کتاب اخلاق نوشتن | حسین معصومی همدانی
نشریات تخصصی یکی از بخشهای مهم در فضای علمی و فرهنگی هر کشور هستند و بستر مناسبی برای تبادل و تضارب آراء صاحبنظران و نیز بهرهبردن دانشجویان و پژوهشگران از نظرات بزرگان و متخصصان فراهم میآورند.
بسیاری از مقالاتی که در نشریات تخصصی منتشر میشوند، برای مخاطب عام جذاب و یا قابلفهم نیستند و این کاملاً طبیعی است. از تبعات این ویژگی طبیعی هم این است که بسیاری از ما – جز در حوزهٔ تخصص خود – به سراغ نشریات تخصصی نمیرویم. نتیجهٔ حسرتبرانگیز در این میان این است که گاهی مقالاتی که میتوانند در فضای عمومیتر هم خوانده شوند و برای مخاطب غیرمتخصص هم مفید هستند، مهجور، ناخوانده و ناشنیده باقی میمانند.
تنها راه گریز از این وضعیت، اقدام ناشر یا نویسنده به انتشار مجموعهٔ منتخبی از مقالات است؛ مقالاتی که عمومیتر و جذابترند و میتوانند در خارج از فضای تخصصی، خوانندگان و مخاطبانی داشته باشند. کتاب «اخلاق نوشتن» نمونهای از این مجموعهها محسوب میشود.
«اخلاق نوشتن» مجموعهای از شانزده مقالهٔ منتخب معصومی همدانی است که طی چهار دهه فعالیت حرفهای، در نشریات تخصصی کشور منتشر شده است. فصلنامههای مترجم، نگاه نو و نشر دانش از جمله نشریاتی هستند که مقالات بازنشر شده، ابتدا در آنها منتشر شدهاند.
حسین معصومی همدانی، متولد ۱۳۲۷ و فارغالتحصیل رشتهٔ برق در مقطع کارشناسی است. او بعداً تحصیلات خود را در زمینهٔ تاریخ علم ادامه داد و اکنون در کنار کارهای مختلف، به عنوان عضو پیوستهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز فعالیت میکند (+).
شانزده مقاله
شانزده مقالهای که در کتاب اخلاق نوشتن گرد آمدهاند، در نخستین نگاه، ارتباط چندانی با هم ندارند؛ از چیستی فرهنگ تا فساد زبانی، از ترجمهٔ متون فلسفی تا خط فارسی و رایانه. با این حال، همگی به نوعی به خواندن، نوشتن، ترجمه و ویرایش ربط دارند.
همدانی هم خود در مقدمه به این پراکندگی اشاره میکند:
کتاب غیر از مقاله است و از مجموعهٔ مقالات کتاب در نمیآید. کتاب وحدتی دارد که در مقاله نیست […].
از سوی دیگر میتوان گفت که کتابنویس هم، به دلایلی که جای بحثش اینجا نیست، غیر از مقالهنویس است و من که با حسرت افول کتابنویسی و رواج مقالهنویسی را نظاره میکنم باید اقرار کنم که بیشتر جزو مقالهنویسان هستم تا کتابنویسان، گرچه خواندن کتاب را بر خواندن مقاله ترجیح میدهم […].
من در این یادداشت هیچ کوششی نمیکنم که میان مقالات این کتاب پیوندی برقرار کنم. این مقالات حتی حالا که به صورت کتاب منتشر میشوند همچنان مقالهاند، هر یک ساختار و زبان و هدف جداگانهای دارد و در پی بیان مطلب یا مدعایی است که شاید با مطلب یا مدعای مقالات پس و پیش آن بهکلی متفاوت باشد.
نویسنده این شانزده مقاله را به چهار دسته تقسیم کرده است:
- فرهنگ
- نوشتن
- ترجمه
- ویرایش
در دستهٔ اول یعنی فرهنگ، تنها یک مقاله با عنوان «فرهنگ چیست؟» گنجانده شده است؛ ترجمه مقالهای از گایتانو سالوهمینی، مورخ و سیاستمدار ایتالیایی.
دستهٔ دوم پنج مقاله را در خود جا داده است: «خواندن و نوشتن»، «فساد زبانی»، «در دشواری و ضرورت تألیف»، «دفاع از ژورنالیسم فرهنگی» و «اخلاق نوشتن» که نام کتاب نیز برگرفته از عنوان این مقاله است.
چهار مقاله نیز به بحث ترجمه پرداختهاند: «واژهگزینی و استقلال زبان فارسی»، «ترجمهٔ متون علمی به زبان فارسی»، «ترجمهٔ متون ریاضی و تأثیر آن بر زبان فارسی» و «چند نکته دربارهٔ ترجمهٔ متون فلسفی.»
مقالات چهارمین بخش کتاب، آنقدر متنوعند که به سختی میشود نام مشترکی بر آنها گذاشت. اما ظاهراً آقای همدانی برای این که تعداد بخشهای کتاب از چهار فراتر نرود، هر آنچه را که جا مانده بوده، در این بخش و زیر نام «ویرایش» گنجاندهاند؛ نه فقط بیماریهای ویراستاری و نحوهٔ استفاده از پاورقی، بلکه دعوا بر سر حق مولف و شیوهٔ تنظیم پاسخ دندانشکن برای منتقدان. البته در این آخرین عنوان، مولف پیام خود را به زیبایی در قالب طنز عرضه کرده است.
ویژگیهای مقالات انتخاب شده
با همهٔ پراکندگیها، ویژگیهای مشترکی در این مقالات وجود دارد که به سادگی به چشم میآیند.
نخستین ویژگی، روانی متن این نوشتههاست. معصومی همدانی، کوشیده هر موضوع را به سادهترین شیوه بیان کند و تا افراد بیشتری بتوانند با او همراه شوند. برای اینکه تصوّر بهتری از لحن سادهٔ او داشته باشید، این چند جمله را بخوانید:
جدا شدن حساب و ساعات درس فارسی از درس انشای فارسی از آن خشتهای اولی است که کج نهاده شده است. به سبب این جدایی، معلم فارسی وظیفهٔ خود نمیداند که به دانشآموز نوشتن بیاموزد، و معلم انشا هم بنا را بر این میگذارد که به دانشآموز قواعد نوشتن را، از روی نمونههایی که از آثار اساتید متقدم و متأخر در کتاب فارسی خوانده، آموخته است و تنها باید این آموختهها را به کار ببرد. اما در واقع، هر یک از این دو درس ساز خود را میزنند. دو چرخ گردندهاند که قاعدتاً باید دندههایشان توی هم بیفتد، اما چون این انطباق صورت نمیگیرد، هر یک برای خودش هرز میگردد […].
در درس فارسی دانشآموز باید چیزهایی را یاد بگیرد که هیچوقت به کار نمیبرد و در درس انشا چیزهایی را باید به کار ببرد که هیچوقت یاد نگرفته است.
با وجودی که بخشها و بحثهای تخصصی در کتاب کم نیستند، اما سادهنویسی و رواننویسی باعث شده که حتی خوانندهای که از دانش تخصصی بهرهٔ کمتری برده است، بتواند به قدر خود، توشهای برگیرد و از خواندن این کتاب دستخالی برنگردد.
ویژگی دوم، تلاش برای طرح نظرات گوناگون است. قطعاً نمیتوان گفت همدانی در طرح نظرات مختلف، بیطرف بوده و اساساً بینظر بودن یا اجتناب از اظهارنظر برای افراد صاحبنظر، مزیت نیست و ایراد تلقی میشود. ما به سراغ متخصصان نمیرویم تا فهرستی خنثی از نظرات و آراء را بخوانیم. بلکه به سراغ ایشان میرویم تا بدانیم آنها چه گزارههایی را درست میدانند و چه گزینههایی را ترجیح میدهند. با این حال، این که جای نظرات مخالف در مقالات معصومی خالی نیست و ولو در حد اشاره، فضایی به آنها اختصاص داده شده، بسیار ارزشمند است. از میان این شانزده مقاله، همان مقالهٔ «اخلاق نوشتن» که نامش بر کل کتاب سایه انداخته، بهترین نمونه است.
این که «مرز آزادی بیان کجاست؟» پرسشی است که به سادگی نمیتوان پاسخ آن را مشخص کرد. عدهای میگویند آزادی بیان باید در حدی باشد که به دیگران احترام گذاشته شود. و عدهٔ دیگری میگویند آزادی بیان، باید بدون قید باشد. همین جملهٔ مبهم «احترام به دیگران» باعث میشود بتوان هر حرفی را به بهانهٔ بیاحترامی به دیگران محدود کرد و هر سخنی را در گلو خشکاند. دستهٔ دوم بر این باورند که آزادی بیان، حتی اگر به زعم عدهای حاوی توهین باشد، نباید محدود شود و البته باید به طرف مقابل هم فضا داد که اگر لازم میبیند، توهین را با توهین پاسخ دهد. نهایتاً مخاطب است که با تکیه بر عقل و شعور خود، تصمیم میگیرد که چگونه قضاوت کند.
حالا طیفی را در نظر بگیرید که در یک سوی آن، آزادی بیان تا این حد بیقید و بند است و در سوی دیگر، آزادی بیان تقریباً با اسارت زبان مترادف شده است. معصومی چنین فضای پیچیدهای را هم به خوبی ترسیم کرده و اگر چه قطعاً نمیتواند همه را راضی کند، اما بحث را به گونهای جلو برده که همه حداقل «تحمل خواندن» حرفهایش را داشته باشند:
این شیوهٔ دفاع از آزادی بیان بر یک فرض استوار است و آن جدایی میان حوزههای نظر و عمل است. به اعتقاد هواداران این نظر، میان آزادی بیان و آزادیهای دیگر یک فرق اساسی هست. در زمینههای دیگر، آزادی ما تا جایی است که به آزادی دیگران لطمهای نزند، اما در چشم معتقدان این نظر، در نفسِ بیان یک مطلب هیچ چیزی نیست که مخّل آزادی دیگران باشد.
او پس از این که این بحث را به سرانجام میرساند – و قاعدتاً مخالفان آزادی مطلق بیان را آزرده میکند – بلافاصله از سوی دیگر هم به به موضوع نگاه میکند:
با این حال، دفاع از این نظر که نوشتن، و حتی سخن گفتن به طور کلی، اصلاً عمل نیست یا تابع احکام سایر عملها نیست، رویهمرفته آسان نیست، بهخصوص که دیدهایم که بسیاری از سخنان پیآمدهای عملی دارند […].
گذشته از این، همهکس به این نظر معتقد نیست که حوزهٔ نظر و عمل کاملاً از هم جدا هستند یا اگر هم جدا باشند،نوشته یکسره به حوزهٔ نظر تعلق داشته باشد.
در میان متفکران، و حتی آفرینندگان آثار ادبی، که ظاهراً مستقیماً واقعیت را منعکس نمیکنند بلکه زادهٔ خیال نویسنده هستند، کسانی هستند که رسالت نوشتن را تغییر میدانند.
سومین ویژگی مقالههای این کتاب، و در واقع، ویژگی شیوهٔ اندیشیدن همدانی، مدرن بودن آن است. مدرن به این معنا که دغدغهٔ اصلی او «کارکرد» است. او ضمن این که برای گذشته، ارزش تاریخی قائل است و میکوشد زبان را به مثابهٔ زنجیری که ما را به گذشته پیوند میدهد حفظ کند، از گذشته چیزی «مقدس» و «رویایی» نمیسازد. راهکارهای گذشته باید کار امروز ما را راه بیندازند، و به اندازهای که به امروز ما کمک میکنند، ارزش دارند.
شواهد فراوانی از این نوع نگاه مدرن در نوشتههای او به چشم میآیند.
به عنوان یک نمونه، همدانی در پی برگشتن به فارسی سره نیست. او با نگاه کارکردگرای خود معتقد است که فارسی باید واژگانی را که از زبانهای مختلف، مثلاً ترکی یا عربی یا هر زبان دیگر، وارد شده و جا افتاده، قدر بداند و درون خود حفظ کند. البته این در مورد واژههاست و در مورد قواعد نحوی – چنان که انتظار میرود – سختگیرتر است.
تأکید او بر اهمیت نگاه نقادانه در یادگیری ادبیات، رویکرد وی در تبیین اخلاق نوشتن، شیوهٔ تعیین جایگاه ویراستار در فرایند آفرینش اثر و بسیاری از موضعگیریها و تحلیلهای دیگر او نشان میدهند که وی حاضر نیست «گذشته»، «سنت» و «عرف» را مقدس و بیایراد ببیند و – بدون این که عقل و منطق و کارکرد توجیهشان کند – ارزشمند بپندارد.
چهارمین ویژگی نوشتههای همدانی را میتوان در پیوند آنها با احوال روز جامعه دانست. برای کسی که بخواهد به احوال اجتماعی روزگار خویش پشت کند، کمتر بهانهای به اندازهٔ زبانشناسی و ویرایش و آیین نگارش به کار میآید. متخصص این حوزه میتواند به سادگی در گوشهٔ کتابخانه کنج عافیت بجوید و زیر خاک نسخههای خطی پنهان شود و در کتاب خود، با جملههایی کلاسیک و مثالهایی تکراری و مستعمل، حرفهایش را بزند. اما این سبک همدانی نیست.
کلام او در پیوند با زمانهٔ خویش است و در عین این که بسیاری از مثالهایش، ریشه در فرهنگ کهن دارند، حرفهایش بوی کهنگی نمیدهند. این جملهها را از مقالهٔ «اخلاق نوشتن» بخوانید:
تجربهٔ تاریخی نشان داده است که در این گیر و دار در بیشتر موارد، نویسندگان اگر هم در دادگاه محکوم شده باشند، سرانجام پیروز از کار درآمدهاند، به این معنی که سنّتشکنی ایشان و گذشتن از خطوط قرمز به مرور زمان سنّتها را دگرگون و خطوط قرمز را جابهجا کرده است.
این ماجرایی است که در غرب در مورد برخی رمانهای بزرگ رخ داده است. چون نویسنده عملی را در کتاب خود تصویر کرده است که به گمان برخی از خوانندگان، یا در عرف جامعهٔ او، عملی خلاف اخلاق محسوب میشده است. کسانی نوشتهٔ او را به معنای تأیید این عمل یا تشویق خوانندگان به آن گرفتهاند و به همین بهانه او را به دادگاه کشاندهاند و محاکمهٔ او هم گاهی به ممنوعیت انتشار آن نوشته یا به محکوم شدن نویسنده به جریمه یا زندان منجر شده است.
این چند جمله هم در همان مقاله و در ادامهٔ بحث «نوشتن و مرزهای اخلاق» آمده است:
البته هیچکس نمیتواند طوری بنویسد که همه از آن راضی باشند. تجربه نشان داده است که کمتر نوشتهای است، به ویژه در حوزههایی که حتی غیرمستقیم با مسائل اجتماعی سر و کار دارند و از جمله در ادبیات، که کسی از آن نرنجد.
در عین حال، کمتر کسی است که دلیل واقعی رنجش خود را از نوشتهای به زبان بیاورد و به همین دلیل است که سعی میکند آن را پشت ادعاهای بزرگتری پنهان کند. اگر پزشکی در داستانی تصویر یکی از همکاران خود را ببیند که به همهٔ محاسن اخلاقی آراسته نیست […] طبعاً ناراحت میشود. اما بعید است که دلیل ناراحتی خود را مستقیم به زبان بیاورد بلکه به احتمال زیاد آن را تحت عناوینی چون «توهین به جامعهٔ شریف پزشکان» عنوان میکند تا دیگر همکارانش را هم، که بیشترشان آن صفات بد را ندارند، در این رنجش با خود شریک کند.
در مطبوعات بسیار میبینیم که ادارهای در فلان شهرستان، در پاسخ به نوشتهٔ خبرنگاری که گزارشی از برخی کموکاستیهای کار آن اداره تهیه کرده، به جای پرداختن به آن گزار و بیان چند و چون آن کاستیها، راه سادهتر و موثرتر را در این میبیند که او را به «تشویش اذهان عمومی» متهم کند.
پنجمین ویژگی سبک نگارش معصومی را باید طنز لطیف آن دانست. طنزی که در جدیترین بخشهای حرفهایش هم دیده میشود. این نمونهها را ببینید:
میتوان گفت که راز عدم توفیق بیشتر کتابهای درسی تألیفی فارسی در این بوده است که از میان همهٔ مشخصات کتاب درسی فقط به یک خصوصیت توجه داشتهاند و آن تکراری بودن مطالب است.
[اگر اثر شما را نقد کردند و از آن ایراد گرفتند] سعی کنید بگویید که اصلاً از آن نقد نرنجیدهاید. رنجشی اگر دارید از این زمانه است که اخلاق در آن تا این حد تنزل کرده است، وگرنه از نویسندهٔ آن نقد بیش از این توقع نباید داشت. همه میدانند که او با شما دشمنی شخصی دارد، اما آیا این دشمنی شخصی هم به کسی حق میدهد که پا روی همهٔ معیارهای اخلاقی بگذارد؟
البته ممکن است همه ندانند که نویسندهٔ آن نقد با شما دشمنی شخصی دارد، اما جای نگرانی نیست. مگر کسی به نوشتهٔ دوستش هم نقد مینویسد؟ از نوشتهٔ دوستان باید تعریف کرد، شفاهی یا کتبی.
پس نقد کتبیای که زیاد دوستانه نباشد بهترین نشانهٔ دشمنی است. اصلاً اعلان جنگ است.
دربارهٔ این کتاب، بسیار بیشتر میتوان نوشت و حرف زد. اما همانطور که میدانید، مطالبی که با عنوان پاراگراف فارسی در متمم منتشر میشوند، قرار نیست از یک معرفی ساده و نقل چند بند از کتابها فراتر روند.
این معرفی بسیار کوتاه و مختصر، فرصتی بود تا به دوستان متممی که به ادبیات، مطالعه و نویسندگی علاقهمند هستند و چالش نوشتن را دنبال میکنند، پیشنهاد کنیم این کتاب را به عنوان یکی از گزینههای مطالعه در نظر بگیرند.
کتاب اخلاق نوشتن در ۳۵۲ صفحه به همت انتشارات فرهنگ معاصر به بازار عرضه شده است.
چند تذکر دربارهٔ بخش معرفی کتاب متمم
متمم سایت فروش کتاب نیست. و جز کتاب «از کتاب» محمدرضا شعبانعلی - که خود متمم آن را منتشر کرده - صرفاً به معرفی، بررسی و نقد کتاب میپردازد.
صِرف معرفی کتاب در متمم لزوماً به معنای تأیید محتوای آن کتاب نیست. پس حتماً متن معرفی را کامل بخوانید. ممکن است نقاط ضعف برخی کتابها پررنگتر از نقاط قوتشان باشد. ضمن این که معرفی کتاب در متمم لزوماً به این معنا نیست که آن کتاب جزو منابع تدوین درسها بوده است. جز در مواردی که صریحاً به این نکته اشاره، در باقی موارد صرفاً ممکن است با هدف آشنایی کلی با موضوع یا نویسنده و یا نقد کتاب به آن پرداخته شده باشد.
متمم برای معرفی کتابها هیچ نوع هزینهای دریافت نمیکند و صرفاً اهداف آموزشی خود را مد نظر قرار میدهد.
دستهبندی کتاب های روانشناسی و توسعه فردی
کتابهایی در مورد یادگیری و مدل ذهنی
چند کتاب درباره بهبود مهارت های ارتباطی
مطالب، فایلها و کتابهای مربوط به کتابخوانی
خرید کتاب از کتاب نوشته محمدرضا شعبانعلی
راهنمای خواندن و خریدن کتاب (فایل صوتی)
کتابخوانی | چگونه کتابخوان شویم؟
فهرست کتابهای پیشنهادی برای ترجمه
پاراگراف فارسی | جملات منتخب کتابها
دوست عزیز.
شما با عضویت رایگان به عنوان کاربر آزاد متمم (صرفاً با تعیین نام کاربری و کلمهی عبور) میتوانید به حدود نیمی از چند هزار درس متمم دسترسی داشته باشید.
همچنین در صورت تمایل، با پرداخت هزینه عضویت، به همهی درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. فهرست برخی از درسهای مختص کاربران ویژه متمم را نیز میتوانید در اینجا ببینید:
فهرست درسهای مختص کاربران ویژه متمم
از میان درسهایی که در فهرست بالا آمده است، درسهای زیر از جمله پرطرفدارترین موضوعات هستند:
دوره MBA | مذاکره | کوچینگ | توسعه فردی
فنون مذاکره | تصمیم گیری | مشاوره مدیریت
تحلیل رفتار متقابل | تسلط کلامی | افزایش عزت نفس
چگونه شاد باشیم | هوش هیجانی | رابطه عاطفی
خودشناسی | شخصیت شناسی | پرورش کودکان هوشمندتر
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری چالش نوشتن به شما پیشنهاد میکند:
- چالش نگارش یک متن هزار کلمهای در چند گام
- نوشته و کتاب غیر داستانی چیست؟ (ناداستان)
- جستار چیست؟ جستارنویسی یعنی چه؟
- نویسندگان چگونه مینویسند؟ (یک مصاحبه)
- در جایگاه خواننده چگونه کتاب میخوانیم؟
- چگونه مانند یک نویسنده کتاب بخوانیم؟
- معرفی کتاب خود نوشتن | کتابی درباره نویسندگی از احمد اخوت
- رونویسی متنها | تمرینی برای شروع نویسندگی
- مراحل نوشتن مقاله و سایر مطالب غیرداستانی
- ساختار یک متن غیر داستانی چگونه شکل میگیرد؟
- چهار روش برای آغاز متن یا شروع سخنرانی
- توافق بین نویسنده و خواننده در نوشته های غیرداستانی
- از شمردن تعداد کلمات در نوشتههایتان غافل نشوید
- تمرین نوشتن آزاد – گام اول نویسندگی
- داستان نویسی | داستاننویسی بیهدف و بیمخاطب میتواند مفید باشد
- آموزش نویسندگی | چند نکته از زبان جان اشتاین بک
- چند تمرین دیگر برای نوشتن
- تحلیل آماری کلمات در سخنرانی ها و نوشته ها
- روبات نویسنده | یک تجربه ذهنی
- تمرین نوشتن: از قتل کلمات نترسیم
- استعاره مفهومی چیست و چه کاربردی دارد؟
- انتخاب یک ایده اولیه برای تمرین نوشتن
- آیا از درخت ایده برای نوشتن مقالههای خود استفاده میکنید؟
- تکنیک بومرنگ؛ مناسب آماده شدن پیش از نوشتن
- کاش او در اینباره مینوشت | تمرینی برای توجه بیشتر به سبک نگارش
- انتخاب سبک متن
- انواع سبکهای نوشتن | معرفی شش سبک نگارش مطلب و تنظیم مقالات
- چالش نوشتن: در مورد خوبیها و بدیهای کلمات زائد
- چند نکته و راهنمایی برای علاقهمندان به نوشتن کتاب | ست گادین
- روشهای شروع متن | چگونه نوشتهٔ خود را آغاز کنیم؟
- چند جملهٔ اولِ نوشتهٔ خود را بازنویسی کنید
- چالش نوشتن: برای پایان سخنرانی و مقاله خود چه طرحی دارید؟
- آیا صدای خاص خودتان را در نوشتن پیدا کردهاید؟
- پیشنهادهایی در مورد تعریف مفاهیم و اصطلاحات در نوشتهها
- آیا داخل کتابهایی که دوست دارید چیزی مینویسید؟
- آشناسازی و آشنایی زدایی در نویسندگی
- چند نکته دربارهی بازخوانی متن
- نکتهای در نوشتن خاطرات | آیا شما مالک همهی خاطرات خود هستید؟
- کتاب نکته های ویرایش | راهنمای ویرایش متون فارسی | علی صلح جو
- بیست و هشت اشتباه نویسندگان | آموزش نویسندگی و مفاهیم پایه آن
- چند نمونه از متن تقدیم کتابها
- انتخاب عنوان برای کتابها و نوشتهها | مهاجرت به سرزمینهای دیگر
- چگونه از برخورد با کشتیهای بزرگ اجتناب کنیم؟ | دربارهٔ کتابهای بیمخاطب
- پیشنهاد مطالعه | کتاب استادان و نااستادانم | عبدالحسین آذرنگ
- پیشنهاد مطالعه | کتاب ابوالمشاغل – نادر ابراهیمی
- کتاب از گوشه و کنار ترجمه | علی صلحجو
- مزخرفات فارسی
- پیشنهاد مطالعه | کتاب حدیث نفس | حسن کامشاد
- پیشنهاد مطالعه | کتاب میم و آن دیگران – محمود دولت آبادی
- پیشنهاد مطالعه | کتاب خودم و مسائل مهم تر – چارلز هندی
- نقش هایی به یاد | گذری بر ادبیات خاطره نویسی
- کتاب اخلاق نوشتن | حسین معصومی همدانی
- نوشتن سفرنامه | چگونه می نویسم؟ | هفت روش از هفت سفرنامه نویس معاصر
- معرفی کتاب پرنده به پرنده | حرفهای آن لاموت برای نویسندگان نوقلم
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کرده و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید. لطفاً برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
۲ نظر برای کتاب اخلاق نوشتن | حسین معصومی همدانی