برندسازی شخصی چیست؟ پرسونال برندینگ چگونه انجام میشود؟
بیش از دو دهه از مطرح شدن اصطلاح برندسازی شخصی یا پرسونال برندینگ (Personal Branding) میگذرد. اما رونق این اصطلاح در چند سال اخیر، شگفتانگیز و جالبتوجه بوده است.
دوره های آموزش برندسازی شخصی در جایجای کشور (و جهان) برگزار میشوند و افراد بسیاری خود را متخصص پرسونال برندینگ معرفی میکنند.
به جرأت میتوان گفت گسترش شبکه های اجتماعی و ابزارهای دیجیتال مارکتینگ در افزایش این شوق و رغبت موثر بودهاند. در دوران جدید به نظر میرسد که تبدیل شدن به یک برند شخصی قدرتمند، دیگر به اندازهی گذشته دشوار و گرانقیمت نیست. حتی کم نیستند کسانی که برندسازی شخصی را با تولید محتوا مترادف فرض میکنند و به شما توصیه میکنند که با کوشش و پشتکار در تولید محتوا، به سادگی میتوانید یک برند شخصی قدرتمند بسازید.
ما قصد داریم در چند درس، زوایای مختلف برندسازی شخصی را بررسی کنیم و دیدگاههای موجود در این حوزه را با شما به اشتراک بگذاریم.
اما فعلاً به عنوان مقدمه در نخستین درس، کمی دربارهی مفهوم پرسونال برندینگ حرف میزنیم و میبینیم که این بحث از کجا و چگونه شکل گرفته است.
آنچه در ادامه میخوانید:
- اهمیت برندسازی شخصی
- تاریخچه برندسازی شخصی
- تعریف برندسازی شخصی
- مراحل برندسازی شخصی
- چند مقاله و کتاب پرسونال برندینگ
- چند پرسش و پاسخ درباره برند شخصی
پیشنهاد | دوره برندسازی شخصی (فایل صوتی آموزشی)
بیشتر درسهای متمم به صورت متنی تنظیم و منتشر میشوند. اگر به پرسونال برندینگ یا همان برندسازی شخصی علاقهمند هستید اما یادگیری صوتی را ترجیح میدهید میتوانید مجموعه فایلهای صوتی دوره پرسونال برندینگ را خریداری کرده و گوش دهید.
محمدرضا شعبانعلی در این دوره پرسونال برندینگ در قالب یک مجموعه فایل صوتی ۳۱۵ دقیقهای، جنبههای مختلف برندسازی شخصی از تعریف و تاریخچه تا نکات و تکنیک های پرسنال برندینگ را توضیح میدهد. همچنین اشتباهات برندسازی شخصی را مرور و بررسی میکند.
برای مشاهدهی سرفصل دوره برندینگ و فهرست موضوعات مطرح شده در دوره برندسازی شخصی و نیز گوش دادن به بخشهایی از آن میتوانید روی دکمهی زیر کلیک کنید:
اهمیت برندسازی شخصی
ما در قالب یک درس مستقل به اهمیت برندسازی شخصی پرداختهایم. اما فعلاً با این هدف که انگیزهی شما برای مطالعه و پیگیری دوره برندسازی شخصی متمم بیشتر شود، در چند جمله به اهمیت پرسونال برندینگ اشاره میکنیم:
- در شرایطی که دستیابی به مدارک تحصیلی و گواهینامهها بسیار ساده شده و رقابت در حوزههای مختلف بسیار زیاد است، برندسازی شخصی میتواند ابزاری برای تمایز باشد و کمک کند که شما در میان افرادی که خدماتی شبیه شما ارائه میدهند، بهتر دیده شوید
- کسانی که برند شخصی قویتری دارند، در صورتی که خدمات و محصولشان از کیفیت مناسب بهرهمند باشد، میتوانند خدمات خود را با قیمت بهتری عرضه کنند و مشتریان وفادارتری داشته باشند (شاید چندان خوشایند نباشد و کمی سطحی به نظر برسد، اما کسانی مثل پیتر مونتویا اولین مزیت برندسازی حرفهای را افزایش درآمد در نظر میگیرند)
- برند شخصی از شما یک «چهرهی انسانی» میسازد و برای مخاطبانتان آشناتر خواهید بود و بهتر با شما ارتباط برقرار میکنند
- اگر به شکل حرفهای و دقیق برای ساخت برند وقت بگذارید، به جای اینکه مجبور باشید دائماً به سراغ مشتریان بروید، احتمالاً مخاطبان به سراغ شما خواهند آمد و هزینهی جذب مشتریتان کاهش خواهد یافت
با توجه به این توضیحات، منطقی است کسانی مانند بازیگران، پزشکان، وکلا، مشاوران مدیریت، معلمان و فریلنسرها به پرسونال برندینگ به عنوان یک سرمایه گذاری بلندمدت نگاه کنند و برای آن وقت بگذارند و برنامه ریزی کنند.
[ مطالعهی بیشتر: اهمیت برندسازی شخصی ]
تاریخچه برندسازی شخصی
ظاهراً تام پیترز نخستین کسی است که اصطلاح برند شخصی را به کار برده، دربارهی آن مقاله نوشته و گفته است که برند شخصی چیست (دانلود فایل PDF مقاله تام پیترز). این مقاله در سال ۱۹۹۷ در FastCompany منتشر شد و معمولاً انتشار آن را تولد مفهوم پرسونال برندینگ در نظر میگیرند.
تام پیترز در مقاله برندسازی شخصی تأکید میکند که دنیای امروز، دنیای برندسازی است و برندها از هر سو ما را احاطه کردهاند. او معتقد است که برندها یک درس بزرگ برای تکتک ما دارند. اینکه: « مستقل از سن، موقعیت شغلی و کسب و کاری که در آن فعالیت میکنیم، هر یک از ما باید خود را مثل یک شرکت ببینیم و مانند یک شرکت مدیریت کنیم.»
تام پیترز مهمترین کاربرد برندسازی شخصی را رشد و پیروزی در دنیای کسب و کار میداند و تلاش برای پرسونال برندینگ را مترادف با تلاش برای رشد و موفقیت شغلی و طی کردن سریعتر مسیر شغلی در نظر میگیرد.
او به نسبت زمان خود (سال ۱۹۹۷) هوشمندی عجیبی به خرج داده و تأکید میکند که اینترنت و ایمیل دو ابزاری هستند که میتوانند در خدمت برندسازی شخصی قرار بگیرند.
اما تام پیترز تنها نام مطرح حوزهی پرسنال برندینگ نیست. نام دومی هم وجود دارد که با چند سال تأخیر پس از تام پیترز، به خاطر نگارش کتابهایی در زمینهی برندسازی شخصی مشهور شده است: پیتر مونتویا (Peter Montoya). او هم دو کتاب برندسازی شخصی نوشته که میتوان آنها را کتابهای کلاسیک پرسونال برندینگ دانست (+/+).
بعید است یک مقاله درباره برندسازی شخصی ببینید که در بخش مرور ادبیات، اشارهای به تام پیترز و مونتویا نکرده باشد.
کتابهای مونتویا برای امروز چندان جذاب نیستند. حتی کتاب جدیدتر او یعنی The Brand Called You که در سال ۲۰۰۸ منتشر شده، امروز یک متن قدیمی است که کمتر کسی به سراغ آن میرود.
اما با این حال، مونتویا در برندسازی شخصی به نکاتی توجه داشته که امروزه پایه و اساس پرسونال برندینگ محسوب میشوند:
یکی از نکات مهمی که مونتویا در کتاب برندسازی شخصی خود به آن اشاره میکند، اهمیت انتخاب جامعه هدف است.
او با الهام از مباحث مطرح در مدیریت بازاریابی (بخش بندی بازار و انتخاب جامعه هدف) نتیجه میگیرد که در برندسازی شخصی هم باید جامعهی هدف انتخاب شود.
شما نمیتوانید و نباید برای همه برند شوید. شما باید انتخاب کنید که چه کسی مخاطب شما هستند و روی برندسازی برای این گروه خاص مخاطب سرمایهگذاری کنید.
بعد از کارهای تام پیترز و مونتویا، نویسندگان و محققان بسیاری به سراغ برندسازی شخصی آمدند و دربارهی آن کتاب و مقاله نوشتند. بعضی از این نویسندگان، کوشیدند از مفاهیم موجود در دانش برندسازی محصول (مثلاً جایگاه برند، هویت برند و آگاهی از برند) استفاده کنند و آن واژهها و اصطلاحات را در دنیای پرسونال برندینگ به کار بگیرند.
گروهی دیگر به صورت مستقل در این باره نوشتند و سعی کردند ادبیاتِ اختصاصیِ برندسازی شخصی را شکل دهند (در نگاه این گروه دوم، برندسازی شخصی با برندسازی محصول و سازمان متفاوت است و باید روشهای ویژهی خودش را داشته باشد).
گسترش فناوری اطلاعات و ابزارهای ارتباطی (از جمله شبکه های اجتماعی) نسل سومی را هم به این نویسندگان اضافه کرد: کسانی که برندسازی شخصی را معادل مشهور شدن در شبکههای اجتماعی در نظر گرفتند و بر این اساس، آموزش برندسازی شخصی را تقریباً معادل آموزش ایجاد یک اکانت پرطرفدار و تلاش برای افزایش مخاطبان آن اکانت فرض کردند.
ما در متمم قصد نداریم یک گروه از این نویسندگان را نسبت به گروههای دیگر در موضع برتر قرار دهیم و دیگران را کنار بگذاریم. بلکه بسته به موضوع، به سراغ هر یک از نویسندگان این حوزه میرویم و میکوشیم از دیدگاهها و توصیهها و راهکارهای آنها بیاموزیم و یاد بگیریم.
تعریف برندسازی شخصی
در میان نخستین کسانی که بحث پرسونال برندینگ را مطرح کردهاند، چنین چیزی رایج نبوده که پرسونال برندینگ را «تعریف» کنند. آنها از روش برندسازی شخصی و دستاوردهای این کار صحبت کردهاند و این دیگران بودهاند که کوشیدهاند بر اساس متنهای اولیه، تعریفی را استخراج کنند.
متمم بر اساس آنچه تام پیترز و پیتر مونتویا در مقاله و کتاب خود بیان کردهاند، برندسازی شخصی را به صورت زیر تعریف میکند و از این به بعد، هر جا از پرسونال برندینگ استفاده میکند، تعریف زیر را در نظر میگیرد:
برندسازی شخصی یک فرایند استراتژیک و آگاهانه است که هدف آن، نظارت و کنترل تصویری است که دیگران از ما دارند.
این تصویر قرار است ویژگیهای ما و مزیتهای ما را – در مقایسه با کسانی که خدمات مشابه ما را ارائه میکنند – ترسیم کند و به دیگران بگوید که چه چارچوبها و اصولی، بر رفتار و تصمیمگیریهای ما حاکم است.
دیگران در نهایت بر اساس این تصویر، قضاوت میکنند که رابطه با ما، چه ارزشی برای آنها ایجاد میکند.
برندسازی صحیح باید بتواند هزینهی تعامل با دنیا را برای طی کردن مسیر شغلیمان کاهش دهد.
در این تعریف چند کلمه و عبارت کلیدی وجود دارد که لازم است به آنها توجه داشته باشیم:
برندسازی شخصی یک فرایند است و نه یه پروژه
برندسازی شخصی، آغاز و پایان ندارد. نمیتوانید از امروز آن را آغاز کنید و یک سال دیگر بگویید دیگر برند من ساخته شده و من هیچ کاری ندارم. میتوانم بشینم و نان برندم را بخورم. شما همواره درگیرِ فرایند برندسازی باقی خواهید ماند. شاید در هر مقطع، فعالیتهای متفاوتی انجام دهید و دغدغههایتان تغیر کند، اما در نهایت، همواره درگیر فرایند برندسازی باقی خواهید ماند.
برندسازی شخصی یک مجموعه اقدام استراتژیک است
وقتی میگوییم استراتژیک، یعنی نباید برندسازی را به عنوان یک تاکتیک مقطعی در نظر بگیرید. برندسازی یک پروژهی تبلیغاتی نیست که امروز آن را راه بیندازید و فردا نتیجه بگیرید.
شما باید بخشی از منابع خود را برای همیشه به برندسازی اختصاص دهید و اثر هر یک از اقدامهای خود را روی برندتان بسنجید و با تلاش مستمر، به تدریج در بلندمدت برند خود را بسازید و سپس از آن محافظت و مراقبت کنید.
برندسازی زودبازده نیست.
در برندسازی شخصی روی تصویری که در ذهن دیگران میسازید کار میکنید
این تقریباً همان چیزی است که در تعریف برند هم مطرح کردیم. وجه مشترکِ غالبِ تعریفهای موجود از برند این است که شما در برندسازی، درگیرِ تصویر ذهنی مخاطب هستید.
شما با تکتک پیامها و اقدامها و پاسخها و موضعگیریهای خود میکوشید تصویر مطلوب خود را در ذهن مخاطب شکل دهید.
وقتی دیگران در غیاب شما مینشینند و از شما حرف میزنند، وجه مشترک حرفها و قضاوتهایشان را میتوان اصل و اساس و عصاره برند شما دانست.
برندسازی یعنی تمایز و مزیت رقابتی
فرض کنیم شما در حوزهی خود، هیچ رقیب و جایگزینی ندارید و مردم ناگزیرند که به شما مراجعه کنند. در چنین شرایطی، برندسازی کاربرد چندانی برایتان نخواهد داشت.
برندسازی شخصی (درست مثل برندسازی محصول) در فضای رقابت معنا پیدا میکند. وقتی رقابت جدی میشود و افراد دیگری هم وارد میدان میشوند که خدمات مشابه شما را ارائه میکنند، برندسازی میتواند به کمکتان بیاید و تمایز شما را در ذهن مخاطب ترسیم و تثبیت کند.
دقیقاً مشابه برندسازی محصول، گاهی اوقات شما تمایز را «القا» میکنید؛ یعنی تمایز واقعی وجود ندارد و شما با انواع تکنیکها و ترفندها، خود را متمایز جلوه میدهید.
اما چنین روشی نمیتواند در بلندمدت موفق باشد.
منطقیتر و پایدارتر این است که شما واقعاً روی نقاط تمایز و مزیت رقابتی خود کار کرده و آنها را تقویت کنید و سپس بکوشید مخاطب را از این تمایزها «مطلع» کنید.
حرف اصلی در برندسازی شخصی، ایجاد ارزش است
ما به اندازهی کافی در متمم دربارهی ارزش و ارزش آفرینی صحبت کردهایم و قصد نداریم آن نکات را در اینجا تکرار کنیم. اما لازم است بر این نکتهی کلیدی تأکید کنیم که هر شکلی از برند باید ارزشآفرین باشد. مردم شما را اینگونه به خاطر میسپارند که:
- این برند برای من چه دارد؟
- چرا باید بخشی از ذهن خود را به این برند اختصاص دهم؟
- این برند چه ارزشی را برای من ایجاد میکند که برندهای دیگر از ایجاد و خلق آن ارزش ناتوانند؟
اگر «خلق ارزش» را از برندسازی شخصی حذف کنیم، چیزی که باقی میماند بیشتر از جنس «شهرت» است تا «برند».
ما افراد بسیاری را «میشناسیم». یعنی نامشان را شنیدهایم و ویژگیهایشان را میدانیم، اما در ذهن خود با آنها یک «رابطه» نمیسازیم. رابطه وقتی شکل میگیرد که برند بتواند چیزی برای عرضه داشته باشد.
برندسازی باید بتواند در خدمت مسیر شغلی باشد
چرا یک بازیگر باید برای توسعهی برند شخصی خود تلاش کند؟ آیا او محتاج کف زدنها و سوتزدنهای هواداران خود است؟ نه. بازیگر کفها و سوتها و فالوئرها را برای این میخواهد که کارگردانها به سمت او بیایند و نقشهای بیشتری روی میزش قرار دهند.
چرا یک حسابدار باید برای توسعه برند شخصی خود تلاش کند؟ جز اینکه میل دارد پروژههای بیشتر و بهتری به او پیشنهاد شود و یک سر و گردن بالاتر از سایر حسابدارها قرار گیرد و بهتر دیده شود؟
چرا یک مشاور مدیریت باید برای برندسازی شخصی تلاش کند؟ قاعدتاً برای اینکه به یک گزینهی مطلوب برای کارفرما تبدیل شود و به زبان ساده و خودمانی، «خواستنیتر» باشد.
چرا یک سیاستمدار باید برای برند شخصی خود تلاش کند؟ جز اینکه میخواهد برند شخصی به او کمک کند تا پلههای قدرت را سریعتر و سادهتر طی کرده و به جایگاههای بالاتر دست پیدا کند؟
البته ممکن است بگویید بعضی انسانها برند شخصی را برای «خوشنامی» میخواهند. مثلاً ممکن است نویسندهای در یک مهمانی شرکت نکند و بگوید «این برای برند من خوب نیست.» و هیچ دغدغهی مالی و شغلی هم نداشته باشد.
میتوان برندسازی شخصی را به شکلی گسترده تعریف کرد که چنین مواردی را هم پوشش دهد. ایرادی هم در این کار نیست (ما مجازیم هر مفهومی را به هر شکلی که میپسندیم و مناسب میدانیم تعریف کنیم. فقط باید به تعریف خود وفادار بمانیم).
اما نگاه ما در درسهای برندسازی شخصی متمم بر این است که برندسازی باید در خدمت مسیر شغلی باشد و نتیجهی محسوس و ملموس آن در زندگی فرد منعکس شود. ما نگاه عامتر به برندسازی شخصی را نفی نمیکنیم، اما «انتخاب کردهایم» که وجهِ انتفاعی و اقتصادی و مرتبط با کسب و کار را در درس برندسازی مورد توجه قرار دهیم.
مراحل برندسازی شخصی
در زمینهی مراحل برندسازی شخصی و تعریف فرایند پرسونال برندینگ اختلافنظرهای فراوانی وجود دارد. اما اگر منابع برندسازی پیشنهاد شده در این درس را کنار هم قرار دهیم، میتوان از آنها یک مدل برندسازی شخصی به شکل زیر استخراج کرد:
همانطور که در نمودار بالا میبینید مراحل برندسازی شخصی در پنج گام خلاصه شدهاند:
- شناخت خودمان و تواناییها و نقاط قوت و نقاط ضعفمان
- کشف و شناخت محیط (مخاطبان، مشتریان، رقبا، جایگاهسازی)
- تعریف برند و مشخص کردن هویت برند
- ارتباط با مخاطب و به طور عامتر: برنامه ریزی برای ارتباطات برند
- حفظ و نگهداری برند
فقط به این نکته توجه داشته باشید که نمیتوان گفت همیشه مراحل برندسازی دقیقاً به این شکل هستند. مثلاً بسیاری از سلبریتیها ابتدا به شهرت میرسند و جامعهی مخاطب خود را به دست میآورند، سپس در مواجهه با مشکلات و چالشها به نتیجه میرسند که باید برای خودشناسی وقت بیشتری بگذارند و هویت برند شخصی خود را دقیقتر تعریف کنند.
کسی که یک برند شخصی قدرتمند خلق کرده و میخواهد برای حفظ آن بکوشد، بارها در این مسیر عقب و جلو خواهد رفت و این حلقه را تکرار خواهد کرد.
چند مقاله و کتاب برندسازی شخصی
محمدرضا شعبانعلی در دوره برندسازی شخصی (فایل صوتی) چند دقیقه را به معرفی منابع و مراجع این حوزه اختصاص داده است (از این منابع برای تهیهی دورهی ۵ ساعته استفاده شده است).
با گوش دادن به توضیحات او میتوانید با تعدادی از مقالات و کتابهای برندسازی شخصی آشنا شوید و از آنها به عنوان نقطهی شروع یادگیری استفاده کنید.
منابع معرفی شده درباره برندسازی شخصی در فایل صوتی بالا
کتاب برند خودت باش (The Brand Called You) نوشته پیتر مونتویا کتاب پدیده پرسونال برندینگ (Personal Branding Phenomenon) نوشته پیتر مونتویا کتاب اسکات لوی برای برندسازی در شبکه های اجتماعی مقاله برندسازی شخصی نوشته شفرد (فایل PDF مقاله: From Cattle and Coke to Charlie) مقاله برندسازی شخصی گورباتوف کتابهای برندسازی دن شوابل (که خیلی توصیه نمیشوند) با عنوانهای Me 2.0 و Promote Yourself کتاب اقتصاد شهرت (Reputation Economy) نوشتهی مایکل فرتیک کتاب اقتصاد شهرت (Reputation Economy) نوشتهی الساندرو گاندینی کتاب استارت آپ شما (Startup of You) نوشته رید هافمن کتاب مخاطب (Audience) نوشته جفری رورز کتابهای مختلف کاپفرر که درباره برندسازی لوکس نوشته شدهاندچند پرسش، و پاسخ آنها
اساتید حوزه برندینگ که میخواهند به آموزش پرسونال برندینگ بپردازند باید چه منابعی را مطالعه کنند؟
منابعی که در کلیپ بالا به آنها اشاره شده میتوانند نقطهی شروع خوبی باشند. به طور خاص مطالعهی دو مقاله برندسازی شخصی نوشتهی Shepherd و Gorbatov میتوانند چارچوب مطالعههای بعدی را مشخص کنند.
آیا متمم استفاده از مشاوره برندسازی شخصی را پیشنهاد میکند؟
باور ما بر این است که برندسازی شخصی همانطور که از نامش پیداست، تا حد زیادی «شخصی» است. هیچکس بهتر از خود شما نمیتواند هزینهها، تبعات، دستاوردها و چالشهای مرتبط با تصمیمهای کلیدی در پرسونال برندینگ را تشخیص دهد و اگر مشاور برندسازی شخصی کمی با اصول مشاوره ناآشنا باشد، ممکن است به جای «همراهی» با شما بخواهد شما را «به دنبال خود» بکشد و به مسیری که خودش ترجیح میدهد یا برایتان مناسب میداند هدایت کند.
پیشنهاد ما این است که در بازی نامها گرفتار نشوید. کوچ برندسازی شخصی و منتور در برندسازی و مربی پرسونال برندینگ یا هر اصطلاح دیگری، میتواند گمراهکننده باشد. اگر فکر میکنید حتماً برای یادگیری برخی از اصول باید از کمک دیگران بهره بگیرید، این کار را انجام دهید. اما فراموش نکنید که دیگران نمیتوانند از مرحلهی آموزش پرسونال برندینگ چندان فراتر روند و نهایتاً مسئولیتِ «تصمیمها» و «اقدامها» بر عهدهی خودتان خواهد بود.
برای برندسازی شخصی در اینستاگرام (یا سایر شبکههای اجتماعی) چه توصیههایی وجود دارد؟
شبکه های اجتماعی صرفاً ابزاری برای مدیریت ارتباطات برند هستند و نه بیشتر.
یعنی شما اول باید مراحل پرسونال برندینگ (شناخت خود، شناخت رقبا و محیط، جایگاه یابی، تعیین هویت برند، عصاره برند و …) را طی کنید و سپس به سراغ «ارتباط با مخاطب از طریق شبکه های اجتماعی» بروید. اصطلاحهایی مانند «برندسازی شخصی در اینستاگرام» یا «برندسازی شخصی در لینکدین» تعبیرهای دقیقی نیستند و حتی میتوانند گمراهکننده باشند.
اما این نکته را هم به خاطر داشته باشید که در دنیای امروز، داشتن یک برند شخصی قوی بدون آشنایی با دیجیتال مارکتینگ تقریباً امکانپذیر نیست. بنابراین پس از آشنایی عمیق با مفاهیم مربوط به تعریف برند و توسعه برند، در نهایت باید برای یادگیری دیجیتال مارکتینگ و زیرمجموعههای آن (تولید محتوا، استراتژی محتوا و بازاریابی محتوایی) وقت بگذارید.
متمم چه درسهای دیگری را به عنوان مکمل بحث پرسونال برندینگ توصیه میکند؟
درسهای هوش هیجانی، کاریزما، تسط کلامی و هوش کلامی از جمله درسهایی هستند که میتوان آنها را به عنوان مکمل بحث پرسنال برندینگ در نظر گرفت. درس عزت نفس هم با وجودی که ممکن است در نگاه اول غیرمرتبط به نظر برسد، میتواند نقش مهمی در فرایند برندسازی شخصی ایفا کند. خصوصاً در شرایطی که فشار بیرونی شما را ترغیب میکند از خودتان و اصول و ارزشهایتان فاصله بگیرید.
درسهای خودشناسی و شخصیت شناسی هم – با وجودی گستردگی و تنوع مباحث و زمانبَر بودن – میتواند پایهی محکمتری برای برندسازی شخصی شما بسازد.
بسیاری از موضوعات مطرح شده در مهارتهای ارتباطی و فنون مذاکره هم برای ساخت برند شخصی به کار میآیند و اگر فرد یا سازمانی بخواهند دوره جامع برندسازی شخصی طراحی کنند، بدون توجه به این دو مبحث، سرفصلهای آموزشی آنها کامل نخواهد بود.
دسترسی کامل به درسهای برندسازی برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است. با عضویت ویژهی متمم، علاوه بر دسترسی به درسهای برند و برندسازی، به درسهای بسیار بیشتری دسترسی پیدا میکنید که میتوانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:
ضمناً بررسیهای آمازون ما نشان داده که دوستان متممی که به برندسازی علاقهمند هستند، از درسهای زیر هم استقبال میکنند:
ارزش آفرینی | تبلیغات | مدیریت بازاریابی
دیجیتال مارکتینگ | تولید محتوا | بازاریابی محتوایی | سئو
مشاوره مدیریت | کوچینگ | دوره پرسونال برندینگ
مذاکره | مهارت ارتباطی | کاریزما | هوش کلامی
دوره MBA (پیگیری منظم مجموعه درسها)
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری برندسازی به شما پیشنهاد میکند:
- برند چیست؟ برندسازی (برندینگ) چگونه انجام میشود؟ (نقشه راه)
- برند چیست؟ چرا به سراغ برندسازی میرویم؟
- چند اشتباه رایج در درک مفهوم برند و برندسازی
- جایگاه برند چیست؟ | جایگاه یابی برند چگونه انجام میشود؟
- ارزش پیشنهادی برند | Brand Value Proposition
- عصاره برند چیست؟ آشنایی با روح یک برند
- هویت برند چیست؟
- منشور هویت برند | مدل کاپفرر برای تعریف هویت برند
- تغییر هویت بصری | آیا شیائومی در این کار موفق بوده است؟
- زبان برند چیست؟ | آیا به لحن برند و هویت کلامی برند خود توجه میکنید؟
- انتخاب نام برند (نام تجاری) | در انتخاب اسم برند به چه نکاتی توجه کنیم؟
- نقاط تماس برند با مشتری (Brand Touch-points)
- سفیر برند چیست؟ | مروری بر معنی و وظایف سفیر برند
- آگاهی از برند | یادآوری برند و تشخیص برند
- تعریف وفاداری به برند یا Brand Loyalty چیست؟
- ارزش ویژه برند چیست؟ | مدل ارزش ویژه برند کلر چه میگوید؟
- نمونه پرسشنامه ارزش ویژه برند | مدل کلر
- معماری برند چیست؟ مرور چند نمونه معماری برند
- رقیق شدن برند | ارزش برند چگونه از بین میرود؟
- ریبرندینگ چیست؟ | آشنایی با اصول ریبرندینگ و مراحل بازسازی برند
- برند لوکس چیست؟ | تفاوت برندهای گرانفروش، پریمیوم و لوکس
- ساختن برند لوکس | برندهای لوکس چه میکنند؟ | بخش اول
- ساختن برند لوکس | برندهای لوکس چه میکنند؟ | بخش دوم
- برندسازی شخصی چیست؟ پرسونال برندینگ چگونه انجام میشود؟
- اهمیت برندسازی شخصی | مزایای برند شخصی چیست؟
- برندینگ برای شخص یا برای کسب و کار؟
- ساخت برند شخصی | پرسونال برندینگ از خودشناسی آغاز میشود
- برندسازی شخصی | انتخاب مخاطب برند
- توسعه برند شخصی | باید برای ارتباطات برند برنامهریزی کنید
- برندسازی شخصی | حد مناسب خودافشایی کجاست؟
- سیگنال در برابر پیام | کدامیک برای برندسازی موثرتر هستند؟
- آیا باید همیشه بر موضع خود باقی بمانیم؟
- اسلایدهای پاورپوینت برندسازی شخصی (+ لینک دانلود فایل)
- کتاب مدیریت استراتژیک برند نوشته کاپفرر
- کتاب برندسازی شخصی پیتر مونتویا | برند خودت باش
- کتاب مدیریت برند | برندسازی برای اشخاص و کسب و کارها
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کرده و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید. لطفاً برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : محمدرضا قرهداغی
در این مطلب گفته شد:
«فرض کنیم شما در حوزهی خود، هیچ رقیب و جایگزینی ندارید و مردم ناگزیرند که به شما مراجعه کنند. در چنین شرایطی، برندسازی کاربرد چندانی برایتان نخواهد داشت.»
در حالیکه به نظر من حتی در این حالت هم نیاز به برندسازی داریم. کمترین کمک برندسازی در این وضعیت، مزیت اول بودن خواهد بود و باعث میشود تا نام ما در ذهن مشتری حک شود. البته این مزیت درصورتی مداومت خواهد داشت که عملکرد ما همیشه بهتر از بقیه باشد درغیراینصورت، مانند بسیاری از برندهایی که اول بودند ولی الان وجود ندارند، حذف خواهیمشد.
کمک بعدی برندسازی در این حالت، تبیین ما به عنوان شاخص و سنجه در آن زمینه خاص خواهد بود. بهعبارتی، در آینده که سایر رقبا به جمع برندهای صنعت مورد فعالیت ما اضافه میشوند، شاخصی به نام «من» وجود خواهد داشت که مشتریان وی را با من مقایسه میکنند و به وی نمره بالاتر یا پایینتر از شاخص خواهند داد.
کمک بعدی، میتواند ارتقای سطح کیفی کل صنعت در آینده باشد. باید این را در نظر گرفت که هیچ برندی تا ابد در اوج نخواهد بود. تغییرات محیطی، ورود سایر رقبا، تغییرات بازار، تغییرات ذائقه مشتریان و... باعث میشود تا سایر رقبا به خود اجازه دهند تا وارد رقابت با ما شوند. در این حالت، اگر برندینگ شخصی خودمان را به صورت یکپارچه درنظر بگیریم، به اتکای IMC یا ارتباطات یکپارچه بازاریابی میتوانیم برندی درخور و شایسته ایجاد کنیم که همیشه در اوج بماند. البته ایجاد وجه تمایزی که در ذهن مشتری حک شود بسیار کمککننده و کاربردی خواهد بود.
IMC در برندینگ شخصی میتواند نوع پوشش، نحوه برخورد، زبان بدن، آداب اتیکت، رعایت حدود حرفهایگری، تسلط بر آداب معرفی و ...باشد.