Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu
دوره آموزشی هدف گذاری (کلیک کنید)


رویکرد سیستمی | نگاه چندبعدی در برابر تک‌بعدی


اهداف و انتظارات آموزشی متمم در این درس
کد درس: ۳۲۳۸۰۷
پیش‌نیاز مطالعهٔ این درس از دوستان متممی انتظار می‌رود پس از مطالعهٔ این درس بتوانند
  • اصطلاح نگاه تک‌بعدی (Unidimensional) را شرح دهند و برای آن مثال بزنند.
  • توضیح دهند که نگاه تک‌بعدی در چه شرایطی مفید است و به کار می‌آید.
  • اصطلاح نگاه چندبعدی (Multidimensional) را شرح دهند و برای آن مثال بزنند.
  • با مراجعه به تجربه‌های قبلی خود، ببینند در چه مواردی ویژگی‌های چندبعدی را نادانسته به یک ویژگی تک‌بعدی تقلیل داده‌اند.
فشار ذهنی هنگام مطالعه
نیاز به مشارکت شما
کسب و کار
زندگی
تفکر چندبعدی

کسی که می‌خواهد تفکر سیستمی را در خود تقویت کند، قاعدتاً یک سوال مهم در ذهن دارد: «نگرش من به پدیده‌ها و سیستم‌ها باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد که بتوانم بگویم نگاهم سیستمی است؟»

در هر یک از درس‌های تفکر سیستمی در متمم کوشیده‌ایم بخشی از پاسخ این سوال را شرح دهیم. در این درس هم در ادامهٔ صحبت‌های قبلی می‌خواهیم یکی دیگر از ویژگی‌های رویکرد سیستمی را بیان کنیم: نگرش چندبُعدی (Multidimensionality).

جمشید قراچه‌داغی در کتاب تفکر سیستمی (مدیریت پیچیدگی ‌و آشوب) نگاه چندبعدی را یکی از ستون‌های درک سیستم‌ها می‌داند و معتقد است که بدون درک این مفهوم، بسیاری از سیستم‌ها را به درستی نخواهیم شناخت. قراچه‌داغی این موضوع را هم مانند سایر مباحث کتابش، به شکل مختصر و اجمالی مطرح کرده است. بنابراین آن‌چه در ادامه می‌خوانید، شرح و بسط نگاه او – و نه ترجمهٔ مستقیم جملات و حرف‌های او – است.

برای این که درک بهتری از نگرش چندبعدی داشته باشیم، بهتر است ابتدا دربارهٔ نگرش تک‌بعدی حرف بزنیم و آن را تعریف کنیم.

منظور از نگرش تک‌بعدی چیست؟

شاید شما هم یکی از کسانی باشید که هر روز خود را وزن می‌کنید، یا لااقل نگران وزن‌تان هستید. ممکن است در پی کاهش وزن باشید. و یا این که علاقه داشته باشید چند کیلوگرم به وزن‌تان اضافه کنید.

وزن یک ویژگی تک‌بعدی است. می‌‌توانید یک محور در نظر بگیرید و هر کس را بر اساس وزنش در جایی از آن محور قرار دهید. ما معمولاً وقتی یک ویژگی را روی یک بُعد تعریف می‌کنیم، در ذهن خود به شکل شهودی یک دسته‌بندی دوقطبی هم برایش می‌سازیم؛ مثلاً می‌گوییم آدم‌های چاق و آدم‌های لاغر. و چون همه را نمی‌توان در دو سر طیف قرار داد، برای کسانی هم که در وسط قرار گرفته‌اند یک نام انتخاب می‌کنیم: افرادی با هیکل متناسب.

رویکرد سیستمی

ما همین شیوه را برای ارزیابی طول اشیاء، قیمت محصولات، عمر انسان‌ها و صدها ویژگی دیگر هم به کار می‌بریم. حتی بسیاری از مدل‌های تیپ‌شناسی از همین نگاه تک‌بعدی برای دسته‌بندی انسان‌ها استفاده می‌‌کنند:

رویکرد سیستمی - درونگرا و برونگرا

حاصل نگاه تک‌بُعدی، دنیای دوقطبی است

یکی از نتایج نگاه تک‌بُعدی، دنیای دوقطبی است. وقتی یک ویژگی را به یک محور محدود کردیم، بلافاصله برای دو انتهای محور نام می‌گذاریم و دو قطب می‌سازیم.

این دو قطب را هم در تضاد با یکدیگر و روبه‌روی هم می‌بینیم.

نهایتاً وقتی می‌خواهیم نشان دهیم که ذهن‌مان باز است و روشنفکر هستیم و جهان را بهتر می‌فهمیم و می‌بینیم، به دیگران می‌گوییم: «نباید نگاه صفر و یک داشته باشیم. بین صفر و یک هم میلیون‌ها عدد وجود دارد.» یا این که: «نباید دنیا را سیاه و سفید دید. بسیاری از پدیده‌ها خاکستری هستند.»

با وجود احساس خوبی که این نوع حرف زدن در ما ایجاد می‌کند و فکر می‌کنیم بسیار عمیق هستیم و نگاه تحلیل‌گر داریم، باز هم در دنیای تک‌بُعدی اسیر مانده‌ایم.

نگاه دوقطبی در مقابل رویکرد سیستمی

آیا نگاه تک‌بعدی همه‌جا نادرست است و هیچ‌وقت و در هیچ شرایطی نباید به سراغ تقسیم‌های دوقطبی برویم؟ قطعاً نه. ویژگی‌های بسیاری وجود دارند که می‌توان آن‌ها را در یک طیف سادهٔ تک‌بعدی توصیف کرد. اما نکته‌ای که قراچه‌داغی تأکید می‌کند که وقتی دربارهٔ سیستم‌ها، به ویژه سیستم‌های پیچیده صحبت می‌کنیم، باید به خاطر داشته باشیم که بسیاری از ویژگی‌های این سیستم‌ها در فضای تک‌بعدی خلاصه نمی‌شوند.

منظور از ویژگی‌های چندبعدی در سیستم‌ها چیست؟

ذهنی که به نگاه تک‌بُعدی عادت کرده، برای درک بهتر یک «وضعیت» به دنبال متضاد آن می‌گردد. ما یاد گرفته‌ایم که «چاقی» را در برابر «لاغری» تصور کنیم و به محض این‌که واژهٔ «سبُک» را می‌شنویم، در ذهن خود آن را روبه‌روی «سنگین» قرار دهیم. این نوع نگاه دربارهٔ یک آجر یا یک گاو درست است. گاوی که چاق نیست لاغر است. آجری که سنگین نیست، سبک است. اما حالا بیایید دربارهٔ سیستم‌های بزرگ‌تر فکر کنیم:

محدودیت در دسترسی به مجموعه‌ درس‌های تفکر سیستمی

دسترسی کامل به مجموعه درس‌های تفکر سیستمی برای اعضای  ویژه متمم در نظر گرفته شده است.

با عضویت ویژه در متمم علاوه بر دسترسی به مجموعه درس‌های تفکر سیستمی به مجموعه گسترده‌تری از درس‌ها به شرح زیر نیز دسترسی پیدا خواهید کرد:

 فهرست درس‌های متمم

البته بررسی‌های آماری ما نشان داده که علاقه‌مندان به درس‌های تفکر سیستمی، از میان مجموعه درس‌های متمم به مطالعه‌ی درس‌های زیر بیشتر علاقه‌مند بوده‌اند:

  مدل ذهنی | تفکر استراتژیک | تفکر نقادانه

  کوچینگ | مشاوره مدیریت | استعدادیابی

  تصمیم گیری | حل مسئله | مدیریت زمان | یادگیری

گزینه‌ی دیگر هم پیگیری منظم مجموعه درس‌های دوره MBA متمم است.

تذکر: برای دسترسی به محتوای درسی که مشاهده می‌کنید، صرفاً‌ عضو شدن و پرداخت عضویت کافی نیست و باید تمرین درس تعریف سیستم را هم انجام دهید. انجام این تمرین ساده باعث می‌شود ذهن‌تان برای یادگیری این درس و درس‌های پیشرفته‌تر تفکر سیستمی آماده شود.

تمرین درس نگاه چندبُعدی

کمی فکر کنید و ببینید آیا می‌توانید دو پارامتر یا ویژگی پیدا کنید که معمولاً در ذهن خودتان آن‌ها را متضاد یکدیگر می‌دانید. اما در سیستم‌های بزرگ و پیچیده، می‌توان آن‌ دو ویژگی را دو بُعد مجزا و مستقل در نظر گرفت و لزوماً در مقابل یکدیگر قرار نمی‌گیرند.

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری تفکر سیستمی به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه تفکر سیستمی
 

برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)

متمم چیست و چه می‌کند؟ (+ دانلود فایل PDF معرفی متمم)
چه درس‌هایی در متمم ارائه می‌شوند؟
هزینه ثبت‌نام در متمم چقدر است؟
آیا در متمم فایل‌های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

۳۳۵ نظر برای رویکرد سیستمی | نگاه چندبعدی در برابر تک‌بعدی

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : هیوا

    - استقلال و امنیت (یا استقلال و آزادی):
    از نظر روانی کسی که در ارتباط با دیگران، آسیب دیده یا ارتباط موثر را یاد نگرفته ممکن است به این نتیجه برسد که مستقل بودن به معنی داشتن امنیت یا آزادی است. چنین فردی جدا بودن و اجتناب کردن از ارتباط را با استقلال و آزادی اشتباه گرفته و در اصل نحوه ارتباط صمیمانه را بلد نیست یا استقلال کافی برای ارتباط را ندارد. اگر هم توانایی و استقلال کافی نداشته باشد، در ارتباط وابسته طرف مقابل می شود و امنیت و آزادی اش را از دست می دهد.
    پس چون شرایط با مردم بودن را ندارد، ترجیح می دهد بی مردم باشد. اگر هم بتواند ممکن است بخواهد بر مردم باشد (یعنی بر آنها تسلط و برتری پیدا کند)
    این را در رابطه عاطفی یا دوستی بین دو نفر یا ارتباط بین گروه‌ها و کشورها و ... می توان دید.
    - دانا بودن و توانا بودن (با اشاره به شعر توانا بود هر که دانا بود)
    ممکن است یک نفر دانش بسیاری را در حافظه‌اش انباشته کرده باشد اما در عمل توانایی کمی برای تحقق خواسته هایش یا قدرت اثرگذاری کمی روی زندگی خودش، محیطش و آدمهای اطراف داشته باشد.
    حتی گاهی مشغول دانستن شدن راهی است برای اجتناب از عمل کردن. در نتیجه ممکن است کسی که بسیار داناست، بسیار ناتوان باشد.
    - حرام بودن و نادرست بودن:
    این دو پارامتر لزوماً روی یک محور قرار ندارند. کاری مانند نوشیدن شراب انگور ممکن است حرام محسوب شود اما کشیدن کوکائین یا تریاک حرام نباشد. از طرفی شراب ممکن است فوایدی داشته باشد در نتیجه درست باشد اما روزه گرفتن ممکن است ضرر داشته باشد (مگر با در نظر گرفتن شرط و شروطی که یک پزشک مشخص می‌کند)
    یا داشتن چهار همسر حتی با وجود شرط و شروطی که می گویند ممکن است از هر نظر نادرست و مضر باشد اما تجربه یک عشق پاک و سوزان، حرام محسوب شود (به ویژه اگر مورد تایید عرف و شرع نباشد مانند کسایی که هومو هستند).
    می توان این را تعمیم داد: به طور کلی کسی که به ظاهر مومن‌تر است لزوماً اخلاقی‌تر،سالمتر یا شادتر نیست.
    - هنجار بودن و درست بودن:
    ممکن است در یک فرهنگ، برخی هنجارها مانند احترام به بزرگتر، راه را برای نادیده گرفتن و حتی ظلم به کسانی که کوچکتر هستند باز کند؛ برای مثال ظلم توسط معلم مدرسه یا والدین نامهربان به کودکان که در دهه های قبل بسیار رایج‌تر بود.
    یا ممکن است در کشوری مانند اسرائیل غاصب، رعایت برخی قوانین ظالمانه رایج، مضر باشد یا انجام برخی کارهای غیرقانونی، درست و مفید باشد.

     
    تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
    .