فردیت زدایی یا فاصله گرفتن از هویت فردی (وقتی کسی شما را نمیشناسد)
- مطالعه درس روانشناسی اجتماعی (ضروری نیست؛ اما توصیه میشود)
- مطالعه درس ارزش های شما در کار و زندگی
- بتوانند مفهوم فردیت زدایی یا فاصله گرفتن از هویت فردی را تعریف کنند و برای آن مثال بزنند.
- برخی از مکانیزمهایی که به شکلگیری این پدیده کمک میکنند را شرح دهند.
- با نگاه به فضای کسب و کارها و محیط جامعه، برخی از شیوههایی که این پدیده را کمرنگ میکنند بیابند و تشخیص دهند.

آیا تا به حال با خودتان فکر کردهاید که این همه ایرانیانی که در شبکه های اجتماعی آمادهاند تا به صفحات هر کسی در هر نقطه از جهان حمله کنند، در کجا زندگی میکنند؟
چرا ما اینها را در کوچه و خیابان نمیبینیم؟
آن کسانی که در استادیومهای ورزشی هر چه پیدا میکنند به وسط زمین پرتاب میکنند و پس از بازیها هم هر چه را پیدا میکنند میشکنند، در روزهای عادی کجا هستند؟
آن همه مردمی که زیر صفحهی سلبریتیها و بازیگران ما حرفهای رکیک میزنند، در واقعیت کجا هستند؟ چرا در اطراف آنها فقط عدهای شاد و شاداب میبینیم که برای سلفی گرفتن صف کشیدهاند؟
این پدیده با یک مفهوم مهم در روانشناسی اجتماعی ارتباط دارد. مفهومی که از آن به عنوان فردیت زدایی نام برده میشود.
فردیت زدایی یا فاصله گرفتن از هویت فردی
اجازه بدهید اول این نکته را مشخص کنیم که با وجودی که انسان این پدیده را قرنهاست میشناسد، اما هنوز روی مکانیزمهای آن اتفاق نظر چندانی وجود ندارد.
به بیان دیگر، ما میدانیم که این رفتارها روی میدهند؛ اما به صورت دقیق و مطمئن نمیتوانیم علت وقوع آن را شرح دهیم.
بعد از گوستاو لوبون هم دانشمندان متعددی به این پدیده پرداختهاند.
اما بحث زمانی جدی شد که در سال ۱۹۵۲ فستینگر (Festinger) و همکارانش برای آن یک اسم انتخاب کردند: فردیت زدایی.
آنها از اصطلاح Deindividuation استفاده کردند. البته تقریباً همان زمان اصطلاح Deindividualization هم رواج یافت و امروز این دو اصطلاح با معنای کاملاً یکسان و به جای یکدیگر نیز به کار میروند.
بعد از فستینگر هم افراد بسیاری در اینباره مطالعه و تحقیق کردهاند که از جمله آنها میتوان از فیلیپ زیمباردو نام برد (ما در متمم زیمباردو را بیشتر به خاطر کارهایش در زمینه خجالتی بودن و کمرویی میشناسیم).
تعریف فردیت زدایی چیست؟
فستینگر و همکارانش فردیت زدایی را اینگونه تعریف کردند:
فردیت زدایی یعنی تاثیر جمع یا گروه بر یک فرد به شکلی که فرد کارهایی را انجام دهد که قبلاً حاضر نبوده به صورت تنهایی انجام دهد.
بعداً کسانی مثل زیمباردو این توضیح را هم اضافه کردند:
فردیت زدایی نوعی از رهاشدگی است که به علت از دست رفتن هویت فردی هنگام حضور در جمع مشاهده میشود.
چه مکانیزمهایی فردیت زدایی را ایجاد میکنند؟
دسترسی کامل به مجموعه درسهای رفتار سازمانی برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است.
تعداد درسها: ۴۳ عدد
دانشجویان این درس: ۵۳۲۳ نفر
تمرینهای ثبتشده: ۴۲۳۵ مورد
با عضویت ویژهی متمم علاوه بر دسترسی به درسهای رفتار سازمانی به مباحث متنوع دیگری نیز دسترسی خواهید داشت که میتوانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:
شاید برایتان جالب باشد که بررسیهای ما نشان داده در میان دوستان متممی، کسانی که به رفتار سازمانی علاقهمند بودهاند، برای مطالعهی درسهای زیر هم وقت گذاشتهاند:
شخصیت شناسی | کار تیمی | مذاکره | مدیریت تعارض
مهارت ارائه | فن بیان | گزارش نویسی | تصمیم گیری
مشاوره مدیریت | کوچینگ | تحلیل رفتار متقابل
دوره MBA (مطالعهی منظم همهی درسها)
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
چه میتوان کرد؟
اجازه بدهید در اینجا بر این نکته تأکید کنیم که شاید فردیت زدایی همهجا تعبیر درستی نباشد. چون این تعبیر ظاهراً فرضی پنهان در خود دارد و آن این است که فاعل مشخصی وجود داشته که فردیت را زدوده است.
به همین علت، ما در متمم بسته به نیاز و موضوع، گاه از اصطلاح فردیت زدایی و گاه از عبارت فاصله پیدا کردن از هویت فردی استفاده میکنیم.
با وجودی که برای پدیدهی فردیت زدایی ریشههای متعددی متصور است و ما هم در اینجا دو مورد آنها را دیدیم، اما ظاهراً در حال حاضر یکی از قدرتمندترین مکانیزمهای کنترل فردیت زدایی، در نظر گرفتن ابزارهایی برای نشان دادن هویت یا احراز هویت است.
به همین علت شبکه های اجتماعی به شیوههای مختلف میکوشند کاربران خود را بهتر و دقیقتر بشناسند تا احتمال این نوع رفتارها کاهش یابد.
تمرین
در محیط اطراف خود، در مدرسه، دانشگاه، محیط کار، فضای دیجیتال یا هر جای دیگر، چه نمونههایی در ذهن دارید که میتوانید زیر بحث فردیت زدایی بگنجانید؟
اگر روشی برای مدیریت این رفتار وجود داشته یا شما ایدهای دارید، خوشحال میشویم آن را هم مطرح کنید.
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مبانی رفتار سازمانی به شما پیشنهاد میکند:
- مدیریت رفتار سازمانی چیست و از چه میگوید؟
- تعریف سازمان چیست؟ آیا شما هم عضو یک سازمان هستید؟
- چستر بارنارد
- کیفیت زندگی کاری چیست و چگونه بهبود پیدا میکند؟
- آیا شما هم اصطکاک سازمانی دارید؟
- تعریف نگرش چیست؟
- تعریف رضایت شغلی چیست؟ (+ پرسشنامه رضایت شغلی)
- نظریه X و Y در مدیریت | داگلاس مک گرگور
- نظریه دو عاملی هرزبرگ | نقش عوامل بهداشتی و انگیزشی در رضایت شغلی
- تعریف ادراک و عوامل موثر بر آن
- تعریف اسناد و خطاهای اسنادی در تحلیل رفتار خود و دیگران
- کاربرد شخصیت شناسی در مدیریت رفتار سازمانی
- فردیت زدایی یا فاصله گرفتن از هویت فردی (وقتی کسی شما را نمیشناسد)
- رفتارهای نادرست سازمانی (Organizational Misbehaviors)
- همرنگ جماعت شدن | انواع همرنگی | آزمایش اش
- مدیریت ذره بینی چیست؟ (+ داستان مدیریت فوق ذره بینی ایلان ماسک)
- ماجرای انعام رستوران | کدام مهمتر است؟ خواست مشتری یا قوانین درونسازمانی؟
- تعریف مدیریت چیست؟ | آشنایی با وظایف مدیر در سازمان
- مدیران چه میکنند؟ نگاهی به رفتار و برنامه مدیران
- ویژگی های یک مدیر موفق چیست؟ دراکر پاسخ میدهد
- نظریه انگیزشی مک کللند | کدام انگیزه در شما قویتر است؟
- تعریف فرهنگ سازمانی چیست؟ اهمیت فرهنگ سازمانی به زبان ساده
- ادگار شاین | نظریه پرداز فرهنگ سازمانی
- ابعاد فرهنگ سازمانی | مدل هافستد
- ارتباط غیر رسمی چیست؟ با شبکه ارتباطات غیررسمی در سازمان چه باید کرد؟
- رفتار شهروندی سازمانی چیست؟
- رفتار سیاسی در سازمان چیست؟ مهارت سیاسی به چه معناست؟
- مثلث تاریک – خودشیفته ها، ماکیاولیستها و سایکوپاتها
- ماکیاولیسم | ویژگی های شخصیت ماکیاولیست به زبان ساده
- آیا خودشیفتگی، ماکیاولیسم و سایکوپاتی، به پیشرفت شغلی ما لطمه میزند؟
- برای بازآفرینی شغل خود چه ایدههایی دارید؟
- روانشناسی صنعتی و سازمانی چیست؟
- کتاب مدیریت رفتار سازمانی رابینز
- معرفی استیفن رابینز | مولف مطرح کتابهای مدیریت رفتار سازمانی
- کتاب ۹۰ روز نخست یک مدیر (نوشته مایکل واتکینز)
- فیلیپ زیمباردو
- کتاب رفتار سازمانی تحلیلی | بیست مطالعه موردی در حوزه رفتار سازمانی در ایران
- کتاب ۵۳ اصل در مدیریت انسانها | استیفن رابینز
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسهای متمم
نویسندهی دیدگاه : محمدرضا شعبانعلی
من دو مثال در ذهن دارم.
مثال اول به کامنتگذاری در روزنوشتهها برمیگرده.
در گذشته من هم مثل روش رایج در وبلاگها، کامنتگذاری رو باز گذاشته بودم.
گاهی یک کامنت کوتاه میومد در حد یک کلمه: چرا؟ یا اینکه کامنتهای توهین آمیزی وجود داشت که هنوز خیلی از آنها را میتوانید زیر نوشتههای قدیمی ببینید.
من یک ساعت وقت میگذاشتم جواب میدادم و بعدها میفهمیدم که یک بازدیدکنندهی گذری اون رو نوشته و خودش هم هرگز دیگه به وبلاگ سر نزده.
الان که برای کامنتگذاری یک حداقل امتیاز در متمم رو گذاشتم، حاصل این شده که Anonymity وجود نداره. البته منظورم این نیست که اسم یا مشخصات دقیق یا نام پدر و مادر همه را میدانم.
شاید برخی دوستان، با اسم کاملاً متفاوتی حضور داشته باشند. اما کسب یک امتیاز مشخص به معنای صرف زمان نسبتاً طولانی و حل تمرینهای متعدد و مشارکت در بحثهاست که یک هویت قابل اتکا را ایجاد کرده است.
به همین علت از فرایند زمانبر تایید کامنت در روزنوشتهها هم رها شدهام. چون همهی کسانی که آنجا کامنت میگذارند هویت مشخص دارند.
مثال دوم
ما زمانی در شرکت این مشکل را داشتیم که لیوانها شسته نمیشدند. همیشه سینک پر از لیوان میشد و بالاخره یک نفر بالاجبار آنها را میشست. چون شرکت کوچک بود، استخدام آبدارچی هم - به شکل رایج در شرکتهای بزرگ ایرانی - چندان معنا نداشت.
برای حل این مشکل - که آن زمان واقعاً به یک نوع بحران تبدیل شده بود - هر کدام نام خودمان را با ماژیک روی لیوان نوشتیم و همانطور که حدس میزنید مشکل شسته نشدن ظرفها حل شد.
البته شاید مثال دوم نمونهی خوبی از فردیت زدایی نباشد. اما حذف اثر رفتارناشناس را به خوبی نشان میدهد.