تبدیل انتقام و ترس به انگیزه برای موفقیت

۹۸ نظر برای تبدیل انتقام و ترس به انگیزه برای موفقیت

پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

نویسنده‌ی دیدگاه : معصومه خزاعی



در ارتباط با موفقیت و رشد فردی با انگیزاننده های منفی از جمله انتقام، خشم و ترس تجربیاتی داشتم که می خواهم در این جا توصیف کنم.

- فکر می کنم چند باری در کامنت های قبلی ام به قبولی در آزمون استخدامی اشاره کرده بودم. اما تا به حال به این موضوع اشاره نکرده بودم که یکی از انگیزه های منفی ای که باعث تلاش برای موفقیت در آن آزمون شد، صحبت یکی از دوستانم بود که وقتی با او درباره ی سختی و دردسرهای دوری و مسیر طولانی محل کارم صحبت می کردم با خونسردی گفت: "عرضه داری کارت رو عوض کن. درخت که نیستی. اگه می تونی جابجا شو. اگه نمی تونی، نق زدن نداره." برای گرفتن انتقام و اثبات خودم تلاش کردم و در نهایت قبولی در آن آزمون باعث شد تا محل کارم نزدیک به محل سکونتم شود.

- به تازگی یکی از همسایه ها ماشین نو خریده و ماشین قبلی اش را هم در مقابل آن یعنی روبروی محل پارکینگ خودش و البته در قسمت مشاع پارک می کند. با توجه به فضای محدود پارکینگ و از جهتی کم تجربگی من در مهارت رانندگی هر بار کلی با زحمت و سختی می توانم از پارکینگ خارج شوم. این موضوع را به اطلاع ایشان و مدیر ساختمان رساندم که متاسفانه از مدیرساختمان پاسخی دریافت نکرده و  همسایه نیز استدلال های نامربوط و به نوعی مغلطه ارائه می کرد از جمله اینکه "سهم هر همسایه از این قسمت محدود است و من می تونم با یک فرمان و به راحتی از جایی که شما ماشین را می گذارید خارج شوم."

یک روز که ماشین را به پارکینگ اداره بردم همکارم خواست تا ماشین را با دنده عقب بین دو ماشین پارک کنم. وقتی ترس را در چهره ام دید اصرار کرد که با راهنمایی اش در همان نقطه و به همان شکلی که گفته ماشین را پارک کنم. با کلی استرس ماشین را پارک کردم و همکارم با خونسردی و خنده گفت: "پیاده شو و ببین چطور پارک کردی." ماشین حسابی به ماشین کناری نزدیک شده بود. با ناراحتی گفتم: آخه الان چطور راننده این ماشین میتونه سوار ماشینش بشه. گفت: "نگران نباش اون چند ساله که راننده است و از سمت شاگرد میتونه بره و از طرفی شما زودتر از ایشون از پارکینگ خارج میشی"

بعدازظهر از پارکینگ شرکت به سمت منزل حرکت کردم. از اونجایی که مشکل پارکینگ خانه به قوت خودش باقی بود، تصمیم گرفتم برای حل این مسئله و از جهتی انتقام از خودخواهی همسایه، فروکش کردن خشمم از کم توجهی مدیر ساختمان و از جهتی غلبه بر ترسم، ماشین را با دنده عقب پارک کنم.

درسته که برای پارک ماشین با دنده عقب باز هم نیاز به زحمت و تمرکز بیشتری هست. با این حال فکر می کنم این تلاشم در راستای تقویت مهارت رانندگی کمک کننده است و از جهتی صبح ها دیگر روزم را با ناراحتی و خشم آغاز نمی کنم و با یک حس خوب می توانم به پیش روم.

 
تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
.