به آن مفهومی رسیده که ما امروزه به کار میبریم.
با این توضیحات، میتوان گفت اصطلاح شخصیت که ما بهکار میبریم، به مفهوم روانشناسی Personality بسیار نزدیکتر است. چون شخصیت از ریشهی شاخص است و به ویژگیهایی اشاره دارد که هر فرد را در میان سایر افراد، مشخص و متمایز میکند.
چرا نام بسیاری از بزرگان روانشناسی را در فهرست کسانی که شخصیت را تعریف کردهاند نمیبینیم؟
هر جا به دنبال تعریف شخصیت بگردید، اغلب تعریفها، از نویسندگان کتابهای مرجع (تکستبوکها) و مقالات پراکنده نقل میشود. علت این است که بسیاری از بزرگان شخصیت شناسی، مستقیماً به تعریف واژهی شخصیت نپرداختهاند؛ بلکه صرفاً شخصیت انسان را تحلیل کردهاند. سپس این افراد دانشگاهی بودهاند که با مطالعهی کار آنها، کوشیدهاند استنباط کنند که واژهی شخصیت در نوشتهها و نگرش هر یک از این بزرگان، چه مفهومی داشته است.
دسترسی کامل به مجموعه درسهای خودشناسی و شخصیت شناسی برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است. با فعال کردن عضویت ویژه در متمم، به درسهای بسیار بیشتری نیز دسترسی پیدا میکنید:
ضمناً بررسیهای ما نشان داده در میان دوستان متممی، کسانی که به درسهای شخصیتشناسی علاقهمند بودهاند، برای مطالعهی درسهای زیر هم وقت صرف کردهاند:
تحلیل رفتار متقابل | زندگی شاد | افزایش عزت نفس | کوچینگ | مشاوره مدیریت
کاریزما | مدیریت استرس | تصمیم گیری | روانشناسی پول | استعدادیابی | یادگیری
تحلیل رفتار متقابل | هوش هیجانی | مهارت ارتباطی | رابطه عاطفی | مسیر شغلی
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری شخصیت شناسی به شما پیشنهاد میکند:
- شخصیت شناسی (روانشناسی شخصیت)
- اهمیت شخصیت شناسی در چیست؟
- دامهایی که باید هنگام یادگیری و آموزش شخصیت شناسی مراقبشان باشیم
- تعریف شخصیت چیست؟
- رفتار شناسی، تیپ شناسی و شخصیت شناسی چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟
- آیا میتوان سبدی از مدلها و تست های شخصیت شناسی تشکیل داد؟
- گوردون آلپورت
- صفات شخصیتی | نظریه های صفاتی در شخصیت شناسی
- مدل پنج عاملی شخصیت (Big-5 یا Five Factor Model)
- تعریف برونگرایی چیست؟ شخصیت برونگرا چه ویژگی هایی دارد؟
- رابطه بین برونگرایی و رضایت شغلی
- آیا می توان از میزان برونگرایی عملکرد شغلی کسی را پیش بینی کرد؟
- تعریف وجدان و مسئولیت پذیری (شاخص C)
- باز بودن نسبت به تجربه های جدید
- سازگاری و موافق بودن | کسانی که در جستجوی توافق هستند
- نوروتیک یعنی چه؟ منظور از شخصیت نوروتیک چیست؟
- شخصیت شناسی حیوانات: گزارشی از تلاش برای ارزیابی ویژگی های شخصیتی حیوانات
- آیا آزمون های شخصیت شناسی برای استخدام اعتبار دارند؟
- استفاده از مدل پنج عاملی شخصیت در استخدام
- لایکهای ما در شبکه های اجتماعی چه ویژگیهایی از شخصیتمان را افشا میکنند؟
- تیپ شخصیتی A و B (به همراه پرسشنامه تیپ شخصیتی)
- تاثیر ماه تولد بر شخصیت | شخصیت شناسی بر اساس ماه تولد
- چند مقاله درباره نظریه پنج عاملی شخصیت (+ فایل PDF)
- کتاب نظریه های شخصیت شولتز | معرفی کتاب های شخصیت شناسی
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای آشنا شدن بیشتر با متمم به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کنید و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید.
توجه داشته باشید که خرید ششماهه و یکساله بهترتیب معادل ۲۰٪ و ۳۸٪ تخفیف (نسبت به خرید یکماهه) محسوب میشوند.برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
خیلی برایم تعاریف این بخش جالب بود و اینکه هر کس در سوپ شخصیت خودش چه مقدار مواد متفاوت ریخته است هم جالب بود اما به نظر من بعضی از عوامل خارجی مثل ادویه ها هم هستند که در رفتار و نوع شکل گیری هر شخصیت تاثیر میگذارند به عنوان مثال مکان زندگی یا خانواده یا محیط تحصیلی و دوستانش و….
شاخص پیش بینی پذیری ودرک آن به نظرم یکی از موارد بسیار مهم شناخت شخصیت است.وقتی ما الگوی رفتاری ثابت قابل درک پیش بینی پذیری را از یک فرد در ذهن داشته باشیم درواقع به بخش زیادی از شخصیت او هم آگاهی یافته ایم.
پس شخصیت رو میشه به نوعی اینطوری خلاصه کرد که شخصیت رفتار تبدیل شده به عادت هست
نه الزاما. رفتارهایی در شخصیت انسان وجود دارند که در زمان تولد شکل میگیرد و دیگر قابل تغییر نیست. این رفتارها در واقع خصوصیات ثابت خود فرد است که تغییر ناپذیر است. در حالتی که عادت رفتارهای تغییرپذیر هستند. برخی خصوصیات در شخصیت فرد مانند باورها و هدف ها و توانایی سازش برای رسیدن به هدف ممکن است در طول زمان تغییر کنند و به عادتی جدید تبدیل شوند که معرف شخصیت جدید فرد باشد.
رفتار وشخصیت انسانها در طول زمان شکل می گیرد وباتغییرات تدریجی روبرومیشودلذا باتوجه به تعریف های متفاوت از شخصیت .هر شخصی در طول زمان حیاتش ،شخصیتهای متفاوتی از خود ش نشان خواهدداد.
این برام خیلی جالبه که بر اساس نظر تعدادی از محققین، تابع چگالی احتمالی که از نمرات تعداد زیادی از افرادی که در تست شخصیتی خاصی شرکت کردن، بدست میاد، معمولا به صورت منحنی نرمال درمیاد (لینک ۱، لینک ۲) که این موضوع منطبق بر قضیه حد مرکزی هم هست.
یعنی اگر تعداد زیادی از افراد، در یک تست شخصیت شناسی که نمراتی به صورت طیفی داره، شرکت کنند، هرچند که هرکدومشون نمرات مختلفی کسب میکنند (و احتمالا هیچ دو موردی هم پیدا نمیشه که شبیه هم باشن) اما نمودار احتمالاتی نمرات به دست آمده، شبه نرمال میشه.
فکر میکنم شاید بتوان گفت به تعداد آدم ها، شخصیت وجود دارد. چون محیط زندگی، شرایط رشد، خانواده، ژنتیک و …. بر روی شکل گیری شخصیت اثر دارند و این عوامل در هیچ دو نفری یکسان نیست. فقط بر اساس نزدیکی و یا دوری برخی از رفتار ها و سادگی مطالعه می توان از گروه بندی ها کمک گرفت، حال آنکه در شرایطی با طراحی یکسان افراد یک گروه می توانند عملکرد کاملا متفاوتی از خود نشان بدهند.
به نظر من این تعریف ((شخصیت یعنی مجموعهی دریافتها، هیجانها، ذهنیتها، انگیزهها و اقدامهای یک فرد در تعامل با شرایط محیطی مختلف.)) گویاترین تعریف است. نمود بیرونی رفتارهای ما ناشی از شیوه فکر (مدل ذهنی ) و احساسات ماست . آنگونه که می اندیشیم و آنگونه که ادراک میکنیم.
Thoughts + Feeling = Behavior
افکار بیشتر ریشه در آموخته های ما دارد و احساسات ریشه در حواس پنجگانه و اعصاب.
وقتی کسی بداند که در تعریف یک موضوع، چقدر اختلاف نظر و عدم قطعیت وجود دارد، دیگر به این راحتی به دیگران برچسب نمیزند که کد شخصیت شما فلان است و به این سادگیها هم نتیجهگیری نمیکند که تجویز من برای شما این است که چنین کنید و چنان کنید.
باید با بلوغ بیشتری از این مباحث بهره برد.
با توجه به تعریفهای این درس از شخصیت، شاید بشه گفت شخصیت پاسخهای تکراری انسان به محرکهای بیرونی هست.
سوپ شخصیتی تعریف جامع و کاملی بود و فکر می کنم الگو برداری و آموزش های غیر مستقیم به شکل گیری شخصیت انسان سمت و سوی بسیار می دهد.
سلام
اولین بار اهمیت روان شناسی را از زبان استاد درس ریاضیات مهندسی شنیدم که گفت، کاش در کنار اینهمه درس پایه و اصلی و عمومی، ۴ واحد درس روانشناسی برای همه می گذاشتند.
بعدها که وارد تعاملات جدی در کار و اجتماع شدم، همیشه آن حرف استاد و نیازهای خودم و خلاهایی که وجود داشته هست، جلوی چشمم هست. و به هرکسی که آرزوی موفقیتش را دارم، پیشنهاد میکنم این مباحث را با دقت یاد بگیرد.
مهمترین نکته این درس از نظر بنده، آنجاست که می گوید: تعریف شخصیت منتج از تعریف انسان هست. و چه بسا یک مرحله بالاتر، جهانبینی.
درمورد مثال سوپ، مثال علمی تری به ذهنم میرسد. و آن تولید میلیونها بلکه میلیاردها رنگ از ترکیب سه رنگ اصلی است. انچه در مغز داوینچی هست نیز ترکیب این سه رنگ هست. و انچه یک انسان عادی نیز نقاشی می کند خروجی ان رنگها و یک مغز هست.
شخصیت شناسی اگه دقیق دقیق بخوایم بفهمیم و بررسی کنیم کلا علم پیچیدهای به نظر میاد
خب بذارید با دیدگاه تکاملی یه نگاه به شخصیت شناسی بندازیم!
با توجه به تعریف شخصیتی که متمم ارائه داد به علاوه اینکه سایر موجودات رو هم اضافه کنیم
با وضع اینکه اراده غیر مادی وجود نداره یا در واقع مانند اسکینر اراده مادی و غیرآزادی هست و در واقع ژنتیکی باشن همشون! و تحت محیط!
رفتار یک باکتری،جاندار ساده زمانی که مدام تجربه بشه به دست میاد! اما خود باکتری نمیتونه کامل متوجه بشه!. این ما هستیم که میتونیم باز پیش بینی کنیم اون چی میکنه! تازه در بعضی آزمایشات تحت شرایط دیگه ای ممکنه کار دیگه ای کنن! حالا طی این روند تکامل رو تا انسان پیش بیایم متوجه میشیم که به دلیل پیچیدگی ایجاد شده در ما انسانها و آگاهی برتری که داریم نسبت به بقیه موجودات و حالا تا حدودی شاید بتونیم شخصیت اونا رو بشناسیم!
نمیدونم شاید بنده دارم اشتباه میکنم ما موجودات سه بعدی بر بعد جهان تسلط داریم حال اگه بعد چهارمی باشه ما درک نمیکنیم شاید موضوع درک ما از انسان همینطوری باشه. من فکر میکنم که باید دید بالاتری از انسان داشته باشیم بعد۴ام باشیم
برای رسیدن به اینکه دقیق بفهمیم شخصیت انسان چیه بستگی به انسان شناسی ما داره و برای اینکه بفهمیم انسان چیه باید بفهمیم آگاهی ما چیه و مسئله خودآگاهی بسیار مسئله سخت و پیچیده تری هست! که تا الان تا حد زیادی حل نشده هست! و به نظر نمیاد حل شدنش به این زودیا باشه !
جملهای هست از ریچارد داوکینز دانشمند زیست شناسی که میگه ما هیچ وقت درک نخواهیم کرد آگاهی چیه همون طوری که یک میمون خودش رو کامل درک نخواهد کرد و این دیدگاه تکاملی ایشون هست
اول راه ورود به بحث شخصیت شناسی تشخیص اینکه مواد اولیه سوپ شخصیت ما چی هست خیلی برامون مفیده. مشخصا از تجربه شخصی خودم میگم که اون اوایل برام بسیار جذاب بود که بتونم از مولفه های تشکیل دهنده شخصیتی ام آگاه باشم
ولی در گذر زمان داستان برای من تغییر کرد! مواد اولیه کنار رفت و چیزی که برای من به عنوان یک دغدغه جذاب در شخصیت شناسی مطرح شد ترکیب یا همون سوپ اختصاصی و انحصاری خودم بود که بتونم بفهمم شباهت و تفاوت شخصیت من -مستقل از عوامل تشکیل دهنده- در شرایط مختلف با بقیه چیه
و دارم به این فکر میکنم که چالش این روزهام تلفیق بحث شخصیت شناسی خودم و موضوع انعطاف پذیری و تعدیل اون هست که پای خودآگاه و ناخودآگاه رو هم به این افکار برام باز کرده
من فکر می کنم جدای از حساسیتهای اندیشمندان در خصوص تعریف انسان و به تبع آن تعریف شخصیت، به هر حال این نکته پذیرفتنی و به نوعی ملموس هست که رفتار هر یک از انسانها در موقعیت های مختلف از الگویی نسبتا پایدار پیروی می کند. و این چالش اصلی نیست؛ بلکه چالش اصلی شناخت این الگوها و طبقه بندی مفید آنهاست.
مطالب مهمی که از این متن یادگرفتم:
تعریف شخصیت به دیدگاه ما از انسان بودن بستگی دارد.
رفتار های متوالی باعث ساخت شخصیت افراد میشوند .
شخصیت هیچ دو نفری ۱۰۰ درصد شبیه به هم نیست بنابراین برخورد با انسان ها هم نمیتواند یکسان باشد.
برای یک دانشمند یا نظریه پرداز درحوزه روانشناسی و روانکاوی شاید نیاز باشه که تعریفی از شخصیت داشته باشه که منعکس کننده چارچوبهای فکری اون باشه ولی برای ما متممی ها همون مثال سوپ کاربردی تر و قابل لمس تر هست.
بنظر من شخصیت ما حتی برای خود ما هم قسمتهای مجهول زیادی داره و به مرور زمان و در واکنش به موقعیتهای مختلف باعث میشه که خودمون، خودمون رو بهتر بشناسیم که شاید بعضا باعث شوکه شدن ما از روبه رویی با این ابعاد شخصیتمون باشه
شاید بتوانیم بگوییم تعریف شخصیت، مانند تعریف بسیاری از اصطلاحات مهم دیگر که معنایی گسترده دارند، بیشتر از اینکه به ما دیدی مشخص، ثابت و محدود را ارائه دهد، در پی ایجاد یک نوع نگرش گسترده است تا به مدد آن بتوانیم درک و فهم بهتری از رفتار و واکنشهای خود و دیگران در موقعیتهای مختلف داشته باشیم.
شاید نگاه اشتباهی به مباحث علمی باشد که انتظار داشته باشیم درنهایت الگوهایی مشخص و دقیق را از دل آنها بیرون بکشیم که برای ما استانداردهای فکری و رفتاری ثابت ایجاد کنند.
اگر با تعریفی که از شخصیت برای ما نهادینه میشود بتوانیم چارچوبهای غالب ذهنی را کنار بزنیم و انعطافپذیری بیشتری برای تائید یا رد رفتارها و عکسالعملهای خود و دیگران داشته باشیم، احتمالاً یکی از بهترین دستاوردها را از این مبحث کسب کردهایم.
بهکارگیری الگوهای ثابت در رابطه با انسان بهعنوان موجودیتی غیرثابت، و در نظر نگرفتن سایر عوامل مؤثر بر رفتارهای فرد میتواند گمراهکننده و گاهی ملالآور و متوهمانه شود.
قشنگ ترین تعریف این درس از شخصیت در پاراگراف {{ میتوان شخصیت هر فرد را به یک سوپ تشبیه کرد که شاید مواد تشکیلدهندهی آن، با سوپ شخصیتی فرد دیگر، مشابه باشد، اما سهم و ترکیب مواد، باعث میشود که طعم متفاوتی شکل بگیرد. }} می توان مشاهده کرد.
در ادامه این جمله را من به پاراگراف بالا اضافه میکنم که در این سوپ فرضی که متمم برای ما مثال زده حتی زمان پخت، حرارت پخت، مکان پخت، شرایط پخت و فرد آشپز می تواند روی این سوپ تاثیر به سزایی بگذارد.
در ادامه فکر میکنم شخصیت، بروز واکنش های یک فرد در اثر واکنش های جامعه، فرد، اشیا در محیط های مختلف بر اثر پدیده های متفاوت است که نتیجه تلاش ها، اموزش ها و یادگیری هایی است که در طول دوره سنی مختلف دیده است.
شاید بارز ترین مثالی که از قدیم پدرها و مادرها برای ما بیان می کردند انگشتان یک دست بوده که همیشه میگفتن انگشتان یک دست هم شبیه هم نیستند.
همه از یک عضو، متصل به یک سیستم بدنی، از یک واحد مرکزی به نام مغز و نورون های عصبی فرمان می گیرند اما کارکرد هریک با دیگری متفاوت است و طبیعتا نقش آنها نیز متفاوت خواهد بود.
سوپ شخصیتی متفاوت،یکی از مهم ترین چیزهایی است که باید به آن توجه کرد.
یونگ و فروید و …همگی کوشیدند فاکتور هایی برای شناخت شخصیت ها به کار ببرند و تا حدی نیز موفق بودند.
حتی به قول متمم، سه فاکتور نوروتیک، سایکوتیک و برونگرایی و درصد آن نیز ممکن است برای بعضی مشابه باشد؛ چرا که طبق اصل لانه کبوتری حداقل دو نفر با درصد مشابه این ۳ صفت وجود دارد اما نحوه ی ترکیب این ها در موقعیت های مختلف قطعا متفاوت خواهد بود.
شخصیت در نظر من ، چیزیست که هر شخص را منحصر به فرد می کند ، حتی با ۹۹ درصد رفتارهای مشابه در بین دو نفر (حتی دوقلوهای همشکل که در یک خانه و با یک تربیت بزرگ شده اند) یک درصدی وجود دارد که تفاوت را ایجاد کند. و هر شخص با آن مشخصه در رفتارش متمایز میشود .
به عنوان مثال در خانواده ما ، همگی انسانهای عجولی هستیم ، همه در اعتقادات و رفتارهای اجتماعی به یک شکل تربیت شده ایم ولی اینکه در شرایط و موقعیت های یکسان چه واکنشی داشته باشیم متفاوت است.
به عنوان مثال در تعارض ها و اختلافات خانوادگی یکی قهر می کند و اینگونه به بحث خاتمه می دهد ، یکی می خواهد با حرف زدن مشکل را خرد کرده و تبدیل به مساله های قابل حل کند. یکی دلش می خواهد از هر بحثی دوری کرده و هیچگاه دردها بازگو نشوند و …
اینها فقط نمونه ای از تفاوت های ما در یک خانواده است و البته موارد بیشتر در خانواده و بعد در جامعه وجود دارد که انسان ها را از هم متمایز می کند.
و اینگونه شخصیت ما منخصر به خودمان می شود.