فعل ۷۸: Purchase
در بحث یادگیری زبان انگلیسی، فهرستی از نود فعل پرکاربرد انگلیسی برای مدیران را معرفی کردیم و قرار شد به تدریج به هر یک از آنها بپردازیم. واژه ای که در این نوشته به آن میپردازیم Purchase است. این واژه و واژههای مرتبط با آن، معنای «خریدن» را در خود دارند.
در اینجا به بررسی مثالهای مختلفی از کاربرد این کلمات، در شرایط مختلف میپردازیم:
Purchase
قبل از هر چیز به خاطر داشته باشیم که Purchase معمولاً خریدن به همراه پرداخت پول است. به خاطر همین است که توضیح دادیم برای خریدن وقت و مهلت گرفتن، از اصطلاح Buying Time استفاده میشود و نه Purchasing Time.
I don’t want to make such a purchase
نمیخواهم که چنین خریدی را انجام دهم
We need to purchase new machines for the factory
ما لازم داریم که ماشینهای جدید برای کارخانه خریداری کنیم.
date of purchase
تاریخ خرید
This product is guaranteed for one year from the date of purchase
این محصول از تاریخ خرید به مدت یک سال گارانتی دارد.
How do you wish to pay for your purchases
برای خریدهایت ترجیح میدهی چگونه [از چه شیوهای] پرداخت کنی؟
نکته مدیریتی:
گاهی اوقات واژههای Purchase به معنای خرید و Procurement به معنای تدارکات اشتباهاً به جای یکدیگر به کار برده میشوند. Procurement یک مفهوم گسترده تر است. تدارکات شامل جستجوی نیازهای سازمان، پیدا کردن تامین کنندگان، ایجاد روابط کوتاه مدت یا قراردادهای بلندمدت با آنها، خرید کالا و خدمات از آنها و پیگیریهای مرتبط با این فرایند است.
بنابراین Purchase زیرمجموعهی کوچکی از Procurementیا تدارکات محسوب میشود. واحد خرید فقط مسئول اجرای دستورات خرید و تصمیمهای واحدهای دیگر، پرداخت هزینههای مربوطه و تحویل گرفتن مسئول است و در حوزههای دیگر از خود اختیاری ندارد.
احتمالاً مطلب مربوط به Buy را مطالعه کردهاید. این دو لغت عموماً به جای یکدیگر به کار میروند. اما بهتر است برای کاربردهای خرید روزمره که درگیری خرید در آنها کم است از Buy (مانند خرید مسواک و سیگار و …) و در مورد خریدهای پیچیدهتر با درگیری بالا (مثل خودرو، یک هدیه گرانقیمت، خط تولید یک کارخانه و …) از Purchase استفاده شود.
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری یادگیری زبان انگلیسی به شما پیشنهاد میکند:
- افعال پرکاربرد زبان انگلیسی | فعل های انگلیسی پرکاربرد برای مدیران
- فعل ۱: Leave
- فعل ۲: Provide
- فعل ۳: Stand
- فعل ۴: Include
- فعل ۵: Spend
- فعل ۶: Lead
- فعل ۷: Process
- فعل ۸: Consider
- افعال پرکاربرد انگلیسی | Buy
- فعل ۱۰: Send
- فعل ۱۱: Expect
- فعل ۱۲: Fall
- فعل ۱۳: Reach
- فعل ۱۴: Suggest
- فعل ۱۵: Raise
- فعل ۱۶: Sell
- فعل ۱۷: Require
- فعل ۱۹: Return
- فعل ۱۸: Decide
- فعل ۲۰: Develop
- فعل ۲۱: Receive
- فعل ۲۲: Join
- فعل ۲۳: Produce
- فعل ۲۴: Choose
- فعل ۲۵: Increase
- فعل ۲۶: Obtain
- فعل ۲۷: Plan
- فعل ۲۸: Accept
- فعل ۲۹: Compare
- فعل ۳۰: Reduce
- فعل ۳۱: Remove
- فعل ۳۲: Establish
- فعل ۳۳: Avoid
- فعل ۳۴: Respond
- فعل ۳۵: Maintain
- فعل ۳۶: Employ
- فعل ۳۷: Structure
- فعل ۳۸: Manage
- فعل ۳۹: Treat
- فعل ۴۱: Improve
- فعل ۴۰: Mention
- افعال پرکاربرد انگلیسی | Prevent
- افعال پرکاربرد انگلیسی | admit
- فعل ۴۴: Encourage
- فعل ۴۵: Complete
- فعل ۴۶: Refuse
- فعل ۴۷: Deliver
- فعل ۴۸: Count
- فعل ۴۹: Refer
- فعل ۵۰: Own
- فعل ۵۱: Ignore
- فعل ۵۲: Predict
- افعال پرکاربرد انگلیسی | Prefer | ترجیح دادن، اولویت قائل شدن، برتر دانستن
- فعل ۵۴: Measure
- فعل ۵۵: Influence
- فعل ۵۶: Lack
- فعل ۵۷: Propose
- فعل ۵۸: Charge
- فعل ۵۹: Promise
- فعل ۶۰: Extend
- فعل ۶۱: Remind
- افعال پرکاربرد انگلیسی | Participate
- فعل ۶۳: Organize
- فعل ۶۴: Contrast
- فعل ۶۵: Estimate
- فعل ۶۶: Confirm
- فعل ۶۷: Fix
- فعل ۶۸: Afford
- فعل ۶۹: Complain
- فعل ۷۰: Describe
- فعل ۷۱: Divide
- فعل ۷۲: Invest
- فعل ۷۳: Succeed
- فعل ۷۴: Reject
- فعل ۷۵: Convince
- فعل ۷۶: Lower
- فعل ۷۷: Approve
- فعل ۷۸: Purchase
- فعل ۷۹: Inform
- فعل ۸۰: Install
- فعل ۸۱: Advise
- فعل ۸۲: Schedule
- فعل ۸۳: dismiss
- فعل ۸۴: Split
- فعل ۸۵: Distribute
- فعل ۸۶: Fund
- فعل ۸۷: Anticipate
- فعل ۸۸: Recruit
- فعل ۸۹: Resign
- فعل ۹۰ | Cancel | آیا دربارهٔ کنسل کردن هم نکتهٔ تازهای وجود دارد؟
- فعل ۹۱: Exchange
- فعل ۹۲: Persist
- فعل ۹۳: Discount
- فعل ۹۴: Authorize
- فعل ۹۵: Concern
- فعل ۹۶: Invoice
- فعل ۹۷: Verify
- فعل ۹۸: Advertise
- فعل ۹۹: Dispatch
- فعل ۱۰۰: Owe
- فعل ۱۰۱: Lengthen
- افعال پرکاربرد انگلیسی | Retain
- افعال پرکاربرد انگلیسی | Evaluate
- افعال پرکاربرد انگلیسی | Acquire